جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1078
حقیقت نفس و نحوه ی ارتباط آن با بدن از نظر سهروردی و فخر رازی
نویسنده:
سمیه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نفس‌شناسی اساس و بنیاد همه‌ی معارف بشری می‌باشد. انسان علاوه بر بدن مادی دارای نفس روحانی و ملکوتی نیز می‌باشد. شناخت ماهیت نفس و درک حقیقت آن همواره مورد توجه فیلسوفان و متکلمان اسلامی بوده است. اکثر فیلسوفان اسلامی به پیروی از ارسطو نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی، تعریف کرده‌اند. سهروردی با توجه به نظام فلسفی و طبقه‌بندی خاصی که از موجودات عالم انجام می‌دهد، نفس را نوری از انوار حق تعالی می‌داند. ایشان نفس را به جوهری نورانی و قائم به ذات که ورای جسم است، تعریف می‌کند. فخر رازی همانند ابن‌سینا، نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می‌کند. یکی از مسائلی که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی تجرد نفس است. در رابطه با این مسئله همواره دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای منکر این نظریه هستند مثل گروهی از متکلمان و مادی گرایان، و عده‌ای به وجود نفس به عنوان موجودی مجرد اذعان دارند که اکثریت فلاسفه‌ی اسلامی در این دسته قرار دارند. سهروردی نفس را جوهری مجرد می‌داند که هر کسی با گفتن ضمیر «من» به آن اشاره می‌کند، نفس مغایر با اعضای بدن است و با تغیییر اعضای بدن تغییر نمی‌کند. او برای اثبات تجرد نفس، از دلایل ابن‌سینا البته با توجه به نگرش خاص خود و با تکیه بر نظریه‌ی علم حضوری، بهره می‌گیرد. فخر رازی گاهی همانند فلاسفه‌ی اسلامی، نفس را جوهری مجرد می‌داند و برای اثبات تجرد آن به دلایل و براهین ابن‌سینا تکیه می‌کند، و گاهی همانند متکلمان اسلامی نفس را جسمی لطیف می‌داند که به قدرت خداوند متعال در بدن تصرف می‌کند. یکی از مسائل دیگری که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی رابطه‌ی نفس و بدن است. سهروردی رابطه ی نفس و بدن را بر اساس نظریه‌ی قهر عالی نسبت سافل و محبت سافل به عالی، بررسی می‌کند و رابطه‌ی آنها را تدبیری و شوقی می‌داند، که نفس به واسطه‌ی روح حیوانی، به تدبیر آن می‌پردازد. فخر رازی در این رابطه نیز نظری دوگانه دارد، آنجا که هم‌رأی با فلاسفه می‌شود رابطه‌ی نفس و بدن را همانند رابطه‌ی عاشق و معشوقی می‌داند و معتقد است زمانی که بدن، استعداد لازم را کسب کند نفس به واسطه‌ی روح بخاری در آن تصرف کرده و به تدبیر آن می‌پردازد. و آنجا که هم رأی با متکلمان می‌شود معتقد است که نفس به خواست خداوند در بدن تصرف کرده و از اول تا پایان باقی است.
اخلاق نقد مذاهب
نویسنده:
قاسم جوادی (صفری)
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
از آغاز یکی از مهم‌ترین اهداف انبیا، اصلاح اخلاق در سطح جامعه بوده است؛ همان اخلاقی که ایشان به بشریت عرضه داشته‌اند. متأسفانه بخشی از رهبران مذاهب و حافظان دین و شریعت و نیز پیروان ایشان، در مواجهه با دیگران اخلاق حسنه را رعایت نمی‌کنند؛ در حالی‌که تحقق کامل پیام انبیا در صورتی است که این اخلاق را ابتدا رهبران دینی در عمل آورند که الگوی پیروان ادیانند. توجه به اخلاق در همه جا و بر همگان لازم است، اما رعایت آن از جانب رهبران ادیان، ضروری‌تر به نظر می‌رسد. رعایت این اخلاق به ویژه در مواجهه با سایر مذاهب و به هنگام فهم و مطالعۀ مذاهب دیگر، اهمیت بسیار دارد. بررسی تاریخی مواجهۀ مذاهب با یکدیگر، تصویر مقبولی از این موضوع به دست نمی‌دهد. غالباً مطالعات ادیان، با نوعی بدبینی، بدفهمی و گاه اهانت به دیگران همراه بوده است. از این‌رو لازم است اخلاق مرتبط با مطالعۀ ادیان و مذاهب به دقت مورد بررسی شود تا زمینه برای عمل بدان فراهم شود. «رعایت انصاف»، «فهم درست» و «عدم توهین» از ضروری‌ترین اصول اخلاقی در مواجهۀ علمی با مذاهب است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 146
جایگاه سندی مقاصد الشریعه در فقه مذاهب اسلامی
نویسنده:
مهدی گرامی پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
چکیده :
مقصود از مقاصد الشریعۀ، اهداف خداوند از تشریع احکام اعتباری و عملی است. اصطلاح مقاصد الشریعة در میان اهل سنت رایج است و کتابهایی از گذشته تاکنون در مورد آن نوشته شده است. ولی در میان شیعه به دلیل نوع منابع و ساختار اجتهاد و نیز شرایط تاریخی کمتر دیده می شود و بیشتر اصطلاح حکمت و علت به کار رفته است. مقاصد شارع و نصوص مبین آن در فقه امامیه نمی تواند به عنوان منبع حکم شرعی قرار بگیرد. اما اهل سنت مقاصد شارع و مصلحت را در قالب قیاس، عقل، عرف، سد ذرایع، استحسان و عمدتاً استصلاح (مصالح مرسله) در سند حکم شرعی به کار می گیرند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
دیدار و لقا خداوند در نگاه قرآن، عترت و عرفان
نویسنده:
محمد صافحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی ساوه,
چکیده :
بزرگترین موهبتی که نصیب مسلمانان گشته است این است که کتاب آسمانی ایشان قرآن، به صورتی که هم اکنون در دست است، اندکی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) در زمان حیات ائمه اطهار (ع) و صحابه آن حضرت جمع آوری شد و کتابی که رکن اصلی همه علوم و معارف دین مبین است در اختیار امت محمد (ص) قرار گرفت. اما همه می دانیم که قرآن به خاطر قابلیت های زیادی که دارد، اختلاف نظرهایی را در موضوعات مختلف دینی در پی داشته است. یکی از آنها موضوع «دیدار خداوند» است که اشاعره سخت معتقدند خداوند در قیامت با چشم دیده می شود. از سوی دیگر معتزله به شدت منکر آن هستند و معتقدند که فقط می توان به خدا اعتقاد داشت، یعنی در ذهن و فکر خود می توان به وجود خدا یقین داشت و حد اعلای ایمان همین است. شیعه نیز معتقد است خداوند هرگز دیده نمی شود، نه در دنیا و نه در آخرت، اما حد اعلای ایمان را هم یقین فکری و ذهنی نمی داند بلکه معتقد است علاوه بر آن خدا را با چشم دل یا قلب می توان دید. عرفا نیز در این مساله عقیده ای مشابه شیعه دارند و می گویند انسان ها در باب معرفت خداوند باید به «عین الیقین» که همان رؤیت قلبی است برسند. شایان ذکر است دیدگاهی را که ائمه معصومین (ع) نیز در این رابطه مطرح کرده اند «رؤیت قلبی» است که فراتر از «رؤیت حسی» محسوب می شود و در این مقاله ما در صدد تبیین آن برآمده ایم.
صفحات :
از صفحه 39 تا 58
تاملی در پیوند تاریخی بایزید بسطامی با امام جعفرصادق (ع)
نویسنده:
محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بایزید بسطامی از بزرگ ترین و پرآوازه ترین عارفان سده دوم و سوم هجری است، که بیشتر تذکره نویسان و نویسندگان صوفی و همچنین بسیاری از عالمان شیعی بر ارتباط او با امام جعفر صادق (ع) تاکید کرده و گفته اند که او مدتی سقای آن حضرت (ع) بود؛ با این همه، برخی از محققان معاصر از لحاظ تاریخی درباره این ارتباط تردید کرده اند. اما با توجه به این که در سده های نخستین - سده های دوم تا چهارم هجری، افراد متعددی با کنیه بایزید و نام طیفور وجود داشته اند که ظاهرا همگان از خاندان او بوده اند؛ چنین می نماید که اقوال و نظریات آنان و شرح احوالشان درهم آمیخته باشد. در حالی که برخی از اقران بایزید، از جمله ابراهیم ستنبه، در سده دوم می زیسته اند، و برادرزاده بایزید، ابوموسی، نیز که در حدود نیمه سده سوم فوت کرده، هنگام وفات بایزید، بیست و دو ساله بوده است؛ افزون برآن، برخی تعالیم و سخنان بایزید نیز برگرفته شده و یا شبیه تعالیم ائمه اطهار (ع)، مخصوصا امام جعفر صادق (ع)، است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 170
بررسی اختلافات ابوالحسن اشعری و امام فخررازی
نویسنده:
محمد محمدپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
محمدتقی ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه‌ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه‌ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای و جستجو در مهم‌ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش‌ها و کاستی‌های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه‌ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی‌داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می‌شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله‌ی عصمت امام را ثابت می‌کند و به شبهه‌ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می‌دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119)و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه‌ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه‌‌‌‌‌ای بر آن وارد نیست.
ایمان از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبدالجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
عبدالله علی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان از نظر عبدالجبار، انجام طاعات و واجبات و نوافل و دوری از زشتی‌ها و محرمات است و از اسماء شرعی و مدح به شمار آمده و صاحب آن، مستحق پاداش می‌باشد. از دیدگاه رازی در لغت، مصدری از «تصدیق» و «امان» و در اصطلاح، تصدیق و معرفت با قلب و اقرار با زبان است و از منظر خواجه در لغت، به معنی «تصدیق» بوده و در اصطلاح، تصدیق قلبی و زبانی، توأمان با یکدیگر است؛ لذا عبدالجبار عذاب فاسق را در آخرت، دائمی دانسته، ولی امام فخر و خواجه نصیر موقت و منقطع می‌دانند. قاضی بر آن است که «قول، معرفت و عمل»، ارکان ایمان را تشکیل می‌دهند، در حالی که رازی «معرفت و تصدیق قلبی»، همراه با «اقرار زبانی» را، جزء ارکان ایمان دانسته و خواجه با اندکی تفاوت، «تصدیق قلبی» و «اقرار زبانی» را، از عناصر تشکیل دهنده‌ی آن معرفی می‌نماید. هر سه متکلم، به نوعی ایمان را ذو مراتب دانسته‌اند، منتها قاضی بر آن است که درجات ایمان، به عمل بستگی دارد و رازی قوام ایمان را به «تصدیق» و «گرویدن به حق» و افزایش و کاهش آن را همانند قاضی، به عمل برمی‌گرداند، ولی نصیر الدین، «ایمان زبانی، تقلیدی، ایمان به غیب، ایمان حقیقی و یقینی» را از مراتب ایمان بر شمرده است. در باب رابطه‌ی ایمان و عمل، بر اساس رأی عبدالجبار، «ایمان و عمل» عینیت دارد، اما فخر و خواجه، قائل به عدم دخول عمل، در حوزه‌ی مفهومی ایمان می‌باشند. عبدالجبار «اسلام» را همانند «ایمان»، از اسماء شرعی و مدح شمرده؛ بنابراین بر اساس دیدگاه او، این دو مقوله با یکدیگر مشابهند. امام فخر و خواجه نصیر نیز، گاهی به تفاوت و گاهی به تشابه این دو مقوله‌ی دینی، نظر داده‌اند و معتقدند، از حیث جایگاه و حکم، اسلام و ایمان مغایر یکدیگرند، ولی از لحاظ شرعی و بعضی آیات قرآن، با یکدیگر مشابهند.
بررسی تطبیقی مبانی عقلی و نقلی "اعواض" ازدیدگاه محقق طوسی و فخر رازی با نظربه مباحث جدید فلسفه‌دین
نویسنده:
فاطمه لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رنج و آلام موجود در این دنیا برای همگان قابل درک است و تحلیل و بررسی آن اهمیت بسیاری دارد. عدم پاسخگویی به چرایی و علت وجود این آلام و سازگاری آن با قدرت، حکمت، خیرخواهی و عدالت خداوند، ایمان انسان‌ به خدای یگانه، عکس العمل مناسب در مقابل این آلام، داشتن اخلاق اجتماعی و بسیاری از مسائل مهم زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. فلاسفه و متکلمان همه ادیان، نظرات و توجیهات مختلفی ارائه داده‌اند که در میان آنها متکلمین اسلامی با بهره‌گیری از عقل و استمداد از قران و روایات معصومین(علیهم‌السلام) نظریه‌ "اعواض" را مطرح کرده‌اند که توانسته است به خوبی از عهده پاسخ به شبهات مربوط به "آلام" و به تعبیر فلاسفه "شرور" برآید. لازمه جهان مادی وجود آلام است. از طرفی حکمت و لطف خداوند متعال اقتضا می‌کند که انسان را در رسیدن به کمال شایسته‌اش یاری کند. لذا گاهی او را دچار آلام و بلایای غیراستحقاقی می‌کند و برای جبران این آلام غیراستحقاقی، عوض آن را عطا می‌کند. در برخی از آیات و روایات نیز دلایل وجود آلام ابتدایی و ایصال عوض به سبب این آلام مطرح شده است.اعطای عوض، از نظر عدلیه به دلیل حکمت و عدالت خداوند، بر او واجب است. البته بهتر است برای رسیدن به یک پاسخ تام وکامل، در استفاده از واژه عدلیه دقت کرد.
بررسي مسأله عصمت پیامبران از دیدگاه علّامه طباطبائي در تفسیر المیزان و امام فخر رازي در تفسیر کبیر
نویسنده:
ابوالفضل فلّاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیامبران الهی از هر نوع پلیدی و آلودگی از قبیل شرک، کفر، فساد و تباهی هم در محورهای اعتقادي، تبلیغی و هم در محورهای صدور احکام و فتاوی و افعال منزّه و در واقع از ارتکاب به معاصی کبیره و صغیره عمدی و سهوی در تمام دوران عمر خویش به اعتقاد اکثرّیت شیعیان و همچنين از زمان نبوّت به اعتقاد اشاعره معصومند. مقوله عصمت انبیاء اگرچه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه می باشد، امّا همیشه یکی از مهم ترین و شبهه‌دارترین و گفتگو انگیز ترین مباحث کلام اسلامی در بین متکلّمان و مفسّرین مسلمان است لذا در این پژوهش در پنج فصل به بررسی عصمت انبیاء در نگاه علامه طباطبائی و فخر رازی و مقایسه دیدگاه های دو مفسّر بزرگ شیعی و اشاعره پرداخته شده است. در فصل اوّل: شامل کلّیاتی در مقوله عصمت « تعریف مسأله، اهمیّت و جایگاه، پیشینه عصمت، طرح سؤالات اصلی و فرعی، حدود، فرضیات، اهداف و روش پژوهش مطرح گردیده است. در فصل دوم: مباني نظري تحقيق شامل زندگي نامه علّامه طباطبائي و فخر رازي، ادبيات تحقيق شامل واژه شناسي عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی عصمت، عصمت در قرآن کریم، عصمت از دیدگاه شیعه، اشاعره و معتزله و علی الخصوص عصمت در نگاه فخر و علامه، بررسی واژه نبّي و نبوّت در لغت، قرآن و اصطلاح، تفاوتهای رسول و نبّی و دیدگاه فخر و علّامه درباره‌ي رسول و نبی ودر پایان فصل، مقایسه دیدگاه فخر و علّامه لحاظ گردیده است. در فصل سوّم : منشأ و مراتب عصمت از ديدگاه علّامه و فخر رازی عنوان شده و در این خصوص مباحث مسأله لطف و وجوب لطف در دیدگاه مفسّرین و متکلّمین اسلامی و در نزد علّامه و فخر رازی، بررسی رابطه عصمت با لطف الهی، مسأله منشأ عصمت و بررسی چهار دیدگاه مطرح شده درباره منشأ عصمت انبیاء، رابطه عصمت با علم، رابطه عصمت با اختیار، مراتب عصمت، مسأله گناه و اقسام آن، دیدگاه علّامه و فخر درباره گناه، مراتب عصمت در نزد علّامه و فخر در نهایت مقایسه آراء علّامه و فخر در خصوص منشأ و مراتب عصمت آورده شده است. در فصل چهارم : دلائل ضرورت (لزوم) عصمت انبیاء در نزد علّامه طباطبائی و سپس امام فخر رازی با استناد به آیات قرآن کریم آورده شده و در پایان فصل مقایسه ای بین دو دیدگاه مطرح گردیده است.و در فصل پایانی (فصل پنجم): برای بررسی مهمترین مسأله یعنی دیدگاه علّامه و فخر در خصوص آیات موهم (شک برانگيز) صدور گناه و خطا از أنبیاء مسائلي همچون شبهات عصمت قبل از بعثت و شبهات وارد بر اعتقاد، تبليغ، احکام و فتاوی و افعال پیامبر در بعد از بعثت و سپس شبهات مربوط به سایر أنبیاء در بعد اعتقاد،تبليغ، احکام و افعال آنان از نگاه علّامه و سپس از منظر فخر رازی همراه با پاسخ های آن دو شخصیت و مفسّر بزرگ مطرح و در پایان مقایسه ای بین دو دیدگاه علّامه و فخر در خصوص نگاه و پاسخ آن ها به شبهات وارد بر عصمت أنبياءانجام گرديد. و در نهايت در مبحث نتيجه گيري با نگاه و بررسی در دیدگاههای علّامه و فخر در خصوص عصمت، مراتب و منشأ عصمت، لزوم و ضرورت آن و آیات شبهه دار وارد بر عصمت أنبیاء(ع)، نظر نگارنده نیز در خصوص تأیید و یا ردّ دیدگاه های مذکور، مطرح گردید.
  • تعداد رکورد ها : 1078