مسئله علیت، یکی از مسائل مهم فلسفه است و انتظار میرود حداقل هر فیلسوف عقلگرایی به آن معتقد و پایبند باشد. هدف این نوشتار، بررسی جایگاه علیت از نظر دو فیلسوف ع
... عقلگرا، ابنسینا و دکارت است. مقاله حاضر، ابتدا به چگونگی پیشبرد مسئله علیت در آثار هر یک از این دو فیلسوف بزرگ میپردازد؛ به این صورت که بیان میدارد ابنسینا و دکارت، هر دو معتقد به اصل علیت هستند و آن را میپذیرند؛ بنابراین انتظار میرود که به لوازم این اصل (ضرورت و سنخیت) نیز معتقد باشند و سپس به بیان این مسئله میپردازد که آیا این دو فیلسوف در روند بحث علیت هم عملا به لوازم آن معتقدند؟ در نهایت با پیگیری بحث، به این نتیجه میرسد که ابن سینا هم معتقد به اصل علیت و هم لوازم آن، یعنی ضرورت و سنخیت است؛ اما دکارت، که بنیانگذار فلسفه جدید در غرب است، با طرح اراده و مشیت الهی، در واقع مقدمات زیر سؤال بردن لوازم مهم علیت، یعنی ضرورت و سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم میکند. بنابراین دکارت، در مبانی اعتقاد خود به علیت، عقایدی غیر از ابنسینا دارد که پایبندی او به نتایج و لوازم علیت را مورد تردید قرار میدهد.
بیشتر