مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 158
شیوه های سلوک در عرفان شیعی
نویسنده:
الیاس عارف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
سلوک عرفانی در مذهب شیعه به دو روش انجام می پذیرد. سلوک درختی و سلوک پلکانی. در سلوک درختی، بر مراتب درونی سیروسلوک تأکید شده است؛ همچنین، کدام منزل اصل است و کدام فرع. در سلوکِ پلکانی، مراحل سیروسلوک مورد نظر است. ازاینرو، سالک باید بداند اول در کدام مرحله باید سلوک کند و بعد باید کدام فعل و مرحله را سلوک کند. به دیگر سخن، دراین سلوک، وظایف به صورت پلکانی و پشت سرهم بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 110 تا 132
پژوهشی در حقیقت قرب به خدا در اسلام
نویسنده:
اسماعیل علی خانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
از موضوعات مهم درباره انسان، سعادت و کمال است. از نگاه اسلام اين سعادت چیزی جز تقرب به خدای متعال نیست؛ تقربی ارزشی، سلوکی و از راه عمل به شريعت، که با واژگان قرآنی «فوز»، «فلاح»، «عند» و «لقاء» بیان می شود. از پرسش های مطرح درباره اين موضوع اينکه اين نزديکی به چه معنا و از چه سنخی است و چه رخ می دهد که به سالک الی الله مقرب می گويند؛ آيا تحولی حقیقی و کمالی در او رخ می دهد يا تشريفاً او را مقرب می خوانند؟ شاخصه های اين قرب چیست؟ هدف اين پژوهش بیان چیستی قرب به خدا و ويژگی های آن است. در اسلام اين سلوک عرفانی و کمالی، تحولی حقیقی و وجودی است و با به فعلیت رسیدن استعدادهای ذاتی شخص با سیر و حرکت اختیاری برق آسا يا متوسط يا کُند، در قالب هجرت به سوی خدای متعال و دگرگونی درونی، يافتن حیات طیبه و وارد شدن به عالم نور جلوه می کند و امری حقیقی، تشکیکی و اکتسابی است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 68
بررسی تطور تاریخی ولایت تکوینی از حکیم ترمذی تا ابن عربی در متون منثور عرفانی
نویسنده:
جعفر رحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
تعبیر نوظهور «ولایت تکوینی» ریشه در افکار عارفان نخستین داشته است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به آثار صوفیان نشان داده است که حکیم ترمذی اولین صوفیی بود که بدون وارد کردن افکار فلسفی مسألۀ ولایت را مطرح کرد. عارفان پس از وی، از جمله طوسی، کلاباذی، ابوطالب مکّی، سلّمی، قُشیری و هجویری نیز به صورت اجمالی به این مسأله پرداختند، اما اندیشه ترمذی را دنبال نکردند. ولایت تکوینی در اندیشه آنان به معنای تصرف های تکوینی غیرعادی اولیای الهی بوده است. نجم الدین کبری تا حدی به اندیشه ترمذی نزدیک شد و از رابطۀ ولی با اسمای الهی سخن گفت. ابن عربی ضمن پذیرش اندیشۀ ترمذی به سؤالهای وی پاسخ گفته و با تلفیق برخی از مبانی فلسفه مشاء انسجامی بیش از پیش به موضوع ولایت داد؛ بنابراین اندیشه ولایت تکوینی از ترمذی تا ابن عربی همراه با تطور تاریخی بوده است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 94
مفهوم­ سازی جدید از قاعده لطف و وجوب آن در آثار آیت‌ الله سبحانی
نویسنده:
موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غالب متكلمان پيشين بر اين مبنا كه ارسال رسل از مصاديق لطف مقرِّب است، از طريق قاعده لطف به اثبات ضرورت ارسال رسل می پرداختند. از تعابير علامه حلی در كشف المراد، برخی چنين استنباط كردند كه ارسال رسل از مصاديق لطف نيست؛ و به همين سبب، قاعده لطف از نظر ايشان كارآيی خود را براي اثبات ضرورت نبوت از دست داد. از سوی ديگر، از شيخ مفيد به بعد، نظريه ای رواج پيدا كرد كه لطف را عقلاً واجب نمی دانست و در نتيجه، كارآيی آن را در اثبات مسائل عقيدتی به چالش می كشيد. آيت الله سبحانی برای حل اين مشكل، قائل به تفصيل شده و بر آن است كه برخی مصاديق لطف مقرِّب، عقلاً واجب و برخی وجوب عقلی نداشته و تنها لازمه جود و تفضل خداوندند. در مقاله حاضر، مباحث مذكور در آثار آيت الله سبحانی بررسی شده و حدود توفيق و كارآيی آن ها مورد ارزيابی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
علامه طباطبائی و عرفان شیعی
نویسنده:
محمدجواد رودگر، مائده شاکری راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
عرفان، شناخت شهودی حق و اسمای حسنای او از راه تزکیه نفس و طهارت باطن با مکانیسم سیر و سلوک یا طی منازل و مقامات است. عرفان شیعی نیز عرفانی برگرفته از متن کتاب و سنت در دو ساحت علمی و عملی می باشد که علامه طباطبائی در عصر حاضر نماد و نماینده چنین عرفانی است. در نوشتار حاضر از مفهوم و ماهیت عرفان شیعی و مختصات عارفان شیعی توام با نکات کلیدی و کلان عرفان متخذ از ثقلین بر محور و مدار اندیشه های علامه طباطبائی بحث و تحلیل صورت گرفته است. در واقع به پرسش عرفان شیعی چیست و عارفان شیعی دارای چه ویژگی هائی هستند پاسخ داده شد. و اثبات و تبیین فرضیه قرآن و سنت و سیره معصومین (ع) بهترین منبع معرفت عرفانی، سلوک معنوی و رفتار و عمل جامع عرفانی است هدف مقاله فراروی می باشد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 76
ابعاد وجودی انسان در منظومه هندویی بهگود گیتا در مقایسه با ادبیات عرفانی اسلام
نویسنده:
علی فتح الهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد واحد ساوه,
چکیده :
شناخت انسان و کشف ابعاد وجودی او از مسائلی است که همواره ذهن بشر را به خود معطوف داشته است. مکاتب مختلف در تعریف انسان و تبیین مفهوم انسانیت، اختلاف نظر دارند و هر گروه با توجه به نوع نگرش خاص خود برداشت و تحلیل ویژه ای از آدمی دارند. این نوشتار به بررسی دیدگاه انسان شناسانه منظومه هندویی و مقایسه آن با تعابیر عارفان مسلمان در متون صوفیانه می پردازد. منظومه عرفانی- هندویی «بهگودگیتا» یا «سرود ایزدی» از زیباترین آثار معنوی هندوان به زبان سانسکریت است. چگونگی آفرینش انسان، ارتباط او با خداوند، مراتب انسان، انسان کامل و راه های نیل به کمال، رابطه جان و تن و اصل تناسخ در منظومه هندویی بهگودگیتا از موضوعات مورد بحث و قابل تطبیق با اندیشه عارفان مسلمان در آثار منظوم و منثور است. شایان ذکر است که در مواردی نیز تعالیم و عناصر مغایر با بینش عارفان مسلمان در گیتا به چشم می خورد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 34
تحلیلی تطبیقی از قاعده لطف در دیدگاه متکلمان اسلامی
نویسنده:
محمد بیدهندی، سکینه محمد پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
قاعده لطف یکی از قواعد مهم کلامی است که مکاتب مختلف کلامی در اسلام، آن را در اثبات بعضی از اصول اعتقادی اساسی خود، به کار گرفته‌اند. متکلمان امامیه، اصل امامت و متکلمان معتزلی لزوم وعد و وعید را که از اصول اساسی این مکتب است؛ از طریق قاعده لطف اثبات نموده‌اند، اما متکلمان اشعری و بعضی از معتزله بغداد این قاعده را انکار نموده و به ابطال آن پرداخته‌اند. هدف این مقاله، این است که با توجه به اهمیت این قاعده در کلام اسلامی، دلایل عقلی متکلمان اسلامی را در اثبات وجوب لطف بررسی کند. علاوه بر این، بررسی دیدگاه متکلمان اهل سنت نسبت به قاعده لطف و نقد دلایل عقلی‌ای که مخالفان قاعده لطف، در ابطال وجوب لطف به کار برده‌اند، نیز از اهداف این مقاله است. نتیجه‌ای که در این مقاله از بررسی دلایل عقلی متکلمان اسلامی در اثبات وجوب لطف به دست آمده، این است که فقط، دلایل عقلی‌ای که وجوب لطف را از طریق رحمت الهی و جود و کرم او اثبات می‌کنند، دلایلی یقینی بوده، دارای ضرورت عقلی هستند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 34
کیفیت شناخت و وصال خدا از طریق شناخت نفس از دیدگاه دو عارف مسلمان و مسیحی
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عرفا معمولا بر این امر تصریح می نمایند که از راه عقل و تفکر به خدا نمی توان رسید و بجای آن بر شناخت نفس تکیه می کنند. آنان معتقدند که از راه شهود قلبی و تامل در نفس می توان به خدا راه جست. سرلوحه تعلیمات ایشان در این مورد این است که من عرف نفسه عرف ربه. این مقاله بر آن است تا اولا جایگاه و ماهیت نفس را نزد ابن عربی و اکهارت به عنوان بزرگترین عرفای مسلمانان و مسیحی بررسی کند و ثانیا کیفیت وصول از نفس به خدا از دیدگاه آن دو مورد کاوش قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 94
نقش آموزه های دینی در حل بحرانهای زیست محیطی
نویسنده:
محمد بیدهندی، علی کرباسی زاده، محسن شیراوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
خداوند هستی را با نظمی بی‌نظیر و وحدتی حیرت‌آور خلق کرده است. بخش کوچکی از این نظام، طبیعت و انسان است. طبیعت با تمام موجودات خویش در ارتباط با بخشی دیگر از هستی یعنی انسان می‌باشد. به گواهی آموزه‌های ادیان ابراهیمی (توحیدی) کل هستی و به تبع آن طبیعت تسبیح‌گوی خالق خویش می‌باشند. این صفت حاکی از مخلوقی زنده و دارای ادراک است که نوعی حقوق و تکالیف را متوجه آن می‌گرداند. خداوند طبیعت و همه مواهب آن را در اختیار انسان قرار داده تا او بتواند با بهره‌مندی از آن به کمال نهایی که همانا قرب الهی است نائل گردد. این رابطه تعاملی، رابطه بین دو موجود زنده با یکدیگر است نه رابطه‌ای که بخشی از هستی (انسان) به بهره کشی از بخشی دیگر (طبیعت) بپردازد. حلقه اتصال بین انسان و طبیعت پرداختن به مسئله بنیادین هدف غایی خلقت انسان است. در این مقاله ضمن تحلیل آموزه‌های موجود در ادیان توحیدی در حوزه مرتبط با موضوع این پژوهش، به این سؤال که نقش انسان در ایجاد فساد و شر اعم از طبیعی یا مابعدالطبیعی تا چه میزان است پاسخ داده شده است. روش تحقیق در این پژوهش نگرش تحلیلی و فلسفی به پدیده‌های عالم با استفاده از پردازش آموزه‌های ادیان توحیدی می‌باشد. از جمله نتایج این پژوهش می‌توان پرداختن به مسئله بحران زیست محیطی با نگاهی نو و دین محور و ارائه راه حل‌های مبنایی دینی در این خصوص و نیز وجود شر در هستی در صورت تقابل انسان با محیط زیست را نام برد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 23
رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی
نویسنده:
علی صبری، محمد کاظم علوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به‌عنوان معلم اول و فارابی به‌عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم‌ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله‌ی اساسی این نوشتار بیان رابطه‌ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به‌کارگیری طرح مدینه‌ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می‌کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به‌صورت کامل به‌کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می‌دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله‌ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی‌شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می‌داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی‌شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین‌حال مهم‌ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه‌ی فاضله توجه بیش‌تری نموده‌ است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 114
  • تعداد رکورد ها : 158