آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 232
بررسی تطبیقی رابطه کمال جلا و استجلای الهی با انسان کامل در مکتب ابن‌عربی و مکتب وحی
نویسنده:
سیدیدالله یزدان‌پناه ، محمد مهدی گرجیان عربی ، صدیقه محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«جلا» و «استجلا» دو اصطلاح عرفانی است که ناظر به نظام هستی‌شناختی است و همه تعین‌های حقانی و خلقی را شامل می‌شود. «جلاء» ظهور و جلوه ذات خداوند متعال برای خودش و در خودش و «استجلا» ظهور و جلوه ذات حق برای خودش و در تعینات خلقی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی رابطه کمال جلا و استجلای الهی با انسان کامل در مکتب ابن‌عربی و مکتب وحی پرداخته است. بر اساس یافته‌های این پژوهش روشن می‌شود که مقصود نهایی حق تعالی از ایجاد مجالی و مظاهر، دیدن کمالات خود در مظهر و آئینه‌ای مغایر است؛ در این میان انسان بهره‌مند از ویژگی‌هایی است که به واسطۀ او سرّ حق بر حق ظاهر و اسرار او هویدا می‌گردد. بنابراین کمال استجلا به واسطه انسان محقق می‌شود؛ اما این مرتبه برای او بالقوه است؛ مظهر بالفعل، همان «انسان کامل» است که استعدادهای خود را به فعلیت رسانده است. آموزه جلا و استجلا در مکتب وحی نیز مطرح گردیده است؛ در متون عرفانی آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد علاوه بر این که بیانگر پیوند عمیق میان عرفان و وحی است، ریشه داشتن عرفان اسلامی در مکتب وحیانی را اثبات می‌کند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 66
تحلیل روش‌شناختی تفسیر عرفانی و مبانی آن از منظر صدرالدین قونوی
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان ، جواد جعفریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با تتبع در آثار تفسیری جهت رسیدن به تأویلات عرفانی دو روش کلی وجود دارد؛ اول روش کشفی الهامی که مختص به صاحبان ذوق و اهل کشف و شهود است که مدعی‌اند حقایق باطنی کتاب تکوین و کتاب تشریع را شهود کرده و تطابق کامل بین این دو کتاب را با تمام وجود در درون خود، حس کرده‌اند و لذا از آیات قرآنی حقایقی را می‌فهمند که دیگران از فهم آن عاجزند. روش دوم، کاربست روش‌های فنی عمومی است، بدین معنا که حتی کسانی که اهل کشف و شهود نیستند به‌وسیله این روش‌ها بتوانند به برخی از معانی باطنی قرآن راه پیدا کنند و حتی اگر حقیقت آن‌ را هم نفهمند، بتوانند از طریق قواعد و مبانی مورد پذیرش عموم مردم به آن‌ علم پیدا کنند. محقق قونوی از هر دو روش برای فهم نصوص دینی بهره برده است. لیکن بیشترین تأکید مقاله حاضر، بر روش فنی عمومی وی است چرا که این روش می‌تواند مورد استفاده عموم متفکران اسلامی واقع شود. به نظر نگارندگان مبانی این روش تفسیری قونوی را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌‌شناسی و زبان‌شناختی. این نوشتار ضمن تبیین این مبانی درصدد تبیین این نکته است که روش تفسیر عرفانی قونوی مبتنی‌بر اصول استواری است که در کنار جهت‌گیری عرفانی و توجه به جنبه‌های باطنی و معنوی و کشف اسرار و اشارات، از نگرش زبان‌شناختی در تفسیر آیات و احادیث نیز غفلت نکرده است
صفحات :
از صفحه 165 تا 184
حرکت جوهری نفس از دیدگاه حضرت استاد جوادی آملی (زید عزه)
نویسنده:
اکرم عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر که موضوع حرکت جوهری نفس را از منظر حضرت استاد جوادی آملی مورد تدقیق و بررسی قرار می‌دهد، بر مبنای اصل اصیل حرکت جوهری بنا شده که مطابق آن، ذره ذره عالم هستی در سیلان بوده و جهان دم به دم نو می‌شود. نفس انسان به عنوان برترین موجود این جهان از این حرکت جوهری بی بهره نبوده و از بدو پیدایش، دائماً با خود و در خود گام می‌زند، از پوسته‌ی خویش بیرون آمده، پس از سپری نمودن مراحل آغازین وجود، به درگاه نفس ناطقه وارد شده و صاحب شریف ترین موجود این جهانی می‌گردد و آنگاه به سوی غایت و کمال خویش با سیلان جوهری اش روان می‌شود. نفس پس از ورود به نشئه‌ی پر تزاحم دنیا، با سرمایه های درونی اش که همانا دو بال نظری و عملی عقل او می‌باشد، در دورترین عوالم هستی سکنی گزیده و باید با تکاپو و حرکت اختیاری اش، به سوی مأوای دل آرامش گام بردارد. اگر چه نفس به عنوان موجودی مجرد می‌باشد، اما از آنجا که تجرد آن تام نبوده، با ماده در ارتباط است و غالباً افعال خویش را در عالم ماده و با ماده انجام می‌دهد، حرکت جوهری نفس مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد؛ اگر چه در رابطه با تکامل مجردات گروهی مخالفت می‌ورزند. برای تبیین این تکامل و حرکت، ابتدا مبانی بحث پیرامون حقیقت حرکت جوهری، نفس انسان و ویژگی‌های آن بسیار ضروری است. چرا که تنها با استمداد از این اصول و پایه‌ها می‌توان به اثبات حرکت در جوهر نفس انسان پرداخت. آنگاه باید اذعان داشت کهدو بال رسش انسان که همانا شریعت الهی و دو قوه علمی و عملی نفس ناطقه است، در کمال و به غایت متعال رسیدن نفس ناطقه بسیار ضروری است و وصول به غایت و نهایت حرکت نفس که همان سعادت این حرکت شریف است و معرفت به این حرکت الهی و وصول به سعادت، بر شرافت بحث می‌افزاید. آنچه این رساله در پی آن است، تبیین حرکت تکاملی و صعودی انسان در نشئه دنیاست؛ هرچند نفس در نشآت دیگر نیز حضور و ظهور دارد و این نکته فی الجمله مورد قبول دیگران نیز می‌باشد. البته اینکه آیا نفس به نفسانیت خود در نشآت دیگر حضور دارد یا به انحاء دیگر وجودی، بحث جدی و مفصلی دارد که این نوشتار در پی آن نیست.
تاثیر فلسفه در آثار تفسیری ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گرچه همه آثار صدرالمتالهین حاکی از ارتباط تنگاتنگ قرآن و برهان است اما تفسیر او در میان دیگر آثارش مزیت ویژه ای در رهیافت قرآنی او دارد. این نوشتار آثار ملاصدرا در باب تفسیر و تاویل و چگونگی راهیابی حکمت صدرایی به پیشگاه تفسیر قرآن را مورد بررسی قرار داده است. دقت در مواضع تلافی تفسیر و فلسفه به عنوان وجه تمایز تفسیر او از سایر تفاسیر می تواند تاثیر فلسفه در تفسیر را پیش چشم ما قرار دهد. به عقیده صدرا با درک حقیقت وجود و فهم باطن و وحدت آن می توان به توحید ذاتی صفاتی و افعالی پی برد. در بحث علم الهی با توجه به مراتب سه گانه آن مساله امتحان الهی نسبت به بندگان را توضیح می دهد و وجوب رزق مقدر برای مخلوقات را اثبات می کند. در پایان اقسام عالم که فعل الهی محسوب می شوند طرح و آیاتی که مطابق آن تفسیر شده بیان می شود. او کلمه را عالم امر می داند و مثل افلاطونی را بر ملائکه تطبیق می کند.
ویژگیهای زمامداران حکومت اسلامی از نگاه امیرالمومنین علیه السلام
نویسنده:
شمیم عباس نقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش حاضر سعی شده است، جنبه‌های مختلف زمامداران حکومت اسلامی از دیدگاه امیرالمومنین (ع) با استفاده از سخنان آن حضرت در سایر کتب بالخصوص در نهج‌البلاغه بیان شود. و این کار طی چند فصل صورت گرفته است امام علی (ع) در گفتار و رفتار مفهوم حکومت و شیوه ای حکم راندن را به ما آموخته است.از نگاه حضرت امیر(ع) حکومت بمعنی مدیریت، هدایت و خدمت به مردم است ایشان وجود یک زمامدار عالم، عادل و مقتدر را برای نظام بخشیدن امور اجتماعی مردم اجرای قانون الهی و رفع نیازهای مردم، ضروری می‌داند و برای حاکم شرائط و خصوصیاتی قائل است که از جمله آن داشتن ایمان، عقل و درایت، علم و آگاهی، عدالت و دادگری است.از نگاه امیرالمومنین(ع) نفس حکم راندن بر مردم هدف نیست بلکه حکومت وسیله‌ای است برای تحقیق و اجرای احکام الهی و ایجاد نظام عادلانه اسلامی- لذا آن حضرت وظایف و کار ویژه‌های حاکم و زمامدار را ایجاد عدالت، تأمین امنیت و نظم، تأمین رفاه و آسایش، قضاوت و اجرای احکام ذکر می‌کند. امام علی (ع) حکومت و مردم را دارای حقوق متقابل می‌داند که مساوی برای، تأمین رفاه عمومی، تعلیم و تربیت و به وجود آوردن آزادی عقیده و بیان را از جمله حقوق مردم بر حکومت بیان فرموده. و اطاعت از دستورات زمامدار حکومت اسلامی، حمایت از او در امور اداره کشور وفاداری به عهد و پیمان و خیرخواهی نسبت به زمامدار را جزء حقوق زمامدار حکومت اسلامی بر مردم شمرده است.با استناد به کلام حضرت امیر المومنین(ع) در نحوه ویژگیهای زمامداران حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.به این نتیجه می رسیم که وحدت، امنیت آزادی سیاسی و اجتمتعی اجرای احکام الهی ... از وظایف زمامدار حکومت اسلامی و همچنین تأمین عدالت و رفاه معیشت مردم، مبارزه با فقر از وظایف اصلی زمامدار حکومت اسلامی و دولت اسلامی باید در این مورد توجه خاص داشته باشد.
بررسی مقایسه‌ای مثل از دیدگاه افلاطون وشیخ اشراق
نویسنده:
یاسین گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله مثل از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. افلاطون چون در زمانی زندگی می‌کرد که سوفسطائیان نفوذ علمی زیادی داشتند و از طریق مغالطات خود افکار عمومی و به خصوص افکار متفکران را تخدیر کرده بودند و نگاه ابزاری بعلم را در سرلوحه کارهای خود قرارداده و جامعه را به طرف پرتگاه نسبیت‌گرایی علمی و اخلاقی سوق داده بودند نظریه مثل را مطرح کرد و با این اقدام فیلسوفانه خود خدمت بزرگی به علم و اخلاق کرد. او مثل را متعلق اصلی علم می‌دانست و قائل بود که جهان مادی نمی‌تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشد و از این طریق راه را بر سوفسطائیان بست و این مسأله، نظریه مثل افلاطون را تحت شعاع خود قرار داد و چون طبق نظریه ایشان مثل حقائقی عینی می‌باشند تصمیم گرفت که جایگاه مثل رااز حیث هستی‌شناسی روشن و تبیین کند. وی جایگاه مثل را مادون مثال خیر یعنی خداوند و مافوق عالم ماده می‌دانست و در واقع واسطه فیض حضرت حق به عالم ماده می‌داند با این بیان که هر مثالی مادون خود را در عالم ماده ایجاد و تدبیر می‌کند و چون خداوند تمام مثل را ایجاد می‌کند لذا هیچ نحوه علیتی بین مثل قائل نیست هر چند که بعضی نسبت به بعض دیگر افضلیت و برتری دارد. اما سهروردی نگاهش به مثل نگاهی هستی‌شناسانه است به همین دلیل برای هر نوع مستقلی در عالم ماده، مثال و عقلی مناسب قائل است و در نظر وی این طور نیست که برای هر مفهومی مثالی وجود داشته باشد. ایشان چون نظام فلسفی‌اش را بر اساس نور و ظلمت طراحی کرده لذا عالم عقول را عالم انوار قاهره و مافوق عقول را نورالانوار قرار داده است وی عالم نور را به صورت هرمی ‌ترسیم می‌کند که در رأس آن نورالانوار و در قاعده آن ارباب انواع و در بدنه آن عقول طولیه می‌باشد. ارباب انواع حلقه واسطه بین انوار قاهره طولیه (عقول طولی) و عالم ظلمت است به این معنا که عقول طولیه، عقول عرضیه را ایجاد و عقول عرضیه هم مادون فلک هشتم یعنی افلاک هفت‌گانه و عالم عناصر و موالید ثلاث را ایجاد و تدبیر می‌کنند. سهروردی ارباب انواع را در عرض هم می‌داند و بین آنها علیتی قائل نیست به این معنا که هیچ رب النوعی نسبت به رب النوع دیگر علیت ندارد اگر چه بعضی نسبت به بعضی از شدت نوری بیشتری برخوردارند پس در عین عدم علیت بین آنها، تشکیک وجود دارد.ایشان اگرچه به صراحت می‌گوید که این مطالب را از راه شهود بدست آورده است ولی اولاً آنها را مستدل کرده و ثانیاً از فرشته شناسی حکمت فارسی و دیگر حکمای باستاننیز ‌بهره برده است.سهروردی با طرح مثل در فلسفه‌اش هم کثرت عالم ماده را حل می‌کند و هم توجیه و تحلیلی عقلانی از بعضی از روایات ارائه می‌دهد.
آرای کلامی ملاصالح مازندرانی
نویسنده:
فاطمه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم فاضل محقق حسام الدین محمد صالح بن احمد المازندرانی معروف به ملاصالح که بیشتر ایشان را با شرح مبسوط و مشهورش بر اصول کافی می‌شناسند. بی‌شک دیدگاه اندیشمند جامعی هم چون ملا صالح که در اکثر علوم متداول روزگار خود متجر بوده و طبعاً نگاه جامعی نیز به مسائل داشته است، می‌تواند در روشن کردن افق‌های تاریکی که احیاناً فراروی دانش‌پژوهان دینی قرار می‌گیرد، نقش بسزایی ایفا کند. این پژوهش دیدگاه ملاصالح را درباره محوری‌ترین مسائل کلامی از جمله معرفت‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی و راهنماشناسی بررسی کرده است. ملا صالح راجع به علم و ماهیت آن معتقد به امکان معرفت بشری است. حصول انواع ادراک را متوقف بر تعلم حقیقی به افاضه یا الهام از جانب خدایتعالی می‌داند. و حس ظاهر، حس باطن، عقل، قلب، خیال وافاضه یا الهام را جز و منابع معرفت می‌داند. ایشان اثبات وجود خدا را از دو راه عقل و یا راه استدلال و فلسفه و راه فطرت پرداخت. و در براهین عقلی، برهان صدیقین صدرا است که مخلوقات، واسطه اثبات قرار نگرفته‌اند. سپس صفات ثبوتی و سلبی خداوند بیان شد. در بحث مراتب هستی، مخلوق اول، اشرف مخلوقات است که خداوند به سبب آن بقیه مخلوقات را ایجاد می‌کند. در ادامه بحث قضاء و قدر که در مقام فعل خداست و قضاء در افعال خداوند همان حکم به وجود است. ایشان حقیقت انسان را روح او معرفی می‌کند. و معتقد است که عالم ذر، میثاق و عهد توحیدی با بندگان است. که به سبب آن بندگان، خدایتعالی را به ربوبیت می‌شناسند. و در ادامه به بحث جبر و اختیار از منظر ملا صالح پرداخته شد که ایشان مذهب جبر و تفویض را باطل می‌داند و معتقد به نظریه «امر بین الامرین» است. ایشان مقام رسالت را بالاتر از نبوت می‌داند و اینکه بعثت انبیاء امری ضروری است. و وجود امام علاوه بر آیات و روایات، ادله عقلی دارد که همان قاعده معروف لطف می‌باشد. مهمترین شرایط امام از دیدگاه شیعه که شامل علم لدنی، عصمت، برتری معنوی بر دیگران و منصوص بودن پرداخته شد. و در ادامه بحث اینکه زمین از حجتهای خداوند خالی نیست، از منظر ملاصالح پرداخته شد. جناب ملاصالح راجع به مرگ معتقد است که قطع تعلق نفس مجرد از بدن با بقای در ذاتش، مرگ صورت می‌گیرد. و در عالم برزخ بدن جسمانی‌اش نیست. بلکه بدن مثالی یا برزخی شبیه بدن جسمانی‌اش می‌باشد. و نعمت و عذاب برزخی بر آن بدن وارد می‌شود.
وحی از دیدگاه شیخ اشراق
نویسنده:
زهرا یوسفی روشناوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
عالم ذر در حکمت متعالیه،آیات و روایات
نویسنده:
صالحه شمسی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم ذر از جمله معارفي است كه اعتقاد به آن ريشه در آيات و روايات دارد. آياتي كه در اين باره وجود دارد بسيار كم است و همه به صورت غير صريح و اشاره به آن پرداخته اند. در اين آيات اين عالم به عنوان ذرشناخته نشده بلكه اين عنوان براي اين عالم ريشه در روايات دارد. بحث از عالم ذر و شناخت آن و آثار و نتايجي كه به دنبال دارد، امري شيرين و در عين حال بسيار دشوار است كه همين باعث شده نظرات مختلفي در اين باره مطرح شود. از زماني كه قرآن نازل شده تاكنون هر يك از مفسران و محققان سعي در توضيح و تبيين آن كرده اند. اولين نظريه اي كه در اين باره شكل گرفت نظريه محدثان بود كه با استفاده از ظاهر روايات معتقد به حضور انسان ها در عالم ديگر با همين بدن مادي اما با حجم كوچكتر بودند كه به علت تعارض اين نظر با ادله ي عقليه متعدد مفسران نظرات ديگري را ارائه داده اند. از جمله اينكه آيه را صرفاً يك تمثيل دانسته و آن را از واقعيت و حقيقت داشتن دور مي دانند كه اين نظر هم اشتباه است چرا كه تا زماني كه كلام در معنايي ظاهر باشد نمي توان از ظاهر آن دست كشيد و آن را حمل بر كنايه كرد و آيه در وجود عالمي مقدم بر اين عالم ظهور دارد. عده اي ديگر ميثاقي كه در آيه ذكر شده را مخصوص گروه خاصي مي دانسته اند كه اين هم با ظاهر آيه در تعارض است. برخي ميثاق را به زبان عقل و وحي كه در اين دنياست، مي دانند كه اين نيز با عدم پيمان بسياري از انسان ها بر ربوبيت خدا و عبوديت خود به واسطه ي عقل و وحي مردود است. برخي آيه را مطابق با فطرت انساني مي دانند كه اين نظر نيز به دليل آنكه آيه مربوط به نظام تشريع است نه تكوين و فطرت هم بيان تكوين است، پذيرفته نيست. ملاصدرا پيمان را براي پدر عقليه ي انسان كه به صورت مجرد است مي داند كه به دليل عدم تكثر در عالم مجردات اين نظر هم نمي تواند صحيح باشد. تنها نظريه علامه باقي مي ماند كه قبل از موطن ظاهري و محسوس موطن ديگري به نام ملكوت وجود دارد كه تقدم رتبي بر اين دنيا دارد و آن موطن انسان ها به مشاهده رب خود رسيده با او پيمان بسته اند. سعي شده اين نظرات و استدلالات و نقدهاي آنها از منابع دسته اول بيان شود تا جاي هيچ شك و شبهه اي باقي نماند.
رویکرد کلامی هشام بن حکم و نقش او در تدوین کلام شیعی
نویسنده:
هاشم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با سوال اصلی رویکرد کلامی هشام بن حکم چیست؟سه فرضیه را مورد آزمون قرار داده است که این سه فرضیه در چهار فصل ساماندهی شده است در فصل اوّل مفاهیم و کلیات طرح شده چون رویکرد کلامی هشام را عقلانی یافته است به تعریف عقل از دیدگاه های مختلف پرداخته است و به چگونگی ورود مسلمانان به مباحث کلامی در قرن اول و دوم هجری پر داخته است، چون هشام بن حکم با معتزلیان در تضاد و رقابت دائمی قرار داشته به چگونگی شکل گیری اعتزال و نحوه گسترش آن پرداخته شده است در فصل دوم پژوهش به شرح حال هشام بن نیز ادعای مخالفان او پرداخته شده و ادعای مخالفان را در باره او مردود دانسته است پژوهشگری به این نتیجه رسیده است که مخالفان معتزلی هشام برخی نسبت ها را به وی داده و آن را وارد کتب خود ساخته اند و مخالفان شیعی هشام مطالب طرح شده از سوی معتزله بر ضد هشام را اخذ نموده و آن را وارد متون بعدی شیعی نموده اند.در واقع سر منشأ همه نسبت های نادرست معتزله بوده اند و این فصل دارای سه موضوع خداشناسی و نبوت و امامت است در بخش خدا شناسی وی به روایات امام صادق (ع) تکیه داشته و کوشیده بحث توحیدرا با توجه به روایت امام شرح و بسط دهد در این پژوهش نیز بحث خدا شناسی هشام متکی به روایات وی از امام صادق (ع) است،اما در بخش امامت آنچه طرح کرده از خود اوست یعنی هشام در باب امامت خود به تولید علم پرداخته و مفاهیمی را شرحو تفسیر و تبیین نموده است می توان براهین عقلی را در روایاتی که او آورده یافت و آراء او را در یافتدر فصل چهارم نقش هشام بن حکم در تدوین کلام شیعی و موارد تدوین بر شمرده شده است و به تأثیرات کلامی او پرداخته است به همین جهت آثار علمی او و نیز آثار علمی شاگردان هشام بر شمرده شده است در پایان به این نتیجه رسیده است که از جمله تأثیرات کلامی هشام می توان به تأثیر در روش بر فضل بن شاذان و ابوسهل نوبختی را نامبرد و سر انجام این که کلام شیعی رویکرد عقلی داشته و عقل و حکمت از قرآن سرچشمه گرفته و مکتب مفید بغداد حاصل و نتیجه مکتب شیعی علمی امام صادق (ع) بوده، در واقع رویکرد عقلانی مفید باز گشت به روش شاگردان امام صادق [علیه السلام] محسوب می شود اینکه عقلانیت و حکمت شیعی عصر مفید نه متأثر از معتزله بلکه باز گشت به به روش شاگردان امام صادق (ع) بوده است و در رأس هرم کلام شیعی هشام قرار داشته است
  • تعداد رکورد ها : 232