جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
نقد و بررسی فرضیه تکامل با تاکید بر آراء علامه طباطبایی و شاگردان (علامه مصباح یزدی، شهید مطهری و آیت ا... جوادی آملی)
نویسنده:
نویسنده:لیلا سلیمانی؛ استاد راهنما:احسان ترکاشوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فرضیه‌ ای که پایه و اساس زیست‌شناسی نوین محسوب می‌گردد، فرضیه‌ی تکامل انواع می‌باشد و مساله ی تکامل انسان در آن، مورد مناقشه‌ی فیلسوفان بوده، که برخی آن را مردود دانسته و برخی دیگر به گونه‌ی محدود و بعضی نیز به‌طورکلی آن را پذیرفته‌اند. انسان داروینی موجودی تک ساحتی و برخاسته از دل طبیعت است که براثر تصادف و با مساعدت انتخاب طبیعی در تنازع بقا، بدون آنکه خالقی داشته باشد، تکامل‌یافته و تدریجاً به انسان تبدیل‌شده است. بر اساس این فرضیه، انواع کنونی نتیجه تکامل انواع پیشین قبل از خود هستند و این تکامل به‌صورت تدریجی در طی زمان‌های طولانی انجام‌گرفته است. حال، این فرضیه مورد تائید حکمای اسلامی نمی‌باشد، چنان چه علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید؛ محور فرضیه تکامل بر خلقت تدریجی آدم است که با ظاهر قرآن سازگاری ندارد و در قرآن بر دفعی بودن و تام بودن و نوع متمایز در خلقت انسان تصریح‌شده است، از سوی دیگر تئوری تکامل از حیث تجربی ثابت نگردیده و اجماعی بر آن نیست. علامه مصباح یزدی (ره) در این زمینه اعتقاددارند که فرضیه تکامل در حد فرض و احتمال است و با دلایل تجربی خلقت انسان در تعارض می باشد. شهید مطهری قائل است که فرضیه داروین یک فرضیه علمی است نه نظریه ای قطعی و قابل ابطال می باشد. وی فرضیه ی تکامل را نفی کرده و به خلقت تدریجی انسان و تکامل مجزای گونه‌های معتقد است و آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید که برفرض اثبات علمی، فرضیه داروین معارض با محتوای تعالیم دینی در زمینه خلقت نسل کنونی بشر از یک پدر و مادر نمی‌باشد.
ظرفیت‎ شناسی فلسفۀ اسلامی معاصر در پاسخ‎ به پرسش‎های مبنایی عدالت اجتماعی علامه طباطبایی و شاگردان: شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:سید علی اکبر هاشمی کرویی؛ استاد راهنما:احمد واعظی؛ استاد مشاور :حسین توسلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسائل مربوط به اجتماع اغلب، از مسائل مربوط به فرد انسان پیچیده‌تر است. این در باب عدالت نیز صادق است و از این‌رو پژوهش در باب زوایای مختلف عدالت اجتماعی دشواری‌های ویژه خود را دارد. پرسش اصلی رساله پیشِ رو این است که فلسفه اسلامی معاصر تا چه میزان ظرفیت و توان پاسخ‌گویی به پرسش‌های فلسفی بنیادین را در باب عدالت اجتماعی دارد؟ رهاوردهای این رساله دو بخشند؛ یکی پرسش‌های مبناییِ گردآوری‌شده در فصل دوم که تلاش شده است تا همۀ بحث‌های اصلی و مهمِ عدالت‌پژوهی را دربر گیرد. این پرسش‌ها ذیل فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی طرح و بررسی می‌شوند و ما آن‌ها را به‌گونه استقرایی ذیل سه دسته پرسش‌های ناظر به چیستی، پرسش‌های ناظر به چرایی و پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت گرد آوردیم. برخی از این پرسش‌ها عبارتند از: عدالت چه نسبتی با مفاهیم ارزشی دیگر دارد؟ عدالت ارزشی عینی و واقعی است یا خیر؟ منبع شناخت امور عادلانه از غیر عادلانه چیست؟ قانون و عدالت چه نسبتی با هم دارند؟ انسان بنابر طبع خود عدالت‌گزار است یا عدالت‌گریز؟ حکومت در زمینۀ استقرار و تحقق عدالت در جامعه چه نقش و وظیفه‎ای برعهده دارد؟ رهاورد دیگر پاسخ‎‌هایی است که از عرضۀ نظریه‌های عدالتِ این فیلسوفان بر پرسش‌ها به‌دست آمده‌اند. در بحث از چیستی عدالت در مجموع، نظریه‌های متفکران مورد بحث به اغلب پرسش‌ها پاسخ‌هایی دارد. میزان و چگونگی پاسخ‌گویی در پرسش‌های ناظر به چرایی نیز از جهت کمی و کیفی تقریبا مانند پاسخ‌گویی به پرسش‌های دسته پیشین است. اما کمیت و کیفیت بحث‌ها در پاسخ به پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت بسیار پایین است. در مجموع هر چه از عدالت درونی و فردی به‌سوی عدالت اجتماعی و از چیستی به‌سوی چگونگی می‌رویم، و در یک کلام، هر چه از بحث‌های انتزاعی به‌سوی بحث‌های انضمامی‌تر پیش می‌رویم، بحث‌های فلسفه اسلامی معاصر از جهت کمی و کیفی ضعیف‌تر می‌شود.
بررسی مقایسه‌ای تدبیر منزل از دیدگاه اخلاق فلسفی ارسطوئیان در جهان اسلام و علامه طباطبایی با تکیه بر المیزان
نویسنده:
نویسنده:زهرا زارع پور؛ استاد راهنما:علی محمد ساجدی ؛ استاد مشاور :سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از منظر بسیاری از اندیشمندان و حکمای تاریخ، خانواده نظامی است که نقش اساسی در تشکیل و پیشرفت اجتماع بشری دارد. از این جهت، می‌توان گفت که این نظام مؤثرترین نهاد در تربیت و شکوفایی افراد جامعه است و در صورتی که اعضای تشکیل دهنده خانواده در این نظام به درستی تربیت شوند؛ جامعه به سعادت و هدفی که باید، می‌رسد. پس خانواده در سرنوشت جوامع بشری نقش مهمی را ایفا می‌کند. نوشتار حاضر که با هدف بررسی مقایسه‌ای تدبیر منزل از دیدگاه ارسطو و ارسطوئیان جهان اسلام و علامه طباطبایی با تکیه بر المیزان تهیه شده است، به دنبال پاسخ‌گویی به این سؤال اصلی است که میان آراء ارسطو و ارسطوئیان (مشائیان) جهان اسلام و علامه طباطبایی نسبت به تدبیر منزل چه شباهت‌ها و تمایز‌هایی وجود دارد؟ جمع آوری اطلاعات و انجام این پژوهش با روش توصیفی- اسنادی و تحلیلی صورت گرفته است. در این نوشتار بعد از بیان کلیات تحقیق ابتدا، دیدگاه ارسطو و ارسطوئیان جهان اسلام در باب تدبیر منزل مطرح شده و سپس به دیدگاه علامه طباطبایی از منظر قرآن کریم در خصوص تدبیر منزل اشاره شده سپس به مقایسه دیدگاه‌های این حکما و نتیجه‌گیری از آن پرداخته شده است. اصول اخلاقی که ارسطو بر مبنای اصول حاکم بر جامعه خود بدان معتقد است اصولی است که بر مبنای کسب لذت مادی و رسیدن به سعادت دنیوی بنا شده و بر مبنای آموزه های دینی نیست. در چنین نظامی نقش خدا در زندگی بشر به شدت کم رنگ است. ارسطو به عنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان غرب، توانست با آراء خود تأثیر فراوانی بر آراء حکمای غرب و اسلامی بگذارد. ابن‌سینا، ابن‌مسکویه، خواجه‌نصیر به عنوان مهمترین نمایندگان اخلاق نویسان فلسفی در این زمینه از ارسطو تأثیر فراوانی پذیرفته‌اند و تلاش بسیاری کرده‌اند که اخلاق یونانی را با اخلاق ایرانی- اسلامی تلفیق کنند. در باب مسئله تدبیر منزل هدف ارسطو از طرح این بحث رسیدن انسان به سعادت و لذت مادی است اما علامه‌ طباطبایی با هدف قرب به خدا و رسیدن به معرفت توحیدی این بحث را حائز اهمیت می‌داند. با این اوصاف دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به نظریه ارسطو ارجحیت دارد چون نظامی که ارسطو ترسیم می‌کند، معطوف به عمارت دنیای انسان است و سعادت دنیوی وی مدنظر است در حالی که در نظام قرآن کریم که علامه طباطبایی ترسیم نموده است؛ انسان به سعادت دنیوی و اخروی می‌رسد و در نهایت می‌تواند به هدف اصلی از زندگی-اش که همان رسیدن به مقام عبودیت و توحید محض است، برسد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های تفسیری فخر رازی، زمخشری و علامه طباطبایی در مورد قضا و قدر
نویسنده:
نویسنده:مائده نیلفروش زاده؛ استاد راهنما:محمدرضا ستوده نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قضا و قدر الهی از موضوعاتی است که بحث های کلامی زیادی در فرقه های مختلف پیرامون آن انجام شده است ودر قرآن کریم نیز آیات زیادی بطور مستقیم و غیر مستقیم به این موضوع اشاره دارد. دراین تحقیق، با توجه به اختلاف نظر هایی که بین فرق اشاعره، معتزله و امامیه در مورد این موضوع وجود دارد، با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی آرای تفسیری سه مفسر(فخر رازی ،زمخشری و علامه طباطبایی) با گرایشات فکری متفاوت جمع آوری و سعی شده با یک بررسی تطبیقی بین دیدگاه های تفسیری این سه مفسر در مورد تعدادی از مهمترین موضوعات مربوط به قضا و قدرکه شامل اضلال خداوند، لوح محفوظ، اجل و اجل مسمی، مساله کسب، تغییر پذیری قضای الهی، هدایت الهی و موارد دیگر می شود، از منظر متفاوتی به این موضوع پرداخته شود.حاصل این تحقیق نشان می دهد که فخر رازی در این موضوع دیدگاه متناقضی دارد گاهی به جبرگراییده وگاهی به اختیار انسان اشاره دارد ولی بطور کلی و با توجه به اشعری بودنش گرایش به جبر معتدل از تفسیرش برداشت می شود. زمخشری که از معتزله می باشد در تفسیرش بطور مستقیم به تفویض اشاره ای ندارد و در بعضی از موارد نظریاتی مشابه با شیعه اظهار کرده است با این وجود در مواردی نیز می توان تفویض را از سخن او برداشت کرد. ولی علامه طباطبایی با تکیه بر نظریه امر بین الامرین دیدگاه خود را به دور از هرگونه جبر و تفویض بیان می دارند و در بسیاری از موارد نظر متفاوتی با دو مفسر دیگر ابراز می کنند.
تشکیک در وجود و موجودات واسطه از دیدگاه علامه طباطبایی (ره ) و افلاطونیان با تاکید بر دیدگاه پروکلس و افلوطین
نویسنده:
نویسنده:ریحانه مرادی‌پور؛ استاد راهنما:حسین کلباسی اشتری؛ استاد مشاور :احمدعلی حیدری,حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه ی تشکیک در وجود از جمله راهکارهایی است که نزد فلاسفه‌ی‌‌ عارف مسلک به منظور حفظ وحدت در هستی وایجاد ارتباط میان واحد و کثیر از دیرباز طرح و مورد نظر قرار گرفته است. نوافلاطونیان به عنوان نماینده ی اصلی تفکر فلسفی – عرفانی غرب با طرح درجات و سلسله مراتب موجود، خود را از پیشگامان ورود این نوع نگرش در فلسفه مطرح کرده‌اند. نزد آنان احد بسیط، غیرقابل-شناخت و توصیف ناپذیربوده و هیچ محدودیتی را شامل نمی‌شود. بر این اساس، افلوطین و پروکلس به استعاره فیضان و صدور متوسل شده و تکثر موجودات را بر این‌مبنا توضیح می‌دهند وکثرات را فیضان احد و هستی را صادر از احد می‌دانند. از نگاه آنان هر موجودی به علت "واحد" موجود است وکثرات عالم طبیعت را تصویر احد نامیده و پایین‌تر از وجود می‌دانند. علامه طباطبایی به عنوان یکی از برجسته ترین نمایندگان حکمت متعالیه با تکیه بر اصالت وجود، همچون حکمای متعالیه مدعی است؛ واقعیت‌ یک‌ حقیقت‌ مشککه ذو‌ مراتب‌ می‌باشدکه‌ به‌‌واسطه قوّت‌ و ضعف‌، أوّلیت‌ و ثانویت‌، تقدّم‌ و تأخّر، اختلاف‌ دارند؛ اختلافی‌ که‌ به مابه الاشتراکشان بازگشت دارد؛ و چون غیر از این‌ حقیقت‌، حقیقتِ دیگری‌ نداریم‌؛ و هر چه‌ جز او فرض‌ شود، یا عین‌ اوست‌ یا غیر او؛ و غیرباطل‌ است‌ پس‌ عین‌ او خواهد بود. این‌رساله در پی آن است که در عین بررسی تشکیک در وجود با توجه به اوصاف و ویژگی‌های احد، در نهایت با بررسی و مقایسه ی دیدگاه افلوطین، پروکلس و علامه طباطبایی در مبحث ربط وحدت و کثرت قوت و ضعف نظریات ارائه شده را مورد ارزیابی قرار دهد.
رویکرد تفاسیر اجتماعی و تاریخی معاصر به معجزات انبیاء در قرآن
نویسنده:
نویسنده:زهره سلیمانی؛ استاد راهنما:سیدمهدی لطفی؛ استاد مشاور :محمد سلطانی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اندیشه‌ی اسلامی، معجزه امری خارق العاده و خلاف عادت است که از راه علل ماوراء طبیعی و با اراده‌ی خداوند متعال از شخص مدعی نبوت به نشانه‌ی صدق ادعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر می‌شود. در قرون اخیر با پیشرفت بی‌سابقه‌ی علوم تجربی و غلبه پیدا کردن گفتمان آن در محیط‌های علمی، نظرات گوناگونی در تحلیل امور خلاف عادت و معجزات انبیاء پدید آمده است. برخی مفسران از پذیرش ظاهر آیات مربوط به معجزات عدول کرده و به تأویل آن روی آورده‌اند تا این امور را معقول نمایند. برخی دیگر نیز با التزام به ظاهر آیات، شکی در تحقق معجزات وارد نمی‌سازند. در این میان، چهار تفسیر قرن چهاردهم نگرش متفاوتی نسبت به این امور دارند. در پژوهش حاضر برخی تفاسیر مهم، یعنی تفاسیر المیزان، المنار و فی ظلال القرآن در دسته‌‌ی تفاسیر اجتماعی و تفسیرالحدیث محمد عزه دروزه در دسته‌ی تفاسیر تاریخی، به منظور به دست آوردن رویکرد تأییدی و یا رویکرد انتقادی مفسران، مورد تحلیل قرار گرفت و معجزات پیامبران اولوالعزم(ع) که پس از رسیدن به مقام نبوت برای قوم خویش آشکارنمودند، بررسی شد. تفاسیر مذکور را می‌توان در دو رویکرد دسته‌بندی نمود. رویکرد تأییدی و رویکرد تأییدی-انتقادی(بینابین). در رویکرد تأییدی مفسّر با پذیرش تمام معجزات، شکی در تحقق آن وارد نمی‌کند و در رویکرد بینابین، مفسّر در برخی موارد در تحقق معجزه تصریح نموده و در برخی موارد، دست به تأویل معجزات می‌زند. به عنوان نمونه، علامه طباطبائی همواره با پایبندی به ظاهر آیات و سیاق آن، از تأویل معجزات خودداری کرده و تصریح نموده است که پذیرفتن معنایی که قرآن ظهور در اثبات آن دارد بر ما لازم است، گرچه عقل قادر به اثبات آن نباشد. رویکرد علامه در تمامی معجزات تأییدی است و همواره در مقام پاسخ‌گویی به شبهات منتقدان و تأویل کنندگان خوارق عادات می‌باشد. اما مفسران المنار، برخلاف علامه طباطبائی، برخی معجزات را به غیر ظاهر تأویل نموده و از پذیرفتن آن خودداری می‌کنند. رویکرد این مفسران در معجزات پیامبران متفاوت است. در حقیقت این مفسران، در رابطه با معجزات پیامبر اسلام(ص)، حضرت عیسی (ع) و حضرت ابراهیم(ع)، رویکردی کاملا انتقادی دارند، اما در رابطه با معجزات حضرت موسی(ع) و حضرت نوح(ع)، اینگونه نیست و رویکرد تأییدی آن بر رویکرد انتقادی غلبه دارد. خاستگاه این رویکرد نیز آن است که ایشان علم تجربی را تبیین کننده‌ی طبیعت بر طبق قوانینی معین می‌دانند و خوارق عادات را تخطی از آن قوانین به حساب می‌آورند. دیدگاه محمد عزه دروزه نیز در دسته‌ی رویکرد بینابین قرار می‌گیرد.
تبیین تمرکز با ابتناء بر آراء علامه طباطبایی(ره) و بررسی آثار آن در الگوهای تدریس
نویسنده:
نویسنده:حسن شریفی ستوده؛ استاد راهنما:مهدی سپهری؛ استاد مشاور :محمدمهدی اعتصامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع پایان نامه پیش رو، تبیین تمرکز از نگاه مرحوم علامه طباطبایی(ره) و بررسی آثار و پیامدهای آن در الگوهای تدریس -به منظور نمایش دلالت‌های مشترک تمرکز از نگاه ایشان و کارآمدی آن در حوزه تعلیم و تربیت- است. به همین منظور روش پژوهش حاضر برای تبیین تمرکز و توصیف و تحلیل الگوهای تدریس، توصیفی-تحلیلی متن‌محور بوده و در حوزه بررسی آثار تمرکز از نگاه علامه در الگوهای تدریس و دلالت‌های آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده‌است. در این پژوهش، با رجوع به مبانی ادراک در آراء علامه و مبنا قرار دادن «حقیقت علم»؛ به سبب جایگاه تمرکز در علم و ادراک، مؤلفه‌های محوری حقیقت علم؛ به عنوان مبانی تفصیلی تمرکز مشخص شد و از بررسی تمرکز در ادبیات علمی رایج و تحلیل آثار مؤلفه‌های حقیقت علم در آن، اصول تمرکز مبتنی بر آراء علامه و تعریف ضمنی تمرکز با ابتناء بر آراء علامه تبیین شد. همچنین توصیف و تحلیل الگوهای تدریس و بررسی اصول تمرکز تبیین‌شده در آن‌ها، در بخش پایانی پژوهش، آثار ذیل را به دنبال داشت: دلالت مستقیم و واضح اصول شش‌گانه تمرکز مبتنی بر آراء علامه طباطبایی در الگوهای تدریس، قابلیت بازتعریف شدن برخی از الگوها مبتنی بر آراء علامه و ارتقای کارآمدی الگوهای تدریس با بهره گیری از اصول شش‌گانه تمرکز چه در موارد دارای دلالت مستقیم و چه در موارد فاقد دلالت مستقیم.
بررسی مسئله تجرّد قوّه خیال از منظر علّامه محمدحسین طباطبایی و علّامه حسن حسن‌زاده آملی
نویسنده:
نویسنده:محمدابراهیم فلاح پجتی؛ استاد راهنما:رمضان مهدوی آزادبنی؛ استاد مشاور :فرشته ابوالحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نفس و قوای آن موضوعی است که درباره‌ی آن مسائل زیادی مطرح است که فیلسوفان و متکلمین در جهان اسلام همواره پیرامون آن پژوهش و تأمل می‌نمودند در بحث از قوای نفس ، قوه خیال ازجمله موضوعاتی است که موردتوجه اندیشمندان مسلمان بوده است که تأملات درباره‌ی قوه خیال و تجرد آن سبب ارائه‌ی نظرات و دیدگاه‌های مختلفی به‌وسیله‌ی متفکران در جهان اسلام گردید شاید مهم‌ترین مسئله درباره‌ی قوه‌ی خیال مسئله تبیین تجرد آن است. برخی اندیشمندان به مادی بودن قوه‌ی خیال اذعان می‌نمایند و عده‌ای دیگر به تجرد آن اعتقاددارند و در دفاع از این دو دیدگاه پیرامون هر یک استدلال‌هایی را بیان می‌دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین تجرد قوه‌ی خیال از دیدگاه علامه طباطبایی و حسن حسن‌زاده آملی است. در این رابطه محقق تلاش می‌کند با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه هریک از دو تفکر بزرگ جهان اسلام را مطرح نموده سپس مورد ارزیابی قرار دارد. با مراجعه به آثار این دو دانشمند نتیجه این پژوهش آشکار می‌سازد که هردو اندیشمند مذکور به تجرد قوه خیال اعتقاددارند و در دفاع از تجرد آن استدلال‌هایی را ارائه می‌نمایند. بحث از قوه خیال و تجرد آن ازاین‌جهت اهمیت دارد که برخی متفکران در جهان اسلام در تبیین مسئله وحی از قوه‌ی خیال کمک می‌گیرند لذا درواقع به‌طور غیرمستقیم بحث از قوه خیال و تجرد آن به بحث از وحی و کیفیت آن مرتبط می‌گردد. ازاین‌روی، از نتایج بحث از قوه‌ی خیال و تجرد آن بسترسازی برای فهم مقوله مهم دینی یعنی وحی است. بعد از بیان دیدگاه دو شخصیت برجسته مذکور در جهان اسلام، محقق سعی نموده است تا وجود تمایز در اندیشه آن‌ها را درباره‌ی قوه‌ی خیال و تجرد آن بیان نماید.
تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در مورد عینیت ارزش های اخلاقی بر اساس نظریه اعتباریات
نویسنده:
نویسنده:رقیه اسدی؛ استاد راهنما:حسن مرادی؛ استاد مشاور :حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: موضوع این پایان نامه عینی یا ذهنی بودن قواعد اخلاقی است. مساله ما این است که بر اساس نظریه ادراکات اعتباری از علامه محمد حسین طباطبایی، قواعد اخلاقی عینی هستند یا ذهنی. روش ما این است که ابتدا مفاهیم عینی و ذهنی بودن اخلاق را در حوزه فلسفه اخلاق بررسی کنیم و سپس نظریه ادراکات اعتباری را در پرتو مبادی فلسفه ی مورد قبول علامه در مورد انسان، خدا و جهان بررسی کنیم. در ادامه داوری خواهیم کرد که اعتباری بودن در نظریه ادراکات اعتباری همان ذهنی بودن مفاهیم و قواعد در فلسفه اخلاق است یا خیر. جواب ما خیر است زیرا ادراکات اعتباری در دنیا، مسبوق به امور حقیقی در جهانهای قبل از دنیا بوده و در جهانهای بعد از دنیا نیز اثر عینی دارند. یعنی برخلاف معنای ذهنی بودن در فلسفه اخلاق که به معنای ساخته و پرداخته شدن توسط ذهن انسان و در نتیجه بدون هیچگونه منشاء عینی است، اعتباری بودن به معنای ساخته و پرداخته شدن توسط ذهن اما با وجود منشاء عینی است. این منشاء، جهانهای علّی قبل از دنیاست که در ساخته شدن روح و جسم انسان نقش اساسی دارند. همچنین زندگی دنیوی انسان بر اساس این اعتبارات، تأثیر علّی دارد در بدن برزخی و اخروی و نیز روح انسان در عوالم بعد از دنیا. کلید واژه ها: محمد حسین طباطبایی، ادراکات اعتباری، عینی بودن، ذهنی بودن، اخلاق
بررسی و ارزیابی تطبیقی مبانی فلسفی-کلامی علامه طباطبایی وشهید مطهری درباب حقوق زنان
نویسنده:
نویسنده:محدثه بهاالدینی؛ استاد راهنما:عبدالله نصری؛ استاد مشاور :محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، مجموعه مبانی فلسفی وکلامی موجود در مباحث حقوق زنان از منظر علامه طباطبایی و شهید مطهری می‌باشد. که در آن به تاثیر تفکرات علامه طباطبایی، در آثار شهید مطهری درباب حقوق زنان اشاره نمودیم. و جدای از بررسی افتراقات مبنایی ورویکردی این دو متفکر، به تأثیر این مبانی در اتخاذ رویکردهای متفاوت علامه طباطبایی و شهید مطهری، در بررسی مباحث حقوق زنان پرداختیم. همچنین در این پژوهش به رویکرد دینی ناظر بر مباحث اعتباریات فلسفی علامه طباطبایی، و رویکرد فقهی_‌روایی و حدیثی شهید مطهری، ناظر بر دانش‌های اسلامی، در ارائه مباحث حقوق زنان در اندیشه این دو متفکر اشاره نمودیم. و علاوه بر آن، با بیان مباحث این دو متفکر در باب این حوزه، تاثیر مبانی فلسفی هریک از ایشان را در روش ارائه مطالب نشان دادیم. ودر آخر با ارزیابی و تحلیل مباحث ارائه شده، علاوه بر بیان لوازم، ثمرات و نتایج به دست آمده از این پژوهش رویکرد، همچنین به بیان پرسش‌ها و ابهامات موجود در این رویکرد‌ها نیز اشاره کردیم. امید است که این مباحث نقطه عطفی در بررسی مسائل حقوق زنان ناظر بر رویکرد‌های فلسفی در آینده گردد. و زمینه مناسبی را برای بررسی‌های میان رشته‌ای ناظر بر رویکرد‌های فلسفه اسلامی ایجاد نماید.
  • تعداد رکورد ها : 4303