مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
آزادی اجتماعی آزادی اراده آزادی اقتصادی آزادی اندیشه آزادی بیان آزادی تشریعی آزادی تشکیل حزب آزادی تکوینی آزادی جنسی آزادی دموکراتیک آزادی سیاسی آزادی عقیده آزادی فردی آزادی قلم آزادی معنوی آزادی وجدان
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 204
بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر و مبانی آن از نظرگاه فقه و حقوق اسلامی
نویسنده:
مریم عذارنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقوق بشر یک پدیده‌ی تازه و نوینی نیست بلکه جریانی است که در طول حیات بشری، رسیدن به آن همواره دغدغه‌ی فکری افراد بشر بوده است؛ علاوه بر آن حقوق بشر، یک حقوق جهانی است زیرا این حقوق حق طبیعی و مسلم هر فرد از خانواده بشری است و هر فردی با هر ویژگی اعم از نژاد، زبان، جنس، رنگ، دین و غیره باید از آن بهره‌مند شود. آن چه که امروزه به عنوان "حقوق بشر" زبان زد جوامع معاصر گردیده، همان حقوقی است که در صد و هشتاد و سومین اجلاس عمومی مجمع عمومی ملل متحد در 10 سپتامبر 1948در یک نسخه‌ای مدون تحت عنوان "اعلامیه جهانی حقوق بشر" بهتصویب رسید. این اعلامیه محور تعیین مهم‌ترین اصول حقوق و آزادی‌های بشر از جمله اصل آزادی، اصل برابری و مساوات و مانند این‌ها قرار گرفت؛ اما علی‌رغم جهانی بودن آن، چالش‌های بسیاری را در میان برخی ملل جهان و از جمله کشور‌های مسلمان را برانگیخت، که نادیده گرفتن مبنای اصلی حقوق بشر در اسلام یعنی یگانگی و وحدانیت خداوند و اکتفا نمودن به عقول بشری و نیز محور بودن انسان در تدوین این اعلامیه، از چالش‌های اصلی که دنیای جدید غرب برای جهان اسلام به وجود آورد؛ در نتیجه این مسأله باعث شد که مفهوم دقیق حقوق بشر در اسلام، با آن چه که در تفکر حقوقی اسلامی تحت عنوان حقوق بشر شناخته شده است، متفاوت باشد تا جایی که کشورهای مسلمان و مدافعان حقوق بشر اسلامی به دلیل تضاد بسیاری از عناصر حقوقی و اخلاقی اعلامیه با تعالیم اسلامی، در 5 اوت 1990(15 مرداد 1369) اجلاس وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در قاهره، "اعلامیه اسلامی حقوق بشر" را به تصویب رساندند.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
ایمان نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری صورت گرفته است. در این تحقیق از شیوه تحلیل محتوا برای بررسی اهداف و سوالات اصلی پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. منابع استفاده شده در پژوهش مربوط می شود به همه آثار فرانکل که به فارسی ترجمه شده است و کتابهایی که در زمینه معنی درمانی و نظریات مشاوره که به نگارش یا ترجمه درآمده است و همچنین نمونهکتابهای شهید مطهری که در آنها مباحث مربوط به انسانشناسی و هستی شناسی و فلسفه مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا نظریه معنی درمانی فرانکل و مبانی فلسفی آن و مفاهیم کلیدی نظریه مطرح شده و بعداً از آن، دیدگاه شهید مطهری و مبانی انسان شناسی و هستی شناسی آن و کاربرد این مبانی در مشاوره مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج نشان داد که مفهوم هستی و ماهیت انسان، اراده معطوف به معنا و معنا جویی انسان، آزادی اراده و محدودیت های آزادی انسان و معنا و هدف زندگی انسان از جمله مبانی هستی شناسی و انسانشناسی دیدگاههای فرانکل و مطهری می باشند.همچنین بین دیدگاه معنی درمانی فرانکل و شهید مطهری مفاهیم مشترک از جمله : ماهیت وجودی انسان، آزادی، مسئولیت و تکلیف پذیری، معنا جویی، هدفمندی، خودآگاهی، خلاء معنوی و وجودی، معنای عشق و کار و تلاش وجود دارد.واز مبانی انسان شناسی و هستی شناسی دیدگاه شهید مطهری می توان نظریه علمی را استخراج کرد که در روانشناسی و مشاوره از آن استفاده برد.
واکاوی مفاهیم اخلاقی آزادی، مسوولیت و نوع دوستی در مکتب رفاه اجتماعی
نویسنده:
فاطمه پارسی ,امیر فرخ وندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شعبه اصفهان: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
چکیده :
این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیلِ سه مفهوم اخلاقیِ آزادی، مسؤلیّت و نوع‌ دوستی در نظریهٔ رفاه است و می‌کوشد با بهره‌گیری از روش مطالعهٔ تحلیلی-اسنادی، ضمن طرح دیدگاه‌های اندیشمندان حوزهٔ رفاه، به برخی از انتقادات و سؤالات در این باره نیز پاسخ گوید. نتایج به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر بدین قرار است: الف) نظریه‌های رفاه در مبحث آزادی با بیان اینکه آزادیِ بازار باعث افزایش فقر، نابرابری و افول اخلاقی خواهد شد و با تأکید ویژه بر مقولهٔ برابری، دولت‌ها و نظام‌های رفاهی را مجاز می‌شمارند از طریق وضع مقررات و سیاست‌های کنترلی به محدودکردن آزادیِ بازار دست بزنند؛ ب) در مبحث مسؤلیّت، اندیشمندان رفاه معتقدند که به‌سبب ناامنی‌های اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و... ناشی از بازار، افراد باید فقط مسؤلیّت بخشی از رفاه خود را بر عهده داشته باشند و دولت‌ها نیز باید در این خصوص اقدام نموده و برای تحقق حقوق اجتماعی افراد بکوشند؛ ج) اندیشمندان حوزهٔ رفاه، نوع‌دوستی را به‌عنوان فضیلتی اخلاقی می‌پذیرند؛ لیکن به رفتار متعهدانه و عمل متقابل، بر اساس حقوق و تکالیف تأکید می‌ورزند؛ د) به نظر می‌رسد نظریهٔ متفکران رفاه با اخلاق اعتدالی هم‌خوانی داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 184
تلقی فیشته از مفهوم حق طبیعی و نقد هگل بر آن
نویسنده:
مهدی میرابیان تبار
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسط و توسعه فلسفه سیاسی هگل در بسیاری از جنبه ها حاصل درگیری های نظری او با فیلسوفان پیش از خود است. در این میان، فلسفه سیاسی فیشته و خصوصاً تلقی او از مفهوم حق طبیعی برای هگل از اهمیت بالایی برخوردار است. هگل در مقاله «راه های علمی بررسی حق طبیعی» که در سال 1802 آن را به چاپ رسانده، نقدهایی جدی بر فلسفه سیاسی فیشته وارد آورده است. این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش نخست به اهم مطالب در فلسفه سیاسی فیشته، با تکیه بر کتاب مبانی حق طبیعی، خواهیم پرداخت و در بخش دوم نقادی هگل از فلسفه سیاسی فیشته را که در مقاله «درباره راه های بررسی علمی حق طبیعی» مطرح نموده، بررسی خواهیم کرد. با اینکه نقادی هگل نتوانسته اعتبار کلی فلسفه سیاسی فیشته را سلب نماید، اما درعین حال توانسته تلقی فیشته از حق طبیعی را با معضلاتی چند مواجه سازد
فلسفه آزادی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمدعلی نعمت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اما آنچه در این نوشتار به دنبال طرح آن هستیم، صورت اجمالی آن را به نحو مختصر چنین می‌دانیم: - آزادی یک واقعیت و یک حقیقت است . - آزادی یک صفت و عنوان تحصیلی برای انسان است یعنی اینکه انسان چنان است که می‌تواند آزاد باشد، آزادی چیزی نیست که کسی به انسانها بدهد بلکه راه درست تحصیل آن در زمینه فردی و اجتماعی این است که زمینه و موجبات حصول آن بوسیله اخلاق و تربیت فردی و ساختار قانونی و سیاسی اخلاقی حکومت و دولت با مدیریتعلمی و عدالت اجتماعی فراهم باشد. - آزادی "زمینه" و "محصول" ارزشها و فضائل اخلاقی است زیرا اگر انسان کرامت و آزادی خود را از دست بدهد در قبال کرامت از دست رفته خویش هر چه بدست آورد زیان کرده است . - نسبت فرد و اجتماع نسبت مظروف و ظرف است و ممکن نیست در یک ظرف آلوده که پر از فساد و آفت و حق‌کشی است مظروف آن (افراد انسان) سالم بماند. بنابراین عدالت اجتماعی اصل مهمی استکه آزادی را حاوی و شامل است پس آزادی درونی و اخلاقی منهای آزادی و عدالتاجتماعی مانع رشد و سعادت فرد و اجتماع است . - در تعریف ماهیت آزادی و اهداف و مبانی آن در هر مکتب باید چهار اصل زیربنایی مهم را ملحوظ کنیم که عبارتند از : هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق و ارزشهای انسانی، لذا قبل از اینکه آزادی یک مقوله سیاسی اجتماعی باشد مقوله‌ای است که در زمینه انسان‌شناسی و نوع تعریف از انسان مورد بحث قرار می‌گیرد. و آزادی سیاسی اجتماعی میوه‌ای است که از ریشه و زمینه آن چهار اصل مذکور حاصل می‌شود. - آزادی با دو عنصر "ایمان" و "عقل" ارتباط زنده و حیاتی دارد که در صورت جاری بودن دو عنصر ایمان و عقل در زندگی انسان هم به آزادی درونی می‌رسیم و به آزادیهای بیرونی و دوری از اسارت و بندگی. - آزادی کامل و آرمانی در زبان هنجارهای دینی با تعابیر "فالح"، "تقوی" و "کرامت انسان" بیان شده است . - اصل بسیار مهم سیاسی اجتماعی و تربیتی دینی "امر به معروف و نهی از منکر و تواصی به حق و صبر" اگر با زمینه‌سازی درست تعلیم کتاب و حکمت به حاکم و مردم در حیات اجتماعی جاری باشد موجب آزادی واقعی دینی در حکومت اسلامی است . - طالبان آزادی واقعی و حاکمان آزادی‌بخش که نسبت به آزادی اهتمام دارند ساختار سیاسی اخلاقی حکومت و مجاری امور را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که "خواست و نیاز و اندیشه مردم" مورد شناخت قرار گیرد. و در مسیر درست حرکتکند و این از طریق بیان آزاد فکر میسر است . لذا آزادی شعار انسانهای متواضع و محتاج است که خود را فوق حق و اخلاق و قضاوت عمومی و تعدیل و تصحیح نمی‌بینند. - با ملاحظه چهار مبنای اساسی تعریف آزادی دینی که عبارتند از: هستی‌شناسی دینی، انسان‌شناسی دینی، اخلاق و ارشهای انسانی در دین و معرفت‌شناسی سه اصل مهم به عنوان مبادی و اصول موجبه آزادی در اسلام مطرح است که عبارتند از: "اصل ولایت - اصل عبودیت - اصل عدالت . اصل ولایت شاخص نحوه ارتباط انسان با خداوند است که مطابق و ملازم با حریت است ، اصل عدالت (عدالت اجتماعی) شاخص ارتباط انسان با جامعه در قالب قانون و حق است که حاوی و شامل آزادی است .
حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی در فقه و حقوق اسلامی
نویسنده:
پروانه دوغ‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رعایت حقوق اقلیت های دینی و مذهبی یکی از دغدغه های جامعه بشری زمان حاضر و مورد تاکید کنوانسیون های مختلف بین المللی است . در دین اسلام نیز رعایت حقوق این گونه افراد، مورد توجه قرار گرفته است .فقه اسلام ،با استفاده از منابع غنی اسلامی و شیعی و با تاکید بر آیات و روایات و کلام معصومان علیهمالسلام، بارها و در بحث های مختلف بر اعطای حقوق اقلیت ها و ایجاد شرایط مطلوب زندگی برای آنان تصریح کرده واحترام به حقوق آن ها را ایده ای بلند و ارزش مند، معرفی کرده که در پرتو آن، بسیاری از تنشها، فروکش خواهد شد و بسیاری از معضلات که امروزه جهان به ویژه جامعه اسلامی ما درگیر آن است به وادی سلامت ره خواهند پویید .قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام از تعالیم فقهی اسلام و سیره نبوی بر بسیاری از حقوق و آزادی های اقلیت های دینی و مذهبی، تاکید ورزیده و با توجه به وضعیت ویژه آن ها به عنوان اقلیت و هم چنین مسئولیت آن ها به عنوان شهروند در جامعه اسلامی حوزه گسترده ای ازحقوق را برای اقلیتها در نظر گرفته است.
آزادی انسان از منظر کلام اسلامی
نویسنده:
بومانعلی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر در صدد تبیین آزادی انسان از منظر کلام اسلامی است. وهدف اساسی این تحقیق آشکار سازی نسبت شریعت اسلام و آزادی و پاسخگویی به شبهاتی است که به بهانه آزادی ارزشهای معقول انسانها را نادیده می گیرند و از این راه جوامع اسلامی را مورد تهاجم قرار می دهند. این تحقیق شامل چهار بخش که بخش اول تعریف مفاهیم، در بخش دوم اقسام آزادی ارزش و منشآ آن را بیان می کند. در فصل سوم آزادی های تکوینی و تشریعی مورد بررسی قرار گرفته و در بخش چهارم به تبیین آزادیهای فردی و اجتماعی پرداخته است و در پایان به این نتیجه نهایی می رسد که انسان آزادی مطلق ندارد زیرا آزادی و رهایی بدون حد و مرز با اهداف آفرینش، عبودیت و محدودیت وجودی او در تضاد است. بنابر این نمی توان تمام ارزشهای اخلاقی و معنوی انسان را فدای آن نمود.
افلاطون و راولز: عدالت در فرد یا در جامعه
نویسنده:
محمدجواد موحدی,سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم عدالت، آن گونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدة ذهن است که سقراط با استفاده از روش مامایی اش می کوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز می کند، امّا غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیت های جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریه ای دربارة عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار می دهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبة روان شناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه می کنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه می توان از نظریة او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
  • تعداد رکورد ها : 204