جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 317748
حکمت خداوند از منظر فیلسوفان و متکلمان مسلمان
نویسنده:
جواد حاجی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامى که مباحث پردامنه در حوزه علم خداوند - علم به ذات و موجودات- نضج مى‏گیرد و با عنایت و فاعلیت و قدرت پروردگار قرین مى‏گردد؛ مفهوم بنیادین حکمتِ خداوند سر برآورده و مجال بحث و بازشناسى مى‏یابد.شناخت سرشت حکمت پروردگار و تبیین آن از سوى فیلسوفان و متکلمان مسلمان در طول تاریخ همواره مورد اهتمام جدى بوده است.در قلمرو شناختِ هویتِ حکمت بارى، تقریباً تمامى فیلسوفان و متکلمان اسلامى، حکمت خدا را با تفاوت‏هایى ذیل علم کلى و احاطى پروردگار برشمرده و براى آن از گزاره‏هاى گوناگونى بهره برده‏اند.فیلسوفان اسلامى از عناصری همانند: خیریّت ذاتى وجود، نظام اسباب و مسبّبات، اندام‏وارى و غایت‏مندى هستى، نظام‏مندىِ وسایطِ نیل به غایات، علم ذاتى و فعلى پروردگار، فاعلیت بالإراده و بالعنایه و بالرضا و بالتجلى واجب الوجود، قاعده امکان اشرف و دیگر گزاره‏هاى پسینى و پیشینى تمسک جسته‏اند؛ و در مقابل، متکلمینِ اسلامى بیشتر حول محور مصالح و مفاسد موجودات، اتقان و استحکام فعل پروردگار و وجود نظم و هماهنگى میان اجزاى مختلف وجود عطف نظر داشته‏اند؛ که البته از نگاه فیلسوفان نیز نگریخته است. اما دشوارترین فراز تبیین حکمت پروردگار، حلّ تناقض نمونِ (پارادوکس) وجودِ شرّ و نقص در پهنه هستى است. متکلمان و فیلسوفان مسلمان، طبق مکتب فلسفى خویش به این مقوله مهم و اساسى -که از مواضع مهم اصطکاک میان آن بخش از فسلفه الحادى غرب و حکمت اسلامى به شمار مى‏رود- پرداخته و این تهدید را مبدل به فرصت ساخته و پاسخ درخور و شایسته‏اى بدان داده‏اند.نوشتار حاضر مى‏کوشد تبیین دقیق متکلمان و فیلسوفان اسلامى از حکمت خداوند را فراخور بضاعت علمى و تحقیقى به دست دهد. ان‏شاءالله‏ تعالى.
بررسی انتقادی قاعده "ذوات الاسباب ..." نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
امیر عویطی‌پور دیلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع رساله حاضر، بررسی انتقادی قاعده «ذوات الأسباب لا تعرف الا باسبابها» نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملا صدرا) می باشد. طبق این قاعده راه شناخت اموری که دارای سبب باشند جز از راه علل آنها امکان پذیر نیست. منطق دانان قاعده «ذوات الاسباب»، را عمدتاً در ذیل بررسی اقسام برهان و نقش حد وسط در برهان لمی و انی، مورد تحقیق قرار می دهند. اما از آنجا که قاعده مذکور، ریشه در مبانی فلسفی دو مبحث علم و علیت دارد، و از طرفی اهمیت و جایگاه معرفتی علت را نشان می دهد، ما مسأله اصلی خود را در این رساله، کشف چرایی و چگونگی ارتباط میان علت و معرفت قرار داده ایم. ما این رویکرد را از رویکرد منطقی به قاعده، برای رسیدن به پاسخ سوالها و بررسی صحت و سقم فرضیه هایی که در ابتدای کار تحقیق گمان زده بودیم، بهتر یافتیم.در این پژوهش تبیین شد که1-
بررسی سازگاری یا ناسازگاری تکامل برزخی نفس با مبانی فلسفه اسلامی
نویسنده:
امینه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجایی که طبق آموزه های دینی، تکامل نفوس پس از مفارقت از بدن قطعی به نظر می رسد و از سوی دیگر مباحث فلسفی متعارف ظاهرا با تکامل نفوس در تعارض است؛ در این پایان نامه ابتدا شواهد نقلی دال بر تکامل برزخی نفوس انسانیبیان شده؛ سپس کوشش شده تا بر اساس مبانی متعارف در فلسفه ی اسلامی راه پذیرش حرکت و تکامل نفس پس از جدایی از بدن هموار شود، بنابراین راه حل های متفاوت برای حل تعارض تکامل نفس در برزخ را در پنج دیدگاه یا راه حل بیان خواهیم کرد:1) پذیرش عدم امکان حرکت نفس در برزخ با استناد به شواهدی در آثار فیلسوفان2) حل تعارض بر اساس حضور ماده در برزخ3) اثبات حرکت در نفس از راه انکار هیولی4) تبیین تکامل برزخی نفس بر اساس تجدد امثال5) حل ناسازگاری با اثبات نسبیت تجرّد و مادّیت
بررسی تطبیقی حقیقت رؤیا از منظر ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
زینب ابوالفتحی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اسرارآمیزترین موضوعاتی که همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده و انسان را برآن داشته که به بررسی عجایب آن برآید، رؤیاست. رؤیا مسأله‌ای است که هر فردی هم در خود آن را تجربه کرده است و هم از دیگران شنیده که چنین تجربه‌ای داشته‌اند و در رؤیا به عالمی راه یافته‌اند که ورود به آن با چشم برهم نهادنی ممکن می‌شود. حالت خواب زمینه‌ی تحقق رؤیاست و نعمت بزرگی است که خداوند به انسان بخشیده است که در این حالت (نفس)انسان از عالم مادی جدا شده و تعلقی به این عالم ندارد؛ بنابراین، وقتی انسان چشم‌هایش را می‌بندد، گاهی قدم به دنیایی می‌گذارد و چیزهایی را می‌بیند و یا می‌شنود، و تا زمانی که در خواب هست گمان می‌کند که آن ها اموری واقعی هستند(مثل چیزهایی در عالم مادی می‌بیند)ولی به محض باز کردن چشم‌هایش از آن عالم دور شده و آن‌ها را نمی‌یابد و فقط چیز‌هایی را به یاد می‌آورد. حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که این اصوات و صور از کجا ناشی می‌شوند؟ خواب و رؤیا یکی از مسائل مورد توجه دانشمندان و روانشناسان و فیلسوفان بوده است و آنان را برآن داشته که در باب کم و کیف آن به تحقیق بپردازند. در فلسفه موضوع خواب و رؤیا نیز مطرح بوده و هر فیلسوفی با توجه به نظام فکری خود به توجیه و تفسیر آن پرداخته است. از میان فیلسوفان یونان ارسطو به این مسأله توجه خاصی داشته و رؤیا را حاصل خیال و عمل ذهن می‌داند. در میان فلاسفه‌ی اسلامی، فارابی و ابن سینا و همچنین شیخ اشراق به بررسی خواب و رؤیا پرداخته‌اند و ما در این تحقیق نظرات این فیلسوفان را در باب رؤیا و چگونگی تحقق آن را بر اساس مباني فلسفي آنها بیان خواهیم کرد؛ فارابی(259ق/339ق) خواب را حالتی می‌دانست که در آن تمام حواس از فعالیت باز می‌ایستند و در آن حالت با فعالیت قوه‌ی متخیله و همچنین ارتباط نفس با ملائکه‌ی سماوی رؤیا تحقق می‌یابد. ابن سینا(370ق/428ق) نفس را موجود مجردی می‌داند که توانایی ارتباط با عالم غیب را هم در بیداری و هم در حالت خواب دارد و می‌تواند معارفی را از آن عالم کسب کند که اگر این ارتباط در حالت بیداری باشد «وحی» تحقق می‌یابد ولی اگر این ارتباط در حالت خواب رخ دهد، «رؤیا» محقق می‌شود، البته وی تحقق رؤیا را نتیجه‌ی سه حالتِ فعالیت قوه‌ی متخیله و ارتباط نفس با نفوس سماوی و همچنین افاضه‌ی عقل فعال بر نفس می‌داند و براي رو يا انواعي قائل است كه عبارتند از روياي صادقه و روياي كاذبه، همچنين خواب از نظر وی حالتی است که در آن ارتباط با جهان مادی به کلی قطع می‌شود ولی با این وجود انسان صوری را می‌بیند یا اصواتی را می‌شنود که همان حالت رؤیاست، و از نظر ابن سینا قوه‌ای که در حالت خواب بیشترین نقش یا به عبارت بهتر نقش اصلی را دارد، قوه‌ی متخیله می‌باشد. سهروردی(549ق/587ق) نیز رؤیا را صوری می‌داند که در حالت خواب مشاهده می‌شوند،و نفس با اتصال به نفوس فلكي به حقايقي دست مي‌يابد با این تفاوت که وی در بحث رؤیا نظریه‌ی عالم مثال را مطرح کرده و با این مسأله به تبیین رؤیا پرداخته است
تحلیل و بررسی خیال از نظر ابن‌ سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر تفاوت معنای خیال در هریک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به‌ویژه ابن‌سینا و صدرالمتألهین، در مورد آن نیز متفاوت است.در معرفت شناسی، خیال هم مرحله‌ای از مراحل ادراک هم یکی از قوای مدرک که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به‌عنوان واسطه‌ای بین احساس و عقل مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صورخیالی استدلال کرده است؛ اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در المباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه نموده است. به نظر می‌رسد در جمع بین آنها، می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به‌تدریج از آن عدول کرده است.صدرالمتألهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است؛ وی هم‌چنین فعل و انفعالات مادی را معدات ادراک ـ نه خود ادراک ـ دانسته است.در مباحث هستی شناسی، با این‌که ابن‌سینا به‌طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، اما دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی عالم مثال را نیز شامل می‌شود. در مقابل، صدرالمتألهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتألهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس گردیده‌ است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.
مفهوم فرجام‌شناسی از دیدگاه ابن‌میمون و تاثیرپذیری او از متفکران مسلمان سده3و4
نویسنده:
فاطمه حاجی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موسی بن میمون(1135-1204م/530-601ق) یکی از متفکران بزرگ‌ یهودی به شمار می رود و نخستین کسی است که اقدام به تدوین نظام نامه‌ی اعتقادی کرد. او صورت بندیِ متفاوتی از پیشینیان را عرضه کرد که ماخوذ از اندیشه‌های فلسفی است. از طرفی او پایبند شریعت یهود بود و مفسر تلمودی به شمار می‌رفت و از طرف دیگر در فضایی اسلامی رشد یافته و به فلسفه نیز آشنایی داشت وبر همین اساس، به تبیین آراء می‌پرداخت. در این پژوهش به بررسی مفهوم فرجام شناسی و موضوعات مربوط از قبیل نفس شناسی، معاد شناسی و جاودانگی از دیدگاه ابن میمون و اندیشمندان مسلمان دو سده‌‌ی 3و4 هجری قمری پرداخته شده است. تبیین تاثیر آراء متفکران مسلمان بر ابن میمون و مقایسه‌ی دیدگاههای آنها در زمینه‌ی مباحث فرجام شناسی مستلزم بازخوانی متون دینی یهودی(تورات و تلمود) و مطالعه در آثار ابن میمون و شناخت اندیشه‌هایمتفکران مسلمان می‌باشد. به رغم اینکه ابن میمون و متفکران مسلمان به وجوب معاد اعتقاد داشتند، اما درخصوص معاد جسمانی و روحانی اختلافاتی دیده می‌شود. در میان متفکران، فارابی و ابن سینا تاثیرات قابل توجهی در اندیشه‌ی انسان شناسانه و فرجام شناسانه‌ی ابن میمون‌ داشته‌اند و با وجود شباهت‌هایی که میان آنها دیده می‌شود؛ تفاوتهایی جزئی نیز در آرا آنها قابل طرح و بررسی است.
تطبیق موضوعی «تلخیص نوامیس افلاطون» فارابی با «قوانین» افلاطون
نویسنده:
طاهره قانونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , خلاصه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
مسلماً دیدگاه ها و نظریات هر فردی تا حد زیادی تحت تأثیر محیط پیرامون وی و اوضاع و احوالی است که در آن به سر می برد. افلاطون، حکیم بزرگ یونان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی از زندگی شهری آن زمان یونان به این دیدگاه رسید که انسان ذاتاً حیوانی اجتماعی است و زندگی بدون همنوعان برای او قابل تصور نیست. پس از آنجایی که وی به سعادت آدمی و به زندگی حقیقتاً خوب برای انسان علاقه مند بود، کوشید جامعه ای را – حداقل در تصور – بنیان گذارد که عاری از نقص و بدون مشکل باشد، که تحقق چنین جامعه ای موضوع اثر حجیم او «قوانین» است.از آنجایی که کتاب «قوانین» نماینده بخش مهمی از فلسفه سیاسی افلاطون و کتاب حجیمی است، فارابی بنیانگذار فلسفه اسلامی تصمیم به تلخیص آن تحت عنوان «تلخیص نوامیس افلاطون» گرفته است که پژوهش حاضر عهده دار تطبیق موضوعی این دو کتاب است.این پژوهش این گونه صورت گرفته که کتاب «قوانین» به عنوان مرجع و مسند لحاظ شده و «تلخیص نوامیس» با آن تطبیق داده شده است. به این ترتیب که دو فصل از این دو کتاب که به لحاظ موضوعی با هم تطابق داشته اند را کنار هم قرار داده، با هم مطابقت داده، سپس مطالب افلاطون را تحت عناوینی طرح کرده و تحت همان عناوین و پس از مطالب افلاطون خلاصه فارابی را نقل کرده و میزان وفاداری او را به متن افلاطون بررسی کرده است.آن گونه که از این پژوهش برمی آید فارابی به کتاب های اول، دوم، سوم و چهارم «قوانین» همان گونه که در اختیار ما هستند دسترسی داشته است و مطالب آن ها را به خوبی نقل کرده و مضامین آن ها را با قدری کم و زیاد در «تلخیص نوامیس» آورده و رعایت امانت را در ارائه آن ها نموده و به متن افلاطون وفادار بوده است.اما ظاهراً کتاب های پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم «قوانین» آن گونه که در اختیار ما هست به دست فارابی نرسیده بوده است، زیرا فارابی بخشی از مطالب آن ها را به خوبی تلخیص کرده، بخشی را اصلاً طرح نکرده و نهایتاً در خلاصه هر یک از این کتاب ها مطالبی را بیان نموده که افلاطون اصلاً به آن ها اشاره نکرده است که این مطلب با مراجعه به فصول این پژوهش قابل تشخیص است. به طور مثال کاملاً آشکار است که فارابی به کتاب هفتم «قوانین» ی که در دسترس ماست دسترسی نیافته، زیرا افلاطون در کتاب هفتم پیرامون آموزش و پرورش و تربیت کودکان صحبت می کند اما فارابی مقاله هفتم «تلخیص» را به موضوع تذکره ها و یادداشت های مرجع اختصاص داده است.همچنین سه کتاب آخر یعنی کتاب های دهم، یازدهم و دوازدهم اصلاً به دست فارابی نرسیده، زیرا کتاب «تلخیص» صرفاً 9 مقاله دارد و به علاوه هیچ یک از مطالب این سه کتاب در «تلخیص نوامیس» دیده نمی شود.
آزادی از دیدگاه مارتین هایدگر
نویسنده:
شفق شهید کلهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آزادى همیشه دغدغه بشر بوده است. آن هنگام که بشر به تفکرپرداخت و وجود مسئله فکرى او شد در کنار وجود، آزادى همواره موضوع جنجالى و بحث انگیزى برای او بوده است. انسان موجودى فعال و آگاه است که فعالیت او مستلزم داشتن آزادى و اختیار خواهد بود. حیات انسان عرصه ای از تقابل آزادى و جبر است. انسان در فلسفه اگزیستانسیالیسم موجودی آزاد است که وجود خود را بر روى شانه هاى خویش حمل مى کند. او تنها موجودی است که خود مسئول زندگى و آینده خویش است و مى بایست سازنده فردای خویش باشد. انسان بیرون شده از باغ عدن، به درون جهان پرتاب شده و خود را یکه و تنها مى یابد که مى بایست مسئول وجود خویش باشد. جهان مجموعه اى از امکانات است که او را به سوی خود فرا مى خواند. توانایى گزینش و یا عدم گزینش این امکانات آزادی و اختیار را به انسان نوید مى دهد. اثر بتواند در مسیر زندگى خویش خود خواسته امکانى را گزینش و یا رد کند، نشانى از آزاد بودن اوست و هنگامى که به موانعى برخورد مى کند که این توانایى را از او سلب مى کنند، این را نشانى از جبر و ضوورت تحمیل شده بر خود مى داند.
معرفت‌شناسی فضیلت‌گرا و نسبت آن با معرفت‌شناسی رایج
نویسنده:
حسین همت‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علارغم اهمیت فضایل "عقلانی" (یا "معرفتی") در معرفت‌شناسی‌های افلاطون و ارسطو (از میان دیگر فیلسوفان)، بیشتر آثار اخیر در معرفت‌شناسی، متمایل به تمرکز بر روی سوالاتی از قبیل "معرفت چیست؟" و "چگونه فرد می‌تواند به آن دست یابد؟" می‌باشند. معرفت‌شناسان فضیلت‌گرا، این سوالات معروف را رها نمی‌کنند، بلکه به یک شیوه جدیدی – با تمرکز بر روی "فضایل عقلانی" و سپس با تمرکز بر روی "شخصیت فاعل عقلانی"-به آن مسائل می‌پردازند. آنها متفق‌القول‌اند در اینکه مفهوم فضیلت عقلانی، استحقاق داشتن نقش مهم و بنیادین در معرفت‌شناسی را داراست. با این حال، آنها پیرامون صفاتی که به عنوان فضایل عقلانی محسوب می‌شوند، منقسم شده‌اند. "وثاقت‌گرایان فضیلتی" فضیلت عقلانی را به عنوان (تقریباً) هر صفت موثق یا منجرشونده-صدق یک شخص درک می‌کنند. آنها به عنوان موارد نمونه‌ای فضیلت عقلانی چیزهایی از قبیل حافظه، درون‌نگری، ادراک حسی و دلیل را ذکر می‌کنند. در مقابل، "تکلیف‌گرایان فضیلتی" فضایل عقلانی را به عنوان اوصاف شخصیت عقلانی ممتاز – یا اوصاف یک عالِم یا محقّقِ موفق - درک می‌کنند، اوصافی از قبیل انصاف عقلی، ذهنیت باز و روشن، توجه عقلانی، کمال، شجاعت و ... . ما با توصیف مختصری از معرفت‌شناسی رایج آغاز خواهیم کرد، و سپس برخی از موضوعاتی که در معرفت‌شناسی فضیلت‌گرا مورد بحث قرار گرفته‌اند را به اختصار شرح خواهیم داد. برخی از این موضوعات، موضوعاتی هستند که بطور عام ذهن معرفت‌شناس را مشغول خود ساخته‌اند، در حالی که دیگر موضوعات بطور خاص از معرفت‌شناسی فضیلت‌گرا ناشی می‌شوند.
گزارش، شرح و نقد مقاله "مفاهیم مختلف عقلانیت" از ریچارد فولی با تأکید بر آرای حکیمان حکمت متعالیه
نویسنده:
اعظم‌السادات حسینی حسین‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه‌ی معاصر آکنده از مباحثات و نظریات گوناگون درباره‌ی عقلانیت است، اما چیستی و مفهوم کلی عقلانیت، هم‌چنان مبهم است. بدون مشخصه‌سازیِ عمومیِ عقلانیت، دستیابی به معیاری کلی برای داوری بین تبیین‌های متعدد دشوار است. مقاله‌ی "مفاهیم مختلف عقلانیت" در چارچوبی فرامعرفت‌شناسانه، با هدف ابهام‌زدایی از مفهوم مرکزی دعاوی عقلانیت که تمایل به ایجاز دارند، نگاشته شده است. ریچارد فولی، نویسنده‌ی مقاله‌ی مذکور با واکاوی مکاتب مطرح در معرفت‌شناسی و فلسفه‌ی علم، دو عنصر هدف و منظر را عناصر ثابتی معرفی می‌کند که در همه‌ی نظریات عقلانیت، اعم از عقلانیت عملی و نظری یافت می‌شود. هدف که امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است، می‌تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه‌ای از عقاید است و انواع منظر در ارتباط با شخص یا اشخاصی که این عقاید را دارند، تعیین می‌شود. فولی با فرضِ هدف‌‌ـ‌محور بودن مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز و انحصاری، به طراحی مفهوم جامع عقلانیت می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی می‌تواند از منظرهای متنوعی انجام پذیرد. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی‌آیند. با وجود تمایل نسبی‌انگارانه در نظریه‌ی فولی، او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می‌داند؛ لحاظ همه‌ی اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. فولی در نیل به هدف خود و ارائه‌ی معیاری که نشان دهد دعاوی و مفاهیم مختلف عقلانیت نمودی از امری واحدند، ناموفق است. با توجه به تبیین عقلانیت در حکمت متعالیه که قرائتی از مبناگروی سنتی است، نکات قابل نقد دیگری نیز در مقاله‌ی فولی و مبانی نظری آن وجود دارد که مهم‌ترینِ آن‌ها عبارتند از: نسبی‌گرایی، تمایز بین نظریه‌های معرفت و عقلانیت، اهمیت ندادن به صدق و یقین، نگاه ابزاری به عقلانیت معرفتی و مدل عقلانیت، ابهام در عناصر و مفاهیم موثر در نظریه‌ی عقلانیت معرفتی و آسان‌گیری.
  • تعداد رکورد ها : 317748