در این نوشتار تناقضات تجربه گرایی با تحلیل جهت گیری های مختلف آن به تصویر کشیده شد و معلوم گردید که تجربه گرایان، انسان را موجودى صرفاً پذیرنده و منفعل از اشی
... یاء عینى و بیرونى مىدانند. این رویکرد به دیگر حوزهها بویژه واقعیت هاى ارزشى و اخلاقى نیز کشیده شده است، هر چند نمىتوان همه تجربه گرایان را در مقابله با متافیزیک هم رأى و هم نظر پنداشت، نتیجه طبیعى این مکتب انکار حقایق ماورای حس و طبیعت است.
از دیگر شاخصههاى مکتب تجربه گرا سازگار نبودن آن با عقلگرایى و فلسفه اولى است، زیرا آن همهچیز را از منظر علم بشر مىنگرد. و لذا در منطق تجربی سیر فکری بشر همیشه از خاص به عام و از جزئی به کلّی است. از این جهت، در این مکتب، قیاس جای خود را به استقرا میدهد. مطلب دیگر این که در این مکتب وجود مفاهیم فطری و قضایای قبل از تجربه انکار شده است؛ اما میدانیم که این گونه مفاهیم و قضایا حقائقی است که بنیاد معرفت را تشکیل میدهند و انکار آنها تجربه گرا را نیز به بن بست معرفت شناختی میرساند.
این مکتب فکری با توجه به روش و اصولی که برگزیده است به اصالت دین نیز متعرض میگردد و عملا به نفی مفهوم متعارف دین رهنمون میگردد؛ این مسأله در نگاه هیوم به دین کاملا آشکار است.
بیشتر