جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
جایگاه مالکیت در فلسفه سیاسی لاک و کانت
نویسنده:
رجب علی افسری کردکندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاگر بخواهیم دو فیلسوف تاثیر گذار قرن هفدهم و هیجدهم را نام ببریم، بی‌گمان جان لاک تجربی مسلک قرن هفده و ایمانوئل کانت عقل گرای قرن هیجدهم را می‌توان نام برد. این دو فیلسوف جدا از تفکر فلسفی خاصشان، در باب سیاست نیز تفکرات خاص خود را داشته اند. در این جستار در پی آن هستیم که مواضع اصلی این دو متفکر را در باب مالکیت به عنوان یکی از مباحث اساسی فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. هسته اصلی فلسفه سیاسی لاک مسئله مالکیت است که از نظر او مالکیت عبارت است از آنچه که از طریق آمیختن کار انسان با طبیعت بدست می‌آید، از این رو کار موجد مالکیت است و انسان در هر وضعی خواه طبیعی و خواه مدنی دارای مالکیت است و تشکیل حکومت برای بهبودی و پاسداری از مالکیت فردی است. برای کانت مسئله مالکیت به نحو دیگری مطرح می‌شود؛ وی از همان ابتدا دو نوع مالکیت را از هم متمایز میسازد؛ نخست مالکیت فیزیکی که عبارت است از تصرف مادی اشیاء و دوم مالکیت عقلانی یا همان مالکیت حقانی که محدود به زمان و مکان و تجربی نیست. نزد کانت در وضع طبیعی مالکیت، موقتی است و تشکیل حکومت باعث قطعی شدن مالکیت می‌شود. در نظر کانت، نه تنها صرف کار کردن موجد مالکیت نمی‌شود، بلکه وی همچنین استدلال لاک را مبنی بر اینکه مالکیت عبارت است از آمیختن کار شخص با چیزی را، رد می‌کند.
شکاکیت اخلاقی
نویسنده:
اکرم نوری‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تحقیقی در باب شکاکیت اخلاقی است که به روش توصیفی-تحلیلی با تحلیل محتوا انجام شده است. در این پژوهش به بررسی معرفت‌شناسی در حوزه اخلاق و مساله توجیه و ارزش صدق باورهای اخلاقی پرداخته شده‌است. سیر مباحث این پژوهش بدین نحو است که ابتدا به تعریف، اقسام و مراحل شکاکیت بطور کلی پرداخته شده و سپس تعریف شکاکیت اخلاقی بعنوان یکی از شاخه های‌شکاکیت بیان شده است. در طی دو فصل به تبیین اقسام شکاکیت اخلاقی پرداخته شده است که شامل مباحثی از جمله تعاریف، شاخه‌ها، استدلال‌ها و نقد‌های وارد بر این دیدگاه‌ها می‌باشد. هدف این تحقیق بررسی شکاکیت اخلاقی و اقسام آن است. از دیگر اهداف این پژوهش این‌ است که ببینیم جملات اخلاقی از سنخ قضیه هستند یا نه، تبیین ارزش صدق و نحوه‌ی اطمینان از درستی یا نادرستی قضایای اخلاقی، میزان دخالت عقاید، احساسات و باورهای شخصی در احکام اخلاقی و تبیین این‌که آیا باورهای اخلاقی ما معرفت بخش هستند یا نه!اهمیت این موضوع در بررسی این مسئله است که آیا شکاکیت اخلاقی لزوماً عمل ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ برخی منکرآن هستند و می‌گویند چه بسا زندگی شکاکان اخلاقی در عرصه عمل چون سایرین باشد. حتی اگر هم بپذیریم که شکاکیت اخلاقی لزوماً عمل ما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد باز جای آن دارد که شکاکیت اخلاقی بطور جدی بررسی شود. یک نکته ی مهم دیگر این است که این تحقیق بر اساس تقسیم بندی رایج در فلسفه ی غرب در مورد شکاکیت اخلاقی صورت گرفته است. علاوه بر نقد استدلال ها و مواضع شکاکان اخلاقی، بر نوع تقسیم بندی از شکاکیت اخلاقی نیز نقدهایی وارد است که در خلال بحث به آنها اشاره شده است.
بررسی انتقادات نیچه بر اخلاق مسیحی
نویسنده:
سهیلا جریده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
6چکیدهنقدهای اخلاقی نیچه، مهمترین بخش فلسفه اوست. او به عنوان فیلسوفی که اخلاق و مباحث آن، یکی از مهمتریندغدغههای او محسوب میشد، به یکی از سر سختترین منتقدین اخلاق مسیحی بدل شد.نیچه را نمیتوان تنها، مخالف اخلاق مسیحی دانست؛ زیرا اونفی کننده هر گونه اخلاقی است که مبتنی بر حس گنهکاری، ترس و حقارت است. از نظر او تنها یک مسیحی وجود داشت که او نیز برصلیب مرد.آنچه امروزه مسیحیت نامیده میشود، تنها آرمانهای زاهدانهای است که کاملاً با حقیقت از دیدگاه مسیح در تضاداست. نیچه مسیحیت را حربهای در دست قوم یهود میداند که به واسطه آن، ارزشهای والا و برتر را نابود کرده واخلاق بندگی را بنیان نهادند.او ناقد اخلاقی است که تحقیر کننده شور، هیجان و غرایز اصلی است؛ پس هدف نیچه ترویج بیاخلاقی نبوده است. اوبا جمله "خدا مرده است" قصد دارد، مهر باطلی بر اخلاق مسیحی بزند و ارزشهای تازه ای را بنیان نهد که ریشه در امورطبیعی و غریزی داشته باشد و نافی زندگی نباشند.پس در عین حال که او ویران کننده اخلاق کنونی است، نوید بخش ارزشهایی است که اکنون در پرتو مسیحیت رنگباختهاند.او قصد دارد بنیان گذار اخلاقی باشد که روایتگر شور، زندگی و روح دیونوسوسی است.کلید واژهها: مسیح، مسیحیت، دیونوسیوس، آپولون، بازگشت جاودان، محبت، گناه، بخشش.
بررسی تطبیقی دیدگاههای ابن سینا و اسپینوزا در مورد صفات خدا
نویسنده:
زهرا مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی دیدگاههای ابن سینا و اسپینوزا در مورد صفات خدا در این پایان نامه مد نظر است که بعد از تبیین این دیدگاهها به مقایسه پرداخته می شود تا نقاط اشتراک و اختلاف این دو فیلسوف مشخص شود.. ابتدا فصلی به بحث درباره خدا در مقام تصور و تصدیق و لوازم دیدگاههای دو فیلسوف در مورد خدا اختصاص داده شده است. در این فصل دو فیلسوف هر یک با علت دانستن یا ندانستن خدا برای خود و اطلاق یا عدم اطلاق جوهر بر خدا در مقام تصور و بدون استناد به مخلوقات در قالب براهینی متفاوت در مقام تصدیق به اثبات خدا پرداخته اند و سپس به تناسب بحث نظریه فیض و وحدت وجود و نحوه پیوند خدا و جهان هستی و چگونگی پیدایش جهان مادی مورد بحث قرار گرفته است. سپس در فصل مربوط به صفات پس از تبیین مفهوم و اقسام صفات از دیدگاه دو فیلسوف، به شیوه ای گزینشی، از مجموعه جدول صفات و ویژگیهایی که در نظام فکری دو فیلسوف مذکور قابل رسم اند، چندین صفت انتخاب شده و سعی شده است تا با مقابل هم قرار دادن اندیشه این دو فیلسوف، نقاط اشتراک و اختلاف در این زمینه نشان داده شود. در این فصل دو صفت ثبوتی و دو صفت سلبی مورد مقایسه قرار گرفته است. هر دو فیلسوف با دلایلی جسمانیت و تجزیه پذیری را از خداوند سلب نموده انداما ابن سینا علم و عقل را از اوصاف خدا می داند در حالی که در نظر اسپینوزا فکر صفت خداست اما علم و عقل از حالات صفت فکر هستند.
تئوری خطا در فلسفه اخلاق؛ تبیین و نقد
نویسنده:
غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد تئوری خطا را ابتدا جی ال مکی در اخلاق مطرح کرد و سپس کسانی چون ریچارد جویس با گونه ای اصلاح و تعدیل از آن حمایت نمودند. در اهمیت این تئوری همین بس که برخی از صاحب نظران موج جدید واقع گرایی که از دهه های اخر قرن بیستم شروع شده را واکنشی به این تئوری و تلاشی برای خروج از تنگناهایی می دانند که مکی برای ابژکتیویست ها در اخلاق ایجاد کرده است. در یک جمله طرفداران تئوری خطا بر آنند که گزاره های اخلاقی گو اینکه توصیف گرند و از واقع حکایت دارند با این همه همواره کاذب اند چون خاصه هایی که این گزاره ها بر ان دلالت دارد در خارج موجود نیست. این تئوری دارای دو حیث ایجابی و سلبی است. جنبه سلبی آن به وجود شناسی یا ما بعد الطبیعه اخلاق مربوط می شود. از این جنبه حامیان تئوری خطا همچون دیگر کسانی که به واقع گرایی اعتقادی ندارند وجود حقایق اخلاقی را نفی می کنند. جنبه ایجابی جنبه سمنتیکی و زبان شناختی آن است و می گوید مفاهیم اخلاقی دال بر امور واقعی خارجی است و جملات اخلاقی حکایت گرند و کاربران نیز زبان اخلاق را به این قصد به کار می برند. لذا این تئوری در چالش میان واقع گرایی و نا واقع گرایی موضعی میانه بر می گزیند از یک سو همچون واقع گرایان ارزش صدق جملات اخلاقی را می پذیرد اما از دیگر سو در طرد و نفی واقعیات ابژکتیو اخلاقی با ناواقع گرایی اخلاقی همراه و هم رای است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی
نویسنده:
حمید زنگنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این رساله به بررسی نسبت میان نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی پرداخته ایم؛ بررسی اینکه نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی هر کدام چه معنایی دارند و آنگاه با نظر به معنای هر کدام ، چه نسبتی میان آنها برقرار است.نخست سه معنا از نیهیلیسم را بدست داده ایم و آنگاه هر کدام از این سه معنا از نیهیلیسم را به ترتیب در فلسفه های نیچه، هایدگر و سارتر بررسی کرده ایم و آنگاه نسبت هر کدام را با نسبیت اخلاقی ای که در فلسفه های آنها تبیین کرده ایمنشان داده ایم.نتیجه ای که نزد هر کدام از این سه فیلسوف بدست آمد، بترتیب چنین بود: 1- نیچه ضمن تأیید گونه ای اخلاق نسبی، نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی را در اساس یکی می‌داند. 2- هایدگر ضمن رد هر نوع نسبیت گرایی اخلاقی، عوامل دخیل در شکل گیری نسبیت اخلاقی را همان عواملی می‌داند که موجب نیهیلیسم می‌شوند.( از آنجا که هایدگر نمی‌تواند قائل به نسبیت اخلاقی باشد، ما خود نسبیت اخلاقی را به نظام فکری او وارد کرده و آنگاه به بررسی نسبت آن با نیهیلیسمِ منظور او پرداخته ایم)و 3- سارتر ضمن تأیید نسبیت گرایی افراطی در اخلاق ، نسبیت گرایی اخلاقی و نیهیلیسم را در تضاد با هم می‌داند. نهایت اینکه با توجه به معنایی که برای نیهیلیسم قائل می‌شویم رابطه ی خاصی با نسبیت گرایی اخلاقی برقرار می‌کند.
راهکاری برای مواجهۀ صحیح با دنیای تکنولوژیک مدرن، در مقایسۀ آرای نصر و فینبرگ
نویسنده:
سیدمرتضی طباطبایی , غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
الهيات تطبيقی,
چکیده :
در این مقاله، دو رویکرد متفاوت سیدحسین نصر و اندرو فینبرگ برای رهایی از مشکلات تکنولوژی مدرن، اجمالاً معرفی و سپس مقایسه شده است. نصر با نگاهی ذات‎گرایانه و منفی به تکنولوژی مدرن، به آسیب‎های فردی، جمعی و زیست‎محیطی فراوانی اشاره می‎کند. راهکار نصر عبارت است از طرد کلی تکنولوژی مدرن و بازگشت به تکنولوژی سنتی. درمقابل، فینبرگ تکنولوژی‎های مدرن را با نگاهی ساخت‎گرایانه و تجربه‎گرا بررسی می‎کند و ضمن بررسی آسیب‎های گوناگون این تکنولوژی‎ها، راه رهایی را توسل به تکنولوژی دموکراتیک اعلام می‎کند. تکنولوژی دموکراتیک، تکنولوژی‎ای است که عموم مردم در طراحی و تولید آن مشارکت داشته باشند. پس از مقایسۀ همه وجوه اختلاف و اشتراک نظر نصر و فینبرگ، نخست روشن شد اساس اختلاف‌نظر فاحش آنان در ارائۀ راهکار، به برداشت متفاوت آنان از ماهیت تکنولوژی و قبل‎تر از آن به جهان‎بینی‎های متفاوت آنان بازمی‎گردد؛ دوم، نشان داده شد که با استفاده از قابلیت‌های هریک از این دو رویکرد و نیز با توجه به مشترکات عقاید ایشان، راهکاری مرضی‎الطرفین به‌دست آمد و آن «مقاومت مردمی در برابر تکنولوژی‎های ناهمخوان با سنت» است. بر ‎اساس این، در جوامعی که به حفظ سنت‎های اصیل خود مایل هستند، مقاومت دموکراتیک در برابر تکنولوژی‎های ناسازگار با سنت، تأمین‎کنندۀ هم‎زمان دغدغه‎های نصر و فینبرگ است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
اختیار انسان و علم پیشین الهی
نویسنده:
غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
علم پیشین خداوند و چگونگی پیوند آن با اختیار، از جمله مسائلی است که از دیر باز در کلام و فلسفه اسلامی و نیز در کلام و فلسفه مسیحی و یهودی مطرح بوده است. برای حل مشکل چه در جهان غرب و چه در جهان اسلام، راه های گوناگونی پیموده شده است. در این مقاله مهم تریناین راه ها مورد بحث قرار خواهد گرفت و خواهیم دید در زمانه ما کدامیک از اندیشمندان از چه راه حلی دفاع می کنند و نقاط قوت و ضعف هر یک از این رویکردها چیست؟ در پایان هم از دیدگاهی که در سنجش با دیگر دیدگاه ها قابل قبول تر است، دفاع خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 138
کرایگ و برهان کیهان شناختی کلام (دلیل حدوث)
نویسنده:
غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
هدف این مقاله بررسی و ارزیابی برهان کلامی کرایگ است. برهان کلامی از جمله براهین کیهان شناختی برای اثبات خداوند است که در جهان اسلام در میان متکلمان رایج است و به برهان حدوث شهره است. در عصر ما بر اثر تلاش های ویلیام کرایگ این استدلال از نو احیا شده است. کرایگ می کوشد با عرضه چهار دلیل نشان دهد که جهان دارای آغازی است و درست به همین علت نیازمند علتی است و چون علت ازلی است، تنها شیوه معقول برای پیوند آن با جهان حادث، اراده داشتن اوست. برهان کرایک از سوی طرفداران ازلیت ماده مورد نقدهای جدی قرار گرفته است. ما دلایل کرایگ را مرور خواهیم کرد و سپس به ارزیابی آن و ارزیابی انتقادات وارد بر آن خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 73 تا 92
تحلیل و مقایسه آراء اخلاقی ارسطو و ابن مسکویه
نویسنده:
هادی میرصانع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ تفکر اخلاقی در اسلام دانشمندان و متفکران بزرگی داشته است. اما به نظر می رسد مسکویه مهمترین و تأثیر گذارترین متفکر اخلاقی در جهان اسلام می‌باشد. وی که تحت تأثیر افلاطون، ارسطو، نو افلاطونیان و فیلسوفان مسلمان پیش از خود از جمله کندی و فارابی و ... بوده بر متفکران پس از خود مثل خواجه نصیر طوسی، غزّالی و ... تأثیرات مهمی گذاشته است.اما آیا نظام اخلاقی مسکویه یک نظام ارسطویی است؟ آیا اخلاق مسکویه علاوه بر عناصر تفکر ارسطویی دارای عناصر غیرارسطویی نیز هست؟ تفکر اخلاقی مسکویه دارای چه عناصری است؟ پرسشهای فوق ما را بر آن داشت تا در این زمینه، تحقیق کوتاهی انجام داده و با تطبیق میان نظام اخلاقی ارسطو و مسکویه، ویژگی های فکری- اخلاقی هریک را مورد کنکاش قرار دهیم. البته شایان ذکر است که مسکویه علاوه بر اینکه از ره آورد تفکر فلسفی در حوزه اخلاق تأثیر پذیرفته از منابع فکری دیگری مثل قرآن و سنت و نیز میراث فکری گذشتگان در فرهنگ ها و ملل دیگر بهره برده است. در این رساله برآنیم تا با تطبیق آراء اخلاقی ارسطو و مسکویه به بررسی عناصر نظام اخلاقی هر دو دانشمند پرداخته و میزان تأثیر ارسطو و نیز منابع فکری دیگر را بر مسکویه مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
  • تعداد رکورد ها : 45