جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1386
نظام معرفت شناسی سهروردی
نویسنده:
سیده‌زینب موسوی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمباحث معرفت‌شناسانه سهروردی چنان نظام‌مند است که انسجام درونی ساختار فلسفی او را نشان می‌دهد. وی با اثبات ممکن بودن معرفت به وسیله پاسخ دادن به شواهدی نقض، ضمن رد شکاکیّت، معرفت را به معنای حضور و ظهور معلوم نزد عالِم یا نور مجرد می‌داند. او برای ایجاد سازگاری درونی نظام معرفت‌شناسی خود بر معرفهالنفس تأکید می‌کند و ابزار دستیابی به معرفت را قوای ادراکی آن معرفی می‌کند که شامل حواس ظاهری و باطنی و قوه عاقله می‌باشد. بر همین اساس او مراتب معرفت را ادراک حسی، خیالی و عقلی می‌داند که در نحوه تحقق معرفت در هریک از این مراتب، بر مبانی اشراقی خاص خود، یعنی حضور، شهود و اشراق تأکید می-کند. بدین معنا که ظهور ذات برای نفس همان هویت نوری اوست و ظهور غیر برای آن هم به نحو اضافه اشراقی او بر هر معلومی که به واسطه نور ذاتی یا عرضی ظاهر شده، می‌باشد، البته در مرتبه ادراک عقلی به برکت اشراق مُثل است که نفس به اندازه تجردش به درک حضوری و شهودی نور محض نائل می‌شود. لذا هویت معرفت اشراقی، حضور معلوم در پرتو اشراق نفس و سپس مشاهده آن توسط نفس می‌باشد. این نحوه توجیه، از یک طرف ارتباط عمیق نظام معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی سهروردی را نشان می‌دهد و از طرف دیگر می‌توان معیار معرفت را حضور و شهود مستقیم به واسطه اشراق دانست. اما از این جهت که نفس تنها درصدد ثبوت معرفت برای خود نیست، بلکه به دنبال بازگویی و سنجش آن هم برمی‌آید، لذا معارف خود را در مقام اثبات قرار می‌دهد. در این صورت است که به معرفت حصولی منتقل می-شود، به طوری که به وسیله مفاهیم و قضایا به بازگویی و اثبات ادراکات حضوری در قالب تعریف یا استدلال، برای دیگری یا حتی برای خود می‌پردازد. برهمین اساس مباحثی چون صدق و کذب، نحوه توجیه خطاها و ملاک آنها و بحث تقابل یا عدم تقابل به میان می‌آید. با مبنا قرار گرفتن معرفت حضوری، معرفت حصولی مبتنی بر آن خواهد بود و از طرفی معرفت حضوری در صورت پیوند با معرفت حصولی می-تواند در مباحث معرفت‌شناسی مطرح شود.واژگان کلیدی: سهروردی، معرفت‌شناسی، معرفت حضوری، نور، شهود و اشراق، اضافه اشراقی
بررسی مسأله نفس و رابطه آن با بدن در اندیشه سهروردی و صدرالمتألهین
نویسنده:
مهدی عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظرحکماء، معرفت نفس از مهم ترین و اساسی ترین مسائل فلسفی است زیرا که شناخت نفس از شرایط اساسی شناخت خداوند و جهان هستی است. چنانکه رسول اکرم فرموده است "من عرف نفسه فقد عرف ربه” هر کس نفس خود را بشناسد خدا را می شناسد و اگر خدا را بشناسد جهان هستی را هم خواهد شناخت. پی بردن به حقیقت نفس، همواره از دغدغه‌های فیلسوفان مسلمان بوده است. از میان این فیلسوفان سهروردیو صدرالمتألهین عنایت ویژه ی به بحث نفس داشته اند و بر خلاف حکمای مشاء که از علم‌النفس در طبیعیات بحث کرده‌اند، این مسأله را در الهیات مطرح کرده اند.مشرب سهروردی در باب چیستی نفس، تقریباً همان مشرب حکمای مشّاء است و معتقد است که «نفس کمال بدن است و وجودش وابسته به آن است. البته ملا صدرا نیز در تعریف نفس درنهایت به همان تعریف ابن سینا از نفس می رسد. در فلسفه سهروردی نظری? علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، از همین رو در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. شیخ اشراق به مسأله نفس صورتی الهی بخشیده است. از نظر وی نفس، نوری از انوار حق‌تعالی است. از نظر ملاصدرا نفس، «جسمانیه الحدوث» و «روحانیه البقا» است؛ اما شیخ اشراق، معتقد است که نفس روحانیه الحدوث و البقاء است. سهروردی اتحاد جوهری میان نفس و جسم را نمی‏پذیرد و ارتباط آن دورا نوعی ارتباط شوقی محض می‏داند. وی بر این باور است که نور اسفهبدی که همان نفس مدبّر است. نمی‏تواند در برازخ تصرف کند، مگر این‌که مناسبتی میان آن ها باشد، و او این مناسبت را جوهر لطیفی به نام «روح » می‏داند. صدرالمتألهین در باب تبیین نوع و چگونگی ارتباط نفس با بدن و نفس با قوا، ابتکار بدیعی داشته و بدن و هم چنین قوا را با استفاده از مقوله حرکت جوهری که از ابتکارات ممتاز وی است، مراتب وجود واحد - یعنی نفس – معرفی می کند. به نظر می رسد که تطبیق آراء این دو فیلسوف بزرگ، زوایای پنهانی از انسان شناسی را برای ما آشکار خواهد کرد.
واکاوی نظریة معرفتی سهروردی و پاسخ به اشکالات
نویسنده:
رضا قاسمیان مزار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از نظر شیخ اشراق علم انسان به موجودات مادی، علم نفس به بدن و قوای آن، و علم به همه مبصرات حضوری است؛ معنای علم حضوری نزد سهروردی این است که انسان اگر بخواهد به هرچیزی علم پیدا کند حضوراً آن را می‌‌‌‌یابد و در ادراک نیازی به وساطت صور نیست بلکه صرف اضافه اشراقی کفایت می‌کند. گرچه او تصریح می‌کند که حضوری بودن معرفت بصری به جهان مادی و علم حضوری نفس به بدن و قوای بدنی خود در سایه شهود باطنی نفس و استعانت از برهان عقلی است، اما این نظریه درظاهر با برخی عبارات و مبانی وی هم‌خوانی ندارد؛ ازاین‌رو با اشکالاتی مانند: حاصل نشدن اثر علم حضوری در نفس؛ سیطرۀ وجودی نداشتنِ مدرِک بر مدرَک؛ انحصار حضور در مجردات و تصریح به حصولی بودن برخی از علوم، مواجه است. در این مقاله کوشیده ایم با استناد به مبانی شیخ اشراق و اثبات موارد زیر به اشکالات پاسخ دهیم: ۱. اثر، اعم از صورت ذهنی است، ۲. مراد از شرط سیطرۀ مدرِک در ادراک، خصوص علیت نیست، ۳. سبب ادراک مادی، وجود مادی نیست، بلکه خاصیت مظهریت جوهر مدرک است که سبب حضور ماده می‌شود، ۴. نفس می‌تواند از علم حضوری خود صورت‌گیری و آن را به علم حصولی تبدیل کند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 96
شهرخدای سنایی در حدیقة الحقیقه
نویسنده:
مریم حسینی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
دیدار سنایی با پیر در بخشی از کتاب حدیقه الحقیقه با پرسش هایی درباره سرزمینی که وی (پیر خردمند) از آنجا آمده، همراه است. پیر آن جایگاه را «شهرخدا» می نامد و از ویژگی های آن برای شاعر سخن می گوید: گفتم آخر کجاست آن کشور گفت: از کی و از کجا برتر جای کی گویمش که شهرخدای جای جان است و جان ندارد جای در این مقاله بررسی ماهوی و جغرافیایی شهری که سنایی آن را «شهر خدا» می نامد، موردنظر است. این سرزمین را سهروردی «ناکجاآباد» و «عالم مثال» و یا «عالم صور معلقه» هم نامیده است. هدف مقاله پیش رو، بحث درباره ویژگی های این شهر است. «شهر خدا» در نظر عارفانی چون سنایی، سرزمینی ماورایی است که عارف می تواند با گریختن از قبای جسم به سوی آن راهی شود، سرزمینی است که منشا و مرجع تمامی ارواح است. همه آنچه در زمین وجود دارد ریشه در آن سرزمین دارد. بحث درباره تاثیرپذیری سهروردی از سنایی در آفرینش ناکجاآباد و عالم مثال هم از دیگر اهداف این جستار است. همچنین ویژگی های آرمان شهری این سرزمین آن را به ایده مدینه فاضله (یوتوپیا)ی فیلسوفان نزدیک می کند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 64
تشکیک از دیدگاه صدرالمتالهین، سهروردی و ابن سینا
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بو علی سینا و پیروان مشائی او، با تامل در بحث تشکیک، دریافتند که امکان راه یابی تشکیک در امور ذاتی وجود ندارد؛ یعنی جنس، فصل و نوع هرگز نمی توانند مشکک باشند، بلکه همواره متواطی هستند، و چون اعراض نیز نسبت به مصادیق خود یا جنس اند یا نوع یا فصل، صدق آنها نیز بر مصادیق خود به نحو تشکیک نخواهد بود. پس همه مفاهیم ماهوی، متواطی هستند، و تشکیک تنها در مفاهیم عرضی، مانند ابیض و اسود، و نه سواد و بیاض، و حار و بارد، می تواند راه یابد. اما شیخ شهاب الدین سهروردی می گوید: تشکیک علاوه بر امور عرضی، در ماهیت نیز راه دارد، اما به باور حکیمان صدرایی، تشکیک به طور کلی از محدوده مفهوم، اعم از مفاهیم ذاتی و عرضی بیرون است و تنها در حقیقت وجود راه دارد؛ آن هم حقیقت خارجی وجود، نه مفهوم ذهنی آن.به باور مشائیان تمایز میان دو امر از سه حال خارج نیست: تمایز به تمام ذات و ماهیت، تمایز به جزء از ماهیت و تمایز به امور خارج از ذات و ماهیت. حکیمان مشا تفاوت میان دو شی را خارج از این سه قسم نمی دانند، اما سهروردی قسم دیگری را به آن افزوده است و آن تشکیک به «شدت و ضعف»، «نقص و کمال»، «تقدم و تاخر» و مانند آن است. در این قسم، برخلاف اقسام سه گانه پیشین، مابه التفاوت، به مابه الاشتراک باز می گردد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 50
جست‌وجوی نخستین بارقه‌های نظریه حرکت جوهری در حکمت سینوی
نویسنده:
محمد - احمد نجاتی - بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واکاوی رویکرد ابن سینا در باب حرکت نشان می‌دهد وی در اثبات برخی اقسام حرکات عرضی و انکار فرایند حرکت جوهری دچار تردید است. این تردید به مبانی فلسفی شیخ در مسئله اعتباریت ماهیت و اصالت وجود بازمی‌گردد. بدین بیان که در تفکر سینوی به دلیل نفی تشکیک در ماهیت و اعتقاد به اعتباریت آن، برخی اقسام حرکات عرضی از جمله حرکت در کمیت و حرکت در کیفیت موجودات با نوعی شک و تردید در اثبات قرین می‌شود. با این وجود ابن سینا به دلیل این‌که حرکت در کمیت و کیفیت فرایندی محسوس دارد به صحت آن گردن می‌نهد، اما از سوی دیگر به واسطه فقدان دغدغه جدی در مسئله اصالت وجود و اصول منتزع از آن با وجود حیرت از پذیرش فرایند حرکت در جوهر موجودات ابا می‌ورزد. این مسئله در برخی مواضع تفکر وی بازتاب داشته است؛ در این مواضع ابن سینا با وجود انکار فرایند حرکت جوهری نفوس، به صورت ضمنی یا حتی صریح به تجرد غیر تامه نفس و امکان وقوع حرکت اشتدادی در آن اذعان می‌کند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 129
بررسی رابطه علم کلام و فلسفه
نویسنده:
علی ربانی گلپایگانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
علم کلام از نخستین دانش‌هایی است که در بستر اندیشه اسلامی با الهام‌گیری از وحی و عقل برای تبیین باورهای دینی و نیز پاسخ‌گویی به شبهه‌های مخالفین پدید آمد. از سوی دیگر، با گسترش قلمرو جهان اسلام و ارتباط نزدیک مسلمانان با پیروان دیگر ادیان و مکاتب، آرای فلسفی از شرق و غرب عالم در میان مسلمانان راه یافت. پس از پذیرش آرای فلسفی در میان گروه‌های اسلامی، به تدریج مباحث کلامی با مسائل فلسفی آمیخته شد تا آنجا که در سده‌های اخیر بعضی ادعا کردند که کلام شیعی چیزی جز الهیات بالمعنی الاخص (فلسفه) نیست. در این مقاله بر آنیم تا ربط و نسبت میان کلام و فلسفه را در سه امر، یعنی در موضوع، روش و غایت، روشن سازیم تا از ادعاهای افراطی و نیز تفریطی در حق کلام و فلسفه پرهیز شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 18
دیدگاه‌های غزالی درباره قاعده الواحد و نقد آنها
نویسنده:
سید محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
این مقاله از دو بخش تشکیل می‌گردد: بخش اول با تبیین اجمالی مضمون قاعده الواحد و سیر تاریخی آن آغاز می‌شود و با نگاهی گذرا به شرایط اجتماعی و جهان فکری غزالی، ادامه خواهد یافت. بخش دوم نیز به طرح و نقد دیدگاه‌های غزالی در باب اصل قاعده الواحد و نیز تطبیق آن بر خداوند اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 63
بررسی دیدگاه جی. ال. مکی درباره شر از منظر فلسفه سهروردی
نویسنده:
سید مرتضی حسینی شاهرودی، ریحانه شایسته
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مسأله شر از مسائلی است که برخی فیلسوفان ملحد، آن را دلیلی برای رد وجود خداوند عنوان کرده‌اند. جی. ال.‌ مکی از جمله فیلسوفانی است که در مقاله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شر و قدرت مطلق ( Evil and Omnipotence )، در صدد آن است که اثبات کند، شر موجود در عالم با برخی صفات خداوند ، همچون قدرت مطلق و خیر مطلق منافات دارد، در نتیجه متأله یا باید به وجود خدا بدون این صفات معتقد باشد یا باید اساساً منکر وجود خدا شود. از منظر فلسفه اشراق ساختار استدلالی مکی در مسأله شر قابل قبول نیست. سهروردی با قضایای مقوم مکی مخالف است. او خداوند را خیر محض و شر را امر عدمی می‌داند و تعلق نگرفتن قدرت واجب‌الوجود به محالات ذاتی را محدود کننده قدرت او به حساب نمی‌آورد، به‌علاوه معتقد است وجود شر با هیچ یک از کمالات خداوند منافات ندارد و شر قلیل موجود در هستی، لازمه عالم مادی است و فقدان شر قلیل بی‌تردید حکمت خداوند را زیر سؤال خواهد برد.
صفحات :
از صفحه 15 تا 28
نظریه فوق تجرد عقلانی نفس در حکمت سینوی
نویسنده:
عین‌الله خادمی، سیدعلی رضی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فوق تجرد عقلانی نفس، در واقع تجرد از ماهیت است، و نیز گسترش ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ یقف در مراحل قوس صعود و قرب الی الله. نفس انسان علاوه بر مرتبه تجرد، حائز مقام لایقفی و فوق تجرد است؛ مرتبه‌ای که انسان عاری از ماهیت بوده و هویت و انانیت از وی، چنان باز ستانده می‌شود که بی اسم و رسم شده و مقام معلومی ندارد که بتوان بدان اشاره کرد. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و همچنین صدرالمتالهین، از آن سخن گفته‌اند. اما بررسی نقش ارسطو در فوق تجرد شیخ الرئیس، موهم آن است که وی ظاهرا نه از فوق تجرد نفس و نه تجرد آن از ماهیت، سخنی به میان نیاورده است. شیخ الرییس در رساله نفس به محدود بودن قوای نفس در غایتی مشخص (در مرتبه عقل) و نیز محدودیت عقل نظری (در مرتبه عقل مستفاد) باور دارد. نیز در اعتقاد شیخ، جوهریت نفس ـ بر مبنای تأثیرپذیری وی از ارسطو ـ سبب گرفتار شدن نفس انسانی در شوب ماهیت (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) و نهایتا موجب تقید آن تحت مقوله است؛ در حالی که این عقیده با فوق مقوله بودن نفس در این مرتبه ناسازگار است. این نوشتار مدعی است که گرچه نمی‌توان ادله قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد عقلانی ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد نفس، در آثار شیخ یافت.
صفحات :
از صفحه 163 تا 187
  • تعداد رکورد ها : 1386