جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
جایگاه وجودی انسان در فلسفه صدرایی و سنت فلسفی- جامعه شناسی پست مدرن
نویسنده:
گوهری عباس, بیابانکی سیدمهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 75 تا 95
بن مایه های لذت گرایی در شاهنامه و تاثیرپذیری از افکار اپیکوریستی
نویسنده:
حسن زاده میرعلی عبداله, شامانی لیلا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لذت گرایی نظریه ای است که در آن افراد بشر، بهبود زندگی خود را در لذت جویی می دانند و خوش باشی و اغتنام فرصت را پیشه خود می سازند. لذت گرایی و شادخواری در طول تاریخ، سابقه ای طولانی در بین مردم دارد. اپیکور فیلسوف یونانی مکتبی با افکار لذت گرایی به وجود آورد که با وجود مخالفت های فراوان به راه خود ادامه داد و طرفدارانی به دست آورد. اپیکوریست ها خدایان را انکار می کنند و معتقدند زندگی انسان، منحصر به همین دنیاست، پس انسان تا زمانی که در این دنیاست باید شاد باشد. این افکار، در آثاری چون شاهنامه فردوسی هم موثر افتاده است. شاهان و پهلوانان ایرانی، در مجالس بزم خود غالبا از می و رامشگران استفاده می نمایند. اما این دو عنصر به تنهایی اسباب لذت آنها را فراهم نمی آورد، آنها به زن نیز توجهی خاص دارند و از شکار و چوگان بازی نیز برای تفریح و غم زدایی استفاده می کنند. شاهنامه فردوسی، سرشار است از شادی ها و لذت گرایی ها، و فلسفه اپیکور نیز شادی را توصیه می کند. اما اینکه اندیشه های شاد باشی و لذت گرایی در شاهنامه، چقدر با فلسفه اپیکور تطابق دارد، خود بحث دیگری است. دنیای حماسی شاهنامه را نمی توان با دنیای اپیکور فیلسوف سرخورده یکی دانست و تمایزاتی در این میان، وجود دارد که در بخش شاهنامه و اپیکوریسم و نتیجه گیری نهایی بدان پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 38
تصویری از زندگی آرمانی در اندیشه رابرت م. آدامز
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
آدامز متفکری مسیحی است که سعی دارد به شیوه ای فلسفی، چارچوبی دینی برای اخلاق ارائه کند که به دلیل عدم ابتناء بر باورهای دین خاصی، با صور گوناگون اخلاق دینی سازگار باشد. در این چارچوب، الزامات اخلاقی بر مبنای باور به خداوند، که اصل مشترک همه ادیان الهی است، تفسیر می شوند، اما خدایی که خیر، زیبایی و عشق نامتناهی است، و دیگر موجودات به میزان شباهتشان با خداوند، خیر و شایسته تحسین اند. در اندیشه آدامز، عشق به خیر، رکن اساسی زندگی ایدئال یا آرمانی را تشکیل می دهد، و فضیلت یا علوی که فرد به واسطه آن به خیر التفات دارد، شرط تحقق آن می باشد. در نظریه اخلاقی وی، همه فضائل، اخلاقی اند و ذاتا ارزشمند، و هر کدام به گونه ای در ایجاد زندگی ایدئال نقش دارند. هدف این مقاله ارائه تصویری از زندگی ایدئال در اندیشه های آدامز است. به دلیل آنکه تحلیل این تصویر بدون پردازش نظریه اخلاقی وی، معنا و جایگاه خیر نامتناهی و فضیلت میسر نیست، از این رو، در مقاله حاضر به تبیین این سه مهم پرداخته می شود. در این رابطه بر نقش کثرت گرایانه ارزش ها و التفات به خیر تاکید شده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
بررسی و تحلیل لذت‌گرایی اخلاقی در رباعیات خیام
نویسنده:
کامیار کلینی ، رهام شرف
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش تلاش می‌شود تا نظریه اخلاقی مورد نظر حکیم عمر خیام نیشابوری با توجه به رباعیات منسوب به وی مورد بررسی قرار گیرد و نسبت آن با فلسفه اخلاق اسلامی مورد مدّاقه قرار گیرد. اهمیت مساله با توجه به تاثیر عمیق خیام در ادبیات(شعر، رباعیات) و تفسیرهای متفاوت و بعضا متعارض از فلسفه و نظریه اخلاقی وی مشخص می‌گردد. بنابراین هدف اصلی ما از این پژوهش تحلیل ابیات وی و استخراج نظریه اخلاقی است که خیام از آن حمایت می‌کند. از سوی دیگر در این نوشتار به دنبال تعیین نسبت نظریه اخلاقی وی با نظریات اخلاقی معاصر هستیم. بررسی ابیات و رباعیات خیام نمایانگر این است که وی از نوعی لذت‌گرایی اخلاقی حمایت می‌کند که با ارضای امیال و خواهش‌های نفسانی در لحظه قرابت دارد. پرواضح است که چنین نظریه‌ای با اندیشه متفکران اسلامی همچون ابن‌سینا و ابن‌مسکویه که بر لذایذ عقلانی و معنوی تاکید می‌کنند در تعارض قرار می‌گیرد. البته این نظریه اخلاقی معلول فلسفه و جهان بینی شکاکانه‌ای است که از متن اندیشه‌های خیام قابل استخراج است. اما براساس یافته‌های این تحقیق از نظر افرادی همچون شهید مطهری و علامه جعفری رباعیاتی که رنگ و بوی شکاکانه و پوچ‌گرایانه دارد از آن خیام نیست و صرفاً به او نسبت داده شده است. با چنین فرضی مبنای نسبت دادن پوچ‌گرایی به خیام و در نتیجه لذت‌گرایی به او متزلزل خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
غیرت‌ورزی نسبت به خانواده از منظر آیات وروایات و سودگروی جرمی بنتام
نویسنده:
مجتبی میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تأثیر خانواده در سرنوشت فرد و اجتماع، اهمیت حفظ و صیانت از این نهاد مقدس را نمایان مى‌‌کند. غیرت، یکى از صفات اخلاقى است که در محافظت از حریم خانواده نقش بسزایى ایفا مى‌‌کند. در این تحقیق با جستجو در قرآن کریم و روایات معصومان:، مستندات مورد نیاز جمع‌آورى شده و با مطالعه کتب و مقالاتِ علما و دانشمندان مسلمان در زمینه غیرت، این صفت اخلاقى در خانواده، به بحث گذاشته شده است.عوامل گوناگونى در غیرت تأثیر گذارند که برخى از عوامل مانند تربیت دینى و فرهنگ اجتماعى، موجب تقویت غیرت و برخى از آن ها مانند ضعف ایمان، آداب و رسوم و بعضى از مصادیق موسیقى به تضعیف غیرت می انجامد. غیرت‌ورزى در خانواده به دو روش صحیح و ناصحیح قابل اجراست و این امر ضرورت شناخت روش‌ صحیح از ناصحیح را آشکار می سازد. روش‌هایى مانند تعلیم، تذکر، موعظه، تشویق و تنبیه از روش‌هاى صحیح در غیرت‌ورزى است؛ خصومت، سرزنش و استهزا نیز از روش‌هاى ناصحیح در غیرت‌ورزى بشمار می رود. غیرت‌ورزى ناصحیح به صورت افراط یا تفریط متجلی می شود و این دو، پیامدهاى نامطلوبى در خانواده به دنبال خواهند داشت. پیامدهایى مانند سوءظن، تجسس، قتل، حسادت نتیجه افراط در غیرت‌ورزى بوده و رضایت به تزیین همسر در برابر نامحرم، کوردلى و غضب الهى نیز از مهم‌ترین پیامدهاى تفریط در غیرت‌ورزى است. در مقایسه سودگروى جرمى بنتام و آیات و روایات در زمینه غیرت، اشتراکات و تفاوت‌هایى وجود دارد. نقطه اشتراک دو دیدگاه در تأمین لذت در خانواده است. از مهم‌ترین نقاط افتراق دو دیدگاه این است که محرک انسان در عمل طبق دیدگاه بنتام لذت و ألم است اما در آیات و روایات علاوه بر این دو مورد عوامل محبت، شایستگی و شکر نیز ذکر شده است. همچنین بنتام فیلسوفى فردگرا است و این تفکر، موجب تزلزل بنیان خانواده مى‌شود اما در آیات و روایات، هر دو تشخص فردى و جمعى مورد عنایت مى‌باشد. یکى از مهم‌ترین تفاوت‌هایى که در دو دیدگاه وجود دارد این است که با حرکت در مسیر آیات و روایات، علاوه بر سعادت دنیوی، سعادتمندی در آخرت و رضایت و قرب الهى حاصل مى‌شود اما نگاه سودگرایانه ناظر به سعادت اخروی نیست.
رابطه‌ی لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
عمران هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لذت و سعادت دو تا از اولی ترین و طبیعی ترین تمایلات انسان است. به همین دلیل لذت گرایی و سعادت گرایی دو مکتب مهم فلسفی اخلاقی در طول تاریخ تفکر بوده است. در میان فلاسفه‌ی مسلمان نیز این دو به عنوان عوامل و محرکات فعل اخلاقی مورد توجه بوده است. ملاصدرا به عنوان قله‌ی اوج فلسفه‌ی اسلامی نیز در آثار خود به تشریح به این موضوع پرداخته است. این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا می‌پردازد با این توضیح که برخی فلاسفه لذت را از سعادت متمایز و جدا دانسته‌اند اما در آثار ملاصدرا تعبیری که در تعریف و تبیین لذت و سعادت به کار رفته است بیانگر رابطه‌ی عینیت و یگانگی این دو است. البته او لذت را دارای مراتب مختلف در موجودات و قوای مختلف می‌داند اما لذت اختصاصی انسان را که لذت عقلی است با سعادت یکی می‌داند که عبارت است از ادراک عالی ترین وجودات که برای انسان ممکن است. ملاصدرا در تعریف لذت و سعادت از مبانی و ابتکارات فلسفی خود کمک می‌گیرد. او عالم وجود را سلسله مراتبی از پست ترین موجودات مثل جمادات تا عالی ترین وجودات یعنی عقول مفارقه و در آخرین مرتبه عقل محض و ذات وجود مطلق باری تعالی می‌داند. از نظر او لذت زمانی حاصله می‌شود که یک موجود یا یک قوه‌ی وجودی آنچه را که مقتضای ذات خود است به نحو کامل ادراک کند. به عنوان مثال لذت قوه‌ی باصره‌ی انسان در دیدن مناظر زیبا و لذت قوه‌ی سامعه در شنیدن صداهای گوش‌نواز است. از نظر او حقیقت انسان که او را از سایر موجودات متمایز می‌کند عقل اوست بنابراین لذت حقیقی و اختصاصی انسان در آن است که این قوه‌ی عاقله متعلَق خود یعنی وجودات عقلی را ادراک نماید. حال به هر میزان این ادراک کامل‌تر صورت گیرد و مدرک نیز متعالی‌تر باشد لذت و سعات حاصل بیشتر خواهد بود. و این حالت زمانی حاصل می‌شود که انسان عقل خود را با تعلیم و تزکیه به صرافت و کمال کامل برساند تا توان ادراک معقولات صرف و محض در آن بوجود بیاید. بنابراین از آنجا که برترین وجودات معقول ذات باری تعالی و اسماء و صفات او می‌باشد لذت و سعادت حقیقی انسان در ادراک خداوند می‌باشد. این حالت همان است که در تعابیر دینی و عرفانی با قرب حق، رضوان و جنت از آن یاد می‌کنند و راه وصول به آن رسیدن به مرتبه‌ی ایمان (کمال عقلی یا عقل بالفعل) از طریق عمل صالح (رفع موانع رشد عقل) می‌باشد.
بررسی دیدگاه‌های فایده‌ باوران کلاسیک و ابن‌حزم اندلسی
نویسنده:
امیرحسین تقی‌پور جاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه به بررسی دیدگاه‌های فایده‌باوران کلاسیک (جرمی‌بنتام و جان استوارت میل) و ابن حزم می‌پردازد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های مهم و مشهور در حوزه‌ی فلسفه اخلاق و اخلاق هنجاری است. فایده‌گرایی بر اصل فایده و سود مبتنی است و مقصودش از فایده و سود، لذت وشادکامی است، و بر همین مبنا، مدعی است : تنها عمل و قاعده‌ای درست و الزامی است که بالاترین و بیشترین شادکامی و سعادت را برای بیشترین افراد جامعه ذی‌ربط در پی داشته باشد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های غایت-گرایانه و پیامدگرایانه در زمینه اخلاق هنجاری است که از این نظر، رقیب نظریه‌های وظیفه‌گرایانه و اخلاق فضیلت مدار به شمار می‌‌آید.فایده‌گرایی تاریخی دیرینه دارد اما فایده‌گرایی کلاسیک در اوائل قرن هجدهم مطرح گردید، و جرمی بنتام و جان استوارت میل مهم‌ترین طرفداران این نظریه فلسفی بوده‌اند. فایده‌گرایی در معنی اصطلاحی آن به دسته‌ای از نظریه‌های اخلاقی و خصوصا نظریه اخلاقی و سیاسی جرمی بنتام و جان استوارت میل- دو فایده‌گرای سرشناس سنتی در اوائل قرن هجدهم- اطلاق می‌شود و در واقع نظریه غایت‌گرایانه-ای است که مبتنی بر اصل بیشترین شادکامی و فایده و سود است. همچنین آنها معتقدند که لذت و الم قابل اندازه‌گیری و ارزیابی است. جرمی بنتام آنجا که کوشیده است تا نوعی محاسب? لذت‌گرایانه از لذات و آلام را با استفاد? از هفت بعد شدت، دوام، قطعیت یا عدم قطعیت، قرابت یا دوری، باوری ، خلوص، گستردگی عملی سازد این معنا را به روشنترین وجه تصدیق می‌کند. جان استوارت میل تا حدی در واکنش به این دیدگاه و برای پاسخگویی به ایرادهایی که مخالفین برعلیه این نظریه ارائه دادند، کوشیده علاوه برکمیت، کیفیت را نیز در ارزشیابی لذت‌ها وارد کند. فایده‌گرایی در قرن نوزدهم و بیستم مورد توجه بوده و در فلسفه اخلاق قرن حاضر نیز تاثیر فراوان داشته و پیروان بسیاری دارد. فایده‌گرایی اخلاقی تقریرهای مختلف و نیز شاخه‌های متنوعی از قبیل فایده‌گرایی لذت‌گرایانه، آرمانی، ترجیحی، سکولار و الهیاتی دارد و نیز به دو قسم مشهور عمل محور و قاعده محور تقسیم می‌شود. فایده‌گرایی در معرض بسیاری از انتقادات و اشکالات از جمله ناکارآمدی در ارزیابی لذت‌ها و آلام و نیز عدالت توزیعی است. در جهان اسلام نیز ابن حزم اندلسی دارای گرایشات و نگاهی فایده‌گرایانه بوده و در کتاب خویش با عنوان «الاخلاق و السیر» بارها بر اصل منفعت و زیان تکیه کرده و از عبارت‌های «لافائده فیه» و «لامنفعه فیه» استفاده کرده است. مقصود وی از فایده «دور کردن غم و اندوه» می‌باشد و بر این باور است که تمام انسان‌ها در همه‌ی افعالی که انجام می‌دهند هدفی جز دور کردن غم و اندوه ندارند. از این رودر برخی از جنبه‌ها با دیدگاه فایده‌باوران کلاسیک سازگاری دارد.
رابطه لذت و سعادت از دیدگاه اپیکور، ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
ولی غیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لذت، از اساسی‌ترین انگیزه‌های رفتار در آدمی است و از طرفی سعادت، به عنوان غایت اخلاق تلقی می گردد. رابطه «لذت» با «سعادت» یکی از مباحث‌ بنیادین در فلسفه اخلاق است. این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاههای سه متفکر با گرایشهای مختلف (ارسطو، سعادت‌گرا ، اپیکور، «لذت گرا» و ملاصدرا به عنوان نماینده فلسفه اسلامی) در این رابطه می پردازد. مشکل بنیادین، شناخت ماهیت سعادت است زیرا تا انسان حقیقت سعادت را نشناسد، راه تحصیل آن را نیابد. ارسطو سعادت را مفهومی می داند که شامل فضیلتهای مختلف عقلی واخلاقی است و نظریه «حدوسط» یا «اعتدال طلایی» را درتعریف فضیلت مطرح میسازد. اوبالاترین فضیلت را تفکرنظری درباب حقیقت معرفی میکند. ازنگاه ارسطو،لذت حالت خوش نفسانی است که در اثر دستیابی به مطلوب حاصل می گردد. خیر بودن، برترین خیر بودن ونیزبسندگی به خود، از ویژگیهای سعادت است. از نظر ارسطو سعادت، عین لذت نیست بلکه لذت، نتیجه حصول سعادت است. از دیدگاه اپیکور Epicuruse))، سعادت، عین لذت است؛ اما مراد وی از «لذت» تنها لذتهای حسی یا عیاشی نیست. مقصود وی ازلذت، «فقدان رنج» است، وراه وصول به سعادت را تعدیل امیال ودوری از لذتهای غیرضروری همچون تجمل پرستی و قدرت طلبی می دانست؛ زیرا از نگاه اپیکور این امیال و خواسته ها، بیشتر سرچشمه رنج اند تا منبع شادمانی. از نگاه ملاصدرا سعادت حقیقی انسان در تقرب به ذات اقدس الهی است که البته همراه بهره مندی ازعمیقترین ، و پایدارترین لذات است. لذت از دیدگاه ملاصدرا، ادراکِ ملائم است. وی برخلاف اپیکور انسان را یک موجود تک ساحتی نمی بیند بلکه علاوه بر جسم برای انسان روح و روان نیز قائل است که دارای لذاتی متناسب با خود است. راه رسیدن به سعادت نفس هم از نگاه وی در ایمان و بندگی است و جزئیات بندگی را باید از وحی آموخت. نتیجه حاصل از این پژوهش سه مطلب مهم است: نخست، عدم کفایت توان و دانش متعارف بشر در تشخیص سعادت حقیقی انسان، دوم این که سعادت حقیقی بر محور قرب الهی دور می زند و سوم این که سعادت حقیقیهمراه است با نائل شدن به اوج لذت.
سعادت در عقل و نقل با نظر به آثار شیخ الرئیس (ره) و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مهرداد گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان به طور فطری خواهان دستیابی به لذت وسعادت است .لکن هر شخص با توجه به شناختی که از خود وعالم یا عوالم پیرامونش دارد درمصداق خارجی به دنبال نوعی خاص از سعادت می رود .اما عقل سلیم و نقل معصوم تنها نوع خاصی از سعادت را حقیقی ولایق شان انسان دانسته ودیگر سعادتها را مجازی ونالایق انسانمی داند . در اینجا ازحیث عقلی به فرموده های دو فیلسوف عقل نگر علامه سید محمد حسین طباطبایی(ره) وشیخ الرئیس بو علی سینا (ره)واز حیث نقلی به آیات الهی و روایات معصومین(علیهم السلام )نظری می افکنیم.شیخ با پذیرش سعادت بدن به واسطه تعدیل درقوای جسمانی سعادت حقیقی را مربوط به نفس وآنرا در این می داند که نفس ناطقه به جهانی عقلی تبدیل شود که در آن، صورت همه‌ی هستی و نظام معقول آن و خیری که به آن إفاضه می‌شود، نقش بندد .درنتیجه بتواند چیزی را که حُسن و خیر مطلق و کمال حق است، مشاهده کند و با آن متحد شود.علامه نیز با پذیرش سعادت بدن- به سبب دوری از افراط وتفریط در قوای بدنی- کمال جوهر عاقل یعنی نفس را درآن می داند که با رهایی از عالم ماده وخیال به عالم عقلی نائل آمده در آن تعقل ذات و حق نخستین تا جایی که وصول به آن ممکن باشد با روشنی خاص خود تحقق یابد. پس در این هنگام به جمیع لذائذ و سعادات بدون هیچگونه اشتغال بعضی از بعض دست می یابد در واقع کمال حقیقی برای انسان، همان وصول او به کمال حقیقی خویش، از نظر ذاتی و عوارض ذاتی است یا وصول او به کمال نهایی خود، از نظر ذات و وصف و فعلکه همان «فنای ذاتی» و «فنای وصفی» و «فنای فعلی» در حق سبحان است که از آن تعبیر به توحید ذاتی و اسمی و فعلی می‌شود [وَحدَهُ، وَحدَهُ، وَحدَه] و این مقام عبارت است از اینکه انسان در اثر این شهود در می‌یابد که هیچ ذاتی و وصفی و فعلی، جز برای خداوند سبحان برای دیگری وجود ندارد. و اما خداوند ومفسران کلام او ( تعالی)یعنی ائمه معصومین(علیهم السلام)خوشبختی وسعادت بدن ونفس انسان را مورد توجه قرارداده خوشبختی بدن مادی را دررسیدن به بهجت وسرور فردی واجتماعی البته به شرط حفظ شان وکمال روح که حقیقت انسان است میدانند وخوشبختی وسعادت نفس را دردخول انسان در بهشت ابدی وتنعم از نعمتهای آن معرفی می نمایند جایی که الم وغمی در آن راه نداشته لذائذ غیر قابل وصفی رادر خود جمع کرده ورضوان الهی راجلوه گر مینماید.بنابرآنچه مذکور گردید :عقل ونقل گرچه خوشبختی مادی را فی الجمله می پذیرند ولکن کمال و سعادت حقیقی انسان رادر رسیدن به بالاترین مراتب عقلانی و لقائ حق مطلق میدانند که دراین دنیا به سبب ضعف عالم ماده در مرتبه ای نازلتر ودر عالم آخرت در مرتبه ای والاتر است. (ناگفته پیداست که: با چنین وصفی که از سعادت حقیقی بیان گردید لذتها وسعادتهای مادی گرایانه که تنها مربوط به بدن فانی محفوف به انواع آلام وغمها وزودگذرمی باشند مجازی بوده ودر مقابل سعادت واقعی نفس ناطقه که جاودانه خالص و ابدی است بسیارپست و ناچیز است.)
بررسی معناداری زندگی در اندیشه ملاصدرا و کی یر کگور
نویسنده:
محمد بیدهندی,محمدجواد ذریه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درميان تعاريفی كه از معناداری زندگی ارائه گرديده است، هدفمند بودن، عامل اصلی در معنـاداری زندگی لحاظ گرديده است. هدفی كه عدم شناخت درسـت آن و بـه دنبـال آن، نبـود برنامـه ای بـرای رسيدن به آن، انسان هايی را دچار پوچی وبدبينی نمـوده اسـت. درميـان متفكـران اسـلامی ملاصـدرا به عنوان انديشمند يكه در مكتب اسلام پرورش يافته است، نظامی را پيشروي ما قرار می دهد كه در آن، رابطه انسان با مبدأ و عالم هستی به خوبی تبيين شده است. در حكمت متعاليه با الهام از آموزه هـای دينی يك نوع پيوستگی ميان انسان، خدا و هستی وجود دارد كه وجود خداوند هدف و غايت نهـايی عامل اصلی اين پيوستگی تلقی می گردد. در انديشه صدرا، فهم درست اين رابطه معنـا دار وتـلاش در اين راستا كليد معناداری زنـدگی انسـان مـی باشـد. سـورن كـی یركگـور( -1855) (Kierkegaard. S 1813 (پايه گذار مكتب اگزيستانسياليسم نيزاز جمله متفكران مسيحی است كه غايـت و هـدف اصـيل زندگی را در درون مسيحيت جست و جو می كند. وی با رويكردی انتقادی به مسيحيت موجود و با نقد روش عقلانی در حوزه دين به دنبال دستيابی به زندگی معنادار است؛ چرا كه وی ساحت دين را فراتـر از ساحت عقل می داند ومعتقد است انسان تنها زمانی می تواند به زندگی اصيل يا معنادار نائل شود كه با سيری انفسی وجود خاص خود را كه همانا اگزيستانس است، دريابد. به بـاور وی از آنجاكـه انسـان موجودی مختار و آزاد است،در انتخاب زندگی خود نيز ناگزير از انتخاب است. ازاينرو،در جهـت معرفی زندگی اصيل يا معنادار به تبيين مراحل زنـدگی مـی پـردازد. كـی یركگـور زنـدگی معنـادار را مرادف با زندگی دينی يا ايمانی در نظر می گيرد و شرط اصلی زنـدگی معنـادار را دسـتيابی بـه ايمـان شورمندانه به خداوند می داند. در اين مقاله تلاش گرديده است تا انديشه های اين دو متفكر مسلمان و مسـيحی در رابطـه بـا انسان و معناداری زندگی او با نگرشی تطبيقی مورد بررسی قرار گيرد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 17