آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 61
مفهوم شناسی ضرورت از منظر کریپکی و علامة طباطبایی
نویسنده:
هاجر آویش ، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألة ضرورت از مهم‌ترین مباحث منطق و فلسفه است که تبیین صحیح مفهوم آن نقش بسزایی در حل بسیاری از مسائل فلسفی دارد. در فلسفة تحلیلی و پس از انقلاب کپرنیکی کانت، ضرورت عمدتاً به مفهومی زبان شناختی مرتبط با گزاره ها تحویل می شد که ورای زبان، جایگاهی برای آن وجود نداشت. کریپکی با نقد نظریات سنتی در باب مفهوم ضرورت، و ارائة نظریات جدید در این خصوص معتقد شد که برخی از انحاء ضرورت (مانند ضرورت متافیزیکی) اموری فرازبانی و فراذهنی هستند. در این مقاله مفهوم ضرورت از دیدگاه کریپکی با آرای علامة طباطبایی در این خصوص مقایسه و تطبیق داده خواهد شد. کریپکی و علامة طباطبایی هر دو، مفهوم ضرورت را مفهومی متافیزیکی و فلسفی می دانند و معتقد به بدیهی بودن مفهوم ضرورت می‌باشند، اما در تعیین مصادیق و انواع ضرورت متافیزیکی آرای متفاوتی دارند. کریپکی ضرورت متافیزیکی را تنها در موارد محدودی مانند ضرورت موجود در گزاره های این همان و گزاره های مشتمل بر اوصاف ذاتی صادق می داند، اما دایرة شمول ضرورت متافیزیکی در آرای جناب علامة طباطبایی تمام موجودات عالم را در بر می گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
مسأله‌ی «حرکت» در حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا و فلسفه‌ی لایب نیتس
نویسنده:
علی‌محمد ساجدی، زهرا جاودانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقتی چیزی در حال تغییر و عوض شدن تدریجی است، دارای صفتی می‌باشد که از آن به حرکت تعبیر می‌کنیم. در حرکت، شیء از پوسته‌ی نخستین خود بیرون می‌آید و به پوسته و هسته‌ای دیگر دست می‌یابد و یا نیست می‌شود و شیء دیگری بر جایش می‌نشیند. سؤال این‌جاست که تغییر و دگرگونی چگونه صفتی است؟ و چیزی که عوض می‌شود و از حالتی به حالت دیگر درمی‌آید بر او چه می‌گذرد؟ آیا خودش می‌ماند و احوالش عوض می‌شود؟ آیا ظاهرش نو می‌شود و باطنش باقیست؟ و یا همه‌ی هستی‌اش دست‌خوش تحول می‌گردد؟ در این پژوهش، آرای لایب نیتس در باب حرکت و احکام آن، محرک و غایت حرکت با آراء صدرالمتألهین مقایسه شده است. به‌رغم تفاوت‌هایی که لایب نیتس در تعریف حرکت و احکام آن با ملاصدرا دارد، در متحرک و فعال دانستن جوهر عالم و بحث محرک و غایت حرکت دیدگاه او بسیار به صدرالمتألهین نزدیک است. وی با نگرشی که به مفهوم جوهر و مناد دارد، مناد را موجودی فعال، زنده، خود‌انگیخته و دارای ادراک و اشتیاق معرفی نموده است و مبدأ فعالیت جوهر فعال و خودجوش را نیرو معرفی می‌کند. لذا در تبیین ماهیت حرکت، به حرکت جوهری ملاصدرا نزدیک می‌شود. این مقاله با بهره‌گیری از شیوه‌ی اسنادی، به جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی مسأله‌ی تحقیق پرداخته است و با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی تطبیقی، به تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 64
سعادت از منظر ارسطو و ابن مسكويه رازی
نویسنده:
علی محمد ساجدی، هاجر دارايی تبار
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش درباره مفهوم و مصداق «سعادت»، ريشه در نهاد و سرشت آدمي دارد. مقايسه آراء دو انديشمند صاحب‌نظر در اين زمينه يکي از يونان باستان و ديگري از حکماي اسلامي هم روزگار با ابن‌سينا، از جهت معرفت نسبت به نوآوري متفکران اسلامي در قبال رهاورد يونانيان در ساحتهاي گوناگون فلسفي، حائز کمال اهميت است. اين جستار مختصر که به روش تحليلي تطبيقي صورت پذيرفته پس از تأملاتي چند درباره مباني فلسفي و اخلاقي هريک، وجوه اشتراک و افتراق آراء ايشان دربارة سعادت را کاويده است. ارسطو، گرچه با اهتمام کامل به مؤلفه‌هاي عقل، لذت و دوستي، تئوري فضيلت و سعادت را حول محور «اعتدال» تعريف ميکند، ليکن، با توجه نگاه غيرتوحيدي وي به خدا و جهان و عدم توجه او به معاد، قادر نيست که مدل موفقي از مفهوم و مصداق سعادت ارائه کند. برخلاف ابن‌مسکويه که با جهانبيني توحيدي ميکوشد تا همين معاني را برپايه معرفت نفس، عقل و شرع تبيين نمايد، سعادت را به دو قسم دنيوي و اخروي تقسيم نموده و مصداق واقعي سعادت را قرب الهي معرفي ميکند. همچنين، هردو بر تعريف سعادت به خير متعالي (خير اعلي) تأکيد ميورزند، ليکن، از آنجا که مباني انديشه اخلاقي آنها با يکديگر متفاوت بوده، لوازم انديشه آنان نيز با يکديگر متفاوت خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 62
 آموزه های علم اخلاق از منظر ارسطو و ابن‌مسکويه رازی
نویسنده:
علی محمد ساجدی، هاجر دارايی تبار
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکاتب مختلف اخلاقي، آموزه هاي متفاوتي براي علم اخلاق معرفي کرده اند. آموزه هاي علم اخلاق شامل مقدمات، معيارها و مصاديق فعل اخلاقي ميشود. نوعاً، اختلافات ميان مکاتب اخلاقي در زمينه آموزه ها، ريشه در مباني فکري و فلسفي فيلسوفان اخلاق دارد. مکاتب اخلاقي ارسطو و ابن‌مسکويه هردو فضيلت گراست. ابن‌مسکويه مهمترين مقدمات عمل اخلاقي را خودشناسي و تعليم و تربيت ميداند. هر دو متفکر، با مباني اراده، عقل، اعتدال و شرع به تبيين معيار هاي فعل اخلاقي و با مؤلفه هاي فضيلت، لذت، دوستي و... به تحليل مصاديق عمل اخلاقي ميپردازند. ليکن، نظر به جهان‌بيني متفاوت اين دو فيلسوف، نگرش آنان در خصوص هريک از عناصر و مصاديق اخلاقي نيز متفاوت خواهد شد. زيرا ابن‌مسکويه برخلاف ارسطو، براي شريعت اسلام در آراء اخلاقي خود جايگاه مهمي قائل است و نيز با انديشه جهان‌بيني توحيدي قادر است که مدل موفقتري از آموزه هاي علم اخلاق ارائه دهد. وي تحت‌تأثير آموزه هاي ديني، نقش تعليم و تربيت ديني را در رشد و پرورش اخلاقي، مؤثر و کارآمد ميداند. نوشتار حاضر با مقايسه آراء اين دو فيلسوف در پي واكاوي آموزه هاي علم اخلاق ميباشد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 36
سعادت از منظر ارسطو و ابن‌مسکویه رازی
نویسنده:
علیمحمد ساجدی، هاجر دارایی تبار
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده پرسش دربارۀ مفهوم و مصداق سعادت ریشه در سرشت آدمی دارد. مقایسۀ اندیشه‌های دو اندیشمند صاحب‌نظر در این زمینه، یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی هم‌روزگار با ابن‌‌سینا، برای شناخت نوآوری متفکران اسلامی در برابر ره‌آورد یونانیان در ساحت‌های گوناگون فلسفی بسیار اهمیت دارد. این جستار کوتاه به روش تحلیلی‌تطبیقی است و پس از تأملی چند دربارۀ مبانی فلسفی و اخلاقی هریک از این متفکران، شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‌ها را دربارۀ سعادت کاویده است. اگرچه ارسطو باتوجه کامل به مؤلفه‌های عقل و لذت و دوستی، نظریۀ فضیلت و سعادت را حول محور اعتدال تعریف می‌کند، به دلیل نگاه غیرتوحیدی‌اش به خدا و جهان و بی‌توجهی‌اش به معاد، قادر نیست مدل موفقی از مفهوم و مصداق سعادت ارائه کند. برخلاف او ابن‌مسکویه با جهان‌بینی توحیدی می‌کوشد، همین معانی را برپایۀ شناخت نفس و عقل و شرع تبیین کند. ابن‌مسکویه سعادت را به دو قسم دنیایی و آخرتی تقسیم و مصداق واقعی سعادت را قرب الهی معرفی می‌کند. هر دو متفکر بر تعریف سعادت به خیر متعالی (خیر اعلی) تأکید می‌ورزند؛ اما ازآنجاکه مبانی اندیشۀ اخلاقیِ آن‌ها با یکدیگر متفاوت است، لوازم اندیشۀ آنان نیز با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 123 تا 158
بررسی تطبیقی توحید ذات و صفات از دیدگاه ابن سینا و امام خمینی(ره)
نویسنده:
فاطمه عوضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی دیدگاه ابن‌سینا و امام خمینی(ره) در مساله توحید ذات و صفات الهی است. به روش کتابخانه‌ای و به شیوه تطبیقی در قالب پنج فصل به طور تطبیقی و تلفیقی تنظیم شده است.مباحث مورد تحقیق در این پایان‌نامه عبارتند از : فصل اول: کلیات. فصل دوم: شامل تعریف، اقسام توحید، پیشینه مباحث توحیدی از نگاه مفسران و در اندیشه‌ کلامی، عرفانی، فلسفی و در ادامه اقسام توحید و صفات الهی از دیدگاه این دو فیلسوف بیان نموده‌ایم. فصل سوم: مبتنی بر ادله اثبات یگانگی ذات الهی است. در فصل چهارم: مبحث اسمای سبعه (علم، اراده، قدرت، سمع، بصر، تکلم و حی) از منظر این دو متفکر بیان گردیده است. فصل پنچم شامل بررسی تطبیقی و نتیجه گیری بین آراء هر دو اندیشمند است.چنین نتیجه گرفته شده است که: هر دو اندیشمند توحید را نفی شریک و نفی اجزا از ذات الهی دانسته-اند. ابن‌سینا تقسیم‌بندی روشنی در باب اقسام توحید ارائه نمی‌دهد، اما امام(ره) اقسام توحید را به توحید افعالی، صفاتی، ذاتی تقسیم نموده، و قسم چهارم را تسبیح (تنزیه از توحیدات سه گانه) نامیده است. بوعلی صفات الهی را به صفات سلبیه و اضافیه ارجاع می‌دهد، لیکن، امام(ره) صفات الهی را به دو قسم ذاتی و فعلی تقسیم نموده است و ارجاع صفت به سلبیه و اضافیه نمی‌پذیرد. محورهای اصلی آراء هر دو صاحب نظر متاله در این زمینه عبارت است از نفی ترکیب و نفی کثرت به انحاء مختلف و همچنین نفی هر گونه ندّ، شریک و ضدّ برای حق تعالی است. در بخش امهات سبعه ابن‌سینا علم الهی در مرتبه ذات را علمی حضوری و علم او به موجودات را از طریق علم به اسباب و علل و صور مرتسمه آنها دانسته است و در باب صفات دیگرنظیر سمع، بصر، حیات، اراده، قدرت و تکلم نیز به نوعی به علم الهی ارجاع داده است اما امام(ره) ارجاع صفات به علم را قابل قبول نمی‌داند و بر این عقیده است که هر صفتی حیثیتی جداگانه دارد تنها در مقام ذات همگی عین یکدیگر و عین ذات الهی هستند. امام(ره) به پیروی از حکمت متعالیه علم الهی را -خواه در مرتبه ذات و یا در مرتبه مخلوقات - علمی حضوری و به نحو اجمال در عین کشف تفصیلی می‌داند.
بررسی تطبیقی عصمت انبیاء (ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر مهدوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیاء - علیهم السّلام- از جمله مسائل مهمّ و مطرح در ادیان الهی است، و در دین اسلام، وام‌دار قرآن کریم و سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمّه‌ی اطهار (ع) می‌باشد. عصمت، یک نیروی درونی یا به عبارت دیگر ملکه‌ی نفسانی است که انسان را از اشتباه و گناه حفظ می‌کند، با وجود این‌که بر آن قدرت دارد.شیخ مفید و علّامه طباطبایی از جمله کسانی هستند، که در مسئله‌ی عصمت پیامبران صاحب‌نظرند، و در تألیفات متعدّد خود از جنبه‌های مختلف این موضوع بحث نموده‌اند، از جمله این‌که عصمت چگونه ماهیتی دارد؟ انبیاء (ع) در چه مواردی معصوم‌اند؟ دلیل ضرورت عصمت برای ایشان چیست؟ و با وجود عصمت، تکلیف اختیار شخص معصوم چه می‌شود؟ که با بررسی و تحلیل سخنان شیخ مفید و علّامه طباطبایی در بحث عصمت انبیاء، به این نتیجه رسیدیم که ایشان وجوب عصمت را برای پیامبر یک ضرورت عقلی می‌دانند و البته دلایل عقلی و نقلی هم بر اثبات این ضرورت می‌آورند. عصمت از نظر مرحوم شیخ مفید، لطف و موهبتی الهی است، که شامل حال مکلَّف مى‌شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مى‌دارد، با این که آن شخص قادر به انجام آن‌ دو است. و علّامه طباطبایی (ره) عصمت را نوعی علم خاصّ عنوان می‌کند که اثرش قطعی و تخلّف ناپذیر است و صاحب آن را به طور دائم از خطا و اشتباه حفظ می‌کند. هر دوی ایشان، اختیار را از ویژگی‌های عصمت برمی‌شمارند و قائلند که عصمت مستلزم تکلیف است و اختیار لازمه‌ی تکلیف. و این چنین، سازگاری میان عصمت و اختیار را تبیین می‌کنند.آن‌ها هم‌چنین قلمرویی برای عصمت انبیاء ذکر کرده و عصمت آن حضرات را در این مراحل به اثبات رسانده‌اند. که به طور کلّی مرحوم شیخ مفید (ره) پیامبر اسلام، حضرت محمّد (ص) را مطلقاً معصوم دانسته، امّا سایر انبیاء ممکن است قبل از نبوّتشان، صغیره‌‌ی سهوی که مایه‌ی بی‌اعتباری مرتکب آن نشود، انجام داده باشند. و علّامه طباطبایی (ره) تمامی انبیاء را مطلقاً معصوم می‌داند.
صدرالمتألهین شیرازی و نحوه فاعلیت حق تعالی در نظام آفرینش: رابطه خدا با جهان از نظر صدرای شیرازی
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر ناظر به بررسی دو نظریه فاعلیت بالقصد و فاعلیت بالتجلی است که به ترتیب از سوی متکلمان، عرفا و صدرای شیرازی پیرامون رابطه خدا با جهان مطرح شده است. رویکرد اصلی مطالب آن تبیین نظریه فاعلیت بالتجلی صدراست، و این موضوع به دنبال نقد آرای متکلمان توسط ملاصدرا و با محوریت مباحث زیر به بحث نهاده می شود: 1- طریقه و شیوه استدلال صدرا برای حل پارادوکس نفی غرض در فعل باری از یک سو و اثبات غرض در افعال او از سوی دیگر. 2- راه حل صدرا برای رفع اشکال موجبیت و الزام در فعل باری، یعنی توهمی که از ناحیه متکلمان به وجود آمده، و تأکید او بر دو عنصر علمیت و رضامندی در نظریه فاعلیت ایجادی و سرانجام اثبات قدرت و اختیار مطلق باری تعالی. 3- تبیین صدرا از نظریه مقصود بالذات و غایة الغایات بودن حق تعالی در نظام هستی. 4- بیان ادله و مبانی صدرا در نظریه فاعلیت بالتجلی و ذکر نسبت آن با آرای عرفا.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
نحوه فاعلیت حق تعالی از منظر ابن سینا
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقالۀ حاضر غایتمندی نظام آفرینش را از دیدگاه ابن سینا بررسی کرده و می کوشد تا مبانی نظریه فاعلیت بالعنایه سینوی را در دستگاه فلسفی او ریشه یابی کند. از نظر ابن سینا متکلمان غرض و هدف فعل خدا را در چیزی بیرون از ذات باری تعالی جستجو می نمایند. و رمز عدم توفیق در استدلالشان نیز همین است، در فلسفه ابن سینا فعل باری قابل تعلیل به اموری از قبیل "چرا" و "به چه علت" نمی باشد زیرا فعل او مقتضای ذات اوست و نه برای انگیزه ای که او ر ا به سوی فعل برانگیزد، بر خلاف افعال بشری که چنین است. اما مشابهت میان گفتۀ ابن سینا و اشاعره ظاهری است و تفاوت بین آن دو در این مقاله نمایانده شده است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 100
تأثیر دعا در نظام آفرینش از منظر سه فیلسوف (ابن‌‌سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی)
نویسنده:
علی محمد ساجدی، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
دعا و نیایش وسیله‌ی اظهار عجز و نیاز بنده به خالق و زیباترین جلوه‌ی سرسپردگی و عبودیت در آستان قدس ربوبی است. ابعاد معنوی دعا متفکران را از تحلیل و بررسی‌های نظری بی‌نیاز نساخته است؛ بلکه در خصوص رابطه‌ی آن با قضا و قدر الاهی، نظام علی و معلولی، علم و اراده‌ی خدا و این‌که آیا تأثیر دعا سبب انفعال در ذات خدا می‌گردد یا نه، فیلسوفان اسلامی را به تأمل فراخوانده است. در این جستار، از نگاه سه فیلسوف نام‌برده در عنوان مقاله، به نکات ذیل دست‌ یافتیم: اولاً دعا خود بخشی از قضا و قدر الاهی در نظام اسباب و مسببات بوده، به‌منزله‌ی وسائط و اسبابی است که سبب وصول داعی به مقصد می‌گردد. ثانیاً فعل انسان با همه‌ی ویژگی‌هایش، ازجمله اختیاری بودنش، معلوم و مراد حق‌تعالی بوده، نقش‌آفرینی عوامل معنوی در تعیین سرنوشت بشر در همین راستا ارزیابی می‌گردد. ثالثاً لازمه‌ی پذیرش دعای بنده انفعال در ذات و علم معبود نیست؛ زیرا به اعتقاد ابن‌سینا، مؤثر حقیقی در امر دعا، اعم از حال تضرع و نیاز بنده و نیز آثار آن، تنها همان مبدأ نخستین است. دعا معلول ذات حق‌تعالی است و عالی از دانی منفعل نمی‌شود؛ اما به اعتقاد ملاصدرا، این نفوس سماوی هستند که از احوال زمینیان تأثیر پذیرفته و دچار انفعال می‌گردند، نه ذات یا اراده‌ی حق‌تعالی. سرانجام، به اعتقاد علامه طباطبایی، علم خدای تعالی به موجودات و رویدادهای جهان، مطابق وجود نفس الامری آن‌هاست و علم خداوند علم فعلی است که منشأ صدور موجودات است. از آن‌جا که علم خداوند با ذات او یکی است، دعا مستلزم انفعال در ذات و علم حق‌تعالی نیست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 61