با توجه به اینکه در پژوهشهای مختلف، در اطلاق بر «برداشتهای ذهنی از خدا» سه تعبیر «مفهوم خدا»، «تصور خدا» و «تصویر خدا» اغلب به یک معنا استفاده شده است، در ای
... ین نوشتار درصددیم تا با بیان تمایز این تعابیر به نقش روششناختی توجه به تمایز و پیوند آنها بپردازد. برداشت ما از خدا به اعتبارهای گوناگون نامهای مختلفی به خود میگیرد. تنها یک «مفهوم خدا» وجود دارد که انسانها آن را بهگونۀ متفاوتی از همدیگر ادراک میکنند؛ بنابراین نمیتوان ادراکهای مختلف را مفهومهای خداوند نامید. اما واژۀ تصور، معنای عامی را دارد که در عین اینکه نقش فاعل شناسا را بیشتر نشان میدهد، از محدودیتهای مترتب بر مفهوم و تصویر نیز فارغ است؛ زیرا تعبیر «تصویر خدا» نیز بهطور ضمنی دال بر وجود عناصر خیال از قبیل استعارهها و اسطورههاست، پس پژوهش را به جهت خاصی مقید میکند. در این میان، مدل خدا تعبیر مهم اما کمتر شناختهشدهای است که با ایجاد یک شبکۀ زبانی، نقشی روششناختی در تصور ما از خدا و معرفت دینی بهمثابۀ دنیای ناشناختۀ تحقیق دارد. مدلهای خدا استعارههای قدرتمندی هستند و رابطهای تمثیلی با مفهوم دارند؛ از اینرو بهلحاظ معرفتی بر مبنای رئالیسم عینگرا ارزیابیشدنی نیستند؛ اما در آزمون انسجام و تناسب، بهطور جدی مورد توجه انسجامگرایان و عملگرایان قرار دارند.
بیشتر