جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهشنامه فلسفه دين > 1392- دوره 11- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، محمد احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق مبانی حکمت متعالیه، نفس انسانی بعد از حدوث در این عالم، بنابر استعدادی که دارد، آن به آن از فعلیتی خارج می شود و فعلیتی جدید می یابد و در این سیر به تجرد می رسد تا آنگاه که بدن را رها می کند و مسیر تکاملی خود را بدون بدن عنصری (دنیوی) ادامه می دهد. تلقی ابتدایی این است که طبق این مبانی، بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیا امری ناممکن است، و مهم ترین دلیل آن نیز قاعده امتناع تراجع است. اما وقتی در نظر آوریم که عموم مسلمانان، به ویژه شیعیان، بر اساس برخی آیات قرآن کریم و روایات معتقدند که تاکنون، در مواردی مردگان زنده شده اند و در دوره آخرالزمان نیز برخی زنده می شوند و رجعت می کنند، عویصه و مشکلی خاص در این باره ظاهر می شود، چرا که اعتقاد به رجعت یا احیای مردگان، به منزله بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیاست.بر این اساس، عموم فلاسفه و به ویژه صدرائیان باید به گونه ای رجعت و احیای مردگان را به صورت عقلانی تبیین کنند که به نفی قاعده امتناع تراجع نینجامد، زیرا ابطال تناسخ را بر مبنای همین قاعده پذیرفته اند. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، از معدود اندیشمندانی است که در این باره سخن گفته و ضمن پذیرش این قاعده، رجعت و بازگشت نفوس به بدن دنیوی را از مصادیق این قاعده نمی داند. او، با دست نکشیدن از مبانی صدرایی، تلاش کرده است تا از طریق قاعده «القسر لایدوم» و نیز «اثر وجودی لازم البروز خاص هر موجود»، تبیینی عقلانی از بازگشت برخی نفوس به زندگی دنیوی به دست دهد، و از رجعت مورد اعتقاد شیعه دفاع کند و تفاوت آن را با تناسخ توضیح دهد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
نویسنده:
سعیده فخارنوغانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزه باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 134
نویسنده:
توکل کوهی گیگلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا، از سویی با استناد به قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیا» و استفاده از اصل تشکیک خاص در وجود، علم تفصیلی پیشینی حق تعالی را اثبات می کند، و از دیگر سو، گاه مختار بودن انسان را مساوق با مرید بودن او، و گاه نیز با اتکا به همان قاعده «بسیط الحقیقه » - که علیت را در قالب تجلی تحلیل می کند - مرادف با فاعلیتی هم عرض با خداوند معنا می کند. در این نظام فلسفی، تعارض میان علم پیشین الهی و اختیار انسان، با عنایت به فعلی بودن علم الهی - و نه انفعالی بودن - و نیز تعلق علم الهی به فعل مسبوق به اختیار انسان مرتفع می شود. اما به نظر می رسد که مقدمات و راه حل مختار صدرالمتالهین چندان کارآمد نیست.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
نویسنده:
محمد سعیدی مهر، مریم باروتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در آثار علامه طباطبایی، دست کم سه دیدگاه متفاوت درباره نحوه اتصاف ذات الهی به صفات فعل مشاهده می شود: عینیت صفات فعل با ذات، زیادت صفات فعل بر ذات، و عدم اتصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زیادت و چه به نحو عینیت. حال پرسش این است که آیا او به سه دیدگاه متعارض در این باره باور داشته، یا این دیدگاه های سه گانه، متعارض نیستند و با یکدیگر جمع می شوند؟ به نظر می رسد این سه دیدگاه، بر مبنای اعتبارات متفاوت شکل گرفته اند و در طول یکدیگر قرار دارند. بنابراین با تفکیک اعتبارات می توان این سه دیدگاه را سازگار دانست: یعنی دیدگاه عینیت بر پایه اعتبار حقیقه صفات فعل شکل می گیرد، دیدگاه زیادت بر اعتبار رقیقه صفات فعل و نگاه وحدت انگار به آن ها استوار است، و دیدگاه عدم اتصاف نیز از نگاه کثرت انگار به فعل سرچشمه می گیرد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا ,سینا سالاری خرم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی - با استناد به اصل متن آثار وی - مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند، تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است، که از این منظر، فارابی به تقدم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال درباره این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است، اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 60
نویسنده:
ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفی معاد جسمانی از مهم ترین مباحث فلسفه، به ویژه پس از صدرالمتالهین، است. دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی در این مساله مبتنی بر این اصول است که اولا نفس پس از مرگ، ودایع و ویژگی هایی متناسب با هویت خود را در ذرات و عناصر بدن باقی می گذارد، و ثانیا این ودایع و ویژگی ها سبب حرکت جوهری و تحول وجودی ذرات بدن شده و در نهایت، زمینه ساز اتصال بدن برآمده از آن ها با نفس خود شخص در آخرت می شوند، به گونه ای که هیچ نفس دیگری، سازگاری و تناسب لازم برای اتحاد با بدن مذکور را ندارد. بنابراین نظر، می توان ضمن ارائه تبیین فلسفی سازگارتر با آیات قرآن و روایات، از اشکالات دیدگاه غیاث الدین دشتکی بر حذر ماند. بی تردید اگر بتوان تبیینی فلسفی از معاد جسمانی به دست داد که با ظاهر آیات قرآن و روایات سازگارتر باشد و از ناسازگاری منطقی درونی نیز به دور باشد، آن تبیین پذیرفتنی تر از تبیین های رقیب خواهد بود. آیا می توان دیدگاه حکیم زنوزی در باب معاد جسمانی را دیدگاهی منسجم و سازگار با آیات قرآن و روایات دانست؟ و نیز آیا می توان دیدگاه او در این باره را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح دارد؟ در این مقاله، استدلال شده است که نظریه مدرس زنوزی در تبیین معاد جسمانی، از اتقان لازم فلسفی برخوردار نیست، و نمی توان آن را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح داد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
نویسنده:
مسعود فکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مبانی سنت گرایانی چون سیدحسین نصر، فریتیوف شوئون و رنه گنون، نظریه علم قدسی است. با استفاده از این مبنا می توان نظریه ای را در خصوص علم با وصف دینی به طور عام یا وصف اسلامی به طور خاص بازسازی و تبیین نمود. این بازسازی نشان می دهد که سنت گرایان را می توان در عداد طرفداران علم دینی تلقی کرد. در این مقاله، با توضیح مفاهیم همچون علم مقدس، سنت و سنت گرایی، به ملاک های طبقه بندی نظریات علم دینی اشاره شده، و تقسیم بندی نظریات علم دینی به صورت نظریات حداقلی، حداکثری و میانه، و نیز تقسیم بندی به صورت نظریات تهذیبی، تاسیسی و تلفیقی، تحلیل شده است. بازسازی دیدگاه سنت گرایان نشان می دهد که بنابر مبنای علم مقدس - در عین اختلافی که میان نظریه پردازان آن هست - می توان از علم دینی با رویکرد تهذیبی سخن گفت و علوم سنتی را به عنوان نمونه هایی از علم دینی نشان داد. به صورت خاص می توان گفت که در نگاه سیدحسین نصر، علوم با وصف اسلامی تحقق یافته اند و در دوره معاصر باید به آن ها توجه کرد، به عبارت دیگر، علوم اسلامی باید احیا گردند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 46
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
این مقاله، به دنبال نشان دادن جایگاه «خدا» در فلسفه نیشیدا کیتارو است. بدین منظور، جنبه دینی اندیشه فلسفی این فیلسوف، در قالب چهار موضوع خدا به مثابه بنیان واقعیت، عدم مطلق، عشق الهی، و دین، بررسی شده است. نیشیدا تفسیری شبه عرفانی از خدا ارائه می دهد که با تفسیر خدا بنا بر نظریه وحدت وجود بسیار شباهت دارد. او رابطه بین خدا و مخلوق را از سنخ تجلی خدا تفسیر کرده است. به نظر او، خدا بنیان واقعیت است و از این منظر، میان خدا و عالم جدایی نیست. همچنین او معتقد است که خدا، وجود نیست، بلکه عدم مطلق است - البته نه به معنایی که در فلسفه اسلامی از عدم مطلق می شناسیم - و آگاهی از این عدم، عشق به خدا و نفس خویش است. ما خدا را در باطن نفس خود شهود می کنیم و عشق الهی در ما وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 149
  • تعداد رکورد ها : 8