جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
مبادی اخلاق از نظر علامه طباطبایی و ایمانوئل کانت
نویسنده:
نویسنده:نساء مقدم حسینی؛ استاد راهنما:محمدرضا عبداله نژاد,مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی، در مبانی اندیشه خود، به بحث اخلاق توجه کرده است. وی با ترسیم منظومه فکری خود، بر این باور است که اخلاق مداری فراتر از هر گونه امر طبیعی یا مافوق طبیعی است. وی با تلاشی که در راستای خلوص اخلاق به انجام رسانده، بر این رای حکم کرده که تنها و تنها اراده خیر است که می‌تواند به دور از هر شائبه غیر اخلاقی باشد. علامه طباطبایی نیز از جمله فیلسوفان مسلمانی است که در آموزه های خود، بر موضوع اخلاق مداری تاکید فراوان کرده است. علامه در مقایسه با کانت، از مرحله ای متعالی تر در اخلاق، سخن به میان می‌آورد. بررسی مبادی اخلاق در دیدگاه های علامه و کانت، ما را به فهم صحیح تری از جایگاه اخلاق در نزد ایشان نیز رهنمون می‌کند. هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه مبادی اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می‌باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات تحقیق به شرح زیر است: کانت و علامه طباطبایی در رابطه با مبادی اخلاق دارای اختلاف هستند، کانت مبادی اخلاق را از قضایای ترکیبی پیشین می‌داند که زائیده عقل انسانی می‌باشد و طباطبایی مبادی اخلاق را به مسائل دنیوی و اخروی نسبت میدهد.
بررسی تحلیلی روش تفسیری علامه طباطبایی و قدیس آگوستین
نویسنده:
نویسنده:محسن تنها؛ استاد راهنما:محمد حسین طاهری آکردی؛ استاد مشاور :امیر خواص
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متون مقدس از جایگاه ویژه‌ای در میان ادیان برخوردار هستند. این جایگاه در ادیان ابراهیمی به عنوان ادیان متن‌محور اهمیت مضاعفی دارند و افزون بر منبع اعتقادی باورمندانش، مبنای اعمال و رفتار ایشان نیز می‌باشد. عالمان و متفکران این ادیان نیز به دنبال فهم دقیق و ارائه آموزه‌های دینی از این منابع اصیل و انتقال آن به جامعه دینی هستند. به همین منظور برای فهم نظام‌مند و روش‌مند، نیازمند اتخاذ روشی مؤثر و کارآمد هستند. بر اساس همین اصل، عالمان مسیحی و مسلمان نیز به دنبال تحقق این امر خطیر در خصوص متون مقدس دینی خود بوده و از همان ابتدای ظهور دین خود به آن اهتمام ورزیده‌اند. رساله حاضر نخست در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چه روش‌های تفسیری توسط جامعه دینی مسیحی و اسلامی به کار گرفته شده و مؤلفه‌های اصلی و ویژگی بنیادی این روش‌ها چیست؟ در امتداد تحقق این هدف متوسط، هدف اصلی این رساله بررسی تحلیلی میان روش تفسیری به کارگرفته شده توسط قدیس آگوستین، یکی از بزرگان و چهره‌های مؤثر در عالم مسیحیت و علامه طباطبایی، مفسر معاصر و برجسته اسلامی است. این رساله با استفاده از روش تحلیلی و مطالعه کتابخانه‌ای در گام اول با استقرای روش‌های تفسیری متداول در میان مسیحیت تا عصر قدیس آگوستین و روش‌های تفسیری در میان مفسران اسلامی و ارزیابی آنها و در گام دوم به بررسی و نقد روش تفسیری ایشان پرداخته است. در گام نهایی نیز پس از بیان ارکان مهم در تفسیر متن به ویژه متون دارای منشأ الاهی به این نتیجه رسیده است که هر چند دو متفکر بزرگ مورد مطالعه از روش تفسیر متن به متن و با تکیه بر قرائن داخلی متن به تفسیر متون مقدس خویش پرداخته‌اند؛ شرایط و ویژگی‌های متن مقدس اسلامی یعنی قرآن کریم، راه را برای تحقق تفسیر متن به متن فراهم‌تر و پایبندی به آن را امکان پذیرتر کرده است.
مطالعه تطبیقی پیدایش هستی و پایان جهان از دیدگاه علامه طباطبایی و استیون هاوکینگ
نویسنده:
نویسنده:سید عیسی موسوی مطلق؛ استاد راهنما:علی کربلایی؛ استاد مشاور :مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر که به موضوع آغاز و فرجام جهان طبیعت از دیدگاه دو اندیشمند معاصر دین و علم علامه سید محمد حسین طباطبایی، و استیون هاوکینگ اختصاص دارد، بر آن است تا به دعاوی و مسائل مطرح شده در دو قلمرو علم و دین، که گاه متعارض، متمایز و یا مکمل یکدیگر است و رابطه‌ی علم تجربی و اندیشه‌ی دینی در این حوزه بپردازد. به این منظور، با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و استیون هاوکینگ مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه علامه با دو رویکرد تفسیری و عقلی بیان شده است که بنا بر دیدگاه تفسیری، جهان طبیعت مخلوق خداوند و پایان آن تحول و تبدلِ حیات از نظام مادی به نظام اخروی است؛ بنا‌بر دیدگاه عقلی، عوالم وجود(عقل، مثال، ماده)، فعل خداوند است و سرانجام عالم ماده نیز در سیر استکمالی، بازگشت به سوی خداوند است. در قلمرو علمی، دیدگاه استیون هاوکینگ با رویکرد علمی- الهیاتی در دو دوره‌ی فکری وی مورد بررسی قرار گرفته است. بنا‌بر دیدگاه متقدمِ هاوکینگ که مبتنی بر نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین است، جهانِ طبیعت آغاز و پایانی محتمل دارد، از این‌رو، امکان وجود خالقی برای آن نیز محتمل است. بنا بر دیدگاه متأخرِ هاوکینگ که مبتنی بر مکانیک کوانتومی است، جهان خودبسنده است، از این‌ رو، نیازمند خالق نیست. بررسی و سنجش دیدگاه این دو اندیشمندِ معاصر دین و علم نشان می دهد که علیرغم اشتراک نظرهایی در چگونگی پیدایش زمان و مکان به عنوان دو ویژگی جهان طبیعت؛ و اشاره هایی به رویدادهای پایان جهان همچون بی‌فروغ شدن ستارگان، این دو اندیشمند در روش ورود به موضوع، منابع شناختی و حدود آن، ماهیت گزاره‌های دینی و علمی، و نحوه‌ی کاربرد اصول فلسفی برای اثبات دعاوی، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. علامه طباطبایی استفاده از یافته‌های اثبات شده‌ی علم تجربی و تفسیر علمی را برای فهم بهتر آیات الهی پذیرفته است. از دیدگاه هاوکینگ، یافته‌های علم تجربی و پیرو آن نظریه‌های علمی در حوزه‌ کیهان‌شناسی، معیار تشخیص اعتقاد یا عدم اعتقاد به وجود خدا هستند. از برآیند این دو نگرش می‌توان گفت یافته‌های علمی که حاصل تجربه است، در معرض آزمون و خطا قرار دارد، و گزاره‌های مبتنی بر آن با حدس و احتمال بیان می‌شود، از این رو، قطعیت آن همواره مورد تردید است. در حالی که گزاره‌های دینی برخاسته از وحی و مصون از هر گونه خطا و اشتباه بوده، بنابراین یقینی است. بر این اساس یافته‌ها و نظریه‌های علم تجربی نمی‌توانند سرچشمه معرفت دینی قرار بگیرند. بر اساس توصیه‌های دین (کتاب و سنت) به پژوهش در طبیعت، علم تجربی نه تنها ممکن است معارض یا متمایز با دین نباشد بلکه می‌تواند به فهمِ بهتر گزاره‌های دینی یاری رساند؛ هر‌چند از این مطلب مهم تاریخی نمی‌توان غافل شد که زایش علوم بیش از آنکه وام‌دار تلقی فلسفی باشد پرورش یافته‌ی دامان اندیشه‌ی دینی بوده است.
آفرینش انسان در قرآن بر اساس نظرات علامه طباطبائی و فخر رازی
نویسنده:
نویسنده:حیدر مسلم داوود اللامی؛ استاد راهنما:محمد ملكي نهاوندی؛ استاد مشاور :زینب حمزة سرياوي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلقت انسان یکی از موضوعات مهم قرآنی است که توجه مفسران بسیاری را به خود جلب کرده است. علامه طباطبائی و فخر رازی دو عالم مفسر شیعی و سنی هستند که همچون دیگر مفسران، مراحل خلقت را بررسی نموده اند. خلفت انسان از طریق آیات قرآن کریم هفت مرحله دارد: التراب، النطفه، العلقه، المضغه، العظام، اللحم ومرحله النشأه. این دو مفسردر پنج مرحله از مراحل هفت گانه، اتفاق نظر دارند: التراب والنطفه والعلقه والمضغه والنشأ و در دو مرحله نظراتی مختلف نه مخالف و نه موافق دارند.علامه در مورد دو مرحله العظام و اللحم سکوت اختیار کرده است، اما فخر رازی در این دو مورد معتقد است که مرحله العظام قبل از مرحله اللحم تشکیل می شود و همچنین معتقد است که اللحم چیزی است که العظام را می پوشاند همانطور که لباس استخوان ها بدن را می پوشاند. اما مراحل پنج گانه ای که مفسران بر آن اتفاق نظر داشتند و هر یک معتقد بودند که التراب اولین مرحله در ترتیب مراحل خلقت انسان است و مرحله دوم بعد از التراب، النطفه است و العلقه تکه‌ای از خون جامد است و تفاوت بین آب و خون از بدیهیات است، اما مرحله مضغه همان تبدیل العلقه به المضغه است.
عینیت امرمتعالی در اندیشه نورمن گیسلرو علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:حسین خدادادی؛ استاد راهنما:غلامحسین خدری؛ استاد مشاور :افلاطون صادقی,مهین رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به اصطلاح علمی، عینیت «امرمتعالی» است. واقعی بودن؛ بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات‌گرایی طرح‌شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت‌گرایی مطرح می‌شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذاتگرایانه هستند که تلاش کرده‌اند تا با براهین خود، عینیت امرمتعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرارگرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امرمتعالی» استفاده کرده‌اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل‌گرایی اعتدالی مشاهده می‌شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایزند اما درنتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه‌شده است. لذا به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده‌شده است.
بررسی نسبت حیات دنیوی با حیات اخروی در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه حیدری؛ استاد راهنما:سید عباس موسوی؛ استاد مشاور :شهناز شایانفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حیات از واژگان پرکاربرد در قرآن و احادیث و از مفاهیم چالشی قابل‌تأمل در فلسفه است؛ علامه طباطبایی در آثار خویش، به مفهوم حیات آدمی در ظرف دنیا، برزخ و آخرت توجه کرده و حیات را منحصر به دنیا نمی‌داند که با مرگ پایان پذیرد، بلکه انسان با قطع تعلّق روح از بدن از عالم ماده وارد عالم برزخ شده و با فرارسیدن رستاخیز به عالم آخرت جهت حسابرسی ورود پیدا می‌کند. علامه معتقد است بین حیات دنیوی انسان (حیات پیش از مرگ) و حیات اخروی و برزخی (حیات پس از مرگ)، رابطه‌ای عمیق حکمفرماست که از نوع اعتباری نیست بلکه از نوع تکوینی است. بدین‌معنا که اندیشه، گفتار و کردار انسان یک سیمای ظاهری فناپذیری دارد که در دنیا قابل‌رؤیت بوده و یک وجه ملکوتی دارد که در دنیا آشکار نمی‌باشد، بلکه در آخرت در سیمای یک واقعیت اخروی ثابت در قالبی زیبا و هیئتی دلپذیر چون بهشتی دل‌انگیز یا شکلی زشت و نفرت‌انگیز نظیر آتش جهنده، غلّ و زنجیر، مار و عقرب و خنزیر تجلی می‌یابد و فاعل خویش را مسرور یا محزون می‌سازد. رابطه‌ی علی و معلولی از دیگر مؤلفه‌هایی است که علامه به کمک آن حیات دنیوی و اخروی را به هم پیوند می‌زند و بر این باور است که رابطه علیت بین دنیا و آخرت به شیوه‌ی کمال و نقص بوده و هر معلولى نسبت به علّت خود مانند سایه نسبت به صاحب سایه است و نقص‏ و کاستى‏ از لوازم مرتبه معلولیت است؛ این نوشتار درصدد است به شیوه‌ی توصیفی- تحلیلی به روش کتابخانه‌ای ضمن به تصویر کشیدن حیات- دنیوی و حیات طیّبه به عنوان ارزشمندترین مصداق آن- حیات برزخی و حیات اخروی از نگاه علامه طباطبایی به بیان رابطه بین حیات پیش از مرگ و حیات پس از مرگ بپردازد.
بررسی و تحلیل مبانی و ادله موافقان و مخالفان نسخ در قرآن با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و سید هبه الدین شهرستانی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه عسگری؛ استاد راهنما:ابراهیم ابراهیمی؛ استاد مشاور :فاطمه دست رنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسخ یکی از دانش های مهم قرآنی است که از گذشته مورد توجه دانشمندان و مفسران بسیاری بوده است. در واقع درباره ی نسخ و امکان یا عدم امکان وقوع آن دیدگاههای مختلفی ارائه شده است اما اثر دانشمندان در امکان وقوع نسخ قرآن باهم هم نظر و متفق بوده و اختلاف نظر آنها فقط در در مواردی چون تعداد و چگونگی این آیات میباشد. افراد بسیاری چه در میان متقدمین و چه متاخرین راجع به نسخ و موافقان و مخالفان نسخ در قرآن تحقیق و موارد بسیاری در این باره نگاشته اند.اما به طور کلی مطلبی که به طور ویژه به دیدگاه علامه طباطبایی و سید هبه الدین شهرستانی ومقایسه نظرات ایشان پرداخته باشد در این منابع به چشم نمیخورد. علامه طباطبایی معتقد به این است که در باب نسخ آیه 106 سوره ی بقره از جمله آیات منسوخ است.و نسخ این آیه در حکم است و تلاوت همچنان باقی است و مراد از نسخ در آیات این است که جنبه علامت و آیه بودن آن ازبین برود ، نه وجود آیه.در واقع ایشان از موافقان نسخ در قرآن با توجه به مبانی تعریفی خود میباشد. اما در دیدگاه سید هبه الدین شهرستانی میبینیم که ایشان از منکران نسخ در قرآن میباشد و مراد از نسخ حکم را نسخ حکم شریعت پیشین میداند ، نه نسخ حکم یا آیه در خود قرآن کریم.
بررسی توحید در ربوبیت در اندیشه علامه طباطبایی و اندیشمندان معاصر زرتشتی
نویسنده:
نویسنده:رضا ربیعی؛ استاد راهنما:عباس ایزدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید در ربوبیت یکی ازبحث‌های مهم و با اهمیت در حوزه الهیات می‌باشد. زیرا که از منظر فلسفه اسلامی مسئله توحید، مهم‌ترین مسئله فلسفه اسلامی پس از اثبات واجب است.مسئله توحید در ربوبیت که یکی از مراتب توحید است، باور به کارگردانی و تدبیر باری تعالی و از مهمترین عوامل هدایت بشر در انتخاب و اختیار نوع زندگی است. دقت در زندگی بشر نشان می‌دهد که یکی از مشکلات اصلی، در پذیرش ربوبیت الهی است. بنابراین مساله اصلی این تحقیق، بررسی ماهیت و مفهوم توحید در ربوبیت و بررسی ابعاد آن از زاویه نگاه فیلسوف الهی علامه طباطبایی و اندیشمندان معاصر زرتشتی است. روش پژوهش در این مسئله، تبیینی-تحلیلی است که در ضمن استناد حداکثری به آثار هر دو اندیشه، به تبیین و تحلییل آن‌ها پرداخته شده است. خلاصه اندیشه علامه طباطبایی که برگرفته از آیات و روایات اسلامی در این بحث است، این است که ایشان این اصل اعتقادی را از لوازم فطرت انسانى می‌داند. و لذا فردى نیست که فاقد آن باشد، مگر بخاطر شبهه‏اى که عارضش شده و از الهام فطریش منحرف شده باشد. ایشان ربوبیت را ملازم با مالکیت حقیقی خداوند متعال و ایجاد الهی می‌دانند. ایشان با ابتناء بر مقدماتی من جمله انحصار علیت حقیقی و مالکیت حقیقی و خالقیت در خداوند متعال، براهینی بر این اصل اعتقادی اقامه کرده‌اند. درنگاه اندیشمندان معاصر زرتشتی نیز بالاترین مقام الوهی از آن اهورامزداست. پس از او سپنتامینو (روح مقدس وخرد پاک) قرار گرفته است و بعد از او شش وزیر که هر کدام بخشی از امور عالم را تدبیر می کنند، واقع شده اند. در نتیجه می‌توان هر دو اندیشه را در پذیرش توحید ربوبی متفق دانست.
عدالت جنسیتی درقرآن کریم ازدیدگاه علامه طباطبایی وابن عاشور
نویسنده:
نویسنده:جهانبخش جعفری؛ استاد راهنما:فیروزه کرمی؛ استاد مشاور :زهرا خیراللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این تحقیق شناسایی ابعاد عدالت جنسیتی در قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن عاشور بود.روش اجرای این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش انجام تحقیق تحلیل محتوای کمی وکیفی و مطالعه تطبیقی «جرج بردی» بود.اهم یافته های پژوهش به قرار زیر بود: برخی از موارد اشتراک دیدگاه علامه طباطبائی و ابن‌عاشور درتفسیرآیات عدالت جنسیتی، عبارت اند از:آفرینش مشترک بین زنان و مردان، در اصل انسانیت،درحقیقت بشریت وخلق نفس واحد یکسان هستند و به همسانی میان وحدت نوع و وحدت اعتقاد دارند. در تفاوت های میان زنان ومردان، ملاک ازدواج بین زن ومرد را توجه به ایمان دانسته ومعتقدند، زن با ایمان هر چند که کنیز باشد بهتر است از زن مشرک، ولو آزاد باشد ودر ورود به بهشت متناسب باصلاحیت های وتوجه به شایستگی فرزندان، همسران و دودمانشان، در صله ارحام هر دو اتفاق نظر دارند. در وظایف و مسئولیت های متقابل زنان و مردان، این دو مفسرمدت شیردادن فرزند راحق مادر وتا دو سال دانسته اند .همچنین به مشورت کردن وتوافق دوجانبه دراینکه فرزند را از شیر بگیرند و بدون اینکه یکى از دو طرف ناراضى و یا مجبور باشد،تاکید داشته‌اند. درآداب، مراسم و کارکردهای زنان ومردان هر دو مفسردر تحیت وسلام کردن هنگام ورود به خانه، و همچنین به مجاز بودن طلاق (جدایی)، وبی نیاز شدن زنان و مردان در امور مربوط به ازدواج، که همگی از آداب ومراسم اسلامی است، اتفاق نظردارند. ، و در آموزش بین زنان ومردان، هردو معتقدند، پسرودختر ازبدو تولد هیچ شناخت و معلوماتى نداشته اند واز طریق حواس پنج گانه به تدریج آنها راکسب کرده اند و به برتر بودن کسانی که می دانند بر کسانی که نمی دانند اشتراک نظر داشتند.برخی از موارد اختلاف دیدگاه علامه طباطبائی و ابن‌عاشور در تفسیر آیات عدالت جنسیتی نیز عبارت اند از:«دربعد آفرینش مشترک به نظرعلامه همه افراد بشر باید تقوای الهی را پیشه خود سازند واختصاص به مؤمنین ندارد درصورتی که ابن عاشور تقوا را پرهیز همراه با هشدار به مومنان می داند و همچنین علامه نشات گرفتن کل بشررا از آدم و حوا دانسته(نفس واحده)، درصورتی که ابن عاشور اشاره ای به این موضوع نکرده است. در توجه به تفاوت های میان زنان ومردان علامه به تحریم ازدواج با زن و مرد بت پرست توجه کرده و ملاک شایستگى را در ازدواج، ایمان دانسته است. اما ابن عاشور، ضمن حرام دانستن به ممنوع بودن ازدواج فرد مسلمان با زن مشرک و همچنین ازدواج زن مسلمان با مرد مشرک اشاره کرده است .در وظایف ومسئولیت های متقابل زنان ومردان علامه به وظایف ومسئولیت های متقابل زنان ومردان درزمینه طلاق اشاره دارد، علامه معتقد است، شوهران زنان مطلقه به طلاق رجعى در ایام عده سزاوارترند، اما ابن عاشور نظر دیگری دارد وآن این است که خداوند مدت عده را طولانی کرده تا شوهر نسبت به بازگشتن به همسرانش پشیمانی و رغبت نشان دهد.به علاوه علامه بیان می کند که دردین اسلام احکام له که به نفع زنان است با احکامی که علیه و بر ضد ایشان است مساوى در نظر گرفته است.درمراسم،کارکردهای زنان ومردان و فرزندان علامه آداب خوردن را به عنوان حقى برای مؤمنین به مقدارى احتیاج، نه به حد اسراف و افساد قائل شده است، اما ابن عاشور آداب خوردن را اشتراک عمومی در رفع تنگنا دانسته است . ودرآموزش زنان ومردان علامه زنان ومردان دانا ونادان را به عالمان و جاهلان تشبیه کرده است ولی ابن عاشور آنان را به مومن دانا (اهل ایمان) و کافرجاهل(مشرکان جاهل) مشابهت داده است.
اطلاق و نسبیت در فلسفه اخلاق ازدیدگاه کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:صادق شهرکی؛ استاد راهنما:حمید اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اینجا ما به دنبال تبیین اصول اخلاقی و آموزه‌های اخلاقی و رابطه آن با بحث اطلاق و نسبیت اخلاق هستیم و با بررسی اصول اخلاقی کانت و مرحوم علامه طباطبایی دیدگاه های این دو اندیشمند را در ذیل این مساله توضیح می‌دهیم. همانطور که می دانید مبحث اخلاق دارای اهمیت فراوانی است و دیدگاه مختلفی در این باره بیان شده و اکنون ما به دنبال این هستیم که بیان کنیم مباحث اخلاقی چه رابطه ای با بحث مطلق گرایی و نسبی گرایی اخلاق و مبحث ارزش شناسی گزاره‌‌‌های اخلاقی و کارکرد عقل عملی دارد. در ادامه به صورت مختصر دیدگاه کانت و علامه طباطبایی را بیان می کنیم و با بیان محورهای اشتراک و افتراق این دو اندیشمند، نشان داده می شود که بسته به مفهوم احکام اخلاقی، آیا می‌توان هر یک از این دو اندیشمند را قائل به مطلق گرایی اخلاق یا نسبیت گرایی اخلاق دانست، زیرا هر دو اندیشمند برآن هستند که عقل عملی با معیارهای عقلانی خود می‌تواند خوبی و بدی اعمال را تشخیص دهد. در عین حال چنین به نظر می‌رسد که این دو اندیشمند عقل را به منزله منبع اصلی شناخت احکام ارزشی می دانند که باعث شناخت امور اخلاقی می‌شود. در اینجا باید گفت دیدگاه کانت بر اساس مطلق گرایی پایه گزاری شده و همچنین وی امر مطلق را به عنوان یگانه اصل اخلاقی می داند. در صورتی که در دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی چنین به نظر می رسد که وی اخلاق را به صورت نسبی می داند که از مقوله اعتبار است و تاکید می کند افراد بر اساس مقصد و هدف خود ، یک امر را خوب و یک امر را بد می دانند. در پایان به کاستی‌ها و انتقاداتی که به این دو دیدگاه وارد شده است می پردازیم و نتایج حاصل شده از بررسی این دو دیدگاه، کانت و مرحوم علامه طباطبایی در بحث اخلاق را نشان می دهیم.
  • تعداد رکورد ها : 4303