جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1526
مقایسه تطبیقی ثبات و حرکت در فلسفه ملاصدرا و هگل
نویسنده:
اعظم صمیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از همان زمان که نخستین فیلسوفان یونانی،به جستجوی مادهالمواد برآمدند و تفکر فلسفی آغاز شد،ثبات و حرکت مسئله ای فلسفی بوده است.چرا که جستجوی مادهالمواد به معنای نیاز به ماده ای است که در عالمی متغیر و متحول، نوید بخش امری ثابت و ماندار باشد،امر ثابت و ماندگاری که بتوان آن را شناخت و تغییرات و تحولات را بر مبنای آن سنجید و وصف کرد.این مسئله قدیمی از زمان فلاسفه پیش از سقراط صورت بندی شده و در همان زمان به صورت پرسش فلسفی درآثار دو چهره درخشان مطرح گردید.هراکلیتوس عالم چیزی جز حرکت و صیرورت نمی دید.به نظر او اشیای عالم،متشکل از اضداد است.تضاد این اضداد اساس عالم است و بر این اساس عالم در ستیزه و کشمکش دائمی است،همین ستیزه و کشمکش مبنای پویایی و حرکت در عالم است.پارمنیدس،بالعکس حرکت را امری نا معقول می دانست.وی بر این عقیده عقلی تکیه می کرد که آنچه هست،هست و آنچه نیست،نیست.نه هستی ممکن است به نیستس تبدیل شودو نه نیستی به هستی.چون چنین است پس حرکتی هم در عالم واقع نمی شود.این توضیح و توصیف از حرکت و ثبات مقبولیت فراوان یافت و اساس تفکر دیگر فلاسفه قرار گرفت.اندیشه ملاصدرا ،اندیشه ای نو آورانه و بدعت آمیز محسوب می شود و حکمت متعالیه او،حاکی از نگرشی و روشی جدید در سنت تفکر اسلامی است.از میان این نوآوری ها،اصالت وجود،تشکیکی بودن وجود،حرکت جوهری،اتحاد عاقل و معقول و تجسم اعمال از همه مهم ترند.بحث حرکت در فلسفه ملاصدرا به مبحث حرکت در باب حرکت در جوهر مربوط است.یافتن صیرورت و جایگاه آن در فلسفه هگل دشوار نیست.در تبیین مسئله صیرورت در تفکر هگل، به چند جنبه باید التفات داشت.هگل تاریخ فلسفه را از فلسفه جدا نمی داند و با توجه به این زمینه است که می توان جایگاه صیرورت را در فلسفه او بررسی کرد.در حقیقت اهمیت دادن به تاریخ فلسفه جزئی از اهمیت یافتن تاریخ در اندیشه هگل است.هگل به مفهوم صیرورت و امکان فهم تدریجی امور بر اساس پدیدار شناسی پرداخته است.
افلاطون و یونان زمان او
نویسنده:
علیرضا ساعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه یونانی به مثابه دوره ای از ادوارچند گانه فلسفى یعنى باستان، قرون وسطى، جدید و معاصر مهمترین حوزهفکری دوره باستان و سرآغار تاریخ تفکر غربی وچه بسا بواسطه داشتن صورت اندیشه- بطور کلى شروع تاریخ فلسفه به شمار مى آید. افلاطون بعنوان مهمترین اندیشمند این عصر، در اوج شکوه و شکوفایی فلسفه یونانى، مهمترین فیلسوف این بخش مهم دوره باستان به شمار آمده و همچون هر متفکر دیگرى بى بهره از تاریخ و زمان خود نیست و در رویکرد به گذشته مى بینیم که گامى مهم درکاشت تخم مابعدالطبیعه برداشته است. یس افلاطون و یونان رابطه اى مهم و قابل بررسى را داشته و در ارتباطبا هم بس شایان اهمیت اند. یونان، سرزمینى سرشار از اسطوره ها است. برای تبیین هر پدیده ای مرجعى نمادین و رمز آلود برایآن قائل شده و با تفکر اسطوره ای عالم را تفسیر و تبیین مى کردند. تفکر اسطوره ای بخشاعظمى از سنتهای فکری عصر باستان، بخصوص ، یونان و سنن پیشاافلاطونی را تشکیل می دهد.
بررسي و تطبيق تناسخ ملكي و ملكوتي از ديدگاه افلاطون، شيخ‌اشراق و ملاصدرا (رامين)
نویسنده:
اعظم قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه جاودانگی انسان همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است و در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح، گرایش‌های متنوعی وجود دارد که تناسخ با قدمت چندین هزارساله‌اش یکی از این صورت‌ها به شمار می‌رود. اندیشمندان مسلمان با توجه به مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی در حوزه‌های فلسفه، کلام و عرفان، تلاش کردند تا براساس مبانی خود به این دیدگاه بپردازند. در حوزه فلسفی دو مکتب اشراق و حکمت متعالیه با بهره‌گیری از مبانی خاص خود علاوه بر بیان نظریات تناسخیه و پاسخ به شبهات آن‌ها، تلاش کردند تا ماجرای حضور نفس پس از مفارقت از بدن، در دنیای دیگر و پس از اتصال نفس به بدن و حشر نفس را تبیین کنند. با مطالعه آثار افلاطون در می‌یابیم که ایشان صراحتاً به انتقال نفس آدمی پس از مرگ به بدن حیوانات سخن گفته پس ایشان تناسخ ملکی را قبول دارند هر چند ملاصدرا سخن افلاطون در مورد این انتقال را حمل بر تناسخ ملکوتی می‌کند و به نظر ایشان این سخنان به زبان رمزگونه گفته شده تا مردم از کردار زشتشان دست بردارند. شیخ اشراق نیز تلاش می‌کند با بیان آراء مکاتب فلسفی، نظرات آن‌ها را با مکتب فلسفی خود مقایسه و حتی آن‌ها را در نظرات خود هضم کند ایشان در ابتدا تلاش می‌کند تا با دلایل مشائی به ابطال تناسخ و شبهات آن‌ها بپردازد به‌طوری که این نظر (تناسخ) را حشو مطلق قلمداد می‌کند، در مرحله بعد با استفاده از ذوق اشراقی خود، ماجرای سعادت و شقاوت نفوس، پس از مفارقت از بدن را به‌گونه‌ای اشراقی، توجیه می‌کند و می‌گوید تناسخ چه حق باشد و چه باطل، اهل شقاوت پس از مفارقت از بدن، به عالم مثال منفصل وارد و نصیب آن‌ها صور مثالی مظلمه خواهد بود. ملاصدرا را نیز ضمن اقامه برهان بر امتناع تناسخ ملکی، با استفاده از اصول خود، به دفاع از تناسخ ملکوتی پرداخت و آن را متناظر با معاد جسمانی می‌داند که انسان‌ها در قیامت طبق رفتار و کردار خویش، به صورت حیوانات محشور می‌شوند هم‌چنان که آیات و روایات زیاد بر تناسخ ملکوتی تأیید می‌کنند.
بررسی مفهوم «کورا» در اندیشة کریستوا با نظر به رسالة تیمائوس افلاطون
نویسنده:
علی فتح طاهری ، مهرداد پارسا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژولیا کریستوا، فیلسوف مطرح جریان پست‌مدرنیسم، با قرائتی روان‌کاوانه و زبان‌شناختی از مفاهیم بنیادین فلسفه، در پی ترسیم جهان و سوژه‌ای سیال و در فرآیند است. وی، در تبیین نظریة خویش، از مفهوم "کورا" استفاده می‌کند. این مفهوم که اولین‌بار در رسالة تیمائوس افلاطون برای تشریح فرآیند شکل‌گیری جهان به کار می‌رود، در تفکر کریستوا نسبتی با زبان می‌یابد و به عنوان نخستین خاستگاه سوژه تلقی می‌شود. مقصود این مکتوب توضیح مفهوم "کورا" در اندیشة کریستوا و بیان نسبت آن با کورای افلاطونی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 92
معرفت‌شناسیِ اخلاقیِ سقراط: پیوندِ نظر و عمل در نوشته‌های آغازینِ افلاطون
نویسنده:
ایمان شفیع بیک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشته‌های آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت می‌گردند که متعلَقِآنفضیلت‌های اخلاقی ا‌ست. دیدگاهِ معرفت‌شناختیِ این نوشته‌ها نظر را با عمل گره می‌زند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت می‌سازد. اراده نیز از معرفت پیروی می‌کند؛ به‌گونه‌ای که اگر کسی نیکی را بشناسد، خواهان آن خواهد بود؛ ازاین‌رو، هیچ‌کس به خواست خود بدی نمی‌کند. همچنین، سعادت آدمی در گرو معرفت است؛ زیرا برخورداری‌های مادی تنها در صورتی که به‌درستی به کار روند، خیر به بار می‌آورند و معرفت کاربرد درست آن‌ها را به ما می‌نماید. حتی فضیلت‌های اخلاقی، اگر با معرفت همراه نباشند، فضیلت راستین نیستند. پس، معرفت شرط اصلی کسب فضیلت و سعادت است. در نوشته‌های یادشده، روش دیالکتیک سقراطی برای دستیابی به معرفت اخلاقی آزموده، و ثابت می‌شود که با این روش به‌دشواری می‌توان به چنان معرفتی دست یافت. بااین‌حال، گام‌نهادن در این راه، زندگی و وجودِ فیلسوف را از فلسفة او جدایی‌ناپذیر می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 72
بررسی تفسیر باترورث درباره فلسفه سیاسی اسلامی
نویسنده:
محسن رضوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مقاله حاضر نخستین نوشتاری است که به بررسی تفسیر چارلز باترورث درباره فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. دغدغه اصلی باترورث فهم و تفسیر فلسفه سیاسی اسلامی بر اساس رهیافت تفسیری است، رهیافتی که به اصالت فلسفه سیاسی اسلامی اعتقاد دارد. با این حال، تفسیر دوگانه باترورث از فلسفه سیاسی اسلامی و به ویژه درک ناقص از فلسفه سیاسی اسلامی معاصر باعث شده است که وی نتواند خود را از رهیافت تاریخی، که اعتقادی به اصالت فلسفه سیاسی اسلامی ندارد، خارج سازد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 97
نگاه عدالت محور فارابی به نظام تکوین و تشریع، مدینه و اخلاق
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
فارابی از جمله فیلسوفانی است که از قابلیت های چندگانه یک مفهوم در توجیه بعضی از نظریه های متافیزیکی، دینی، سیاسی و اخلاقی استفاده شایانی نموده است. عدالت آن مفهوم کلیدی است که فارابی توانسته است به وسیله آن مبنای نظام تکوینی عالم را تشریح نماید، ضمناً با همین مفهوم و به تأسی از دو حکیم بزرگ تاریخ، یعنی افلاطون و ارسطو، آن را در ساختار مدینه آرمانی وارد ساخته و نظام اخلاق فردی را بر اساس آن، توجیه می نماید . تنها در انطباق نظام تشریع با تکوین و مدلسازی آن در روابط فردی و اجتماعی است که انسان می تواند به سعادت، که غایت قصوای اوست، دست یابد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 86
ارسطو و مساله جوهر
نویسنده:
مرتضی قرایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این نوشتار، نخست نگاهی کوتاه به مهمترین دغدغه فکری فیلسوفان یونانی پیش از ارسطو داریم، که می تواند زمینه و خاستگاهی برای اندیشه جوهر باشد؛ سپس اشاره ای به موضع گیری ارسطو در برابر دو جریان فکری پیش از خود، افلاطونیان و مادیگراها، خواهیم داشت. پس از آن خواهیم کوشید رای ارسطو در باب مساله جوهر، دومعنایی که وی از جوهر ارایه می دهد، و ویژگی های جوهر به معنای نخستین را بر اساس دو کتاب مقولات (ارگانون) و متافیزیک او گزارش کرده، و در برخی موارد تحلیل و نقد کنیم.
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
تعریف سه جزیی معرفت و شرط چهارم
نویسنده:
عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
افلاطون در رساله تئوتتوس معرفت را «باور صادق موجه» تعريف می کند. اين تعريف که به تعريف (يا تحليل) سه جزيی معرفت معروف است تا دهه 1960م تعريفی غالب برای معرفت به حساب می آمد. در سال 1963م ادموند گتيه، فيلسوف آمريکايی، در مقاله ای سه صفحه ای، ضمن پذيرش لازم بودن اجزای سه گانه، با طرح دو مثال نقضی، کافی بودن آنها را مورد ترديد قرار داد. از آن زمان تاکنون پاسخ های متعددی به مثال های نقضی گتيه داده شده است. دسته ای از اين پاسخ ها، ضمن پذيرش ايراد گتيه در کافی نبودن شرايط سه گانه، با افزودن شرط چهارمی در پی تکميل شرايط سه گانه برآمده اند. در اين مقاله ضمن بررسی و نقد اين قبيل پاسخ ها نشان می دهيم که تلاش در اين زمينه تاکنون ناموفق بوده و ايراد گتيه همچنان به قوت خود باقی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 28
دشواریهای کتاب بتای ما بعد الطبیعه: راهی به فهم ساختار مجموعه ما بعد الطبیعه
نویسنده:
امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مشکلات فهم و تفسیر «مابعدالطبیعه» ارسطو، فهم ساختار مباحث این کتاب است. در حالیکه مفسران قدیم مابعدالطبیعه این مجموعه را واحد و دارای ساختاری منسجم می دانستند، بسیاری از مفسران جدید ارسطو بر آنند که این مجموعه دارای وحدت نیست، و مباحث موجود در آن، خصوصا بحث «وجودشناسی» در کتاب های میانی و بحث «الهیات» در کتاب های پایانی، با یکدیگر انسجام فلسفی ندارند. در مقاله حاضر سعی شده است بر اساس «دشواری ها» کتاب بتا ـ که می توان آن را فهرست موضوعی این کتاب تلقی کرد ـ نظری در باب ساختار «مابعدالطبیعه» ارسطو طرح شود و نظریات متفاوت در این باب مورد نقد قرار گیرند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
  • تعداد رکورد ها : 1526