مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
رئالیسم ارسطویی رئالیسم خام رئالیسم معرفت شناختی رئالیسم نوین رئالیسم هستی شناختی(مسائل جدید کلامی)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
توحید در نهج البلاغه
نویسنده:
عزت الله فرشادفر
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
کرمانشاه: دانشگاه رازی,
چکیده :
کتاب توحید در نهج البلاغه به بررسی تطبیقی توحید در کلام مولی امیرالمومنین علیه السلام می پردازد. فهرست کتاب به این شرح می باشد: هرست مطالب , , , فصل اول: دین‌شناسى
بررسی دیدگاه راجر تریگ درباب التزام دینی و عقلانیت
نویسنده:
فاطمه سعیدی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
التزام دینی و ربط و نسبت آن با عقلانیت از مباحث مهم فلسفۀ دین است. راجر تریگ از اندیشمندان معاصری است که این مسئله را محور توجه خود قرار داده است. در این مقاله ما دیدگاه او در خصوص سرشت التزام و ربط و نسبت آن با باور، معنا، توجیه و عقلانیت را از نظر گذرانده‌ایم. او با تعریف خاصی که از التزام ارائه می‌دهد، آن را مبتنی بر دو مؤلفه می‌داند: یکی باور گزاره‌ای و دیگری تعهد شخصی بدان. از آنجا که تریگ مؤلفه اول التزام را اساسی و بنیادین می‌داند، تمرکز مقاله نیز بر همین مؤلفه است. تریگ بر اساس مؤلفۀ اول، واقع‌گرایی و نقد نسبی‌انگاری را از لوازم حقیقی التزام می‌داند و در همین راستا به نقد ناواقع‌گرایی و نسبی‌انگاری در این حوزه می‌پردازد. او از جمله علل گرایش به نسبی‌انگاری در حوزۀ دین را تلاش ویتگنشتاین متأخر در واکنش به پوزیتیویسم منطقی می‌داند که منجر به جدایی و تمایز دین از علم شد. تریگ ضمن نقد این جریان فلسفی، می‌کوشد تا پیامدهای آن را نیز نشان دهد. او با تأکید بر زبان به عنوان امری که تبلور حقیقت است و ارتباط را امکان‌پذیر می‌کند و نیز تأکید بر سرشت مشترک بشر به مقابله با نسبی‌انگاری مفهومی می‌پردازد و راه را برای عقلانیت التزام می‌گشاید. مقاله در پایان نشان می‌دهد که اگرچه تریگ در نقدهایش به موفقیت‌هایی دست یافته است، به نظر می‌رسد جنبۀ ایجابی بحث او فاقد استحکام و دقت کافی است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
رئالیسم علمی با تاکید بر آراء کارل پوپر
نویسنده:
جعفر مذهبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بسیاری از تئوری‌های علمی هویات غیرقابل مشاهده‌ای را فرض می‌کنند که هرگز نمی‌توان وجودشان را به طور مستقیم اثبات کرد. تنها راه اثبات وجودشان از طریق پیش‌بینی‌های موفقی است که از آن تئوری-ها ناشی می‌شود؛ اما این رویکردی است که تنها رئالیست‌های علمی آن را قبول دارند و آنتی‌رئالیست‌ها نمی‌پذیرند. به عبارت دیگر، رئالیست‌ها معتقدند که می‌توان وجود هویات نظری را از موفقیت یک تئوری در عرصه‌ی پیش‌بینی‌ با استفاده از برهان IBE (استنتاج به قصد بهترین تبیین) استنتاج کرد؛ بر عکس رئالیست‌ها، آنتی‌رئالیست‌ها با تکیه بر برهان تعیین ناقص و برهان فرا‌ـ‌استقرایی بدبینانه، این رویکرد را رد می‌کنند. موضوع رئالیسم علمی معمولأ از سه دیدگاه بررسی می‌شود: متافیزیکی (وجودشناختی)، معرفتی و معناشناختی. دیدگاه متافیزیکی درباره‌ی وجود مستقل از ذهن هویات نظری بحث می‌کند. دیدگاه معرفتی به باورهای ما درباره‌ی پیشرفت‌های علمی و دیدگاه معناشناختی به چگونگی تفسیر ما درباره‌ی شرایط صدق گزاره‌های علمی مربوط است؛ در ضمن این موضوع می‌تواند مباحث گوناگونی مثل عقلانیت، نسبی‌گرایی، واقعیت و نمود، تئوری‌های مربوط به حقیقت، تبیین و غیره را شامل شود.در موضوع رئالیسم علمی مناقشات بی‌پایان زیادی وجود دارد. به نظر می‌رسد راه حل کارل پوپر برای حل مشکل استقرا و توجیه‌گرایی در علم، یعنی همان معرفت حدسی، با تأکید بر عقلانیت انتقادی و رئالیسم متافیزیکی تا حدودی می‌تواند پایان‌بخش این مناقشات باشد.
تبیین فلسفی دیدگاه آرمان گرایانه و واقع گرایانه قرآن نسبت به انسان بر اساس مبانی ملاصدرا
نویسنده:
مهدی خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم دو دیدگاه متفاوت و در عین حال سازگار با هم نسبت به انسان دارد؛ نگاهی آرمان گرایانه در مقام تشریع و تکلیف و در عین حال دیدگاهی واقع گرایانه در مقام امتثال اوامر الهی. در نگاه نخست – که نگاه قرآن به انسان در مقام تشریع است- قرآن کریم معتقد است که تمامی انسان ها این قابلیت و توانایی را دارند که به کمال نهایی خویش دست یابند و این توقع از تمامی انسان ها، توقعی به جاست. اما از منظر دیگر- که دیدگاه قرآن به انسان در مقام امتثال است- معتقد است که اکثر انسان ها در واقعیت نخواهند توانست به این مهم نائل آیند. از منظر ملاصدرا با اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری نفس، اتحاد عاقل و معقول و دیگر اصول حکمت متعالیه می توان گفت که نفس انسان با حرکت جوهری خویش و با انتخاب معقولات متناسب و در مجموع با تربیت صحیح عقل نظری و عقل عملی این توانایی و قابلیت را دارد که خود را به مرحله تجرد تام برساند. اما در عین حال اکثر انسان ها از این امر مهم غافل شده و لذا در عمل راه دیگری را در حیات خویش اتخاذ می کنند.
صفحات :
از صفحه 55 تا 66
مراتب علم از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا
نویسنده:
زهرا رسولی، محمدکاظم علمی سولا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
مراتب علم در اندیشه عمده متفکران شرقی و غربی از جایگاه مهمی برخوردار است و متفکران بزرگ به بحث‌های دقیقی در این حوزه پرداخته‌اند. پژوهش حاضر این مسأله را از دیدگاه دو اندیشمند برجسته اسلامی و غربی، ملاصدرا و اسپینوزا مورد مداقه قرار داده است. و مدعی است که گر‌چه این دو اندیشمند به جریان‌های فکری متفاوتی تعلق دارند از جمله اینکه اساسا ملاصدرا بر خلاف اسپینوزا علم را از سنخ وجود بر می‌شمارد و نیز در بحث کلیات، ملاصدرا قائل به اصالت واقع (رئالیزم) و اسپینوزا از اصحاب تسمیه است، اما به رغم این اختلافات، در زمینه‌های خاصی نظریاتی اظهار داشته‌اند که می‌توان آن‌ها را مورد مقایسه قرار داد. از جمله در تقسیم مراتب علم که هر دو فیلسوف بر سه قسم دانسته‌اند، و نیز اینکه در هر یک از این سه مرتبه، مرتبه پیشین و فرو‌تر، خود مقدمه و وسیله تحقق مرتبه پسین و فرا‌تر می‌شود، و نهایتاً سعادت انسان از نظر هر دو متفکر با شهود عقلانی که بالا‌ترین مرتبه علم است، محقق می‌شود. در این جستار، تفصیل این موارد و نیز موارد دیگر از مشابهت‌ها و اختلاف نظرات این دو اندیشمند مورد کنکاش قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 81
مبانی معرفت شناختی نظریه کثرت گروی جان هیک
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
جان هیک با وام گرفتن از مفهوم «دیدن به عنوان ...» ویتگنشتاین و تعمیم آن به کل تجربه های ادراکی و نیز وام گیری از تمایز کانتی میان نومن و فنومن میان «حقیقت فی نفسه» و «حقیقت عند المدرک» تمایز می نهد. حقیقت فی نفسه همان خداوند در عالم واقع است و حقیقت عند المدرک همان تصوری است که در هر دین از خداوند ارایه شده است. دو تمایز ذکر شده مهم ترین مبنای معرفت شناختی نظریه کثرت گرایانه هیک را در باب ادیان تشکیل می دهند. به نظر می رسد نظریه ادراک و نظریه توجیه در نظریه کثرت گرایانه هیک در باب ادیان از نوعی ابهام برخوردار هستند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 54
تکثر نظام های منطقی: مقایسه دیدگاه های منطق دانان قدیم و جدید
نویسنده:
فرشته نباتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیش از ظهور منطق جدید، نظام منطقی رایج بی بدیل می نمود. اما منطق کلاسیک، با نظام های متعددی روبه روست که خود را منطقی و هماورد منطق کلاسیک می دانند. این نظام ها، اغلب مبتنی بر پیش فرض های خاص فلسفی هستند و قواعد منطقی متفاوتی را طرح می کنند. در مواجهه با این نظام ها، پرسشی فلسفی مطرح می شود مبنی بر اینکه آیا اساسا کثرت در نظام و/ یا قواعد منطقی ممکن است؟ فیلسوفان منطق جدید، پاسخ های متنوعی به این پرسش داده اند. بسیاری به این امکان قایل نیستند، اما دلایل این عده متفاوت است. فیلسوفان و منطق دانان قدیم، به صراحت این پرسش را مطرح نکردند ولی می توان از سخنان آنها استنباط کرد که اگر آنها در مقابل این پرسش قرار می گرفتند پاسخ منفی قاطعی به آن می دادند. در این مقاله می کوشیم تا نشان دهیم موضع آنها در این باب موضع واقع گرایانه است و قواعد و صدق های منطقی را جزء معقولات ثانی منطقی (با توسعی در معنای آن) می دانند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 113
تجربه گرایی در برابر واقع گرایی علمی: نگاهی تاریخی به سیر تحولات این دو رویکرد تا اوائل قرن بیستم
نویسنده:
یاسمن هوشیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
واقع گرایی علمی, رهیافتی است با این ادعا که نظریه های علمی به منظور کشف از واقع ارائه می شوند و به ما امکان شناخت حوادث طبیعی و پدیدارها و فهم علل وقوع آن ها را می دهند و به این منظور گاه از داده های حس و تجربه فراتر می روند و مدعی وجود برخی جنبه های غیر قابل مشاهده به عنوان علت بخشهای مشاهده پذیر طبیعت می شوند. هر چند واقع گرایی علمی، به عنوان یک موضوع مستقل در فلسفه علم، مدت زمانی طولانی نیست که مطرح شده، اما اندیشۀ کلی آن در طول تاریخ تفکر وجود داشته است. مخالفت با این رویکرد عمدتاً از جانب رویکرد های بدیلی است که با تکیه به مبادی تجربه گرایی در مقابل آن صف آرایی کرده اند. در این مقاله سعی بر این است که با نگاهی به تاریخ تفکر و با تمرکز بر تبیین به عنوان هدف علم، ریشه های فلسفی این دو گروه مولفه ها و مشخصه های فکری آن ها را روشن ساخته و سیر تطور آن ها را از در دوره باستان پیگیری کرده و نشان داده شود که چگونه رفته رفته اَشکال نظام مندتر وپیچیده تری از این دو رویکرد بوجود آمده است. این صورتهای پیچیده تر تقریبا مربوط به زمانی است که فلسفۀ علم به عنوان یک علم مستقل مطرح شده و عمدتاً در این زمان رویکرد غالب ضد واقع گرایی بوده است. لذا نگارنده با عنایت به مشخصه های اصلی به بررسی آراء سه فیلسوف علم صاحب نام، ارنست ماخ، آنری پوانکاره، پی یر دوئم پرداخته و در آخر نیز با نگاهی مجدد به دو رویکرد نتیجه گیری کرده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 133
پارادایم یا مبنا؛ امکان، گونه‌ها و نقش آن در معرفت
نویسنده:
محمد حسین‌زاده یزدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از پایه‌ای‌ترین و مهم‌ترین مسائل روش‌شناسی که پیوند تنگاتنگی با معرفت‌شناسی دارد این مسئله است که پارادایم‌ها، به معنای مبانی، چه نقشی در معرفت و دستیابی به واقعیت دارند؟ آیا مبنایی بر دیگر مبانی یا پارادایم‌ها برتری دارد و می‌توان بر پایة این برتری آن را بر دیگر پارادایم‌ها ترجیح داد؟ بدین‌سان، در این پژوهش، با تأکید بر نادرستی آموزة چهارچوب و نامعقول بودن آن، تمایز میان چهارچوب‌ ذهنی و مبنا و نیز ویژگی‌های‌شان را وامی‌کاویم و امکان پذیرش پارادایم‌ها به معنای مبانی را بررسی می‌کنیم و به پژوهش در این مسئله می‌پردازیم که پارادایم‌ها، به معنای مبانی، چه نقشی در معرفت و دستیابی به واقعیت دارند. در پایان، گونه‌های پارادایم‌ (مبنا) را بررسی می‌کنیم. مهم‌ترین دستاورد این اندیشه‌ورزی این است که از هر مبنایی ویژه، دیدگاهی متناسب با آن برمی‌خیزد. مبانی، به‌ویژه مبانی معرفت‌شناختی، نقشی ژرف در نظریه‌های ما دارند. آیا پیامد این تکثر، شکاکیت در روش‌شناسی علوم است؟ در این وضعیت، کدام شیوة پژوهش را برگزینیم؟ پایان‌بخش این نوشتار کاوش و تلاش برای یافتن راه‌حل این مسئلة دشوار است
صفحات :
از صفحه 144 تا 169
«هستی شناسی» در کانون پدیدارشناسی رومن اینگاردن
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی جایگاه هستی­شناسی در پدیدارشناسی رئالیستی رومن اینگاردن به ویژه در حوزة زیبایی­شناسی می­پردازد. رومن اینگاردن، پدیدارشناس لهستانی، از شاگردان معروف هوسرل بود که با رویکرد فلسفی استادش در دوره دوم فکری او یعنی ایده­آلیسم استعلایی­اش مخالفت کرد و معتقد بود که هوسرل در پژوهشهای منطقی رویکرد رئالیستی اتخاذ کرده است حال آنکه در ایده­ها به سمت ایده­آلیسم استعلایی گرایش می­یابد. محتوای کتاب در باب انگیزه هایی که هوسرل را به ایده آلیسم استعلایی سوق دادند دقیقاً همین مسأله است. اینگاردن پدیدارشناسی رئالیستی خود را در مقابل پدیدارشناسی ایده­آلیستی هوسرل مطرح کرد. مسأله رئالیسم/ ایده­آلیسم و توجه او به هستی­شناسی دغدغة مهم اینگاردن در تمامی نوشته­هایش است. به نظر او هستی­شناسی(در قالب هستی­شناسی صوری، مادی و وجودی یا اگزیستانسیال) با متافیزیک یکی نیست و تلقی او از وجود آثار هنری مثل اثر موسیقایی متفاوت است. اینگاردن وجود آثار هنری را از سنخ وجود قصدی(Intentional being) می­داند. به عبارت دیگر، بر این باور است که هستی و وجود این آثار نه عینی­اند نه کاملاً ذهنی بلکه وجود یا هستی کاملاً قصدی دارند و لذا از عینیت­های قصدی(Intentional Objectivities) برخوردارند. برای مثال، اثر موسیقیایی اثری است که وجود قصدی دارد نه وجود واقعی. آنچه را که در این مقاله به مثابة نتیجه محصل به آن دست یافتیم این است که هستی شناسی اینگاردن از سنخ هستی­شناسی سنتی نیست که از افلاطون تا هوسرل تداوم یافته و جان کلام وجود یا هستی مدنظر اینگاردن را باید در وجود قصدی یافت که مصادیق چنین وجودی را در آثار هنری تحلیل و بررسی کرده است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 59