جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 890
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد غزالی
نویسنده:
مریم کامجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه در پی بیان رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد غزالی بوده‌ایم. برای بیان دیدگاه این دو دانشمند بزرگ جهان اسلام ابتدا به تعاریفی که هر یک از این دو دانشمند درباره دین و اخلاق دارند اشاره می‌کنیم. از مجموع آثاری که علامه طباطبایی نگاشته‌اند برمی‌آید که ایشان علماخلاق را فنی می‌دانند که به ملکات نفسانی انسان می‌پردازد. ملکاتی که مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست. ایشان در تعریف «خلق» می‌فرمایند: «خلق هو ملکه نفسانیه التی صدر عنها الافعال بسهوله و ینقسم الی الفضیله و هو المهد وحه کالعفه و الشجاعه و الرذیله و هی المذمومه کالشره و الجبن لکنه اذا اطلق فهم منه الخلق الحسن»کلمه خلق به معنای ملکه نفسانی است که افعال بدنی آنچه مطابق اقتضای آن ملکه از آدمی سر می‌زند حال چه اینکه آن ملکه از فضائل باشد مانند عفت و شجاعت و امثال آن و چه از رذائل مانند شره و جبن و امثال آن ولی اگر مطلق ذکر شود فضیلت و خلق نیکو از آن فهیمده می‌شود.»علامه در مورد روش تدوین علم اخلاق، به سه مکتب عقلی، دینی عام و قرآنی در آثارشان اشاره نموده‌اند که مکتب اول دعوت به حق اجتماعی و مکتب دوم دعوت به حق واقعی و کمال حقیقی که موجب سعادت اخروی است می‌نماید ولی مکبت سوم دعوت به حق مطلق که خداست می‌کند که نتیجه آن عبودیت و بندگی خالص است.از نظر مرحوم علامه حسن و قبح از اعتبارات عمومی است که در انجام هر فعلی چه فردی و چه اجتماعی لازم است. علامه در تفسیر المیزان به این مطلب اشاره می‌فرمایند که حسن و قبح یا خوبی و بدی دو صفت اضافی هستند که در پاره‌ای موارد ثابت و در موارد دیگری تغییرپذیر می‌باشند مثل بذل مال که بالنسبه به مستحق خوب و نسبت به غیرمستحق بد است.علامه طباطبایی در باب نسبیت و اطلاق اصول اخلاقی معتقدند که در جوامع انسانی همواره حسن و قبحی وجود دارد و اصول چهارگانه فضائل اخلاقی مانند عفت، شجاعت، حکمت و عدالت در همه جوامع در شمار خوبی‌ها قرار می‌گیرند و نقطه مقابل آنها دائماً دارای قبح هستند و گذشت زمان و تغییر اجتماعات آنها را کهنه نمی‌کند.روش اصلاح اخلاق نیز از مواردی است که در این تحقیق و پژوهش به آن اشاره کنند که از دیدگاه علامه تنها وسیله‌ای که می‌توان برای اصلاح اخلاق از آن کمک گرفت، تمرین و تکرار اعمال صالح که متناسب با صفات اخلاقی است می‌باشد چرا که با تکرار و تمرین عمل در هر بار، صورت علمی خاصی در روح انسان نقش می‌بندد و بر اثر تراکم به جایی می‌رسد که اثر آن صورت، غیرقابل زوال خواهد شد و یا به آسانی از بین نخواهد رفت.در مورد دین نیز علامه طباطبایی در آثار خویش زوایای مختلف مسائل مربوط به دین را مورد بررسی قرار دادند. ایشان در تعریف دین می‌فرمایند: «اعتقاد در حقیقت انسان و جهان و مقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار می‌گیرد دین نامیده می‌شود و هرگز انسان اگرچه به خدا معتقد نباشد از دین (برنامه زندگی که بر اصل اعتقادی استوار است) بی‌نیاز نیست پس دین همان روش زندگی است که از انسان جدایی ندارد.از نظر ایشان به لحاظ معرفت شناسی دین مجموعه‌ای از عقاید و اخلاق و عبادات است از این جهت می‌توان گفت دین مجموعه‌ای از مفاهیم است که در خصوص عقاید و اخلاق و احکام می‌باشد همچنین از نظر هستی شناسی، دین دارای حقیقتی عینی است که مرتبه‌ای از هستی را اشغال نموده است و به غیر از وجود لفظی از وجود عینی و خارجی نیز برخوردار است.پس از روشن شدن مفهوم اخلاق و دین از دیدگاه علامه طباطبایی، به بیان رابطه بین این دو از نظر ایشان می‌پردازیم. رابطه دین و اخلاق را می‌توان از جهت‌های مختلفی بررسی کرد. از جهت معرفت‌شناختی دین و اخلاق هر دو، بر مفاهیمی از قبل «باید» ، «نباید»، «حسن»، «قبح» و ... مشتمل هستند که جزو مفاهیم اعتباری در مورد انسان می‌باشند. مفاهیم دینی از قبیل باید و نباید و نیز مفاهیم اخلاقی مانند باید و نباید، دقیقاً ناطر به رابطه علی – معلولی بین دو حقیقت است و اگر مفاهیم و گزاره‌های هر دو گروه (دین و اخلاق) را از حیث متعلق و آنچه بدان ناظر هستند در نظر بگیریم دارای اتحاد و وحدت خواهند بود.از نظر ارتباط منطقی که دومین نوع از انواع ارتباطات است که از جنبه معرفت شناسی باید بررسی گردد. دین از مجموعه گزاره‌های حقیقی است و اخلاق از جمله گزاره‌های اعتباری می‌باشد. از نظر علامه ادراکات حقیقی و اعتباری ارتباط تولیدی ندارند بنابراین دین و اخلاق ارتباط منطقی ندارند.از جنبه هستی شناسی از مجموع آثار علامه این نکته به دست می‌آید که هستی دارای مراتب طولی و عرضی است . مراتب طولی رابطه علی و معلولی نسبت به همدیگر دارند و هر مرتبه بالاتر از مرتبه مادون کاملتر است و این مراتب عالی از جنبه هستی واقعیتی عینی هستند که علت ایجاد کننده واقعیت حقایق طبیعی می‌باشند. دین و اخلاق هر دو در مراتب عالی هستی به صورت عینیت و وحدت تحقق دارند و به تعبیری دین عین اخلاق و اخلاق عین دین است و هردو موجود به یک موجود واحد می‌باشند. از نظر روانشناسی نیز اگر بخواهیم رابطه بین اخلاق و دین را بیان کنیم اینست که اخلاق فاضله اگر بخواهد ثابت بماند ضامنی لازم دارد که آن را نگهداری کند و آن چیز غیر از توحید نیست واضح است که اگر اعتقاد به معاد در بین مردم نباشد دیگر موجبی که افراد بشر را از پیروی هوا و هوس باز دارد وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر باید گفت ایمان نیز به وسیله اخلاق کریمه حفظ می‌شود.بنابراین ارتباط بین دین و اخلاق به صورت تأثیر متقابل می‌باشد. دیگر، ارتباط روان شناسی بین دین و اخلاق رابطه حس پرستش و حس اخلاقی مربوط می‌گردد از نظر مرحوم علامه فطرت اخلاقی از لوازم و آثار فطرت پرستش می‌باشد و منشعب از آن است.پس از بررسی دیدگاه علامه در مورد دین و اخلاق و رابطه ایندو به بیان نظر محمد غزالی درباره دین و اخلاق و رابطه‌شان می‌پردازیم. غزالی اخلاق را اینچنین تعریف می‌کند: «اخلاق عبارت از اصلاح و ویراستن قوای سه گانه تفکر، شهوت و غضب است.» از نظر او اخلاق عبارت است از هیأت نفسانی و یک تشکیلات درونی. غزالی اساس خوبیها و مهمترین آنها را چهار چیز می‌داند و حکمت، شجاعت و عفت و عدالت. فضیلت را عبارت از حد میانگین دو رذیلت می‌داند.غزالی معتقد است اساس تغییر اخلاق و درمان عیوب نفس عبارت از این است که انسان به عیوب خویش پی ببرد و این آگاهی یافتن از چهار طریق امکان دارد یا باید شیخ و پیری را استاد خویش قرار داده و از اشارات او در مجاهدت خویش پیروی می‌کند و یا از دوستی راستین و بصیر و متدین بخواهد حالات و رفتار او را زیر نظر بگیرد و عیوبش را به او نشان دهد و طریق سوم آگاهی از عیبهای خویش آنست که از سخنان دشمنان خود آگاهی یابی و طریق چهارم عبارتست از اینکه با مردم آمیزش کند پس چیزی را که از نظر مردم زشت و ناپسند می‌بیند خودش را بر آنها متهم سازد چرا که طبایع مردم به هم نزدیک است.در تعریف حسن، ابتدا غزالی فعل را نسبت به فاعل به سه نوع تقسیم می‌کند: نوع اول فعلی است که با غرض فاعل متناسب است . نوع دوم، فعلی که با مقصد فاعل ناسازگار است و سوم فعلی که در ارتکاب و عدم ارتکاب آن غرضی وجود ندارد. درتعریف فعل حسن ابتدا آن را به دو نوع تقسیم می‌کند یکی آنکه حسن به مفهوم عام فعلی است که با هدف فاعل سازگار است هدف می‌تواند متعلق شخص یا دیگران باشد. حسن و قبح اموری اعتباری‌اند و به اعتبار اشخاص و زمانهای مختلف تفاوت دارند. نوع دوم فعل حسن بر اعمال خداوند اطلاق می‌شود و مبتنی بر تعریف حسن می‌توان برای قبح نیز تعریفی ارائه کرد.غزالی در اندیشه‌های اخلاقی خود هم از فلاسفه استفاده کرده است و اغلب ایده‌های اخلاقی او مشابه اندیشه‌های فیلسوفان است و همچنین او از سخنان صوفیان در دانش اخلاق بهره برده است. بنابراین می‌توان گفت غزالی از سه منبع عقل و وحی و عرفان در اخلاق استفاده کرده است. پس از بیان اندیشه‌های اخلاقی غزالی به تعریفی که او از دین دارد اشاره می‌کنیم. غزالی در آثار خود بیان می‌کند که حقیقت دین سلوک از محسوس به معقول است . و عبور از جهان محسوس به عالم معقول یا از ملک به ملوک، دین شناخته شده است.او با اینکه پا به دنیای عرفان گذاشته، اشعریت را رها نکرده و از چهارچوب دینی خارج نگشته است. او در فلسفه خود عقل و شرع را با یکدیگر متحد می‌داند . و علوم را به شرعی و غیرشرعی تقسیم کرده است که علم شرعی را علمی است که از انبیاء استفاده شده و عقل و تجربه در آن راه ندارد. در مورد ارتباط دین و اخلاق، غزالی که اخلاق را به عنوان علوم دینی محسوب می‌کند. او اخلاق را علمی دینی- عقلانی می‌داند و در توضیح طریق صوفیان در کشف حق و طریق اهل نظر، روش مذکور را به اخلاق مرتبط می‌داند. بنابراین او وحی، عقل و عرفان را با هم آمیخته است. و در کتاب «المنقذ من الضلال» همه این سرچشمه‌های اخلاق را تأیید می‌کند.از مجموعه مطالب او چنین برداشت می‌شود که نظام اخلاقی به مذهب وابسته است و به طور مشخص انجام اعمال مذهبی مانند نماز و روزه از نظر او عنصر ضروری نظریه اخلاقی وی می‌باشد و روابط با دیگران در اخلاقیات او تکالیفی هستند که خداوند و پیامبر او به آن حکم کرده‌اند.
نقش نیت در اخلاق از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
اولیا شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهانسان‌ها در مسیر زندگی خود، افعال زیادی را انجام می‌دهند و برای توجیهِ کرده خود که آن را به چه نیتی انجام داده‌اند، دست به توجیهات مختلفی می‌زنند. اینکه به چه نیتی انجام داده و ما چه قضاوتی از اعمال و افعال آنها داریم یک بحث است و اینکه افعال جزءِ کدام یک از افعال اخلاقی (خیر یا شر) است یا نه، بحثی دیگر و به نیت و خواستگاهِ کننده کار بستگی دارد. انسان‌ها افعال خود را به نیت و انگیزه رسیدن به هدف خاصی انجام می‌دهند. این اهداف که زمینه تحقق آنها نیات و انگیزه‌های افراد می‌باشد در مکاتب و رویکردهای اخلاقی، متفاوت است. از جمله اهدافی که افعال به نیت و انگیزه رسیدن به آنها انجام می‌گیرد قرب الاهی، قدرت، لذت، منفعت عمومی، ... است. اخلاق هنجاری یکی از شاخه‌های اصلی فلسفه اخلاق است که به این مسأله پرداخته و فیلسوفان اخلاق، این بحث را در دو نظریه غایت‌گرایی و وظیفه‌گرایی بررسی کرده‌اند؛ ابوحامد محمد غزالی اشعری مسلک در بررسی‌های اخلاقی خود با توجه به نقشی که برای نیت قائل بوده و علاوه بر حسن فعلی بر حسن فاعلی تأکید می‌کند خدامحوری و توحید را هدف و غایت نهایی اخلاق می‌داند. غزالی با پیروی از دستورات شرع مقدس، با رویکردی عارفانه در پی رسیدن به هدف و غایتی الاهی به نام قرب الاهی است و آن‌را هدف اخلاقی می‌داند. او معتقد است انسان با کمک گرفتن از عقل و شریعت (وحی) و الگو قراردادن بزرگان و الگوهای صالح و کامل مانند رسول اکرم? نسبت به حد وسط امور و افعال شناخت پیدا کرده و با عمل به حد وسط، به سعادت و فضیلت دست می‌یابد و هر عملی که به نیت رسیدن به اعتدال انجام گیرد جزء افعال اخلاقیست و مراعات حد وسط و اعتدال با هدف دستیابی به غایت نهایی و سعادت واقعی، یعنی قرب الاهی است. علامه محمدحسین طباطبایی امامی مذهب دارای عقیده توحیدیست. علامه با ملاک دانستن نیت در فعل اخلاقی، حسن فاعلی را بر حسن فعلی ترجیح می‌دهد و تمام عالم را حول محور توحید می‌داند و فعلی را اخلاقی می‌داند که به نیت رسیدن به این غایت و هدف انجام گیرد. از این رو، علامه نیز مانند غزالی، نیت و حسن فاعلی را بر حسن فعلی مقدم دانسته و فعلی را اخلاقی می‌داند که به نیت رسیدن به قرب الاهی به عنوان هدف و غایت نهایی در اخلاق انجام گیرد.
رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد بشیر فهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی، که معتقدند که هم دین حرف دارد و هم عقل و میان حرف دین و عقل هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. و مایه الامتیاز از ناحیه شرع یعنی این که برخی از قلمروها قلمروهای اختصاصی شرع است که اصلا عقل توان دسترسی و درک آن قلمروها را ندارد و چون توان درک و فهم آن را ندارد هیچگاه آن را نفی نمیکند و با آن مخالفت نمیکند و همینطور برخی از قلمروها قلمروی اختصاصی عقل است که یقینا شرع هم آن را با پیروی از عقل میپذیرد. بنابراین آن چه در این رساله از بیانات و عبارات این دو محقق و دانشمند بزرگ عالم اسلام بدست می آید هماهنگی میان عقل و دین است البته به صورت جزئی اختلافات هم در میان دو دیدگاه وجود دارد که در متن رساله به آن پرداخته شده است ولی عمدتا دو دیدگاه به صورت کلی هماهنگی عقل و دین را اثبات میکند.
تمثیل، آیینه اجتماع (سیری در تمثیل های ادبیات عرفانی در آثار عطار و مولانا)
نویسنده:
مرضیه بهبهانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمثیل یکی از صور خیال است و یکی از انواع تشبیه به شمار می آید. از آنجا که مشبه به در تمثیل معمولا حسی و ملموس است، می توان از ظاهر آن پی به واقعیت های اجتماعی برد. ادبیات عرفانی ما قسمت عمده ای از گنجینه ادبی ما را شامل می شود و عطار و مولانا کوه موج این دریای عظیم ادب عارفانه هستند. با نگاهی به تمثیل های این دو شاعر بزرگ می توان از ورای آموزه های عرفانی وبا دقت در ظاهر داستان های آنان، به واقعیت های جامعه قرن ششم و هفتم هجری پی برد. اگرچه محور ادبیات عرفانی، به ویژه در شعر این دو شاعر، برتری عالم غیب بر عالم شهادت است، باز هم می توان از ظاهر تمثیل ها و انتخاب موضوعاتی که پیام های عرفانی دارند، اجتماع شاعر را شناخت، زیرا اگر تمثیل را مشبه بهی ملموس برای مشبهی معقول بدانیم، شاعر ناگزیر است از حکایات و داستان هایی به عنوان مثل استفاده کند که برای مخاطبان او شناخته شده باشد؛ پس انتخاب چنین تمثیل هایی خواننده را به فهم اوضاع و احوال اجتماعی شاعر از ورای آموزه های عرفانی و تجربیات شخصی عارفانه نایل می کند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 76
مطالعه ی تطبیقی آرای محمد غزالی و مرتضی مطهری در تعلیم و تربیت و مبانی آن
نویسنده:
نسیم فرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبانی تعلیم و تربیت حیطه بسیار وسیعی را شامل می شود.هدف از این تحقیق مطالعه ی تطبیقی آرای محمد غزالی و مرتضی مطهری در خصوص مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. از مبانی تعلیم و تربیت،موضوع انسان شناختی مورد بررسی قرار گرفت و به مطالعه ی تطبیقی آرای غزالی و مطهری در خصوص ابعاد وجودی انسان،ارتباط انسان با خود،با خدا،با دیگران،ارتباطات اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و ارتباط با طبیعت پرداخته شد. با استفاده از منابع اصلی و ترجمه ها و اسناد و مدارک مربوطه اطلاعات لازم جمع آوری وبه روش بردی ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به سوالات پاسخ داده شد. - غزالی و مطهری در خصوص ابعاد وجودی انسان، روح،نفس،فطرت،عقل،دل،اراده و هویت جمعی عقاید نسبتا مشابهی دارند.هردو روح را الهی،عامل قرب الی الله دانسته ،فطرت را جوهری روشن و میل ربوبی در ضمیر انسان می دانند .به عقل غریزی و اکتسابی معتقدند .هر دو کمال انسان را در گرو اراده و اختیار می دانند و هویت جمعی را از ملزومات بر می شمارند. - در خصوص ارتباط انسان با خدا،خود،دیگران،ارتباطات اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و ارتباط با طبیعت که به بررسی مبانی انسان شناسی تعلیم و تربیت از دیدگاه غزالی و مطهری پرداخته شده است ،دو اندیشمند هدف نهایی انسان را شناخت حقیقت می دانند و حقیقت را کسب قرب الی الله و طلب سعادت در دنیا و آخرت معرفی می کنند و معتقدندهدف از این ارتباطات تحقق همین هدف است.
ملاک ها و ویژگی های مکتب کلام فلسفی در شیعه (با روی کرد به آثار فیاض لاهیجی)
نویسنده:
مجید صادقی حسن آبادی، حمید عطایی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
یکی از مهمترین گرایش ها و مکاتب کلامی پدید آمده در کلام تشیع، مکتب کلام فلسفی است. این مکتب که در قرن هفتم توسط خواجه نصیرالدین طوسی (م 672 ق) تأسیس گردید، در ادامه توسط پیروان او مانند علاّمه حلّی (م 726 ق) وفیاض لاهیجی (م 1072 ق) بسط و گسترش یافت و در اندک زمانی، تبدیل به جریان غالب و حاکم در کلام شیعه گشت در این مقاله، در صدد آنیم که پس از ارائه ی تعریفی دقیق و جامع از کلام فلسفی، با توجه به نگاشته های کلامی لاهیجی، ملاک ها و ویژگی‌های این مکتب کلامی، از جمله استفاده از اصول، قواعد و اصطلاحات فلسفی در تبیین مباحث کلامی را بازشناسی و معرّفی نماییم. شناخت این ویژگی ها و خصائص در تجزیه و تحلیل آرا و اندیشه های کلامی متکلّمان این مکتب از اهمیت فراوانی برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 32
زمان در عرفان اسلامی
نویسنده:
شجاری مرتضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
در فرهنگ اسلامی، تصورات گوناگونی از «زمان» انعکاس یافته است. متکلمان آن را امری موهوم و فیلسوفان آن را مقدار حرکت فلک اطلس می دانند. اما از منظر صوفیان، زمان با جان، که اصل وجود آدمی است، در ارتباط است. جانی که نزد دلبر حاضر است، چیزی جز لاله زار و گلشن نمی تواند باشد و بنابراین، پیری و پژمردگی را در او راهی نیست. از این رو، زمان عرفانی ارتباطی با گذشته و آینده ندارد، زیرا صوفی با خداوند است و در آنجا ماضی و مستقبل نیست. تمام کوشش یک صوفی آن است که خداگونه شود و از قید زمان، آزاد یا به تعبیری دیگر نیست گردد. این امر جز با عشق حاصل نمی شود. سالکی که اسیر عشق نشود، بنده جسم و زمان خواهد ماند. تنها عشق است که آزادی را از این نوع بندگی به ارمغان می آورد. عشق چون شمشیری است که سر جسم و زمان را از جان سالک جدا می کند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 98
معرفت از دیدگاه عین القضات
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
عین القضات معرفت را دانشی می داند که از سوی خداوند بر دل عارفان تقوی پیشه و در طوری ورای عقل افاضه می شود. با وجود این، عقل و علوم مکتسب توسط آن، برای آدمی و به عنوان مقدمه ای در قابلیت یافتن برای دریافت معرفت ضرورت دارند. از نظر وی ارتباط عقل با طور ورای عقل مانند ارتباط نفس و بدن است و از این رو عقلِ غیرعارفان که به طور ورای عقل متصل نیست، با خودبینی و خودرایی رو به فساد می رود، همچنان که بدن بدون نفس، فاسد می شود. با عقل است که علوم ظاهری کسب می شود، علومی که تنها در این دنیا مفید است. اما چشم باطنی موجب حصول معرفت می شود، معرفتی که خود، موجب سعادت اخروی انسان است. از نظر عین القضات معرفت به نفس، موجب سعادت می شود. معرفت نفس با حس و عقل، به دست نمی آید، بلکه به بصیرت احتیاج دارد، زیرا بصیرت وسیله کسب معرفت حقیقی، یعنی معرفت به خداوند است، که آن هم از طریقِ معرفت نفس به دست می آید. البته مقصود از معرفت نفس، معرفت دل است که حقیقت آدمی است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 112
سنایی و اخلاق حرفه ای
نویسنده:
سهیلا موسوی سیرجانی, مهدیه منصوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران جنوب,
چکیده :
اخلاق یکی از عمده‌ترین دغدغه‌های جامعه بشری است؛ زیرا هیچ نهاد و حرفه‌ای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتارهای بهنجار را معین می‌کند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هم خاستگاه دینی و عرفانی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیده‌های اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیده‌های اجتماعی و اخلاق تعامل دایمی وجود دارد که باعث می‌شود در طول زمان، اصول و ارزش‌ها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگو‌های موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتماعی شکل بگیرد. به قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری که باید افراد در حین انجام فعالیت‌های شغلی رعایت نمایند، در اصطلاح اخلاق حرفه‌ای اطلاق می ‏شود. درحقیقت، اخلاق حرفه ‏ای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن حفظ و اشاعه ارزش‏ها در جامعه در زمان مناسب است. این مقاله بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفه‌ای عرفا و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه سنایی در حدیقةالحقیقه بپردازد. بنا به دیگاه سنایی، عرفان همواره وسیله ‏ای برای تبلیغ اخلاق، علم و کوشش بوده است. فردی که آداب اخلاقی را رعایت می‌کند، خواسته‌های خود را به نفع دیگران تعدیل می‌کند و باتقویت وپرورش ابعاد معنوی، همواره در راه خدمت به همنوعان اقدام می‌نماید. سنایی تأکید می‌کند که خداوند متعال برترین زیبایی و مشخص‌کننده ملاک نهایی اخلاق است. در این نظام روشنی‌بخش، تقرب به خدا و کسب رضایت او، دستیابی به عدالت فراگیر اجتماعی، آزادی، و حرمت انسان آرمان اخلاق است. بیشترین سود برای بیشترین کسان نیز ازجمله اهداف زندگی اجتماعی در ساحت‌های فردی، شغلی، و اجتماعی است.
صفحات :
از صفحه 257 تا 300
تاثیر اندیشه های کلامی غزالی بر آرای سنایی
نویسنده:
فرهاد کاکرش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران جنوب,
چکیده :
سنایی غزنوی نقطه آغازین عرفان و تصوف در شعر فارسی است. در میان بزرگان ادب و فرهنگ، بیش از همه ردپای غزالی در آثار وی دیده می شود و می توان گفت که به راستی غزالی در تکامل اندیشه سنایی، تاثیر شگفت انگیزی دارد.این نوشتار، سیری در اندیشه های کلامی و دینی غزالی و سنایی است. تحقیق پیش رو براساس روش کتابخانه ای انجام شده و در آن، افزون بر شباهت زندگانی آن دو، مضامین مشترک مسایل مهم کلامی و عقیده غزالی و سنایی از جمله موارد زیر تا حدی تبیین شده است: صفات خداوند، حدوث و قدم، عاده اله، قضا و قدر، نظام احسن، قرآن، نماز و...
صفحات :
از صفحه 129 تا 151
  • تعداد رکورد ها : 890