جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
دین در عصر پسامدرن؛ با تکیه بر اندیشه جان دی. کاپوتو
نویسنده:
آزاده فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کاپوتو در کتاب در باب دین اعترافی پست‌مدرن سر می‌دهد مبنی بر دین‌داری بدون دین. دین بدون دینِ کاپوتو شرح ایمان دینی مردمان امروز است. در دنیایی که خدا مرده دین هنوز زنده و پابرجاست و کاپوتو در پی پاسخ به چرایی همین امر است. نظریه اصلی کاپوتو در خصوص دین در این کتاب آمده، بنابراین در آشنایی با آرای دینی او این کتاب اهمیت کلیدی دارد. پژوهش حاضر شامل دو بخش مقدمه و ترجمه کتاب مزبور است. در مقدمه سعی شده مبانی محوری مباحث کاپوتو در این کتاب مشخص شود و با به دست دادن خوانش متفاوتی از متن، جنبه‌های واسازانه و پست‌مدرن آن مورد توجه ویژه قرار گیرد. در بخش‌های دیگر مقدمه به ریشه‌های کیرکگوری اندیشه کاپوتو و نیز تأثیرپذیری وی از افکار دریدا پرداخته شده . در ادامه ترجمه متن چهار فصل اول کتاب ارایه شده. در فصل اول، کاپوتو با تعریف دین به «عشق به خداوند» آن را به حوزه امر سوبژکتیو می‌برد. کاپوتو مفاهیم «امر ناممکن»، «آینده مطلق» و «آن راز» را مبنای بحث خود قرار می‌دهد. در فصل دوم کاپوتو با ارایه دسته‌بندی‌ای متفاوت از تاریخ فلسفه دین نحوه شکل‌گیری دوره پست مدرن و نیز ویژگی‌های آن را بیان می‌کند. فصل سوم شرح همزیستی دین و دنیای تکنولوژیک و پساصنعتی است. در فصل چهارم کاپوتو با تأکید بر اعتقاد نداشتن به حقیقت مطلق، به نتایج اخلاقی پای‌بندی به این دین سوبژکتیو می‌پردازد.
بررسی رابطه دین با مبانی اخلاق زیستی
نویسنده:
زهرا مشجرابوزیدآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مقایسه نظریه مردم سالاری دینی با آراء متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی)
نویسنده:
مهدی خزاعی گسک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می‌توان خیزش‌های اخیر در کشور‌های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه‌های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است،برخوردار از مبانی، مضامین، روش‌ها و سازوکار‌هایی است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه‌های مردم‌سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی می‌باشد و در پی یافتننقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میانالگوی حکومتی مردم سالاری دینیدر ایران با مطالبات و خواسته‌های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه‌ای بهره گرفتهاست؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنیو سپس به تحلیل مقایسه‌ای سویه‌های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می‌پردازد. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می‌پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون‌گرایى، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت‌ها را جزو مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی می‌دانند. در سطح سوم (بایسته‌ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش‌محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری‌ به‌ مردم، تکیه به ظرفیّت درون‌زاى کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه‌ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
نقش مصلحت در عرفی‌شدن دین از منظر امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه مریدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عرفي شدن و يا همان سكولاريزاسيون يكي از مسائل اصلي در جامعه شناسي دين است، كه بسياري از انديشمندان غربي و حتي اسلامي، آن را پيامد اجتناب ناپذير مدرنيته و عقلاني شدن امور مي‌دانند. انقلاب اسلامي ايران كه به دست پرتوان حضرت امام خميني(ره) در دهه هفتاد ميلادي به پيروزي رسيد، همواره به عنوان پديده‌اي خلاف جهت عرفي شدن تعبير و تفسير شده است. در اين ميان برخي از انديشمندان و روشنفكران داخلي انقلاب اسلامي و مبناي نظري آن، كه بر نظريه ولايت فقيه مبتني است، را راهي به سوي عرفي شدن قلمداد كرده‌اند؛ آنان با تكيه بر اين نكته كه دين با ورود به عرصه سياست و به كارگيري عنصر مصلحت و عقلانيت راه را به سوي سست شدن ارزشها و باورهاي ديني و آغاز فرايند عرفي شدن هموار نموده است. ما نيز در اين رساله با استفاده از روش پدیدار شناسانه ضمن ارائه شناختي نسبتاً تفصيلي در خصوص فرايند عرفي شدن و مصلحت، نقش مصلحت را در عرفي كردن دين يا ديني كردن عرف تبيين کرده ایم. مهمترین یافته تحقیق حاضر این است که عرف و مصلحت جایگاه ویژه ای در دین مبین اسلام دارد و نظریه ی ولایت فقیه نیز با نگاه الهی خود و با استفاده از عنصر مصلحت توانسته است در راستای دینی کردن عرف؛ سیاست و اجتماع گام بر دارد.
رابطه دین و سیاست از دیدگاه فارابی
نویسنده:
محمدرضا شهبازیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و سیاست از دیر باز مورد توجه حکما و فیلسوفان و علماء دین بوده است. در تمدن اسلامی حکومت دینی امری مسلم بوده و این امر در فرهنگ ایران پیش از ظهور اسلام نیز سخت مورد توجه قرار گرفته و تا جائیکه اطاعت از حاکم( پادشاه) بدلیل آنکه خداوند به او فرّه ایزدی عطا کرده است امری واجب و ضروری قلمداد می شد،که این بیانگر تعامل دین و سیاست بوده است. این امر در فلسفه اسلامی، که ابونصر فارابی موسس و بنیانگذار آن است، دارای جایگاه خاص و ویژه ای می باشد. فلسفه سیاسی فارابی، به طور عمده افلاطونی بود. فارابی با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی به فلسفه، میان دین و سیاست پیوندی تنگاتنگ برقرار می کند. فارابی، هدف غایی سیاست را سعادت قصوی می داند و برنامه و راه و روش رسیدن به سعادت را در دین جستجو می کند. پژوهش حاضر این مسئله را در فلسفه نبوی فارابی و در دو حوزه ی دین و سیاست و حکومت دینی با نظر به آثار و آراء فارابی، بررسی می کند.فارابی دین را مجموعه ی آراء و افعالی می داند که توسط رئیس اول تنظیم و انسان را به سوی بهتر زیستن و کامل تر شدن هدایت می کند و سیاست را شناخت اموری می داند که زیباییها را برای اهل مدینه فراهم می سازد و توان تحصیل و همچنین حفظ آن زیباییها را ممکن می گرداند.
نقد اخلاق سکولار بر مبنای اخلاق اسلامی
نویسنده:
عبدالحمید ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر خلاف ادعای برخی از نظریه‌پردازان که پدید آمدن سکولاریسم را معلول دانش‌های نوین بشر و دستاوردهای آن در زمینه شناخت طبیعت و رشد تکنولوژی جلوه می‌دهند، علت اصلی شکل‌گیری سکولاریسم را باید در فلسفه الهیات و آموزه‌های مسیحیت، و همچنین اخلاق و سیاست حاکم بر کلیسا جستجو کرد. نقاط ضعف آیین مسیحیت، از جمله فقدان قانون حکومتی، و رواج عقاید مخالف عقل مانند تثلیث و گناه ذاتی، معتقدان به مسیحیت را به این نتیجه رساند که آموزه‌های موجود این دین، نمی‌تواند جواب‌گوی نیازهای اجتماعی و سیاسی جدید باشد. بدین ترتیب، اندیشه سکولار پایه‌ریزی گردید و اعلام کردند که دین، تنها برای برقراری ارتباط انسان با خدا و آخرت آمده است، و ربطی به امور سیاسی و اجتماعی ندارد. اما جامعیت دین اسلام، و مصونیت آموزه‌های آن از تحریف، موجب حضور آن در تمام عرصه‌های زندگی انسان، از جمله در حوزه اخلاق می‌باشد. بر این اساس، تمام تلاش‌های انسانی، و از جمله اعمال اخلاقی او باید در جهت الهی باشد؛ این شناخت توحیدی، پشتوانه همه مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی است که علم و عقل انسانی قادر به درک آن‌ها نیست. ایمان به آخرت نیز زمینه‌ساز آراسته شدن انسان به صفات ماندگار بوده، و بدین ترتیب، نبوت و معاد جزء مبانی اخلاق اسلامی به‌شمار می‌رود. مطلوبیت، اختیار، انتخاب آگاهانه و نیت الهی، اساس ارزش اخلاقی در اسلام است. اما سکولاریسم به استقلال اخلاق از دین معتقد بوده، و بر مبانی خاصی مانند اومانیسم، عقل‌گرایی و لیبرالیسم استوار است. در حالی که تعریف برخی از مفاهیم اخلاقی، فقط با فرض مجموعه‌ای از گزاره‌های دینی امکان‌پذیر بوده، و همچنین دین ضمانت اجرایی به اخلاق می‌دهد. در پرتو نگاه دینی است که ارزش‌های اخلاقی ثبات پیدا می‌کند و گذشت زمان و تفاوت مکان، آن‌ها را دگرگون نمی‌کند. انسان در پرتو دین به خودشناسی و خداشناسی دست می‌یابد، و مفهوم آزادی نیز اعتباری بیش از آزادی اجتماعی پیدا می‌کند. در فصل اول، خود سکولاریزم و مفاهیمی که پیوند خاصی با این واژه دارد را تعریف می کنیم. در فصل دوم، هدف اخلاق و اصول موضوعه اخلاق و همین طور اساس ارزش اخلاق اسلامی به صورت اجمال ذکر می شود، و در فصل سوم از اخلاق سکولار تعریف کرده، زمان پیدایش آن را از دوره رنسانس ذکر می کنیم.
بررسی و نقد نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" و نظریه‌های رقیب
نویسنده:
ساره صحراییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی دینی، شاخه ای از معرفت شناسی است که با نگاهی پسینی وتاریخ مند معارف دینی را به عنوان یک واقعیت بشری، مورد بررسی و پژوهش قرار می دهد. بشر در مواجهه بادین، درک و فهمی از آن کسب می کند و می تواند آن را مانند سایر نظام های معرفتی اش، موضوع معرفت پردازی نظام مند قرار دهد. نظریه "قبض وبسط تئوریک شریعت"، با نگرشی معرفت شناسانه نسبت به معرفت دینی بشر در طول تاریخ، به مباحثی پیرامون تحول وتکامل معرفت دینی و نسبت آن با معارف غیر دینی می پردازد. بر اساس این نظریه،فهم انسان از شریعت همواره مسبوق به معارف برون دینی است و چون معارف برون دینی همواره در حال تغییر و تحول اند، این تغییر و تحولات به واسطه ارتباط تنگاتنگی که میان معارف بشری وجود دارد به معارف دینی سرایت می کند و آن ها را نیز متحول می سازد. ما دراین رساله می کوشیم تا با تحلیل و بررسی اصول، ارکان و ادله نظریه فوق، نقا ط ضعف و قوت آن را آشکارکنیم و معتقدیم که هر چند میان معارف بشری ارتباط برقرار است، اما این ارتباط به شکل عام و همه جانبه نیست، یعنی این گونه نیست که تحول در یک معرفت بتواند همه معارف دیگر انسان را متحول کند، بلکه تحول معارف به شکل محدود و نسبت به برخی از آن ها و تنها از کانال های خاصی قابل انتقال است.
  • تعداد رکورد ها : 7