جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
جایگاه برهان در حکمت عملی از منظر فارابی، ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:منصوره برادران مظفری؛ استاد راهنما:حسن معلمی؛ استاد مشاور :یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان روشی قیاسی است برای علم به حقایق موجودات آن گونه که هستند. در دوران معاصر، برخی شناخت افعال ارادی انسان را به صورت برهانی ممکن ندانسته‌اند. حکمت عملی یکی از شاخههای فلسفه به معنای عام است که به افعال ارادی انسان می‌پردازد. این تحقیق به بررسی نسبت این علم با روش برهانی از دیدگاه فارابی، ابن سینا و علامه طباطبایی با مراجعه به آثار ایشان می‌پردازد. از نظر فارابی و ابن سینا، حکمت عملی، مانند فلسفه اولی، طبیعیات و ریاضیات، علمی برهانی و فلسفی به معنای عام است که در آنها از روش برهانی برای شناخت حقایق استفاده می‌شود. در حکمت عملی، حقیقت افعال ارادی انسان و آثار و نتایج آن بررسی و شناسایی می‌شوند. شواهد و دلایلی زیادی بر این مسأله در آثار ایشان یافت می‌شود. علاوه بر حکمت عملی، علوم عملی دیگری که با روش جدلی، خطابی و شعری حاصل می‌شوند نیز وجود دارند که به دنبال کشف حقیقت افعال ارادی و آثار واقعی مبتنی بر آنها نیستند. در آثار علامه طباطبایی از حکمت عملی ذکری به میان نیامده است. ایشان از علوم عملی یاد کرده است که اعتباری و غیربرهانی هستند. از این رو برخی معتقد شده‌اند که حکمت عملی از نظر علامه طباطبایی اعتباری و غیر برهانی است. در حالی که علوم عملی اعتباری با حکمت عملی حقیقی و برهانی متفاوت است؛ این مطلب را می‌توان در آثار فارابی و ابن سینا نیز یافت. با مراجعه به آثار علامه طباطبایی، دانسته می‌شود که ایشان هماهنگ با فارابی و ابن سینا، در کنار علوم عملی اعتباری، به دسته‌ای از گزاره‌های برهانی و عقلی پیرامون اعمال انسان قائل است. این گزاره‌ها با فعالیت عقلی و برهانی کردن گزاره‌های عملی موجود در دین حاصل می‌شوند. به نظر می‌رسد با انسجام بخشی و سامان دادن این گزاره‌ها می‌توان به حکمت عملی مبتنی بر آموزه‌های دینی دست یافت.
وحدت وجود و تحلیل جایگاه تکثر اشیاء از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبائی
نویسنده:
نویسنده:ندا زیرکی؛ استاد راهنما:قاسم پورحسن درزی؛ استاد مشاور :عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بحث از وحدت و کثرت وجود، یکی از مباحث مهم و کلیدی است که فیلسوفان و عرفا را به خود مشغول کرده است . «وحدت وجود» یکی از دغدغه‌های آنان است. اکثر آنها در این مسئله اظهار نظر کرده‌اند که به تفاسیر مختلف از وحدت وجود انجامیده است. از مهم‌ترین آن تفاسیر، «وحدت شخصی وجود» و «وحدت تشکیکی وجود» است که محل نزاع بسیاری از فلاسفه واقع شده است. در این نوشتار به بررسی مسئلۀ وحدت وجود و نسبت دو تفسیر از آن یعنی وحدت تشکیکی وجود و وحدت شخصی وجود و نیز جایگاه تکثر اشیاء در هر یک از این دو تفسیر از منظر صدرالمتألهین و یکی از پیروان او، یعنی علامه طباطبائی می‌پردازیم. صدرالمتألهین در دوازده فصل پایانی مباحث علت و معلول اسفار به وعده‌ای که برای اثبات هستی مطلق و وحدت آن می‌دهد وفا می‌کند و با اثبات وحدت شخصی وجود، فلسفه را که در قلمرو کثرت حقیقی و تشکیک وجود حرکت می‌نماید، به تمامیت می‌رساند بنا بر تصریح ایشان، نظریۀ وحدت تشکیکی وجود، نظریه‌ای ابتدائی بوده و جنبۀ تعلیمی و صرفاﹰ آماده سازی دارد تا مدعای اصلی خود را که همان وحدت شخصی وجود است به اثبات برساند. علامه طباطبائی مدعی است که می‌توان از تدقیق و واکاوی برهان بر تشکیکی بودن حقیقت وجود، وحدت شخصی وجود و در نتیجه تشأن و کثرت تشکیکی ظهور را اثبات نمود. البته علامه با حفظ نظریه تشکیک و ایجاد هماهنگی میان این دو نظریه، به اثبات نظریه وحدت شخصی وجود نمی‌پردازد بلکه معتقد است از تحلیل این نظریه می‌توان نظریه فوق آن را اثبات نمود؛ همان‌گونه که برهان صدرالمتألهین با حفظ علیت، تشان را اثبات نمی‌کند و در پی هماهنگی میان علیت و تشان نیست بلکه از تحلیل علیت، به نظریۀ فوق آن یعنی تشان می‌رسد. نظریۀ وحدت شخصی وجود، وحدت تشکیکی را ابطال نمی‌کند بلکه حقیقتی را تشخیص می‌دهد که به موجب آن، نظر اولی صورت مجازیت اتخاذ می‌نماید.
نقش عقل و حس در کمال یابی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
نویسنده:نسرین شریعتی؛ استاد راهنما:ناصر فروهی؛ استاد مشاور :عباس عباس‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که از زمان‌های گذشته مورد بحث اندیشمندان و فلاسفه بوده است، بحث ابزارهای معرفتی انسان است که به طرق مختلف مورد بررسی قرار داده‌اند که چگونه ابزارهای معرفتی می‌توانند انسان را به کمال شایسته و لایق خود برسانند. خداوند از بدو تولد، انسان را به قوایی مجهز کرد تا او به وسیله ی این قوا بتواند به کمال در خور شأن خود دست یابد. انسان به عنوان یک موجود کمال‌جو سعی می‌کند تا با استفاده از قوای ادراکی خود را به درک و فهم بالاتر برساند و با توجه به این واقعیت هست که قرآن کریم انسان را از طریق تفکر در آیات آفاقی و طبیعت مادی به سمت خالق آن‌ها دعوت می‌کند. اگر انسان بتواند از این قوا و ابزارهای معرفتی که خداوند در اختیارش گذاشته درست استفاده کند به کمال و سعادت واقعی می‌رسد. در این پایان نامه موضوع با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. علامه طباطبایی در آثار خود به جایگاه مهم عقل اشاره و آن را جزو ابزارهای معرفتی انسان تلقی کرده اند، بر اساس این دیدگاه انسانیت انسان بستگی به عقل او دارد و اگر از عقل خود به طور صحیح استفاده کند مقام او از فرشتگان هم بالاتر می‌رود والا از حیوانات پست‌تر خواهد بود همچنین علامه حس را نیز جزو ابزارهای مهم معرفتی می‌داند که به وسیله‌ی آن ها‌ انسان بتواند حق را از باطل تشخیص دهد و خود را به واقعیت برساند و به وسیله آن‌ عمل حق را انجام دهد. فخر رازی نیز در اوایل عمر در آثار خود از عقل جانبداری می‌کند و منقولات را در پرتو معقولات معتبر می‌داند، اما در اواخر عمر خود چنین اظهار می‌کند که، عقل توان درک حقیقت را ندارد و باید به روش عرفانی‌‌_قرآنی بسنده کنیم و در مسئله‌ی حس نیز این-چنین است. وی همچنین معتقد است، زمانی که نفس انسان در آغاز خلقت از جمیع علوم و معارف خالی بود، خداوند حواس را به او عنایت کرد تا از این راه از علوم و معارف استفاده کند.
رابطه‌ی «معلوم بالذات» و «معلوم بالعرض» نزد علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:وحید آرزومندی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛ استاد مشاور :سیدمحمدعلی حجتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم حصولی فرایندی ادراکی است که سه جزء در آن، زمینه‌ی تحقق علم را فراهم می‌آورند؛ جزء اول عالم یا مدرِک یعنی شخص ادراک‌کننده است، جزء دوم شیء خارجی یا معلوم بالعرض است و سومین جزء صورت ذهنی یا معلوم بالذات است. نزد علامه طباطبایی چگونگی رابطه‌ی معلوم ‌بالذات و معلوم ‌بالعرض به صورت حصول صورت شیء مادی در ذهن نیست، بلکه عبارت از حصول صورت مجرد مثالی نزد وجود مثالی مدرک است. به این ترتیب علم به معلوم‌ بالذات یا صور‌ت‌های علمی، علم حضوری و بی‌واسطه است. بر همین مبنا علم حصولی نیز به علم حضوری باز می‌گردد. تلقی خاصی که علامه طباطبایی از ماهیت دارد در تبیین نحوه‌ی ارتباط معلوم بالذات و معلوم بالعرض در فرایند علم حصولی اثر می‌گذارد. علامه طباطبایی در مسأله‌ی تمایز وجود و ماهیت، برای ماهیت نقش هستی‌شناختی قایل نمی‌شود، بر این اساس معلوم بالذات و معلوم بالعرض هر دو باید از سنخ وجود باشند. علامه معتقد است بین وجود عینی و ماهیت نزد ذهن ملازمه‌ی عقلی وجود دارد. چگونگی رابطه بین وجود عینی و ماهیت که ظهور وجود عینی نزد ذهن است، مسأله تحقیق حاضر است. حل مسأله در این تحقیق با روش تحلیلی - توصیفی صورت می‌گیرد.
وحی و اعجاز از دیدگاه امامیه و اشاعره با تأکید بر آرای علامه طباطبایی و شیخ محمد عبده
نویسنده:
نویسنده:شیرین پاک نیا؛ استاد راهنما:صادق پور حیدری؛ استاد مشاور :محمد معینی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ماهیت پدیده وحی قرآنی و اعجاز از مباحث مهم در حوزه اسلام شناسی معاصر هستند که تحلیل سنّتی آن توسط برخی دانشمندان شرقی و غربی به چالش کشیده شده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل ماهیت وحی و اعجاز از منظر فرقه امامیه و اشاعره با تکیه بر دیدگاه دو تن از معروف‏ترین چهره‏های معاصر این دو فرقه یعنی علامه محمدحسین طباطبایی و شیخ محمد عبده است؛ چرا که این دو شخصیت نماینده دو دیدگاهی هستند که به‏رغم شباهت در وجوه متعدد، از جهاتی با یکدیگر اختلاف دارند. شیخ محمد عبده با وجود آنکه فرقه اشاعره را در دوران معاصر نمایندگی می‏کند گویا از درباره ماهیت وحی از رویکرد سنتی رایج میان متکلمان این فرقه که کلام الهی را نفسی و لفظی می‏دانستند و کلام نفسی، قدیم و غیرمخلوق و کلام لفظی، حادث و مخلوق است، فاصله گرفته و در تعریف خویش از وحی و کلام الهی به این عبارت بسنده می‏کند که «وحی معرفتی است که انسان در درون خود می یابد و یقین دارد که با واسطه یا بی واسطه از جانب خداوند است.» و از این‏رو به تلقی بزرگان امامیه از ماهیت وحی که لفظ و معنا را از جانب خدا و حادث می‏دانستند و حقیقت آن از نظر ایشان آگاهی ویژه‏ای است که خداوند آن را در اختیار پیامبران نهاده تا از طریق آن پیام‏ها و تعالیم خود را به انسان‏ها برساند، نزدیک می‏شود. اما درباره اعجاز هر دو شخصیت معتقدند اعجاز قرآن به خاطر استنادش به وحی الهی و ناشی از الفاظ و معانی خود قرآن و خصوصیت عدم اختلاف قرآن و ترکیب بندی خاص آن است و نه ناشی از تصرف الهی در قلوب مردم (صرفه). هر دو اندیشمند مسلمان وجوه اعجاز قرآن کریم را موارد زیر می‏دانند: 1. اعجاز بیانی قرآن کریم؛ 2. اعجاز قرآن در محتوا و معارف؛ 3. هماهنگی و عدم تناقض در آیات از حیث محتوا و از حیث بلاغت و نظم؛ 4. هماهنگی قرآن کریم با عقل؛ 5. اخبار غیبی قرآن کریم؛ 6. امی بودن پیامبر .با این تفاوت که علامه طباطبایی مهمترین وجه اعجاز قرآن را که باعث ماندگاری آن به عنوان معجزه همیشگی است، محتوا و معارف والای قرآن کریم می‏داند، ولی شیخ محمد عبده بر فصاحت و بلاغت قرآن کریم و امی بودن پیامبرتأاکید بیشتری دارد.
نقش قوه خیال در تشبّه انسان به خدا از منظر علامه طباطبایی و شاگردان
نویسنده:
محمد مهدی گرجیان عربی ، رقیه یوسفی سوته
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه خیال به عنوان مرتبه‌ای از وجود انسان از جهتی دارای وجه خدایی و از جهتی دیگر دارای وجه خَلقی است که نقش سترگی در تشبه انسان به خدا ایفاء می‌کند. این ویژگی قوه خیال، آن را در مستوایی قرار می‌دهد که بتواند حد فاصل میان دو قوس یلی الخلقی و یلی الحقی را به نیکی طی نموده و به غایت القصوای انسانی که همان تشبّه به حضرت باری است نزدیک گردد. در این راستا دیدگاه جناب علامه طباطبایی و متفکرین همسوی ایشان راجع به نقش قوه خیال در تشبّه انسان به حق سبحانه موردبررسی قرار می‌گیرد. از نظر ایشان، وجود انسان به دلیل کون جامع بودن، از جهت بدن با عالَم ماده و از جهت قوه خیال با عالم مثال (خیال منفصل) و از جهت عقل با عالم عقول مجرد تام تطابق دارد بنابراین می‌تواند به عوالم مافوق ماده، ارتقاء یابد و موفّق به خلاقیّت گردد. . . .
صفحات :
از صفحه 45 تا 59
تبیین مراحل تکامل انسان در دوران کودکی با تکیه بر ماجرای هبوط انسان از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در فرآیند تکامل خود مراحلی را طی می‌کند که هر مرحله از مراحل دارای ویژگی‌های خاص به خودش هست. یکی از مهم‌ترین دوران رشد و تکامل زندگی انسان، مراحل کودکی است که می‌توان آن را از موثرترین دوران تربیت انسان نام برد. در آیات و روایات مراحل تکامل انسان مخصوصا مراحل کودکی به خوبی بیان شده است. بر اساس آیات و روایات، انسان در فر‌آیند تکامل هفت مرحله را طی می‌کند که دوران کودکی دو مرحله از این هفت مرحله را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر علامه طباطبایی ماجرای هبوط انسان به دنیا را پس از نفخ روح و دارای دو مرحله می‌داند که این دو مرحله با مراحل رشد کودک قابل تطبیق است. در این مقاله فرآیند تکامل انسان در دوران کودکی مبتنی بر ماجرای هبوط انسان به دنیا تقریر می‌شود. کودک در مرحله اول تکامل، به اوج کثرات دنیوی و عالم اعتبارات وارد می‌شود و در مرحله دوم مخاطب شریعت الهی قرار می‌گیرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است.
صفحات :
از صفحه 179 تا 194
کربن می‌گفت آزاداندیش‌تر از علامه ندیدم / فهمیدن شجاعت می‌خواهد
نویسنده:
گفتگو با آقای غلامحسین ابراهیمی دینانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی مبنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت در تبیین ماهیت نداشتن واجب الوجود؛ باتکیه بر دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
علی مستاجران گورتانی ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر تبیینِ نقش اصالت وجود و اصالت ماهیت در تعیین ماهیت ‌پذیری و یا عدم ماهیت پذیری واجب‌الوجود است؛ پرسش اصلی عبارت است از اینکه به پشتوانه کدام یک از مبانی؛ اصالت وجود یا اصالت ماهیت؛ می‌توان تفسیرِ متقن و مبرهن‌تری از عدم زیادت وجود بر ذات واجب و عدم ماهیت‌پذیری واجب الوجود اقامه نمود. با روش توصیفی تحلیلی پس از واکاوی تمایز یا عدم تمایز میان اقتضاپذیری و علیت ذاتِ واجب الوجود و همچنین با تکیه بر حیثیت تقییدیه و یا تعلیلیه مشخص خواهد شد کدام یک از مبانی در اثبات نزاهت حق تعالی از ماهیت کارآمدتر است. اما با توجه به دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در نگاه اولیه اختلاف مبنایی در تفسیر نزاهت حق تعالی از ماهیت مطرح شده است اما آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده این است که انتقاد علامه طباطبایی نسبت به ساختار یکی از استدلال‌های ملاصدرا در راستای ماهیت‌ناپذیری حق‌تعالی از ماهیت وارد شده و با توجه به مبنای اصالت واقعیت، نیز می‌توان محتوای نظر علامه را در موافقت با نظر ملاصدرا دانست.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
بررسی تطبیقی تئوری دلالت و اثبات ذات فردی در آراء کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر آویش ، علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات ذات فردی برای اشیا، مسأله‌ای هستی­شناختی است که ریشه در آرای فلاسفۀ یونان دارد. ذات‌گرایی ارسطویی؛ اوصافی ضروری را برای اشیا ثابت می‌کند که ذات شیء وابستۀ به آن‌ها بوده و با تغییر آن­ها ذات شیء از بین می­رود. کریپکی با ارائۀ نظریۀ علّی دلالت، اسم خاص را دالّ ثابت می­داند. دالّ ثابت بودن اسم خاص بدین معناست که مدلول اسامی خاص در تمامی جهان­های ممکن ثابت است؛ یعنی در هر مدلول، امری وجود دارد که در تمامی حالات و فروض ثابت می­ماند و این به معنای اثبات ذات فردی برای اشیاست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی - تطبیقی و با هدف مقایسۀ آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات­گرایی در دو سنت فلسفۀ تحلیلی و فلسفۀ اسلامی دارد. ذات فردی از منظر علامه طباطبایی در سنت فلسفۀ اسلامی و با گذر از ماهیت­گرایی به اصالت وجود معنا می­یابد. نظرات علامۀ طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات فردی برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
  • تعداد رکورد ها : 4261