آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی جایگاه معرفت شناختی «حس» از دیدگاه قرآن
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی و نقد ساختارگرایی سوسور و دلالت‌های آن در علوم اجتماعی از منظر فلسفه صدرایی
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقيق حاضر با اين پرسش آغاز می‌شود که «چه انتقادهايي بر ساختارگرايی سوسور و دلالت‌هاي آن در علوم اجتماعی وارد است؟» فرضيه يا همان پاسخی که در تحقيق حاضر به اين مسأله ارائه شده است اين است که ساختارگرايي سوسور بر برخی از اصول و مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی استوار گشته است که اين اصول و مبانی دلالت‌های مشخصی در شکل‌گيری نظريه‌های ساختارگرايانه در علوم اجتماعی داشته است. از جمله اين اصول و مبانی می‌توان به ربطی دانستن معانی، نفی اصل واقعيت و ناديده گرفتن فاعل شناسا اشاره کرد. اين اصول و مبانی از منظر فلسفه صدرايي با اشکالات مهمی مواجه است که فقدان پاسخ روشنی از سوی سوسور و ساير مدافعان ساختارگرايي، موجب تزلزل اصل نظريه ساختارگرايي و دلالت‌های آن در علوم اجتماعی می‌شود
روش شناسی و الگوشناسی افلاطون با تأکید بر رساله «تیمایوس»
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون مطالب برخى از رسائل فلسفى خود مانند رساله تیمایوس را «اورتوس میتوس» (mythos ortos) و «ایکوس لوگوس» (logos eikos) نامیده است. از نظر روش شناسى، این سؤال مطرح مى شود که مراد افلاطون از این دو تعبیر چیست؟ پاسخى که این مقاله به دو پرسش مذکور داده این است که وى از آن نظر که مایه اصلى برخى رساله هایش را اسطوره تشکیل داده و این اسطوره در خلال گفت وگوها و بر پایه روش دیالکتیکى به نحوى خالص و ناب مى گردد، از آن به «اورتوس میتوس» (داستان راست) (right Myth) تعبیر مىکند؛ و از آن نظر که ـ به هر حال ـ مى توان توجیهى براى محتواى این رساله ها یافت و به این طریق به «لوگوس» تقرّب یافت آن را «ایکوس لوگوس» (سخن راست نما) مى نامد. نکته ظریفى که از این مطلب به دست مى آید آن است که در نظر افلاطون، نه تنها رابطه میان این دو ـ به اصطلاح ـ رابطه «تقابل» نیست، بلکه مى توان گفت: اصولا «میتوس» در طول «لوگوس» قرار مى گیرد؛ یعنى «میتوس» راهى براى رسیدن به «لوگوس» است. در زمینه الگوشناسى افلاطون نیز در اینکه از نظر وى «مُثُل»، الگو و سرمشق تبیین ها از جمله تبیین چگونگى پیدایش و دگرگونى جهان هستند، تردیدى وجود ندارد. تنها این مشکل باقى مى ماند که در تطبیق تبیین ها بر الگوها، مشکلات و تنگناهایى به چشم مى خورد و البته افلاطون هیچ گاه تسلیم محال بودن ارائه تبیین کامل نشده، بلکه دیگران را به تلاش براى طرح تبیین کامل و ایده آل تشویق کرده است.
پیدایش جهان از منظر افلاطون
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«چگونگی پیدایش جهان» یکی از مسائل مهمی است که ذهن بشر را از دیرزمان به خود مشغولداشته. افلاطون به عنوان یکی از فیلسوفان بزرگ، به بررسی این مسئله پرداخته است. وی در رساله تیمائوس درباره نحوه پیدایش جهان، در ضمن ده مرحله پیدایش جهان را تبیین کرده است.از منظر افلاطون، آفرینش جهان به معنای خلق از عدم نیست، بلکه به معنای نظم و هماهنگیبخشیدن به اشیای پراکنده و درهم آمیخته است. افزون بر این، افلاطون طرح و برنامه جهان را بهوالاترین خدا و صانع یا همان دمیورگ نسبت میدهد. افلاطون در تبیین چگونگی پیدایش جهان،نخست الگویی ارائه میکند. این الگو بر اعداد ریاضی و اشکال هندسی مبتنی است. وی برای اینکار، فارغ از هرگونه تجربه ای و صرفا بر اساس تفکر و نسبت سنجی، نظریه پردازی کرده است. ازاین رو، طرح افلاطون تبیینی ماتقدّم و پیشینی محسوب میشود.
بررسی تطبیقی جانشین ناپذیری دین از منظر مالینوفسکی و شهید مطهری
نویسنده:
حسن عبدی، هادی ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین همزاد بشر است و در همه مراحل زندگی همراه اوست. در قرون اخیر اندیشه هایی مبنی بر بی نیازی بشر از دین مطرح شده است. بارزترین دلیل طرف داران این اندیشه، بلوغ انسان در رشد علمی است.مالینوفسکی در دنیای غرب و شهید مطهری از متفکران جهان اسلام معتقدند دین ویژگی هایی دارد که به هیچ وجه نمی توان جایگزینی برای آنها یافت. مالینوفسکی در تبیین وجوه بی بدیل بودن دین تنها بر کارکردهای ویژه آن تأکید دارد. شهید مطهری در نگاهی کلان علاوه بر کارکردهای اختصاصی دین، به فطری بودن آن به عنوان عاملی مهم در جاودانگی دین اشاره دارد. وی دین را پاسخ گوی نیازی حقیقی در سرشت بشر می داند و بدین طریق برای آن اصالت قائل است. در مقابل کارکردگرایان با نگاه ابزاری به دین، به توانمندی های جانشین ناپذیر آن توجه کرده و حتی غیرمعتقدان به دین را نیز به حفظ آن در جامعه توصیه می کنند.
بررسی کاشفیت علم از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
عیسی مهدوی‌خو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله شناخت و ارزیابی اعتبار آن، یکی از مباحث اساسی معرفت‌شناسی است و سرآغاز همه علوم می‌باشد. شناخت هستی و احوالات آن، فرع بر اعتقاد به امکان شناخت و صحت عملکرد ذهن و واقع‌نمایی یافته‌های آن می‌باشد. در مکتب حکمت متعالیه، علم عبارت است از مطلق ادراک، چه ادراک تصورى و چه ادراک تصدیقى، چه یقینى چه غیر یقینى. فلاسفه اسلامی معتقدند که وقتی انسان به اشیای خارجی علم پیدا می‌کند، ماهیّتی عین همان ماهیّت خارجی در ذهن موجود می‌شود و فرق این دو ماهیّت به این است که یکی به وجود ذهنی موجود شده است و دیگری به وجود خارجی موجود بوده است. وجود صورتهای اشیاء خارجی در ذهن را «وجود ذهنی» اشیاء می‌گویند. فلاسفه حکمت متعالیه نیز درباره حقیقت علم و آگاهی نسبت به اشیاء خارجی، به بحث و گفتگو پرداخته‌اند. عده‌ای گفته‌اند که نسبت علم به موجودات عینی، همان حصول ماهیت شیء خارجی در ذهن است؛ صورت ذهنی ما، ظهور ماهیت و ذات شیء خارجی است. البته در مقابل این دیدگاه، اقوال دیگری مثل قول به شبح و اضافه نیز وجود دارد. ملاصدرا به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت قائل است و طبق این دیدگاه، حقیقت انطباق به این همانی و وحدت تشکیکیِ عینیِ وجودِ برترِ ماهیت و وجود خاص آن بازمی-گردد. در اصطلاح، سلسله تشکیکی وجود، هر مرتبه کامل‌تری بر مرتبه ناقص‌تر، منطبق است؛ یعنی نحوه وجود کامل است که انطباق بر ناقص را ایجاب می‌کند. این انطباق و این همانی عینی، در ذهن، به صورت وحدت و این همانی ماهوی مراتب مذکور منعکس می-شود؛ به این نحو که هر مرتبه کامل‌تری، هم وجود خارجی برتر ماهیات مراتب ناقص‌تر است و هم در مقایسه با وجود خارجی خاصِ محقق یا متصور این ماهیات، وجود ذهنی آنهاست. به نظر حکماى اسلامى مسئله حکایتگرى و انکشاف علم نسبت به معلوم و تطابق میان آندو متکى بر اتحاد ذاتى و ماهوى است؛ زیرا بى‌شک وجود خارجى با وجود ذهنى مغایرت دارد و هیچ کس نمى‌گوید در هنگام علم موجود خارجى به ذهن منتقل و نزد او حاضر مى‌گردد. بلکه بى‌گمان وجودى دیگر و مستقل است. حکماى اسلامى از طریق اتحاد ماهوى میان وجود ذهنى و وجود خارجى فاصله میان ذهن و خارج را برداشته و کاشفیت و حکایتگرى و انطباق را حلّ کرده‌اند.
خطاناپذیری علم حضوری با نظر به شبهات
نویسنده:
علی سرخه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبنای صحت و ارزش معرفت شناختی علوم حصولی،علم حضوری است. علم حضوری مبتنی است بر معنایی بسیط از عینیت که بدون واسطه در ذهن فاعل شناسا حضور دارد .از دیدگاه فیلسوفان مسلمان، علم حصولی تکیه گاه خوبی برای معرفت شناس نیست؛ چرا که با مشکل ضمانت صدق، مواجه است.این امکان فقط در علم حضوری برای ما متصور است نه در علم حصولی چون در علم‌ حضوری، خطا قابل‌ طرح‌ نیست. از آنجا که‌ در علم‌ حضوری، حقیقت‌ عینی‌ معلوم، هست و جایی‌ برای‌ صورت‌ و معلوم‌ بالذات‌ نیست، مسئله‌ حکایت، مطابقت، صدق‌ و کذب‌ قابل‌ طرح‌ نیستند. دلایل خطاناپذیری علم حضوری عبارتند از:عدم واسطه (صورت)،اتصال وجودی(اتحاد عالم با معلوم)،اتحاد علم و معلوم،عدم اتصاف به قواعد منطقی و مفهومی،بازگشت علم حصولی به علم حضوری. در پاسخ به تمام شبهات علم حضوری می توان گفت: علم حضوری با علم حصولی همراه است.یعنی در کنار هر علم حضوری یا شهودی،یک علم حضوری نهفته است؛علاوه بر این ذهن بعد از علم حضوری یا حصولی،یک تفسیر از آن ارائه می دهد؛که گاه این تفسیرها با خود آن علم حصولی نیز تطابق ندارد.باید میان «علم حضوری» و «علوم حصولی» همراه آن، که یا تعلیل و علت یابی اند یا تعبیر و تفسیر، تفکیک کرد و از تعمیم احکام یکی به دیگری خودداری کرد.با این حال شخصی بودن علم حضوری مانع انتقال فهم و بین الاذهانی بودن آن نیست. ذهن همواره مانند دستگاهی خودکار، از یافته های حضوری عکس برداری می کند و صور یا مفاهیم خاصی را در خود فراهم کرده، بایگانی می کند، سپس بر اساس دانسته های خود، آنها را تفسیر و تبیین می نماید و علت پیدایش آنها را می کاود و به تجزیه و تحلیل می پردازد. این فعالیت های ذهنی، که بسیار سریع انجام می گیرند، غیر از علم حضوری اند ؛اما تقارن و همزمانی آنها با علم حضوری منشأ اشتباه می گردد. بدین سان، اشخاص آنچه را با علم حضوری می یابند واقعیت و هستی شان است منهای ماهیات یا مفاهیمی همچون مجرّد یا جوهر یا مدبّر بدن بودن. در مرتبه علم حضوری به خود، حتی مفهوم «من» نیز علمی حصولی است.
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
تبیین نسبی‌گرایی اخلاقی لیزا و راهنمای آن در مقایسه با اطلاق گرایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه حاجیلوئی، حسن عبدی، علیرضا آل بویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«فلسفه برای کودکان» از برنامه‌های آموزشی جدید در جهت بهبود روند فلسفه‌ورزی و تفکر در کودکان است. این برنامه با وجود ظرفیت‌های خوب برای ایجاد فضای تفکر و خلاقیت‌، دارای مبانی‌ای ناهمخوان با مبانی فلسفی بومی ایران می‌باشد. به این منظور، ضروری است مبانی فلسفی برنامه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. این مقاله به دلیل اهمیت ویژه اخلاق و تربیت اخلاقی، که یکی از اهداف این برنامه است و با ابزار داستان به کودک منتقل می‌شود، به بررسی مبنای نسبی‌گرایی اخلاقی داستان لیزا و راهنمای آن (محتوای تربیت اخلاقی برنامه لیپمن) و مقایسه آن با منظر حکمت متعالیه می‌پردازد. بررسی محتوا با روش توصیفی ـ تحلیلی نشان می‌دهد علی‌رغم اینکه "لیپمن" نسبی‌گرایی را رد می‌کند، نفی خیر مطلق، شخصی و زمینه‌مند بودن تفکر و ارزش‌ها شواهدی بر نسبی‌گرایی اخلاقی این محتواست و این محتوا به علت ماندن در تنگنای نظریه قراردادگرایی و نداشتن ملاک و اصول ثابت دچار نسبی‌گرایی و توابع آن است.در مقابل، حکمت متعالیه با مطلق دانستن گزاره‌های اخلاقی، نگاه وجودی و فضیلت‌مدارانه به اخلاق مصون از گزند نسبی‌گرایی است. ازاین‌رو دارای مبانی ارزش شناختی مناسب‌تری در شکل‌دهی یک برنامه منسجم تربیت اخلاقی است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 123
نقد و بررسی الحاد در فلسفه سارتر از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
رضا پوراسمعیل ، حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت عاقله است، همواره در تلاش برای کشف حقیقت هستی بوده است. یکی از اصلی‏ترین پرسش‏هایی که در پی پاسخ به آن بوده است، یافت منشأ هستی و چگونگی پیدایش آن است. در این میان ادیان الهی و پیامبران در پی پاسخ به این مسئله مبادی توحید را تبیین کردند. پذیرش وجود واجب به عنوان اصل مشترک همه ادیان الهی و فیلسوفان الهی است؛ اما همواره بعضی از متفکران وجود واجب را متناقض‏نما می‏دانند؛ به طوری که به عقیده آنها نمی‏توان وجود خدا را اثبات کرد. یکی از این متفکران ملحد، ژان پل سارتر است که در مهم‏ترین اثر فلسفی خودش به عنوان هستی و نیستی، دو دلیل اصلی برای رد واجب‏الوجود ذکر کرده است. این دو دلیل که درحقیقت نقد دیدگاه‏های دکارت و لایب‎نیتس درباره واجب هستند، یکی به دنبال اثبات متناقض‏بودن وجود واجب است و دیگری ضرورت منطقی واجب‏الوجود را رد می‎کند. او همچنین وجود خدا را به عنوان یک موجود لغیره مانع تحقق آزادی انسانی می‏بیند. سارتر آزادی را به وجود انسان بر می‏گرداند و انسان را از هر گونه قید و بند رها می‎داند و به همین دلیل در نگاه او هر چیزی که مانع تحقق این آزادی ذاتی شود، نمی‏تواند موجود باشد و انسان برای فرار از این آزادی و مسئولیت خود مفهوم خدا را ساخته است. این پژوهش بر آن است با تبیین این دلایل، با مبانی حکمت الهی متعالیه که واجب‏الوجود در آن نقشی اساسی دارد، به نقد آنها بپردازد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 106
  • تعداد رکورد ها : 72