مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
تاریخ عرفان روانشناسی عرفان عارفان عرفان اسلامی عرفان تطبیقی عرفان شرقی عرفان مسیحی عرفان های نوظهور عرفان یهودی فلسفه عرفان (فرا عرفان)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
بررسی تطور تاریخی ولایت تکوینی از حکیم ترمذی تا ابن عربی در متون منثور عرفانی
نویسنده:
جعفر رحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
تعبیر نوظهور «ولایت تکوینی» ریشه در افکار عارفان نخستین داشته است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به آثار صوفیان نشان داده است که حکیم ترمذی اولین صوفیی بود که بدون وارد کردن افکار فلسفی مسألۀ ولایت را مطرح کرد. عارفان پس از وی، از جمله طوسی، کلاباذی، ابوطالب مکّی، سلّمی، قُشیری و هجویری نیز به صورت اجمالی به این مسأله پرداختند، اما اندیشه ترمذی را دنبال نکردند. ولایت تکوینی در اندیشه آنان به معنای تصرف های تکوینی غیرعادی اولیای الهی بوده است. نجم الدین کبری تا حدی به اندیشه ترمذی نزدیک شد و از رابطۀ ولی با اسمای الهی سخن گفت. ابن عربی ضمن پذیرش اندیشۀ ترمذی به سؤالهای وی پاسخ گفته و با تلفیق برخی از مبانی فلسفه مشاء انسجامی بیش از پیش به موضوع ولایت داد؛ بنابراین اندیشه ولایت تکوینی از ترمذی تا ابن عربی همراه با تطور تاریخی بوده است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 94
الاهیات تنزیهی در عاشقانه‌های عطار
نویسنده:
حسین حیدری , بتول فـلاح برزکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
ماجرای کشمکش بین تشبیه و تنزیه ذات، صفات و افعال خداوند را می‌توان دیرپای‌ترین و گسترده‌ترین مناقشه کلامی پیروان ادیان ابراهیمی دانست. در عالم اسلام امثال کرّامیه‌، حشویه و اشاعره به تشبیه ذات حق و در مقابل معتزله، شیعه، و عارفان مسلمان، به همانند دانستن اوصاف و افعال حق با آدمیان قایل بوده‌اند. این مقاله رویکرد عارف شوریده نیشابور، فریدالدین محمد عطار(618-540 ق./1221 -1145 م. ) را در موضوع مذکور در سه اثر او‌(الهی‌نامه، مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر) بررسی می‌کند. این جستار نشان می‌دهد که فریدالدین حتی در حال و هوای سرایش اشعارش نیز رویکرد تنزیهی دارد و بارها بدان تصریح می‌کند. عطار برخلاف اشاعره‌، صفات و ذات حق را از هم جدا نمی‌داند. وی پای خرد را در شناخت کنه ذات، صفات و افعال خداوند شکسته دانسته و او را حتی از به نام خواندن هم منزه می‌داند و معتقد است آنچه بندگان در می‌یابند، در واقع بازتاب خیال خود آنان است: «قسم خلق از وی خیالی بیش نیست». در منطق‌الطیر نیز پرندگان در پایان توانشان، سیمرغ را سی مرغ دیدند: «حضرتی دیدند بی وصف و صفت». این رویکرد تنزیهی فریدالدین که حتی به مرز الاهیات سلبی نیز نزدیک می‌شود، یادآور خطبه نخست امام علی(ع) در نهج البلاغه است. از سوی دیگر خرده‌گیری‌های عطار بر رحمت الاهی نیز که بر زبان دیوانگان جاری شده است، نشان می‌دهد که وی به حسن و قبح عقلی افعال باور دارد و خداوند را فوق چون و چرا نمی‌داند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 70
بررسی نقش سه عارف خطّه قومس در حفظ و استمرار اندیشه خسروانی و حکمت اشراق
نویسنده:
طاهره خواجه گیری ، فهیمه خراسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگه کاشان ,
چکیده :
بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و علاءالدوله سمنانی، سه تن از عرفای برجسته ایرانی در خطه قومس­ اند که هر یک مقامی خاص در عرفان اسلامی دارند. یکی از مفاهیم برجسته ­ای که در اقوال و آثار این بزرگان نمود پررنگی دارد، مفهوم «نور و روشنایی» است و این مسأله حتی در عنوان آثار و اقوالی نیز که از ایشان به جای مانده، مشهود است؛ اقوال بایزید و خرقانی به ترتیب «النور» و «نورالعلوم» نام دارند. عرفای اسلامی با تکیه بر آیه قرآنی «اللهُ نورُ السمواتِ و الأرض»، به این موضوع توجهی خاص داشته­، در آثاری که از آنها به یادگار مانده است، مفهوم رسیدن به نور و روشنایی، به عنوان یک مقام برتر و هدف والا، جایگاه ویژه ­ای داشته است. این اندیشه، با حکمت خسروانی- که در یکی از مهم­ترین مکاتب فلسفه اسلامی تحت عنوان «حکمت اشراق» نمود یافته است، مطابقت دارد؛ به گونه ­ای که- حکیم سهروردی به عنوان مبدع این فلسفه، در آثار خود از عارفانی مانند بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به عنوان ادامه‌‌دهندگان حکمت خسروانی نام برده است. در حقیقت حکمت اشراق، جایگاه تلاقی عرفان و فلسفه است و نباید نقش این بزرگان را در شکل‌گیری آن نادیده گرفت. از دیگر سو، این عارفان بزرگ، حلقه اتصال حکمت خسروانی به عنوان نمودی از فرهنگ ایران قبل از اسلام به دوره­ اسلامی ­اند. این اندیشه‌ها در مکتبی تحت عنوان «حکمت اشراق» به اوج می‌رسند. با توجه به نقش عرفان در حفظ و گسترش اندیشه­ های ایرانی، این مقاله بر آن است تا نقش این سه عارف برجسته را در شکل‌گیری اندیشه­ های اشراقی بررسی کرده، وجوه تشابه اندیشه ­های آنها را با حکمت خسروانی برشمارد تا از این طریق یکی دیگر از وجوه تأثیرگذار زندگی و سلوک این بزرگان در پیشبرد اندیشه اشراقی مشخص شود.
صفحات :
از صفحه 65 تا 88
ساختار هرمسی در عرفان ایران
نویسنده:
غزال مهاجری زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرضِ این پژوهش آنست که در عرفان ایران، خط سیری وجود دارد که بنا به گفته سهروردی آن را حکمت اشراق یا حکمت خسروانی می‌نامیدند و همه کسانی که در نمودارِ حکمت اشراق قرار دارند، از پیروان هرمس هستند. در این مقاله به اثباتِ این حکم پرداخته شده است که ویژگی‌های هرمسی سبب پدید آمدن یک ساختار در عرفانِ ایران شده که این ساختار بر مبنای مشترکات هرمسی استوار است. ویژگی‌های مشترکی که در این ساختار وجود دارد از این قرار است: هرمسی ­ها، کیمیاگر، طبیب، عطار و آشنا به مواد سکرآور هستند. مبنای کارشان استحاله است. تفکرشان ساختار نجومی دارد و به جادو علم دارند. به معراج می‌روند، معراجنامه دارند، قائل به نور هستند، زبان رمزی و سرّی دارند، منطق الطیر یا زبان پرندگان زبان سرّی آن‌هاست. در تغییر معنای رمز، نقش دارند. قائل به شکلی از حلول‌اند و مانند هرمس و حلاج، حلول می‌کنند. دفاع از ابلیس دارند. گرایشات شعوبی دارند. برخوردی دوگانه نسبت به حج دارند و بعضی اندیشه وحدت وجودی دارند. این ویژگی‌های هرمسی در پیوند با یکدیگر هستند؛ تعامل عناصر هرمسی، سبب ایجاد ساز و کار(مکانیزم)ی ویژه در عرفان ایران گردیده است، که ما آن را ساختار هرمسی می‌نامیم.
صفحات :
از صفحه 181 تا 214
ادریس (ع) از منظر ابن‌عربی (با تکیه بر فتوحات مکیّه و فصوص‌الحکم)
نویسنده:
محمد شفیع صفاری , فاطمه حکیما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان: دانشگاه کاشان ,
چکیده :
در این پژوهش، با تکیه بر فتوحات مکّیه و فصوص‌الحکم ابن‌عربی، مراتب وجودی ادریس(ع) بررسی و تحلیل می‌شود. روش تأویلی ابن‌عربی بر پایۀ نظریۀ وحدت‌وجودی او بر مکاشفه، آیات قرآن و نیز روایت و اخبار وارد بر ادریس(ع) بنا‌ نهاده شده است. وی در فصوص‌الحکم با تحلیل احوال ادریس، قرائتی نو به دست‌ می‌دهد و معتقد است او به مرتبه تقدیس رسیده و منظور از تقدیس، شدّت تجرّد ادریس(ع) است که وی با ریاضت‌های سخت، نمایندۀ عقل ناب می‌گردد. ابن‌عربی ادریس(ع) را با الیاس(ع) یکی می‌شمارد و معتقد است که سیر صعودی ادریس نبی(ع)، الیاس(ع) است که الیاس(ع) هم از رسولان است و هم از محمدیّون(امّت محمد(ص))؛ لذا در آخرالزمان باز خواهد گشت. بنابراین، ادریس(ع)- الیاس(ع) جامع میان نبوّت و رسالت است که صورت شخصیّۀ ادریسی فانی شده و به آسمان عروج کرده و بعد از عروج، به صورت شخصیّۀ الیاسی باز می‌گردد. پس، دارای دو حشر خواهد بود: یک‌بار، در کسوت نبوّت و بار دیگر، در کسوت ولی‌ای از اولیای محمد(ص). البته، ابن‌عربی در این نظر چندان یک‌رأی نیست و گاهی الیاس(ع) و ادریس(ع) را دو تن شمرده است که دو رکن از چهار رکن کعبه را تشکیل می‌دهند و در آخرالزمان یا از اقطابند، یا امام. از دیگر مقامات ادریس(ع)، جایگاه او به عنوان ابدال-اوتاد است که در مقام ابدالی، ادریس(ع) و در مقام اوتادی، الیاس(ع) است.
صفحات :
از صفحه 119 تا 146
بازتابش‌های نقش اسطوره‌ای خورشید در مثنوی مولانا
نویسنده:
زهرا قریشی ، مهین حاجی‌زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
خورشید، مهر و آفتاب از عناصر پرکاربرد در حوزه ادبیات فارسی به ‌ویژه در شعر عرفانی و در شکل نماد و کاربرد آن در نماد حق و وحدت است. مقاله حاضر علاوه بر پرداختن به جنبه‌های نمادین خورشید در مثنوی مولانا و دلالت‌های آن، با بررسی تمام ابیات مثنوی درباره خورشید و آفتاب و نیز منابع مرتبط با اسطوره و کهن‌الگو، در پی یافتن ریشه‌ها و پیوندهایی برای این کاربردهای نمادین در اسطوره و اصل و منشأِ توجه به خورشید و خورشیدستایی در شعر مولاناست. در این راستا آن‌چه روزنه‌هایی رو به پاسخ می‌گشاید، موضوع صور نوعی و مثالی است که در ناخودآگاه جمعی شاعر به شکل نماد بروز و ظهور می‌یابد. به عبارتی مولانا آن‌چه از صفات طبیعی خورشید و کهن‌الگوهای مرتبط با آن در ذهنیت بشری بوده است، در ناخودآگاه جمعی خویش دارد؛ باوری که درباره نور و خورشید بر اساس آیات قرآن و نیز جهان‌بینی و نظام خاص فکری خویش دارد نیز به او ایده می‌دهد تا سخنش درباب خورشید از سویی روی به سوی اسطوره و اندیشه‌های مهرپرستی داشته باشد و از سویی از آن فراتر رفته، معانی موردنظر و اندیشه‌های عارفانه‌اش را در قالب نماد خورشید و بر محور نماد حق بسط دهد. پژوهش حاضر در صدد است تا با تکیه بر روش توصیفی_ تحلیلی، بازتابش‌های نقش اسطوره‌ای خورشید را در مثنوی مولانا مورد بررسی قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 132
ویژگی‌های سرّ در کشف‌المحجوب و مطابقت آن با ‌متون منثور صوفیه
نویسنده:
حجت کجانی حصاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
«سِرّ» از مصطلحات رایج صوفیه است که آن را جایگاه مشاهده و یکی از برترین لطایف وجودی انسان دانسته‌اند؛ علاوه بر توصیف­ های مختلف از سِرّ و تبیین ویژگی‌های آن در ضمن عبارات مختلف، در متون منثور عرفانی گاه سِرّ را در معنا با «دل»، «قلب» و «روح» یکی دانسته و در تعاریف مختلف، آن را با همین کلمه در معنایِ «راز» یکسان شمرده‌اند، در صورتی که سرّ مرتبه ­ای ورای روح و جان است. مقاله حاضر بر اساس متن کشف­ المحجوب حدود تعاریف سرّ را مشخص و تفاوت‌ آن را با دیگر لطایف بررسی می ­­کند، و آراءِ نویسندگان متون منثور عرفانی از آغاز تا قرن هشتم هجری را در تعریف و استعمال این واژه­ها معرفی می ­کند و سرانجام به بیان ویژگی­های سرّ از خلال متن کشف‌المحجوب و تطابق آن با سایر آثار عرفانی منثور می­ پردازد.
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
ارتباط شهود انوار رنگی و گذر از اطوار وجودی در مکتب کبرویه
نویسنده:
خیرالله محمودی , معصومه بخشی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
شهود، علاوه بر اینکه یکی از مباحث بحث‌برانگیز عرفانی محسوب‌می‌شود، با تفاوت‌ها و تضادهایی در آثار عرفا روبرو است. این تفاوت‌ها، عمدتاً تحت تأثیر تفاوت نگرش در فرقه‌های صوفیه شکل‌گرفته است. یکی از گونه‌های شهود، رؤیت انوار رنگی است که به ‌نظر می‌رسد در عرفان اسلامی، ابتد از جانب پیروان مکتب کبرویه ارائه‌ گردیده است. اگرچه استفاده از سمبولیسم نور و رنگ در عرفان اسلامی سابقه داشته است. اما ادغام این دو مبحث، ظاهراً در انحصار پیروان مکتب کبرویه است. بر اساس این مکتب، سالک در هر مرتبه از سلوک، نوری رنگی را مشاهده می­کند که در حقیقت، مُبیّن تعالی روح وی است. علاوه بر این در هر مرتبه، سالک از یکی از اطوار وجودی خود می‌گذرد که بیانگر حجب ظلمانی است. از آن‌جا که هدف عرفان صیقلی دادن روح سالک و رفع حجب است که توأمان با رؤیت انوار حاصل می‌شود، در این مقاله مبانی اندیشه‌ پیروان مکتب کبرویه که به ‌طور ‌خاص بر ارتباط این ‌دو مقوله، یعنی شهود انوار و گذر از اطوار قلب یا رفع حجب ظلمانی تأکید‌ ورزیده‎اند، مورد مطالعه قرار می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 151 تا 178
اندر حکایت عقل‌گریزی صوفیان
نویسنده:
محمد فنایی اشکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
در بخشی از ادبیات عرفانی و سخنان برخی از منسوبان به عرفان، عقل و عرفان در برابر هم قرار گرفته، دو راه ناسازگار و مخالف یکدیگر تلقی شده‌اند. این گروه، عقل را یک منبع یا راه تحصیل معرفت نمی‌دانند و برای دستاوردهای عقل و در نتیجه علوم بشری، اعتباری قائل نیستند. از نظر ایشان، عقل نه تنها منبع معتبری برای معرفت نیست، بلکه مانع معرفت و موجب گمراهی نیز می‌باشد. جالب آن که برخی از اینان برای اثبات بی‌اعتباری عقل، به استدلال‌های عقلی متوسل شده‌اند. در این نوشتار، پاره‌ای از ادله ایشان طرح و بررسی خواهد شد. باید تأکید کرد که مقابله بعضی از عارفان یا مدعیان عرفان با عقل، به معنای مخالفت همه عرفا با عقل یا ناسازگاری عرفان و عقل نیست؛ چراکه این مخالفت می‌تواند از سوء فهم نسبت عرفان و عقل ناشی باشد. به نظر ما عرفان و عقل نه تنها ناسازگار نیستند، بلکه مؤید و معاضد یکدیگرند. اوج این تعامل و تعاضد را می‌توان در حکمت متعالیه صدرایی شاهد بود.
صفحات :
از صفحه 53 تا 81
خاتمیت از نظر سه متفکر مسلمان معاصر (اقبال لاهوری، مطهری و شریعتی)
نویسنده:
زهرا صالحی روش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث خاتمیت از جمله مسلمات دین اسلام است و مسلمانان اعم از شیعه و سنی همانگونه که به یگانگی خدا ، قرآن و رسالت انبیاء اعتقاد دارند ، به خاتمیت پیامبر اسلام (ص) نیز معترفند . در این پژوهش ، رویکرد سه تن از متفکران جهان اسلام ، یعنی علامه اقبال لاهوری ، استاد مطهری و دکتر شریعتی نسبت به مسئله خاتمیت بررسی شده و همچنین نتیجه و حاصل رویکرد آنها در جهان اسلام تبیین می شود . هدف از این پژوهش تبیین و توصیف معرفت شناسانه و تحلیل مبحث خاتمیت از نظر متفکران مذکور در دوران معاصر می باشد . شاید ضرورت و اهمیت این تحقیق از این جهت است که می خواهد نشان دهد که اسلام متعلق به یک عصر و دوران خاص نیست ، بلکه به تمام اعصار تعلق دارد و اینکه انسان عصر حاضر بدون نیاز به آمدن پیامبر دیگر می تواند از کلام الهی و تعالیم اسلام بهره گیرد و دیگر اینکه اسلام توان تطبیق با شرایط عصر و تأمین نیازهای انسان در ادوار مختلف را دارد .
  • تعداد رکورد ها : 1265