جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 121
تناظر عالم صغیر و عالم کبیر از نگاه حکیم افضل الدین کاشانی
نویسنده:
احسان قدرت اللهی - مهدی فرحناکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مکانت رفیع و بی بدیل انسـان در هـرم هستی و سیـادت و سروری بلامنازع او بر مجموعه ی کائنات همواره در کانون توجه مکاتب الاهی و اندیشمندان جوامع مختلف بشری واقع گردیده، به گونه ای که به رغم جرم و جثه ی صغیرش، از حیث توانمندی ها و قابلیت های وجودی، مضاهی عالم کبیر، بلکه روح آن قلمداد شده است. پیشینه ی تقریر نظام مند نظریه ی تناظر عالم صغیر و عالم کبیر در تاریخ فکر و فرهنگ بشری، به فلاسفه ی یونان باستان، و در حوزه ی اسلامی، به اخوان الصفا باز می گردد. حکیم افضل الدین کاشانی نیز در زنجیره ی بزرگان سنت عقلانی اسلامی و حکمای الاهی، از زاویه ای متفاوت، که سخن او را ممتاز از پیشینیان می سازد، به طرح این اندیشه پرداخته است. تناظر انسان و جهان از نگاه حکیم کاشانی از کمال آن دو جدا نیست. کمال عالم به معقول شدن نزد نفس ناطقه و کمال نفس ناطقه در دانایی به صور معقول است و ثمره ی دانایی وصول به لقای الاهی است. چنان چه طبیعت کامل انسان استعداد ویژه ی خود یعنی خرد را بارور سازد، با ادراک صور معقول و کلی موجودات، حقایق همه ی آن ها را به نحو بساطت در خود منطوی می یابد و با رجوع به حقیقت مطلق عالم، سلسله ی هستی را بدو باز می رساند. کنش و کارکردی چنین فراگیر و توانمندانه، جز با عقیده به دارا بودن قابلیت های همه ی اصناف و مراتب خلقت و تطابق و تناظر انسان با جهان، متصور و پذیرفتنی نیست. تضاهی عالم صغیر و عالم کبیر در اندیشه ی افضل الدین، در دو سطح و ساحت مطرح است: کلی و جزیی. در ساحت نخست، انسان و جهان متناظرا دارای کلیه ی مراتب هستی ـ بر اساس میزان آگاهی و پیدایی ـ قلمداد شده اند. این مراتب از حق نشات گرفته و در نهایت بدو بازمی رسند. در ساحت دوم، سخن از اندام وارگی جهان است. در این مقام، انسان و جهان از دو حیث جسمانی و نفسانی، در شکل، ماهیت و کارکرد، جزء به جزء با یک دیگر مطابق و متناظر فرض شده اند. در این مقاله کوشیده ایم پس از ارائه ی گزارشی کوتاه از پیشینه ی تاریخی این موضوع بر پایه ی دیدگاه ممتاز حکیم کاشانی در باب ارتباط وثیق خودشناسی و جهان شناسی، نظریه ی تناظر عالم صغیر و عالم کبیر در نظام فلسفی او را بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 29 تا 50
الگوی اعتماد به نفس در اخلاق اسلامی
نویسنده:
محمدرضا لواسانی، مسعود آذربایجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش عبارت بود از معلوم ساختن جایگاه اعتماد به نفس در اخلاق اسلامی. سؤال اصلی مقاله، چیستی مؤلفه‌های اعتماد به نفس و چگونگی تعامل آنها در اخلاق اسلامی و روان‌شناسی بود. به این منظور، متون و آموزه‌های هر دو رشته با بهره‌گیری از روش توصیفی _ تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها نشان ‌داد که اعتماد به نفس در «الگوی اخلاقی» مبتنی است بر هشت مؤلفه و در «الگوی روان‌شناسی» مبتنی است بر یازده مؤلفه که در مؤلفه‌های «خودآگاهی»، «کسب دانش و تجربه»، «مثبت‌اندیشی» و «احترام به خود» مشترک و در مؤلفه‌های دیگر متفاوت هستند؛ بنابراین رویکرد خدامحور در «الگوی اخلاقی» اعتماد به نفس که غایتِ آن، توکل به خداوند است با «رویکرد روان‌شناختی» که ناظر به رفتـارگرایی و عمل‌گرایی است، تمایز روشن و قابل توجه دارد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 137
جایگاه و اهمیت کتاب و کتابخانه در عصر آل بویه و نقش آن در تولید علم و دانش
نویسنده:
ذکراله محمدی ,محسن پرویش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشكده تاريخ اسلام,
چکیده :
معمولاً در منابع و متون تاریخی و پژوهش های جدید، از دوران آل بویه، به عنوان دوره ی شکوفایی علم و دانش و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران یاد می شود. مقاله ی حاضر، بخشی از این حوزه ی تاریخی، یعنی وضعیت کتاب و کتابخانه در آن دوره را مورد توجه قرار داده و به توصیف و توضیح تفصیلی آن پرداخته است. محقق همچنین سعی دارد به این سوالات اصلی، پاسخ دهد: نخست، آنکه دولت مردان آل بویه؛ اعم از امراء و وزراء (دربار و دیوان) چه نقش و یا چه سهمی در شکوفایی علمی به طور عام و تأسیس کتابخانه ها و تألیف یا تدوین کُتب به طور خاص داشته اند؟ این سوال در مورد دانشمندان، علما و افراد علم دوست و خیّرِ مستقل از حکومت نیز مطرح است. سوال دیگر، آن که کتابخانه های دوره ی آل بویه و کتب موجود در آن ها، چه نقشی در بسترسازی، توسعه و ارتقای علم و دانش و نیز فرهنگ و تمدن آن عصر ایفاء نموده اند؟ به نظر می رسد علاقه، همّت و حمایت قاطع و راسخ برخی رجال سیاسی، علمی، ادبی و دینی دوران آل بویه در تأسیس و ایجاد کتابخانه ها یا تألیف و تدوین کتب مختلف و نیز ایجاد زمینه ی بهره مندی خواص بلکه عموم مردم از آن ها به شکل سهل و روان، نقش بسیار مؤثری در بسط و ارتقای علم و دانش داشته است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نقش سه عنصر مهم بر توسعه و رشد علم و فرهنگ اسلامی در دوره ی آل بویه مورد توجه و تأکید قرار گرفته است، این سه عنصر عبارتند از: فراهم آوردن امکانات علمی و رفاهی برای اهل علم و دانش در کتابخانه ها و دارالعلم ها توسط امیران و وزیران آل بویه و نیز عالمان و دانشمندان و افراد متمول و خیّر در این دوره، حضور گسترده و فعال دانشمندانِ مذاهب، ادیان، اقوام و ملت های مختلف در مکان های مذکور، و در نهایت، دسترسی سهل و آسان عموم علاقه مندان هر علمی به کُتب و منابع مورد نیاز در این کتابخانه های دولتی و شخصی و مراجعه ی روزانه ی آن ها جهت تهیه و تدوین آثار علمی.
صفحات :
از صفحه 127 تا 150
بازشناسی رفتار پیامبر اسلام (ص) با جریان ارتداد و تغییر عقیده
نویسنده:
سید محمد ثقفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جریان «تجدید نظر طلبی» حادثه ای است که در عرصه مذاهب و مکاتب سیاسی - فکری، به وفور اتفاق افتاده است. انشعاب «چین کمونیست» از اردوی کمونیسم، شاهد زنده ای بر این پدیده است. در قلمرو اسلام و دیگر مذاهب نیز، گهگاهی، چنین مساله ای رخ داده است. در تاریخ صدر اسلام و حیات رسول اکرم، با چنین جریانی با دو چهره متفاوت برخورد می کنیم: در قضایائی، فردی و احیانا افرادی، از فضای اسلامی سرباز زده و از فرهنگ اسلامی بیرون رفته اند و احیانا حرکتهای ناشایست و غیر مقبول انجام داده اند؛ و در مواردی نیز، با ظهور «جریانهای ارتداد» مهمی برخورد می کنیم که دست به آشوب زده و هرج و مرج اجتماعی را سبب شده اند. همانند ظهور پیامبران دروغین: اسود عنسی، مسیلمه کذاب و یا امتناع مرتدان از پرداخت زکات به دولت خلیفه اول. آیا داوری حضرت رسول و قرآن کریم در مورد ارتداد و «غائله دگر اندیشان» چه بوده است؟ مساله ای است که از نظر تاریخی - فقهی - اجتماعی قابل بحث و بررسی است. این مقاله به اجمال به این سوال پاسخ می دهد.
صفحات :
از صفحه 163 تا 184
زمینه ها و ماهیت بحران در خلافت عباسی در دوره خلافت مقتدر (295 - 320ه‍.ق)
نویسنده:
محمد احمدی منش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشكده تاريخ اسلام,
چکیده :
اين نوشتار به مساله انحطاط دولت عباسيان در آغاز سده چهارم هجری قمری می پردازد که با تصرف بغداد به دست معزالدوله (334ه‍.ق) به نهايت خود رسيد. يکي از مراحل مهم در روند انحطاط اقتدار سياسي - نظامي اين دولت، در زمان مقتدرباله روي داد و آن، بر هم خوردن تعادل و توازن ميان اجزاي نظام عباسی بود. در اين نوشتار با ايجاد پيوند ميان سطوح تحليلی زمان مند (تاريخی) و هم زمانی (ساختاری)، عوامل و زمينه هايی که به مختل شدن کارايی نظام سياسی عباسيان انجاميد، در سه سطح زمان تاريخی تشريح می شوند. تمرکز اين نوشتار بر مرحله هايی از فرايند پيش گفته است که در دوره خلافت مقتدر روی داد. به عنوان نتيجه می توان گفت تنگناهای اقتصادی ای که عوامل آن در درازمدت شکل گرفت و تداوم يافت، به همراه تحول در ساختارهای نظامی و اداری، سرانجام به ايجاد بحران انجاميد. عدم کارامدی ديوان سالاری، و عدم توانمندی کنش گران غيرنظامی در مهار کردن آن، منجر به بر هم خوردن تعادل و توازن ميان اجزای نظام حکومتی عباسيان، و نهايتا ناکارامدی آن در رويارويی با چالش های پيشِ رو منتهی گرديد. اين امر راه را برای دخالت گسترده نظامی پيشگان و ايفای نقش فعال از سوی آنان گشود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 36
شاخص‌‌های پیش‌‌تحولی کودک در فرآیند گذارِ کسبِ فضیلت‌‌های اخلاقی
نویسنده:
سیده فاطمه موسوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فضیلت‌ها صفات مثبت شخصیتیِ پایداری هستند که در گذر زمان و براثر تجربه‌های به‌اشتراک‌گذاری‌شدۀ کودک با محیط طی مراحل تحولی در فرد به‌وجود می‌آیند، با استمرار و تکرار به عادت‌واره‌ها تبدیل و در شخصیت فرد نهادینه می‌شوند؛ ازاین‌رو، بنیانی برای اجتماعی فضیلت‌مدار می‌نهند. هدف این مقاله، مرور اندیشه‌های نظریه‌پردازان تحولی همچون پیاژه، کوشانسکا، ابن‌مسکویه و خواجه‌نصیر و عرضۀ شواهدی پژوهشی دربارۀ شکل‌گیری فضیلت‌های اخلاقی در کودکان است. از مجموع دیدگاه‌های تحولی می‌توان به ظهور برخی پیش‌نیازهای رفتار فضیلت‌مند، شامل حساسیت پیش‌اخلاقی، قصد به‌اشتراک‌گذارده‌‌شده، خودِ اخلاقی و وجدان، پیش از دوره‌‌های تحولی اذعان کرد؛ پیش‌نیازهایی که می‌تواند با غنی‌سازی تجربه‌های محیطی در دوره‌های تحولی، به ظهور و تثبیت فضیلت‌های اخلاقی در کودکان منجر شود؛ ازاین‌رو، رابطۀ گرم و حمایت‌آمیز پدر و مادر و فراهم کردن تجربه‌های اجتماعی غنی می‌تواند زمینه‌ساز قوام و ثبات رفتارهای فضیلت‌آمیز در کودکان شود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 128
تاثیر اندیشه‌های افلاطون و ارسطو بر ساختار حکمت عملی ابن مسکویه
نویسنده:
حمیدرضا دهقان بنادکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکمت، تعبیر دیگری از گستره ی علوم است که به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود. حکمت نظری به تفسیر"هست"هایی می‌پردازد که از اختیار آدمی خارج است. امّا حکمت عملی به افعال اختیاری انسان اختصاص دارد و به تبیین گزاره هایی که از محتوای ارزشی "باید" و "نباید" برخوردار است؛ می‌پردازد. افلاطون و ارسطو نخستین فیلسوفانی بودند که به تبیین منطقی مسایل حکمت عملی پرداختتند، به گونه ای که آثار ایشان سرمشق متفکرین بعدی همچون فلوطین، اپیکور و ... قرار گرفت.با شکل گیری نهضت ترجمه، مسلمانان نیز با آرای ایشان آشنا شدند. امّا وجود کاستی در متون یونانی، متفکران مسلمان را بر آن داشت که به تألیف کتب مستقل بپردازند . ابن مسکویه از جمله حکیمانی است که به نگارش آثار مستقل روی آورد؛ امّا وجود نقل قول های متعدد، بیان آراء به سبک فلسفی، تقسیم نفس به قوای سه گانه و بیان فضایل مختص به هر یک و شرح ماهیت فضیلت، سعادت، دوستی و طرح نظریه ی حد وسط،نشان از تأثیرپذیری او از نظریات افلاطون و ارسطو دارد.
فضایل و رذایل اخلاقی از دیدگاه ابن مسکویه و میزان تاثیر پذیریش از افلاطون و ارسطو
نویسنده:
علی‌اصغر خانوردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسکویه مسأله "تجرد نفس" انسانی را به عنوان یکی از پیش فرضهای فلسفی علم اخلاق، با توسل به دلایلی همچون، پذیرش صور گوناگون توسط نفس، ادراک خطای حواس و تصحیح آن و برتری لذات عقلی بر لذات حسی و ادراک معقولات و صور کلی به اثبات رسانیده است. تربیت پذیری انسان از دیگر مبانی وی است. خُلق انسان به آسانی یا به سختی قابل تغییر است و مشاهده عینی موید این مطلب است، چرا که در غیر این صورت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بی ثمر خواهد بود. ابن مسکویه هدف غایی افعال اخلاق را دستیابی به کمال و سعادت می داند، سعادت انسان در لذات حسّی و جسمانی که - مشترک میان انسان وحیوانات – است، نمی باشد، بلکه شرافت و برتری انسان از سایر موجودات از نیروی عقل و قوه عقل نظری و عملی آن سرچشمه می گیرد. مسکویه معتقد است کهفضایل چهار گانه:حکمت، شجاعت، عفت و عدالت می باشند که هر کدام دارای دو رذیلت "افراط و تفریط" هستند. و با ابتکار خود فضایل فرعی را تحت فضایل اصلی بر می شمارد و در این مورد به هیچ فیلسوف و یا حکیمی تاسی نمی جوید. منابع مسکویه در اخلاق، نظریات افلاطون و به ویژه ارسطو است که دیدگاههای آنها را به صورت غیر مستقیم از طریق ترجمه های عربی آثار آن دو، کسب نموده است. افلاطون سعادت انسان را در زندگی عقلانی و نیل به عالم معقولات الهی می داند که با تهذیب نفس و پرورش روح آدمی حاصل می شود. از نظر افلاطون ایده های اخلاقی کهاصلی ترین آنها دانایی، شجاعت، خویشتن داری و عدالت است، وجود حقیقی دارند. از طرفی ارسطو اخلاق را واقعه قابل پیاده در جامعه می داند.او می گوید سعادت مشترک میان انسانها است، و آخرین مرتبه سعادت، الهی شدن افعال انسان است که از طریق تشبه به افعال خداوند و نداشتن هدف زائد بر ذات است. ایشان هم معتقد به فضایل اصلیچهار گانهمی باشد.
رابطه نفس با قوای آن از نظر ارسطو و ابن مسکویه
نویسنده:
مریم گماری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدر این پژوهش می‌کوشیم دیدگاه‌های ارسطو و ابن مسکویه را در باب چیستی نفس و رابط? آن با قوایش را بررسی کنیم. ارسطو ابتدا نفس را به عنوان کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می‌کند. بر این اساس نتیجه می‌گیرد که سه نفس نباتی، حیوانی و انسانی وجود دارد. ابن مسکویه برخلاف وی ابتدا وجود نفس را در انسان اثبات می‌کند؛ و سپس به بیان ویژگی‌های نفس می‌پردازد. از نظر او، نفس جوهری روحانی است. ارسطو برای نفس قو? غاذیه، شوقیه، محرکه، حساسه و ناطقه را نام می برد. قوای نفس از منظر ابن مسکویه، شهویه، غضبیه و ناطقه می‌باشد. در این بررسی روشن می‌شود که از نظر ارسطو قوا وجود جداگانه‌ای از نفس ندارند. بدین بیان ، قوای نفس، کارکردهای نفس می باشند. نفس در بدن‌های مختلف نسبت به همان بدن کارکردهای مخصوص به همان بدن را آشکار می‌کند و از این کارکردها تحت عنوان قوا برای نفس یاد می‌شود. هرچند ابن‌مسکویه نفس را جدا از بدن می‌داند، و برای نفس علاوه بر اعمالی که آمیخته با بدن است، اعمال دیگری را نیز برای خود نفس –جدا از بدن-لحاظ می‌کند، اما دربار? سایر اعمالی که آمیخته با بدن است، و از آن ها به عنوان قوا برای نفس یاد می شود، می‌توان گفت، آن‌ها نیز وجود جداگانه‌ای ندارند و همان کارکردهای مختلف نفس می‌باشند و ما از وجود این اعمال و کارکردها به وجود نفس آگاه می‌شویم. بنابراین از منظر هر دو فیلسوف –ارسطو و ابن مسکویه- قوای نفس امور جدا و از نفس نیستند و همان اعمال مختلف نفس می‌باشند.کلمات کلیدی: نفس، قوای نفس، ارسطو، ابن مسکویه
  • تعداد رکورد ها : 121