جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 560
زبان، شناخت و واقعیت
نویسنده:
محمد عموزاده مهدیرجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
رابطه میان زبان و واقعیت از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده است و آنها با اتخاذ فرازبان منطقی بیشتر سعی در توصیف چگونگی نظام زبان برای بیان امور دنیای خارج یا واقعیت های بیرونی داشته اند. از طرف دیگر، روانشناسان به بررسی ارتباط میان زبان و نحوه حصول شناخت درباره واقعیتهای پیرامون اشتغال داشته اند. به عبارت دیگر، بررسی نقش زبان در مفاهیم پروری و یادگیری، خصوصا توسط کودکان، حوزه کار روانشناسان را تشکیل می داده است. نکته مشترک میان اغلب فیلسوفان و روانشناسان این بوده است که رویکردهای مزبور زبان را منفک از واقعیت و شناخت فرض می کرده اند، یعنی شناخت واقعیتها را مقوله ای کاملا جدا از ماهیت زبان می پنداشتند و زبان را ابزاری جهت بیان واقعیتها می دانستند. در حالیکه رویکرد نوین زبانشناسان به این مسئله کاملا متفاوت است. این دسته از زبانشناسان معتقدند که نظام شناختی و ادراکی انسان از ساختار زبانی منفک نیست. به تعبیری، زبان نه تنها در بیان واقعیات و شناخت پیرامون خنثی نیست بلکه در ساخت واقعیت ها تأثیرگذار است یا به تعبیری دیگر، زبان مستقیما دنیای بیرون را بازگو نمی کند بلکه مفاهیم و تعامل انسانی از جهان را بازگو میکند. بنابراین، مقاله حاضر درصدد است نحوه تکوین دیدگاه های زبانشناختی در مورد نقش زبان در نمود واقعیت ها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 115
الحاد نقابدار در اندیشه پیروان ویتگنشتاین
نویسنده:
مهدي کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (طلوع نور سابق),
چکیده :
نوع نگرش به باورها و مدعیات دینی و نسبتی که آنها بـا انسـان و جهـان واقـع دارنـد، ازجملـه تأملات فیلسوفانه عصر حاضر درباب دین است. در بسیاري از آثار این تحلیل ها، به مفهوم واقـع و نقشی که زبان و زمینه هاي اجتماعی در آن ایفا میکنـد، معطـوف گشـته و اختلافـات نظـري خاصی را سبب شده است. برخی فیلسوفان دیـن بـا پیوسـتن بـه طیـف «نـاواقعگرایـان» و بـا تأثیرپذیري از آراي ویتگنشتاین، به گمان خود با این رویکرد، به دفاع از ایمان دینـی در برابـر انتقادات برخاسته اند. در این نگرش با تأکید بر ساحت عملی دین و نقش زبان در فهم پذیري آن، باورهاي دینی اموري مربوط به ساحت درونی انسان دانسته شد که فقط در زندگی مؤمنانه مفید، مطلوب و معنادارند. این دیدگاه اگرچه در ظاهر تأییدکننده حیات ایمانی اسـت، نـاگزیر مسـتلزم انکار حقانیت دین میباشد و به همین دلیل به نام الحاد نقابدار نیز خوانده شده است. مقالـه حاضـر به توصیف و نقد مدعیات طرفداران این نظریه پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
فلسفه پژوهش تربیتی: بررسی بنیادهای فلسفی رویکردهای تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی
نویسنده:
سعید ضرغامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف این پژوهش، بررسی بنیادهای فلسفی سه رویکرد پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. برای این منظور، از روش پژوهش تحلیل تطبیقی استفاده شد. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تربیت، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر پایه مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علوم انسانی و طبیعی بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تاکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنابخش است، صورت می گیرد. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش نقد شده و بر وجود فهم در هر پژوهشی تاکید شده است. از سوی دیگر، آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است. بر پایه یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، انتخاب و چنین استدلال می شود که هر پژوهش تربیتی متضمن تبیین، فهم و انتقاد است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
واکاوی جایگاه مفهوم «بازی» در هرمنوتیک فلسفی گادامر و دلالت های آن برای حصول آگاهی/ فهم
نویسنده:
مظهر بابایی ,یحیی قائدی ,سعید ضرغامی ,امیر نصری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی و تحلیل مفهوم«بازی» در هرمنوتیک فلسفی گادامر، و نشان دادن دلالت های آن برای حصول فرایند آگاهی/فهم ،در تربیت می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش های توصیفی و تحلیل مفهومی ،از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شد . یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از نظریه ی بازی گادامر، و به تبع آن گفت وگو به معنای خاص و گادامری آن،یعنی گفت و گو از خلال بازیِ دیالوگِ بی غرضانه ، برای تسهیل امر یادگیری در میان یادگیرندگان ، یکی از راه های مناسب تعلیم محسوب می شود؛ که آن هم به نوبه ی خود گامی استوار در راه رسیدن به اهداف تربیت واقعی است که در نتیجه همان دست یابی به آگاهی بیشتر یادگیرنده از طریق فهم، معنادهی، ترجمه و تفسیر متن و بلاخره حصول تربیت است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 68
واقع‌گرایی و ناواقع‌گرایی دینی: بررسی و نقد آرای دان کیوپیت، پُل بدام و دی. زی. فیلیپس
نویسنده:
علی صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
این مقاله، پس از بیانِ مختصر چند نکتۀ مقدماتی در خصوص ماهیت و نوع صورت‌بندی مسئلۀ واقع‌گرایی/ناواقع‌گرایی، ابتدا به شرح و مقایسۀ دو نوع از انواع ناواقع‌گرایی دینی یعنی دیدگاه‌های دان کیوپیت و دی. زی. فیلیپس می‌پردازد. مستمسک کیوپیت برای ناواقع‌گرایی نوعی خوانش از آرای فلاسفۀ مدرن (خصوصاً نیچه) و عزیمتگاه فیلیپس به سمت ناواقع‌گرایی فلسفۀ زبان متأخر ویتگنشتاین بوده است. بر اساس این مبادی، ناواقع‌گرایی این دو در پیوند با نفی متافیزیکی‌اندیشی و نوعی از نسبیت‌گرایی قرار گرفته و به هنگام مواجهه با حوزۀ دین سبب رد سویه‌های نظری دین و اصالت‌بخشی به جنبه‌های عملی و پراتیک آن شده است. پاسخ پُل بدام به عنوان یک واقع‌گرا متوجه همین نکتۀ اخیر بوده و کوشیده است نشان دهد که انجام دادن اعمال و مناسک دینی در غیاب جنبه‌های مفهومی و نظری ممکن نیست، و واقع‌گرایی در مورد متعلَّق عبادات عنصری اساسی است. در انتهای مقاله، تلاش شده تا ضمن نقد این انواع از ناواقع‌گرایی بحران‌های آن برجسته شود. همچنین نحیف بودنِ واقع‌گرایی بدام مسئلۀ دیگری است که بدان اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
نظریه تصویری زبان با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن
نویسنده:
محمد حسین مهدوی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
ویتگنشتاین، در طول فعّالیّت فلسفی خود، دو نظریّه‌ی کاملاً متفاوت درباره‌ی زبان و ماهیّت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه‌ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته‌ی مهمّ او رساله‌ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش‌های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می‌خورد که می‌توان آن را تقابل میان «نظریّه‌ی تصویری زبان» و «نظریّه‌ی کاربردی زبان» دانست. ویتگنشتاین، در دوره‌ی اوّل فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متأثّر از نظریّات راسل) و تقسیم گزاره‌ها به تحلیلی و ترکیبی (متأثّر از هیوم) و بی‌معنا تلقّی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره‌های بسیط و گزاره‌های مرکّب در عالَم زبان و واقعیّات بسیط و واقعیّات مرکّب در عالَم خارج، نظریّه‌ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مسأله‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیّت زبان، ماهیّت اندیشه و واقعیّت است. اندیشه‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می‌کند. زبان، یک ماهیّت مشترک دارد و وظیفه‌ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی‌تواند به فراسویِ واقعیّت برسد. متافیزیک، مسأله‌ی حیات، اخلاق، زیبایی‌شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن‌ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 123
فلسفه تطبیقی، مفهوم و قلمرو آن
نویسنده:
بیوک علیزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعات تطبیقی و مقایسه‌ای در تفکّر فلسفی، از اهمّیّت مضاعفی برخوردار است. یکی به جهت آن‌که برای شناخت عمیق و دقیق هر چیزی، باید آن را با امور دیگر مقایسه کرد. برون‌نگری درباره‌ی خود فلسفه، به واسطه‌ی این نوع مطالعات میسّر می‌شود؛ و دوم به جهت آن‌که به رغم زمینه‌های مساعد در فلسفه و قلمرو وسیع در آن برای مطالعات تطبیقی، چنین مطالعاتی، به ویژه در کشور ما، چنان‌که شایسته و بایسته است، صورت نگرفته است. در این مقاله، نگارنده، کوشیده است برای نشان دادن امکان و ضرورت مقایسه در مطالعات فلسفی، تمهید مقدّمه نماید. برای نیل به این هدف، نخست مفاهیم «تطبیق» و «فلسفه» را ایضاح نموده است. مخالفان مطالعات تطبیقی، خواه در حوزه‌ی فلسفه و خواه در حوزه‌های دیگر، معنای خاصّی از «تطبیق» را در نظر داشته‌اند که آن معنا مورد نظر این مقاله نیست. نویسنده، در بخش دیگر مقاله، با اشاره به این‌که مقایسه، در جایی امکان‌پذیر است که پای تعدّد در میان باشد، به تفصیل، قلمروهای گسترده‌ی فلسفه را که مقایسه در آن‌ها امکان‌پذیر است، با تأکید بر ملاک‌های تعدّد در آن، مورد بحث قرار داده است. بررسی روش‌های تطبیق و مقایسه، قلمرو و گستره‌ی آن و نیز، غایت و فایده‌ی تطبیق در فلسفه، بخش دوم این نوشتار خواهد بود که ضمن یک مقاله‌ی مستقلّ، در شماره‌ی بعدی مجلّه، تقدیم خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 78
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
لوازم و نتایج دیدگاه متأخر ویتگنشتاین درباره دین و باور دینی
نویسنده:
نوّاب مقربی، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مدّعای اصلی مقاله حاضر آن است که ویتگنشتاین، بازی زبانی دین را نه ردّ کرده و نه تأیید؛ بلکه تنها گفته است چنین بازی زبانی ای وجود دارد، که پیش­فرض­ها و حدّ و مرزهایی دارد. در دیدگاه متأخر ویتگنشتاین، طرح پرسش­هایی از این دست که آیا خدا واقعاً وجود دارد، بر پایه دستور زبان دینی غلطی استوار شده ­اند؛ زیرا بیرون از شاکله مفهومی ­ای که پذیرفته ­ایم، نمی­ توانیم بپرسیم که آیا خدا واقعاً وجود دارد یا نه. مؤمنان، در شاکله مفهومی خود یا در بازی زبانی خود، مفهوم خدا را از پیش فرض می­ کنند و سخن گفتن درباره خدا، در بیرون از مرزهای این شاکله مفهومی ممکن نیست. کوتاه سخن آن­که بر اساس این مدّعا و نتایج به دست آمده از دیدگاه­ های متأخّر ویتگنشتاین در باب دین و باور دینی، می­ توان به پرسش­هایی بااهمیت درباره جدایی دین از علم، ایمان­ گروی ویتگنشتاینی، و ناواقع­ گروی دینی از منظر ویتگنشتاین پاسخ درخور داد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 48
بررسی تطبیقی موضوع، مسائل، غایت و روش فلسفی از منظر ابن سینا و ویتگنشتاین متقدم و متاخر
نویسنده:
فاطمه بی غم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اینگونه به نظر می رسد که تفاوت های بنیادین فلاسفه در تصویری که از فلسفه دارند، موجب بروز افتراق های عمیق در نظریه های و اندیشه های فلسفی آن هاست. این پژوهش درصدد تبیینو توصیف چارچوب فلسفی ابن سینا (به عنوان یک فیلسوف سنتی) و ویتگنشتاین (به عنوان یک فیلسوف نقاد فلسفه) می باشد. قصد این تحقیق آنست که در خلال توصیف و تبیین موضوع، مسائل، غایت و روش فلسفی در اندیشه¬ی این دو فیلسوف؛ نسبت ایجاد چرخش موضوعی در فلسفه توسط ویتگنشتاین به فلسفه های سنتی و به صورت نمونه فلسفه¬ی ابن سینا بررسی گردد. در نهایت این تحقیق این موضوع بیش از پیش واضح می گردد که فلسفه¬ی تنومند اسلامی بایست هر چه زودتر خود را در معرض پرسش های فلسفه ویتگنشتاین در دو دوره ی تفکرش، قرار دهد.
  • تعداد رکورد ها : 560