جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 44
علی شریعتی و الیناسیون فرهنگی
نویسنده:
امیر روشن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
عقل و خودآگاهی در فلسفه تاریخ هگل
نویسنده:
ثقفی مریم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه تاریخ یکی از شاخه های فلسفه است که به اندازه خود فلسفه قدمت ندارد. نگاه فلسفی به تاریخ از قرون وسطی شروع شده و در هگل به اوج خود رسیده است. در این مقاله نگاه هگل به تاریخ با توجه به مسایل عمده مطرح در فلسفه او، بررسی می شود. دیالکتیک که به نطر هگل، جریان جاری در هستی است، حرکت روان را تبیین می کند و در توصیف فرایند این حرکت است که از هستی محض به شناسایی می رسد. هگل از عقلی سخن می گوید که در فرایند شدن خویش به روان مطلق تبدیل می شود و این نهایت تاریخ است جایی که عقل به خود می اندیشد و سوژه و ابژه یا فاعل و موضوع شناسایی یکی است. از آن جا که بخش های مختلف فلسفه او از هم جدا نیستند، ناگزیر اشاره ای به منطق و پدیدارشناسی خواهیم داشت. مساله خودآگاهی و چگونگی حاکمیت عقل و پدیدار شدن روان در تاریخ و نتیجه ستیزه خواجه و برده در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت تا سرانجام ببینیم چگونه یگانه شدن اراده جزیی فردی با اراده و خواست کلی یعنی دولت، نهایت آزادی فرد را در پی خواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 75 تا 102
بررسی رابطه بین هوش عاطفی و ارتباط گریزی
نویسنده:
اردشیرزاده مرجان, فرهنگی علی اکبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
ارتباط گریزی و هوش عاطفی هر دو از جمله مفاهیم نوینی هستند که در حوزه روان شناسی و ارتباطات و نیز در مطالعات رفتار سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در پی شناسایی رابطه متغیرهای هوش عاطفی با سطوح ارتباط گریزی کارکنان سازمان صدا و سیماست. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان سازمان صدا و سیمای شهر تهران هستند و نمونه ای به حجم 378 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآدوری داده ها پرسشنامه است که جهت سنجش هوش عاطفی از پرسشنامه تخلیص شده دانیل گلمن و جهت سنجش سطوح ارتباط گریزی از پرسشنامه مک کراسکی استفاده شده است. در این پژوهش اطلاعات پردازش و از طریق برنامه آماری SPSS و با استفاده از آزمون گاما تحلیل شده است، مقدار sig در آزمون گاما برای هوش عاطفی برابر با 0.000 و برای سایر مولفه های هوش عاطفی به ترتیب خود مدیریتی برابر با 0.003، مهارت اجتماعی برابر با 0.000، خودآگاهی و مدیریت روابط نیز 0.000 بوده است. با توجه به اینکه مقدار گاما در تمام فرضیه های مورد بررسی کمتر از 0.05 درصد بوده، بنابراین تمام مولفه های هوش عاطفی با سطوح ارتباط گریزی رابطه معناداری دارند، و با توجه به مقدار منفی و معکوس گاما در تمام مولفه ها نتیجه می گیریم که هوش عاطفی و مولفه هایش بر سطوح ارتباط گریزی تاثیر معکوس دارند. به نحوی که هر چه هوش عاطفی و مولفه های آن در میان کارکنان صدا و سیما افزایش یابد، میزان ارتباط گریزی آنان کاهش می یابد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 27
مفهوم‌شناسی زیارت در ادبیات عرفانی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
قربان ولیئی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
دکتر ولیئی مطالب خود را این چنین آغاز کردند: بحث ما حول جایگاه زیارت در ادبیات عرفانی خواهد بود. برای ورود به بحث می باید شناخت اجمالی نسبت به عرفان، ادبیات عرفانی و مقوله زیارت پیدا کنیم. تعاریف متعددی از عرفان ارائه شده است که هیچ یک از این تعاریف جامع نبوده و بیشتر بر حسب ذوق و طبع محققین ارائه شده است. در واقع می‌توان گفت عرفان بینش واقعیت وحدانی هستی است که در ابتدا به نحو مجمل و بسیط وجود دارد و طی فرآیندی انفسی به‌نام سیروسلوک بسط و تفصیل پیدا می‌کند. منظور از واقعیت وحدانی هستی، وجود حضرت حق است که فی الجمله برای همه آدمیان وجود دارد. چنین تعریف از عرفان هم در فرهنگ فارسی موجود است و هم در آثار عرفان‌پژوهان غربی مانند ویلیام جمیز، رودلف اتو، والتر ترنس استیس، واین پرودفوت و... از آن دفاع شده است. عرفان تجربه دیدن وحدانیت هستی است که در آثار غربی به این تجربه، تجربه عرفانی - Mystical experiences – گفته می‌شود. دو نوع تجربه عرفانی توسط عرفا و عرفان‌پژوهان معرفی شده است که به عنوان تجربه عرفانی آفاقی و تجربه عرفانی انفسی از آن یاد می‌شود. نتیجه تجربه عرفانی آفاقی برای عارف این است که هرچه که در جهان می‌بیند حضرت حق است که نمونه‌های متعددی در ادبیات فارسی دارد. در تجربه عرفانی انفسی، عارف یا تجربه‌گر، نگاه بیرونی ندارد بلکه نگاهی به دورن خود دارد و شهود در خود دارد و هرگاه به خود می‌نگرد حضرت حق را درمی‌یابد که نمونه‌های این نوع تجربه در ادبیات عرفانی ما فروانی کمتری دارد. دکتر ولیئی در ادامه نشست افزودند که تجربه عرفانی دارای ویژگی‌های متعددی است. معرفت بخشی یکی از ممیزه‌های تجارب عرفانی است که منجر به شناخت و معرفت نسبت به هستی می‌گردد. ویژگی دیگر تجارب عرفانی، گذرا بودن است. همچنین تجارب عرفانی عمدتا بیان ناپذیر هستند و از نظر ویلیام جیمز اگر تجربه‌ای قابل بیان بود اصلا نمی‌توان بر آن نام تجربه عرفانی نهاد. انفعالی بودن از دیگر ممیزه‌های تجربه عرفانی است به بیان بهتر برای کسب تجارب عرفانی، دستورالعمل‌های مشخص و برنامه مدون و دقیقی مورد نیاز نیست. در مورد خصیصه انفعالی بودن تجارب عرفانی باید توجه کرد که می‌توان زمینه‌های تجربه عرفانی را فراهم نمود، اما لحظه‌ی وقوع تجربه عرفانی از منظر عارفان عنایت است و نوری است که خداوند در دل هرکس که بخواهد قرار می‌دهد. در ادبیات عرفانی از این مسئله به عنوان جذوه یا عنایت بی‌علت یاد می‌شود. مجموعه اعمال جوارحی و جوانحی اعمال سلوکی را تشکیل می‌دهند. صرف تقید به این اعمال موجب وصال و تجربه عرفانی نخواهد بود اما همه واصلان و عارفان از زمره کسانی بودند که این اعمال و مقدمات را طی کرده‌اند. در ادبیات عرفانی ما این اعمال مشخص است و در بسیاری از ابیات به آن‌ها اشاره شده است به عنوان نمونه شاه قاسم انوار برای کسب تجربه عرفانی در بیتی پنج ریاضت عمده و اصلی را ذکر می‌کند: صمت و جوع و سَهَر و ازلت و ذکری به دوام / ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته وجود پیر – شیخ، استاد – از مقدمات مهم در کسب تجارب عرفانی است. در واقع می‌توان گفت عنصر وجود پیر و استاد مهم‌ترین مقدمه در حصول به تجارب عرفانی است. کلمه زیارت در عرفان در همین مرحله ظهور پیدا می‌کند. ریشه معنایی و وجه تسمیه زیارت در ادبیات عرب در جایی است که شخص با روی آوردن توام با محبت و توجه باطنی به چیزی از امور دیگر رویگردان می‌شود که در ادبیات فارسی زیارت به معنی نوع خاصی از دیدار ترجمه شده است. از نظر عرفا مصداق کامل زیارت، زیارت شخص کامل است که در مجموعه آموزه‌های عرفانی ما مهم‌ترین رکن سلوک دیدار اهل معنا و کاملان حی و زنده است. بالاترین مرحله زیارت، زیارت خداوند است. در جهان هستی خداوند از طریق صورت‌ها قابل رؤیت است. این صورت‌ها دارای مراتبی است، ازاین‌رو عرفا به زیارت شخص کامل که آیینه‌ خدانماست و همچنین زیارت مشاهد و مزار انبیاء و اولیاء می‌روند. سازوکار تعالی افراد در زیارت نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. زیارت در شرایع به معنی جابه‌جایی فیزیکی است که یک فرآیند آفاقی است. در مشی عرفانی علاوه بر این جابه‌جایی فیزیکی، سیر باطنی نیز وجود دارد و عارف باید در این مسیر به این فهم برسد که (( آنچه که هست در نهاد خود توست)). ازاین‌رو کارکرد اصلی زیارت انسان‌های کامل در معرفت نفس است. از منظر عرفا نهایت سلوک، دیدن فرا من – دیدار با خود – است. غرض از زیارت انسان برین، دیدار با خویشتن است که در دفتر پنجم مثنوی به این مسئله اشاره شده است. از منظر عرفا، در مواجه با انسان‌های کامل چه آنان که دارای وصف حیات‌اند و چه آنانی که دارای وصف ممات‌اند، انسان به معرفت خویشتن می‌رسد. زیرا آن انسان‌های کامل نفسی ندارند و مانند آیینه‌ای هستند که نفس افراد را به آنها نشان می‌دهند. زیارت نیز در نظر عرفا در جهت تحصیل همین معنا است. دکتر ولیئی در انتهای نشست عنوان کردند که سازوکار تعالی در زیارت، خودشناسی است. خودشناسی شرط اصلی حرکت است. زیارت، هیجان لازم برای سلوک به انسان می‌بخشد که به تعبیر مولوی (( دیدن ایشان شما را کیمیاست )). در واقع سالک با زیارت مشاهد مشرفه و کاملان، نیروی لازم – همت – جهت پیمایش طریق معرفت را کسب می‌کند. مراقبه از مهم‌ترین ارکان سلوکی است که به معنی پاسداشت باطن و ظاهر می‌باشد. مقوله زیارت با مراقبه ارتباط وسیعی دارد، به طوری که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت مراقبه زیارت است، زیرا وقتی فرد در شعاع وجودی این بزرگان قرار می‌گیرد نفی خواطری از او شکل می‌گیرد و فراغ خیال و آسایشی برای او حاصل می‌شود که هسته اولیه مراقبه را شکل می‌دهد. پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و مهم‌ترین نکاتی که در بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند : در ادبیات عرفانی ما و آثار عرفانی مکررا اشاره شده است که غایت زیارت، حتی حج، زیارت انسان کامل است. زیارت یک عمل سلوکی جامع است. دین دارای سه ساحت باورها و اندیشه‌ها، کنش‌ها و کردارها، عواطف و احساسات می‌باشد که مقوله زیارت همه این ساحت‌ها را دربر می‌گیرد. مطابق با ساحت‌های مختلف آدمی، زیارت نیز دارای مراتب است و نمی‌توان گفت که عارفان به زیارت ظاهری و اعمال زیارت بی‌تفاوت بوده‌اند. در اشعار و متون ادبی ما بالاترین و پایین‌ترین سطح زیارت از زیارت جسمانی تا زیارت خویشتن مورد توجه قرار گرفته است. عالَم، عالَم تدرج است و برای شناخت انسان کامل و رسیدن به معرفت تام باید مرحله به مرحله مراحل سلوک را طی کرد. ازاین‌رو عارف برای وصال به مراتب عالیه کمال می‌بایست مرحله زیارت ظاهری را پشت سر گذاشته باشد. باید توجه کرد که آیین‌های تشرفی هویت‌ آفاقی دارند. (تهیه کننده: محمد پاینده)
مبانی معرفت شناسی حکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
سیماسادات نوربخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظام معرفت شناسی شهاب الدین سهروردی (549-587ق) به عنوان موسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژه ای دارد. معرفت شناسی او با بررسی تعارض های منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت می گیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنت زدایی است که سهروردی در آن، به نظریه های مختلف علم، مخصوصا علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد می کند. او ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده که این نقد، نخستین تلاش مهم برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق است. سهروردی محدودیت ها و نارسایی تعریف را در رسیدن به یقین نشان داده است. به نظر او نظریه های مطرح شده درباره علم، اگر چه ما را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملا نامعتبر نیستند، اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته اند. سهروردی نه تنها می کوشد ضابطه صوری متفاوت حاکم بر تعریف را نسبت به مشائیان ابداع کند، بلکه تلقی او از تعریف، جزء اساسی نظریه اشراقی وی از ساختار عقلانی علم است. این اختلاف اساسی مبین دیدگاه کاملا متفاوت اصول منطقی و معرفت شناسانه در فلسفه است که بر اساس آن جزء دوم نظریه سهروردی شکل می گیرد، به طوری که در حکمت اشراق، برتری از آن شهود و بر مبنای نظریه مشاهده - اشراق است. و بر اساس«علم حضوری» تدوین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 47
سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو» دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوام بخشی انسان پرداخته می شود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل «کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزل ناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر می کند، می داند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز می سازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورت های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی «می‌اندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار می‌دهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفه ای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفت شناسی بررسی کرده اند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی «سوبژکتیویسم» پرداخته می شود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، می گریزد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
بررسی انسان شناسی اسلامی و انسان شناسی وجودگرا و مقایسه آنها
نویسنده:
صالحی اکبر, مهرابیان زهرا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش،‌ انسان از بعد ماهیت،‌ آزادی و اختیار،‌ مسوولیت، خودآگاهی و انسان کامل از دیدگاه دو مکتب اسلام و وجودگرا بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دوبعدی با فطریات و سرشت مشترک و آزادی و اختیار در انتخاب سرنوشت خویش معرفی می کند؛ اما مکتب وجودگرا برای انسان هیچ گونه سرشت مشترکی قایل نیست و آن را مغایر با آزادی فردی می داند. مکتب وجودگرا‌ آزادی را حق انسان دانسته، با داشتن همین آزادی، ‌او می تواند سرنوشت خود را آن طور که می خواهد،‌ بدون هیچ معیار خاصی تعیین کند و در نتیجه، او فقط در مقابل خود مسوول است؛ در حالی که مکتب اسلام آزادی را حق انسان می داند تا با انتخاب های خویش و بر اساس الگوی معرفی شده (انسان کامل) سرنوشت خود را تعیین کند و در نتیجه، در مقابل خدا،‌ خود و خلق مسوول و پاسخگوست. مکتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تک روی و خودمحوری مخالف است؛ در حالی که وجود گرایان ملحد فردگرا بوده‌، تامین منافع فردی را اصل می دانند و در واقع فردپرور هستند و به کل و منافع جمعی کمتر توجه دارند.
صفحات :
از صفحه 139 تا 160
نمادشناسی داستان مرد درویشی که کوزه ای آب برای خلیفه برد (از مثنوی مولانا)
نویسنده:
آقاحسینی حسین, خسروی اشرف
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مثنوی مولوی از آثار ارزنده ای است که می تواند از زاویه روان کاوی بررسی شود. از میان روان کاوان و روان شناسان، نظریات کارل گوستاو یونگ با آثار عرفانی، داستان ها و اسطوره ها قابل تحلیل است. آنچه یونگ را به مولانا نزدیک می کند اهمیت و ارزشی است که وی برای خودآگاهی و کمال قایل است و این همان چیزی است که مولانا در سراسر مثنوی انسان را به سوی آن فرا می خواند. همچنین شناخت مولانا از جنبه های پنهان روان آدمی که از مبانی و اصول نظریات یونگ است، به رغم عدم تفکیک، طبقه بندی و نام گذاری این جنبه ها، در ایجاد این پیوند و سازگاری موثر است. در این مقاله جنبه های نمادین داستان مرد اعرابی درویشی که کوزه آبی برای خلیفه برد و ماجرای او با زنش تحلیل و بررسی می شود. نگاه به ظاهر متناقضی که مولانا و مرد درویش نسبت به زن دارند می تواند ریشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوی آنیما و دوگانگی آن داشته باشد. همچنین به سایر نمادهایی که به نوعی با روان انسان در ارتباط اند، اشاره می شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
خودآگاهی و خودفریبی [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Maiya Jordan: مایا جردن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این پایان نامه به بررسی رابطه بین خودفریبی و خودآگاهی می پردازد. استدلال شده است که اگر فردی با در نظر گرفتن فریب خود به معنای واقعی کلمه - یعنی با درک آن به مثابه فریبکاری که توسط همان موضوع خودآگاه تشریح شده و بر آن تحمیل شده است - موضع تحت اللفظی اتخاذ کند، در آن صورت خودفریبی غیرممکن است. در واقع منجر به مشکل زیر می شود (معروف به "مشکل پویا"): با آگاهی از قصد خود برای فریب دادن خود، نمی توانم بلافاصله فریب فریب مورد نظر را بخورم و در نتیجه امکان آن را از بین ببرم. خودفریبی نیز مشکل زیر را ایجاد می کند (به نام "مشکل استاتیک"). همانطور که خودم را گول می زنم، نه-P را باور می کنم، بلکه - به عنوان یک فریب خورده - به P اعتقاد دارم. پس باید توضیح دهیم که چگونه می توان باورهای متناقض را در تمام خودآگاهی حفظ کرد. من استدلال می کنم که رد موضع تحت اللفظی در مورد خودفریبی بر دو اشتباه استوار است. اولاً، این رد ناشی از سوءتفاهم از لفظ گرایی است. یک لفظ گرایی به خوبی درک شده مستلزم تبعیت همزمان از باورهای متناقض نیست. دوم، رابطه بین خودفریبی و خودآگاهی را مخدوش می کند - که من به طور خاص روی آن تمرکز خواهم کرد. پدیدارشناسی خودفریبی نشان می دهد که فردی که خود را فریب می دهد تنش زیر را تجربه می کند. او به نوعی از فریب خود آگاه است. اما او همچنین (به اشتباه) این فریب را کاملاً مطابق با حقیقت نشان می دهد - و از این نظر، او نمی داند که این فریب است. برای در نظر گرفتن این تنش، ما به نظریه ای از خودآگاهی نیاز داریم - نظریه ای در نوع خود - که این نیاز مضاعف را برآورده کند. به عبارت دیگر، این امر به فرد فریبنده اجازه می دهد تا در بازی خود به وضوح نبیند. من معتقدم که این الزام مضاعف می تواند برآورده شود. بخش اول این پایان نامه یک نظریه دقیق از خودآگاهی را توسعه می دهد. بخش دوم نشان می دهد که این نظریه خودآگاهی تنش ذاتی خودفریبی را توضیح می دهد و در عین حال از مشکلات پویا و ایستا ذکر شده در بالا اجتناب می کند. بنابراین، این بخش دوم تلاشی برای دفاع از موضع تحت اللفظی است.
معنویت گرایی در قرآن (مبانی، مولفه ها و کارکردهای معنویت قرآنی)
نویسنده:
محمدجواد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
معنویت بر اساس اعتقاد به عالم غیب و جهان ماوراء و اصالت را به عالم باطن دادن شکل می گیرد و معنویت گرایی یعنی غیب گروی که خدا، قیامت، روح مجرد الهیِ انسان و... از مصادیق بارز آن هستند و لذا معنویت منهای خدا و جهان غیب نداریم و معنویت گرایی انسان چه انسان سنتی و چه انسان مدرن، یا قدیم و جدید که البته با توجه به هویت وجودی انسان چنین تقسیمی غیر منطقی است و در جغرافیای معرفت راه ندارد بر مبادی و اصولی استوار است که عبارتند از: اصالت روح، اصالت فطرت، اصالت عالم غیب و اصالت شریعت و دارای مولفه هایی است که عبارتند از: عقلانیت، اعتدال، عبودیت و کارکردهایی دارد که در ساحت های فردی، اجتماعی و مادی و معنوی می تواند تجلی یابد و... . نوشتار حاضر معنویت در قرآن را با توجه به چنان مبانی، مولفه ها و کارکردهایی در سه محور مورد پژوهش و پردازش قرار داده است تا ضمن تبیین ایجابی به نقد ضمنی و سلبی معنویت های سکولار نیز پرداخته شود. در نوشتار حاضر اثبات شده است که معنویت پایه تکامل و دارای جامعیت است تا همه ساحت های زندگی انسان را پوشش دهد و معنویت قرآنی قلمرو گسترده ای دارد که روح حاکم بر زندگی مبتنی بر عقل و اراده و عشق و ایمان است.
صفحات :
از صفحه 15 تا 32
  • تعداد رکورد ها : 44