آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی انتقادی نظریه تجربه باورساز ویلیام آلستون با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی کمال‌آبادی استاد راهنما: حسن عبدی استاد مشاور: محسن قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله رویکردهای جدیدی که در بحث معرفت‌شناسی باور دینی مطرح شده است، «تجربه باورساز» ویلیام آلستون است. راهکاری که آلستون ارائه می‌دهد، مسیری برای ایجاد اعتمادپذیری و معقولیت باورهای دینی است. این باورها توسط تجربه‌های عرفانی و دینی برای انسان شکل می‌گیرد. مسئله‌ی اصلی این نظریه چگونگی بهره بردن از تجربه‌های درونی به عنوان یک منبع مهم معرفتی است. در این رابطه آلستون به این مهم می‌پردازد که به چه صورتی این تجربه‌ها منجر به تعمیق و تثبیت بنیان باورهای دینی و خصوصا معرفت‌هایی که در ادراک انسان از خداوند شکل می‌گیرد، خواهد شد. در این رویکرد او به دنبال توجیه باورهای دینی و ثمرات الهیاتی، به وسیله‌ی ادراکات عرفانی و تجربه دینی است. در سوی دیگر علامه طباطبایی با توجه به سنت حکمت اسلامی و دقت‌هایی که در زمینه مباحث معرفت‌شناختیِ تجربه‌های درونی و شهود شده است، دارای نگاهی منسجم و دقیق در این زمینه هستند که تحت عنوان علم حضوری به آن توجه و تاکید شده است. در این تحقیق به وجوه تشابه و تفاوت این دو نظریه رویکرد توجه شده‌است. از جنبه‌های مشابهت در این دو دیدگاه، توجه به ساحت ادراکات باطنی و معرفت‌های شهودی است و از جمله وجوه تفاوت‌شان، تفاوت در تبیین تجربه‌هایی که متعلق آن خداوند است. همچنین وجود تفاوت در اساسی در استفاده از تجربه‌های درونی در هر دو دیدگاه به نظر می‌رسد. با تحلیل و تبیین نظریه «تجربه باورساز» پیداست که علاوه بر نکات بدیع و مثبتی که دارد، دچار اشکالاتی نیز می‌باشد که آن‌ها را با در نظر داشتن دیدگاه‌ علامه طباطبایی و حکماء، به بررسی انتقادی آن پرداخته شده است.
بررسی شخص انگاری خداوند از منظر علامه طباطبائی و شاگردان
نویسنده:
پدیدآور: محمد باقر دهقان کلور ؛ استاد راهنما: یارعلی کردفیروزجایی ؛ استاد مشاور: حسن عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شخص‌انگاری خداوند یکی از مباحث نسبتا جدید الهیات غربی است که در فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه واقع نشده است. در مبحث شخص انگاری خداوند پرسش اصلی آن است که به چه معنا می‌توان خداوند را شخص دانست؟ منظور از این سوال آن است که آیا خداوند ویژگی یا مجموعه‌ای از ویژگی‌هایی را دارد که بتوان بر اساس آنها او را به مثابه یک شخص قلمداد نمود؟ آیا از منظر آیات و روایات و همچنین حکمت متعالیه، می‌توان شخص انگاری خداوند را اثبات نمود؟ این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده می کند و ابتدا با بیان اینکه، حقیقت تشخص یک حقیقت و وصف بسیط و ممتاز در عداد سایر اوصاف نیست، نشان داده خواهد شد که تشخّص، وصفی مرکب گونه و مجموعه ای از اوصاف مختلف می‌باشد که جمع آن سبب شکل گیری آثار جدید می شود، از اینرو حدود ده معیار ضروری برای شخص انگاری مطرح می‌شود که بر اساس آن می‌توان قضاوت نمود که آیا از منظر حکمت متعالیه با تقریر علامه طباطبائی و شاگردان ایشان و همچنین منابع دینی، خداوند موجودی متشخص است یا نه؟ بر اساس یافته های این پژوهش با شواهدی که از منابع دینی خواهیم آورد، شخص وار بودن خدای دین اسلام، اثبات می شود. وهمچنین با اثبات کمالی دانستن وصف تشخص و با مبانی فلسفی چون نامحدود بودن، صرف الشیء بودن، بساطت و قاعده «معطی شی، نمی‌تواند فاقد شی باشد» و همچنین مشترک معنوی بودن اوصاف مشترک میان انسان و خداوند، می‌توان این وصف کمالی را با تجرید نقائص برای خداوند اثبات نمود و همچنین شواهد مختلفی برای این موضوع از حکمت متعالیه آورد و به چالش‌های جدی شخص‌انگاری خداوند، از جمله مسئله «وحدت وجود» با تقریر دقیقی که از حکمای اسلامی بیان شده است، پاسخ گفت و در نهایت شخص وار بودن خداوند را از منظر حکمت متعالیه اثبات کرد.
بررسی انتقادی «ازخودبیگانگی فلسفی» از منظر یاسپرس با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن عبدی ، محسن قمی ، علی عطائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازخودبیگانگی یکی از مهمترین مسائل انسان‌شناختی عصر حاضر است که پژوهش دربارة آن نیازمند‌ فهم درست مبانی فلسفی و انسان‌شناختی آن است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی به بررسی انتقادی دیدگاه یاسپرس در زمینة ازخودبیگانگی فلسفی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد. پرسش اصلی تحقیق عبارت است از: از منظر علامه طباطبایی چه انتقادهایی بر آراء یاسپرس در باره ازخودبیگانگی فلسفی وارد است؟ بر اساس یافته‌های تحقیق، یاسپرس مهمترین قسم ازخودبیگانگی را ازخودبیگانگی فلسفی می‌داند که خاستگاه آن خلط میان آگاهی واقعی از وجود احاطی و آگاهی ساختگی از وجود احاطی است. در فرایند ازخودبیگانگی فلسفی انسان ازخودبیگانه با معرفت ساختگی از وجود احاطی به چیزی در ورای خود اشاره نکرده است تا با حرکت در آن افق‌ها به وجود مطلق برسد. به باور او «ایمان فلسفی» راه غلبه بر ازخودبیگانگی فلسفی است. بر اساس مبانی علامه طباطبایی، اولاً یاسپرس میان حقیقت وجود و حقیقت انسان خلط کرده است و این دو را یکی پنداشته است، ثانیاً دربارة توصیف حقیقت انسان، دچار تناقض‌گویی شده است، ثالثاً از تمایز نهادن میان ادراکات حقیقی و اعتباری ناتوان مانده است، رابعاً روش مورد استفاده او (: پدیدارشناسی) توان لازم برای تحلیل مسائل نفس را فاقد است. در مقابل، علامه طباطبایی خاستگاه ازخودبیگانگی را فراموشی عین الربط بودن خود می‌داند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 144
بررسی تطبیقی آرای فلسفی علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی در امور عامه
نویسنده:
اکبر اسدپور فلکدهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) از شمار فیلسوفان صدرایی است که علاوه بر تبیین آراء فلسفی صدرالمتألهین نظرات بدیعی را نیز در اندیشه‌های فلسفی اخذ کرده است. آیت الله مصباح یزدی از جمله شاگردان مرحوم علامه است که نقدهای گوناگونی بر آراء فلسفی ایشان ایراد کرده است. این تحقیق به بررسی تطبیقی آراء فلسفی این دو اندیشمند در امور عامه با روش تحلیلی- عقلی می پردازد. این دو فیلسوف در غالب مبانی حکمت متعالیه مثل یکدیگر می‌اندیشند. هر دو، وجود را اصیل دانسته، نظام تشکیکی وجود را پذیرفته، وجود معالیل را ربطی می‌دانند و از حرکت جوهری دفاع می‌کنند، لکن در برخی مسائل فلسفی با یکدیگر اختلاف دارند. در این تحقیق مطالب مورد اتفاق فقط گزارش شده و سی و پنج مسأله مورد اختلاف بررسی شده است. این تفاوت‌ها گاهی به این جهت است که دیدگاه این دو فیلسوف در مورد نحوه تحقق معقولات ثانی فلسفی متفاوت است. در برخی مسائل تسری احکام ذهن به خارج و عدم توجه به ضلع اعتباری علم منشأ اختلاف گردیده است. خطاهای روش تحقیقی نیز سهمی از اختلافات را برعهده دارد. عدم تحریر محل نزاع و شفاف نبودن برخی مفاهیم فلسفی از این موارد است.
بررسی شبهات جدید مبناگرایی اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
رضا باذلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبناگرایی کهن‌ترین دیدگاه درباره ساختار و شاکله توجیه به شمار می‌رود. اغلب حکمای مسلمان در دو حوزه تصورات و تصدیقات قائل به قرائت خاصی از مبناگرایی هستند. در مبناگرایی اسلامی، معارف چه تصوری و چه تصدیقی به دو قسم بدیهی و نظری تقسیم می‌شوند. معرفت‌های نظری مبتنی بر معرفت‌های بدیهی بوده، توسط آنها معلوم می‌گردند؛ اما معلومات بدیهی، بی‌نیاز از دیگر معلومات هستند. وجه تمایز مبناگرایی اسلامی با سایر قرائت‌های مبناگرایی، نخست در ویژگی معلومات پایه (بدیهی بودن) و دوم در کیفیت ابتنای نظریات بر بدیهیات است. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصورات از طریق تعریف و در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می‌گیرد. دیدگاه علامه طباطبایی در این مورد همانند دیگر فلاسفه مسلمان است؛ اما با این اختلاف که ایشان بدیهیات تصدیقی واقعی را منحصر در اولیات کرده‌اند. مبناگرایی به ویژه در این اواخر با سربرآوردن دیدگاه‌های رقیب، با چالش‌های جدیدی مواجه شده است. از جمله‌ی این چالش‌ها می‌توان به انکار باورهای پایه، نفی ویژگی خطاناپذیری باورهای پایه، استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی، شکاکیت درباره جهان خارج، عدم تکرار حد وسط در بدیهیات و ... اشاره کرد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا مبناگرایی اسلامی به خصوص با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی توان پاسخ‌گویی به شبهات جدید و دفع آن‌ها را دارد؟ روش تجزیه و تحلیل مطالب، روش عقلی و فلسفی و روش گرد‌آوری اطلاعات، روش کتابخانه‌ای است. نگارنده در حد بضاعت خویش، اشکالات مطرح شده را نقد و بررسی کرده و در پایان نتیجه گرفته است که بسیاری از این مناقشات بر اثر عدم درک صحیح مبناگرایی به ویژه مبناگرایی اسلامی وارده شده است. مبناگرایی اسلامی با تکیه بر فلسفه اسلامی از چنان ظرفیت و قابلیتی برخوردار است که شبهات مطرح شده به هیچ وجه یارای کنار گذاشتن و زیر سوال بردن آن را ندارند. بنابراین دیدگاه مبناگرایی به خصوص قرائت اندیشمندان مسلمان همچنان کامل‌ترین و بهترین نظریه‌ای است که در ساختار و شاکله توجیه ارائه شده است.
بررسی زبان قرآن از منظر علامه طباطبایی و شاگردان (مرتضی مطهر، عبدالله جوادی آملی، محمد تقی مصباح یزدی)
نویسنده:
عبدالعلی براتی سده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رسالت جهانی قرآن در هدایت بشر مستلزم به‌کارگیری زبانی است که بتواند با همه آن‌ها سخن بگوید. بنابراین چیستی زبان قرآن مسئله‌ای است که این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر « طبیعی و تعالی معانی» بودن زبان قرآن؛ و «اشتراک معنوی» بودن زبان دین (گزاره های الهیاتی)، تاکید دارد. نظریه‌های زبان دین و نظریه های زبان قرآن، در مبانی زبان‌شناسی قرآنی علامه و شاگردان، از جمله؛ الهی وقدسی بودن قرآن، معناداری و معرفت‌بخشی، جامعیت، جهانی، جاودانگی قرآن؛ مورد بررسی قرار گرفته است که نتیجه آن، دریافت مفهوم دقیق‌تری از زبان قرآن درکارساخت ارتباطی و دلالی واژگان، عبارت‌ها و جمله‌ها و نیز کل متن قرآن است. بر اساس یافته‌های این تحقیق، تفکیک عرصه زبان شناسی قرآن در دو اسلوب؛ «بیانی» و «دلالی» ، مورد تاکید است که بر این اساس پذیرش دو زبان یکی «زبان طبیعی» در اسلوب «بیانی» و دیگری، «زبانتعالی معانی» در اسلوب «دلالی» و معنایی قرآن از منظر علامه و شاگردان مورد انتظار است. واژه‌های کلیدی: زبان قرآن ؛ زبان دین؛ اشتراک معنوی؛ زبان طبیعی؛ زبان تعالی معانی؛ علامه طباطبایی؛ مرتضی مطهری؛ عبدالله جوادی آملی؛ محمدتقی مصباح یزدی.
بررسی انتقادی ناواقع گرایی دینی در کتاب دریای ایمان با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
حبیب‌الله پاکدامن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:در این رساله نا‌واقع‌گرایی‌های کتاب دریای ایمان با تأکید بر دیدگاه علام? طباطبایی(ره) مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. علامه(ره) بر فطری و بدیهی بودن واقعیت، تاکید دارد. از نگاه وی هستی منحصر در عالم ماده و منابع معرفت منحصر در حس و تجربه نیست. دیدگاه ایشان در مورد هستیِ امر الوهی، علم، مطابقت گزاره‌های دینی با واقع و نفس‌الامر، معناداری و معرفت‌بخشی گزاره‌های دینی گواه این است که علامه(ره) در عرصه‌های هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و در باب گزاره‌های دینی واقع‌گراست. اما در مقابل، کتاب دریای ایمان که توسط دان کیوپیت نوشته شده؛ شامل نا‌واقع‌گرایی‌های فراوانی در عرص? دین است. از مبانی مهم دان کیوپیت می‌توان به طبیعت‌گرایی، تقدم معرفت و شناخت بر هستی و منحصر دانستن ابزار‌های معرفت در حس و تجربه اشاره کرد که با توجه به دیدگاه علامه بطلان آن روشن است. تلاش وی برای بطلان نا‌واقع‌گرایی و اثبات نظری? انتقادی خود، به خاطر نداشتن دلیل کافی، علم زدگی و عدم شناخت وی از سایر ادیان، نافرجام است. ایشان درصدد است تا دین و آموزه‌های دینی را اموری ذهنی و بدون واقعیت خارجی تبیین کند تا مزیت‌های دین بدون اعتقاد به امور متافیزیکی حفظ شود. به عبارت دیگر ایشان به دنبال معنویتی طبیعت-گرایانه است که باعث فعالیت انسان در عرص? زندگی می‌شود. از نگاه علامه چنین تفسیری از دین و آموزه-های دینی صحیح نیست و هیچ مزیتی را به دنبال ندارد؛ چون اعتقادی که ذهنی است و واقعیتی در ورای خود ندارد و تصور دنیا بدون حسابرسی آخرت، نمی-تواند انسان را به فعالیت وا دارد و آرمان زندگی‌اش باشد.
بررسی انتقادی راه حل کانت در مورد احکام ترکیبی  پیشین بر اساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا کاظمی زرد خشویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اصلی تحقیق این است که از «از منظر علامه طباطبایی (ره) چه انتقادهایی بر راه‌حل کانت برای قضایای ترکیبی پیشین می‌توان ارائه کرد؟»در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی – عقلی به بررسی این مسئله پرداخته شده است. طبق یافته‌های تحقیق، کانت معتقد است که قضایای ترکیبی پیشین بر اساس «مفاهیم پیشین» امکان‌پذیر است. مفهوم «زمان» و «مکان» به عنوان دو عنصر پیشین در قوه حساسیّت وجود دارند و قوه فاهمه نیز واجد دوازده مفهوم پیشین است که فاهمه بعد از دریافت شهودات از قوّه حساسیت، آنها را ترکیب نموده و در قالب مفاهیم پیشین قرار می‌دهد. وبدین وسیله حکم شکل گرفته ،شناخت حاصل می‌شود. به عبارت دیگر در این دسته از قضایا ماده شناخت از خارج تأمین می‌گردد و صورت شناخت را ذهن بدان می‌بخشد. با این توضیح شناخت امور خارج از زمان و مکان ممکن نخواهد بود. اما علامه طباطبایی (ره) حل این مشکل را در قالب مفاهیم کلی معقولات ثانی جستجو می‌نماید و معتقد است که نفس ما در مقایسه خودش با افعال و آثارش این مفاهیم را به صورت حضوری درک می‌نماید. سپس از آن چه درک نموده صورت‌برداری می‌نماید وآن را بر خارج تطبیق می‌کند. به هر حال راه‌حلّ کانت سرانجام به انکار ما وراء الطبیعه وانکارشناخت واقعیت اشیاء(حیثیت فی نفسه اشیاء)، و نفی ضرورت و کلیت مفاهیم کلی در خارج منتهی می‌گردد، در حالی که بر اساس راه‌حلّ علامه طباطبایی (ره) علاوه بر این که شناخت بشر به تجربه محدود نمی‌گردد، امکان دسترسی به واقعیّت فی الجمله فراهم می‌شود و افزون بر این، ضرورت و کلیّت مفاهیم کلی نسبت به خارج حفظ می‌شود.
بررسی گوهر و صدف دین از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حسین رضوی‌مظاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصول دین , فروع دین , توحید ذاتی(کلام) , فلسفه اسلامی , توحید ذاتی , توحید ذاتی (اخلاق) , آموزه دینی , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , مکتب‌های فلسفی غرب , درباره علامه طباطبایی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله گوهر و صدف دین یکی از مسائل مهم و مطرح فلسفه دین، در زمان معاصر است. سوال اصلی در این مقاله این است که آیا علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو فیلسوف برجسته و معاصر اسلامی مطالبی درباره این مسئله مطرح کرده‌اند و آیا می‌توان از دیدگاه آنان تفسیری برای گوهر و صدف دین ارائه نمود؟ بسیاری از فیلسوفان دین غربی معتقدند دین دارای گوهر و صدف می‌باشد. از نظر برخی گوهر دین، تجربه دینی است و از نظر برخی دیگر اخلاق گوهر دین است و سایر آموزه‌ها صدف دین به شمار می‌رود. بر این اساس، دین چیزی جز همان تجربه دینی – که امری شخصی است – نمی‌باشد. در حالی که علامه طباطبایی و امام خمینی حقیقت دین را تجربه دینی نمی‌دانند، لذا چنین دیدگاهی را در مورد گوهر و صدف دین قابل پذیرش نمی‌دانند.برخی از نویسندگان برای تبیین گوهر و صدف دین تلاش کرده‌اند گوهر و صدف دین را بر پایه ذاتی و عرضی دین تفسیر نمایند. در میان عارفان نیز برخی کوشیده‌اند گوهر و صدف دین را بر اساس تمایز میان شریعت، طریقت و حقیقت توجیه نمایند. در این میان عدّه‌ای نیز گوهر و صدف دین را قابل تطبیق بر اصول و فروع دین دانسته‌اند. عده‌ای نیز معتقدند می‌توان از اهداف عالی و میانی دین، تعبیر به گوهر و صدف نمود. مراد از صدف در این اصطلاح عبارت است از یک امر بی‌ارزش و وسیله‌ای برای دست‌رسی به گوهر که پس از دست‌رسی به گوهر، ارزش خود را از دست خواهد داد.با بررسی آثار علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، می‌توان گفت که از نظر آنان تعبیر از آموزه‌های دینی به گوهر و صدف قابل قبول نیست، زیرا سراسر دین اسلام، گوهر است و در آموزه‌های دینی چیزی به نام صدف وجود ندارد. بنابراین از آن چه به عرضی دین، شریعت و طریقت دین، فروع دین و اهداف میانی دین تعبیر شده، نمی‌توان به منزله صدف دین یاد کرد. زیرا این موارد دارای ارزش ذاتی هستند، نه آن که صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت دین باشند. اما آن چه از دیدگاه این دو بزرگوار قابل قبول می‌باشد این است که همه آموزه‌های دینی دارای ارزش ذاتی بوده و تنها از نظر اهمیت در مراتب مختلفی قرار دارند، که در رأس همه آموزه‌های دینی مربوط به توحید قرار دارد.
بررسی تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
پرسش اصلی این پژوهش آن است که تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین چیست و او چگونه وجود واجب تعالی را اثبات می‌کند؟ نویسنده تلاش کرده ابتدا با اشاره به راه‌های رسیدن به خدا، تعریفی اجمالی از برهان صدیقین ارائه دهد. سپس با تمرکز بر تقریر علامه طباطبایی از این برهان، آن را تبیین کند و نقاط قوت آن را بر شمارد. در پایان نیز برخی از انتقادهایی که ممکن است بر این برهان وارد گردد و پاسخ آنها ذکر شده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی ـ عقلی است. بر پایه این روش، همه مقدماتی که در شکل‌گیری تقریر علامه طباطبایی نقش داشته‌اند ـ خواه مقدمات نمایان و خواه مقدمات پنهان ـ به صورت صریح ذکر می‌شود.
صفحات :
از صفحه 153 تا 176
  • تعداد رکورد ها : 72