آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 61
نقد و بررسی پلورالیسم دینی در عرفان اسلامی (با تکیه بر آراء ابن عربی و مولوی)
نویسنده:
هاجر اویش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهنقد و بررسی پلورالیسم دینی در عرفان اسلامی (با تکیه بر آراء ابن‌عربی و مولوی) به کوشش هاجر آویشپلورالیسم دینی، یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه‌ی دین و کلام جدید بوده و راهی است برای تبیین تنوع و تکثر ادیان وحیانی و غیر وحیانی. این نظریه بر آن است که تمامی ادعاهای ادیان مختلف، می‌توانند به وجهی درست باشند. مدافعان این نظریه، برای اثبات مدعای خود به سخنان و آراء عارفان مسلمانی چون ابن‌عربی و مولوی، متوسل شده‌اند. بدین جهت بر خود لازم دانستیم تا به نقد و بررسی این نظریه در مکتب عرفانی ابن‌عربی و مولوی بپردازیم.این رساله، یک تحقیق کتابخانه‌ای با روش توصیفی ـ تحلیلی است، و هدف آن نقد و بررسی نظریه‌ی پلورالیسم دینی در آراء عرفانیِ ابن‌عربی و مولوی می‌باشد. بدین منظور؛ ابتدا مبانیِ نظریه پلورالیسم دینی، در آراء و سخنان ابن‌عربی و مولوی بررسی شده و سپس بحث حقانیت ادیان گوناگون در آراء این دو عارف مورد بحث قرار گرفته و نظر نهایی آنان درخصوص حقانیت دین اسلام بررسی شده است، همچنین به بحث نجات و رستگاری پیروان ادیان مختلف پرداخته شده است. در نهایت این نتیجه به دست آمده است که آراء عارفان مسلمان، علی‌رغم داشتن مضامین کثرت‌گرایانه، تفاوت اساسی با آن دارد. ابن‌عربی و مولوی، با وجود این‌که عقیده دارند که در همه ادیان حقایقی یافت می‌شود و نمی‌توان همگی آنان را باطل محض دانست، اما از سوی دیگر معتقدند که دین اسلام دارای بیشترین و کامل‌ترین حقیقت می‌باشد. در واقع، ایشان بر اساس مکتب وحدت وجودی خویش، حقیقت را مشکک و دارای درجات مختلف دانسته‌اند که بالاترین درجه‌ی آن در دین اسلام یافت می‌شود. و نیز معتقدند که هر دینی به هر اندازه‌ که از حق برخوردار است، به همان میزان قابلیت نجات پیروان خود را دارد. واژگان کلیدی: پلورالیسم دینی، عرفان، وحدت وجود، تجربه عرفانی، رستگاری، ابن‌عربی، مولوی.
بررسی رابطه عالم ذربا مُثل افلاطونی از منظر صدرالمتالهين
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بنابر آية 172 سورة اعراف ـ‌‌معروف به آية ميثاق‌‌ـ بشر قبل از حضور در عالم دنيا در موطني مجرد و بسيط و سراسر شهودي، شاهد حقايق نابي بوده است كه درپي اين شهود، اقرار به ربوبيت پروردگارخويش نموده است. ليكن پس از هبوط درعالم ناسوت و تعلق گرفتن به بدن وحجاب طبيعت، اين گوهر ناب را به فراموشخانة عالم دنيا سپرده است. نمود اين مطلب را ميتوان در آثار افلاطون ـ‌‌حكيم الهي يونان‌‌ـ در بحث از «مُثل» و «نظرية تذكر» يافت. سئوالي كه در اينجا مطرح است اينست كه آيا ميتوان ميان موطن ميثاق (عالم ذر) و مُثل افلاطوني ـ‌‌كه نقش مهمي در تبيين علم تفصيلي حق تعالي به ماسوي ايفا نموده است‌ـ وجه ارتباطي يافت يا نه؟ ‌تحقيق حاضر كه بشيوة توصيفي ـ تحليلي، ديدگاه ملاصدرا ـ ‌‌‌بنيانگذار حكمت متعاليه ـ را مورد مداقه و واكاوي قرار داده، در پي يافتن پاسخ ايشان به سؤال فوق است. طبق نظر او، نحوة حضور انسان در آن موطن، حضور نفس (روح) قبل از تعلقش به بدن در عالم عقول يا عالم علم الهي بوده، كه از وحدت عقلي برخوردار و داراي همة كثرات نفوس جزئي بنحو اجمال و بسيط در اين مرتبه از هستي خود ميباشد. ‌لذا بعقيدة ملاصدرا، عالم ذر، صقع ربوبي (عالم علم الهي) است و بر همين اساس نظرية تذكر را توجيه نموده و موطن ميثاق را همان مُثل افلاطوني ميداند. لازم به ذكر است كه ملاصدرا نظرية مُثل افلاطوني را ابتدا مبتني بر مباني فلسفي خود (بويژه سه اصل: اصالت، وحدت وتشكيك وجود) تبيين و استوار نموده، سپس آن را بعنوان مصداق عالم ذر با شرح و توضيحي كه در مقاله خواهد آمد، پذيرفته است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
تقریرهای مختلف ملاصدرا از توحید افعالی و لوازم آن
نویسنده:
حسن خسروانی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله توحید افعالی یکی از مسائل مهم در حوزه افعال الهی است که همواره ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است؛ در این میان از امامیه و اشاعره به عنوان طرفداران توحید افعالی و از معتزله و قدریه به عنوان مخالفان توحید افعالی یاد شده است. بر این اساس ملاصدرا نیز به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان مسلمان، طرفدار توحید افعالی دانسته شده است. نگارنده در این پژوهش با جستجو در آثار ملاصدرا، به این نتیجه رسیده است که توحید افعالی در اندیشه ملاصدرا تقریرهای متعددی دارد و تلاش کرده است تا تقریرهای متعدد وی را جمع‌بندی کرده و نشان دهد که خداوند به عنوان مرتبه عالی هستی، در عین بساطت، واجد کمالات همه اشیاء و امور است و همه چیز از جمله افعال اختیاری انسان را در بر می گیرد. ملاصدرا بر اساس رابطه علیت ثابت کرد، که علل متوسطه چون خودشان معلول خدای متعال هستند هیچگونه استقلالی ندارند و اساساً افاضه وجود بمعنای دقیق کلمه مختص به خدای متعال می باشد و سایر علتها بمنزله مجاری فیض هستند که با اختلاف مراتبی دارند نقش وسایط را بین سرچشمه اصلی وجود و دیگر مخلوقات ایفا می کنند. بنابراین معنای عبارت معروف «لا موثر فی الوجود الاّ الله» این خواهد بود که تأثیر استقلالی و افاضه وجود مخصوص به خدای متعال است. وی با استناد به آیات و روایات اهل بیت(علیهم السلام) توانست با تحلیل عقلی، فلسفی،کلامی و عرفانی اثبات کند که واجب تعالی علت همه موجودات و به اصطلاح «علهالعلل» است، و همگی علتها و معلولها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچگونه استقلالی ندارند از این رو خالیقیت حقیقی و استقلالی منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شوون خودشان و در همه احوال و زمانها نیازمند به وی می باشند و محال است که موجودی در یکی از شوون هستی اش بی نیاز از وی گردد و بتواند مستقلاً کاری انجام دهد و حتی افعال اختیاری انسان به اذن و مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی انجام می شود.
فاعلیت حق تعالی در علم کلام و فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
ملاک حقیقت از دیدگاه چالز پیرس و ویلیام جیمز و نقد آن با تکیه بر آراء ملاصدرا و استاد مطهری
نویسنده:
محسن مردانی، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش اصلی در تحقیق حاضر، چیستی و چگونگی «حقیقت» از دیدگاه دو تن از بزرگ ترین فلاسفه مشرب پراگماتیسم، چارلز پیرس و ویلیام جیمز است. به طور خلاصه مدعای اصلی پیرس و ویلیام جیمز در باب معرفت شناسی عبارت است از: ردگیری پیامدهای عملی در مقام شناخت و اصالت دادن به مصلحت عملی به جای تطبیق مفاهیم ذهنی با امر واقع (واقعیت خارجی یا نفس الامر) و تعیین ملاک صدق آن. ایشان معتقدند که تفاوت و تشابه میان تصورات و مفاهیم ذهنی در ساحت ذهن تعیین نمی شود، بلکه در ساحت تجربیات ملموس و عملی است که آشکار می گردد. هم چنین، جیمز بر آن است که توجه بشر به مابعدالطبیعه و توسل او به امور ماورایی فقط جهت کسب آرامش روانی است و نه برای فهم حقیقت و دست یابی به مناط شناخت. ملاصدرا و استاد مطهری در مقام نقد این آراء رویکرد مذکور در باب شناخت را مقبول ندانسته، و برآنند که این رویکرد لوازم فاسدی به دنبال دارد که فهرست اجمالی آن به شرح ذیل است: بی معنا شدن مفاهیم نظری، نسبیت گرایی در شناخت و کسب حقیقت، از بین رفتن حسن و قبح عقلی، لزوم پلورالیسم در مسائل عقیدتی و اندیشه های بنیادین و نظیر آن.
صفحات :
از صفحه 149 تا 179
رابطه خدا با نظام هستی از دیدگاه حکیم سهروردی
نویسنده:
ساجدی علی محمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
حرکت از دیدگاه ملاصدرا دکارت و دکارتی‌ها
نویسنده:
زهرا جاودانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر باز فیلسوفان و متفکران، حرکت وتبیین ماهیت آن را معضل بزرگی یافته بودند و به خوبی دریافته بودند که دگرگونی صفتی مثل صفات دیگر نیست. حرکت چگونه صفتی است و در کجا واقع می شود؟ وبر شیئی که دستخوش تغییر وحرکت می شود چه می گذرد؟ آیا تمام هستی اش دستخوش تحول می شود یا تنها ظاهرش عوض شده و باطنش باقی می ماند؟ در همان زمانی که دکارت در غرب راه جدیدی در علم به روی دنیا باز می کرد. و در شرق نهصد سال بود که فلسفه ارسطو حکمرانی می کرد و بنیان فلسفه مشاء که روی استدلالات عقلی قرار داشت مانند کوه پا بر جابود . صدرالمتالهین در حقیقت هستی دقیق شد، تا توانست خود را به معنای عالم نزدیک سازد. و برخلاف ارسطو اظهار داشت که: جوهر عالم طبیعت ، دائما در حرکت وتغییر وتجدد است و این حرکت لازمه ذات جوهر این عالم است و هرگز از آن منفک نمی شود. در همین زمان بود که دکارت با کنار گذاشتن سنت مدرسی ، طبیعیاتی مکانیکی بنا کرد که در آن جهان بر اساس بعد و حرکت ساخته شده است. ماشینی که خالق آن روزی با تلنگری آن را به حرکت در آورده است.و تاامروز مطابق قوانین طبیعت بی وقفه در حال حرکت است .بعد از او اسپینوزاقوانین مکانیکی دکارت را می پذیرد اما آن را کافی نمی داند. و دیدگاه خاص او درباب جوهر او را معتقد می سازد که همه چیز در خدا زندگی و حرکت می کند. اما از نظر لایب نیتس جهان آن نوع دستگاه ماشینی نیست که دکارت فکر می کند . بلکه بر اساس آموزه منادها همه چیز در جهان نیرو، حیات ، نفس، فکر و شوق است. در تحقیق حاضر طی چهارفصل و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه موضوع حرکت و مباحث مربوط به آن یعنی جوهر ، جسم و زمان در فلسفه ملاصدرا و فلسفه دکارت و دکارتی ها پرداخته شده استو خواهیم دید که دیدگاه اصالت وجودی ملاصدرا در باب حرکت در مقایسه با دیدگاه مکانیکی دکارت تصویر کامل تری از حرکت را به نمایش می گذارد.
فرشته شناسی سهروردی
نویسنده:
حامده خادم جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرشته شناسی تحت عنوان «نظریه امشاسپندان» نخست در اوستای کهن یاد شده است که در طی قرون و به مرور اعصار و دهور و در اماکن مختلف به صور متعدد جلوه گر گردیده است. در سرزمین یونان و در مکتب فلسفی افلاطون در شکل «ارباب انواع» یا «المثل الالهیه افلاطونیه» درآمده؛ فلسفه مشاء به عنوان «عقول کلیه عشره» پذیرفته شده و در حکمه الاشراق، «الانوار اسفهبدیه» نام گذاری گردیده است. که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار می گیرد. از مطالب اساسی این رساله، ادله اثبات فرشته می باشد که عبارتند از: قاعده امکان اشرف، جواز صدور بسیط از مرکب، قاعده الواحد و اثبات ارباب اصنام. نقش فرشتگان از نظر شیخ اشراق، واسطه گری آنها بین نور الانوار و انسان هاست. وی در راستای تبیین نقش دوگانه فرشتگان به عنوان موجوداتی بین عالم نور و عالم ظلمت، در داستان های رمزی خود، به واژه رمزگونه شیخ، مرشد یا پیر اشاره می کند که بسیاری، حقیقت آن را به «فرشته» تفسیر و تعبیر نموده اند. از دیگر مطالب مهم مذکور در این پایان نامه، تبیین اساسی بودن اعتقاد به همانندی عقل فعال (عقل دهم) با فرشته وحی است که در این رهگذر اثبات می شود که اگر این همانندی در کار نبود هیچگونه «حکمت نبوی» حدوث نمی یافت و مذهب نمی توانست با عرفان، عشق، فلسفه و نیز با تمثیل های عرفانی شعرا هیچگونه پیوندی داشته باشد حقیقت چهره ای دوگانه می یافت و ایمان و دانش، الهیات و فلسفه از هم جدا می شدند.
بررسی و نقد برداشت‌های مختلف از أصالت وجود و ادله اثبات آنها از منظر ملاصدرا
نویسنده:
غلامرضا بنان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
أصالت وجود به عنوان کلیدی ترین رکن حکمت متعالیه به شمار می آید. از زمان ملاصدرا تا کنون تفاسیر متعددی از این أصل رکین فلسفی به عمل آمده است، بعضی از این تفاسیر به گونه ئیست که با هدف أصلی مبتکر نظریه أصالت وجود یعنی صدرالمتألهین هم خوانی ندارد. ما در این نوشتار سعی نموده ایم این تفاسیر را با مراجعه به آثار متعدد ملاصدرا از منظر ایشان بررسی نموده و تفسیر صحیح را که در آن، أصالت به معنای صرف موجودیت و تحقق خارجی داشتن و إعتباریت به معنای عدم تحقق حقیقی داشتناست را، از تفسیر غیر صحیح باز شناسیم.در این نوشتار تفسیر استاد فیاضی که ایشان در آن، مدعی تحقق حقیقی ماهیت در خارج است و تفسیر استاد مصباح از أصالت وجود که ایشان در آن، أصالت را به معنای صدق حقیقی مفهوم بر مصداق خارجی می داند، مورد بررسی و نقد قرار گرفته و بیان شده که این تفاسیر مطابق با نظر ملاصدرا نیست.همچنین در این نوشتار عمده ترین دلایل مخالفین أصالت وجود همچون شیخ اشراق که اشکال اساسی ایشان خلط بین مفهوم ومصداق است و سید عبدالأعلی سبزواری که سعی دارد أصالت وجود را تنها به کمک آیات و روایاتی که تصریحی در مدعای ایشان ندارد اثبات نماید، به بوته نقد کشیده شده و بدانها پاسخ داده شده است.
علم‌النفس و رابطه‌ی آن با خداشناسی از دیدگاه حکمت متعالیه (ملاصدرا) و مکتب اسماعیلیه (ناصرخسرو)
نویسنده:
فاطمه افضلی شمس‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از سوالات اساسی بشر از ابتدای آفرینش این بوده است که "من کیستم؟". یافتن پاسخی برای این سوال می تواند راهگشای بسیاری از ابهامات و مشکلات بشری باشد. علم النفس و خودشناسی یکی از توصیه های موکد دین مبین اسلام است و بنابر گفته ی بزرگان دین، معرفت نفس رهنمون معرفت رب است و یکی از راه های خداشناسی به حساب می آید.برای یافتن رابطه ای بین خودشناسی و خداشناسی، باید مسیری را طی نمود. مرحله ی اول در این راه شناخت نفس ناطقه ی انسان، یافتن چگونگی رابطه ی قوای نفس با آن، درک چگونگی رابطه ی نفس با بدن و به طور کلی شناخت ذات، صفات و افعال است. در مرحله ی دوم، شناخت ذات، صفات و افعال باری تعالی در حد وسع و سعه ی وجودی فرد مطرح می شود. مرحله ی آخر که می توان آن را حساس ترین مرحله دانست عبارت است از مقایسه ی نفس ناطقه با حق تعالی. در این بخش با توجه به تشابهاتی که بین نفس و خداوند یافته ایم، و با تاکید بر این نکته که خداوند مثل ندارد ولی مثال دارد، به این نتیجه می رسیم که انسان با شناخت خود می تواند خالق و رب خود را بشناسد و سیر الی الله داشته باشد. در پژوهش حاضر، مراحل رسیدن از خودشناسی به خداشناسی را به صورت تطبیقی، بین حکیم ناصرخسرو و صدرالمتالهین به عنوان نمایندگان مکتب اسماعیلیه و حکمت متعالیه پی می گیریم و مشاهده می کنیم که این دو حکیم نیز بر رابطه بین معرفت نفس و معرفت رب تاکید دارند و خودشناسی را یکی از متقن ترین و نزدیک ترین راه های خداشناسی می دانند
  • تعداد رکورد ها : 61