مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
اخلاق پسامدرن (وابسته) اخلاق توصیفی (وابسته) اخلاق سنتی (وابسته) اخلاق مدرن (وابسته) اخلاق هنجاری (وابسته) رویکردهای اخلاقی علم اخلاق(وابسته) فلسفه اخلاق فلسفه اخلاق اسلامی فلسفه اخلاق مسیحی فلسفه اخلاق یهودی فلسفه علم اخلاق (وابسته) فیلسوف اخلاق (وابسته)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 488
الهیات سیستماتیک بر مبنای آرای هرمان دویزر
نویسنده:
زهرا مهریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله کوشش شده است تا ابتدا تعریفی از الهیات و در ادامه تعریفی از الهیات نظام‌مند ارائه شود ‏و الهیات نظام‌مند را کوششی برای فهم تمام حقایق در پرتو تعالیم مسیحی می‌داند که بر فلسفه استوار ‏است. هدف از این اثر وارد کردن الهیات به تحصیل، شغل و زندگی است و تنها شرط لازم برای ‏ترسیمی از موقعیت علم الهیاتی که مطابق با زمان باشد، بهره‌مندی از یک آمادگی اگزیستنسیل ‏‏(‏existentiell‏) و عقلی است که برای این منظور هم باید به سنت دو هزار ساله‌ی الهیات نظر داشت و ‏هم به دوران معاصر. به عبارتی وظیفه‌ی الیهات نظام‌مند برقراری نسبت انتقادی با سنت، کار علمی بر ‏عصر حاضر و مسئولیت در قبال آینده‌ی آن است، و آنچه این اثر در پی آن است معرفی حوزه‌ی کامل ‏اصول اعتقادات پروتستانی در یک بررسی کلی توسط سه - چهار پاراگراف است. همچنین در ادامه در ‏حوزه‌ی "نظام‌مند" به سه رشته‌ی فلسفه دین، اصول اعتقادات و اخلاق توجه می‌شود، یعنی نظریه‌ی دین ‏‏(برای مثال مفهوم عقل، مکاشفه، خدا)، آموزه‌ی کلیسا و اصول آن برای زندگی مسیحی.‏آنچه در پایان این رساله ضروری است، توجه به این نکته است که الهیات نظام‌مند نه تنها دیدگاه‌های ‏دیگر حوزه‌ها را دربردارد، بلکه ارتباط و همبستگی درونی آن‌ها را در عقیده‌ی خاص ایمان مسیحی ‏نشان می‌دهد. بنابراین رشته‌های کلامی حقیقتاً محدوده‌ی تجربه‌ی بشری را تحت دیدگاه‌های بنیادانگار ‏از "ایمان" به عنوان اساسِ اعتماد، "رفتار" در نسبت با جهان و انسان، "اعمال" در فرآیند مسئولانه‌ی ‏ساخت آینده، ترسیم می‌کند.‏‏
بررسی نقش انسان‌شناسی در فلسفه اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمدرضا پورتقی سرحمامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط بین انسان‌شناسی و اخلاق از جمله مباحثی است که غالباً اندیشمندان در حوز? اخلاق به آن نپرداخته یا حداقل به گونه صریح در باب آن سخن نگفته‌اند. از آنجا که هم اخلاق و هم انسان‌شناسی به عنوان دو موضوع نسبتاً وسیع در حوز? علم و مطالعات مربوط به نفس انسان هستند، طبعاً ارتباط وثیقی را بین آنها می‌توان یافت. با مطالعه آثار اندیشمندانی که به این دو حوزه پرداخته‌اند از جمله علامه طباطبایی که هم در حوز? اخلاق و هم در حوز? انسان‌شناسی مطالب قابل توجّهی دارند، می‌توان نتایج قابل توجهی را به دست آورد. شناخت انسان از بنیادی‌ترین مباحث اخلاق و فلسفه‌ی اخلاق در نظر علامه(ره) بوده و اخلاق با توجه به حقیقت انسان و اهداف عالیه او، معیار اخلاقی نیک و بد و رذایل و فضایل و ارزش و ضد ارزش را تعیین می‌کند. ایشان با اتّخاذ کردن نوعی نگرش توحیدی در باب اخلاق، هدف اساسی اخلاق را تقرّب یافتن به وجود مقدّس الهی دانسته و سعادت واقعی انسان را در مسیری توحیدی ترسیم می‌نماید. این نگرش را، می‌توان با تحلیل نظرات ایشان در باب نفس و قوای نفسانی و ارتباط ارزشهای اخلاقی با این قوا، بدست آورد. مسال? اساسی در پژوهش حاضر این است که در نگرش علامه طباطبایی چه نسبتی بین اخلاق و انسان‌شناسی وجود داشته و اساساً نقش انسان-شناسی در اخلاق از منظر ایشان چیست؟ انسان‌شناسی اخلاقی و نقش آن در تعیین ارزش‌های اخلاقی، مسئولیت‌های اخلاقی، سعادت، فضیلت و تربیت اخلاقی از جمله مباحثی است که در این پژوهش مورد بحث واقع شده است. نحو? ارتباط آگاهی و اختیار انسان با ارزش‌ها و مسئولیت اخلاقی؛ انگیزه و جاودانگی انسان با ارزش اخلاقی، ساحت‌های وجودی انسان، ارزش اخلاقی و هدفمندی انسان، از دیگر مباحثی است که به روش توصیفی و تحلیلی با مراجعه به آثار ارزشمند علامه طباطبایی، در این پژوهش مورد بحث واقع شده است و سعی شده تا روشن شود که اختیار و انتخاب انسان، علم و قدرت و همچنین آگاهی او از مهمترین عناصر در جهت معنا یافتن مسئولیت اخلاقی محسوب می‌شوند و تنها انسان‌هایی در برابر رفتارهایشان مسئولیت اخلاقی خواهند داشت که از این عناصر برخوردار باشند.
بررسی دیدگاه‌های فایده‌ باوران کلاسیک و ابن‌حزم اندلسی
نویسنده:
امیرحسین تقی‌پور جاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه به بررسی دیدگاه‌های فایده‌باوران کلاسیک (جرمی‌بنتام و جان استوارت میل) و ابن حزم می‌پردازد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های مهم و مشهور در حوزه‌ی فلسفه اخلاق و اخلاق هنجاری است. فایده‌گرایی بر اصل فایده و سود مبتنی است و مقصودش از فایده و سود، لذت وشادکامی است، و بر همین مبنا، مدعی است : تنها عمل و قاعده‌ای درست و الزامی است که بالاترین و بیشترین شادکامی و سعادت را برای بیشترین افراد جامعه ذی‌ربط در پی داشته باشد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های غایت-گرایانه و پیامدگرایانه در زمینه اخلاق هنجاری است که از این نظر، رقیب نظریه‌های وظیفه‌گرایانه و اخلاق فضیلت مدار به شمار می‌‌آید.فایده‌گرایی تاریخی دیرینه دارد اما فایده‌گرایی کلاسیک در اوائل قرن هجدهم مطرح گردید، و جرمی بنتام و جان استوارت میل مهم‌ترین طرفداران این نظریه فلسفی بوده‌اند. فایده‌گرایی در معنی اصطلاحی آن به دسته‌ای از نظریه‌های اخلاقی و خصوصا نظریه اخلاقی و سیاسی جرمی بنتام و جان استوارت میل- دو فایده‌گرای سرشناس سنتی در اوائل قرن هجدهم- اطلاق می‌شود و در واقع نظریه غایت‌گرایانه-ای است که مبتنی بر اصل بیشترین شادکامی و فایده و سود است. همچنین آنها معتقدند که لذت و الم قابل اندازه‌گیری و ارزیابی است. جرمی بنتام آنجا که کوشیده است تا نوعی محاسب? لذت‌گرایانه از لذات و آلام را با استفاد? از هفت بعد شدت، دوام، قطعیت یا عدم قطعیت، قرابت یا دوری، باوری ، خلوص، گستردگی عملی سازد این معنا را به روشنترین وجه تصدیق می‌کند. جان استوارت میل تا حدی در واکنش به این دیدگاه و برای پاسخگویی به ایرادهایی که مخالفین برعلیه این نظریه ارائه دادند، کوشیده علاوه برکمیت، کیفیت را نیز در ارزشیابی لذت‌ها وارد کند. فایده‌گرایی در قرن نوزدهم و بیستم مورد توجه بوده و در فلسفه اخلاق قرن حاضر نیز تاثیر فراوان داشته و پیروان بسیاری دارد. فایده‌گرایی اخلاقی تقریرهای مختلف و نیز شاخه‌های متنوعی از قبیل فایده‌گرایی لذت‌گرایانه، آرمانی، ترجیحی، سکولار و الهیاتی دارد و نیز به دو قسم مشهور عمل محور و قاعده محور تقسیم می‌شود. فایده‌گرایی در معرض بسیاری از انتقادات و اشکالات از جمله ناکارآمدی در ارزیابی لذت‌ها و آلام و نیز عدالت توزیعی است. در جهان اسلام نیز ابن حزم اندلسی دارای گرایشات و نگاهی فایده‌گرایانه بوده و در کتاب خویش با عنوان «الاخلاق و السیر» بارها بر اصل منفعت و زیان تکیه کرده و از عبارت‌های «لافائده فیه» و «لامنفعه فیه» استفاده کرده است. مقصود وی از فایده «دور کردن غم و اندوه» می‌باشد و بر این باور است که تمام انسان‌ها در همه‌ی افعالی که انجام می‌دهند هدفی جز دور کردن غم و اندوه ندارند. از این رودر برخی از جنبه‌ها با دیدگاه فایده‌باوران کلاسیک سازگاری دارد.
بررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه‌گرای کانت
نویسنده:
الهام سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در زمینه‌ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه‌گرایی وفضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می‌باشند.مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی‌نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت‌مند را انسان فضیلت‌مند و راه دستیابی به سعادت را اکتساب فضایل می‌داند؛ اما توجه کانت، بر وظیفه و انجام آن به خاطر خود وظیفه و بدون در نظر گرفتن هر نوع انگیزه و میل و غایت دیگر است؛ به عبارت دیگر کانت، صورت اعتبار ‌دهنده و اخلاقی کننده عمل اخلاقی را امر مطلق عقل می‌داند و پنج صورت از آن ارائه می‌دهد. عمل اخلاقی را عمل بر طبق این پنج صورت معرفی می‌کند.بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا بعد از ذکر کلیاتی در باره‌ی فلسفه اخلاق، به بررسی نظریه اخلاقی ارسطو و سپس به نظریه اخلاقی کانت، پرداخته شده و در نهایت، تطبیقی از این دو گرایش مبنی بر کاربرد آن‌ها در زندگی ارائه شده است.
بررسی نظریه قرآن کریم درباره نسبت دین و اخلاق
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی نظریه قرآن‌کریم درباره نسبت دین و اخلاق، به استنباطِ پاسخ قرآن‌کریم به مساله‌ رابطه دین و اخلاق می‌پردازد و روشِ این بررسی تحلیلی است. هدف از این بررسی بهره‌گیری از نتایجِ آن در مطالعاتِ فقهی و تنظیمِ برنامه‌هایِ تربیتی است. مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معناشناختی، رابطه‌ای نزدیک با اخلاق دارد و واژه «الله» به عنوانِ واژه مرکزی در حوزه دین، با مفاهیمِ اخلاقی گره خورده است. همچنین مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معرفت‌ شناختی وابسته به اخلاق است و بسیاری از شرایع ریشه در اخلاق دارند اما از منظر غایت شناختی، دین تکمیل کننده اخلاق است. غایتِ نهایی دین تامینِ آرامشِ قلبی انسان است که بدونِ اخلاق ممکن نیست.آیاتِ قرآن‌کریم از وابستگی مفهومی اخلاق به دین دفاع نمی‌کنند و می‌توان مفهومِ اخلاق را با مفهومِ اعتدالِ نفسانی تعریف کرد اما آیاتِ قرآن کریم از وابستگی روان‌شناختی اخلاق به دین دفاع می‌کنند و بدونِ انگیزه‌های دینی نمی‌توان به تمامِ احکامِ اخلاقی عمل کرد.می‌توان از مطالبِ به ظاهر ضداخلاقی در قرآن‌کریم، تحلیل‌هایی ارایه کرد که سازگاری آنها با اخلاق روشن گردد. این تحلیل‌ها به طور عمده مبتنی بر تعریفِ صحیح از مفهومِ عدالت و مصلحت است.
بررسی وتبیین مسأله‌ی ضعف اخلاقی
نویسنده:
حبیب‌اله نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه امروزه تحت عنوان ضعف اخلاقی مورد مطالعه قرار می گیرد ترجمه ای است از لغت یونانی "اکراسیا"که در مورد ضعف اراده نیز به کار می رود.وقتی ما با وجود اذعان به درست بودن عملی آن را انجام نمی دهیم ویابالعکس علی رغم اینکه می دانیم کاری نادرست است وآن را انجام می دهیم در واقع دچار ضعف اخلاقی شده ایم. این امر ظاهرا متناقض نما وناممکن می نُماید.سقراط عمل برخلاف علم خویش را ناممکن می دانست و معتقد بود چنین فردی علم حقیقی به موضوعندارد وبنابراین خلاف علم خویش عمل می کند یعنی علم ودانش او علم حقیقی نیست.در مقابل ارسطو بر خلاف سقراطکه اراده را تابع عقل می دانست می گفت اراده همیشه تابع عقل نیست وانسان می تواند برخلاف علم خویش عمل کند.هرچند درنهایت نظر ارسطو نیز به نظر سقراط نزدیک می شوداما درباب علل ضعف اخلاقی سقراط فقط جهل را دخیل دراین امر می داند این دیدگاه شناخت گرایی نامیده می شود. و ارسطو وغالب فلاسفه بعد از او عوامل انگیزشی مثل شهوات را نیز عاملی اساسی درپیدایش ضعف اخلاقی می دانند.که بیانگر دیدگاه ناشناخت گرایی می باشد.در خصوص اتحاد معرفت وفضیلت غالب وشاید بتوان گفت همه فلاسفه اسلامی نظر ارسطو را می پذیرند که میان معرفت وفضیلت شکافی وجود داردومعرفت به تنهایی نمی تواند به فضیلت منجر شود.از فلاسفه معاصر آر.ام .هیر نیز ضعف اخلاقی را امری ناممکن می داند.در فلسفه تحلیلیضعف اخلاقی نوعی اشتباه یا ضعف در مدیریت شخصی محسوب می شود که علل فردی دارد.در قران کریم علل ضعف اخلاقی به شکل جامع تری مطرح گردیده .برخی راهکارهای غلبه بر ضعف اخلاقی نمایانده شده است.
رابطه‌ی لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
عمران هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لذت و سعادت دو تا از اولی ترین و طبیعی ترین تمایلات انسان است. به همین دلیل لذت گرایی و سعادت گرایی دو مکتب مهم فلسفی اخلاقی در طول تاریخ تفکر بوده است. در میان فلاسفه‌ی مسلمان نیز این دو به عنوان عوامل و محرکات فعل اخلاقی مورد توجه بوده است. ملاصدرا به عنوان قله‌ی اوج فلسفه‌ی اسلامی نیز در آثار خود به تشریح به این موضوع پرداخته است. این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا می‌پردازد با این توضیح که برخی فلاسفه لذت را از سعادت متمایز و جدا دانسته‌اند اما در آثار ملاصدرا تعبیری که در تعریف و تبیین لذت و سعادت به کار رفته است بیانگر رابطه‌ی عینیت و یگانگی این دو است. البته او لذت را دارای مراتب مختلف در موجودات و قوای مختلف می‌داند اما لذت اختصاصی انسان را که لذت عقلی است با سعادت یکی می‌داند که عبارت است از ادراک عالی ترین وجودات که برای انسان ممکن است. ملاصدرا در تعریف لذت و سعادت از مبانی و ابتکارات فلسفی خود کمک می‌گیرد. او عالم وجود را سلسله مراتبی از پست ترین موجودات مثل جمادات تا عالی ترین وجودات یعنی عقول مفارقه و در آخرین مرتبه عقل محض و ذات وجود مطلق باری تعالی می‌داند. از نظر او لذت زمانی حاصله می‌شود که یک موجود یا یک قوه‌ی وجودی آنچه را که مقتضای ذات خود است به نحو کامل ادراک کند. به عنوان مثال لذت قوه‌ی باصره‌ی انسان در دیدن مناظر زیبا و لذت قوه‌ی سامعه در شنیدن صداهای گوش‌نواز است. از نظر او حقیقت انسان که او را از سایر موجودات متمایز می‌کند عقل اوست بنابراین لذت حقیقی و اختصاصی انسان در آن است که این قوه‌ی عاقله متعلَق خود یعنی وجودات عقلی را ادراک نماید. حال به هر میزان این ادراک کامل‌تر صورت گیرد و مدرک نیز متعالی‌تر باشد لذت و سعات حاصل بیشتر خواهد بود. و این حالت زمانی حاصل می‌شود که انسان عقل خود را با تعلیم و تزکیه به صرافت و کمال کامل برساند تا توان ادراک معقولات صرف و محض در آن بوجود بیاید. بنابراین از آنجا که برترین وجودات معقول ذات باری تعالی و اسماء و صفات او می‌باشد لذت و سعادت حقیقی انسان در ادراک خداوند می‌باشد. این حالت همان است که در تعابیر دینی و عرفانی با قرب حق، رضوان و جنت از آن یاد می‌کنند و راه وصول به آن رسیدن به مرتبه‌ی ایمان (کمال عقلی یا عقل بالفعل) از طریق عمل صالح (رفع موانع رشد عقل) می‌باشد.
بررسی جایگاه منفعت در مکتب سودگرایی و آموزه‌های اخلاقی اسلام‌ (با تأکید برآرای جان استوارت میل و علامه طباطبایی)
نویسنده:
زهره مهشاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سودگرايي اخلاقي يكي از نظريه‌هاي نام‌آشناي حوزه‌ي اخلاق هنجاري به شمار مي‌آيد كه دير زماني است در فهرست مكاتب فلسفي، به عنوان يك نظام اخلاقي تأثيرگذار و كارآمد، خودنمايي مي‌كند و ذائقه‌ي فلسفي بسياري را به خود مجذوب ساخته است. از مفاهيم بنيادين اين نظريه، «مفهوم سود و منفعت» مي‌باشد كه اين تحقيق درصدد برآمده تا با بررسي جايگاه اين اصطلاح در آراي اخلاقي دو فيلسوف برجسته- جان استوارت ميل و علامه محمدحسين طباطبايي- به تبيين وجوه اشتراك و افتراق آن در قالب سئوالات اساسي بپردازد. بر اين اساس، استوارت ميل با تحليلي لذت‌گرايانه از مفهوم منفعت، آن را شالوده‌ي ارزش‌هاي اخلاقي معرفي مي‌كند و معيار فعل اخلاقي را سود و زيان عمومي مي‌داند. در مقابل، علامه طباطبايي با تحليلِ روان‌شناختي- فلسفي، انسان را موجودي «استخدام‌گر» توصيف مي‌دارد و بر اين باور است كه دين و آموزه‌‌هاي آن مي‌تواند رابطه‌ي ميان منفعت شخصي و منفعت اجتماعي را تبيين كند و تعارض آن رااعتدال ‌بخشد.
سعادت در حکمت اشراق و مشاء (مطالعه موردی افلاطون، ارسطو، فارابی، سهروردی)
نویسنده:
اکبر عروتی موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله سعادت به عنوان يکي از مباحث اصلي اخلاق و فلسفة اخلاق، از بنيادي‌ترين و قديمي‌ترين مباحث فلسفي بشر است. تمامي انسان‌هاي صاحب انديشه پيوسته در جستجوي آن بوده و هستند. به همين جهت اکثر فلاسفه و انديشمندان در طول تاريخ سعي نموده‌اند تا در نظام فلسفي خود جايي براي بحث از آن باز نموده و ابعاد و زواياي مختلف آن را از ديدگاه خود مورد بررسي قرار دهند .در اين رساله ديدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء (افلاطون ،ارسطو ، فارابي و سهروردي) در باره سعادت در محدوده سئوالات پژوهشي ارائه شده در اين رساله يعني روش-شناسي بحث از سعادت، ماهيت سعادت، مؤلفه‌هاي دروني وعوامل بيروني سعادت و رابطه عوامل الاهياتي و متافيزيکي با سعادت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سعادت در هر دو ديدگاه فعاليتي عقلي است اما در باره دخالت عناصر دبگر در چيستي سعادت و نيز در تفسيري که از فعاليت عقلي دارند، داراي اختلاف مي‌باشند.از نظرافلاطون سعادت آدمي در معرفت عقلي و لذت بدني و حسيبي ضرر ، مشروع و معتدل است. ارسطو يودايمونيا (سعادت) را با بهره‌گيري از برهان کارکرد، فعاليت اخلاقي و نظري(تأمل) مي‌داند. البته در باره تفسير نظريه ارسطو دو ديدگاه وجود دارد: جامع که دراين رساله از آن دفاع مي‌شود و غالب(عقل گرايانه)که در اين رساله رد مي‌شود.از نظر فارابي سعادت حقيقي، غايت نهايي انسان بوده و فضيلت‌هاي نظري، فکري، خلقي و صناعات عملي لازمة آن مي‌باشد. فارابي از ديدگاهي در باره سعادت دفاع مي‌کند که امروزه در فلسفة اخلاق معاصر به ديدگاه غايت جامع معروف است. از نگاه سهروردي سعادت حالت و وضعيت خوبي است که در نهايت انسان را به سوي بهشت جاوداني هدايت مي‌کند. از نظر او سعادت قصوي تشبه به مبادي عاليه است و از جمله نتايج آن اتصال عقلي به عالم علوي است.برخلاف ارسطوکه معتقد بود سعادت را در همين جهان بايد جست و جو کرد، از نظر فارابي و سهروردي سعادت قصوي در آخرت متحقق مي‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 488