جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحول مفهوم جوهر در فلسفه تجربی (لاک، بارکلی، هیوم)
نویسنده:
فاطمه فرقدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جوهر به عنوان ذات و واقعیت اشیا جهان، همیشه مورد توجه متفکران بشری قرار گرفته است. از زمان اولین حکمای یونانی نظیر طالس، آناکسیمنس و هراکلیتس، جوهر مورد توجه بشر قرار می‌گیرد و هر کدام از آنها به بررسی جوهر پرداخته تا ارسطو، دکارت و اسپینوزا هر کدام تعریف خاصی از جوهر ارائه می‌کنند. جوهر از نظر لاک به عنوان حامل و زیر نهاد همه کیفیات و اعراض است. در حقیقت، لاک جوهر را حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌داند و در ادامه بیان می‌کند که ما هیچ شناختی از این جوهر نداریم و فقط آن را به عنوان حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌دانیم. بعد از لاک، بارکلی به عنوان دومین فیلسوف اصالت تجربه، به بررسی جوهر می‌پردازد. به عقیده بارکلی، ما هیچ شناختی نمی‌توانیم از این جوهر مفروض لاک داشته باشیم. بنابراین او به دلیل این که این جوهر برای ما ناشناخته است، به انکار جوهر مادی می‌پردازد. بارکلی بعد از انکار جوهر مادی، اصالت را به جوهر ذهن یا روح داده و معتقد است که بعد از انکار جوهر مادی تنها چیزی که باقی می‌ماند، ادراکات و تصورات است و جهان من، جهان ادراکات و تصورات است. بنابراین او به بررسی محوری‌ترین موضوع فلسفه‌اش، یعنی "وجود چیزهای محسوس عبارت از مدرَک شدن است"، می‌پردازد. از نظر او، اگر چیزی مدرَک واقع نگردد، معنایی ندارد. از نظر بارکلی، تمام اشیا محکوم به مدرَک واقع شدن هستند و اگر شیئی بدون این که مدرَک واقع گردد، موجود شود، وجودش بی معنا خواهد بود. بنابراین در فلسفه بارکلی دو قسم موجود وجود دارد؛ اشیای محسوس و ذهن. وجود اشیای محسوس، مدرَک شدن است و وجود ذهن، مدرِک بودن است. بنابراین اشیا محسوس همیشه قائم به جوهر ذهن‌اند. از نظر بارکلی هر چیزی که در جهان است، یا مورد ادراک من قرار می‌گیرد و یا ذهن دیگری هست که آن را ادراک می‌کند و اگر ذهن دیگری نباشد، خدا هست که آن را ادراک می‌کند. بنابراین مشخص است که بارکلی مانند لاک جوهر را اسطقسی نا معلوم نمی‌داند، بلکه با انکار جوهر مادی و اصالت دادن به جوهر روح، به اثبات وجود خدا به عنوان خالق تمام تصورات می‌پردازد. بعد از بارکلی، هیوم به عنوان آخرین نماینده فلسفه اصالت تجربه، تلاش می‌کند تبیین متفاوتی از بقیه ارائه دهد. بنابراین هیوم به بررسی تصور جوهر می‌پردازد؛ اما با ملاک خودش، یعنی مسبوقیت تمامی تصورات ما به انطباعات. او تلاش می‌کند در بحث از جوهر به همین شیوه عمل کند. لذا در بحث از جوهر جسمانی، تلاش می‌کند بیان کند که تصور جوهر از کدام یک از انطباعات به دست آمده است و چون می‌بیند که جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، به انکار جوهر جسمانی می‌پردازد و در بحث از جوهر نفسانی نیز همین شیوه را به صورت مفصل‌تری ادامه داده و در نهایت نتیجه می‌گیرد که تصور جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، بنابراین موهوم است. علت این تصور موهوم در نظر هیوم قوه متخیله است.
تحلیلی بر «شهود» در ساختار معرفتی کانت
نویسنده:
مجتبی سپاهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشکده ادبیات و علوم انسانی,
چکیده :
این مقاله در تحلیل یکی از بنیادی ‌‌ترین مفاهیم فلسفه‌ کانت، یعنی «شهود» است. «شهود» زیرساخت اندیشه‌ کانت است. تحلیل کارکرد و روابط و تعامل آن با «فاهمه» و معنای شهود و انواع آن در این مقاله مطرح شده است. آن‌ چه از آثار کانت به دست می ‌آید این است که «شهود» اساس اندیشه‌ کانت و مقدم بر فاهمه است و با تکیه بر آن است که می ‌توان علوم تجربی را در برابر شک ‌گرایی «هیوم» مقاوم، نجات داد.
صفحات :
از صفحه 149 تا 162
جوهر و تطور آن در حکمت سینوی
نویسنده:
جعفر شانظری , مهدی گنجور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دو هزار سال دارد و از آغاز پیدایش حکمت در یونان باستان مطرح بوده است، مسأله جوهر است. برخی اصل بحث در مقوله جوهر را فکری ارسطویی دانسته ­اند و ریشه این انتساب را در رویکرد ارسطو به وجود و نسبت آن با جوهر و ماهیت اشیا می­ دانند. زیرا بر مبنای تفکر ارسطویی، شناخت وجود چیزی جز شناخت ماهیت و جوهر اشیا نیست، لذا در نظر معلم اول، واژه موجود و جوهر مترادف است. اما سرنوشت جوهر در حکمت سینوی به برکت تمایز وجود و ماهیت دگرگون شده و یکباره راه خود را از وجود جدا کرده است. ابن سینا برخلاف ارسطو، مقسم جوهر و عرض را ماهیت اشیا دانسته و مقولات ارسطویی را بر ماهیت اشیای موجود تطبیق داده است. نوشتار حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت بحث جوهر در تفکر ابن سینا و سیر تحول تاریخی آن در فلسفه، با رویکردی مسأله محور، به بررسی ابعاد و زوایای مختلف این مقوله در حکمت سینوی می ­پردازد. بدین ترتیب، با توجه به عدم اتفاق بر تعریف واحد و با عنایت به سیر تنوع معنایی جوهر در حکمت سینوی بدیهی است کاوش از چیستی و تطوّر معرفتی جوهر، بیان مقسم جوهر و اعراض، چگونگی حصر تقسیمات جوهر، و موضع خاص ابن سینا در باب جوهریت واجب تعالی، مهم­ترین مسائلی است که در این نوشتار مورد پژوهش قرار می­ گیرد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 185
تعالی و حلول در فلسفه ی اسپینوزا با تکیه بر عرفان اسلامی
نویسنده:
شهناز شایان فر، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در نظام یکتاگوهری اسپینوزا، تاکید بر برخی واژگان محوری از جمله طبیعت، جوهر، ‌علت داخلی (علت حلولی)، و طرح حضور ماده در خدا (= خدا به عنوان شی ممتد) سبب شده تا در عصر حیات او و پس از آن، قرائت های حلولی از فلسفه او پدیدار شود و او متهم به همه خدایی گردد؛ در حالی که اسپینوزا بارها خویش را از این اتهام مبرا دانسته و شواهد مختلفی در آثار او بر برائتش از چنین اتهاماتی گواهی می دهد. با نظر به فلسفه اسپینوزا به عنوان کلیتی مشتمل بر رهیافت، مبانی و شبکه زبانی خاص، می توان به قرائت های حلولی برآمده از برخی عناصر زبانی، از جمله خدا به عنوان علت داخلی، خدا به عنوان شی ممتد و خدا به عنوان طبیعت، پاسخ داد. در جستار حاضر، با تکیه بر عرفان اسلامی، صور مختلفی از تعالی و حلول ارایه می گردد. افزون بر آن اشکالات وارد بر تعالی در فلسفه اسپینوزا، بر اساس نظام فلسفی او، نقد و بررسی می گردد و با نظر به ساختار کلی فلسفه اسپینوزا و ویژگی هایی که او برای خدا در نظر می گیرد، می توان تصویری متعالی از خدا در نظام فلسفی او ترسیم نمود؛ از این رو گرچه خدای اسپینوزا از تعالی وجودی یا واقعی برخوردار نیست، از بین صور تعالی، در فلسفه اسپینوزا سه صورت از تعالی (تعالی حالتی، تعالی منطقی و تعالی معرفتی) قابل طرح است. گفتنی است این مقاله جهت تبیین و تحلیل مطالب، افزون بر آرای اسپینوزا، از برخی اصطلاحات و تعابیر فلسفه اسلامی و عرفان بهره جسته است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 58