جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 657
انسان شناسی از دیدگاه سید حسین نصر
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت بین سنت و تجدد و پاسخ به چالش هایی که تجدد برانگیخته است، از دغدغه های فکری دکتر نصر است. به اعتقاد وی، بدون فهم صحیح مبانی تجدد نمی توان در خصوص نسبت آن با سنت سخنی گفت و درک و فهم از انسان، یکی از مبانی مهم تجدد و در تعارض اساسی با سنت است. در مقاله حاضر، رویکرد وی به انسان شناسی مابعدالطبیعی با گرایش سنت گرایی پرداخته می شود. اهمیت این مبحث بدان جهت است که انسان شناسی مدرن و حتی پسامدرن عواقب سوئی به همراه داشته است که برخی از پیامدهای آن همچون بحران محیط زیست، کل نوع بشر را تحت الشعاع قرار داده است. دکتر نصر با نقد و بررسی انسان گرایی و نه انسان شناسی مسیحی به تحلیل تغییر گرایش از خدامحوری به انسان محوری در تاریخ تفکر غربی می پردازد. وی با ذکر ویژگی های اساسی انسان متجدد و انسان سنتی بر آن است که بین این دو گونه انسان شناسی تقابل برقرار است. او در نهایت پیامدهای سوء انسان شناسی متجددانه را تحلیل می کند و راه غلبه بر چالش های این حوزه را منوط به بازگشت به انسان شناسی سنتی می داند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 100
سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیس (ع)، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می‌شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت‌محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش‌تر موعظه‌ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام‌مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه‌پردازی دربارۀ مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام‌مندترین و مفصل‌ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می‌آمد. تا این‌که بعد از شورای ترنت و به‌ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دورۀ معاصر نیز با توجه به پیشرفت‌های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزۀ اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
فضیلت در نگاه ارسطو و توماس آکوئیناس
نویسنده:
مرتضی طباطبایی، محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفة اخلاق ارسطو، فضیلت است و شناخت این مفهوم، راه را برای شناخت و ارزیابی دستگاه اخلاقی او هموار میسازد. از سوی دیگر، قدیس توماس، بزرگ ترین پیرو ارسطو در قرون وسطا نیز ظاهراً با این مفهوم همچون ارسطو برخورد میکند؛ با این تفاوت که آن را افزون بر معنای پیشین، معنایی متعالی میبخشد. اکنون پرسش اساسی این است که فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو چه جایگاهی دارد و آیا معنای فضیلت در دستگاه فکری توماس، دقیقاً همان معنای ارسطویی را دارد یا خیر؟ پس از دانستن اینکه ارسطو تعریفی انسانی، دنیایی و عقلانی از مفاهیم سعادت و خیر و فضیلت ارائه میدهد و توماس، با دشواریهایی میکوشد تا این مفاهیم را با دستگاه فلسفی - مسیحی خود سازگار کند، در این نوشتار خواهیم کوشید تا بدان پرسشها پاسخ دهیم. همچنین در پایان، کلام هر دو فیلسوف را به اختصار نقد و بررسی کرده ایم.
بررسی اطلاق «وجود» بر خدا در فلسفه ارسطو
نویسنده:
محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در مواردی موضوع فلسفه اولی را موجود نامتحرک یا خدا دانسته و در موارد متعدد دیگر موضوع آن را موجود بما هو موجود شمرده است. آیا این دو موضع، دو باور ارسطویی اصیل بوده و با هم قابل جمع اند یا باید دو موضع متناقض تلقی گردند که ارسطو از اولی به دومی عدول کرده است؟ ثمره فرض عدول به موضع دوم این است که خدا را نمی توان «وجود» خواند و، در نتیجه، مابعدالطبیعه و الاهیات دو دانش مستقل می شوند، درحالی که بنا به فرض عدم عدول، یعنی بنا بر موضع نخست، مابعدالطبیعه همان الاهیات خواهد بود. راه هایی که در این جا برای حل مساله مورد استفاده قرار می گیرند از این قرارند. تحقیق مساله از منظر حکمت یا دانش مورد جستجو که خود حاوی دو راه جداگانه خواهد بود، سپس تحقیق بر مبنای معانی «وجود» نیز ادامه می یابد، تا سرانجام نتیجه تحقیق از این راه های گوناگون با یکدیگر مقایسه شود.
صفحات :
از صفحه 121 تا 140
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
نویسنده:
حسین شمس، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارایه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده، و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است، از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارایه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارایه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
برهان امکان و وجوب و نقدهای کانت و هیوم
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان صدیقین به شکلی که ابن سینا آن را نخستین بار برای برهان امکان و وجوب به کاربرد، از طریق آثار ابن رشد و ابن میمون در قرون وسطی، به آثار توماس آکویناس راه یافت. مفاهیم مربوط به این برهان چنانکه مورد نظر ابن سینا بود، در این آثار منتقل نشد و آشفتگی برهان در فلسفه بعد از رنسانس غرب نیز ادامه یافت. در این مقاله برهان امکان و وجوب از قرن هفدهم به بعد در تاریخ فلسفه غرب دنبال شده است. مدعای مقاله این است که لایبنیتس و ولف، برهان را بر مدار امکان احتمالی و نه امکان ماهوی اقامه کرده اند و اشکالاتی که از ناحیه هیوم و کانت و دیگران بر این برهان به تقریر آکوئیناسی آن اقامه شده، خالی از قوت نیست. در بخش پایان، قوت و قدرت تقریر سینوی برهان در رد اشکالاتی که از قرن هفدهم به بعد نسبت به برهان وارد آمده، اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
قدیس توماس آکوئیناس: زندگی و دوران
نویسنده:
مصطفی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس اکونیاس، سورن کی‌یرکگو، ویلیام جیمز، علامه طباطبائی و استاد مرتضی مطهری
نویسنده:
احمد طیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق علاوه بر اینکه به طور گذرا به تاریخچه بحث ایمان و عقلانیت در جهان غرب و جهان اسلام پرداخته شد دیدگاه پج تن از متفکران اسلامی و مسیحی نیز تعیین گردید. توماس آکویناس معتقد است که ایمان نوعی علم است لیکن علمی کمتر از معرفت و بالتر از گمان، چرا که متعلق ایمان امری غیر مشهود می‌باشد، پس ایمان بر شواهد ناقص مبتنی است و برای رفع این نقیصه، اراده انسان واسطه می‌شود و عقل را به پذیرش امور وادار می‌کند. سورن کی‌یرکگور معتقد است که معرفت عقلانی، معرفتی عرضی است و توان راه یافتن به ساحت والای "هست بودن"-که ایمان از سنخ آن است -را ندارد، از اینرو لازم است انسان ابتدا به عجز خود واقف شود سپس چشم بسته و با جهش معنوی این امر خلاف عقل را که وجودی به نام "خدا هست " را بپذیرد و با او در ارتباط برقرار کند. نگاه ویلیام جیمز به ایمان مبتنی بر تفسیری است که وی از پراگماتیسم ارائه می‌دهد به این بیان که هر امری که آزمون پذیری در مورد آن ممکن بوده و دارای فائده عملی باشد به میزان این فائده، از ارزش و اعتبار برخوردار است و ایمان هم از این قبیل است .علامه طباطبائی عقل را به معنی ادراک و فهم کامل امور دانسته و برای ایمان جوهری معرفتی قائلند و بر این باورند که بین ایمان و عقلانیت رابطه مستحکمی برقرار است تا جائی که آورده‌اند: "تنها برهان و استدلال است که می‌تواند ایجاد عقیده و ایمان بنماید." استاد مرتضی مطهری نیز معتقدند که معرفت و تسلیم دو رکن ایمان بوده و ضمن گوشزد نمودن به وسعت و عمق امور ایمانی و ماوراءالطبیعی برا این باورند که دشوار بودن راه سبب نمی‌شود که ساحت امور معنوی را از عقلیات مبرا نمائی بلکه باید خود را مجهز نموده و با رعایت احتیاط، در این امور غور نمائیم. و بالاخره در فصل پایانی قرآن کریم بعنوان حکم قرار گرفته و بر اساس آن نظریات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار داده‌ام. از مجموع آیات قرآن کریم در این باب استفاده می‌شود که: ایمان مری است اختیاری همراه با معرفت و علم که به حریم دل راه یافته و رفتار و منش آدمی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس آکویناس، سورن کی یر کگور، ویلیام جیمز، علامه طباطبائی و استاد مرتضی مطهری
نویسنده:
احمدطیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق علاوه بر اینکه به طور گذرا به تاریخچه بحث ایمان و عقلانیت در جهان غرب و جهان اسلام پرداخته شده دیدگاه پنج تن از متفکران اسلامی و مسیحی نیز تعیین گردید. توماس آکویناس معتقد است که ایمان نوعی علم است لیکن علمی کمتر از معرفت و بالاتر از گمان، چرا که متعلق ایمان امری غیر مشهود می باشد، پس ایمان بر شواهد ناقص مبتنی است و برای رفع این نقیصه، اراده انسان واسطه می شود و عقل را به پذیرش امور وادار می کند. سورن کی یرکگور معتقد است که معرفت عقلانی، معرفتی عرضی است و توان راه یافتن به ساحت والای "هست بودن"-که ایمان از سنخ آن است -را ندارد، از اینرو لازم است انسان ابتدا به عجز خود واقف شود سپس چشم بسته و با جهش معنوی این امر خلاف عقل را که وجودی به نام "خدا هست " را بپذیرد و با او ارتباط برقرار کند. نگاه ویلیام جیمز به ایمان مبتنی بر تفسیری است که وی از پراگماتیسم ارائه می دهد به این بیان که هر امری که آزمون پذیری در مورد آن ممکن بوده و دارای فائده عملی باشد به میزان این فائده، از ارزش و اعتبار برخوردار است و ایمان هم از این قبیل است .علامه طباطبائی عقل را به معنی ادراک و فهم کامل امور دانسته و برای ایمان جوهری معرفتی قائلند و بر این باورند که بین ایمان و عقلانیت رابطه مستحکمی برقرار است تا جائی که آورده اند: "تنها برهان و استدلال است که می تواند ایجاد عقیده و ایمان بنماید." استاد مرتضی مطهری نیز معتقدند که معرفت و تسلیم دو رکن ایمان بوده و ضمن گوشزد نمودن به وسعت و عمق امور ایمانی و ماوراءالطبیعی براین باورند که دشوار بودن راه سبب نمی شود که ساحت امور معنوی را از عقلیات مبرا نمائی بلکه باید خود را مجهز نموده و با رعایت احتیاط، در این امور غور نمائیم. و بالاخره در فصل پایانی قرآن کریم بعنوان حکم قرار گرفته و بر اساس آن نظریات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار داده ام. از مجموع آیات قرآن کریم در این باب استفاده می شود که: ایمان امری است اختیاری همراه با معرفت و علم که به حریم دل راه یافته و رفتار و منش آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد/
  • تعداد رکورد ها : 657