جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 584
ملاحظات معناشناختی در تحلیل مسئلۀ اتحاد و تغایر مفهومی صفات خداوند از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
ابن سینا معتقد است صفات خداوند علاوه بر مصداق، از نظر مفهوم نیز واحد و یکسانند و در مقابل ملاصدرا بر تغایر مفهومی و اتحاد مصداقی صفات تأکید می ورزد و دیدگاه ابن سینا را مردود می شمارد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، مبانی و نتایج هر یک از این دو نظریه تحلیل خواهد شد. نظریۀ ابن سینا در معناشناسی اوصاف الهی حاکی از اصالت دادن وی به کاربرد الفاظ است، در حالی که ملاصدرا به معانی الفاظ در هنگام وضع اهمیت بیشتری می دهد. در پرتو نظریۀ توصیفی معنا می توان یگانه انگاری مفهومی اوصاف الهی را در راستای اصلاح دیدگاه ما در تبیین ویژگی های واجب الوجود ارزیابی کرد. تفکیک معنای استعمالی از معنای وضعی، با تأکید بر «کارکردگرایی» آلستون زمینۀ عبور از معانی اولیۀ الفاظ را فراهم می آورد و راه را برای انعطاف پذیر دانستن زبان و در نهایت اتحاد معانی اوصاف الهی باز می کند. از تلاش های متکلمان مسلمان برای نفی «تشبیه» و «تعطیل» و نیز برخی نظرهای اندیشمندان علم اصول در باب استعمال الفاظ هم می توان راه برون رفت از مشکلات هم معنایی کامل و تغایر صرف معنای صفات را پیدا کرد. افزون بر این کنار نهادن دیدگاه های افراطی منکران و موافقان ترادف و انتخاب راه میانه نیز سهم تغایر و اتحاد (ترادف) مفاهیم اوصاف الهی را حفظ می کند. بنابراین، دیدگاه ابن سینا نوعی نظریۀ اصلاحی در باب معناشناسی اوصاف الهی است که ارتقای معرفت حکمی را در تعیین معنای الفاظ دخالت می دهد، اما نظریۀ ملاصدرا توصیفی است که با توجه به تغایر مفهومی صفات بر تصحیح حمل اوصاف مختلف و مفید بودن آن تأکید دارد.
صفحات :
از صفحه 259 تا 290
ویتگنشتاین و نظریه ی معنا
نویسنده:
آمنه غروی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده منوط به دوقطبی بودن (قابل صدق و کذب بودن ) می داند، لذا قضایای غیرتجربی را گزاره نمی داند. گزاره چون دوقطبی است محکی خود را بیان می کند، اما قضایای غیرتجربی هیچ چیزی را نشان نمی دهند زیرا آنها تک قطبی هستند. با این همه، ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی به نقد مبانی دیدگاه های خود در کتاب رساله منطقی-فلسفی درباره ی مقوله ی معنا و نسبت آن با عالم واقع می پردازد . در فلسفه ی دوم او، معنای یک واژه همان کاربردی است که آن واژه یا جمله در زبان معمولی و روزمره دارد . برای دانستن معنا، نباید بپرسیم : این واژه یا جمله چه معنایی دارد و چه چیزی را نشان می دهد؟ بلکه باید بپرسیم : این واژه یا جمله کجا به کار می رود و چه کاربردی دارد؟ خطای او در رساله در این بوده که نوعی پی شداوری درباره ی معنای زبان را بر زبان تحمیل می کرده است، ولی پژوهش ها می کوشد تا این خطا را با توجه کردن به کاربردهای واقعی زبان تصحیح کند. همچنین در این مقاله نشان داده شده است، "اصل تحقیق پذیری " پوزیتیویست ه ا که پیوندی بنیادین با "نظریه ی تصویری معنا "ی ویتگنشتاین دارد و در پی ارائه ی معیاری جامع و مانع برای معناداری است با سه مشکل اساسی مواجه است: 1. این اصل توان اثبات کلیت و ضرورت حاکم بر قوانین علمی را ندارد. 2. نه تنها دین و اخلاق بلکه علم را، به ویژه در حوزه ی مسائل نظری، بی معنا می کند. 3. در باب منزلت منطقی این اصل شبهاتی هست؛ از جمله : آیا این اصل را می توان به صورت تجربی آزمود؟ آیا راهی برای اثبات یا ابطال آن وجود دارد؟
صفحات :
از صفحه 117 تا 142
ارتباط بین فهم و زبان در اندیشه ویتگنشتاین و گادامر
نویسنده:
قاسم فضلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
ویتگنشتاین متاخر و گادامر معتقدند فهم متضمن کاربرد است. در اندیشه آنها، حضور «دیگری» در فهم راستین نمایان می شود. ویتگنشتاین برآن است که ما نمی توانیم هیچ شکل زندگی خاصی را مستقل از شکل های دیگر زندگی بفهمیم. گادامر نیز می گوید «من» نسبت به گفته های دیگری گشوده است، زیرا گفتگوی واقعی فقط با چنین گشودگی ای میسر می شود. از دیدگاه ویتگنشتاین، اساسا داشتن زبان خصوصی برای انسان مقدور نیست، زیرا قواعد حاکم بر کاربرد واژه های مبین حسیات، قواعدی همگانی و اجتماعی اند. ما این قواعد را در صحنهجامعه و در گفتگو با دیگران یاد می گیریم و به کار می بندیم. نزد گادامر نیز زبان محیطی است که در آن، دو طرف گفتگو به فهم متقابل می رسند و ویژگی هر گفتگوی راستین این است که دو طرف گفتگو برای دیدگاه و گفته های یکدیگر ارزش قائل باشند.
صفحات :
از صفحه 141 تا 166
 رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى با محوریت تفسیر المیزان
نویسنده:
امرالله قلى زاده، محمد جعفرى
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
مسئله ایمان دینى، یکى از مهم ترین مباحثى است که در ادیان به طور عموم و ادیان ابراهیمى به طور خاص مورد توجه بوده است. تاریخ اسلامى گواه این است که مسئله ایمان یکى از کهن ترین موضوعات اعتقادى است که فرق مختلف اسلامى بدان پرداخته اند. این نوشتار، با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد با نگاه قرآنى، مسئله رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى را مورد بررسى قرار دهد. ابتدا معناى ایمان و معرفت و سپس متعلق ایمان و در نهایت رابطه بین ایمان و معرفت مورد بررسى واقع شده است. سه نوع رابطه بین ایمان و معرفت متصور شده و در نهایت رابطه اى را مقبول دانسته که معرفت نقش زمینه و مقدمه را در حصول ایمان ایفا مى کند. در ضمن، رابطه معرفت حضورى با ایمان و امکان حصول ایمان با ظن نیز مورد مداقه واقع شده است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 100
استدلال خاطره‌ نویس ویتگنشتاین در نفی زبان خصوصی
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از نظریات مهم ویتگنشتاین متأخر، نفی زبان خصوصی است؛ زبانی که معنای واژگان‌اش را تنها کاربر آن زبان می‌داند. ویتگنشتاین در استدلال خاطره‌نویس برای اثبات امتناع زبان خصوصی می‌گوید که محال است شخص بتواند احساس خودش را با نشانه‌ای مثل «S» نامگذاری کند و آن را در دفتر خاطراتش یادداشت کند و بعد از آن بخواهد تکرار آن احساس را نیز در آن دفتر یادداشت کند. از این استدلال تفسیرهای متفاوتی شده‌است. برخی آن را استدلالی علیه اعتبار حافظه دانستند و برخی آن را تأکیدی بر ضرورت وجود قواعدی برای کاربرد واژگان در یک زبان به‌شمار آوردند. تشکیک در اعتبار حافظه گاهی به توان حافظه بر نگهداری احساس آغازین و گاهی به توان حافظه بر یادآوری درست کاربردهای یک نشانه در گذشته مربوط می‌شود. مفسران بیشتر شق نخست را برگرفتند و به هر حال امکان احراز درستی عملکرد حافظه را در زبان خصوصی به این دلیل منتفی دانستند که معیاری عینی برای بازسنجی کاربردهای یک نشانه وجود ندارد. در این مقاله برخی تفاسیر از استدلال خاطره‌نویس بررسی شده‌است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 68
آغاز فلسفه از دیدگاه ویتگنشتاین متأخر و هگل
نویسنده:
محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله، یک بحثی تطبیقی میانه دو فیلسوف، یکی متعلق به حوزة تحلیلی و دیگری به حوزة ایده­آلیسم آلمانی، در مسألة بنیاد و آغاز فلسفه، انجام می­گیرد. تعهد و تمرکز مقاله بر "ویتگنشتاین" بیش از "هگل" خواهد بود. دشواری و در عین حال جذابیت بحث از آن­روست که دو فیلسوفِ مورد مطالعه، ماهیت فلسفه، روش و وظایف آن را متفاوت می­نگرند و دارای موضوع، غایت و مسألة کاملاً متغایرند. دو فیلسوف درمعقولاتی مانند ماهیت اجتماعی زبان، زبان خصوصی، دیگری، میل، شکل زندگی، ذات­گرایی، افلاطون­گرایی، دکارت­گرایی، کل­گرایی، شک و یقین، باورِ نامدلل، جهان­بینی، عامل بودن سوژه، توصیف و تبیین، خردباوری و سوژه محوری مدرن، فهم و. . . مورد مقایسه و تطبیق قرار می­گیرند. اما همة این موضوعات، همواره معطوف به نگاه دو فیلسوف به مسألة بنیاد و آغاز فلسفه انجام می­شود. ازجمله محورهای اصلی تشابه، آگاهی عرفی یا گفتمان اجتماعی، نفی هرگونه معیار خارج از آگاهی یا گفتمان اجتماعی و لزوم وجود «دیگری» در هر دو فیلسوف است. دیگری در بنیاد فلسفه، هر دو فیلسوف چونان مقومی اصلی و غیرقابل فقدان حضور دارد. فعل و عمل نیز در پایه و اساس هر دو فلسفه همان اهمیت و محوریت را دارد. بدون آگاهی و گفتمان عرفی و اجتماعی و در غیاب دیگری و با فقدان فعل و عمل اساس و بنیاد هر دو فلسفه محلی از اعراب ندارد. ازجمله محورهای تفاوت نیز ذات­گرایی، کلیت­گرایی، رویکرد توصیفی و تبیینی است. در پایان به اشاره، چند محور برای نقد و ارزیابی پیشنهاد می­شود.
صفحات :
از صفحه 21 تا 62
تحلیل رویکرد ویتگنشتاینی به مسئلۀ خود ارجاعی
نویسنده:
مرتضی واعظ قاسمی، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دست‌کم سه رویکرد متفاوت به خود ارجاعی در سنت فلسفۀ تحلیلی وجود دارد. رویکرد راسلی، رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد ویتگنشتاینی. هرکدام از این رویکردها راه‌حلی متفاوت برای مسئلۀ خود ارجاعی پیشنهاد کرده‌اند. از آن میان رویکرد ویتگنشتاینی به این مسئله بحث‌های زیادی را به وجود آورده است. ظاهراً فقرۀ6.54 (عبارت ماقبل آخر) رسالۀ ویتگنشتاین تمامی گزاره‌های کتاب از جمله خودش را بی‌معنی قلمداد می‌کند. این خود ارجاعی مخاطبین رساله را در وضع پارادوکسیکالی قرار می‌دهد. ویتگنشتاین با طرح مفهوم نردبان سعی دارد تا از این خود ارجاعی بگریزد. از میان تفاسیر مختلف از رسالۀ ویتگنشتاین دو تفسیر توصیف‌ناپذیر و یکپارچه حول این مسئله شکل‌گرفته‌اند و سعی می‌کنند که با تفسیر واژۀ «بی‌معنی» خوانشی سازگار از متن رساله به دست بدهند؛ اما از خلال نقدهای این دو تفسیر به یکدیگر به نظر می‌رسد که اساساً رویکرد ویتگنشتاینی برای حل بحران خود ارجاعی راهگشا نباشد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 124
سخن گفتن از خدا بر مبنای اشتراک معنوی و تشکیک وجودی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
در پاسخ به این پرسش مهم که آیا می توان با زبانی محدود و بشری، از خدایی نامحدود و متعالی سخن گفت؟ دیدگاهها و نظریات گوناگونی مطرح شده است. بنابر دیدگاهی که با نظر به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، می توان آن را نظریه «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» نامید، با توجه به اینکه خدا کامل مطلق و قائم بالذات است، اولا معنای اتصاف او به صفات کمال این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست و ثانیا این صفات کمالیه عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و با توجه به «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه تشبیه نیست. علامه طباطبایی نخست با توجه به تلقی انسانوارانگارانه انسان از خدا، مفاهیم دینی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و با تکیه بر روایات، بر دیدگاه اثبات بلاتشبیه، تاکید نموده است. آنگاه به عنوان یک فیلسوف پیرو مکتب حکمت متعالیه و به تبع صدرالمتالهین، با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون علم و قدرت و حیات و ... در انسان و خدا تاکید کرده و انحصار معنا در مرتبه مادی و جسمانی را نادرست دانسته است. هر چند در نظریه علامه نیز نوعی تمایل به روش سلبی دیده می شود و معنای ایجابی مشترک میان صفات خدا و صفات انسان، به روشنی بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 151
نظریه مطابقت و اشکالات وارد بر آن
نویسنده:
فاطمه سادات هاشمی ,سلیمان حبیبی ,امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله صدق در گزاره ها یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است. از این رو، فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تاکنون دیدگاه های گوناگونی درباره «ماهیت و چیستی صدق» و نیز «معیار صدق» ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بررسی نظریه مطابقت می پردازیم اما رویکرد ما بیشتر معطوف به ماهیت و چیستی صدق است نه معیار صدق.نظریه مطابقت یک پیش فرض مهم دارد و آن واقع گرایی است؛ بدین معنا که اولا، ملتزم باشیم که واقعیتی مستقل از باورها و ذهن ما وجود دارد. ثانیا، ذهن انسان را در کشف واقعیت توانمند دانسته، معتقد باشیم که انسان توانایی نیل به واقع و دسترسی به آن را دارد. ثالثا، بپذیریم که زبان توان حکایت از واقع را دارا هست.نظریه مطابقت از آنجایی که به درک متعارف در باب صدق بسیار نزدیک است، پیشینه و رواج نسبی بیشتری نسبت به نظریه های بدیل خود داشته است، به طوری که بسیاری از فیلسوفان آن را مبنای معرفت شناسی نظام فلسفی خود قرار داده اند. با این حال، نظریه مطابقت نتوانست از عهده اشکالات گوناگون، از جمله عدم سنخیت، عدم جامعیت و عدم ارائه ملاک اثباتی برآید و سرانجام با انتقادات فیلسوفان معرفت یا به شکل تعدیل یافته ظهور و بروز یافت یا جای خود را به نظریاتی چون نظریه انسجام، نظریه کارآمدی، نظریه زائد بودن و... داد. این نظریات برخلاف نظریه مطابقت، در باب چیستی صدق، صدق را نه به امری فراسوی باور بلکه به خود باور وابسته می دانند، یعنی بدون تلاش برای رفتن به فراسوی باور، باید در درون باورها وضعیتی کشف شود که بر اساس آن بتوان گفت باوری صادق است یا نیست.
صفحات :
از صفحه 37 تا 51
نقد و بررسی نظریه «بازی های زبانی» لودویگ ویتگنشتاین
نویسنده:
علی عسگری یزدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا زبان دین همان زبان عرفی است؟ نظریه های مختلفی مطرح شده است. در این میان ویتگنشتاین در دو بازۀ زمانی دو نظریه متفاوت را مطرح می کند. در دوره متقدم نظریه تصویری و عرفی زبان را می پذیرد. اما در دوره متأخر آن را نقد و نظریه «بازی های زبانی» را مطرح می کند؛ بدین معنا که زبان دارای کارکردها و نقش های متنوع است. نگارنده در این مقاله ضمن تبیین این نظریه و جایگاه آن در مباحث زبان دین، آن را نقد می کند و نتیجه می گیرد که هرچند کارکردهای زبان در حوزه های مختلف، متنوع است، متباین نیست، بلکه کارکرد واقع نمایی زبان کارکرد مشترک زبان در همه موارد است. وجود همین کارکرد مشترک موجب می شود فیلسوف، شاعر، هنرمند، عالم تجربی و جز آن بتوانند به نحو معناداری با یکدیگر سخن بگویند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 584