جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
بررسی تطبیقی مفهوم عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی (پراجنیاپارمیتا (Sutra Prajñāpāramitā) و مادیامیکاکاریکا (Madhyamakakarika))
نویسنده:
زیانگ نگوین‌تی‌هین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آیین بودایی ـ هر چند، عرفان، به معنای شناخت خداوند و چگونگی پیدایش موجودات مطرح نشده، امّا از مباحث عمیق و فراوانی درباره انسان و رنج های او سخن رفته است. از سوی دیگربنابه اعتقاد بعضی از نویسندگان و برخی از اندیشه ها، آداب و عملکردهای آیین بودایی همچون ریاضت و چله نشینی بر عرفان و تصوّف اسلامی تأثیر گذاشته است. دو متن پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا از قدیم ترین متون بودایی است که در آن اندیشه های عمیق و پیچیده بودا و ناگارجونه ـ فیلسوف و مفسّر بزرگ سخنان بودا ـ به همراه تعالیم اخلاقی مطرح شده است.یکی از مفاهیم پیچیده و مبهم مطرح شده در عرفان اسلامی و آیین بودایی مفهوم عدم است. عدم در فرهنگ اسلامی در معانی مختلف دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی به کار رفته است. مولانا با بهره بردن از معانی فوق، عدم را در معانی مختلفی چون: عالم خیال، عشق، فنای فی الله، ازل و موقعیت پیش از هستی شدن موجودات به کار برده است. در متون بودایی منتخب نیز معانی عمیقی در مورد عدم مطرح شده است از جمله: واقعی نبودن پدیده ها، زنجیر علّی، راه میانه، نیروانا.این پژوهش پس از معرفی بودا، ناگارجونه و متون بودایی پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا به بحث و بررسی درباره عدم و معانی مختلف آن پرداخته شده است؛ آنگاه عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی منتخب مطالعه و بررسی شده و مقایسه تطبیقی دیدگاه مولانا در مثنوی و بودا و ناگارجونه در پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا پرداخته شده است. و نکات مشترک بسیاری در باب معانی عدم میان متون بودایی و مثنوی معنویکشف و توضیح داده شده است؛ اگر چه تفاوت های زیادی هم در این مورد دیده می شود که به آنها اشاره گردیده است.
عدم و احکام مرتبط با آن در نگاه ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت.
تبیین آفرینش از منظر فلسفه و کلام اسلامی و بررسی تطبیقی آن بر اساس قرآن
نویسنده:
رضا کیلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر محور «تبیین آفرینش از منظر فلسفه و کلام اسلامی و بررسی تطبیقی آن با قرآن کریم» نگاشته شده است . مساله اصلی در این پژوهش آن است که آفرینش جهان را از منظر کلام اسلامی (نظریه خلق از عدم) و از منظر فلسفه اسلامی (نظریه فیض) تبیین نموده، ضمن تبیین دیدگاه قرآن در مساله آفرینش، در تحلیل نهایی به بررسی تطبیقی این دو دیدگاه با قرآن کریم بپردازد. تأکیددر تبیین دیدگاه متکلمین بر خواجه طوسی و در تبیین دیدگاه فلاسفه بر صدرالمتالهین و درتبیین دیدگاه قرآنی، بر المیزان است. این پژوهش، از حیث روش، تلفیقی از دو روش تکوین تدریجی مفاهیم و نظریات و مطالعه نظام‌های فلسفی و کلامی است . متکلمان با لحاظ دو مبنای «اهتمام حداکثری در ایمان به آموزه‌های دینی» و «اصالت تغییر در جهان» ابتدا «حدوث زمانی عالم» و پس از آن، نیازمندی جهان به محدث و پدید آورنده را به اثبات رسانده‌اند. فلاسفه، با لحاظ قواعد عقلی و با توجه به اشکالات دیدگاه متکلمان، نظیر انقطاع فیض ربوبی و امثال آن، پیدایش جهان را بر اساس الگوی فیض و صدور و مبتنی بر قاعده الواحد توضیح داده‌اند.قرآن کریم واجد دو دسته آیات در زمینه آفرینش تدریجی و دفعیجهان است. آیات دال بر آفرینش تدریجی آسمان‌ها و زمین ، گویای آفرینش و ساماندهی تدریجی آنهاست و آیات دال بر آفرینش دفعی، گویای آفرینش دفعی هر «شیء» بدون مسبوقیت به زمان ، ماده و آلات و ابزار است.حاصل پژوهش آن است که از آیات کلام الله مجید ، چه آیاتی که دلالت بر آفرینش تدریجی آسمان ها وزمین دارد و چه آیاتی که به صورت مطلق، دلالت بر آفرینش ابداعی حق تعالی نسبت به موجودات دارد، نمی‌توان به صورت قطعی، هیچ یک از نظریات «خلق از عدم» و «فیض» را بر دیگری ترجیح داد، جز اینکه با ملاحظه قواعد عقلی و شواهد قرآنی و التزام به انسجام مجموعه آموزه‌های اعتقادی، می‌توان احتمال ترجیح نظریه فیض بر نظریه خلق از عدم را تقویت نموده، نسبت به عالم ماده و متعلقات آن ودر تقابل با نظریه متلکمان در حدوث زمانی عالم، با پذیرش حرکت در جوهر اشیاء، دیدگاه صدرالمتالهین را در حدوث زمانی، بردیدگاه متکلمان، ترجیح دهیم .
بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام مرتبط با آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت. کلید واژه: عدم، معدوم، وجوب، امکان، امتناع، حدوث، اعاده معدوم، هیولا، شر، قاعده فرعیه، تناقض، عدم و ملکه، ابن سینا، ملاصدرا
امر عدمی نزد علامه طباطبایی و شلایر ماخر
نویسنده:
سید مرتضی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، موجـود زنده در انجام هر فعلـی غـایتی را دنبـال می کند. این غایت کـه صـرفا نوعی اعتبار است، مطابقی جز در ظرف وهم ندارد. از نظر ایشان امور عدمی نیز اغلب نوعی اعتبارند، لذا هیچ نحوه وجود خارجی ندارند. تنها جایی که می توان کم ترین شباهتی را در باب این نظریه میان علامه و شلایرماخر دید، نتایج نظریه ایشان در بحث تفسیر متن مقدس است. شلایرماخر را پدر هرمنوتیک دانسته اند. او بر اساس راست کیشی نوین اشارات متافیزیکی کتاب مقدس را نه تمثیل که حتی استعاره دانسته است و اشارات متافیزیکی کتاب مقدس، برای مثال مساله شر، را عدمی می داند. استعاری دانستن امور عدمی نزد شلایرماخر با آنچه علامه اعتباری می خواند چندان قابل مقایسه نیست، هرچند تفاوت های ژرفی بین این دو نظریه قابل بیان است که در بخش پایانی به آن خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 105 تا 121
احتیاج معلول به علت در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
نجفی افرا مهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا با اینکه مناط احتیاج را امکان می داند، اما از امکان، تساوی نسبت به وجود و عدم را اراده نمی کند، بلکه از آن به واجب بالغیر یا امری که در تحقق وابسته به غیر است، یاد می کند. بر این مبنا معتقد است که نه تنها حدوث نمی تواند نیاز به علت را در بقاء و دوام وجودی معنادار سازد، بلکه در پیدایش و حدوث اولیه نیز، ناتوان از تبیین نیاز خواهد بود. لذا با صراحت در برخی آثار، وجود را امر محتاج به علت تلقی می کند، اما وجودی که ضرورت خود را از ناحیه غیر دریافت می کند و این بسیار به امکان وجودی یا فقری ملاصدرا نزدیک بلکه عین آن است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
قاعده فرعیه و ثبوت‏ الثابت
نویسنده:
عسکرى سلیمانى امیرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاعده فرعيه قاعده اى است كه در كلمات فيلسوفان به اين صورت شهرت يافته است: «ثبوتُ شىء لشىء فرعُ ثبوتِ المثبتِ له لاالثابتِ.» همان گونه كه مشاهده مى شود، اين قاعده دو مطلب را افاده مى كند: اول آن كه «مثبت له» بايد موجود بوده تا شيئى براى آن ثابت باشد و چيزى كه معدوم محض است و بهره اى از وجود ندارد هيچ چيز برايش ثابت نمى شود. دوم آن كه «ثابت»، كه براى «مثبت له» ثابت است، لازم نيست موجود باشد. اين فرض كه عدم، كه خود وجودى در خارج ندارد، براى موجودى ثابت باشد، از نظر مشهور فلاسفه نامعقول نيست. آنچه در اين نوشتار بررسى مى شود مطلب دوم است؛ يعنى: بررسى ثبوت الثابت يا عدم ثبوت الثابت است. به طور واضح تر، اين كه آيا «ثبوتُ شىء لشىء» همان گونه كه فرع ثبوت «مثبت له» است، فرع ثبوت «ثابت» هم هست يا خير؟
قضایاى حقیقیة، خارجیه، لابتیه
نویسنده:
عسکرى سلیمانى امیرى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
یکى از اصطلاحاتى که در مباحث عقلى، به‏ خصوص در فلسفه، مورد استفاده فراوان قرار مى‏ گیرد اصطلاح قضیه حقیقیه است در مقابل قضیه خارجیه، اما تعریف آن، دقیقا روشن نیست و در این زمینه، سؤالاتى از این قبیل، مطرح است: آیا تقسیم قضایا به حقیقیه و خارجیه، براساس قاعده فرعیه «ثبوت شى‏ء لشى‏ء فرع ثبوت المثبت‏ له‏» است، یا نه؟ و آیا اساسا این تقسیم‏ بندى، یک تقسیم ‏بندى منطقى است، یعنى اگر این تقسیم، در منطق انجام نمى شد، بعضى از قواعد معتبر استنتاج، در منطق مطرح نمى‏ شدند؟ و آیا قضایاى حقیقیه، قضایاى حملیه ‏اند؟ و آیا در تعریف قضایاى حقیقیه، قضایاى لابتیه، داخل‏اند، یا نه؟ در این مقاله سعی می شود پاسخ به این سوالات ذیل این موضوعات کاویده شود: پیشینه تاریخی بحث، قاعده فرعیه، موضوع در قضیه، مشکل وجود موضوع در برخی قضایا.
اثبات عقلی کامل مطلق و نقد و بررسی بعضی از ادله ناکافی
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
در فلسفه اسلامی ابتدا واجب­ الوجود اثبات می‌گردد و پس از آن به یکی از احکام کلی آن پرداخته می­شود که واجب­الوجود بالذات واجب­الوجود من جمیع ­الجهات است. لازمه این قاعده آن است که او هر کمالی را به نحو وجوبی داراست و بنابراین باید کامل مطلق باشد. عرفای مسلمان نیز مستقیما از عنوان موجود مطلق یا موجود بما هو موجود استفاده نموده، موجودیت آن را مبرهن می‌کنند که لازمه موجود مطلق، بی‌کران بودن وجود آن و لازمه بی‌کرانی وجود، دارا بودن هر کمالی به نحو بی‌کران است. همان طور که می­توان از عناوین کامل مطلق و ضرورت ازلی یا از نفی سفسطه، وجود کامل مطلق را ثابت کرد. در این مقاله، تعدادی از برهان­ها بر وجود کامل مطلق تقریر می­شود و در مقابل، چند دلیل ناتمام بر این مسأله بررسی می­گردد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 39
نقد و بررسى بازسازى برهان آنسلم
نویسنده:
عباس نیکزاد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در شماره دهم مجله گران سنگ «معرفت فلسفى» مقاله اى با عنوان «بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا» چاپ شده است. نویسنده محترم این مقاله درصدد دفاع از این برهان و پاسخ گویى به اشکالات وارده بر آن برآمده است (عشاقى، 1384). نگارنده در عین سپاسگزارى از نویسنده محترم و با اعتذار از ایشان، هم دفاعیه ایشان از این برهان و هم پاسخ هاى وى بر اشکالات وارده را ناتمام مى داند. در این نوشتار، مطالب آن مقاله نقد و بررسى شده است. در این بررسى، هم ناتمامى برهان آنسلم و هم ناتمامى تقریر نویسنده محترم از این برهان، و هم ناتمامى پاسخ هاى ایشان بر اشکالات وارده بر برهان آنسلم روشن گردیده است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 184
  • تعداد رکورد ها : 27