جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1773
بررسي و نقد سکولاريسم از منظر شهيد مطهري، استاد مصباح و استاد جوادي آملي
نویسنده:
‫تيمور براتي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫سکولاريسم تفکري است که هرگونه اعتقاد به نقش ماوراي طبيعت و عالم قدس را در زندگي دنيوي بشر رد مي‌کند، و اين ايده را ترويج مي‌کند که براي تأمين نيازهاي زندگي انسان بايد از اصول غيرديني بهره گرفت. اين رساله با استفاده از روش تحليلي انتقادي به بررسي اين مسأله از ديدگاه سه انديشمند برزگ اسلامي، يعني شهيد مطهري، استاد مصباح يزدي و آيت الله جوادي آملي پرداخته است. در اين پژوهش علاوه بر تبيين مفهوم لغوي و اصطلاحي سکولاريسم و بيان ويژگي‌هاي جامعه سکولار، به مفهوم دين، حکومت و سياست نيز توجه شده، و عوامل پيدايش سکولاريسم و سير تاريخي آن مورد بررسي قرار گرفته است. سکولاريسم که در سير تاريخي خود، ريشه در زمينه‌هاي فکري و اجتماعي دنياي غرب دارد، بر مباني متعددي از قبيل علم‌گرايي، عقل‌گرايي و انسان‌گرايي استوار گرديده است. اين سه متفکر مسلمان، حکومت را يکي از ضروريات جامعه مي‌دانند، و با تبيين سيره نبوي و بررسي جامعه عصر پيامبر اسلام( به رابطه تنگاتنگ ميان دين و دنيا اعتقاد دارند. بر اين اساس، توجه به دين در امور حکومتي، نافي عقل و علم نيست؛ زيرا اسلام مشوق علم و دانايي و تعقل است. اما به‌دليل محدود بودن علوم و عقل بشري، نمي‌توان آن‌ها را براي هدايت انسان کافي دانست، و بايد با کمک وحي از آن دو بهره گرفت. به‌همين دليل است که عقلانيت سکولار دچار لغزش‌ها و چالش‌هاي بسياري گرديده و نمي‌تواند راه‌گشاي مناسبي براي انسان باشد. با بررسي نظرات اين سه متفکر، به اين نتيجه مي‌رسيم که ميان آموزه‌هاي اسلام و مباني سکولاريسم تفاوت بنيادين وجود دارد. زيرا علم‌گرايي و عقل‌گرايي سکولار به‌تنهايي ارزشي ندارد، و زماني به تکامل مي‌رسد که در کنار وحي و شرع باشد؛ و ارزش انسان نيز از نظر آموزه‌هاي اسلامي بر اساس معيار تقوا سنجيده مي‌شود، و پيشرفت علم و عقل او بدون برخورداري از تقوا، ارزشي ندارد.
تساهل و تسامح در انديشه علامه طباطبايي و شهيد مطهري
نویسنده:
مسلم مدني
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫تساهل و تسامح به معناي سهل‌انگاري و بي‌توجهي، بلکه به‌معناي آسان گرفتن و تحمل نظر مخالف است، و معمولا بر يکي از سه مبناي معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي يا انسان‌شناختي استوار است. دين اسلام، تساهل را نه در همه عرصه‌ها مي‌پذيرد، و نه به‌طور کلي آن را نفي مي‌کند. علامه طباطبايي نسبت به تمدن غرب برخوردي عالمانه دارد، نه چنان است که مرعوب باشد و نه يکسره همه دستاوردهاي آنان را نفي مي‌کند، او تمدن غرب را تمدني غيرديني مي‌داند که نمي‌توان در آن بدون تغييرهاي بنيادين، احکام اسلام را اجرا نمود. علامه، شريعت را غير قابل تغيير دانسته، و در باب شريعت به هيچ روي قايل به تساهل نيست، و معتقد است که احکام اسلامي هم در وضع و هم در اظهار و اجراي خود توأم با نوعي مدارا و نرمي بوده است. به نظر او اسلام، آزادي عقيده را به‌رسميت نمي‌شناسد، اما اجازه اظهار عقيده را مي‌دهد. از ديدگاه او آزادي و تساهل محدودند، و کيفيت و اندازه اين حدود با رجوع به سنت‌هاي مشترک و مألوف هر جامعه فهم مي‌شود. شهيد مطهري به مباحث تساهل کمتر پرداخته است. او تساهل به‌معناي تحمل ديگران و آسان بودن شريعت را مي‌پذيرد، اما تساهل به‌معناي سهل‌انگاري و سازش‌کاري در امر دين را رد مي‌کند. او تأکيد مي‌کند که دعوت اسلام به جهان‌منشي و اخذ حکمت حتي از کافر نشانه تساهل در اسلام است. او بين فکر و عقيده تفاوت قايل بود، و به آزادي فکر معتقد است. از نظر وي انسان‌ها بايد در سايه تفکر به انتخاب و گزينش دست بزنند. عقل در ديدگاه شهيد مطهري از اعتبار بيشتري برخوردار است، و راه سعادت و خوشبختي در قرآن بيان شده، و در صورت تعارض حکم عقلي با نص احکام اسلام، اين حکم عقل است که بايد مقدم داشته شود، و مجتهد با استفاده از ابزار عقل و درک شرايط مي‌تواند برخي احکام را تغير داده و به تأخير بياندازد.
رابطه بايد و هست از ديدگاه علامه طباطبايي، شهيد مطهري و مصباح يزدي
نویسنده:
‫عليرضا ناصري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
چکیده :
‫رابطه بايد و هست، از مباحث کليدي فلسفه اخلاق است، که به نحوه ارتباط ميان گزاره‌هاي اخلاقي و حقايق عيني، مي‌پردازد. ديويد هيوم براي اولين بار به مسأله چگونگي استنتاج بايدها و احکام اخلاقي از حقايق خارجي و هست‌ها اشاره نموده است. هدف از اين پژوهش نيز پاسخ به اين مسأله و مسايل مربوط به آن، بر اساس آرا و ديدگاه‌هاي علامه طباطبايي، شهيد مطهري و استاد مصباح مي‌باشد. براي اين منظور، ابتدا بايد موضع خود را در باب مفاهيم و انشائات اخلاقي روشن نماييم. هيوم معتقد بود که مفاهيم اخلاقي، همچون خوبي، عدالت، فضيلت و رذيلت، عيني نيستند، به‌همين دليل ميان بايد و هست، ارتباطي وجود ندارد. از نظر هيوم قوه فهم و عقل انسان، دو کار انجام مي‌دهد، يکي اکتشاف و استنباط امر واقع و ديگري کشف روابط و نسبت‌هاي ميان امور و مقايسه ميان آن‌ها؛ اما مفاهيم اخلاقي در هيچ‌يک از اين دو دسته جاي نمي‌گيرد. علامه طباطبايي، استاد مطهري و استاد مصباح يزدي، مفاهيم اخلاقي را اعتباري مي‌دانند، اما مقصودشان متفاوت است. علامه و مطهري، مفاهيم را اموري جعلي و قراردادي مي‌دانند، و مصباح يزدي آن‌ها را از معقولات ثانيه مي‌داند. از نظر علامه، تمامي علوم بر پايه نظام عالم عيني است، فقط علوم نظري مستقيما از خارج اخذ مي‌شوند، و علوم عملي بر اساس نيازهاي فردي و اجتماعي شکل مي‌گيرند. شهيد مطهري نيزهمين عقيده را دارد، با اين تفاوت که احکام اخلاقي را برخاسته از من علوي مي‌داند. اما از نظر مصباح يزدي، مفاهيم اخلاقي، منتزع از روابط واقعي و عيني ميان اشيا است. هر سه، مفاهيم اخلاقي را در راستاي نيازهاي واقعي انسان و رسيدن به کمال و سعادت وي، که امري عيني است، مي‌دانند؛ اگرچه در روش تبيين آن با يکديگر اختلاف دارند. با اين‌که ديدگاه‌هاي علامه و مطهري قابل دفاع است، اما اتقان ديدگاه مصباح يزدي بيشتر است؛ بنابراين قول مختار ما، ديدگاه استاد مصباح است.
حقيقت توحيد از نظر اماميه "محقّق طوسي و شهيد مطهّري" و وهابيّه "ابن‌تيميه و محمّد بن عبدالوهاب"
نویسنده:
‫بشيراحمد استوري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اين پژوهش با رويکردي تطبيقي به مقايسه نظريات مکتب فکري اماميه در مقوله توحيد و شرک و مصاديق آن با آرا و عقايد مکتب فکري وهابيت مي‌پردازد و افکار و انديشه‌هاي خواجه نصيرالدين طوسي و شهيد مطهري به عنوان نمايندگان مکتب کلامي شيعه اماميه و انديشه‌ها و افکار ابن‌تيميه و محمد بن‌عبدالوهاب به عنوان نمايندگان مکتب کلامي سلفيه و وهابيت را در اين زمينه تجزيه و تحليل مي‌کند. نويسنده در چهار فصل ضمن بررسي مفهوم توحيد و شرک، ديدگاه‌هاي اين دو گروه را بررسيده و استدلال‌هاي عقلي و شرعي آن‌ها را تبيين کرده است. وي در فصل اول ابتدا کلياتي در مورد اماميه و زندگي نامه خواجه نصيرالدين طوسي و شهيد مطهري و شخصيت علمي آنان، و فرقه وهابيت و شخصيت ابن‌تيميه و محمد بن‌عبدالوهاب باز گفته، سپس اهميت علم توحيد، توحيد در اديان آسماني، مفهوم وحدت و يگانگي و تعريف توحيد را از لحاظ لغوي و اصطلاحي و افراد مذکور ارائه مي‌دهد. نگارنده در فصل دوم به تجزيه و تحليل توحيد از ديدگاه اماميه پرداخته و از منظري فلسفي و کلامي به تبيين مفهوم توحيد، مصاديق توحيد، اقسام صفات الهي، اقسام وحدت، اقسام توحيد نظري، توحيد در عمل و صفات و ملاک‌هاي توحيد و شرک را از منظر خواجه نصيرالدين طوسي و شهيد مطهري بررسيده و به تفسير وحدت وجود، توحيد در عبادت، توحيد در اطاعت، توحيد در ربوبيت و مباني عقلي و نقلي مبتني بر آن‌ها از منظر آنان پرداخته است. فصل سوم به توحيد از ديدگاه وهابيت اختصاص دارد و ديدگاه‌هاي ابن‌تيميه و محمد بن عبدالوهاب در باره اقسام توحيد، مبناي عبادت صحيح، معيار و ملاک توحيد و شرک، مفهوم عبادت، اسماء وصفات الهي، اقسام ربوبيت، مفهوم توکل و توسل و اختصاص داشتن عبادت براي خداوند متعال مطرح شده و ادله آنان در اين زمينه نقد مي‌شود. در فصل چهارم به مقايسه اين دو مکتب فکري درمقوله توحيد و شرک پرداخته و تأويل برخي اسما و صفات خدا و دست شستن از ظاهر بعضي آيات الهي و تفسير عقلي ازآن‌ها و تفاوت مبناهاي وهابيت با اماميه در مفهوم و مصداق شرک بررسي شده است.
نسبت فلسفه و دين از ديدگاه ابن‌سينا، ابن‌رشد، شهيد مطهري
نویسنده:
‫لسن سوادگو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫براي پاسخ به سؤالات بنيادين بشر درباره جهان، انسان و هستي، دو نوع معرفت وجود دارد؛ يکي فلسفه که ره‌آورد عقل بشري است، و ديگري دين که ارمغان وحي الهي است. پژوهش حاضر با روش توصيفي و تحليلي، به بررسي نسبت ميان فلسفه و دين، بر اساس نظرات سه انديشمند بزرگ جهان اسلام پرداخته است. ابن‌سينا، ابن‌رشد و شهيد مطهري، همگي اتفاق نظر دارند که ميان دين و فلسفه، يا حکمت و شريعت، هماهنگي وجود دارد و اين دو مکمل يکديگر هستند؛ اما براي اثبات اين مدعا، هر کدام روش خاصي را در پيش گرفته‌اند. ابن‌سينا به وحدت منبع فلسفه و دين اشاره مي‌کند؛ ابن‌رشد از راه برقراري وحدت ميان هدف فلسفه و هدف دين، وارد مي‌شود. گاهي نيز از طريق وحدت محتوايي فلسفه و دين، و همچنين وحدت روشي، به مقوله هماهنگي فلسفه و دين پرداخته شده است. منظور از هماهنگي دين با فلسفه آن است که اولاً آموزه‌هاي ديني با آراي درست فلسفي سازگاري دارد؛ ثانياً مباني و تعاليم ديني به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم قابل دفاع عقلي هستند؛ ثالثاً روش تعقلي و تأمل در هستي، مورد تأييد و تأکيد دين است. اين سه فيلسوف نيز تلاش کرده‌اند تا به کمک فلسفه، حقيقت جهان و هستي را به‌خوبي دريابند، و دين هم به مردم توصيه مي‌کند که به‌دنبال چنين معرفتي بروند. اما در برخي از مسايل ديني، عقل نمي‌تواند پاسخ‌گو باشد و بايد از وحي کمک بگيرد؛ به‌عنوان نمونه در مسأله معاد جسماني، ابن‌سينا معتقد است که غير از طريق شريعت و تصديق خبر نبوت، هيچ راه عقلي براي اثبات اين نوع از معاد وجود ندارد. در بعضي ديگر از مسايل، دين با کمک عقل مي‌تواند پاسخ‌گو باشد، و از نظر روشي، استدلال برهاني را به‌کار مي‌گيرد. بدين ترتيب، همان‌گونه که ابن‌رشد مي‌گويد "الحق لايضاد الحق"، دين و فلسفه هيچ‌گاه ضد يکديگر نيستند.
بورس بازی در بازار سهام از دیدگاه اسلام
نویسنده:
علی صالح آبادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بورس بازی فعالیتی است که بورس باز دارایی سهام را بدون قصد نگهداری و با پذیرش ریسک خریداری کرده و به دنبال کسب سود از مابه التفاوت قیمت در کوتاهترین زمان ممکن می باشد. در این مقاله ضمن بررسی ماهیت بورس بازی و شقوق مختلف آن، مسائل فقهی و شرعی مربوط به بورس بازی تحلیل گردیده و جواز عملیات بورس بازی در صورتی که در چارچوب معاملات اسلامی صورت پذیرد تأیید گردیده است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
جستاری در مساله معنا با رویکرد به آثار شهید مطهری
نویسنده:
محمدباقر سعیدی روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پردیس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله مساله معنا و ارکان تشکیل دهنده ی آن را با عنایت ویژه به آثار و دیدگاه های آیت الله مرتضی مطهری مورد بررسی قرار می دهد. مطابق این پژوهش هسته اساسی معنا برخاسته از اراده و علم گوینده حکیم است. ساختار زبان که گفتار و متن در آن قرار می گیرد نیز به نوبه خود اقتضائات ظرفیت هایی ویژه در باروری به معنا دارد. نقش اساسی خواننده در این میان از منظر قوانین زبان شناختی صرف نظر از بعد روان شناختی - کشف و باز تولید معناست نه جعل معنا.
صفحات :
از صفحه 47 تا 76
ملاصدرا و اصالت وجود
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
این مقاله بر آن است تا نظریه «اصالت وجود» را که یکی از اصول مهم فلسفه ملاصدرا است بررسی و به سابقه این نظریه در فلسفه اشراق اشاره کند. مؤلف بر خلاف نظر مشهور، عقیده دارد که شیخ اشراق نه تنها به اصالت ماهیت اعتقادی ندارد، بلکه از مدافعان سرسخت اصالت وجود می‏ باشد. دلیلی که ملاصدرا و پیروان او بر اصالت وجود ذکر کرده ‏اند عیناً در بیانات شیخ اشراق وجود دارد . هم‌چنین مؤلف از راه رابطه علی ومعلولی انوار در نزد شیخ اشراق ثابت می‏ کند که به نظر او علت به معلول خود وجود اعطا می‏ کند نه ماهیت. و این خود، دلیلی است بر اصالت و تشکیک وجود. سپس مؤلف به معنای اعتباری بودن وجود در نزد شیخ اشراق اشاره می‏ کند و نتیجه می ‏گیرد که معنای اعتباری، به معنای معقول ثانی فلسفی است که این عقیده مورد قبول ملاصدرا نیز می ‏باشد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 50
رابطه اخلاق و سیاست بررسى رویکرد ماکیاولیستى بنى امیه
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسى هم سخنى ها و شباهت هاى دو جریان فکرى اموى و ماکیاولى در حوزه اخلاق و سیاست، مسئله اصلى این پژوهش است. هدف عمده از بررسى این موضوع، اثبات این مطلب است که اصول سیاست اموى، ارتباطى با سیاست اصیل اسلامى نداشته و بسان سیاست ماکیاولیستى، مخالف رهیافت اسلام در حوزه اخلاق و سیاست است. بنى امیه و به طور خاص معاویه، با اتخاذ اصولى همچون ارعاب به وسیله قتل و غارت، وعده و وعیدهاى فریبنده، دروغ بستن به صالحان، و ملعبه شمردن اصول اخلاقى، در سیاست مسیرى را پیموده اند که بعدها نیکولو ماکیاولى (1469 1527) آن را تئوریزه کرده است. این مقاله تلاش مى کند تا با نظر به جایگاه اخلاق در سیاست در رویکرد ماکیاولیستى، رفتار و رویکرد بنى امیه نسبت به این مسئله را مورد بررسى و نقد قرار دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء ماکیاولى و عملکرد بنى امیه، استنادى، و در تبیین محتوا توصیفى تحلیلى خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 61 تا 72
بررسى نسبت دیدگاه اخلاقى علامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى
نویسنده:
تقى محدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث واقع گرایى و غیرواقع گرایى از محورى ترین مباحث فلسفه اخلاق است که بر اساس آن مى توان مکاتب مختلف اخلاقى را از جهت نقطه اختلاف اصلى شان دسته بندى کرد. در این مقاله سعى بر آن است که نسبت دیدگاه اخلاقى علامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى مورد بررسى قرار گیرد. سؤال اصلى در این تحقیق آن است که آیا میان اعتبارى دانستن مفاهیم اخلاقى و غیرواقع گرایى اخلاق ملازمه اى وجود؟ اگر ملازمه اى میان این دو نیست، واقع گرایى اخلاقى چگونه بر اساس نظریه ادراکات اعتبارى تبیین مى شود؟ این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به این نتیجه رسیده که طبق نظریه اعتباریات، باید و نبایدها انشاء محض نیستند، بلکه انشاء مبتنى بر واقعیت هستند و به لحاظ همان واقعیت ها قابل تحقیق و بررسى مى باشند و از این طریق مى شود بر آنها حتى برهان هم اقامه کرد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 59
  • تعداد رکورد ها : 1773