جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1568
بررسی میزان انطباق و عدم انطباق آراء ابن عربی با کثرت گرایی دینی
نویسنده:
علیرضا صادق شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش تحقیقات واحدی از مبحث دین یا پلورالیسم دین در تصوف اسلامی و دیدگاههای ابن‌عربی است. گوهر و سرشت یگانه‌ی چیست؟ و آیا همه‌ی اختلافات ادیان، اختلافی ظاهری و صوری است؟ در نتیجه دو دیدگاه مدرن درباره‌ی مباحث دین و شناخت‌شناسی مطرح می‌شود. 1- نظریه برتری یک دین. 2- نظریه‌ی کثرت-گرایی دینی. در یک نظریه همه‌ی اعتقادات دینی معتبر هستند و همه باورهای دینی تا حدودی حقیقت دارند و پیروی هر اندیشه‌ی دینی رستگاری را برای انسان در بر دارد. بسیاری از باورهای مهم سنتی براساس طرح اصول ابدی است که ذاتی تمامی ادیان است و هر سنتی تجلی ویژه‌ای از آن است. بنابراین ادیان از جنبه نظری همه بر حق‌اند و از جنبه عملی چون در زمانهای مختلف ظهور کرده‌اند، مشکلی ندارند. ابن‌عربی به وحدت باطنی عمیق و بلندی فراتر از کثرت و اختلاف ظاهری ادیان باور دارد و آنها را جلوه‌های گوناگون حقیقتی یگانه می‌داند. وحدت و کثرت موردنظر در دیدگاه ابن‌عربی نسبتی با کثرت‌گرایی دینی ندارد و وی به وحدت باطنی و کثرت‌ ظاهری و طولی ادیان باور دارد. ابن‌عربی در نظریه‌ی وحدت دینی خود به عنوان مثال به حقیقت محمدیه اشاره دارد.
تاثیر ابن عربی بر تصوف اسلامی
نویسنده:
مرتضی مبلغ، مجتبی زروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محیی الدین ابن عبدالله حاتمی طائی اندلسی، ملقب به شیخ اکبر و مشهور به ابن عربی، متوفای 628 هجری قمری، از صوفیان و عارفان بزرگ اسلامی است که با ظهور وی عرفان اسلامی به تدریج رنگ و بوی تازه ای یافت و در مسیر ویژه ای قرار گرفت. مهمترین وجه عرفان ابن عربی عبارت بود از بیان حقایق و مکاشفات عرفانی در ساختار یک منظومه علمی و نظری که تا پیش از وی سابقه نداشت. شیخ اکبر در ارائه حقایق عظیم و لطایف دقیق و ظریف عرفانی آنچنان نبوغ و هنرمندی از خود نشان داده است که تاکنون در عالم تصوف، کسی یارای خروج از مرزهای ساختار نظری عرفان او و در افکندن طرحی جدید را پیدا نکرده است. صوفیان و عارفان محقق پس از او عمدتاً میراث دار و شارح مکتب او بوده اند. حتی مخالفان سرسخت ابن عربی نیز نتوانسته اند از نفوذ گسترده او خود را برکنار نگاه دارند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 60
بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی
نویسنده:
شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
مواجهه فیض کاشانی با اندیشه‌های ابن عربی با تکیه بر فصوص‌الحکم
نویسنده:
زینب شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی و فیض کاشانی آرای ارزشمندی در مسائل مربوط به خداشناسی و انسان-شناسی ارائه داده‌اند و پرسش اساسی این پژوهش، بررسی مواجهه فیض کاشانی با آرای ابن عربی در دو محور الهیاتی و انسان‌شناسی است. دستاوردهای این تحقیق به این قرار است: فیض کاشانی در موارد متعددی در باب توحید و وحدت وجود و هم‌چنین در باب خلافت و ولایت انسان کامل متأثر از اندیشه‌های عرفانی ابن عربی است. فیض با پذیرش تلقی ابن عربی از خدا، ذات الهی را غیب مطلق معرفی می‌کند که هیچ نام و نشانی در آن نمی‌گنجد و اعیان در آن ظهور و بروز ندارند. آن وجود ذاتی را منبع کمال و وجود می‌داند و شئونی که از تجلی اسماء و صفات او پدید آمده منبعث از همان وجود مطلق می‌داند. فیض در مسئله توحید و اقسام آن با ابن عربی اشتراک نظر دارد. آنچه آرای فیض را از نظرات ابن عربی متمایز می‌کند، توجه و اهتمام ویژه او به قرآن و حضور امام معصوم به‌عنوان مصداق انسان کامل است. امام معصوم در عرفان فیض کاشانی نقشی تعیین‌کننده دارد. وی سخنان امام معصوم را معیار پذیرش یا عدم پذیرش آرای عرفانی خویش قرار می‌دهد؛ بنابراین آن دسته از آرای ابن عربی که مطابقت با آیات قرآن و احادیث ائمه علیهم‌السلام داشته باشد موردقبول فیض است. وی همواره در کنار آرای عرفانی خویش از احادیث و روایات به‌عنوان مویداتی بر آن‌ها استفاده می‌کند. عرفان ابن عربی حول دو محور توحید و انسان کامل و مبتنی بر عقل، شهود و مشاهده است؛ روایات معصومین را نیز در کنار اقوال سایر اندیشمندان مطرح کرده است. وی نخستین معرف عرفان نظری به شکلی منسجم و مدون است. فیض کاشانی با تکیه‌بر آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم‌السلام، معرف عرفان شیعی است. وی عرفان راستین را دارای سه مولفه عقلانیت، شریعت و امام معصوم می‌داند و تأکید او بر بهره‌گیری از اقوال معصومان (ع) از تفاوت‌های جدی فیض کاشانی با ابن عربی است.
ادراک شنیداری متافیزیکی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی، شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تلقی نگارنده، ادراک شنیداری متافیزیکی، به عنوان یکی از محمولات فلسفی، ادراکی است که عامل غیرمادی و غیرفیزیولوژیک به مثابه تمام کننده ادراک شنیداری در آن حضور دارد. در آثار فیلسوفان مسلمان بطور عام و در آثار ملاصدرا بطور خاص، درباره ادراک شنیداری متافیزیکی به عنوان یکی از راه های شناخت، مباحث مستقل و منسجمی مطرح نشده است. پژوهش مستقلی هم در این باره صورت نگرفته است.جستار حاضر درصدد آن است که بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا و اقوال پراکنده او در این زمینه، مولفه ها و مختصات ادراک شنیداری متافیزیکی را مورد واکاوی قرار دهد. پرسش های محوری این پژوهش عبارت است از: چه سطوح و معانی ای از ادراک شنیداری متافیزیکی در آثار ملاصدرا مطرح شده است؟ چگونه می توان با استفاده از امکانات درونی فلسفه ملاصدرا تبیینی وجودی از سطوح غیرمتعارف شنیدن متافیزیکی انسان را ارائه داد؟نتیجه به دست آمده از این جستار اینکه از آثار ملاصدرا می توان سه سطح ادراک شنیداری متافیزیکی و پنج ویژگی برای این ادراک استخراج و استنباط نمود. همچنین، بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا می توان ویژگی دیگری با عنوان «شهود خدا در هر شنیده ای» را نیز رصد کرد که در قالب دو تقریر اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
فطرت در اندیشه ابن عربی و ارتباط آن با اعتقاد به وجود خداوند
نویسنده:
رضا اکبری، محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله فطرت و به تبع آن خداشناسی و خداگروی فطری مساله ای دیرباز در اندیشه دینی است. در سنت اسلامی می توان به افرادی همچون علامه مجلسی و شهید مطهری و در سنت مسیحی به افرادی همچون کالون و پلانتینگا اشاره کرد. ابن عربی یکی از مهم ترین متفکران و نظریه پردازان در این عرصه است. او در مقام پاسخ به پرسش های حکیم ترمذی بحث مفصلی را درباره فطرت به صورت عام و فطرت انسان به صورت خاص در کتاب فتوحات مکیه مطرح کرده است. از نظر او فطرت انسان را، از حداقل چهار حیثیت وجودشناختی می توان مورد مداقه قرار داد که بر اساس هر یک از این چهار جنبه حکم خاصی در مورد فطرت حاصل می شود. او با استفاده از آیات فطرت و میثاق و نیز روایت مشهور از حضرت رسول (ص) مبنی بر تولد هر کودکی بر اساس فطرت، معتقد است که انسان دارای خداشناسی و خداگروی فطری است. تحلیل او از فطرت یک تحلیل عرفانی و در سازگاری با نظام عرفانی اوست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 42
وظایف و کاربرد خیال در مشاهدات صوری از نظر ابن سینا
نویسنده:
علیرضا اژدر، محمدصادق جمشیدی راد، علی علم الهدی{ودیگران}
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
بخش زیادی از بحث‌های کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال می‌توان تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عرفان، همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان، خیال نقشی اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می‌کند. از نظر ابن‌سینا، خیال به دو روش در شهودات عرفانی تأثیر گذار است: اول) خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن، او را به سوی اتصال به حقایق هستی سوق می‌دهد؛ دوم) آن‌گاه که عارف پا به عرصه‌ی سلوک عملی می‌گذارد تا به حقیقت راه یابد، با انواع مشاهدات و مکاشفات، مانند مکاشفه‌ی معنوی و مکاشفه‌ی صوری مواجه می‌شود. در مکاشفه‌ی صوری، صورت‌هایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند توسط قوه‌ی خیال به صور جسمانی تنزل یافته، در رؤیا و بیداری ادراک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 130
جلاء العينين في محاكمة الاحمدين : احمد بن عبد الحليم بن تيمية، احمد بن محمد بن حجر الهيتمي (نسخه قدیمی ناقص)
نویسنده:
السید نعمان خیرالدین الشهیر بـ ابن الآلوسی البغدادی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلوسى در ديباچه اثر خود، انگيزه نگارش آن را مطالعه انتقادات هيتمى درباره ابن تيميه و پاسخ بدان‌ها عنوان كرده است وى در ابتداى كتاب چكيده‌اى از انتقادات هيتمى به ابن تيميه را درج كرده و در مقام پاسخگويى به او، زندگى‌نامه مادحانه و تمجيدآميزى از ابن تيميه را با استناد به منابع گوناگونى چون ذهبى، ابن كثير، سيوطى، ابن حجر عسقلانى و ابن الوردى نگاشته است. در ادامه، او با همان نگاه تكريم‌آميز و محترمانه، جملاتى را درباره زندگى و شرح حال علمايى چون تقى‌الدين و تاج‌الدين سبكى و ابن جماعه آورده است؛ ايشان علمايى هستند كه هيتمى از آنان به‌عنوان منتقدان آراى ابن تيميه نام برده، سخنان تند خويش را به آراى آنها مستند ساخته است، سپس آلوسى نهايت احترام و تواضع را نسبت به مقام علمى و جايگاه ابن حجر هيتمى ابراز مى‌دارد. آلوسى براى توضيح بهتر افكار ابن تيميه، سلسله شاگردان او را برشمرده، علماى مشهور اين سلسله و آثار شاخص‌شان را نام برده است. نكته بسيار شايان توجه اينكه: آلوسى در عين نام بردن از افرادى چون على القارى الهروى، ابراهيم الكورانى، محمدبن على الشوكانى، على السويدى، ابوالثناء آلوسى، ولى‌اللّه دهلوى و صديق حسن‌خان هندى، هيچ نامى از «محمد بن عبدالوهاب» نمى‌برد. اين عمل آلوسى با توجه به شهرت همه‌گير ابن عبدالوهاب و نهضت سعودى - وهابى او در زمان نگارش كتاب، عملى از روى قصد و نيتى خاص به نظر مى‌رسد. در توضيح بايد گفت: هم‌زمان با اهميت يافتن حركت سعودى - وهابى از جنبه سياسى در سال‌هاى پايانى قرن نوزدهم، آلوسى به‌شدت از همراهى با عقايد وهابيان پرهيز كرد. دليل اين امتناع او در رساله‌اش به‌خوبى پيداست؛ چراكه او ابن عبدالوهاب را شاگرد ابن تيميه ندانسته است. البته باتوجه به فضاى سياسى آن زمان، او هيچ‌گاه اين عقيده خود را علناً بيان نكرد. اولين اشكال هيتمى به ابن تيميه، نگاه خاص او درباره تكريم و احترام به صحابه پيامبر بود كه آلوسى در پى پاسخ به آن برآمده است. او مى‌گويد ابن تيميه هم مانند تمام فقهاى بزرگ اهل سنت، احترام خاصى براى صحابه پيامبر قائل بود و آنها را بر تابعين و نسل‌هاى پسينى مسلمين ترجيح مى‌داد، اما اعتقادى به معصوميت و خطاناپذيرى ايشان نداشت آلوسى سپس با اشاره به اينكه شاذلى پيروان خويش را مجاز كرده بود كه با شفاعت جستن از نام او، به درگاه خداوند دعا كنند (كه در فقه اهل سنت عملى غير قابل قبول است)، توضيح بسيار كامل و زيركانه‌اى از دريافت‌هاى گوناگون نظريه وحدت وجود ابن عربى ارائه كرده است. با وجود اين، آلوسى اعتراف مى‌كند خود را منتقد افكار ابن عربى نمى‌داند؛ چراكه از هراس گمراهى از صراط مستقيم و شريعت، هيچ‌گاه آثار او را مطالعه نكرده است. آلوسى با پذيرش پيچيدگى و دشوارى تفسير آراى متصوفه‌اى مانند ابن عربى از طريق شريعت، مى‌كوشد خواننده اثر خويش را قانع سازد كه هركس در اعلان رسمى آراى خويش در ميان مسلمين، بايد مراقب كج‌فهمى‌هاى احتمالى آن نيز باشد و در نهايت بايد گفت: نمى‌توان مقولات متصوفه را با ابزار فقه به دو بخش قابل قبول و غير آن تقسيم كرد؛ چه، اين كار امكان‌پذير نخواهد بود. آلوسى با اين استدلال مى‌كوشد از آراى ابن تيميه دفاع كند. با وجود اين، آلوسى روش متفاوتى در دفاع از ابن تيميه اتخاذ كرد. او به‌جاى دفاع از آراى ابن تيميه در رد تصوف، به سراغ ديگر مخالفان تصوف در طول تاريخ رفت و از طريق انتساب نابجاى آراى آنها به ابن تيميه، تلاش كرد وى را از اتهامات مبرا سازد. وى در ادامه توجيه رديه‌نگاران بر تصوف، مخالفت ابن تيميه با فلسفه، عرفان و تصوف را متأثر از مواضع غزالى درباره تكفير فلاسفه دانسته است. بخش اعظم كتاب جلاءالعينين، به پاسخ اشكالات و شبهات فقهى و كلامى هيتمى بر آراى ابن تيميه اختصاص يافته است. او در جواب اين انتقاد هيتمى، كه ابن تيميه با صدور احكام و آراى فقهى خاص، اتفاق آراى جامعه اسلامى را خدشه‌دار كرده و باعث نفاق در ميان آنان شده است، به سراغ دو مفهوم اجتهاد و تقليد در فقه اسلامى رفته است. او پس از اثبات اهميت و لزوم اجتهاد در امور فقهى، كوشيده است آراى خاص ابن تيميه را مانند فتاواى ديگر فقها و يا حتى برخى صحابه پيامبر كه نظراتشان با هم متفاوت بود، امرى طبيعى و يكى از مصاديق اجتهاد برشمرد. او در جاى ديگرى، ضمن تأكيد بر التزام و پايبندى به مكتب فقهى حنفى، موافقت خود را با آراى ابن تيميه در باب اجتهاد مطرح مى‌كند. بخش مهم ديگر كتاب، به پاسخ شبهاتى كه به نظريات خاص ابن تيميه درباره صفات خداوند و پيامبر وارد شده، اختصاص پيدا كرده است. بحث صفات الهى و جايگاه پيامبر در الهيات و انديشه اسلامى، سابقه‌اى به اندازه تاريخ اسلام دارد و همين موضوع، منشأ اختلافات و تنوع عقايد بسيارى شده است. نوع سوگيرى ابن تيميه كه بعدها با نام انديشه سلفى از ديگران متمايز شد، از همان ابتدا به‌شدت مورد هجمه و انتقاد شديد علماى اشعرى و نيز متصوفه قرار گرفت. انتقادات هيتمى نيز در حقيقت گزارشى برآمده از مجادلات كلامى - فقهى علماى قرن چهاردهم اسلام در اين باب است. آلوسى در پاسخ اين شبهات، دست به ارائه تاريخچه نسبتاً مطوّلى از مجادلات كلامى ميان مسلمانان مى‌زند و براى مثال به مجادلاتى كه ميان اهل سنت و معتزله، يا ابن حنبل و مخالفانش روى داد، اشاراتى مى‌كند. او در اين باره به ديدگاه‌هاى ابن حنبل، ابن تيميه و ديگر سلفيان پيرو آنها در باب عدم مخلوق بودن قرآن اشاره كرده، شبهات را پاسخ مى‌گويد. آلوسى تا اين نقطه از كتابش، هيچ اشاره‌اى به نظرهاى مهم و مناقشه‌برانگيز ابن تيميه درباره عصمت پيامبران و شفاعت ايشان و تكليف زائران قبر ايشان نكرده است؛ درحالى‌كه اين سه موضوع، اصلى‌ترين موضوعات رديه هيتمى بر ابن تيميه را شامل مى‌شوند. آلوسى درباره معصوميت پيامبر، آن را يكى از مهم‌ترين مسائل مورد مناقشه در طول تاريخ فكر و فرهنگ اسلامى مى‌داند. آلوسى در اين باره از ارائه نظر صريح خود پرهيز كرده، در ضمن به‌جاى پاسخ به شبهات و اشكالات اساسى هيتمى به ابن تيميه كه معتقد به عدم معصوميت پيامبر(ص) در زندگى عادى‌اش بود، به ارائه گزارشى از آراى متفكران بزرگ و متكلمان سرشناسى چون غزالى، اسفراينى، عامدى، تفتازانى و ديگران پرداخته است كه مجادلات و مباحثات بر سر عصمت پيامبر را به‌هيچ‌وجه مستحق اتهامات قضايى و جزايى ندانسته اند؛ بدين ترتيب آلوسى نه تنها در اين زمينه مهم از ارائه پاسخى در دفاع از ابن تيميه طفره رفته، بلكه ضمن پذيرش اين اتهام عليه ابن تيميه، با استناد به اقوال فقهاى مورد اشاره، بر آن است كه شايسته نيست معتقدان و قائلان به عدم عصمت پيامبر را محاكمه و زندانى نمود. اما درباره توسل و شفاعت‌طلبى از پيامبر، بحث‌هاى بيشتر و مفصل‌ترى شكل گرفته است. آلوسى در اين ميان باز هم كاملاً از آراى ابن تيميه دفاع نكرده است. ابن تيميه با توسل به پيامبر براى دخالت در امر الهى مخالف بود. اين در حالى است كه ابن تيميه به منبع اصلى اين مسئله و استنادات آن كه از احاديث برآمده، توجه چندانى نكرده است. آلوسى در تبيين بهتر مسئله، عقايد مخالفان و موافقان توسل را شرح داده است، اما اصلى‌ترين منبع او در اين زمينه كتاب العقد الثمين نوشته شيخ على السويدى، استاد سلفى پدرش بوده است. سويدى نيز مانند هر سلفى ديگرى به آياتى از قرآن اشاره مى‌كند كه در آنها خداوند تنها مرجع درخواست و استغاثه دانسته شده و شريك جستن در توحيد الهى، نوعى شرك محسوب مى‌شود. او سپس با ارجاع به كتاب «الاقتداء الصراط المستقيم» ابن تيميه، مرگ پيامبر را حتمى‌دانسته، آنان كه مرگ او را خروج از حالت مادى و حلول در قالب غير مادى مى‌دانند، گمراه و نادان برشمرده است. آلوسى به‌خوبى از اهميت و حساسيت سخن گفتن از پيامبر(ص) و زندگى او باخبر بود و به همين دليل، بحث مختصر خويش را در اين باب، با موضعى مصالحه‌آميز به اتمام رسانده است. آخرين شبهه مربوط به پيامبر(ص)، بحث زيارت قبر ايشان است. برداشت ابن تيميه از اين حديث، منع مسلمانان از اجراى مراسم و تشريفات مذهبى، از جمله زيارت است و تنها در اين ميان سه مسجد مستثنا شده‌اند؛ با اين استدلال كه زيارت آنها در بطن انجام فريضه واجب حج نهفته است. آلوسى در پايان مجدداً به ابن تيميه و هيتمى به دليل ارزش و جايگاه علمى و فقهى آنها احترام گذارده، تأكيد كرده است قصد از نگارش اين رساله، رد ديدگاه‌هاى شخصى و پيروزى بر آراى ديگرى نيست و تنها مقصود، ارائه توضيح بيشتر و تبيين بهتر مسائل است
نقش خیال در فرایند ادراک از نظر ابن عربی
نویسنده:
داود اسپرهم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا پیش از ابن عربی و بنابر سنت دیرینه به یادگار مانده از حکمای یونانی، محدوده ادراکات انسانی منحصر به عالم حس و عالم عقل بود. چون حس برای عقل به عنوان ابزار شناخت محسوب می شد، عقل، مدرک نهایی شمرده می شد. این عقل که موید به منطق بود علاوه بر اینکه مرجع کامل ادراک بود، داور نهایی نیز به حساب می آمد. در آن سنت فکری همه یافته ها از صافی عقل منطقی باید عبور داده شود تا صحت و سقم آنها معلوم گردد. ابن عربی طرحی نو می افکند و چالشی بزرگ پیش روی عقل منطقی سنتی می نهد. بی جهت نیست که مستشرقان وی را پرنفوذترین و بزرگترین نظریه پرداز نیمه دوم تاریخ اسلام دانسته اند و ملاقات وی را در سن نوجوانی با ابن رشد- پیر فلسفه آن روزگار پایان راهی کهن و آغاز راهی نو تلقی کرده اند. راه نوی که ابن عربی پی افکند، گرفتن مرجعیت عقل و سپردن آن به خیال بود. اما خیالی که او مطرح ساخت معنایی منحصر به فرد داشت. امروزه پس از ظهور پست مدرنیسم و مورد تردید قرار گرفتن فرضیه های جدید در باب ماهیت انسان و عقلانیت و ابطال بسیاری از مسلمات، اشتیاق به بازنگری در تاریخ تفکر و اندیشه شرقی نیز رو به افزونی نهاده است. از این رو ابن عربی برای ما و محققان مغرب زمین هم زمان اهمیتی ویژه یافته است. از این رو، لازم ا ست همه جوانب آراء و افکار وی با آگاهی های امروز مطالعه شود. این مقاله به دنبال تبیین دیدگاه ابن عربی در باب خیال و نقش و کارکرد آن در ساحت ادراک است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 36
تفسیر عرفانی ملاقات خضر(ع) و موسی (ع)
نویسنده:
محمود یوسف ثانی، فائزه بالایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
داستان ملاقات موسی با يكی از بندگان خاص خداوند يكی از شگفت انگيزترين داستان های قرآنی است كه بستر مناسبی برای عرفای مسلمان و تاويلات باطن گرايانه ايشان ايجاد كرده است. به منظور تحقق نگاه عرفانی به اين داستان دو رويكرد می توان داشت. در رويكرد نخست جنبه های سلوكی و عملی داستان محور توجه قرار می گيرد و در رويكرد دوم می توان در صدد تاويل و تطبيق اجزای مختلف داستان به صورت انفسی و گاه آفاقی برآمد. مقاله حاضر به رويكرد نخستِ مي پردازد و سعی می شود كه در آن مدعيات مسطور در تاويلات مختلف با سياق داستان و ساير عبارات قرآنی مقايسه شود و مورد تدقيق قرار گيرد. همچنين به ديگر جنبه های عرفانی داستان و بهره های سلوكی از آن همچون تطبيق مراحل سه-گانه سفر با مراحل سه گانه توحيد، ادب بندگی در برابر خداوند، ترك انانيت، طلب و توجه به مقامات باطنی حتی برای پيامبران و... توجه شود و به استفاده های سلوكی از داستان منحصر نشود.
صفحات :
از صفحه 156 تا 175
  • تعداد رکورد ها : 1568