جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 317748
نقد و بررسی "جامعه باز" پوپر و مبانی معرفتی آن
نویسنده:
مهدی ایمانی‌مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی نظریه جامعه باز پوپر ومولفه های آن که قرائتی انتقادی تأییدی از لیبرال دموکراسی است ونیز بررسی وشرح فلسفه سیاسی ونظام سیاسی برخواسته از ان نظریه موضوع اصلی این رسانه است که البته جهت نقد مبنایی ان نظریه مبادی هستی شناختی ومعرفت شناختی پوپر دقیقا شرح ونقد شده است ورابطه نظریه جهانهای سه گانه ونیز روش ابطال گرایی او در فلسفه علم با نظریه اصلاحات تدریجی گام به گام و با قصد حذف شرور به جای ایجاد مدینه فاضله که مطمح نظر پوپر در نظریه جامعه باز است دقیقا بررسی ونقد شده است.
نقد و بررسی برهان وجودی آنسلم و برهان صدیقین
نویسنده:
مهدی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله مذکور که موسوم به برهان وجودی آنسلم و برهان صدیقین می‌باشد مشتمل بر پنج فصل می‌باشد که بعد از بیان نکاتی که در قالب روش و ابزار تحقیق و تاریخچه مختصری در مورد موضوع به ترتیب ذیل می‌باشد فصل اول به برهان صدیقین و وجه تسمیه و تاریخ آن اختصاص دارد و فصل دوم به شرح برهان آنسلم و مقدمات مربوطه و تقریرات و انتقادات حول آن می‌پردازد و در فصل سوم و چهارم، تقریرات برهان صدیقین از نظر ملاصدرا در کتب مختلف وی نظر شده و نظرگاههای افرادی همچون جوادی آملی محقق سبزواری و مصباح در آن بیان می‌گردد و نظر به اهمیتی که فلسفه علامه طباطبائی در زمان ما از نظر بیان فلسفه اسلامی بصورت یک مجموعه فلسفه مبنی بر حکمت متعالیه دارد. دیدگاه ایشان مطرح می‌شود. خلاصه در فصل پنجم عناصر مشترک و گوناگون این دو برهان از باب طرح نحوه قیاس و مقدمات با همراه یک نتیجه، بیان گشته و حسن و ختام محقق می‌گردد.
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته می‌شود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
زمان در فلسفه ارسطو، ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مرضیه سپهوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زمان از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی است به‌گونه‌ای که فیلسوفان، هرکدام تعریفی متفاوت از آن ارائه کرده‌اند. در این نوشتار سعی شده است «زمان» از دیدگاه سه فیلسوف بزرگ مشاء ارسطو، ابن‌سینا و خواجه‌نصیرالدین طوسی تبیین و بین نظریه‌های ایشان مقایسه شود. به رغم این‌که گروهی از معاصران ارسطو منکر وجود زمان بوده‌اند، وی زمان را به‌عنوان یک امر حقیقی، عینی، دارای ارتباط ناگسستنی با حرکت و درعین‌حال متمایز از حرکت پذیرفته است. معلم اول زمان را مربوط به امور طبیعی و مادی می‌داند؛ و امور نامتحرک را خارج از زمان تلقی می‌کند. وی زمان را «مقدار حرکت از حیث تقدّم و تأخر» تعریف کرده است. زمان از نظر وی یک امر عرضی غیر قار است که به‌تدریج موجود می‌شود. ارسطو «آن» را مرز مشترک و مای? وحدت هر دو قسم زمان یعنی گذشته و آینده می‌داند و «آن» را از بخش‌های زمان به‌حساب نمی‌آورد. شیخ‌الرئیس، به پیروی از معلم اول، زمان را مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخر می‌داند که اجزای آن در وجود قابل اجتماع نیست. وی براهین متعددی برای اثبات وجود زمان اقامه کرده است. ابن سینا در کتاب شفاء بحث زمان را در قسمت طبیعیات و مبتنی بر «حرکت» و «تقدم و تأخر» بیان کرده، اما در اشارات این بحث را در قسمت الهیات و از راه «حدوث و قدم» اثبات می‌کند. ابن‌سینا دلایل منکرین زمان را بیان کرده و به آن‌ها پاسخ داده و وجود زمان را از طریق ماهیت آن مستدل ساخته است. شیخ، مانند ارسطو، زمان را عین تجددمی‌داند که بدون حرکت موجود نبوده و قائم به آن است. خواجه نصیر، در شرح بر اشارات، مانند شیخ، وجود زمان را از راه «حدوث» اثبات کرده، زمان از نظر وی مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخری است که ذاتی زمان بوده و به‌صورت متصل و به تدریج حادث می‌شود. پس دیدگاه طوسی در بحث زمان به‌طور کامل شبیه نظریه شیخ است. آرای هر سه فیلسوف موردتحقیق دربحث زمان نزدیک به هم و در بسیاری موارد مشابه است، اختلاف بین آن‌ها بیشتر در نحو? استدلال و استفاده از تقریرهای متفاوت است. هر سه فیلسوف زمان را در طبیعیات و در رابطه با حرکت تعریف کرده‌اند. گردآوری مطالب این تحقیق به روش کتابخانه‌ای و روش پژوهش آن توصیفی تحلیلی است.
اصول و مبانی تفکرات متضاد حکومت جهانی صهیونیستی و حکومت جهانی توحیدی تشیع
نویسنده:
ساسان بقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم مفهوم جهانی شدن و توسعه یافتگی در اندیشه دینی از اهمیت زیادی برخوردار است،بویژه آنکه وقتی دو مکتب ابراهیمی جهان یعنی اسلام شیعی از یک سو و یهودیت از سوی دیگر مدعی آن می باشند.مفهوم قواعد و دامنه و فرآیند آن می تواند نقش تعیین کننده ای در نظام و روابط بین المللی داشته باشد.رساله حاضر با استفاده از الگو و معیار مشخص و مقایسه ای توانسته است به اساسی ترین اصول و قواعد جهانی سازی و جهانی شدن در دو مکتب توحیدی تشیع و مکتب صهیون دست یابد.وجه تفاوت و تعارض دو مکتب را در کاربست واژه جهانی شدن و جهانی سازی در فرآیند و آینده جهان توضیح دهد.بدین ترتیب به سوال پژوهش که عبارتست از توضیح و تبیین چیستی مبانی تفکر و اهداف مکتب شیعی توحیدی و مکتب صهیونیستی نائل آمده است.پژوهشگر با استفاده از باورداشت های اعتقادی و ویژگی های نظری و پروتکل های جامع یهودیت و نیز سیره و روش و اهداف قیام و انقلاب جهانی مهدویت ، به عنوان چهارچوب تئوریک به تبیین فرضیه و یافته های پژوهش مبادرت ورزید.فرضیه تحقیق اینست که مکتب شیعه توحیدی و مکتب صهیون بر اساس آموزه ها و باورداشت های خود در صدد جهانی شدن و جهانی سازی نرم و دست یابی به مقاصد اعتقادی خویش اند.یافته های پژوهشگر حاکی از آنست که مکتب صهیونیسم به دنبال حکومت جهانی واحد مبتنی بر پروتکل جامع خود از طریق تامین اکثریت منافع جهان و تشکیل کشور بزرگ اسرائیل یعنی ارض موعود و رجحان یهود صهیون بر تمام بشریت است.حال آنکه مکتب تشیع با نگاه قانونمند به فرآیند و مسیر تاریخ (سنن الهی)و اراده بشری معتقد به هدفمند بودن تاریخ وسیر تعالی زندگی بشری و کمال آن دارد.از این رو در دیدگاه تشیع حکومت جهانی امام مهدی(عج)مدینه فاضله است یعنی جهان-شهری است.در مجموع نظام جهانی تشیع برارکان حاکمیت الله- امت واحد- قانون الهی و هدف آن اقامه قسط و عدل و کمال بشریت است.
موضع قاضی سعید قمی درباره مبانب فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
بی‌بی‌زهرا بکاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر جهت تبیین موضع قاضی سعید قمی در برابر مبانی فلسفی ملاصدرا می‌باشد. و به سه موضوع ، اصالت وجود ،اشتراک معنوی وجود و حرکت جوهری می‌پردازد. در هر مسالهابتدا دیدگاه و دلائل هر اندیشمند بیان شده و سپس به نقد و بررسی آن پرداخته شده است،در بحث اصالت وجود قاضی سعید بیش از آن که به دلایل مستحکم فلسفی استناد کند بر مبنای الفاظ و لغات دلایل خود را ابتنا می‌کند. در مساله‌ی اشتراک وجود روی‌کرد تنزیهی و انگیزه‌ی دینی قاضی سعید موجب شده ، که او به سمت اشتراک لفظی وجود رفته و با اشتراک معنوی وجود مخالفت کند.در حالی که قول به اشتراک لفظی وجود به خاطر خلط بین مفهوم ومصداق و غفلت از احکام وجود و نادیده گرفتن اقتضائات درجات متمایز آن است . در مساله‌ی سوم، یعنی حرکت جوهری، قاضی سعید اگر چه حرکت جوهری را رد نموده است ولی آثار و لوازمی را پذیرفته که مستلزم قبول حرکت جوهری می‌باشد و از این حیثمی‌توان گفت که دیدگاه او دچار اضطراب بوده، همچنان که در بحث اصالت وجود دلایلش از استحکام لازم برخوردار نیست. چکیده: نوشتار حاضر جهت تبیین موضع قاضی سعید قمی در برابر مبانی فلسفی ملاصدرا می‌باشد. و به سه موضوع ، اصالت وجود ،اشتراک معنوی وجود و حرکت جوهری می‌پردازد. در هر مسالهابتدا دیدگاه و دلائل هر اندیشمند بیان شده و سپس به نقد و بررسی آن پرداخته شده است،در بحث اصالت وجود قاضی سعید بیش از آن که به دلایل مستحکم فلسفی استناد کند بر مبنای الفاظ و لغات دلایل خود را ابتنا می‌کند. در مساله‌ی اشتراک وجود روی‌کرد تنزیهی و انگیزه‌ی دینی قاضی سعید موجب شده ، که او به سمت اشتراک لفظی وجود رفته و با اشتراک معنوی وجود مخالفت کند.در حالی که قول به اشتراک لفظی وجود به خاطر خلط بین مفهوم ومصداق و غفلت از احکام وجود و نادیده گرفتن اقتضائات درجات متمایز آن است . در مساله‌ی سوم، یعنی حرکت جوهری، قاضی سعید اگر چه حرکت جوهری را رد نموده است ولی آثار و لوازمی را پذیرفته که مستلزم قبول حرکت جوهری می‌باشد و از این حیثمی‌توان گفت که دیدگاه او دچار اضطراب بوده، همچنان که در بحث اصالت وجود دلایلش از استحکام لازم برخوردار نیست.واژگان کلیدی:قاضی سعید قمی ،ملاصدرا ، اصالت وجود ، اشتراک معنوی وجود ، حرکت جوهری . چکیده: نوشتار حاضر جهت تبیین موضع قاضی سعید قمی در برابر مبانی فلسفی ملاصدرا می‌باشد. و به سه موضوع ، اصالت وجود ،اشتراک معنوی وجود و حرکت جوهری می‌پردازد. در هر مسالهابتدا دیدگاه و دلائل هر اندیشمند بیان شده و سپس به نقد و بررسی آن پرداخته شده است،در بحث اصالت وجود قاضی سعید بیش از آن که به دلایل مستحکم فلسفی استناد کند بر مبنای الفاظ و لغات دلایل خود را ابتنا می‌کند. در مساله‌ی اشتراک وجود روی‌کرد تنزیهی و انگیزه‌ی دینی قاضی سعید موجب شده ، که او به سمت اشتراک لفظی وجود رفته و با اشتراک معنوی وجود مخالفت کند.در حالی که قول به اشتراک لفظی وجود به خاطر خلط بین مفهوم ومصداق و غفلت از احکام وجود و نادیده گرفتن اقتضائات درجات متمایز آن است . در مساله‌ی سوم، یعنی حرکت جوهری، قاضی سعید اگر چه حرکت جوهری را رد نموده است ولی آثار و لوازمی را پذیرفته که مستلزم قبول حرکت جوهری می‌باشد و از این حیثمی‌توان گفت که دیدگاه او دچار اضطراب بوده، همچنان که در بحث اصالت وجود دلایلش از استحکام لازم برخوردار نیست.واژگان کلیدی:قاضی سعید قمی ،ملاصدرا ، اصالت وجود ، اشتراک معنوی وجود ، حرکت جوهری .
بررسی ماده وصورت از نظر حکمای اسلامی(حکمت مشاءحکمت اشراق،حکمت متعالیه)
نویسنده:
زهرا تربران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائلی که درتاریخ فلسفه به عنوان بحثی کلیدی در حوزه‌ی فلسفه طبیعت مطرح بوده و در حقیقت وجه اشتراک میان اندیشه فلسفی وعلم طبیعی شناخته ‌شده است باور به ترکیب جسم از دو جوهر مجزا به نام ماده و صورت است. اگر چه این اندیشه در حکمت مشاء و فلسفه‌ی ارسطو امری مسلم تلقی می‌شده است اما برخی دانشمندان علوم طبیعی مانند دمکریتوس و اتباع او نیز بودند که جوهر جسم را متشکل از اجزاء لایتجزا (اتم) می‌دانستند و معتقد بودند که اگر چه، ظاهر جسم یک واحد متصل است ولی حقیقت آن، مرکب از اجزاء غیر قابل تجزیه است که در همه اجسام به صورت متناهی وجود دارد اگر چه آنان جزء لایتجزا را بالقوه بخش پذیر دانسته و انقسام عقلی آن را تا بی نهایت جایز می دانستند. در برابر، فلاسفه مشاء و پیروان ارسطو معتقدند که جسم یک واحد متصل است که بالفعل هیچ تکثری ندارد اگر چه بالقوه (وهماً یا عقلاً) قابل انقسام به اجزاء بی‌نهایت می‌باشد. از جهت حقیقت، جسم مرکب از دو جوهر است که یک جوهر بالقوه است که به آن ماده یا هیولا گفته‌اند و یک جوهر بالفعل که به آن صورت می‌گویند. حال این بحث مطرح می‌شود که آیا از نظر عقل و براهین فلسفی و تجربیات عینی و خارجی می‌توان چنین جواهری را اثبات کرد یا اینکه حقیقت جسم چنانچه منکرین هیولا بر آنند همان نحوه‌ی تحقق خارجی آن است و حیثیت بالقوه و یا ماده در حقیقت از عوارض تحلیلی ذهنی و از زمره اعتبارات عقلی است. باور به ماده و صورتیکی از کهن ترین باورهای بشری در عرصه اندیشه فلسفی است.در میان فلاسفه اسلامی، مشائین آن را تایید کرده و بر آن اقامه برهان نموده اند اما برخی دیگر آن را نپذیرفته اند. دراین پژوهش سعی شدهحقیقت جسم و براهین اثبات ماده اولی و اشکال هایی را که از جانب اندیشمندان اسلامی وارد شده است بررسی شود. برای رسیدن به این هدف دلایلی که ابن سیناذکر کرده است جمع آوری وموردبررسی انتقادی قرار گرفته است. نتیجه این بررسی آن است که براهین یاد شده در معرض مناقشات جدی قرار داشته و به اثبات هیولای اولی منجر نمی گردند.پرداختن به تحلیل عقلی و فلسفی باور به ماده و کنکاش در ادله‌ی عقلی آن که مورد اهتمام فیلسوفان بزرگ بوده است در دوره معاصر که علوم تجربی بیش از هر دوره‌ی دیگر مورد توجه بشر قرار گرفته است از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده نقش تعیین کننده و موثری در مباحث فلسفه علم طبیعی و طبیعت شناسی دارد. در این تحقیق نگارنده به دنبال تبیین دیدگاه‌های حکمای ‌اسلامی درخصوص حقیقت پدیده‌های طبیعی است. بررسی اینکه از منظر هر یک از نظام-های فلسفی جهان اسلام ماده و صورت به چه معنایی به کاررفته ومبانی باور به آن‌ها چیست و به ویژه نسبت این دو جزء با یکدیگر چگونه است و همچنین نقد و بررسی این دیدگاه‌ها به نحو تطبیقی.
رابطه دین و سیاست از دیدگاه فارابی
نویسنده:
محمدرضا شهبازیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و سیاست از دیر باز مورد توجه حکما و فیلسوفان و علماء دین بوده است. در تمدن اسلامی حکومت دینی امری مسلم بوده و این امر در فرهنگ ایران پیش از ظهور اسلام نیز سخت مورد توجه قرار گرفته و تا جائیکه اطاعت از حاکم( پادشاه) بدلیل آنکه خداوند به او فرّه ایزدی عطا کرده است امری واجب و ضروری قلمداد می شد،که این بیانگر تعامل دین و سیاست بوده است. این امر در فلسفه اسلامی، که ابونصر فارابی موسس و بنیانگذار آن است، دارای جایگاه خاص و ویژه ای می باشد. فلسفه سیاسی فارابی، به طور عمده افلاطونی بود. فارابی با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی به فلسفه، میان دین و سیاست پیوندی تنگاتنگ برقرار می کند. فارابی، هدف غایی سیاست را سعادت قصوی می داند و برنامه و راه و روش رسیدن به سعادت را در دین جستجو می کند. پژوهش حاضر این مسئله را در فلسفه نبوی فارابی و در دو حوزه ی دین و سیاست و حکومت دینی با نظر به آثار و آراء فارابی، بررسی می کند.فارابی دین را مجموعه ی آراء و افعالی می داند که توسط رئیس اول تنظیم و انسان را به سوی بهتر زیستن و کامل تر شدن هدایت می کند و سیاست را شناخت اموری می داند که زیباییها را برای اهل مدینه فراهم می سازد و توان تحصیل و همچنین حفظ آن زیباییها را ممکن می گرداند.
نسبت دین و فلسفه‌ی پیش سقراطی
نویسنده:
حسن حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین عمومی یونان باستان، دینی با ویژگی‌های منحصر به فرد بود، دینی اسطوره‌ای و مبتنی بر پرستش خدایان متعدد، خدایانی که در اساطیر و باورهای یونانیان ظاهر و رفتاری انسان‌گونه داشتند. دینی که به واسطه‌ی عدم وجود کتابی مقدس و تعدد معیارهای اخلاقی، فاقد نظام منسجم معرفتی و اعتقادی بود. در همین دوران و در زمان حکم‌رانی اساطیر، جهان‌بینی نوینی به نام جهان‌بینی فلسفی ظهور کرد که تفکر عقلانی را مبنای پژوهش‌های خود درباره‌ی طبیعت و عالم هستی قرار داد و به واسطه‌ی طرح مسائل فلسفی نوین، به تدوین یک نظام منسجم اعتقادی و معرفتی نسبت به عالم هستی پرداخت و از این روی در نقطه‌ی مقابل دین اسطوره‌ای یونان قرار گرفت و حتی در مواردی نیز به نزاع با عقاید آن پرداخت. به گونه‌ای که می‌توان دین و فلسفه‌ی یونان باستان رابه واسطه‌ی تفاوت در نگاهشان به موضوع چگونگی پیدایش عالم، تفاوت بنیادینشان در باب موضوع خداوند، ابداع و طرح مسائل نوینی همچون تمایز انواع شناخت، مساله‌ی تغییر و حرکت در عالم هستی و نیز موضوع اساسی وحدت و کثرت در حوزه‌ی فلسفه‌ی یونان باستان؛ دو قلمرو و حوزه‌ی منفک از یکدیگر با مسائل، موضوعات و دغدغه‌های مغایر با هم در نظر گرفت
  • تعداد رکورد ها : 317748