جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
علامه طباطبایی و گفتمان‌های رقیب انقلاب اسلامی
نویسنده:
نویسنده:حسین شاهوردلو؛ استاد راهنما:حمید احمدی حاجیکلائی؛ استاد مشاور :یعقوب توکلی,حسن پناهی‌آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره مواجهه اندیشمندان و صاحب‌نظران مسلمان با گفتمان‌های رقیب انقلاب اسلامی همچون: لیبرالیسم و مارکسیسم از مباحث مهم تاریخ معاصرایران و جهان اسلام می‌باشد. علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره) از جمله متفکران جامع و برجسته معاصر جهان اسلام است که می‌توان مواجهه ایشان با گفتمان‌های رقیب انقلاب اسلامی را در دو حوزه «عمل و نظر» کشف و ارائه نمود. تحقیق حاضر براساس روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر داده‌های کتابخانه‌ای و با توجه به مبانی نظری (هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی) علامه طباطبایی؛ مواجهه ایشان را در دو حوزه «عمل و نظر»کشف و تبیین می‌نماید. بر اساس یافته‌های این تحقیق علامه طباطبایی با دارا بودن دو مؤلفه: الف) آگاهی لازم و کافی به آرا و نظریه‌ها و طرح شبهات و سؤالات بنیادی از سوی گفتمان‌های نوپدید. ب) برخورداری از سرمایه و پشتوانه سترگ و کارآمد علمی از محتوا و ابعاد مختلف مبنایی و قواعد معرفتی اسلام در عرصه مواجهه نظری با گفتمان‌های رقیب انقلاب اسلامی؛ به مواجهه پرداختند. وجود این دو مؤلفه در کنار هم در نزد علامه توانست منشأ ارائه اندیشه و گفتمان جدید و توانمند و راه‌گشای «عقلانی ـ وحیانی» در مقابل گفتمان وارداتی شود تا در کنار مقابله با تزلزل پایه‌های اندیشه دینی در جامعه، خود منبع و منشأ ارائه الگوهای ترویج اندیشه دینی در سطوح جامعه باشد. این مهم، رهاورد جهاد علمی و معنوی علامه طباطبایی بود که نه تنها در مقام نظر و اندیشه فردی، بلکه در صحنه‌های فکری ـ فرهنگی جامعه به ویژه در ابعاد مختلف انقلاب اسلامی ایران، نقشی مبنایی و کانونی ایفا کرد. و توانست پشتوانه و زیر ساخت فکری یک نهضت بزرگی را در کنار اندیشه‌های امام خمینی(ره) به وجود آورد. همچنین، براساس یافته‌های این تحقیق علامه طباطبایی در مواجهه با گفتمان‌های رقیب در حوزه «عمل» نیز ورود کرده و با تشکیل حلقات فکری همچون: «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «مرجعیت و زعامت»، «هانری کربن»، «تفسیر المیزان» و «پژوهش و نویسندگی»؛ و تبیین ابعاد اجتماعی و سیاسی اسلام در آن حلقات و تربیت شاگردانی همچون شهید مطهری به مواجهه عملی باگفتمان‌های رقیب انقلاب اسلامی پرداخته است.
آزمایش های الهی و کارکرد های تربیتی آن از منظر علامه طباطبایی رحمه الله علیه و شاگردان، استاد مطهری رحمه الله علیه استاد مصباح رحمه الله علیه و استاد جوادی آملی
نویسنده:
نویسنده:ابوالفضل بیک زاده؛ استاد راهنما:علی رمضانی؛ استاد مشاور :محمد حسین رضایی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
خداوند متعال هیچ موجودی رو بدون هدف نیافریده است. در بین موجودات عالم، انسان به عنوان اشرف مخلوقات با هدف دستیابی به کمال و تعالی آفریده شده است و برای رسیدن به کمال واقعی خود و پرورش استعدادهای بالقوه‌اش در طول زندگی گاه با سختی‌ها و ناملایمات و گاه با نعمت‌ها و خوشی‌ها مورد امتحان واقع می‌شود. از آنجایی که علامه طباطبایی( و شاگردان وی از مفسرین و اندیشمندان برجسته معاصر بوده و ضمن درک فضای عصر حاضر و آزمایش‌های الهی در این زمانه پر تلاطم، در آثار خود به سنت ابتلاء پرداخته اند و از سویی در زمینه تربیتی نیز نظریات قابل توجهی دارند در این پژوهش کارکردهای تربیتی آزمون‌های الهی از دیدگاه ایشان بررسی گردید. نتایج این بررسی حاکی از آن است که از دیدگاه علامه و شاگردان وی خداوند متعال از آزمایش بندگان سه دسته اهداف اعتقادی، اخلاقی و تربیتی را دنبال می‌کند که اهداف تربیتی در این میان اهمیت ویژه‌ای دارند. مهم‌ترین هدف تربیتی آزمون‌های الهی از دیدگاه ایشان تکامل و ارتقای ذات بشر عنوان گردیده است. آزمایش‌های الهی گاه با تکالیف دینی و شرعی، گاه با ابتلائات طبیعی و انسانی و گاه بروز سختی و ناملایمات اتفاق می‌‎افتد. از منظر علامه و شاگردانش امتحانات الهی بر خلاف امتحانات بشری غیر‌قابل پیش‌بینی، گسترده و همه جانبه، متناسب با سطح رشد معرفتی و به صورت مستمر و تدریجی انجام می‌شود و کارکردهای تربیتی آن در دو حیطه فردی و اجتماعی جلوه گر خواهد شد. در حیطه فردی انسان را به خودشناسی، حقیقت پذیری، خرد محوری، تحکیم عزم و اراده خواهد رساند و از جهل و دنیازدگی و گناه دور نموده و استعداد بندگی وی را شکوفا خواهد نمود. در عرصه اجتماعی نیز کبر و نخوت را از جامعه زدوده و به شکوفایی فضایل اخلاقی در جامعه کمک خواهد نمود. در مواجهه با این امتحانات رمز پیروزی از دیدگاه علامه و شاگردانش؛ صبر، تقوا، تسلیم، توجه به گذرا بودن سختی‌ها و استمداد از نیروی ایمان جمعی و نیز الگو گرفتن از مواجهه اولیا و اوصیای الهی و توکل و توجه به حضور مداوم الهی است.
منشأ اختلافات علامه طباطبایی و ابن عاشور در تحلیل استعاره‌های قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:کرار حسین شاه؛ استاد راهنما:محمد عشایری منفرد؛ استاد مشاور :عبدالمطلب فریدیفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از زیباترین و بلیغ‌ترین شیوه‌های بیانی قرآن کریم، استعاره‌های آن است. خداوند در بسیاری از آیات وحی حقایقی را در قالب این فن بیان فرموده است، برای درک معانی بسیاری از آیات که در آن‌ها از فن استعاره استفاده‌شده، نخست باید به کتب بلاغی و سپس به تفاسیر ادبی مراجعه کنیم که استعاره‌های قرآنی در آن‌ها تحلیل و بررسی‌شده است. جناب علامه طباطبایی، از علوم ادبی و به‌ویژه علم بلاغت در «المیزان فی تفسیر القرآن» به‌خوبی استفاده کرده است. ایشان صدها استعاره در قرآن کریم را تحلیل و بررسی کرده و معانی مطلوب را برای علاقه‌مندان به تفسیر بیان کرده است. ابن عاشور نیز در تفسیر «التحریر و التنویر» به دنبال اثبات اعجاز ادبی و بلاغی قرآن کریم بوده و در این راستا بیش از پانصد مورد استعاره‌های قرآن کریم را تحلیل و بررسی کرده است. با مقایسه‌ی دو تفسیر مذکور به دست می‌آید که علامه و ابن عاشور در تحلیل برخی استعاره‌های قرآن کریم اختلافاتی دارند. منشأ این اختلافات گاهی ادبی است، یعنی هرکدام از دو مفسر دیدگاه‌های (لغوی، نحوی، صرفی، بلاغی) خاصی دارند که منشأ اختلاف در تحلیل استعاره‌های قرآن کریم شده است. گاهی منشأ اختلافات آنان عقیدتی است، به این معنا که علامه پیرو مذهب تشیع است و ابن عاشور از مفسران اهل سنت بوده است، بدین روی اختلافات عقیدتی آنان منشأ اختلاف در تحلیل استعاره‌های قرآن کریم شده است. گاهی منشأ اختلافات آنان منهجی بوده است، بدین معنا که هر مفسر در تفسیر خود، دارای منهج و روش خاصی بوده و همین روش‌ها منشأ اختلافات در تحلیل استعاره‌های قرآن کریم شده است. در این پژوهش هر سه نوع منشأ (دیدگاه‌های ادبی، عقیدتی و منهجی) که باعث اختلافات دو مفسر در تحلیل استعاره‌ها بوده، موردبررسی قرارگرفته است.
تحلیل تطبیقی انسجام در نظام معنایی قرآن از دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
نویسنده:فهیمه جفرسته؛ استاد راهنما:کیوان احسانی؛ استاد مشاور :فاطمه دست رنج,علیرضا طبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند حکیم، آیات قرآن را در انسجام و هماهنگی کامل قرار داده است تا بیانگر مقاصدش باشند. پیوستگی و پیوند معنایی آیات قرآن، انسجام آیات در چینش کلمات را برملا می‎سازد و از اعجاز قرآن پرده برمی‎دارد. در فرآیند فهم و تفسیر قرآن نیز اهتمام بر کشف و پرده برداری از مقصود خداوند است؛ از این رو با توجه به نیازهای عصر کنونی، فهم و تفسیر قرآن در کنار استفاده از روش‎های سنتی، نیازمند بهره‎گیری از شیوه‎های نوپدید و کارآمد است. پژوهش‎های معناشناسی قرآنی، برخاسته از ضرورت روزآمد کردن مطالعات قرآنی است و باور به وجود ارتباط معنایی میان کلمات و آیات قرآن از پیش‎زمینه‎های مهم علم معناشناسی و تفسیر قرآن به قرآن محسوب می‏شود، علامه طباطبایی معتقد است معارف قرآن همچون حقایق هستی، پیوسته مصدق و مفسر یکدیگرند و در هدفی واحد با هم پیوند دارند و این پیوند معنایی نه تنها در آیات بلکه میان واژگان قرآن نیز وجود دارد. پیوند معنایی میان واژگان قرآن مورد توجه ایزوتسو زبان‎شناس ژاپنی هم قرار گرفته است. ایشان همچون علامه معتقد است که زبان قرآن دارای نظام ارتباطی قاعده‎مندی است که در آن جایگاه هر واژه در شبکه به هم پیوسته مفاهیم قرآن قابل بازیابی است. لذا ایده اصلی نوشتار حاضر، بررسی انسجام و پیوستگی در نظام معنایی قرآن از دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی با هدف کشف نظام‎ هماهنگ قرآنی است. تحقق این هدف منوط به یافتن پاسخ سوالات زیر است: در مطالعات قرآنی ایزوتسو و علامه طباطبایی پیوستگی و انسجام شبکه معنایی قرآن بر چه مبانی و روش‎هایی استوار است؟ و چه نقاط اشتراک و افتراقی با هم دارند؟ برای پاسخ به این سؤالات مبانی ایزوتسو و علامه طباطبایی در محور زبان‏شناسی و معناشناسی مورد بررسی تحلیلی-تطبیقی قرار گرفت و سپس روش‏های مبتنی برآنها بیان شده است. مبانی ایزوتسو از جمله: وجود ارتباط وثیق بین زبان و تفکر، اندیشه جهان‎بینی زبانی، وجود نظام زبانی، در نظر گرفتن نص به عنوان نظام تصوری، تشکیل میدان‎های معناشناختی و توجه به بافت و... می‏باشد که در دو روش هم‏زمانی و درزمانی به بررسی آنها پرداخته است و مبانی علامه از جمله: استقلال قرآن، پیوند معنایی آیات قرآن، انسجام معنایی و اختلاف‎ناپذیری قرآن، جامعیت و جاودانگی معارف قرآن، بلاغت واژگانی و رویکرد سیاق‏مدار به کلمات و آیات قرآن و... و همچنین روش‏های تفسیری ایشان مانند فهم محتوای آیه و درک ارتباط مفهومی آیات، تبیین مفردات و تحلیل واژگان آیات، ابهام زدایی از زوایای مبهم تفسیر آیات و... می‎باشد و یافته‏ها نشان داد؛ آن‏ها نقاط همسویی فراوانی همانند نگاه نظام‏واره به متن، استقلال دلالی متن قرآن در افاده معنا، توجه به پیوند وروابط معنایی در متن، توجه به کارکرد بافت زبانی و موقعیت در فهم گفتمان قرآن، اعتقاد به تأثیر محوری پارادایم توحیدی در فهم گفتمان قرآن، ارتباط اندراجی معانی واژگان در متن، توسعه معنایی واژگان در نظام معنایی قرآن، ساخت میدان‏های معنایی و وحدت شبکه‏ای، مهار پیش‏فرض‎ها و عدم تحمیل آراء شخصی و... دارند و در عین حال در مسائلی همچون تأثیرپذیری زبان از فرهنگ، نگاه کلمه‏محور و نگرش آیه‎محور، وحیانی بودن الفاظ وعبارات قرآنی، فقدان معیار مشخص در تعیین کلمات کلیدی و کانونی، شیوه کشف معنای پایه و نحوۀ استفاده از منابع، بررسی سیر تحول واژگان اختلاف دارند. در مجموع؛ قرابت میان دو روش قرآن به قرآن و معناشناسی بیش از غرابت آنها به نظر می‏رسد و این امر زمینه به کارگیری نظریه‏های معناشناسی در امر تفسیر با روش قرآن به قرآن را مساعد می‏سازد و تأکید می‏کند که معناشناسی با تفسیر قرآن به قرآن ارتباط دارد چرا که هر دو ضمن تاکید بر نظام واره بودن زبان قرآن از بافت درونی سخن و روابط بینامتنی در کشف مراد خداوند بهره می‏گیرند و انسجام و پیوستگی قرآن را اثبات می کنند و همین دیدگاه موجب نوآوری پژوهش و تفاوت آن با سایر دستاوردهای موجود در این زمینه شده است.
بررسی رئالیسم متافیزیکی در فلسفه تحلیلی معاصر با نگاهی به دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عارف آئینی؛ استاد راهنما:محمدصادق زاهدی؛ استاد مشاور :مجید ملایوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع کلی این پژوهش رئالیسم متافیزیکی و دامنه پژوهش دیدگاه فیلسوفان تحلیلی معاصر و علامه طباطبایی است. رئالیسم متافیزیکی دیدگاهی است که بر اساس آن جهانِ خارج از ذهن وجود دارد و وجود آن مستقل از ذهن انسان است. نظریه های مختلفی در مقابل رئالیسم متافیزیکی قرار دارد که همه آنها را می توان تحت عنوان کلی «آنتی رئالیسم» دسته بندی کرد. در این پژوهش ضمن مطالعه جایگاه کلی رئالیسم متافیزیکی در فلسفه تحلیلی، نظریه چهار تن از مشهور ترین فیلسوفان تحلیلی؛ هیلاری پاتنم، مایکل دامت، نلسون گودمن و جان سرل، که در زمینه رئالیسم نظریه پردازی کرده اند بطور مفصل بررسی شده است. پاتنم که بیشترین تاثیر را در بحث رئالیسم – آنتی رئالیسم داشته است، ابتدا از طرفداران رئالیسم متافیزیکی بوده و تعریف‌ها و تبیین های بسیار خوبی از آن ارائه کرده است اما از دهه 1970 به بعد رئالیسم متافیزیکی را مورد انتقاد قرار داد و نظریه رئالیسم درونی را به عنوان جایگزین رئالیسم متافیزیکی معرفی کرد. دامت بحث رئالیسم و آنتی رئالیسم را بحثی معناشناختی می داند و معناشناسی رئالیستی را به نفع معناشناسی تحقیق گرایانه نقد می کند. نلسون گودمن با طرح نظریه «جهانسازی» دیدگاهی را مطرح می کند که آن را ایررئالیسم نامیده است. سرل با طرح نظریه رئالیسم خارجی، ضمن ارائه یک تعریف وجودشناختی از رئالیسم، بسیاری از اشتباهات رایج در تعریف رئالیسم را بیان کرده و مدعی است که رئالیسم می‌تواند با نظریه های معرفت شناختی و معناشناختی مختلف سازگار باشد. در فلسفه اسلامی تا قبل از علامه بطور مستقل به بحث رئالیسم پرداخته نشده است اما مسائلی مانند مثل افلاطونی، ماهیت، کلی طبیعی، وجود عالم خارج و ماهیت علم و ادراک مطرح بوده است که بی ارتباط به بحث رئالیسم نیست. هر یک از این مسائل از دیدگاه فیلسوفان مسلمان و بطور خاص علامه طباطبایی بررسی شد. رویکرد کلی فیلسوفان مسلمان در بیشتر مسائل مطرح شده، رویکردی رئالیستی است. علامه در بحث تقابل رئالیسم و ایدئالیسم وارد شده است و ضمن تبیین رئالیسم سعی کرده است شبهات ایدئالیستی را پاسخ بگوید و از فلسفه رئالیستی دفاع کند. در نهایت ضمن تحلیل مطالب به دست آمده، نظریه های مختلف با هم مقایسه و نتیجه گیری شد. نتیجه کلی تحقیق بطور خلاصه این است که؛ در فلسفه تحلیلی دیدگاه های مختلفی درباره رئالیسم وجود دارد اما گرایش های آنتی رئالیستی در میان فیلسوفان تحلیلی معاصر بیشتر است. رئالیسم در فلسفه را می توان به اقسام مختلف تقسیم کرد اما به نظر می‌رسد همه اقسام رئالیسم مبتنی بر رئالیسم متافیزیکی هستند. رئالیسم متافیزیکی متضمن وجود و استقلال جهان از ذهن است. بیشتر اختلافات میان رئالیسم و نظریه های آنتی رئالیستی بر سر وجه استقلالی رئالیسم متافیزیکی است. رئالیسم متافیزیکی آن‌گونه که پاتنم آن را تعریف کرده است در برابر انتقادهای آنتی رئالیستی شکننده و چالش برانگیز است اما براساس تعریف سرل از رئالیسم بسیاری از انتقادات قابل پاسخگویی است. علامه طباطبایی هر چند استدلالهای بسیار خوبی در دفاع از رئالیسم و رفع شبهات ایدئالیستی با استفاده از ظرفیت های فلسفه اسلامی ارائه کرده است اما به نظر می رسد آنتی رئالیسم را منحصر به ایدئالیسم دانسته و همچنین ایدئالیسم را با سفسطه یکسان در نظر گرفته است، در حالی که آنتی رئالیسم در فلسفه معاصر منحصر به ایدئالیسم و سفسطه نیست.
ارزیابی آراء جلال الدین سیوطی در مبحث مجاز «الاتقان فی علوم القرآن» بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیده زهرا ابوالقاسمی؛ استاد راهنما:بی بی سادات رضی بهابادی,فتحیه فتاحی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجاز به عنوان یکی از صنایع مهم بیانی، استعمال لفظ در غیر موضوع‌له خویش است؛ این صنعت بیانی نقش به سزایی در نگاهِ زیبایی شناختی به قرآن دارد و یکی از شاخصه‌های مهم در علم بیان است. اهمیت این علم از آنجایی نمایان می شود که علو معانی و ضیق تعبیر در قرآن کریم، زمینه مجاز در آیات را مهیا نموده و آیات فراوانی در آن دارای آرایه مجاز می باشند. از این رو پژوهش حاضر کوشیده تا به ارزیابی آراء جلال الدین سیوطی در مبحث حقیقت و مجاز بر اساس اندیشه علامه طباطبایی بپردازد. سیوطی نوع پنجاه و دوم از کتاب الاتقان را به انواع مجاز اختصاص داده و ذیل هر یک از آنان، آیات مرتبط با آن نوع را قید می‌نماید. محور اصلی سیوطی در گزینش این آیات در کتاب الاتقان، قواعد علم بیان و مباحث ادبی بوده است به گونه‌ای که این قواعد را اصل و آیات را فرع آن قرار داده؛ از طرفی با مراجعه به تفسیر سیوطی از آیات قرآن کریم در می‌یابیم که وی در برخی از آیات، طبق دیدگاه خود در الاتقان عمل ننموده است. علامه طباطبایی نیز وجود مجاز در قرآن کریم را پذیرفتند اما با توجه به نظریه روح معنا و اصل قرار دادن ظاهر آیات، در مواردی اشاره‌ای به مجاز ننمودند. به طور کلی می‌توان گفت که تفاوت دیدگاه سیوطی و علامه طباطبایی در برخی از آیات، چه از نظر نوع مجاز (عقلی یا مفرد بودن) و چه از نظر پذیرش مجاز و عدم پذیرش آن؛ به دلیل توجه علامه به سیاق آیات، اصل قرار دادن ظاهر آیه بر باطن آن، دقت در مباحث ادبی، توجه به استعمال معنایی کلمه در هر زمان و نفی محدودیت‌های مادی در الفاظ بوده است.
بررسی مبانی ارزش‌های اخلاقی از نگاه علامه طباطبایی، سید قطب و رشید رضا
نویسنده:
نویسنده:حسین کریمی؛ استاد راهنما:محمد قربان زاده؛ استاد مشاور :جلیل عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق پیش رو تحت عنوان «مبانی ارزش‌های اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی، سید قطب و رشید رضا» با روش تحلیلی و تطبیقی به بررسی و تبیین دیدگاه‌های سه مفسر پرداخته است. منظور از مبنا در این پژوهش اصول موضوعه و مسلّم در علم اخلاق است. ارزش اخلاقی یعنی اصول و قوانینی که دارای ملاک و معیار مشخصی است که از پشتیبانی اعتقادی و اخلاقی برخوردار می‌باشد. اخلاق حالت وصف روحی است که طبق آن کارها به‌آسانی از انسان سر می‌زند. هر سه مفسر منشأ مفاهیم اخلاقی را خداوند متعال می‌دانند. اخلاق ازنظر هر سه مفسر مطلق بوده و نسبیت باطل است. فایده اخلاق، همان تشخیص فضایل از رذایل است. ازنظر هر سه مفسر اخلاق قابل تغیر است. مبانی ارزش‌های اخلاقی سه نوع است: اول: مبانی هستی‌شناسی (توحید، حاضر و ناظر دانستن خداوند، ثبت و محاسبه اعمال، سنت‌های الهی و ایمان) هر سه مفسر موارد مذکور را از مبانی هستی‌شناسی دانسته و آن را منشأ تمامی ارزش‌های اخلاقی می‌دانند. دوم: مبانی معرفت‌شناسی، (فطرت و فطری بودن دین، عقل سلیم) علامه طباطبایی را می‌توان از مفسران عقل‌گرا دانست. سید قطب منکر نقش عقل است. رشید رضا نقش عقل را برجسته می‌داند. سوم: مبانی انسان‌شناسی، مثل (تغییرپذیری اخلاق، جبر و اختیار، قضا و قدر، هدایت‌پذیری، هدایت و ضلالت، کمال‌جویی، سعادت فردی و اجتماعی، معاد باوری و معرفت نفس و حالات نفسانی) می باشد. در موضوع جبر و اختیار، قضا و قدر، مختار علامه طباطبایی، دیدگاه بین‌الامرین است. سید قطب که اشعری معتدل است، در جبر و اختیار، قضا و قدر، انسان را مسلوب‌الاختیار نمی‌داند. رشید رضا هم همان دیدگاه نزدیک به بین‌الامرین را انتخاب نموده است. درباره هدایت و ضلالت هر سه مفسر آن را منافی با اختیار انسان نمی‌دانند. هر سه مفسر سعادت روحی و جسمی اخروی و دنیوی را مطلوب می‌دانند. در ادامه بحث حسن و قبح عقلی و عبادت، سید قطب منکر حسن و قبح عقلی است، ولی علامه طباطبایی و رشید رضا قائل به حسن و قبح عقلی‌اند. علامه طباطبایی دیدگاه افراطی و تفریطی را در حسن و قبح عقلی ردّ نموده، دیدگاه اعتدالی را انتخاب می‌کند. هر سه مفسر عبادت را از مبانی ارزش های اخلاقی دانسته‌اند.
بازخوانی مبانی انسان‌شناختی در تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و پیامدهای آن در تبیین سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
نویسنده:سیده رقیه حسین نژاد مقری؛ استاد راهنما:محمود خنمری؛ استاد مشاور :محمد اسماعیل قاسمی طوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم‌ترین و ضروری‌ترین شناخت برای بشر، انسان‌شناسی است. به دلیل آنکه سخن گفتن از تربیت و سبک زندگی هرگز محقق نمی‌شود مگر در سایه توجه به ابعاد وجودی و استعدادهای فطری انسان. از آنجا که هم انسان‌شناسی و هم سبک زندگی به عنوان دو موضوع وسیع و گسترده به شمار می‌آیند. مسئله پژوهش حاضر این است که براساس دیدگاه علامه طباطبایی مبانی انسان‌شناسی در تربیت اخلاقی چیست ؟وچه پیامدهای در تبیین سبک زندگی اسلامی دارد؟ این تحقیق به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است از این رو با مطالعه و جستجو در آثار علامه طباطبایی و دیگران این امر حاصل شده که انسان دارای بعد روحانی و جسمانی می‌باشد به طوری که علامه انسان را اشرف مخلوقات می‌خواند؛ایشان انسان را موجودی کمال ‌جو، مختار و دارای توانمندی عقلی و ... می‌داند که در بین مخلوقات شایستگی خلیفه اللهی را دارد.ازاین جهت علامه شناخت انسان را از اساسی ترین مباحث تربیت بخصوص تربیت اخلاقی می داندکه مطلوب یا نامطلوب بودن این گونه تربیت باتوجه به حقیقت انسان واهداف عالیه او تعیین می شود. همچنین علامه طباطبایی توحید را مهم‌ترین مبنای انسان‌شناسی در الگو تربیت اخلاقی می‌داند. از این رو ایشان تعریف خاصی از سبک و زندگی ارائه می کنند.از آن جایی که علامه مباحثی از قبیل خدامحوری، ارتباط با خدا و سازگاری با نظام آفرینش و ... را به عنوان مبانی سبک زندگی اسلامی می‌داند. که هر انسانی در پرتو چنین اموری می‌تواند به سعادت و کمال حقیقی خود دست یابد.دراین نوشتاربه بیان پیامدهای الگوی تربیت اخلاقی در تبیین سبک زندگی اسلامی که شامل؛ایجاد شادی ونشاط،کسب آرامش واطمینان وتوکل واعتماد بر خدا در زندگی نیز خواهیم پرداخت.
تأثیر متقابل اعمال انسان بر یکدیگر با محوریت اندیشه‌های علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:اکرم السادات شاهنگیان؛ استاد راهنما:بی‌بی‌سادات رضی‌بهابادی؛ استاد مشاور :زهرا صرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از قوانین کلّی حاکم بر عالم خلقت قانون علّیت و نظام علّت و معلولی است و همه موجودات عالم از جمله انسان با همه اعمال و نیّاتش مشمول این قانون کلّی عالم می‌باشند. از آنجا که رسیدن به کمال حقیقی، خواسته هر انسان کمال‌جویی است و از طرفی سعادت یا شقاوت انسان و رسیدن به کمال او در گرو اعمالی است که از وی صادر می‌شود، شناخت هر چه بیشتر اعمال و اثرات متقابل آن که می‌تواند یاریگر او در این هدف باشد، از اهمّیّت بسزایی برخوردار است؛ لذا در پژوهش حاضر سعی شده با تکیه بر دیدگاه علّامه طباطبایی که تبیین دقیقی از نحوه تأثیرات متقابل اعمال انسان داشته‌اند، به این مهم پرداخته شود. ایشان با استناد به آیات و روایات بیان می‌دارد که اعمال انسان از جهت پاداش و کیفر، نظامی غیرنظام طبیعی حاکم بر اعمال دارد. نتایج این پژوهش که به روش کتابخانه‌ای و تحلیلی و با شیوه‌ی استنباط و استنتاج، با استفاده از نظرات گوناگون به ویژه نظریه علّامه طباطبایی صورت گرفته، بیانگر آن است که اعمال انسان، احکام و آثاری دارد که علاوه بر تأثیر بر روح و سایر اعمال عامل و از این طریق بر سرنوشت نهایی وی، بر اعمال دیگران و حتی بر جهان خارج و حوادث تلخ و شیرین روزگار هم اثرات گوناگون دارد. از جمله‌ی این احکام، آن است که بعضی از گناهان، حسنات دنیا و آخرت را حبط مى‏کند، چنانکه بعضى از طاعات، اثر گناهان را در دنیا و آخرت محو مى‏نماید، بعضی از حسنات، نظیرش را عاید دیگرى می‌کند و بعضی دیگر، سیئات صاحبش را به دیگرى و حسنات دیگری را به وى منتقل می‌کند، همچنانکه بعضی از سیئات، حسنات صاحبش را به دیگرى و سیئات دیگرى را به وی انتقال مى‏دهد؛ نیز بعضی حسنات یا سیئات ثواب و عقاب مضاعف به دنبال دارند.
افضلیت سیره تبلیغی پیامبر اکرم (ص) در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:علرضا بک صحرایی؛ استاد راهنما:سید محمد علی علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبلیغ به معنای رساندن پیام با استفاده از ابزار مناسب و مؤثر است. در طول تاریخ همه مکتب ها و همه افرادی که قصد رسانیدن پیام خود به دیگران را داشته اند از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده کرده‌اند. انبیاء الهی نیز هر کدام به روش خاص و متناسب با موقعیت زمان خویش، شرایط فردی و اجتماعی مخاطبان تبلیغ می‌کردند. تبلیغ اسلامی مشتمل بر خصوصیاتی است که آن را از تبلیغ عام جدا می‌کند. این پژوهش نظری با روش تحلیلی-کتابخانه‌ای، به دنبال بررسی بیان قرآن و علامه طباطبایی در رابطه با افضلیت سیره تبلیغی پیامبر اکرم(ص) و نمونه‌های تطبیقی نسبت به سایر انبیا است. پژوهش‌های زیادی در زمینۀ سیره تبلیغی پیامبران مختلف انجام شده است، اما استخراج افضلیت سیرۀ تبلیغی پیامبر اکرم(ص) از قرآن و از منظر علامه طباطبایی، نوآوری این پژوهش نسبت به سایر پژوهش‌هاست. در مجموع پس از بررسی‌های انجام شده می‌توان نتیجه گرفت که یکی از امتیازاتی که پیامبر اسلام نسبت به بقیه پیامبران دارد، خاتمیت او نسبت به پیامبران می باشد که پیامبری به وسیله او ختم شده است. در عین حال همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید رسول خدا(ص) خود این امتیاز را کاری اختیاری می‌داند که سبقت خود از پیامبران در اعتراف به ربوبیت خداوند باشد. مقاومت رسول خدا (ص) در زمینۀ مقاومت در تبلیغ نیز در قرآن ستودنی تلقی شده است. پیامبر(ص) نه تنها از مردم دوری نمی‌کرد و در برابر اذیت و آزار آنان نفرینشان نمی‌کرد، که برای هدایت آنان دعا هم می‌کرد و تنها به خدا بازگو می‌کرد. روش تبلیغی چهره به چهره، ماهیت وجودی پیامبر، استقامت و ایستادگی در برابر جهل و خاتم الانبیاء بودن، از افضلیت‌های پیامبر اکرم(ص) نسبت به سایر پیامبران از منظر قرآن و علامه طباطبایی است.
  • تعداد رکورد ها : 4303