جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
کربن می‌گفت آزاداندیش‌تر از علامه ندیدم / فهمیدن شجاعت می‌خواهد
نویسنده:
گفتگو با آقای غلامحسین ابراهیمی دینانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی تطبیقی تئوری دلالت و اثبات ذات فردی در آراء کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر آویش ، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات ذات فردی برای اشیا، مسأله‌ای هستی­شناختی است که ریشه در آرای فلاسفۀ یونان دارد. ذات‌گرایی ارسطویی؛ اوصافی ضروری را برای اشیا ثابت می‌کند که ذات شیء وابستۀ به آن‌ها بوده و با تغییر آن­ها ذات شیء از بین می­رود. کریپکی با ارائۀ نظریۀ علّی دلالت، اسم خاص را دالّ ثابت می­داند. دالّ ثابت بودن اسم خاص بدین معناست که مدلول اسامی خاص در تمامی جهان­های ممکن ثابت است؛ یعنی در هر مدلول، امری وجود دارد که در تمامی حالات و فروض ثابت می­ماند و این به معنای اثبات ذات فردی برای اشیاست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی - تطبیقی و با هدف مقایسۀ آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات­گرایی در دو سنت فلسفۀ تحلیلی و فلسفۀ اسلامی دارد. ذات فردی از منظر علامه طباطبایی در سنت فلسفۀ اسلامی و با گذر از ماهیت­گرایی به اصالت وجود معنا می­یابد. نظرات علامۀ طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات فردی برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
بررسی مبنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت در تبیین ماهیت نداشتن واجب الوجود؛ باتکیه بر دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
علی مستاجران گورتانی ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر تبیینِ نقش اصالت وجود و اصالت ماهیت در تعیین ماهیت ‌پذیری و یا عدم ماهیت پذیری واجب‌الوجود است؛ پرسش اصلی عبارت است از اینکه به پشتوانه کدام یک از مبانی؛ اصالت وجود یا اصالت ماهیت؛ می‌توان تفسیرِ متقن و مبرهن‌تری از عدم زیادت وجود بر ذات واجب و عدم ماهیت‌پذیری واجب الوجود اقامه نمود. با روش توصیفی تحلیلی پس از واکاوی تمایز یا عدم تمایز میان اقتضاپذیری و علیت ذاتِ واجب الوجود و همچنین با تکیه بر حیثیت تقییدیه و یا تعلیلیه مشخص خواهد شد کدام یک از مبانی در اثبات نزاهت حق تعالی از ماهیت کارآمدتر است. اما با توجه به دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در نگاه اولیه اختلاف مبنایی در تفسیر نزاهت حق تعالی از ماهیت مطرح شده است اما آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده این است که انتقاد علامه طباطبایی نسبت به ساختار یکی از استدلال‌های ملاصدرا در راستای ماهیت‌ناپذیری حق‌تعالی از ماهیت وارد شده و با توجه به مبنای اصالت واقعیت، نیز می‌توان محتوای نظر علامه را در موافقت با نظر ملاصدرا دانست.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
نظریۀ اسلامی پیشرفت معنوی بر اساس مبانی انسان‌‌شناختی علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌السادات هاشمیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: نظریات در باب پیشرفت، به ویژه در بعد معنوی، شامل اصول و مبانی ارزشی در حوزۀ مناسبات انسانی و متأثر از مبانی انسان‌شناختی به عنوان عامل و هدف معنویت است. بنابر این، هویت و عقلانیت تعریف‌شده برای انسان، بر مبانی نظریۀ پیشرفت معنویت تأثیرگذار است و هرگونه نظریه‌پردازی و الگوی اثباتی در این زمینه، مبتنی بر حوزه‌های ارتباطی انسان و همچنین شناخت نظام علّی و معلولی حاکم بر این مناسبات است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، کشف نظریۀ اسلامی پیشرفت فرهنگی در بعد معنویت بر اساس مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش حکمی- اجتهادی، به دنبال کشف نظریۀ اسلامی پیشرفت معنوی بود که همان تبیین علّی روابط میان مبانی انسان‌شناختی و اصول بایسته نظام معنوی است و مبتنی بر داده‌های کتابخانه‏ای و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شد. یافته‌ها: مبانی انسان‌شناختی اسلامی با بیان نظریۀ فطرت و عقلانیت اسلامی و نگاه تشکیکی به مراتب وجودی انسان و اصل ذوابعاد بودن و اثبات حرکت جوهری و نیز اصل اجتماعی بودن انسان، ضرورت وجود معنویت در زندگی فردی و اجتماعی و ابتنای آن بر فطرت و لزوم تحقق عقلانی و وحیانی معنویت و در نهایت، ضرورت ایجاد جامعۀ معنوی را اثبات می‌کند. نتیجه‌گیری: ابتنای نظریۀ پیشرفت معنویت بر مبانی انسان‌شناختی علامه، این نظریه را به صورت همه‌جانبه و در تمام ابعاد مورد نیاز زندگی انسان تدوین می‌کند و با ایجاد زمینه برای حیات طیبه و گوارای انسانی، موجبات تعالی و تقرّب الهی و سعادت دنیوی و اخروی او را فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 271 تا 290
بازخوانی تحلیلی پیامدهای اعتقاد به نظام احسن در اعتقادات، اخلاق و رفتار با تأکید بر آرای علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدرضا شریفی ، محمدعلی وطن‌دوست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به آثار و پیامدهای مثبت یک باور و اعتقاد می‌تواند به عنوان محرّک انگیزشی، انسان را به کسب آن اعتقاد سوق دهد؛ به ویژه اگر آن آثار و پیامدها موجب رشد و بهره‌وری هر چه بیشتر و بهتر از زندگی فردی و اجتماعی انسان شود. اعتقاد به احسن بودن نظام هستی نیز مانند هر اعتقاد و باور دیگری، بازتابها و پیامدهایی دارد که توجه به آن آثار و بهره‌گیری درست از آن باور، زمینه‌ساز حل برخی از مشکلات فردی و اجتماعی است. هدف و روش: این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، آثار و پیامدهای اعتقاد به احسن بودن نظام هستی را با تأکید بر آرای علامه طباطبایی، گردآوری، تحلیل و بازخوانی کرده است. یافته‌ها: علامه طباطبایی نگاه برگرفته از باور به احسن بودن نظام هستی را سرچشمۀ اعتقاد به توحید، تکامل اخلاق و تغییر رفتار انسانها می‌داند. نتیجه: اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در سه حوزۀ اعتقادات، اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و آنها را جهت‌دهی می‌کند. اصل توحید، تقوای الهی، اخلاص، تصحیح روابط اجتماعی، تربیت، محیط زیست و ... از مواردی‌اند که اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در آنها تأثیر می‌گذارد.
صفحات :
از صفحه 437 تا 452
حکمت جامعه و تاریخ از منظر حکمای نوصدرایی: علامۀ طباطبائی و شهید مطهری (ره)
نویسنده:
محمدرضا قائمی نیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از مواجهۀ مسلمین با دنیای مدرنِ غربی، بعضی از متفکرین معاصر متاثر از حکمت متعالیۀ صدرالمتالهین شیرازی، مشهور به ‌متفکرین نوصدرایی، مواجهه‌ای انتقادی با فلسفه‌های تاریخ و نظریات علوم اجتماعی غربیِ معاصر، از جمله هگل، مارکس، کنت، دورکیم و نظایر آنها بر اساس مبانی حکمت اسلامی داشته‌اند. از خلالِ این مواجهۀ انتقادی، حکمت متعالیه، بسط یافته و مجموعه تأملاتی از این حکمای معاصر، صورت‌بندی شده است که می‌توان آنها را حکمت جامعه و تاریخ نامید. هرچند تحقیقات دیگری در این موضوع انجام شده است، اما اغلب آنها به رابطۀ فرد و جامعه پرداخته‌اند و در موارد اندکی قلمرو حکمت تاریخ را بررسی نموده‌اند. در این مقاله با هدف صورت‌بندی بسط حکمت متعالیه در جامعه و تاریخ و با بهره‌گیری از روش‌شناسی تطبیقی، در بخش اول، با تاکید بر آراء مرحوم علامۀ طباطبائی (ره)، به اصل استخدام، استقلال جامعه از افراد، اعتباریات، تاریخ تکاملی بشر، تاریخ حق و باطل، دوره‌بندی تاریخی پرداخته شده است. در بخش دوم نیز با دیدگاهی مقایسه‌ای، به چیستی جامعه، اختیار فرد و جبر اجتماعی، علیت در تاریخ، اصالت فطرت، عامل محرک تاریخ، تکامل مجموعی تاریخ و سازوکارهای تحقق تاریخ بر اساس دیدگاه شهید مطهری اشاره شده است. در پایان مقاله، پس از نتیجه‌گیری، به دو محور اصلی برای پژوهش‌های بعدی اشاره شده است: 1) تحقیق در رابطۀ جزئی-کلی و کل، رابطۀ فرد، جامعه و تاریخ و اصالت همزمان آنها، واقعیت تکاملی تشکیکی تاریخ، رابطۀ آگاهی و اراده؛ 2) نقد نظریات جامعه‌شناسی معاصر نظیر بر اساس حکمت اسلامی.
بررسی تطبیقی علم امام از دیدگاه شیخ طوسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:مستوره تکلوبیغش؛ استاد راهنما:سیده‌منا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در امام شناسی پرداختن به ویژگی‌های امام است. علم امام که از شاخص‌ترین آن ویژگی‌هاست همواره مورد توجه و کنکاش اهل فکر و دانش بوده است. نوشتار حاضر به منظور دستیابی و تطبیق آراء، نگرش و روش شیخ طوسی و علامه طباطبایی در مسأله علم امام، تدوین یافته است. روش اندیشه ورزی توصیفی- تحلیلی است که با روش کتابخانه ای جمع آوری صورت پذیرفت ؛ و به دنبال آن دسته بندی و تطبیق نظرات این دو اندیشمند به دست آمد این است که شیخ طوسی -اندیشمند متقدم- با رویکرد عقلی، علم حداقلی در محدوده معارف و احکام دین و سیاست و تدبیر امت را برای امام لازم می‌داند. اما علامه طباطبایی –متفکر معاصر- با رویکرد فلسفی عرفانی علم حداکثری را برای امام قائل است که شامل علم اولین و آخرین، بلایا و منایا، زبانها، صنایع و حرفه‌ها، باطن انسانها، معارف دینی و حکومت و سیاست است
بررسی تحلیلی مفهوم ایمان در الهیات لیبرال مسیحی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیدحسین میری موسوی؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛ استاد مشاور :سیدمحمود موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در یک مقایسه و بررسی اجمالی میان متون و منابع الاهی‌دانان مسلمان و مسیحی روشن می‌شود که مفهوم ایمان در نظر مسلمانان، تحول چشمگیری به خود ندیده است. در مقابل، مفهوم ایمان میان اندیشه‌های الاهی‌دانان مسیحی به ویژه در دوره معاصر، دستخوش تغییر و تحولاتی بسته به امواج مختلف فکری و فلسفی ایشان بوده است. در این خصوص می توان به الهیات لیبرال اشاره کرد. آنجا که مفهوم ایمان با تغییر و تحولات بنیادین نسبت به گذشته ی خویش، مواجه بود و باعث تحولات در فضای اندیشه دینی مسیحیان گشت. در این تحقیق ابتدا تصویری صحیح از ایمان در الاهیات لیبرال ارائه می‌کنیم (روش توصیفی). سپس این تصویر را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهیم (روش تحلیلی) و در خاتمه این تصویر را از منظر الهی دان سترگ و مسلمان، علامه طباطبائی در بوته‌ی نقد و ارزیابی می‌گذاریم (روش انتقادی). بر این اساس، تعبیر الاهی‌دانان لیبرال از ایمان به مثابه‌ی تجربه‌ی دینی و یا دلبستگی واپسین و یا مشارکت مسیحیان در ملکوت خدا، نوعی تقلیل ایمان از تصویر و کارکرد حقیقی آن است. از منظر علامه طباطبائی ماهیت ایمان، فعلی قلبی و امیداوارانه به منشأ متعالی و قدسی است که لوازم عملی به همراه دارد. درست است که عمل از ماهیت ایمان خارج است اما میان این دو، پیوندی ناگسستنی و ارتباطی دو سویه برقرار است. ایمان، عمل صالح را نتیجه می‌دهد و عمل صالح، مرتبه ایمان را بالا می‌برد. شرط دستیابی به سعادت، همراهی عمل صالح با ایمان است. از سوی دیگر، ارزش ایمان به متعلّق آن است چرا که متعلّق ایمان می‌تواند کفر یا خداوند باشد. از جهت سوم ایمان دارای مراتب و درجات است و فضل و برتری شخصی بر دیگری، به زیادت و نقصان ایمان آن دو وابسته است. و در پایان می‌توان گفت ایمان، با به زبان آوردن لفظ محقق نمی‌شود بلکه در دل ورود می‌کند.
تاثیر حکمت نظری و حکمت عملی بر حیات معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عاطفه سعادتی؛ استاد راهنما:سیدمحمدکاظم علوی؛ استاد مشاور :حسن صیانتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان دارای دو بعد مادّی و معنوی است که بعد معنویِ آن اَصالت دارد. بر همین اساس است که انسان به‌واسطه‌ی دارا بودن اختیار در زندگی خویش، دو حیات را تجربه می کند: بدیهی‌ترین حیات که افراد انسان آن را درک می‌کنند، حیات مادّی است که با عناصر دنیای فانی همراه است؛ و حیات دیگر که در مقابل انسان قرار دارد حیات معنوی اوست که مطابق ارزش‌های الهی و ملکوتی سامان می‌یابد و حیاتی جاویدان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر حکمت نظری و حکمت عملی بر حیات معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی انجام پذیرفته است. بررسی‌های انجام گرفته نشان می‌دهد که حیات معنوی در مقابل فعالیت حیوانی قرار دارد و با هدایت و راهنمایی عقل و بر اساس فضیلت اخلاقی و برخلاف میل و غریزه حیوانی عمل می‌کند. در این حیات، آگاهی و دانش در فعالیت او تأثیرگذار است، و ارتباط این دو آنقدر وثیق است که علامه عمل انسان را منبعث از علم او دانسته و آن را معنای حیات می‌داند. اخلاق نیز که جزء حکمت عملی است به انسان کمک می کند که در بعد رفتاری، تابع غرایز نباشد و حکمت عملی هم از این طریق بر حیات معنوی تأثیرگذار است. همچنین بررسی‌ها نشان داد مبادی ریاست و سیاست در حکمت عملی هرکدام بر بخش‌هایی از ویژگی‌های حیات معنوی از جمله سعادت، تأثیر دارد.
آفاقی یا انفسی بودن ابلیس در آراء فخر رازی و علامه طباطبائی
نویسنده:
نویسنده:محمدعلی کریمی؛ استاد راهنما:علیرضا پارسا؛ استاد مشاور :سیدعلی علم‌الهدی,رضا رسولی شربیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع شناخت ابلیس به عنوان وسوسه کننده مستقل بیرونی یا تطبیق آن با قوای درونی انسان، مبنای پژوهش های پیرامون آن محسوب می شود و در نوع نگرش نسبت به این حقیقت درنظام هستی وچگونگی برخورد با آن تأثیر دارد؛ این پژوهش مسأله آفاقی یا انفسی بودن ابلیس را در آراء فخررازی و علامه طباطبائی به روش تحلیل عقلی متنی و استنباطی تبیین و بررسی می نماید. نگاه های مختلف ظاهری، تمثیلی، سمبولیک و تأویلی به داستان ابلیس، با نوع نگاه به حقیقت ابلیس مرتبط است. دیدگاه ظاهری معتقد به وجود عینی ابلیس بوده ومجازگویی آیات یا نمادین بودن داستان را نمی پذیرد اما دیدگاه تأویلی، آیات پیرامون ابلیس و حقیقت آن را به معانی انفسی و درونی تأویل می کند. تأویل در نگاه کلامی فخر رازی چندان مورد تأیید نیست مگر با وجود محذوردر معنای ظاهری و قرائن عقلی؛ از این رو از معانی تأویلی پیرامون ابلیس گذر می کند و با دلائل عقلی و نقلی و دفع شبهات، وجود عینی شیطان را نتیجه می گیرد. از مباحث گوناگون رازی به ویژه چگونگی وسوسه و نفوذ شیطان برای ایجاد خواطر، وجود مستقل شیطان قابل استنباط است. اودرتقسیم موجود جسمانی به علویه و سفلیه، ابلیس را ازجنس جنّ و از ارواح سفلیه شریرمی داند. علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود دربعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی می داند. ایشان با سه دلیل «سیاق متن قرآن» «دلیل عقلی» و«دلیل روایی» تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات می نماید. از نظر وی اگرچه داستان های قرآنی تمثیلی است ولی ناظر به واقع و حق می باشد. از این رو در مقابل نظریه تأویلی پیرامون ابلیس ونقد آنها ، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه می گیرد. البته در تبیین تمثیل او می توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصورنسبت بین مولی و عبد نافرمان درک نمود. با این نگاه «آدم» تمثیل و نمادى از همه انسانها و«ابلیس» تمثیلِ وسوسه هاى شیاطین است. ابلیس درآراء علامه موجودی مستقل ودارای اراده است که بشر را به سوى گناه سوق مى‏دهد. شیطان فقط از راه ادراک انسان وسوسه را القاء می کند و ابزار کاراو نیزعواطف و احساسات بشری است. از این رو علامه معتقد است تصرفات ابلیس در ادراک انسان تصرف طولى است نه در عرض لذا با استقلال و اراده انسان منافات ندارد. بنابراین براساس نگاه حقیقی علامه ورازی به وجود ابلیس، چه نگرشی باید نسبت به تعارض دیدگاه تأویلی با ظواهر قرآن داشت؟ لذا در فصل چهارم این پژوهش ضمن بررسی معانی بطون و تأویل درآیات، چند راه برای رفع تعارض برخی دیدگاه های تأویلی با ظواهر قرآن ارائه می گردد؛ شاید بتوان با «تطبیق جهان کبیر و صغیر»، «پذیرش مراتب مختلف طولی و معنایی در قرآن» و «تفسیرانفسی دانستن این معانی در مقابل تفسیر به رأی » رهیافتی برای امکان جمع دیدگاه تأویلی یا انفسی با ظواهر نصوص دینی پیرامون ابلیس پیدا نمود.
  • تعداد رکورد ها : 4303