جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1698
مباني نظري غرب از ديدگاه استاد شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري
نویسنده:
‫احسان‌علي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اومانيسم، عقلگرايي، علمگرايي، ماديگرايي، سکولاريسم و ليبراليسم، به عنوان عموميترين مباني نظري غرب مطرح هستند. اين پژوهش در چهار فصل به ديدگاه شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري درباره اين مباني پرداخته است. هر دو متفکر با پذيرش تأثير پذيري تمدن جديد غرب از تمدن اسلامي در بسياري از زمينههاي علمي، در عرصههاي مختلف هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي، دين شناسي و... بر مباني غرب خدشه وارد کرده و ريشه بسياري از عقايد جديد غربي را فرهنگ مسيحي و شرايط اجتماعي حاکم بر آن قرار داده و حساب اسلام، از مسيحيت و غرب را کاملاً جدا ميدانند. از اين رو، انکار عالم غيب، انحصار هستي در محسوس و ماده، اثبات موجوديت زميني انسان در برابر خدا محوري، تأکيد بيش از حد به عقل تجربه مدار و علوم حسي، عدم دخالت دين در امور اجتماعي و سياسي، فردگرايي، پافشاري بر حقوق در برابر تکليف و... را به بوته نقد کشيدهاند. تأکيد هر دو بر اين است که جهان بيني اسلامي نه تنها همه ابعاد وجودي انسان، فرد، اجتماع و زندگي مادي و معنوي را در بر ميگيرد؛ بلکه از افراط و تفريطي که غرب در پيش گرفته، پرهيز کرده و مباني و انديشههاي واقعي تکامل و اصلاح بشريت را ارائه ميدهد. البته ميان ديدگاههاي اين دو، تفاوتهايي هم هست که بيشتر به نظام معرفتي و روش انديشيدن اين دو بازميگردد. اقبال نسبت به افکار غربي، از خود پذيرش نشان ميدهد و به عقل استقرائي و علوم و روش تجربي، اهميت زيادي ميدهد و با عقلگرايي محض فلسفي مخالفت کرده و آن را با روح قرآن کاملاً ناسازگار ميداند. ولي تأکيد اصلي شهيد مطهري بر اصالت و غناي فرهنگ اسلامي و به ويژه پويايي اسلام واقعي و معارف شيعي اهل بيت? است. ايشان روش تجربي را در امور دين شناسي کافي ندانسته و نقش بسيار مهم عقلگرايي فلسفي و روشهاي عقلي را يادآور ميشود. نتيجه اينکه، هر دو به خاطر اهداف و آرمانها، با غرب و مباني آن، فعالانه و منتقدانه مواجه شدند و تأکيد اصلي هر دو، بر شناخت اسلام و مباني و اصول آن است.
تبيين نظام احسن با تأکيد بر ديدگاه‌هاي شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي
نویسنده:
‫جمعه خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫نظام احسن از موضوعاتي است که هر انسان صاحب عقل و خرد با آن درگير است و شايد کمتر کسي از خود نپرسد که آيا اين جهان بهترين و کاملترين جهان ممکن است؟ و آيا خداوند نميتوانست بهتر از اين را بيافريند؛ به طوري که هيچ شر و بدي، هيچ نقصان و کاستي و هيچ مرگ و ميري در آن نباشد؟ بر اين اساس، تحقيق حاضر در چهار فصل به تبيين نظام احسن با تأکيد بر ديدگاههاي شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي پرداخته است. به اين منظور، نويسنده از دو طريق اثبات نموده است که اين جهان بهترين جهان ممکن است و وجود جهاني بهتر از جهان موجود، از محالات عقلي است: 1. از طريق برهان لمّي: اگر اين جهان بهترين نظام ممکن نباشد، يا بايد علم خدا ناقص باشد، يا قدرت او نامحدود نباشد، و يا بخل و امراض نفساني ديگر در کار باشد که خداوند نتوانسته يا نخواسته که از ميان جهانهاي ممکن، بهترين جهان و کاملترين جهان را به وجود آورد. نويسنده با ابطال هر سه مورد فوق در مورد خداوند، اثبات نموده که اين جهان کاملترين جهان ممکن است. 2. از طريق برهان انّي: مشاهده اشياي کوچک و بزرگ موجود در اين جهان و ارتباط و شگفتيهاي موجود در بين آنان، ما را به اين نتيجه ميرساند که نظام موجود بهترين نظام است. علاوه بر اين، نويسنده ازمقايسه ديدگاه شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي به اين نتيجه رسيده است که در نوشتههاي ايشان دو تفاوت وجود دارد. تفاوت نخست، مربوط به نوع بيان آن دو ميباشد؛ به طوري که بيان شهيد مطهري آسانتر و عوام فهمتر است و بيان آيت الله جوادي آملي مشکلتر و فلسفيتر است. تفاوت دوم مربوط به ناقص بودن و کامل بودن بيان است. به گفته شهيد مطهري در کتاب «عدل الهي»، ايشان فقط از طريق برهان إنّي وارد شده است؛ زيرا مخاطبين او افراد اهل فن نبودهاند و بر اين اساس، از بيان برهان لِمّي که دير فهمتر است، خودداري نموده است. بر خلاف ايشان، آيت الله جوادي آملي بسيار کاملتر به اثبات نظام احسن جهان پرداخته است.
بررسي تطبيقي ديدگاه هاي شهيد مطهري و دکتر شريعتي درباره شخصيت و قيام امام حسين عليه السلام
نویسنده:
‫محمدابراهيم رضايي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫بسياري از انديشمندان درباره شخصيت و قيام امام حسين عليه السلام به اظهار نظر پرداختهاند. شهيد مطهري و دکتر شريعتي دو شخصيتاند که با دو روش و از دو منظر به اين موضوع پرداختهاند. اين پژوهش در چهار فصل به بررسي ديدگاه اين دو شخصيت و نقاط اشتراک و افتراق ديدگاه آنها پرداخته است. از نظر شهيد مطهري، کليد شخصيت سيدالشهدا عليه السلام حماسه، شور، عظمت، صلابت، ايستادگي و حق پرستي است. او تجسم مکتب اسلام و رهبري بي نظير است. قيام او براي خدا و در راه خدا بود. علل قيام حضرت، امتناع از بيعت، دعوت مردم کوفه، و مهمترين آنها امر به معروف و نهي از منکر بود. از اهداف اين قيام، احياي دين خدا، اصلاح امت، تلاش براي تشکيل حکومت اسلامي و شهادت طلبي در راه خدا بود. از پيامدهاي اين قيام، احياي کتاب و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، نجات اسلام، تفکيک ميان اسلام و خلافت اسلامي، و نابودي بني اميه بود. درسها و پيامهاي عاشورا، عزت و کرامت و آزادگي، بيداري و قيام عليه ظلم و طاغوت، درس امر به معروف و نهي از منکر، حفظ دين و تحقق احکام خدا، زنده کردن روح حماسي، بصيرت و مبارزه با قشريگري، صبر و پايداري، و معنويت و معرفت بود. با بررسي ديدگاههاي دکتر شريعتي در اين موضوع، ميتوان به اين نتيجه رسيد که هر دو متفکر بر اهميت و بي بديل بودن اين شخصيت و قيام جهاني و تاريخي سيدالشهدا عليه السلام تأکيد دارند. همچنين در اغلب موارد مانند ضرورت تحريف زدايي، مبارزه با خرافات و بدعتها و اکتفا نکردن به اشک و روضه و تأکيد بر درسهاي گوناگون علمي، عملي، اخلاقي، تربيتي و سياسي نظير دفاع از احياي دين، احياي سنت امر به معروف و نهي از منکر، و ... ديدگاهي مشابه دارند. تفاوت عمده اين دو، در نوع نگاه و روش تحقيق آنهاست. مطهري با معيارها و مباني ديني و عقلاني به تبيين و تحليل اين موضوع پرداخته و شريعتي با استفاده از روش و چارچوب نظريههايي به مسئله پرداخته که در فلسفه تاريخ، به ويژه نظريه تضاد تاريخ مارکسيسم مطرح است. تفاوت اصلي ديگر، در استفاده شريعتي از روشهاي برون ديني (فلسفه تاريخ) در تحليل اين واقعه است. شايان ذکر است که نگارنده پايان نامه، بر اساس ديدگاههاي شهيد مطهري، مباني فکري دکتر شريعتي پيرامون قيام امام حسين عليه السلام را به ويژه در مورد تشبيه به تضاد تاريخي مارکسيستي، نقد کرده است.
برهان نظم از ديدگاه شهيد مطهري و ريچارد سوئين برن
نویسنده:
حميد رضا عصمتي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
انسان شناسي از ديدگاه شهيد مطهري و کريشنا مورتي
نویسنده:
‫کفايت‌حسين
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫مهم‌ترين مباحثي که در طول تاريخ بشر، انديشه انسان را به خود مشغول داشته، سه محور خداشناسي، جهان شناسي و انسان شناسي است و در اين ميان، انسان شناسي راهگشاي خداشناسي بوده و جهان شناسي هم از انسان شناسي جدا نيست. اين پژوهش در چهار فصل، انسان شناسي را از ديدگاه شهيد مطهري به عنوان يک فيلسوف و متکلم برجسته مسلمان و کريشنا مورتي فيلسوف و روان شناس برجسته هندوئيسم بررسي کرده و به معيار انسانيت و انسان نمونه و ايده آل از ديدگاه اين دو متفکر پرداخته است. شهيد مطهري و کريشنا مورتي، هر دو فيلسوف حقيقتگرا هستند و انسانشناسي را مقدمه‌اي براي خداشناسي مي‌دانند. اصول اساسي تعليم و تربيت، محورهاي اسلامي انسان شناسي، فرد و جامعه، آزادي، ويژگي‌هاي انسان سالم، مرگ و حيات پس از آن و مشکلات انسان و راه حل آن، از موضوعاتي هستند که از ديدگاه اين دو متفکر، بررسي شده است. نتيجه بررسي اين است که هر چند هر دو متفکر در مبناي اساسي خود اختلاف نظر دارند و از نظر شهيد مطهري «فطرت» سنگ بناي انسان شناسي و از نظر کريشنا مورتي، «عشق» مبناي اصلي است و در بعضي مسائل جزئي‌تر ديگر هم اختلاف نظر آن دو مشهود است؛ ولي در بيشتر مسائل، هر دو متفکر داراي اتفاق نظر هستند و در بيشتر ويژگي‌هاي انسان سالم هم اشتراک نظر دارند. هر دو، نظام آموزش و پرورش را کامل نمي‌دانند و اصولي را براي اصلاح آن پيشنهاد مي‌دهند؛ هر چند که در اين اصول با هم اختلاف دارند. هر دو آزادي را براي انسان ضروري مي‌دانند. البته از نظر شهيد مطهري، آزادي همراه با ايمان اهميت دارد و آزادي، خود هدف و مقصد نيست؛ بلکه گذرگاهي است براي دستيابي به هدف‌هاي برتر. هر دو به دين و دينداري اهميت مي‌دهند. البته يکي فيلسوف اسلامي است و ديگري فيلسوف هندوئيسم. از نظر يکي کليديترين اصل «فطرت» است و از نظر ديگري «عشق». از نظر شهيد مطهري، مهم‌ترين اختلاف انسان با حيوان، در نياز به معنويت و امور روحي و رواني است و از نظر کريشنا مورتي، چنين چيزي ملاحظه نشده است. کريشنا مورتي به فرد اهميت مي‌دهد و البته اجتماع را انکار نمي‌کند؛ ولي شهيد مطهري هم اصالت فرد و هم اصالت اجتماع را مي‌پذيرد.
شناخت‏ خدا (2)
نویسنده:
محمد حسین زاده یزدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قسمت نخست این مقاله، بیان شد که دو راه قلب و عقل برای شناخت خدا وجود دارد. سپس به بیان تقریب ابن سینا و ملاصدرا از برهان صدیقیقن پرداختیم. آنگاه، به تفصیل در خصوص برهان وجودی در فلسفه غربی، تقریب آنسلم، نقد گونیلون و پاسخ وی و نقد اکوئینی بحث نمودیم. در این مقاله این مباحث دنبال خواهد شد: تقریر دکارت از برهان، نقد کانت بر برهان وجودی، تدوین برهان وجودی بر اساس منطق ریاضی، نقد جان هیک بر تقریر این برهان.
تحول و تجدد در علم کلام
نویسنده:
علی ربانی گلپایگانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحول در علم کلام-همانند علوم دیگر- به صورت کمی و کیفی رخ داده است. یعنی هم مسایل کلامی به تدریج افزایش یافته است و هم در مبانی، روش‌ها و نگرش‌های کلامی تحولاتی پدید آمده است. این‌ تحولات در دنیای جدید ویژگی‌هایی دارد که بدان جهت با نام « کلام جدید » شناخته شده است و از آن در برابر کلام قدیم یا سنتی یاد می‌شود. خاستگاه این تحول و تجدد جهان غرب پس از عصر رنسانس و در دوران مدرنیته و پست مدرنیته است. تحولاتی که در عرصه‌های مختلف فلسفی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی رخ داد الاهیات مسیحی را با چالش های جدی روبرو کرد و عکس‌العمل‌های متفاوت متکلمان مسیحی را برانگیخت. گروهی از آنان با روش‌هایی متفاوت بر آن شدند تا از طریق بازنگری آموزه‌های دینی و تبیین آنها متناسب با فضای فکری و فرهنگی جدید دین را به گونه‌ای عرضه کنند که برای بشر جدید قابل فهم و پذیرش باشد و بدین صورت الاهیات جدید مسیحی پدید آمد. شلایرماخر، رودلف بولتمان و پل تیلیش از جمله متکلمان جدید مسیحی‌اند که هر یک روش و نگرش ویژ‌ه‌ای را در الاهیات مسیحی مطرح ساختند. تحولات جدید در عرصه فرهنگ، سیاست، فلسفه، و دیگر شئون جامعه بشری به تدریج به جهان اسلام راه یافت و چالش‌های مشابهی را در برابر کلام اسلامی مطرح ساخت و عکس العمل‌های متفاوت متکلمان اسلامی را برانگیخت. گروهی به این دلیل که این تحولات ریشه در جهان غرب و عالم مسیحیت دارد آن‌ها را نامشروع دانسته و هرگونه بحث و گفت‌وگوی علمی در این باره را ناروا انگاشته‌اند. گروهی دیگر با این توجیه که این تحولات محصول رشد علمی و فکری بشر جدید است یک‌پارچگی آنان را پذیرفته و بر آن شدند تا آموزه‌های دینی را بر اساس آنها تفسیر کنند و اگر قابل تفسیر نبود آنها را کنار بگذارند. عده‌ای دیگر روش التقاط را برگزیدند. اما نخبگانی چون علامه طباطبایی و استاد مطهری بر آن شدند تا ضمن ارج نهادن به این تحولات مثبت در عرضه دانش تجربی مسایل سیاسی و اجتماعی کاستی‌های فلسفی و کلامی غرب را برملا سازند و با بهره‌گیری از مبانی فلسفی و کلامی اسلامی راهی معتدل و معقول را فرا روی بشر جدید قرار دهند تا ضمن بهره‌مندی از مزایای علمی و سیاسی جدید حریم دین و آموزه‌های اصیل و حیاتی را پاس دارد و علم و دین، تخصص و تعهد، پیشرفت و معنویت، دنیا و آخرت را در کنار یک‌دیگر بنشانند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
اصالت وجود
عنوان :
نویسنده:
عبدالرسول عبودیت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به طرح مسئله اصالت وجود می‏پردازد امّا، برخلاف معهود، با توضیح اصطلاحات شروع نشده است، بلکه در ضمن دیالوگی فلسفی، و بدون استفاده از اصطلاحات، هم معنای «اصالت وجود و اعتباریت ماهیت» و هم دلیل صحت آن شرح داده شده است به طوری که اگر خواننده خود را به جای مخاطب قرار دهد و به اقتضای متن، ابتدا جوابگو و سپس اشکال‏کننده و پرسشگر باشد، به راحتی می‏تواند عمق مطلب را دریابد. در هر صورت، برای تکمیل بحث، پس از اتمام دیالوگ، مسئله با زبان اصطلاح نیز تبیین شده است. بدین منظور، ابتدا اصطلاحات لازم؛ مانند «ماهیت»، «موجود»، «بالعرض»، «بالذات»، «اعتباری» و «اصیل»؛ توضیح داده شده و در پی، صورت مسئله تقریر شده است و بالاخره با بیان فرق‏های اصالت وجود و اصالت ماهیت و توضیح پیامدهای بحث، مقاله پایان یافته است.
صفحات :
از صفحه 177 تا 206
نظریه جامع عدالت
نویسنده:
ناصر جهانیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
بی نیازی با عدالتی جامع محقق می شود. تحقق چنین عدالتی فرض داشتن نظریه ای جامع در مورد عدالت است. فرضیه مقاله اکتشاف چنین نظریه ای است که از گزاره های ذیل تشکیل می شود: عدالت واژه ای است اجتماعی، و به معنای استقامت جامعه یا نظام دینی در طریق شرع می باشد. فقیه جامعه اسلامی با توجه به مصالح و مفاسد واقعی قوانین کشور را از طریق ابزارهای مدرن قانون گذاری وضع می کند. خیر و سعادت بر حق و الزام مقدم است. اما خیر و سعادت بشر فقط با عبودیت و الزام های ناشی از شرع بدست می آید. جامعه عادل و متعادل از دیدگاه اسلام با نهادهای ذیل شناخته می شود: حقوق طبیعی و فطری، قانون الهی، برابری، برادری، عقلانیت و مصلحت.
صفحات :
از صفحه 97 تا 133
پلورالیسم دینی، نقد، راه حل
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله بر آن است تا یکی از مسائل مهم در عرصه دین‌پژوهی و فلسفه دین، یعنی پلورالیسم دینی را نقد و بررسی کند. پلورالیسم دینی ، بر آن است که همه ادیان، حداقل الاهی، حقانیت و نجات‌بخشی یکسان دارند. در بحث پلورالیسم دینی، ابتدا، قرائت‌های گوناگون پلورالیسم دینی مطرح و سپس قرائت مورد تأکید جان هیک طراح نظریه پلورالیسم دینی در جهان معاصر مشخص شده است. در ادامه، مبنای پلورالیسم دینی که نظریه فنومن و نومن کانت در باب شناخت است، مورد انتقاد قرار گرفته و اثبات شده که پذیرش چنین مبنایی مستلزم قبول لاادری‌گرایی در باب شناخت واقعیت است؛ سپس مبنای دیگر پلورالیسم دینی یعنی تجربه دینی، بررسی شده و ضمن پاسخ به اشکال جان هاسپرز درباره تجربه دینی، اصل تجربه دینی به صورت منبع شناخت مورد قبول قرار گرفته و راه‌حل مناسب برای این تفاسیر متفاوت ارائه شده است که با پلورالیسم دینی جان هیک تفاوت‌هایی دارد. در پایان، دیدگاه قرآن و روایات اسلامی در باب رؤیت خدا مطرح شده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 1698