جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1773
بررسي تطبيقي جهان‌بيني الهي و مادي از ديدگاه شهيد مطهري و شهيد صدر
نویسنده:
‫علي‌جان حليمي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫جهان‌بيني مبتني بر معرفت‌شناسي است، و از راه‌هاي متعددي چون علم، فلسفه و مذهب مي‌توانيم به جهان‌بيني رئاليستي و مطابق با واقع نائل گرديم. از ديدگاه شهيد مطهري جهان‌بيني الهي با براهين عقلي قابل اثبات بوده، و از راه‌هاي فطرت، عقل، عشق و عبادت مي‌توان به معرفت خدا دست يافت. از سوي ديگر، مساله اميد به آينده و نيز تعهد اخلاقي و مسئوليت‌پذيري فقط بر اساس جهان‌بيني الهي معقول و متصور است. در مجموع شهيد مطهري قائل به جادوانگي اخلاق و امور معنوي بوده، و طبعاً براي بعضي از احکام عقل عملي در رابطه با غايت، واقعيت عيني قائل است. او همچنين به رابطه عميقي بين عقل نظري و عقل عملي يا جهان‌بيني و ايدئولوژي معتقد است. از سوي ديگر، شهيد صدر در جهت اثبات جهان‌بيني الهي در ابتدا مي‌کوشد تا ادعاي مارکسيسم مبتني بر ايدئاليستي بودن جهان‌بيني الهي را رد کرده، و رئاليستي بودن آن را به اثبات برساند. از ديدگاه شهيد صدر، هم به‌دليل فلسفي و هم بر اساس دلايل تجربي، خدا و امور ماورايي قابل اثبات است. همچنين شهيد صدر معتقد است که ايدئولوژي مبتني بر جهان‌بيني است. نتيجه اين که جهان‌بيني در واقع شناخت هستي است، و هستي‌شناسي جز با عقل و حمايت وحي ميسر نيست. از ميان جهان‌بيني‌هاي مختلف مذهبي، فلسفي، علمي و عرفاني، فقط يک جهان‌بيني حق است، و آن همان است که با براهين فلسفي اثبات مي‌گردد؛ همان که در سطح کلي، جهان‌بيني اسلامي و ايدئولوژي اسلامي منطبق بر آن است، هر چند ممکن است در جزئيات و مصاديق آراي مختلفي در ميان پيروان آن وجود داشته باشد. بنابر اين، از ديدگاه اين دو انديشمند مسلمان، که با رويکرد فلسفي کلامي به تفسير دين مي‌پردازند، عقل و دين دو امر بيگانه از هم نبوده، و چه بسا از لحاظ رتبه در مباحث هستي‌شناسي، تقدم از آن عقل باشد که به اثبات مباني دين مي‌پردازد.
بررسي تطبيقي مسأله خاتميت در ديدگاه استاد مرتضي مطهري و اقبال لاهوري
نویسنده:
‫لياقت‌علي کشميري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫مسأله خاتميت، از مسايلي است که به نص قرآن کريم از ضروريات دين اسلام است. تفسير و تبيين‌هاي مختلفي درباره فلسفه ختم نبوت ارايه شده، که در اين زمينه، پژوهش حاضر به بررسي و تبيين ديدگاه استاد مطهري و اقبال لاهوري پرداخته است. از نظر شهيد مطهري، پيامبر خاتم کسي است که همه مراتب را طي کرده و بعد از او پيغمبر ديگري نخواهد آمد، زيرا آن‌چه لازم بود تا از طريق وحي به بشر برسد، نازل گرديده، و نيازي نيست که پيغمبر ديگري مبعوث شود. استاد مطهري، با استناد به وجود رابطه معکوس ميان هدايت غريزي و هدايت عقلي، آن را دليلي بر عدم بلوغ عقلي و علمي بشر در دوره قبل از خاتميت مي‌داند، و معتقد است که بشر در دوره خاتميت، به مرحله‌اي از بلوغ عقلي و عملي دست يافته که مي‌تواند کليات وحي را حفظ نمايد. ولي از نظر اقبال لاهوري، عقل استقرائي و علم، جايگزين وحي است، و وحي مرتبط و متناسب با مقوله غريزه مي‌باشد. از سوي ديگر، درباره لزوم اصل اجتهاد، استاد مطهري به سنت و احاديث متعددي استناد نموده و آن را اثبات مي‌کند، اما اقبال، اصل اجتهاد در سنت را تنها ازحديثي از معاذ بن حبل استنباط مي‌کند. شهيد مطهري با استناد به آيات قرآن و سخنان اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه، صفات و ويژگي‌هاي برجسته و مثبتي را براي علماي دين بيان نموده، و آنان را منسوب به يک طبقه و نژاد نمي‌داند. او منابع اجتهاد دين خاتم را کتاب، سنت، اجماع و عقل مي‌داند؛ درحالي که اقبال لاهوري معتقد به روش تجربي مشترکي براي عموم بشر بوده، و علما را منسوب به نژاد يا طبقه خاص دانسته است. او بزرگ‌ترين منبع اسلامي را قرآن مي‌داند، و از عقل و قياس طبق عقايد اهل سنت استفاده مي‌کند. استاد مطهري يکي از علل جاودانگي دين خاتم را مسأله ولايت مي‌داند، که از پيامبر به امام معصوم منتقل مي‌شود؛ ولي اقبال با وجود آن‌که به اهل بيت پيامبر( عشق مي‌ورزد، به ولايت اثباتي عام اعتقادي ندارد.
افق های نوین در پژوهش های فلسفه اسلامی
نویسنده:
احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
فلسفه اسلامی همواره در تاریخی درازمدت با امواج گوناگون و شکننده‌ای از مخالفت‌ها و شبه تراشی‌ها مواجه بوده و پژوهش های عمیقی برای دفع آنها انجام گرفته است، و همین امر موجب رشد کمّی و کیفی فلسفه اسلامی شده است. اگر روزگاری جبر و تفویض، حدوث زمانی عالم، زیادت صفات واجب و نفی علت غایی، نفی ضرورت و اعتقاد به اولویت، مرئی بودن خداوند، نفی حسن و قبح ذاتی و مخدوش شدن عدل الهی و ده‌ها مسئله دیگر، فلسفه اسلامی را به چالش می‌کشید، و چنانچه روزی امواج گوناگونی از ایسم‌ها به بازار اندیشه راه می‌یافت و چند صباحی رونق می‌گرفت و فلسفه و فلاسفه اسلامی را درگیر می‌ساخت و آنان ناگزیر می‌شدند که با پژوهش و نوآوری، سنگر دفاع را مستحکم سازند و در برابر تجددخواهی الحادی به مقاومت بپردازند، اکنون دوره فراتجددخواهی یا پست‌مدرنیسم رسیده و شعار طرفداری از کثرت و انشقاق و نسبیت سر می‌دهد. این نگرش، حاکمیت و بی‌طرفی عقل را موهوم می شمارد؛ عقیده به پیشرفت را نفی می کند؛ به هیچ‌انگاری (نیهیلسم) گرایش دارد و فرهنگ‌های بومی و متقابل را با همه ویژگی‌هایشان پذیرا می‌گردد. گفتنی است که در این شرایط نیز افق‌های نوینی در برابر فلسفه اسلامی گشوده می‌شود و به پژوهش‌هایی گسترده‌تر نیاز دارد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 22
اسلام و مقتضيات زمان از نظر شهيد مطهّري و ابوالاعلي مودودي
نویسنده:
محمد اشرف متو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫پژوهش حاضر، با رويکردي تطبيقي، ديدگاه‌هاي شهيد مرتضي مطهري و ابوالاعلي مودودي به عنوان نمايندگاني از متفکران برجسته شيعه و اهل سنت در باره نقش زمان و مکان در اجتهاد را با توجه به نيازهاي جديد و مسايل مستحدثه ديني مقايسه کرده و اشتراک و اختلاف‌نظر آنان از نحوه اجتهاد عالمان ديني در عصر کنوني را در پنج فصل شرح مي‌دهد. در فصل اول کلياتي از مفهوم مقتضيات زمان، اجتهاد، حکومت، جاودانگي اسلام، قوانين ثابت و متغير و معرفي شخصيت شهيد مطهري و ابوالاعلي مودودي و ويژگي‌هاي فکري آنان ارائه مي‌گردد. نويسنده در فصل دوم جامعيت و جاودانگي دين اسلام و قدرت پاسخگويي دين به همه مشکلات مردم در تمام اعصار را بررسيده و با توجه به نيازهاي ثابت و متغير و خاتميت دين پيامبر اسلام( نحوه پاسخگويي اين دين به نيازهاي متغير بشر امروز را فراروي مخاطبان خود مي‌نهد. فصل سوم به موضوع اسلام و مقتضيات زمان اختصاص دارد و راز انطباق قوانين ثابت اسلام با پيشرفت‌ها و تحولات صورت گرفته در گذر زمان به وسيله اجتهاد پويا و اجراي احکام حکومتي ثانويه توسط ولي فقيه از نظر استاد مطهري بيان مي‌شود. فصل چهارم به ديدگاه‌هاي ابوالاعلي مودودي در باره اسلام و مقتضيات زمان مي‌پردازد و قوانين ثابت و متغير اسلام و کشف آن‌ها به‌وسيله مجتهدان ديني از سخنان و سيره پيامبر اسلام(، شرايط اجتهاد پويا در فهم استخراج نيازهاي ثابت و متغير مردم از آموزه‌هاي دين اسلام از منظر ايشان تبيين شده است. فصل پنجم به بررسي مقايسه ديدگاه‌هاي اين دو دانشمند و موارد اشتراک و اختلاف آنان در سازِکارهاي اجتهاد پويا، شرايط مجتهد و ابزار وي براي صدور فتاواي متناسب با زمان و نقش و ضرورت حکومت ديني در جامعيت بخشيدن احکام متغير دين اسلام مي‌پردازد.
رابطه دين و تمدن از ديدگاه سيد قطب و شهيد مطهري
نویسنده:
جواد احمدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫رابطه دين الهي با تمدن‌سازي، و نقش انبيا در حرکت تاريخ و تمدن جامعه بشري، مسأله‌اي است که همواره مورد توجه انديشمندان مسلمان بوده است. در واقع، مسأله رابطه دين با تمدن‌سازي به ظهور دين اسلام بازمي‌گردد. در اين راستا، پژوهش حاضر اين مسأله را از ديدگاه سيد قطب و شهيد مطهري مورد بررسي قرار داده است. درباره اين مسأله تعاريف متعددي ارايه شده است، اما آن‌چه دانشمندان اسلامي مطرح کرده‌اند، نسبت به تعاريف دانشمندان غيرمسلمان، جامع‌تر و کامل‌تر به نظر مي‌رسد. سيد قطب، دين را به‌معناي شيوه زندگي، و تمدن را به‌معناي پيشرفت و ترقي مادي و معنوي دانسته است. شهيد مطهري هم تمدن را در برخي موارد به همان معنا، و گاهي مترادف با فرهنگ تعريف کرده است. از ويژگي‌هاي دين اسلام آن است که بر اساس ايدئولوژي خاص خود و تأکيد و توجهي که به مقوله علم داشته است، ديني تمدن‌ساز محسوب مي‌شود؛ ولي در حوزه دين مسيحيت، عوامل و شرايط متعددي منشأ و باعث جدايي دين از علم بوده است. بر اساس اين قابليت دروني که در آموزه‌هاي اسلامي موجود است، اگر زمينه‌ها و عوامل دروني و بيروني، تمدن اسلامي را به سوي انحطاط سوق نمي‌داد، دين همواره باعث تقويت اين تمدن بود، و موجب مي‌گرديد که تمدن اسلامي براي هميشه باقي بماند. از نظر سيد قطب و شهيد مطهري، انحطاط تمدن اسلامي ريشه در دوري مسلمانان و جوامع اسلامي از آموزه‌هاي اصيل اسلام دارد. درباره رابطه دين و تمدن، نظريات متعددي از قبيل پذيرش کامل، نگاه انتقادآميز، پذيرش نقاط مثبت، و ايجاد تمدن نوين اسلامي ارايه شده، که سيد قطب طرفدار نظريه چهارم، و شهيد مطهري طرفدار نظريه سوم است. اين دو دانشمند مسلمان همچنين معتقدند که تمدن موجود بدون توجه به دين و معنويات برپا شده، و نمي‌تواند زمينه سعادت بشر را فراهم کند.
دين و عقلانيت از ديدگاه غزالي و شهيد مطهري
نویسنده:
‫دلاور آقايف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫پس از قرون وسطي با پيشرفت علوم و صنايع، و در پي عدم تطابق يافته‌هاي آن‌ها با آموزه‌هاي مسيحيت تحريف شده، دين و عقلانيت از يکديگر فاصله گرفتند. پژوهش حاضر کوشيده است تا رابطه ميان عقل و دين را از ديدگاه غزالي و استاد مطهري مورد بررسي قرار دهد. از نظر غزالي، عقل در پرتو شرع هدايت مي‌شود، و کسي که عقل و شرع را با هم جمع نکرده باشد زيان کرده است؛ عقل مفسر و مبين شرع بوده، و شرع هدايت‌گر آن است. او معتقد است که در تعارض ادله نقلي با عقل، آن‌جا که تواتر وجود ندارد، دليل عقلي مقدم است، و آن‌جا که تواتر وجود دارد محال است که بين دليل عقلي و دليل نقلي تعارضي پديد آيد. شهيد مطهري نيز به ملازمه ميان عقل و شرع معتقد است، بدين معنا که هرچه را عقل به آن حکم مي‌کند شرع هم به آن حکم مي‌کند، و عکس آن نيز صادق است. از نظر وي، پيوندي که ميان عقل و دين اسلام وجود دارد در هيچ ديني يافت نمي‌شود؛ در مسيحيت اعتقاد بر اين است که عقل و دين دو حساب جداگانه دارند، اما مسلمانان پيامبر را عقل کل مي‌دانند. اصول عقايد نيز در اسلام فقط به کمک عقل اثبات مي‌شود. در اسلام مستقلات عقليه و غيرمستقلات عقليه، هر دو حجت است، و حجيت عقل نيز هم به حکم عقل ثابت است و هم به حکم شرع. احکام شرعي تابع مصالح و مفاسد واقعي بوده، و عقل انسان که از تشخيص بسياري از مصالح و مفاسد، عاجز است، اگر بتواند آن مصالح و مفاسد را تشخيص دهد، همان حکمي را مي‌کند که شرع حکم کرده است. بدين ترتيب، اگرچه عقل به‌تنهايي از تشخيص راه سعادت انسان عاجز است، اما به‌عنوان حجت باطني، مي‌تواند همکار حجت ظاهري باشد؛ به‌همين دليل، اسلام همواره به تدبر و تعقل توصيه نموده، و دين و عقل را مکمل يکديگر دانسته است.
ماهيت و کارکردهاي دين از ديدگاه علامه طباطبايي و شهيد مطهري
نویسنده:
‫عزيزالله محمدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫بررسي حقيقت دين و ماهيت تعاليم آن از مسائل بنيادي کلام جديد است. دين‌پژوهان در عصر حاضر، مسأله حقانيت و عدم حقانيت دين را مطرح نمي‌کنند بلکه آن را به‌صورت يک واقعيت در زندگي بشر مورد توجه قرار داده، و چيستي دين، آثار و نقش آن را در ميان انسان‌ها بررسي مي‌کنند. پژوهش حاضر تلاش کرده است با روش توصيفي تحليلي، ديدگاه علامه طباطبايي و شهيد مطهري را در اين زمينه تبيين نمايد. اين دو انديشمند بزرگ اسلامي، دين را مجموعه‌اي از حقايق و ارزش‌هاي عملي مي‌دانند که بخشي از آن را باورها و اعتقادات، و بخشي از آن را اخلاقيات و احکام عملي و فقهي تشکيل مي‌دهد. اين مجموعه فکري و عملي که از افق وحي سرچشمه گرفته است، براي تأمين سعادت حقيقي بشر از سوي خداوند صادر گرديده، و با مقتضاي فطرت و سرشت پاک انساني هم سازگاري دارد. آموزه‌هاي ديني در حوزه انديشه و روان مي‌تواند انسان را با آفريدگار هستي آشنا کند و از انحرافات فکري و عقيدتي او جلوگيري نمايد. آموزه معاد، انسان را با جهان پس از مرگ آشنا نموده و تعليمات تربيتي دين، سعادت انسان در حيات اخروي را تأمين مي‌کند. روان بشر نيز در پيوند با خدا به آرامش مي‌رسد. و اما در حوزه اخلاق، دين مي‌تواند شناخت درستي از مفاهيم اخلاقي وارزش‌هاي رفتاري ارايه نمايد، و با رشد فضايل و مکارم اخلاقي، از طغيان غرايز نفساني جلوگيري نمايد. همچنين دين مي‌تواند رابطه انسان با خود، خدا و طبيعت را تبيين کند. در حوزه اجتماعي نيز دين بر اساس نيازها و مصالح جامعه به وضع قوانين مي‌پردازد، که در اين زمينه، گستردگي فقه عملي و احکام اجتماعي اسلام بيان‌گر جامعيت و کمال اين دين مي‌باشد. علاوه بر قانون‌گذاري، دين مي‌تواند به‌عنوان ضمانت اجراي دروني احکام و قوانين به‌شمار رود. نقش دين در ايجاد همبستگي اجتماعي، و رشد تمدن و فرهنگ والاي انساني، از ديگر کارکردهاي دين است.
ثابت و متغير در دين با تاکيد بر ديدگاه امام خميني و شهيد مطهري
نویسنده:
‫رضاخدابخش يوسفي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫از آن‌جا که انسان در جهت نيل به سعادت نهايي مورد نظر دين، با نيازهاي ثابت و متغيير روبرو است؛ برخي از آموزه‌هاي دين ثابت و برخي ديگر متناسب با نيازهاي مقطعي او مطرح شده، و با تغيير آن نياز‌ها، حکم دين نيز تغيير مي‌کند. به‌طور کلي آموزه‌هاي دين به سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام تقسيم مي‌شود. از ديدگاه امام خميني( و شهيد مطهري، آموزه‌هاي اعتقادي چه فرعي و چه اصلي، جزء امور ثابت هستند؛ زيرا اعتقاد به‌معناي تعلق روح و انديشه است، و از آن‌جا که روح از امور ثابت است، متعلق روح يعني آن‌چه مورد اعتقاد قرار مي‌گيرد، نيز ثابت است. در حوزه اخلاق، ملاک فعل اخلاقي از ديدگاه اين دو عالم شيعي، عبارت از کرامت و عزت نفس است، و آن‌ها غايت فعل اخلاقي را تقرب به خداوند مي‌دانند. از سوي ديگر، احکام اخلاقي نيز بر دو دسته هستند: يک دسته از احکام اخلاقي مانند عدالت‌محوري، احکام اصولي است که مبتني بر مصالح و مفاسد واقعي بوده و همواره ثابت مي‌باشد. دسته ديگر احکام اخلاقي فرعي است که در برخي موارد تغيير مي‌يابد، مانند سخن دروغي که جان يک مؤمن بي‌گناه را نجات دهد. در حقيقت ملاک ثبات و تغيير در احکام اخلاقي از ديدگاه امام و شهيد مطهري اين است که احکام ثابت بر اساس نياز ثابت و بعد معنوي انسان مي‌باشد، و احکام متغير ناظر به بعد مادي و دنيوي و مقطعي بشر است. اما در حوزه احکام، نيز احکام اوليه به‌صورت کلي از ديدگاه ايشان ثابت است، اما احکام ثانويه و برخي از احکام حکومتي متغيير مي‌باشند؛ زيرا احکام اسلام مبتني بر مصالح و مفاسد است، و اسلام نياز‌هاي ثابت و متغيير بشر را در نظر دارد، و سرّ احکام ثابت و متغيير نيز همين نيازهاي ثابت و متغيير، و مصالح و مفاسد مطلق و مقيد است.
نسبت دين و دنيا از نظر غزالي و شهيد مطهّري
نویسنده:
‫احمد اميد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫نوشتار حاضر به تشريح رابطه دين و دنيا را از نظر امام محمد غزالي و استاد مطهري مي‌پردازد و اشتراک نظر و اختلاف آنان را در اين زمينه با هم مقايسه مي‌کند. نويسنده مهم‌ترين نقطه اختلاف آن‌ها را در ساحت عمل مي‌داند و معتقد است شهيد مطهري، انسان مسلمان را به عمل‌گرايي در تمام سطوح معرفت ديني فرا مي‌خواند، اما غزالي در ميدان عمل، طريق احتياط را پيشنهاد مي‌کند و بر اين باور است که انسان براي رسيدن به سعادت اخروي بايد بر لذّات دنيا پشت پا زده و از اشتغال به امور دنيوي بپرهيزد. نگارنده در چهار بخش ديدگاه‌هاي غزالي و شهيد مطهري را در نسبت دين و دنيا وصف کرده و به نقد ديدگاه‌هاي سکولاريستي مي‌پردازد. در بخش اول ضمن بررسي مفهوم دين و دنيا از جهت لغوي و اصطلاحي، وجوه تفاوت آن دو و همگرايي و واگرايي دنيا نسبت به هم واکاوي گرديده و مفهوم سکولاريسم و ريشه‌هاي آن که ريشه در تعاليم نادرست و عملکرد منفي کليسا قبل از رنسانس داشته، تجزيه و تحليل شده است. نقد مباني سکولاريسم، مانند عقل‌گرايي افراطي، علم‌گرايي افراطي، امانيسم (انسان‌گرايي مفرط) و ليبراليسم و انتقال تفکرات سکولاريستي از کشورهاي غربي به کشورهاي مسلمان، از ديگر مباحث بخش دوم محسوب مي‌شود. نگارنده در بخش سوم با اشاره به ديدگاه‌هاي شهيد مطهري در نسبت دين و دنيا، مفهوم انسان و معنويت‌گرايي وي از منظر استاد، مبارزه ايشان يا جمودانديشي و تحريفات ديني و التقات و توسعه نسبت بين دنيا و دين، عقل و عشق، فطرت و دين، خاتميت و دين، جهان‌بيني و دين و نيز اجتهاد و دين پرداخته و تضادهاي موجود بين دين و دنيا در آموزه‌هاي اسلامي و مذمت‌هاي فراوان از دنيا و توجيه آن‌ها در آراي استاد مطهري تبيين کرده است. بخش چهارم به ديدگاه‌هاي غزالي در رابطه دين و دنيا اختصاص دارد و گرايش وي به تصوف، ديدگاه‌هاي سياسي و اجتماعي او، شاخص‌هاي مهم دنيا از نظر غزالي و گستره دين از منظر وي ارزيابي شده و تفسيرش در استفاده از مواهب طبيعي و نعمت‌هاي الهي در دنيا مخدوش گرديده است.
بررسي مقايسه‌اي نظرّيه عدل الهي از ديدگاه شهيد مطهّري و الوين پلانتينجا
نویسنده:
‫ميرزاحسين محمدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫در اين تحقيق رويکردي تطبيقي از آراي استاد مطهّري و الوين پلانتينجا درباره عدل الهي، و ماهيت و ويژگي‌هاي آن صورت گرفته و ديدگاه‌هاي برخي فيلسوفان غرب و متکلّمان مسلمان، مانندِ اشاعره در اين زمينه بيان شده و وجود شرور در عالَم هستي و نسبت آن با عدل خداوند از منظر کلامي و فلسفي تجزيه و تحليل گرديده است. نويسنده نخست با تبيين مفهوم عدل در لغت و اصطلاح، اقسام عدل را از منظر استاد مطهّري بيان کرده، آن گاه نسبت بين جبر و اختيار و حکمت و عدل و شر با عدل الهي را بررسيده و ديدگاه اشاعره و عدليه (اماميه و معتزله) را در اين باره جست جو کرده است. وي در ادامه چند ديدگاه مهم درباره عدل الهي را از منظر فلاسفه‌ي غرب، مانندِ آگوستين و ايرنائوس و ديدگاه عدل الهي پويشي و نيز نظريه الوين پلانتينجا را در زمينه عدل الهي مطرح و به شبهه هاي وي در اين زمينه پاسخ گفته است. مهم‌ترين شبهه الوين پلانتينجا در خصوص عدل الهي، وجود شرور و بلاياي متعدّد در جهان هستي است، که از منظر شبهه کنندگان، شرور به منزله قرينه‌اي بر نفي عقلانيت باورهاي ديني محسوب مي‌شود. آن گاه از ديدگاه پلانتينجا درباره ارتباط جبر و اختيار با عدل الهي، سخن رفته، که شبهه هاي جبريان و مطلق گرايان توّسط وي مطرح گرديده است. نگارنده در بخشي ديگر ديدگاه شهيد مطهّري را درباره عدل الهي و پاسخ ايشان به شبهه هاي مربوط به آن، مانندِ شبهه شرور و وجود تبعيض‌هاي فراوان بين انسان‌ها را به طور مفصّل باز مي‌گويد. به همين منظور نويسنده به عدمي و نسبي بودن شر و توجيه شرور موجود در عالَم هستي، از منظر استاد اشاره کرده و برهان هاي وي براي تفسير وجود شر، از جمله: برهان هاي حکمت، زيبايي شناختي و تکامل را تبيين مي‌کند. وي همچنين پاسخ شهيد مطهّري در وجود اقسام تبعيض‌ها در نهاد عالَم را بيان کرده و نام تبعيض را تفاوت نهاده، و آن ها را بر اساس حکمت الهي تفسير کرده است. نظريه ((امر بين‌الامرين)) براي پاسخ به شبهه هاي مربوط به جبر و اختيار، پايان بخش اين فصل از تحقيق محسوب مي‌شود. در فصل چهارم مقايسه‌اي بين ديدگاه‌هاي الوين پلانتينجا و شهيد مطهّري در زمينه دفاع از عدل الهي صورت گرفته و ويژگي‌هاي تفکرات هر يک از اين دو انديش مند اسلامي و غربي و چالش‌هايي را که هر يک به عنوان شبهه هاي مربوط به عدل خداوند به آن به صورت جداگانه پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1773