جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط عقل فعال با آن در آراء سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سید یونس دهقانی الوار؛ استاد راهنما:عین‌الله خادمی؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل انسانی مدرک معقولات و مدخل معرفت است لذا بدون شک مهم ترین مولفه و مشخصه نوع انسان است. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته است، بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط آن با عقل فعال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی مورد مداقه قرار گرفته و به تبع آن به پرسش‌های فرعی نظیر ماهیت، جایگاه، ادله و مبانی عقل انسانی و عقل فعال پرداخته شده است. وجه اشتراک سهروردی و علامه در این است که هر دو عقل فعال را یکی از عقول مفارق می دانند که دارای فعلیت تام و فاقد ماده است و همچنین علت موجده و مدبره عقل انسانی بوده که آن را پس از ایجاد به واسطه افاضه صور عقلی، از مرتبه هیولانی به مرتب بالمستفاد یعنی اتصال و اتحاد با عقل فعال می رساند. در این مرتبه عقل انسانی به سبب همان اتصال و اتحاد، مانند عقل فعال جامع جمیع حقایق می شود. اما وجوه افتراق دیدگاه سهروردی و علامه عموماً ناظر بر مصداق عقل فعال، ماهیت و ویژگی های آن است. توضیح اینکه سهروردی عقل فعال را یک عقل عرضی می داند که در نتیجه اشراقات و مشاهدات عقول طولی پدید آمده و فقط یک نوع مادی را ایجاد کرده و تحت تدبیر دارد. لذا هر نوع مادی یک عقل فعال اختصاصی دارد. اما تعریف علامه از عقل فعال فقط به یکی از عقول مفارق تعلق می گیرد که در انتهای سلسله بی شمار عقول طولی قرار دارد و همان یک عقل فعال تمام عالم ماده از جمله عقل انسانی را ایجاد و تدبیر می کند. بنابراین جنبه های فعلیت و تکثر در عقل فعال مد نظر نظر سهروردی بسیار کمتر از عقل فعال مد نظر علامه است. و تفاوت بعدی در نوع ارتباط عقل انسانی با عقل فعال است که بر اساس دیدگاه سهروردی نوعی اتصال حاصل می شود که به سبب شدت علاقع است نه یکی شدن با عقل فعال. در صورتی که علامه به واسطه اینکه عقل انسانی را معلول و عین الربط عقل فعال می داند، لذا معتقد است به هر میزان که عقل انسانی تکامل و شدت وجودی پیدا کند به همان میزان با عقل فعال متحد و یکی می شود.
نور ملكوت القرآن من اقسام انوار الملکوت المجلد 2
نویسنده:
سيد محمد حسين حسيني طهراني؛ مترجم: حسن ابراهیم
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/بیروت: دار المحجة البیضاء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نور ملكوت قرآن اثرى است به فارسى تأليف علامه سيد محمدحسین حسينى طهرانى.اين مجموعه، قسمت اول از دورۀ «انوار الملكوت» (شامل نور ملكوت قرآن، نور ملكوت مسجد، نور ملكوت نماز، نور ملكوت روزه و نور ملكوت دعا) مى‌باشد. مجموعه نور ملكوت قرآن در چهار مجلّد تدوين شده و در آن پيرامون هدايت قرآن به بهترين آئين‌ها و سبل سلام، جاودانگى احكام قرآن، عدم نسخ قرآن، ده اشكال بر مقاله قبض و بسط تئوريك شريعت، پياده و عملى شدن يكايك آيات قرآن در هر عصر، ردّ نظريه كنترل جمعيت و تحديد نسل، نقش و موقعيت قرآن به عنوان يك كتاب آسمانى، نقد و بررسى برخى از كج‌فهمى‌ها از آيات كريمۀ قرآن مجيد، توحيدى بودن منطق قرآن، بيان قرآن در خطاهاى تورات و انجيل، احكام قرآن در مورد جهاد، قتل، بردگى و فديه، تأثير قرآن در تربيت انسان كامل، عظمت اخلاق قرآن، بيان كيفيت خلقت انسان و سيارات در قرآن، بحث و اشكال در مورد فرضيه داروين.طريق تشخيص اسرائيليات از روايات معتبره، سير قرآن در آيات أنفسى و آفاقى، بيان محكمات و متشابهات در قرآن، كيفيت قرائت قرآن در نماز و غير آن، دعوت آيات آفاقيه به توحيد و مكارم اخلاق، عربیت و اعجاز قرآن، عظمت و اصالت قرآن كريم، تأثير قرآن در تمدن عظيم اسلامى، بيان كيفيت كتابت و طبع قرآن، قاطعيت و واسعيّت قرآن عظيم، لغات و اصطلاحات بديعۀ قرآنيه، غيرقابل تغيير بودن و عمومیت قرآن مجيدثبوت تواتر لفظى عبارات قرآنى، عدم جواز قرائت قرآن به قرائت غيرمتواتره، مراد از احرف سبعه و كيفيت جمع‌آورى و تدوين قرآن مجيد بحث شده است. جلد 2 «قرآن روشن‌كنندۀ همه چيز است و قابل نسخ نيست» که شامل مطالبى چون:خطبۀ اميرالمؤمنين در جامعيت قرآن، اصل نوع انسان، بحث و اشكال در مورد فرضيه داروين، اشكالات ده‌گانه مقاله قبض و بسط تئوريك شريعت، معنى و مراد فطرت بنابر تفسير علامه طباطبايى و...مى‌باشد.در پايان اين جلد فهرست ساير تأليفات مؤلف آمده است.
بررسی تطبیقی نظریه ی خیال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:زینب حسنوند؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش سعی شده است تا حد امکان دشواری های بیان در جریان شرح موضوع ، تسهیل شده و یک بررسی همه جانبه را در حیطه ی این موضوع داشته باشیم که ارائه بسیاری از مطالب تا پیش از این، در هیچ پژوهشی انجام نپذیرفته است.در یک دید کلی باید گفت که پرسش اصلی این پژوهش این است که در بررسی تطبیقی آراء سهروردی و علامه طباطبایی، در حیطه ی نظریه ی خیال چه نکات تشابه و تفارقی را داریم؟سهروردی و همچنین علامه طباطبایی به اقسام نظریه ی خیال اشاره داشته اما سهروردی آن را قسم نمی نامد و اساسا در مقام قسم تنها قسم منفصل خیال را قبول دارد. همچنین به نظرمی آید منظور از خیال به معنای عام آن در آراء دو فیلسوف همان قسم منفصل آن باشد که این نکته را می توان مهمترین وجه تشابه آراء دو فیلسوف در باب اقسام تلقی کرد. در باب ادله ی این نظریه در خلال کلام هر دو فیلسوف مطالبی را در اسناد ایشان می یابیم که مهر تاییدی بر اثبات نظریه ی خیال از منظر ایشان است که به تفکیک این ادله بیان شده است و از این جهت وجه تشابه به نظر می آید.اما در خصوص کارکردها، از جمله مهمترین وجه افتراق کارکردها از منظر سهروردی و علامه طباطبایی سبک و سیاقیست که دو فیلسوف برای ارائه ی کارکردها به آن متوصل می شوند. نوع جهان بینی دو فیلسوف موجب شده تا مشابهات آراء ایشان در آرائشان به ویژه در باب نظریه خیال بیشتر باشد.در پایان لازم است به اهم دستاوردهایی که مختص این پژوهش بوده و برای نخستین بار مطرح می گردد اشاره کرد: - ارائه دسته بندی به صورت متصل و منفصل در هر کدام از مباحث نظریه خیال از منظر سهروردی و علامه طباطبایی(ره) -بررسی تطبیقی روش پرداختن به موضوع نظریه خیال از منظر دو فیلسوف به صورت جزیی -پرداختن به نظریه ی خیال در دو قسم متصل و منفصل و بررسی تطبیقی آن از منظر دو فیلسوف
بررسی بداهت وجود خدا با تأکید بر برهان صدیقین علامه طباطبایی (ره) بر مبنای قرآن و دعای عرفه
نویسنده:
نویسنده:مصطفی باقری؛ استاد راهنما:احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله وجود خدا بشر را به دو گروه خداباوران و ملحدین تقسیم می کند. ملحدین پیوسته وجود خدا را انکار می کرده اند و خدا باوران به دنبال راه هایی برای اثبات وجود حق تعالی بوده اند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله) به واسطه وحی و کتاب آسمانی قرآن عالی ترین درجات خداباوری و خداپرستی را به بشریت عرضه کردند. پس از ایشان امامان معصوم که جانشین او بودند راهش را ادامه دادند. فلاسفه و حکمای اسلامی برای اثبات وجود خداوند متعال در پرتو آموزه های اسلامی و قرآنی و کلام معصومین به این مطلب دست یافتند که باید خداوند را با خودش شناخت و شناخت او به وسیله آثار و مخلوقاتش شناختی ناقص است. ایشان برای اثبات مدعای خویش برهانی ارائه کردند و نام آن را صدیقین گذاشتند. برهان صدیقین علامه طباطبایی (ره) که الهام گرفته از وحی و کلام معصومین است گامی فراتر گذاشته و مدعی است که اساسا وجود خداوند متعال بی نیاز از اثبات است. ادعای ایشان این است که براهین اثبات خدا در حقیقت تنبیهاتی هستند که برای هشیاری و توجه افراد به کار گرفته می شود و در واقع برهان نیستند و وجود خدا را بدیهی می دانند. همچنین ایشان در آثار و تألیفات خویش، با استشهاد به آیات قرآن و کلام معصومین به این مطلب تصریح می کنند که از منظر کتاب آسمانی قرآن و روایات معصومین نیز وجود خداوند متعال امری بدیهی و بی نیاز از اثبات است. مناجات امام حسین (علیه السلام) در دعای عرفه گویای همین مطلب است. علامه طباطبایی (ره) همچنین با تبیین معنایی از توحید و یگانگی خداوند که فقط در آموزه های ناب و اصیل اسلامی یافت می شود بر این مطلب تأکید می کنند. در این تحقیق تلاش شده است تا مطلب مذکور تبیین گردد.
بررسی تعارض ایمان و اخلاق در داستان ذبح اسماعیل (ع) (با محوریت«انسان کامل» از نظر علامه طباطبایی (ره) و ابن عربی)
نویسنده:
نویسنده:مرضیه بالایی راینی؛ استاد راهنما:حوران اکبرزاده؛ استاد مشاور :مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روایت قربانی کردنِ فرزند بدست پیامبر خدا وبیان آن در کُتب مقدس، مجوزی برای تفکرِ انسان در امر الهی و فعلِ پیامبر خدا است لذا متفکران زیادی با رویکردهای مختلف در این زمینه، اظهارنظر کرده‌اند. آیا ابراهیم خلیل الله با این اقدام، اخلاقیات را زیر پا گذاشته؟ و آیا خداوند حکیم، امر به فعل قبیح و غیر اخلاقی می کند؟! یا تعارض مذکور، ظاهری است؟ این پژوهش درصدد است تا با توجه به تبیین رابطۀ ایمان و اخلاق، در بسترِ مباحث انسان شناسی دینی، با محوریت بحث « انسان کامل» از منظر ابن عربی به عنوان مبدع نظریه انسان کامل در قرن ششم، و علامه طباطبایی(ره) به عنوان فیلسوف، عارف، و مفسر بزرگ معاصر، تعارض ظاهری مذکور را تحلیل و رفع نماید. ابن عربی دو بیان متفاوت در دو فصِ مختلف از فصوص الحکم در مورد چهره و جایگاه ابراهیم (ع) ارائه می‌دهد: در فصِ ابراهیمیه از مقام خلیل اللهی و جایگاه ابراهیم در عالَم سخن می‌گوید، امّا درفصِ اسحاقیه ضمن اینکه ابراهیم(ع) را مصداق انسان کامل می‌داند، قائل به مراتب کمال نیز می‌باشد و پیامبر خاتم(ص) را اکمل می‌داند زیرا معتقد است که ابراهیم(ع) دچار خطا شده و به جای به تاویل بردن خواب خود، مترصّد اجرای آن در خارج بوده است، حال آنکه مضمون ظاهری خواب، مراد حقیقی حضرت حق نبوده است. علامه طباطبایی(ره) نیز ایمان، اخلاق و انسان کامل را ذو مراتب دانسته، طی الزام به مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه، در ضمن مباحث خداشناسی و ذیل مباحثِ شفاعت، به تفاوت اراده تکوینی و تشریعی خداوند پرداخته، معتقد است که خداوند هرگز به فعل قبیح امر نمی‌کند و آنچه خواست خداوند باشد در عالم واقع حتما اتفاق می‌افتد حال آن که فی الواقع ما شاهد ذبح فرزند نیستیم. امر به قربانی کردنِ فرزند، مراد حقیقی و تکوینی حق تعالی نبوده بلکه آزمونی برای نشان دادنِ اوج توحید و بندگی ابراهیم(ع)، به خودش و عالمیان و پیش نیازی برای نیل به مقام خلّت و امامت بوده است.
بررسی غیب و شهادت با تکیه بر آثار علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:محبوبه اقتداری؛ استاد راهنما:عباس جوارشکیان؛ استاد مشاور :علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جهان هستی تنها منحصر به این عالم محسوس نیست، بلکه متشکل از عالم محسوس و عوالمی است که با این حواس ظاهر ادراک نمی‌شوند و به لحاظ رتبه بالاتر از این عالم محسوس قرار دارند. بشر نیز همواره نسبت به عالم غیب و موجودات آن کنجکاو بوده است. هدف از پژوهش پیش رو بررسی معنای غیب و شهادت از دیدگاه عرفا، قرآن و فلاسفه به ویژه علامه طباطبایی است. در محور نخست که محور فرعی پژوهش است، به بیان مفهوم و مصادیق غیب و شهادت و همچنین مراتب هستی از دیدگاه عرفا، قرآن، فلاسفه و علامه طباطبایی می‌پردازیم. بررسی مفهوم لغوی غیب و شهادت نشان می‌دهد غیب به چیزی گفته می‌شود که از حواس به ویژه چشم پنهان است، شهادت نیز بر عکس غیب، چیزی است که به حواس درآید. با توجه به تقسیم بندی عوالم هستی از دیدگاه فلاسفه، عرفا و علامه نیز معلوم می‌شود تنها عالم ماده که پست‌ترین عوالم در بین مراتب هستی است مشهود است و سایر عوالم غیبند. غیب مصادیق متعدد دارد که از جمله آن می‌توان به ملائکه و وحی و قیامت اشاره کرد. محور دوم پژوهش که محور اصلی است نیز دو بخش است در بخش اول به بررسی واژه غیب و شهادت در قرآن، در دیدگاه فلاسفه عرفا و علامه می‌پردازیم؛ و در بخش دوم به بررسی ملاک، مرز و نسبت بین غیب و شهادت. دیدگاه فلاسفه، عرفا، قرآن و علامه طباطبایی نشان می‌دهد اصلی‌ترین مولفه غیب این است که حواس انسان قادر به ادراک آن نباشد. دو عالم غیب و شهادت به لحاظ وجودی مغایر یکدیگرند اما مرز واضح، روشنی میانشان نیست، بلکه همان مرز مادیات است که برای برخی بنا به تمرین و مجاهدتشان این مرز شکسته و فراتر می‌رود. نسبت میان غیب و شهادت نسبت حقیقه و رقیقه، اصل و ظل و اصل و فرع است.
نقد و بررسی نظریه علامه طباطبایی در مورد قرائات
نویسنده:
نویسنده:محمد نصیر المهدی؛ استاد راهنما:محمد امینی تهرانی؛ استاد مشاور :طاهر غرباوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به مسئله قرائات قرآن کریم از سوی مفسران فریقین در تفسیر قرآن کریم، از مسائل مبنایی و تاثیرگذار در دانش تفسیر و برداشت از آیات قرآن کریم می باشد. در میان مفسران شیعه، علامه طباطبایی رحمت الله علیه صاحب تفسیر گرانقدر المیزان، توجه خاص و فراوانی به این امر داشته اند. بسیار ارزشمند است تا دیدگاه های ایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد تا نشان دهد که مفسران شیعه به چه میزان به مبحث قرائات قرآن کریم و میزان تاثیر آن در تفسیر توجه داشته اند. موضوع رساله حاضر بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره قرائات است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی تحلیلی است و در آن از منابع کتابخانه ای بهره برده شده است. از اهم یافته های تحقیق می توان به این نکات اشاره کرد که از نطر علامه تفاوت اساسی بین قرائات سبعه با قرائات مشهور قراء عشره بلکه اربعه عشر و حتی قرائات نقل شده از ائمه(ع) وجود ندارد و هیچ یک از آنها متواتر نبوده و حجیت مطلق ندارند. لذا هر یک از این قرائات که با قواعد ادبیات عرب، قواعد ادبی، مرجحات قرآنی و روایی همخوانی و همسویی بیشتری داشته باشد، می تواند مبنای تفسیر قرآن قرار گیرد. طبق دیدگاه علامه قرائت نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) از سوی خداوند یک قرائت بیشتر نبوده است ولی قرائت نبوی در مواردی که اختلاف قرائت وجود دارد برای ما غیر معلوم است و در میان تعدادی قرائت پنهان شده است. لذا با تکیه بر مرجحات معتبر باید کوشید تا به قرائت اصلی دست یافت. از میان شیوه های مختلف علامه طباطبایی در مواجهه با اختلاف قرائات، می توان از توجه به سیاق آیات به عنوان مهمترین شیوه نام برد که به وضوح در تفسیر المیزان دیده می شود. پس از آن مطابقت با قواعد علم ادبیات عرب، ذکر موید قرآنی، موید روایی و قواعد نحوی از مهم ترین ملاک های ایشان در ترجیح قرائت می باشند. همچنین توجه به معنای آیه و عدم ترجیح یک قرائت بر دیگری به دلیل افاده معنای یکسان از دیگر شیوه های پر کاربرد است که در این تفسیر به چشم می خورد.
نقش محبت در سعادت از منظر آیات و روایات با تکیه برآراء علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:مرضیه صادقیان؛ استاد راهنما:سیدمرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور :محمدعلی وطن دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت، گوهری است که انسان‌ها از دیرباز به جهت فطرت کمال‌جو ولذت طلب خود همواره در جستجوی آن بوده‌اند. محبت نیز یکی از امیال فطری انسان است که در نهاد او قرار دارد به ویژه محبت به موجودی کامل که در واقع رب و پرورش‌دهنده وجود انسان است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش محبت در سعادت انسان بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین، با تکیه بر آراء علامه طباطبایی است که با بررسی جداگانه سعادت و محبت، تأثیر محبت در وصول انسان به سعادت را بررسی کردیم. به اعتقاد علامه، سعادت انسان که موجودی مرکب از جسم و روح است در رسیدنش به کمالات جسمانی و روحانی وجودش است که به واسطه آن کمالات، متلذذ شود. محبت نیز تعلق و جذبه شعوری است که بین انسان و کمالاتش وجود دارد و همین جذبه، عامل حرکت انسان به سوی رشد و کمال و سعادت است. محبت و سعادت هردو امری وجودی و از سنخ وجود هستند و تمام احکام وجود بر آنان مترتب است. محبت به خداوند مقدمه‌‌ای برای معرفت و شناخت اوست و تمامی راه‌های وصول انسان به سعادت از جمله ایمان، عمل صالح، اخلاص، تقوا و نظیر آن، از طریق حب خداوند و در مجرای آن عبور می‌کند و نقطه وصل و ربط این اعمال و عبادات به خداوند، محبت خداوند است و این محبت حقیقی است که سیر انسان را در مسیر کمال سرعت و دقت بیشتری می‌بخشد و او را به سلامت در صراط مستقیم عبور می‌دهد. در نهایت بالاترین مقام سعادت برای انسان مقام قرب و رضوان الهی است و همین مقام، منتها درجه و مرتبه محب خدا نیز می‌باشد.
تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم از نظر امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
نویسنده:زهرا خاکپورلاهرودی؛ استاد راهنما:اشرف میکائیلی؛ استاد مشاور :علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن کریم حقیقت لفظی و کتبی عالم وجود می باشد و به همین نسبت، عالم هستی نیز حقیقت عینی و تکوینی قرآن است.بدین لحاظ «بسم الله الرحمن الرحیم» سر آغاز کلمات خداوند در کتاب آسمانی و سر سلسله کلمات وجودی حق در نظام تکوین عالم است. از این رو بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان به تبیین و تفسیر این آیه شریفه پرداخته اند. در این پژوهش بناست به تحلیل و تبیین تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» از نظر امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی و بیان نکات مهم و ارزشمند تفاسیر این بزرگان و همچنین تبیین نقاط اشتراک و اختلاف این سه فیلسوف و مفسر بزرگ بپردازیم. روش‌شناسی پژوهش:این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با راهبرد کیفی بوده که از طریق منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی ملی صورت گرفته است. یافته‌ها: این پژوهش به تفصیل آراء امام خمینی (س)، علامه طباطبایی و دیدگاه نوینی که آیت الله جوادی آملی بر اساس ساختارهای زبانی (بسمله) بیان کرده اند، تبیین شده است و تطبیق و مقایسه هستی شناختی و انسان شناسی بین نظرات این سه دانشمند انجام شده است. تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» از نظر این سه دانشمند، با وجود تفاوت‌هایی که با هم دارند تا حدودی قابل انطباق با یکدیگرند. نتیجه‌گیری: در تبیین عرفانی بسم الله، همه عالم اسماء الله و آیات حقّند که مطابق با کمال وجودی در مراتب وجود مرتّب شده اند؛ اسم اعظم، اولین، بزرگترین و محیط ترین آیه و تجلی خداوند است و در هر مرتبه از مراتب ذات و صفات و افعال به تناسب همان مرتبه تعریف می گردد. بسم الله در هر سوره و بلکه در هر قول و فعل با بسم الله دیگر سوره ها و افعال و اقوال متفاوت است. باء بسم الله به اعتباری تجلی اول یا حقیقت محمدیه است که مصداق عینی اسم اعظم می باشد. همچنین رحمان، ظهور بسط وجود و رحیم، ظهور کمال وجود است.
ویژگی‌های سیرۀ نبوی در تفسیر المیزان سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:انتصار خلف عبد‌ السعیدی؛ استاد راهنما:مرتضى ايروانی نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسلمانان به بررسی سیره پیامبر اکرم(ص) اهتمام ورزیده‌اند، به طوری که محققان پژوهش‌های متعددی در این باره تألیف کرده‌اند. برخی مفسران به سیره ایشان(ص) پرداخته‌اند و زمانی که آیاتی را روایت می‌کنیم که نام پیامبر در آنها ذکر شده و به ویژگی‌ها، خصوصیات وی و مواردی از این خصوص درباره ایشان پرداخته شده است. از جمله مفسرانی که در تفاسیر خود به این مسأله پرداخته‌اند، علامه بزرگوار سید محمد حسین طباطبایی است که سیره پیامبر(ص) را تا آنجا که در این جایگاه به او کمک کرده، بیان کرده است. این پژوهش از همان منظر این موضوع را مورد بررسی قرار داده که علامه طباطبایی بدان پرداخته است و پژوهش کنونی به روش گردآوری داده‌ها و تجزیه و تحلیل و مقایسه آنها با منابع دیگر بوده است. بواسطه این پژوهش مشخص شده که علامه طباطبایی وقایع را به صورت متوالی و پی‌درپی روایت نکرده است؛ زیرا وی مورخ نبوده است. وی همچنین تلاش کرده تا ازدواج پیامبر(ص) با بیشتر از چهار زن را توضیح دهد. تفسیر المیزانِ سید طباطبایی یکی از پخته‌ترین و جدیدترین تفاسیر قرآنی به شمار می‌رود؛ زیرا نویسنده تلاش بسیاری به منظور ارائه آن بدین شکل کرده است. ما در این پژوهش به یکی از جوانب آن که بخش کوچکی از سیره پیامبر است، پرداخته-ایم که طباطبایی در آیات شریفه‌ای که سند موثقی از سیره است، آن را مورد بررسی قرار داده است. طباطبایی به صورت واضح، خصوصیات شخصی پیامبر را با یک روایت تاریخی متین و استوار و با پایبندی به مسیر اهل بیت(ع) در روایت مورد تأیید در قرآن توضیح داده است. ما همچنین بدین نتیجه دست یافته‌ایم که طباطبایی در حین جمع‌آوری خصوصیات جهاد رسول الله در تفسیر خود، از جنبه‌های بحث‌انگیز که احتمال خطا و درست بودن روایت آن می‌رود، دوری کرده و به روایات واقع‌گرایانه‌ای که عقل، نقش اصلی را در آنها دارد نزدیک شده است. همچنین از بیان روایات غیرواقعی در کتب حدیث که از دو جهت شبیه به اسطوره و افسانه هستند، اجتناب کرده است. طباطبایی بر جنبه مهمی از زندگی شخصی پیامبر(ص)، خصوصا ازدواج ایشان با بیشتر از چهار زن بعد از وفات حضرت خدیجه(سلام الله علیها) متمرکز شده و در رابطه یا این مسأله توضیحی اختصاص داده است و آن را تکلیفی از جانب خداوند (عزوجل) دانسته که بر پیامبرش واجب کرده است. طباطبایی در روایت کردنِ وقایع سیره پیامبر، روش متمایزی در پیش گرفته است، به طوری که خصوصیت او دقت، فراگیری و زیبایی عباراتش بواسطه پرداختن او به حوادث تاریخی است. قابل توجه است که او در این شیوه خود به ذکر روایات تاریخی بواسطه ترتیب و توالی زمانی آن وقایع در دوره پیامبر(ص) استناد نکرده است. علت این مسأله آن است که او یک مورخ نبوده است، بلکه به آنچه در قرآن کریم ذکر شده و مواردی که آیات قرآن در بسیاری از موضوعات بر آن تأکید و تصریح داشته‌اند، تکیه کرده است که آن موضوعات تأثیر بسیار زیادی در روند حوادث آن دوره داشته است.
  • تعداد رکورد ها : 4303