جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: زینب میری استاد راهنما: سید محمد اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی بینش سیدقطب نیز در می‌یابیم که، یکی از اساسی‌ترین نکاتی که سید قطب در مقوله تربیت بر آن تأکید دارد، واقع‌گرایی تربیت قرآنی است. او می‌گوید: «اسلام مکتب واقعی و حقیقت‌گرای زندگی است ‌و بر ایده‌های واهی خشکی که در قالب ‌نظریه‌ها ارائه می‌گردند، متّکی و استوار نمی‌باشد. اسلام با زندگی بشریت ـ‌چنان که هست ـ روبرو می‌شود و آن را با همه مانع‌ها و جاذبه‌ها و ظروف و انگیزه‌ها و آمیزه‌های واقعی در می‌یابد. زندگی بشریت را در می‌یابد تا آن را حقیقتاً رهبری کند و در دنیای واقعیات در آن واحد به سیر و ارتقا رهنمون گردد. با راه ‌حل‌های عملی و قابل اجرا پذیرای زندگی بشریت می‌گردد؛ راه‌حل‌هایی که پاسخگوی واقعیات و حقایق حیات انسان‌هاست‌. نه اینکه در دنیای رؤیاها به پرواز درآید و بر بال خیال بنشیند و تنها به چیزهای خواب‌گونه بیندیشد و بپردازد که ربطی و سودی به واقع حیات و حقیقت زنـدگی ـ آن گونه‌که هست ـ ندارند.» مطالب فوق تنها گوشه‌ای از اصول تربیت معنوی از دیدگاه دو مفسر بزرگ است. در این مطالعه درصدد بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن می‌باشیم.
اهداف قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب القیسی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: اثیر عزیز علی المدلل استاد راهنما: محمد حسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به بررسی اهداف قرآنی علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب با تکیه بر روش تطبیقی می پردازد و هدف از این تحقیق تبیین اهداف تفسیری قرآن در مورد قرآن است. ان، سوره بقره و پاره ای از آیات آن، طباطبایی و الامام مکی القیسی، اهداف آیات سوره بقره و برخی از آیات آن را بیان کرده و برداشت کاملی از تفسیر آنها ارائه کرده است. تبیین تفاوت ها و شباهت های بین آنها وظیفه و نتیجه گیری بین محقق مهم ترین نتیجه ای که محقق با این تحقیق به دست آورده این است که روش تفسیری طباطبایی بر اساس برداشت او از آیات قرآن به عنوان یک اصل و اساس است، چه در قرآن کریم و چه در بزرگوار. سنت و در سیره اهل بیت علیهم السلام، زیرا آنها بیانگر واقعیت قرآن هستند و می دانند که چه احکام، اصول و ارزش هایی بر آن نازل شده است. تفسیر قرآن کریم و تبیین مقاصد قرآنی از آن و اما مکی القیسی در تفسیر خود به رویکرد تفسیری یا المثور نزدیک شده است که در آنجا قرآن را با قرآن و قرآن با حدیث صحیح، چنانکه در زبان عربی بسیار مورد توجه است، زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده و در مسیر خود در گفتار کشیده شده است، لذا عربی را حصار و حصار می کند. چارچوب تفسیر در جایی که از قرآن هر تفسیری را که با قواعد عربی و صیغه های آن هماهنگ نباشد نفی می کند و از تفاسیر آنچه را که بیشتر به آن و به اصل و قواعد آن مربوط بوده ترجیح می دهد.
الأمن النفسی عند العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان و محمد عثمان النجاتی(دراسه مقارنه)
نویسنده:
پدیدآور: صدام عذاب حسین الابراهیم استاد راهنما: سجاد مهدی زاده استاد مشاور: جاسم دریس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمد نقاتی را یکی از مشهورترین پیشگامان روانشناسی اسلامی معاصر در مصر می دانند که به دلیل تعصب نسبت به آرای قرآن کریم مشهور بود و قرآن را داور و منتقد اصلی روانشناسی مدرن می دانست. همانطور که می گوید: (اولین گام در فرآیند تأسیس روانشناسی اسلامی، توافق بر اصولی است که مدنظر قرار می گیرد. اصولی که ما را در تحلیل انتقادی خود از موضوع روانشناسی مدرن راهنمایی می کند تا بدانیم چه چیزی را می توان از آن پذیرفت و چه چیزی. قابل قبول نیست و بر اساس آن تحقیقات جدید خود در روانشناسی را نیز ارزیابی می کنیم که باید به آن توجه داشت که با مبانی اسلام و با ادراک اسلامی مطابقت داشته باشد. ، ایمان به فرشتگان ، کتب خدای متعال و رسولان او و روز قیامت ، وحدت حق ، خداوند متعال انسان را از ماده و روح آفریده است ، انسان ذاتاً نیکو است ، انسان در انتخاب و اراده آزاد است ، قرآن [محمد نقاتی روانشناسی اسلامی 1/97-108]: «ان و حدیث دو منبعی هستند که برای اطلاعات یقینی ما در مورد انسان ضروری است.» بنابراین لازم است نظرات نجاتی را بررسی کنیم تا بدانیم او تا چه اندازه است. نظریه و شعارهای خود را به کار می گیرد و برای اینکه بدانیم ایشان تا چه اندازه این اصول را به کار می گیرند، باید نظرات وی را به آرای شخصیت های موافق بر سلامت اندیشه و آرای ایشان و مقایسه بین آن ها، علامه طباطبایی را برگزیدیم. بدین منظور، یعنی ارائه نظرات نقطی به آرای علامه طباطبایی و مقایسه نظرات نکتی با آرای علامه، و به دلیل کثرت مباحث روانشناسی، امنیت روانی را برای بحث در آن انتخاب کردیم. فکر دکتر
رابطه ایمان با عمل در مسیحیت پروتستان و شیعه امامیه؛بررسی تطبیقی بین مارتین لوتر و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: عباس جبار حنون شبانات استاد راهنما: جواد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع ایمان و ارتباط آن با عمل یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که متکلمان ادیان مختلف در مورد آن بحث می‌کنند، زیرا این موضوع تا حد زیادی در زندگی مؤمنان جاری و ساری بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. بیشتر ادیان خصوصاً ادیان آسمانی بر عمل صالح به عنوان نمود خارجی ایمان کامل تأکید داشته و آن را شرط نیل به سعادت می‌دانند. هدف این پژوهش تبیین مفهوم ایمان و نشان دادن دایره عمل در اندیشه دینی و بیان رابطه ایمان با عمل در اندیشه مسیحی بر اساس دیدگاه‌های متفکر پروتستان لوتر و فکر شیعی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، متفکر شیعه است که مقایسه‌ای بودن این تحقیق وجه امتیاز آن شمرده می‌شود. یکی دیگر از دلایل انتخاب این موضوع کمبود آثار محققان در این زمینه است. در این تحقیق ابتدا با مفاهیم ایمان، عمل، سعادت و نیز مسیحیت پروتستان و شیعه امامیه آشنا می‌شویم و سپس با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به آثار مارتین لوتر و علامه طباطبایی به واکاوی مفهوم ایمان و عمل و رابطه آنها و نیز مفهوم سعادت می‌پردازیم. در پایان نیز ضمن مقایسه آراء این دو اندیشمند پروتستانی و شیعی، به اشتراکات و تفاوت‌های نظرات آنها در این موضوع می‌پردازیم. به صوت خلاصه باید گفت: دستیابی به نجات و رستگاری از نظر لوتر تنها با ایمان میسر است و اعمال نقشی در سعادت انسانی ندارد. البته باید دانست از نظر پروتستان‌ها اعمال صالح دارای آثار اخلاقی و اجتماعی در رابطه افراد با یکدیگر است. از نظر شیعه امامیه که در این تحقیق علامه طباطبایی آن را نمایندگی می‌نماید، رابطه ایمان و عمل رابطه تکاملی است که هر دوی آنها در سعادت انسان نقش مستقیم دارند و التزام به یکی بدون دیگری انسان را سعادتمند نخواهد ساخت.
انگیزش اخلاقی از نگاه سید محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین کافی کنگ استاد راهنما: علی اکبر عبدل آبادی استاد مشاور: محسن جاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اخلاق یکی از مسائل مهمی که مطرح شده است انگیزش اخلاقی (moral motivation) است که از مسائل جدید اخلاقی است . انگیزش اخلاقی به فرآیند شکل‌گیری انگیزه و عوامل و موانع آن برای برانگیختگی به فعل اخلاقی می‌پردازد و جایگاه هر یک از آن عوامل و موانع را در شکل گیری انگیزش اخلاقی معین می‌کند . (نصیری، منصور"جستارهایی در روانشناسی اخلاق" 1384، صص 28 و 29) انگیزش اخلاقی، از مسائل اساسی درباره اخلاق است که با مسائلی از قبیل قصد، میل، باور، اراده، فضیلت، خصوصیات منشی و استقلال اراده پیوند خورده است و به اینچنین مسائلی که با انگیزش اخلاقی ارتباط دارند عمدتا در روانشناسی اخلاق و گاهی هم در اخلاق هنجاری پرداخته می‌شود (رحمتی، سجاد ، کاوندی، سحر ، جاهد، محسن " انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخر الدین رازی"1399، ص 2) . در جهان اسلام نیز متفکران سرشناسی به مسأله انگیزش اخلاقی پرداخته‌اند که از جمله آنان سیّد محمّدحسین طباطبایی بوده است . ایشان به عوامل بسیاری در موضوع انگیزش اخلاقی قائل‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم . ما در این پژوهش قصد داریم علاوه بر بررسی عوامل و موانع انگیزش اخلاقی به ساختار و مدل انگیزش اخلاقی از منظر علامه طباطبایی نیز بپردازیم . در این باره می‌توان پرسید که آیا مولفه‌های انگیزش اخلاقی صرفا درونی اند یا بیرونی یا اینکه ترکیبی از مولفه های درونی و بیرونی اند ؟ آیا طباطبایی در ساختار انگیزش اخلاقی فقط به مولفه های شناختی توجه کرده است و معتقد است که باور های اخلاقی شرط لازم و کافی برای انگیزش اخلاقی هستند ؟ آیا ساختار انگیزش اخلاقی از نظر او صرفاً یک ساختار معرفتی است یا اینکه دارای یک ساختار غیر معرفتی مربوط به احساسات، عواطف و هیجانات است ؟ آیا صرف میل به عمل اخلاقی به انگیزش اخلاقی منجر می‌شود ؟ آیا از نظر طباطبایی ساختار غیر معرفتی انگیزش اخلاقی معطوف به خواسته‌ها و نیازها (مولفه‌ های ارادی) است یا اینکه وی ساختار انگیزش اخلاقی را مرکب از مولفه‌ های معرفتی و غیر معرفتی می‌داند؟ پس از مشخص شدن ساختار به عوامل و موانع انگیزش اخلاقی می‌پردازیم که در این راستا به پاسخ های احتمالی نیز رسیده ایم و عوامل و موانعی را برشمردیم . -1-یکی از عوامل انگیزش اخلاقی که طباطبایی به آن پرداخته است، مقبولیت و تایید اجتماعی است . این عامل در نظر علامه طباطبایی دارای ارزش کمتری نسبت به بقیه عوامل است اما آن را کمک کننده به عمل اخلاقی نیز می‌داند . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 2-عامل دوم از نظر طباطبایی وصول به آسایش اخروی است . انسان می‌تواند با داشتن امید برای رسیدن به پاداش بهشت یا بیم از عذاب دوزخ، روی به سوی عمل اخلاقی بیاورد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 3-یکی دیگر از عوامل، امیال طبیعی و لذت ناشی از ارضای این امیال است. به عقیده علامه انسان به طور طبیعی(فطری) به سوی اعمال اخلاقی میل دارد و انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد و این خود برانگیزاننده انسان به سوی عمل اخلاقی است . (طباطبایی، محمدحسین"اصول فلسفه و روش رئالیسم" جلد دوم، ص185 ) به نقل از مقاله (دهقان، رحیم" بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و فینیس" 1396 ص 4) 4-عامل دیگری که علامه طباطبایی به آن می‌پردازد و آن را با ارزش تر از سایر عوامل میداند، جلب محبت(رضایت) الهی است . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 5-از جمله عوامل دیگر، کمال‌گرایی، خداگرایی، شخصیت و منش تقوا محور و الگوهای درست اجتماعی را می‌توان نام برد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، صص 183 و 185 ) موانع انگیزش اخلاقی در نظر علامه طباطبایی به شرح زیر است . 1_از مهم‌ترین موانع جهل است که یکی از شایع ترین موانع انگیزش اخلاقی است . جهل انسان نسبت به عمل اخلاقی میتواند مانع از برانگیختگی وی به عمل اخلاقی گردد . (شمسی، محمد‌مهدی و همکاران"تبیین علل ضعف‌های اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و مک ناتن" 1399، صص 5 و 6 ) 2-مانع دیگر انگیزش اخلاقی، لذت است که گویا این مورد هم مانع و هم عامل در انگیزش اخلاقی است بدین معنا که، انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد اما همیشه ارضای امیال انسان اخلاقی نیست و این عقل است که باید معیاری برای آن بیاورد تا به سوی عمل اخلاقی برانگیخته شود و علامه این معیار را رضایت خداوند مطرح می‌کند . ( دهقان، رحیم، همان منبع صص3_6 ) 3_مانع سومی که در آثار علامه دیده می‌شود ضعف ایمان است، ایشان ایمان را یک عمل ارادی و معرفتی می‌داند که با تسلیم قلبی در برابر خدا، خضوع و محبت همراه است. در واقع ایمان شامل همه مولفه‌های زیست اخلاقی از قبیل معرفت، اراده، عواطف و ملکات است . بنابراین ضعف در ایمان به خدا را نیز می‌توان مانعی برای انگیزش اخلاقی دانست . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 8 و 9 ) 4_از جمله موانع دیگر، هوای نفس، ضعف اراده وحب دنیا را می‌توان نام برد که علامه طباطبایی مفصلا به آنها پرداخته است . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 7 و 8 ) بعد از روشن شدن ساختار و عوامل و موانع انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی، ما می‌توانیم به تناسب مدل های انگیزش اخلاقی موجود، نوع مدل انگیزش اخلاقی از نظر او را نیز مشخص کنیم . 1-مدل انگیزش اخلاقی معرفت‌گرایانه 2-مدل انگیزش اخلاقی احساس‌گرایانه 3-مدل انگیزش اخلاقی ابزار‌گرایانه 4-مدل انگیزش اخلاقی شخصیت‌گرایانه Doris, John . M" The Moral Psychology Handbook" 2010, P.74.75.76.77) ) که پاسخ احتمالی ما در رابطه با مدل انگیزش اخلاقی از نظر طبطبایی، مدل شخصیت گرایانه است . دلایل ما برای انجام این پژوهش بدین گونه است، 1- در پژوهش های موجود، پژوهشی درباره انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی که جامعیت داشته باشد، موجود نیست 2-پرکننده شکاف میان نظر و عمل، مبحث انگیزش است . و ما تصمیم گرفتیم پژوهش خود را به موضوع انگیزش اخلاقی از نگاه طباطبایی اختصاص دهیم .
بررسی کارکرد ملائکه ازدیدگاه علامه طباطبایی باتأکید برشبهات
نویسنده:
پدیدآور: مهتاب عبدی استاد راهنما: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه والای ملائکه در عالم هستی مبرهن است .پژوهش حاضر با روش توصیفی وتحلیلی و با تعمق در آیات و روایات و با رجوع به تفسیر قیّم المیزان به تبیین حقیقت وکارکرد فرشتگان در نظام هستی ، می پردازد. هستی ملائکه و وجود حقیقی ومجرد آنان با توجه به آیات قرآن از مسلمات آیین اسلام و ادیان دیگر است و چیستی ملائکه با عنایت به اوصافی که در قرآن کریم مانند : مقرب بودن ، علم و عقل ، عصمت ، عبودیت ، اطاعت وکرامت آمده است ، تا حدودی مشخص میشود. با استفاده از تفسیر شریف المیزان کارکرد مشترک آنان مانند: سجده برآدم و وساطت در تدبیر امور اثبات میشود همچنین کارکرد مختص آنان مانند: نقش فرهنگی ملائکه به زعامت جبرئیل و نقش اقتصادی آنان به زعامت میکائیل و نقش اخروی آنان به زعامت عزرائیل و نقش حیاتی آنان به زعامت اسرافیل قابل استفاده است. نقش ملائکه در همراهی با پیامبران معلوم است و نقش آنان نسبت به مومنان با استماع دعای مومنان و استغفار و صلوات بر آنان و طلب رحمت و هدایت برای آنان و در نهایت تصدیق و نصرت آنان در صحنه پیکار در دنیا است و این یاری فرشتگان نسبت به مومنان حتی با استقبال در زمان احتضار و با سلام وبشارت به آنان در هنگام موت و خوش آمدگویی به بهشتیان در آخرت خواهد بود و اما نسبت به کفار لعن و عذاب در دنیا و آخرت دارند وبرآیند این پژوهش فهم عمیق مسأله تحقیق خواهد بود.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
بررسی رویکرد علامه طباطبایی در کتاب تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث والقران
نویسنده:
پدیدآور: الاء عیدان علی الدراجی استاد راهنما: محمدحسن رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن تألیف علامه سید محمد حسین الطباطبایی یکی از تفاسیر امروزی است که به صورت جامع به مباحث متنوعی پرداخته است. مانند تفاسیر قدیم که کثرت جهات و موضوعات در آن واسط داده شده است علامه در رویکرد خود حجم وسیعی از تفاسیر را مورد توجه قرار داده است بنده در این تحقیق بر روی رویکرد توصیفی- تحلیلی تکیه کرده، به گونه ای که این پژوهش با هدف برجسته ساختن رویکردی که جناب علامه در آن تفسیر سخنان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) را دنبال می کنند، بوده است. و نیز سخنان اهل بیت و اصحاب برجسته ای که خود را وقف آموختن و تعلیم او کردند و آنچه را که از ایشان گزارش شده به همه مردم منتقل می کنند. مفسر در فرآیند تفسیر، و با تلفیق آیات، روایات و سرنخ های لغوی، برای آشکار کردن معانی و مقاصد قرآن کریم بر روش عقلی تکیه کردند. این تحقیق به مجموعه‌ای از نتایج دست یافت که مهمترین آنها عبارتند از: تفسیرالبیان، تفسیری پیشگام در تبیین و نشان دادن معنای قرآنی، از طریق تفسیر قرآن به قرآن است. و نیز از طریق سخنان بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم‌السلام) با آرامش و اعتدال، پرهیز از افترا و انتقاد تند، حتی در هنگام بررسی نظرات دیگران می‌باشد.
نقش سیاق در تفسیر قرآن از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی (بررسی موردی سوره‌های طواسیم)
نویسنده:
پدیدآور: حسین علی هلیل هلیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشگر در این پژوهش از سیاق به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول علم تفسیر سخن گفته است. این امر از طریق بررسی تحلیلی تفسیر سوره‌های طواسیم نزد علامه طباطبایی و فخر رازی صورت گرفته و پژوهشگر کوشیده است معنای سیاق را در لغت و اصطلاح نزد مفسرین و علمای اصول و نیز اهمیت آن را نزد مفسرین تبیین کرده و انواع سیاق را معرفی نماید. بنابر یافته‌های پژوهش سیاق‌های نحوی، دلالی و شأن نزول نسبت به دیگر سیاق‌ها از حضور پررنگ‌تری برخوردارند. پژوهشگر در این پژوهش به نتایج متعددی دست یافت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: هر دو عالم در به کارگیری این سه سیاق اشتراک دارند، اما میزان به کارگیری آن‌ها به ویژه در دو سیاق نحوی و دلالی متفاوت بوده است. اما سیاق شأن نزول توسط علامه طباطبایی برای فهم غرض اصلی سور مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در سوره شعراء برای تسلی‌بخشی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در سوره نمل برای بشارت و انذار و در سوره قصص برای ارائه وعده‌های زیبا به مؤمنان به کار رفته است در حالی که فخر رازی از سیاق شأن نزول برای بیان اهدافی دیگر در این سور همانند، حسن توکل به خدا و عدم بدبینی و بازداشتن از پیروی از هوای نفس استفاده کرده است.
بررسی مقایسه ای مفهوم و حقیقت وحی با نگاه به آراء پل تیلیش و علامه طباطبایی ره
نویسنده:
پدیدآور: نیلوفر خدام استاد راهنما: اعلی تورانی استاد مشاور: نرگس نظرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و بنیادین در حوزه دین شناسی، نزول وحی و ماهیت آن است و به همین دلیل، متفکران مختلف در طول تاریخ از زوایای مختلفی به آن پرداخته‌اند. از جمله متفکران سرشناس مسیحی، پل تیلیش و از میان متفکران و مفسران اسلامی نیز علامه طباطبایی موشکافانه به مساله وحی پرداخته‌اند. آنچه در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته، بررسی مقایسه‌ای مفهوم و و حقیقت وحی از منظر پل تیلیش و علامه طباطبایی است. هر دو متفکر بر این باورند که وحی اساس نبوت و ادیان آسمانی و شامل ارتباط بین خداوند و انسان‌های برگزیده است. در این ارتباط پروردگار به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم (فرشته وحی)، معارف و دستورات الهی را به پیامبران منتقل کرده و به ایشان ماموریت داده است که آن را به مردم ابلاغ نمایند. هر دو متفکر با وجود اتفاق نظر در وقوع پدیده وحی، در تفسیر آن دیدگاه‌های متفاوتی دارند: علامه وحی را شعور مرموز و خاصی می‌داند که درک آن در توان انسان عادی نیست، اما تیلیش با توجه به مبانی خود وحی را امر نشان‌مندی از سوی مبدأ معنا می‌داند که حاکی از حضور و تجربه مبدأ معنا در پذیرنده و تجربه‌کننده است. بنابراین وحی پدیده‌ای قابل تصور و تعریف برای انسان عادی نیست، چنان‌که شناخت ماهیت آن نیز برای دیگر افراد امکان پذیر نبوده است؛ اما این بدان معنا نیست که وحی با عقل منافات داشته و یا عقل آن را رد می‌کند. چنانکه علامه وحی را تاییدی بر حکم عقل و تیلیش عقل را ناتوان از درک وحی دانسته و چنین تفاوتی در آراء آنان به دلیل تفاوت در مبانی فکری، ضروریات و ادله اثبات وحی در دین اسلام و مسیحیت است.
  • تعداد رکورد ها : 4570