آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 98
بررسی و تحلیل اصالت فلسفه اسلامی پیرامون مساله رابطه خدا با جهان (با تاکید بر فلسفه ابن‌سینا)
نویسنده:
یدالله رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی و نقد نظر دیوید هیوم در باب مسئله شر
نویسنده:
مختار مومنی، عبدالرسول کشفی، احمد بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: مسأله ¬شر از موضوعات مهم، و شاید مهمترین موضوع، در مباحث فلسفه دین است. این مساله تا قبل از دیویدهیوم صورتبندی و جهت¬گیری چندان دقیقی نداشت. به همین دلیل رویهمرفته پاسخهای خداباوران به آن کلّی بوده است. هیوم نخستین فیلسوفی است که مسأله شر را به شکل دقیق و با جهت¬گیری مشخّصی بیان کرد و از این طریق آغازگر بحثهای جدّی و جدیدی در فلسفه دین شد. به نظر او مسأله شر به دو صورت است: 1.مسأله منطقی¬شر، که براساس آن میان گزاره مربوط به وجود شر و گزاره¬های مربوط به برخی صفات(مطلق) خداوند نوعی ناسازگاری منطقی است 2.مسأله قرینه¬ای¬شر، که می¬گوید باور به وجود خداوند عقلانی نیست. هیوم با نقد پاسخهای ادیان وحیانی و طبیعی به مسأله شر این دو نوع مسأله را تبیین می¬نماید. باتوجه به آرای علامه طباطبایی و الوین پلانتینگا می¬توانیم نظر هیوم در مورد مسأله شر را در سه بخش نقد کنیم: 1.نقد پیش¬فرضهای هیوم در این مسأله باتوجه به نظر علامه طباطبایی 2.نقد مسأله منطقی شر براساس نظر پلانتینگا(دفاع اختیارگرایانه) و یکی از نتایج مهم آن یعنی ردّ نظریه عدل الهی باتوجه به آرای فلسفی و دینی علامه طباطبایی 3.نقد دوبخش مسأله ¬قرینه¬ای¬شر. نخست، بررسی اشکال هیوم در مورد استنتاج علّی با توجه به نظر علامه¬طباطبایی و سپس نقد نتیجه آن یعنی نامعقول شمردن باور به وجود خداوند باتوجه به نظر پلانتینگا. ما در این رساله می¬کوشیم با تحلیل مفاهیم بنیادین در مسأله شر و بررسی دقیق نظر هیوم، آن را در این سه بخش به چالش بگیریم. واژگان کلیدی: هیوم، علامه طباطبایی، پلانتینگا، شر، مسأله شر، مسأله منطقی شر، مسأله قرینه ای شر، دین وحیانی، دئیسم، استنتاج علّی، عدل الهی، دفاع اختیارگرایانه.
بررسی تطبیقی دیدگاه های معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی و رنه دکارت درباب ادراک حسّی
نویسنده:
احمد اله یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم
جمال الاهی در اندیشه‌های عرفانی مولانا
نویسنده:
سیدسامره هاشمی تروجنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
نظر به اوصاف باری تعالی از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
طاهره اشراقی، احد فرامرز قراملکی، عبدالرسول کشفی، نادیا مفتونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مباحث مهم فلسفه دین است. دانشمندان از یونان باستان تا امروز رویکردهای «اوصاف الهی» گوناگونی به این مبحث دارند. رویکرد و رهآورد مولوی در اوصاف الهی موضوع این رساله است. با تحلیل محتوایی ابیات مثنوی و با استفاده از تحلیل مفهومی و تحلیل گزارهای و نیز شرح مثنوی با مثنوی، 041 تعبیرِ دال بر اوصاف خدا را بدستآوردهایم. این 041 تعبیر، گستر? نسبتاً وسیعی از اوصاف خداوند است. مولانا بر مبنای مشیِ عرفانی خود، تعابیرِ کنایهایِ بسیاری را به خداوند نسبت میدهد. این بدین معناست که وی قائل به توقیفی بودن صفات الهی نیست. در میان این جدول اوصاف، سه صفت کرم، رحمت و لطف به نحو قابل توجّهی بیش از اوصاف دیگر تکرار شدهاند. در واقع خدای مولوی گرچه دارای صفات بیشماری است امّا صفات محوری وی این سه وصف است که تحلیل دیگر صفات خداوند نیز باید با توجّه به این صفات صورت بگیرد. البته با تحلیل مفهومی این سه صفت، میتوان گفت که این صفات، تجّلی و ظهور یک صفت مادرند که شاید آن صفت مادر، صفت عشق باشد. مولوی، سبق رحمت گشت غالب بر غضب/ ای بدیع « ، رحمت الهی بسیار بیشتر از غضب او به میان میآورد و لذا تصویر خدا در مثنوی خدایی است زیبا، بسیار مهربان و دوستداشتنی که در » افعال و نیکوکار رب مقابل خدای قهر و غضب زُهّاد قرار دارد. مولانا دربار? مسأله اوصاف الهی نیز مانند دیگر مسائل تنها به جنب? نظری اکتفا نکرده و رویکرد عملی و کاربردی اوصاف را وجه? همت خویش قرار دادهاست. وی اوصاف الهی را مؤثر در اخلاق و رفتار انسانها میداند و نظری? اخلاقی خود را بر پای? اوصاف الهی بنا مینهد. به عنوان مثال، رحمت الهی مبنای رفتار ارتباطی بین شخصی)مهربان بودن با دیگران میگردد.
بررسی برخی دیدگاه ها در باب آموزه فدیه
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، سیاووش اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
بر مبنای «آموزه فدیه»، مسیح (ع) با تحمل رنج های بسیار و مرگی سخت، سبب شد که خداوند گناهان بشر را ببخشاید و از عذاب نوع انسان چشم پوشی کند. در باب این آموزه نظریات گوناگونی ارائه شده است که مهمترین آنها عبارتند از: «نظریه غرامت»، «نظریه نمونه اخلاقی» و «نظریه جبران». این مقاله می کوشد ضمن معرفی این نظریه ها، به چالش های بر سر راه هر یک از آنها و نیز پاسخ های به این چالش ها بپردازد. در این راستا، پاسخ های توماس آکویناس، فیلیپ کویین و ریچارد سوین برن را بررسی می کند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که اصل آموزه فدیه منطقا قابل دفاع نیست و هر یک از راهکارها برای برون رفت از چالشها، خود موجب بروز چالش ها و تعارضات جدیدی می شود. در عین حال، می توان گفت دیدگاه سویین برن از بقیه دیدگاه های موجود کم چالش تر است؛ هرچند این دیدگاه نیز پرسش های مهمی را بی پاسخ می گذارد.
صفحات :
از صفحه 17 تا 34
جایگاه «دل» در معرفت شناسی دینی پاسکال
نویسنده:
عبدالرسول کشفی ,سیاووش اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
پاسکال، در باب نظریه های توجیه معرفت شناختی، حامی «نظریه مبناگروی» است. از منظر او، باورهای پایه بر سه قسم اند: باورهای پایه تجربی، باورهای پایه ریاضی، و باورهای پایه دینی. پاسکال، توجیه باورهای پایه تجربی را از طریق «تجربه»، و توجیه دو قسم ریاضی و دینی را از طریق منبعی موسوم به «دل» می داند. این مقاله می کوشد با واکاوی آثار پاسکال، جایگاه «دل» را در اندیشه پاسکال، در مقام توجیه باورهای پایه ریاضی و دینی، به خصوص باورهای دینی، نشان دهد، و بدین وسیله، تقریری روشن از معرفت شناسی او ارایه کند. همچنین می کوشد تا معلوم سازد از منظر پاسکال، تفاوت دل با عقل چیست، و چرا پاسکال در نظام معرفت شناسی خود، دل را به جای عقل به کار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 170
تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد
نویسنده:
رضا اکبری، عبدالرسول کشفی، نسرین سراجی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر چند غزالی در کتاب تهافت ­الفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 90
تعین گرایی و فاعلیت الهی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد فقیه، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چگونگی دخالت خداوند در جهانِ طبیعت از مسایل دیرین و مهم در حوزۀ کلام و فلسفۀ دین به شمار می‌رود که تلاش برای حلِّ آن به عرضۀ نظرات گوناگون و بعضاً متضادی منتهی شده که در بازۀ وسیعی از جبر گرفته تا تفویض گسترده شده‌اند. این نوشتار با به کارگیری معیاری جدید به منظور تفکیک افعال گوناگون الهی در جهان خلقت، به معرفی و ارزیابی رویکرد علّامه طباطبایی - به عنوان فیلسوفی تعیّن‌گرا -در قبال این موضوع پرداخته و کوشیده است تا با بازنگری در اصل سنخیّت علّی،‌ زمینۀ عرضۀ راه‌کارهایی را در هر دو قالب تعیّن‌گرایانه و ناتعیّن‌گرایانه، به منظور برون‌رفت از تنگناهای فکری حاکم فراهم نماید. مقاله نشان می‌دهد که در چارچوب دیدگاه تعیّن‌گرایانه، بایستی از طریق توسعۀ مفهوم سنخیّت علّی،‌ تأثیر امر مجرّد در جهان مادّی را به نحو مباشر صحیح دانست و در چارچوبِ دیدگاه ناتعین‌گرایانه نیز با تکیه بر اصلِ ضرورتِ علی و برداشتی خاص از اصل سنخیت می‌توان از دخالت علل غیر مادی به منظور تحقق بخشیدن به یکی از احتمالات ممکن دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 98