جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 122
چالش رازی و مولوی در عشق و دوستی
نویسنده:
احدفرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
چکیده :
حکم اخلاقی عشق و دوستی مساله تحقیق حاضر است. محمدبن زکریای رازی با رهیافت عقلی و بر اساس نظریه طب انگاری اخلاق به تحلیل عشق و دوستی می پردازد و هرگونه عشق و دوستی را بیماری مهلک نفس می خواند. مولوی با رهیافت عرفانی عشق را داروی شفابخش بیماری های نفس و رذایل اخلاقی می داند. مقایسه این دو دیدگاه می تواند پرتوی در فهم ژرف تر حقیقت عشق و دوستی و حکم اخلاقی آن باشد. رازی عشق و دوستی را، رفتار ارتباطی بین شخصی (عشق و انسان) یا ارتباط انسان با دارایی ها و برخورداری ها می داند، ولی در یافتن حکم اخلاقی آن بر مبنای رفتار ارتباطی درون شخصی و تعامل فرد با خویش تحلیل می کند. سر غیراخلاقی انگاری عشق و دوستی، وابستگی انسان به امور فانی و پیامدهای آن نسبت به سلامت روان است. مولوی ادله رازی را با تایید در مثنوی می آورد و تحلیل دیگری از عشق مطرح می کند. مولوی به جای تحلیل فراورده ای رازی، تحلیل فرایندی از عشق ارائه می دهد. در این تحلیل فرایند عشق انسانی می تواند به وابستگی بیانجامد که بیماری است و ننگ و می تواند به یگانگی، همراهی، همدلی، خیر و معطوف به دیگران بودن منجر شود که فضیلت است. عشق الهی، عشق انسان به خدا، به دلیل آنکه عشق باقی است، وابستگی بیماری نیست.
صفحات :
از صفحه 115 تا 135
تحلیل و بررسی آراء ابن مسکویه ، در مسأله خداشناسی و نفس بر اساس کتاب الفوز الأصغر (همراه با ترجمه کامل کتاب)
نویسنده:
نویسنده:ابوالفضل فلاحت؛ استاد راهنما:حبیب‌اله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
چکیده :
ابن مسکویه، از دانشمندان متقدم علم اخلاق بوده که کتاب معروف ایشان در علم اخلاق، «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» می باشد. ایشان هم چنین کتابی فلسفی به نام «الفوز الاصغر» را تألیف نموده است که مباحث عمده ی این کتاب، حول شناخت خداوند متعال و نفس انسان است. مختصر بودن و در عین حال، پرداختن به مباحث اصلی معرفتی از ویژگی های بارز اثر ایشان می باشد. از آن جائی که نگرش انسان به اخلاق، همواره به دیدگاه او به هستی برمی گردد، پرداختن به مبانی نظری که در خصوص خدا و نفس انسان (مبدأ و معاد) بحث می نماید، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنا بر این، جا داشت تا نحوه ی نگرش یکی از دانشمندان برجسته ی علم اخلاق در خصوص این موضوعات مورد واکاوی قرار بگیرد. و نکته ی حائز اهمیت این که این کتاب در زمانی نگاشته شده است که هنوز مکتب فلسفی سینوی -که از مکاتب متقدم فلسفه ی اسلامی است- به جامعه عرضه نگردیده است تا بتوان ابن مسکویه را تابع مکاتب فلسفی رایج فلسفه اسلامی بدانیم. مصنف در این کتاب، مانند سایر کتب فلسفه اسلامی، با روش استدلال برهانی در سه مسئله که هر کدام از این مسائل، ده فصل را به خود اختصاص می دهند دیدگاه های فلسفی خود را علی الخصوص در مورد خداشناسی و نفس بیان می نماید. در این پژوهش، ما ابتدا به ترجمه کتاب ایشان پرداخته و سپس، آراء ایشان را پیرامون خداشناسی و نفس استخراج می نماییم. و در برخی موارد، اگر نقد و تحلیلی لازم بوده است، بیان مینماییم. می توان گفت دیدگاه های فلسفی ایشان درخصوص خداشناسی و نفس شناسی و نحوه استدلال های ایشان هر چند در قسمت هایی بر گرفته از فلسفه ی مشاءِ فیلسوفان یونانی بوده است، اما تطابق زیادی با عقائد اسلامی دارد.
بررسی نظریه اخلاق فضیلت از دیدگاه ارسطو و مقایسه آن با دیدگاه ابن مسکویه
نویسنده:
نویسنده:فاطمه کدوری؛ استاد راهنما:قربانعلی کریم‌زاده قراملکی؛ استاد مشاور :عباس عباس‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
اخلاق فضیلت، اخلاقی است که عمداً با صفات نفسانی فاعل اخلاقی سروکار دارد؛ از نظر اخلاق فضیلت در صورتی رفتاری پسندیده است که از منش فضیلت‌مندانه فاعل اخلاقی ناشی شده باشد. اخلاق فضیلت معتقد است سعادت و رستگاری در گرو وجود ملکات و حالت‌های نفسانی پایداری است که شخصیت ومنش شخص را شکل می‌دهد، در این رویکرد، توجه به صورت باطنی عمل و برخاستن آن از منش فضیلت‌مندانه فاعل محوریت دارد. نظریه اخلاق فضیلت نسبت به سایر نظریه‌های اخلاقی ازامتیازات و نقاط قوتی مانند؛ توجه به فاعل اخلاقی، نقش نیت و انگیزه برخوردار است.پژوهش حاضر در باب اخلاق فضیلت به تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوفِ یونانی و اسلامی به ترتیب ارسطو و ابن مسکویه پرداخته است. ارسطو، غایت اخلاق را سعادت و نیکبختی می‌داند و راه سعادتمندی را کسب فضایل اخلاقی و فعالیت نفس مطابقِ با عقل معرفی می‌کند. ابن مسکویه نیز سعادت را خیر اعلای انسان دانسته و سعادت انسان را در نسبت با خداوند تعریف می‌نماید. او به پیروی از افلاطون، نقطه انتقال از روانشناسی به اخلاق را از آنجا آغاز می‌کند که میان قوای نفس و فضایل اخلاقی یک توازن برقرار سازد. نفس سه قوه دارد: قوه عاقله، غضبیه (سبعیه)، شهویّه (=بهیمّیه) که به ترتیب، در برابر آنها سه فضیلت قرار خواهد داشت: حکمت، شجاعت، و عفّت،. با ایجاد هماهنگی میان این سه فضیلت، فضیلت چهارمی که همان عدالت است پدید می‌گردد. مهمترین اختلاف این دو فیلسوف، در نگاه اللهیاتی ابن مسکویه به اخلاق است که در ارسطو چندان پررنگ نیست. و مهم‌ترین اشتراک این دو فیلسوف قائل شدن به قاعده حد وسط به عنوان یگانه معیار در ازیابی فضیلت‌های اخلاقی است. این پژوهش با روش کتابخانه‌ای به توصیف و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف می‌پردازد و برآیند آن فهم عمیق مسأله تحقیق خواهد بود.
ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺁﺭاء ﺍﺑﻦ ﻣﺴﮑﻮﯾﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻧﺼﯿﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻃﻮﺳﯽ
نویسنده:
نویسنده:شقایق عچرش؛ استاد راهنما:علی‌محمد حسین‌زاده؛ استاد مشاور :عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اخلاق، مطالعه فلسفی در باب اخلاق است. که در پی یافتن پاسخ برای پرسش‏های ‏بنیادین در حیطه مباحث اخلاقی است. قلمرو فلسفه اخلاق، بیشتر در حوزه مسائل اخلاق هنجاری و فرااخلاق است. این پژوهش بر مبنای بررسی تطبیقی فلسفه اخلاق آراء ابن مسکویه و خواجه نصیر الدین طوسی است. ابن مسکویه که در نظریه اخلاقی خویش وامدار تفکر ارسطویی بود از نخستین فیلسوفان مسلمان است که در محیط اسلامی به طرح نظام اخلاقی همت گماشت. خواجه نصیر در اخلاق ناصری با ترجمه تهذیب الاخلاق ابن مسکویه شباهت‏های ‏زیادی با آراء وی دارد. یافته‏های ‏این پژوهش نمایانگر این است که هر دو متفکر در حوزه‌ی هنجاری بیشترین قرابت را با دیدگاه فضیلت‌گرا دارند و در حوزه‏ی ‏فرا اخلاق واقع گرا می‏باشند. در نظریات اخلاقی آنان نفس را عامل اخلاقی می‌دانند، که با اکتساب فضایل برای رسیدن به هدف غایی خود که همان سعادت تام است در تلاش است.
سنت و سنت گرایی از دیدگاه فریتیوف شوان و دکتر سید حسین نصر
نویسنده:
مهدی امامی جمعه، زهرا طالبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می گیرد، به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی معتقد است که هرگز از بین نمی رود، واحد است و در قالب های گوناگون متجلی می شود. این معنای از سنت با سنت به معنای متعارف؛ یعنی آداب، رسوم و عادت بسیار متفاوت است. در این دیدگاه سنت وسیله رسیدن انسان به خدا و شامل مبانی مابعدالطبیعه یا وجودشناسی، انسان شناسی، اخلاق و خداشناسی است. در قلب تمام سنن، حکمت خالده وجود دارد؛ بر خلاف نظر شوان که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه الحقایقی می داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است، نه از راه عقل جزیی. حکمت خالده از نظر نصر «حاوی» مابعدالطبیعه یا علم قدسی ای است که به شناخت مبدا کلی اهتمام می ورزد. او برخلاف نظر هاکسلی که کاربرد اصطلاح حکمت خالده را برای نخستین بار از سوی لایب نیتز می داند، معتقد است که این اصطلاح را برای نخستین بار آگوستینو استیوکو در دوره رنسانس به کار برده و در اندیشه اسلامی عنوان اثری است از ابن مسکویه. بنابراین، با استناد به این گفته نصر و با توجه به دوره حیات ابن مسکویه و نیز آگوستینو استیوکو، دقیق تر به نظر می رسد اگر کاربرد این اصطلاح را برای نخستین بار از سوی این حکیم مسلمان بدانیم. آنچه از نظر خواننده می گذرد، مروری است بر برخی از مهمترین مبانی سنت گرایان و پیروان حکمت خالده با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل کننده طریق سنت گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر، تا با به دست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه های فلسفی معاصر روشن شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
جایگاه و اهمیت کتاب و کتابخانه در عصر آل بویه و نقش آن در تولید علم و دانش
نویسنده:
ذکراله محمدی ,محسن پرویش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشكده تاريخ اسلام,
چکیده :
معمولاً در منابع و متون تاریخی و پژوهش های جدید، از دوران آل بویه، به عنوان دوره ی شکوفایی علم و دانش و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران یاد می شود. مقاله ی حاضر، بخشی از این حوزه ی تاریخی، یعنی وضعیت کتاب و کتابخانه در آن دوره را مورد توجه قرار داده و به توصیف و توضیح تفصیلی آن پرداخته است. محقق همچنین سعی دارد به این سوالات اصلی، پاسخ دهد: نخست، آنکه دولت مردان آل بویه؛ اعم از امراء و وزراء (دربار و دیوان) چه نقش و یا چه سهمی در شکوفایی علمی به طور عام و تأسیس کتابخانه ها و تألیف یا تدوین کُتب به طور خاص داشته اند؟ این سوال در مورد دانشمندان، علما و افراد علم دوست و خیّرِ مستقل از حکومت نیز مطرح است. سوال دیگر، آن که کتابخانه های دوره ی آل بویه و کتب موجود در آن ها، چه نقشی در بسترسازی، توسعه و ارتقای علم و دانش و نیز فرهنگ و تمدن آن عصر ایفاء نموده اند؟ به نظر می رسد علاقه، همّت و حمایت قاطع و راسخ برخی رجال سیاسی، علمی، ادبی و دینی دوران آل بویه در تأسیس و ایجاد کتابخانه ها یا تألیف و تدوین کتب مختلف و نیز ایجاد زمینه ی بهره مندی خواص بلکه عموم مردم از آن ها به شکل سهل و روان، نقش بسیار مؤثری در بسط و ارتقای علم و دانش داشته است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نقش سه عنصر مهم بر توسعه و رشد علم و فرهنگ اسلامی در دوره ی آل بویه مورد توجه و تأکید قرار گرفته است، این سه عنصر عبارتند از: فراهم آوردن امکانات علمی و رفاهی برای اهل علم و دانش در کتابخانه ها و دارالعلم ها توسط امیران و وزیران آل بویه و نیز عالمان و دانشمندان و افراد متمول و خیّر در این دوره، حضور گسترده و فعال دانشمندانِ مذاهب، ادیان، اقوام و ملت های مختلف در مکان های مذکور، و در نهایت، دسترسی سهل و آسان عموم علاقه مندان هر علمی به کُتب و منابع مورد نیاز در این کتابخانه های دولتی و شخصی و مراجعه ی روزانه ی آن ها جهت تهیه و تدوین آثار علمی.
صفحات :
از صفحه 127 تا 150
زمینه ها و ماهیت بحران در خلافت عباسی در دوره خلافت مقتدر (295 - 320ه‍.ق)
نویسنده:
محمد احمدی منش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشكده تاريخ اسلام,
چکیده :
اين نوشتار به مساله انحطاط دولت عباسيان در آغاز سده چهارم هجری قمری می پردازد که با تصرف بغداد به دست معزالدوله (334ه‍.ق) به نهايت خود رسيد. يکي از مراحل مهم در روند انحطاط اقتدار سياسي - نظامي اين دولت، در زمان مقتدرباله روي داد و آن، بر هم خوردن تعادل و توازن ميان اجزاي نظام عباسی بود. در اين نوشتار با ايجاد پيوند ميان سطوح تحليلی زمان مند (تاريخی) و هم زمانی (ساختاری)، عوامل و زمينه هايی که به مختل شدن کارايی نظام سياسی عباسيان انجاميد، در سه سطح زمان تاريخی تشريح می شوند. تمرکز اين نوشتار بر مرحله هايی از فرايند پيش گفته است که در دوره خلافت مقتدر روی داد. به عنوان نتيجه می توان گفت تنگناهای اقتصادی ای که عوامل آن در درازمدت شکل گرفت و تداوم يافت، به همراه تحول در ساختارهای نظامی و اداری، سرانجام به ايجاد بحران انجاميد. عدم کارامدی ديوان سالاری، و عدم توانمندی کنش گران غيرنظامی در مهار کردن آن، منجر به بر هم خوردن تعادل و توازن ميان اجزای نظام حکومتی عباسيان، و نهايتا ناکارامدی آن در رويارويی با چالش های پيشِ رو منتهی گرديد. اين امر راه را برای دخالت گسترده نظامی پيشگان و ايفای نقش فعال از سوی آنان گشود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 36
جایگاه و توانمندیهای سیاسی نهاد شرطه بغداد (از تاسیس تا اوایل عصر بویهی)
نویسنده:
سیدهاشم آقاجری ,علیرضا اشتری تفرشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقيقات,
چکیده :
یکی از مهم ترین نهادهای حکومتی در عهد خلافت عباسیان، شرطه بغداد بود، این مقاله می کوشد تا ضمن اشاره به چگونگی شکل گیری این نهاد و برخی از ویژگیهای خاص آن، به انگیزه های جریانها و چهره های مختلف سیاسی برای در اختیار گرفتن نهاد شرطه بغداد، تاثیر صاحبان قدرت و سیاستمداران مختلف بر آن نهاد و بازشناسی سیاستهای ایشان در این راه و نیز زمینه ها و نحوه تاثیر تحولات و رقابتهای سیاسی بر برخی از راهکارهای رایج برای اداره نهاد شرطه بغداد همچون نحوه انتخاب فرماندهی آن و یا حوزه فعالیتها و وظایف آن نهاد، بپردازد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 87
بررسی تطبیقی مبانی و آرای اخلاقی علامه مجلسی و ابوعلی مسکویه
نویسنده:
وحید دهقانی فیروزآبادی ، محمد بنیانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگرچه علامه مجلسیدر مجلدات مختلف کتاب بحار، به‌طور مستقل در صدد نگارش کتاب اخلاقی و بیان نظام اخلاقی منسجمی نبوده، با بررسی مباحثی که وی در ذیل آیات و روایات بیان کرده است، نظام اخلاقی جامعی به‌دست می‌آید. در این نظام علاوه بر تأکید بر نقش عقل در تبیین آموزه‌های علمی و عملی اخلاق و تبیین فضایل اخلاقی، در تبیین مبادی نفسانی افعال و ابعاد مختلف اخلاقی و تربیتی، توجه ویژه‌ای به نقش اساسی دین نیز شده است، به‌گونه‌ای که نمودار کامل و جامعی از فضایل و اصول اخلاق اسلامی به‌دست می‌دهد؛ از سوی دیگر، اندیشه‌های فلسفی– اخلاقی مسکویه نیز در نوع خود بسیار نیرومند و حکیمانه‌اند و تلاش وی برای تبیین مبادی و مبانی تصوری و تصدیقی اخلاق و هم­چنین هماهنگ­کردن بین آموزه‌های فلسفی اخلاق یونانی و اخلاق اسلامی و تبیین فضایل چهارگانۀ اخلاقی و انواع و اجناس آن­ها مطابق با مبانی و مبادی دینی، از قوت علمی و اتقان و جامعیت خوبی برخوردار است. این نوشتار، به بررسی تطبیقی مبانی و آرای اخلاقی علامه مجلسیدر بحارالأنوار و ابوعلی مسکویه با محوریت تهذیب‌الأخلاق اختصاص دارد. سپس با تحلیل این دو رویکرد اخلاقی، مواضع وفاق و خلاف و کاستی‌ها و مزیت‌های هر کدام در تبیین نظام اخلاقی اسلام بررسی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 187
جایگاه «سلامت» در دین اسلام و تبیین نقش قلب و عقل در «سلامت معنوی»
نویسنده:
محمد عبدالرحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آموزه های اسلامی، هیچ علمی به اندازه «طلب علم سلامت» ضروری خوانده نشده است. «سلامت» هم کمال محسوب می شود و هم مقدمه ای برای نیل به سایر کمالات است؛ «بهشتی شدن» و حرکت به سوی «سعادت» جز برای انسان های «سالم» میسر نمی شود. از سوی دیگر حرکت در مسیر خلاف سلامت، موجب هبوط از مقام انسانی و فساد استعدادهای عالی موجود در نهاد انسان می گردد. با توجه به چنین اهمیت و ضرورتی، مقاله حاضر، با استناد به آیات قرآنی و روایات متقن شیعی، به روش توصیفی و تحلیل محتوا، به دنبال تشریح مفهوم و جایگاه سلامت در اسلام، و نیز تبیین یکی از مهم ترین اقسام سلامت، یعنی «سلامت معنوی» و تشریح چگونگی احراز آن است. برخی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: 1) داشتن سلامت بدنی لزوما با سالم بودن انسان مساوق نیست؛ به بیان دیگر نداشتن صحت بدنی و حتی داشتن نقص عضو، به معنای نداشتن سلامتی نیست؛ 2) به دلیل احاطه و اشراف بعد معنوی انسان بر بعد مادی، سلامت معنوی تاثیر به سزایی در سلامت جسمانی انسان دارد؛ 3) سلامت معنوی که سلامت بعد معنوی و باطنی انسان است- نیازمند حرکت های معنوی در جهت کمال و نیز تعادل در ابعاد و روابط انسانی است؛ 4) سلامت قلب و عقل و تعامل درست آنها، نقش اساسی در رسیدن انسان به «سلامت بعد معنوی» ایفاء می کنند؛ 5) سلامت قلب موجب باز شدن «چشم قلب» و ایجاد «بصیرت» در انسان می شود؛ 6) بینایی چشم دل-که صفت قلب های سالم است- موجب «رویت حق» و درک «جنه اللقاء» می گردد؛ 7) قلب ناسالم و آلوده، هیچ کدام از کارکردهای قلب سالم را ندارد. امراض قلبی، محصول آلودگی هایی همچون کفر و شرک و گناه است؛ 8) «کم عقلی» یکی از بیماری های بعد معنوی و باطنی انسان است. عدم رشد عقل، که موجب عدم تشخیص و تمییز حق و باطل است، انسان را گرفتار تاریکی جهل و در نتیجه افراط و تفریط می کند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 108
  • تعداد رکورد ها : 122