جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1063
قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند
نویسنده:
حسن عاشوری لنگرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
از سویی حکما، قاعده «الواحد» (از یکی جز یکی صادر نگردد) را بدیهی می دانند و از سوی دیگر معتقداند خداوند یکتا، قادر مطلق است. لازمه قدرت مطلق خداوند، صدور کثیر از خدای یکتاست، آیا این، با قاعده الواحد متعارض است؟ چگونه می توان همزمان، قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند را پذیرفت؟ در این مسئله می گوییم: در پذیرش این قاعده، وفاق حکیمان، عارفان و متکلمان ادعا شده است که اساسی نداشته، پشتوانه قاعده الواحد، سنخیت علّی و معلولی است. به مقتضای قاعده «سنخیت»، عقل نمی پذیرد از علت دارنده یک کمال، بیش از یک معلول پدید آید؛ اما اگر علتی، چند کمال داشته باشد، پیدایش چند معلول از آن محال نیست؛ ازاین رو، قاعده مزبور درباره خدا جاری نمی گردد؛ زیرا خداوند بسیط الوجود است و بسیط الوجود کلّ الاشیا؛ و صدور کثرات از او نافی قانون سنخیت نیست. بنابراین، قاعده مزبور، تضادی با قدرت مطلق خداوند ندارد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
دلالت آيه مباهله بر خلافت بلافصل امير المؤمنين
نویسنده:
علی میلانی، اصغر غلامی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بنياد فرهنگى امامت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يكی از دلايل متقن و مستند بر امامت و خلافت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آيه شريفه مباهله است. در اين آيه خداىْ تعالی به پيامبرش دستور می دهد كه مجادله كنندگان با حق را به مباهله فرا خوانَد تا هردو گروه به همراه فرزندان، زنان و كسانی كه به منزله نفس و جان ايشانند در اين امر شركت كنند. خداىْ تعالی خطاب به رسول خويش می فرمايد: ((إنَّ مَثَلَ عِيسَی عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ* الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلاَ تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ* فَمَنْ حَاجَّة فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَة مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أبْنَاءَنَا وَ أبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أنْفُسَنَا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ الله عَلَی الْكَاذِبِينَ* إنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ مَا مِنْ إلَهٍ إلاَّ اللهُ وَإنَّ اللهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ* فَإنْ تَوَلَّوْا فَإنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ)). و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پيرو اين دستور الاهی به همراه حَسنين عليه السلام به عنوان مصاديق «فرزندانمان»، و صديقۀ طاهره عليها السلام، به عنوان مصداق «زنانمان»، و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ، به عنوان مصداق «جانمان»، برای مباهله با مسيحيانِ نجران خارج شدند. اما مسيحيان كه از راستی ادعای پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آگاه بودند و با ديدن اين صحنه بر يقينشان افزوده شده بود، از ترس هلاك، حاضر به مباهله نشدند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 75
عقل از ديدگاه مفسران(شيخ طوسي، زمخشري و فخر رازي)
نویسنده:
‫محمود ايوبي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
نقد و بررسي پاسخ فخررازي به دلايل امامت حضرت علي(عليه‌السلام)در کتاب الاربعين في اصول الدين
نویسنده:
‫عيسي عيسي‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
چکیده :
---
عصمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از ديدگاه قاضي عبدالجبار، فخر رازي و علامه‌حلي
نویسنده:
‫عبدالحميد موسوي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
‫مبحث عصمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم يکي از محوريترين مباحث کلامي در بستر اجتماعي و معرفتي در بين مسلمانان بوده و نيز از مباحث بحث برانگيز کلامي در بين متفکران جديد است. البته مسلمانان با هر فرقه ونحله و با هر مشرب کلامي، مرتبهاي از مراتب عصمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را قبول دارند. عمده اختلاف مسلمانان در باب عصمت، اختلاف ايشان در گستره و محدوده عصمت است. علت پيدايش ديدگاههاي متفاوت در اين حوزه، وجود آيات متشابه و روايات ضعيف و فاقد حجيت در مبحث کلامي است. پژوهش حاضر در ضمن چهار بخش، اين موضوع را از ديد سه تن از متکلمان اسلامي بررسي کرده است؛ قاضي عبدالجبار متکلم معتزلي، فخررازي اشعري مذهب و علامه حلّي متکلم شيعي. اين سه در باب عصمت پيامبر در حوزه شريعت، اختلاف بنيادي ندارند و هر سه انديشمند اسلامي بر اين نکته اصرار دارند که پيامبر به عنوان دريافت کننده وحي، از صفت معصوميت برخوردار بوده است. عمده اختلاف ايشان در باب عصمت پيامبر، درحوزه اجتهاد و افعال شخصي ايشان است و روايات سهوالنبي نيز در حوزه افعال شخصي قابل بحث است. قاضي عبدالجبار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را عالم به کليات اصول عقايد و احکام بر اساس وحي قرآني ميشمارد؛ امّا در فروع فقهي و جزئيات کلامي، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را مستنبط و مجتهد قلمداد ميکند. فخررازي و علامه حلّي، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را در کليات و جزئيات، بهرهمند از وحي قرآني و غير قرآني ميدانند. در حوزه افعال شخصي، قاضي عبدالجبار و فخررازي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را مبرّا از خطا و نسيان نميشمارند. بر خلاف ايشان، علامه حلّي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را در اين حوزه نيز از خطا و اشتباه مبرّا ميداند؛ زيرا به نظر ايشان، دليلي که در مقام شريعت اثبات کننده عصمت است، شامل افعال شخصي ميشود و تفکيک ميان اين دو در مقام عمل ممکن نيست. روايات سهو، با جايگاهي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به عنوان آورنده شريعت دارا هستند، در تعارض است. پذيرش روايات سهو، نقض غرض خداوند و محال است و در صورت پذيرفتن سهو و تفکيک بين دو مقام، احتمال سهو همواره وجود دارد.
حقيقت و مراتب ايمان از ديدگاه علامه طباطبايي و فخر رازي
نویسنده:
‫نجات‌حسين علوي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫بررسي و مقايسه ديدگاه دو شخصيت برجسته تفسيري، کلامي و فلسفي، يعني علامه سيد محمد حسين طباطبايي و امام فخر رازي در باره حقيقت ايمان موضوع اين تحقيق است که نگارنده به شيوه مقايسه‌اي در چهار فصل ارائه مي‌کند. از نگاه علامه طباطبايي ايمان يک امر اختياري و معرفتي و قابل شدت و ضعف و داراي مراتب است و عمل جزءآن نيست. در مقابل، از نگاه فخر رازي، ايمان امر اختياري، معرفتي، قابل شدت و ضعف و داراي مراتب نيست و عمل جزء آن است. نگارنده با توجه به آنچه بيان شد، به بررسي اين ديدگاه‌ها در باره ايمان مي‌پردازد. ايمان از نگاه علامه، اذعان و تصديق به چيزي همراه با التزام به لوازم آن تعريف شده است. فخر رازي دو تعريف از آن ارائه مي‌کند: 1.مراد از ايمان تصديق قلبي است، نه تصديق لساني و نه عملي. 2. ايمان عبارت از تصديقي است که مبتني بر استدلال و برهان باشد. حقيقت ايمان از ديدگاه علامه امري اختياري است؛ چرا که اگر غير اختياري بود، مدح ايمان و مذمت کفر معنا نداشت. وي ايمان را عين معرفت نمي‌داند؛ چون ايمان از ديدگاه وي عبارت از تصديق است و مراد وي از تصديق، تصديق لغوي است، نه تصديق منطقي. وي عمل را دخيل در مفهوم ايمان نمي‌داند؛ لذا کسي را که مرتکب گناه کبيره شده است، مؤمن فاسق مي‌داند، نه کافر. وي ايمان را قابل افزايش و کاهش و داراي مراتب مي‌داند. پس از اين، به طرح ديدگاه‌هاي فخر رازي مي‌پردازد که معتقد است تمام افعال انسان غير اختياري است و ايمان هم جزء آنهاست؛ لذا معتقد است که ايمان مخلوق خداوند است؛ چرا که اگر فعل خدا نباشد، لازم مي‌آيد فعل عبد باشد. وي معتقد است: ايمان بايد با استدلال و برهان همراه باشد و بدون علم و معرفت حاصل نمي‌شود. از نگاه او عمل جزء ايمان نيست. از نظر فخر رازي ايمان قابل کاهش و افزايش نيست؛ بلکه يک امر بسيط است. وي همچون علامه، ايمان را داراي مراتب مي‌داند و پنج مرتبه براي آن بيان مي‌کند. لازم به ذکر است که نويسنده در فرضيه‌هاي تحقيق خود آورده است: فخر رازي عمل را جزء ايمان مي‌داند و براي آن مراتب قائل نيست. نگارنده در فصل پاياني به مقايسه ديدگاه‌ها مي‌پردارد.
انسان‌شناسي فلسفي از ديدگاه فخررازي و علامه طباطبايي
نویسنده:
‫علي رضايي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫شناخت انسان و رازهاي نهفته در آن، دانشمندان فراواني را به خود مشغول کرده که حاصل آن به وجود آمدن علوم مختلف است. فلاسفه نيز اعم از مسلمان و غير مسلمان، تلاشهاي فراواني براي شناخت انسان کردهاند. تحقيق حاضر در چهار بخش، به اين مسئله از ديدگاه فخررازي و علامه طباطبايي پرداخته است. فخررازي در مورد انسان سه نظريه عمده و قابل توجه ارائه کرده است که عبارتاند از: 1. انسان مخلوق و مُحدَث و مسبوق به عدم است؛ 2. انسان موجودي دو بعدي و دو ساحتي است؛ 3. خلقت انسان حکيمانه و مدبرانه و غايتمند است و هدف خداوند از خلقت انسان، هدايت و ايصال به کمال از طريق معرفت و طاعت است. در نظر فخررازي، انسان تنها موجودي است که آگاهانه و از روي اراده، به عبادت خداوند و اطاعت از او ميپردازد. وي در اين بحث بر خلاف اکثر متکلمان و مفسران، قائل به برتري انسان نسبت به ملائکه نيست و تنها انبياي الهي را برتر از ملائکه ميداند. فخررازي همانند ساير متکلمان اشعري که نظريه جبر را ميپذيرند، معتقد است که مطلق بودن قدرت و اراده الهي اقتضا ميکند که هيچ فاعلي در فعل خود مستقل نباشد. از نظر او فاعليت و فعل عبد، با قضا و قدر الهي محقق ميشود. علامه طباطبايي با توجه به مباني فلسفي خود، انسان را موجودي ميداند که در تعريف آن بايد ابعاد مادي، روحي و عقلاني او را در نظر گرفت. البته علامه بر اين مطلب تأکيد دارد که حقيقت انسان همان روح اوست که بقاي ابدي دارد؛ ولي اين تفسير را به معناي نفي جنبه جسماني و مادي انسان نميداند. او اين دو را دو حقيقت متمايز نميشمارد؛ بلکه بدن را از شئون و مراتب نفس تلقي ميکند. از نظر علامه، انسان هم از حيث نوع خلقت، هم از نظر قدرت نطق و تفکر و عقل، و هم ازجهت توانايي کسب تجربه و قدرت بيان و تکلم و داشتن اراده، بر ساير موجودات برتري و شرافت دارد. علامه اصل اختيار انسان را امري عقلي، وجداني و بديهي ميشمارد و قول به جبر را مخالف برهان وآموزههاي ديني و مبطل تکليف و مسئوليت انسان در حيات فردي و اجتماعي ميداند.
امامت اميرالمومنين(ع) از ديدگاه شيخ مفيد، خواجه نصيرالدين طوسي، علامه طباطبايي، قاضي عبدالجبار، فخر رازي، عبدالفتاح عبدالمقصود
نویسنده:
‫رسول قنبري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
چکیده :
---
ساختار فلسفی کلام
نویسنده:
سید محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام از زمان آغاز تاکنون تحولات زیادی داشته است. سه مکتب مهم در این دانش، یعنی اعتزال، اشعریت و شیعه، بیش‌ترین بحث‌‌‌ها و مهمترین تحولات را در مقایسه با دیگر نحله‌‌‌‌‌‌ها درون خود داشته‌اند. نسبت میان فلسفه و کلام از جمله مباحثی است که دربارۀ هر سه مکتب مطرح است. سؤال اساسی در این باره این است که این سه مکتب از آغاز تا اوج فعالیت خود چه نسبتی با فلسفه داشتند؟ پرسش دقیق‌تر آن است که بگوییم: کلام اسلامی‌تا چه ‌اندازه و چگونه از فلسفه بهره برد؟ و به عبارت دیگر چگونه ساختار فلسفی پیدا کرد؟ در این مقاله ضمن پاسخ به سؤالات بالا و بررسی فلسفی شدن هر سه مکتب کلامی، از این مطلب سخن به میان آمده است که ساختار فلسفی در کلام شیعه، برخلاف کلام اعتزال و اشعریت، تابع حکمت‌اندیشی است؛ این ساختار در کتاب الیاقوت نوبختی (قرن چهارم) برای نخستین بار ظاهر می‌شود و در کتاب تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی (قرن هفتم) به کمال می‌رسد. حکمت‌اندیشی - که برگرفته از آموزه‌‌‌‌‌‌های قرآنی است - و امامت محوری، دو امتیاز مهم کلام شیعی، چه در حیات امامان معصوم? و چه پس از دوران غیبت کبری، است و همان است که ساختار فلسفی این کلام را در آثاری چون تجرید الاعتقاد بوجود آورده است.
صفحات :
از صفحه 185 تا 208
تحلیل نظری نقش دولت اسلامی در قبال زکات
نویسنده:
محمدمهدی عسگری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
فرضیه این تحقیق آن است که زکات، متعلق به حاکم اسلامی است. پس از زمان حضرت رسول(ص) و امیر مؤمنان(ع)، متولی امر زکات ائمه(ع) بودند که به دلیل نداشتن حکومت، زکات می‌بایستی با اجازه آنها ادا می‌شد. در زمان غیبت، فقیه مأمون از امامیه از باب نیابت عامه، متصدی این مسند است. در فقه شیعه. دو نظریه اساسی به چشم می‌خورد: 1. وجوب ادای زکات به پیامبر(ص)، امام(ع)، نواب امام و فقهای مأمون: شیخ مفید، ابوالصلاح، شیخ طوسی در تهذیب، صاحب دعائم الاسلام، صاحب جواهر و آقای منتظری بر این نظرند. 2. جواز تولی فرد در زمان غیبت: شیخ در خلاف، محقق، علامه و شیخ انصاری از طرفداران این نظریه‌اند. در فقه اهل سنت نیز دو نظریه عمده وجود دارد: 1. وجوب پرداخت زکات اموال ظاهری به امام: حنفیه، شافعیه و ابوعبید بر این نظرند. 2. وجوب به طور مطلق(اموال ظاهری و باطنی): مالکیه، شعبی، ابورزین، فخر‌رازی، کمال‌الدین همام، قرضاوی و نیز زیدیه بر این رأیند. با استعانت از آیه تشریع زکات، سیره عملی حضرت رسول(ص) و امیر مؤمنان(ع)، دلایل مربوط به نیابت عامه فقهای جامع‌الشرایط در عصر غیبت، وجود اصناف «عاملین علیها» و «مؤلفه قلوبهم» در مصارف زکات و برخی روایات، نظریه منتخب عبارت از وجوب تولی زکات، به وسیله فقیه جامع‌الشرائط خواهد بود. در این مقاله با ارائه آیات و روایات مورد استناد در نظریات فوق‌الذکر و نیز بیان فشرده‌ای از آرای فقهای شیعه و اهل سنت، نظریه منتخب در قالب نتیجه‌گیری ارائه می‌شود.
صفحات :
از صفحه 93 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 1063