مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
ایمان و عقل جهان دیگر(فلسفه دین) دین و اخلاق(فلسفه دین) زبان دین (فلسفه دین) صورت دینی زندگی علم و دین (فلسفه دین) کثرت گرایی دینی(فلسفه دین) معرفت دینی مفهوم خداوند
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2296
نقش خوش بینی کیهانی و فرهنگ در معناداری زندگی از نظر جان هیک
نویسنده:
احمد پورقاسم شادهی، ریحانه سادات عظیمی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
پرسش از معنای زندگی در فلسفه مساله ایست که واقع گرایانی همچون جان هیک را بر آن داشته تا تبیینی از این مساله بر اساس مبانی خود ارائه دهد . وی با توجه به مولفه های کانتی و ویتگنشتاینی در شبکه تفکرات خود به" معنای عملی زندگی" تصریح کرده و معنای عملی زندگی را در گرو رابطه ای دوطرفه بین انسان و جهان میداند . بنابراین لاجرم به تاثیرجهان به عنوان امری که انسان زندگی خود را در آن تجربه میکند، پرداخته و تفسیر جهان را به خوش بینی کیهانی - مفهومی که دارای دو مولفه غایت رئوف (خیر) و ساختار متناسب با این غایت از جهان است - منوط میکند . وی ، این خوش بینی کیهانی را نیز مرهون باورهای دینی می داند . براین اساس، او چرخشی را در پرسش از معنای زندگی ایجاد کرده و آنرا به پرسش از "ماهیت جهان" و سپس از "ماهیت جهان" به پرسش از "خصوصیات دینی که قضاوت بهتری را از جهان به ما عرضه میکند" تبدیل میکند . گذشته از بررسی تبیین نظر جان هیک در باره معنای عملی زندگی با توجه به مولفه های تفکر او در محدوده واقع گرایی انتقادی وی ، نحوه انتقال او ازمقوله فرهنگ به دین ، عدم شمول گرایی نظریه وی و اختصاص آن تنها به ادیان ابراهیمی ، و در نهایت عدم استلزام بین خوش بینی کیهانی و باورهای دینی ، از جمله مسائلی است که مهمترین مباحث این مقاله را به خود اختصاص داده است .
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
باور دینی و خودآیینی عقلانی
نویسنده:
امیرحسین خداپرست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
خودآیینی عقلانی بیانگر آن است که آدمی چگونه می‌تواند فاعلیت معرفتی خود را محفوظ بدارد و اختیار تنظیم و اداره‌ی عقلانی خود را داشته باشد. این ارزش معرفتی غالباً در مقابل دگرآیینی عقلانی طرح شده که مطابق آن، باورنده، به علل درونی یا بیرونی، فاقد توانایی لازم برای اِعمال فاعلیت معرفتی خود است. از آغاز دوران مدرن، برخی فیلسوفان و متفکران به‌تصریح یا تلویح گمان کرده‌اند که باور دینی ناقض خودآیینی عقلانی است. با این حال، روایت مسئولیت‌محور از معرفت‌شناسی فضیلت‌گرا به‌خوبی نشان می‌دهد که خودآیینی به مثابه یک فضیلت عقلانی به معنای اتکا به قوای معرفتی خود و بی‌نیازی معرفتی از دیگری نیست بلکه نحوه‌ی تنظیم فاعلیت معرفتی باورنده را در تعامل‌های فکری او با دیگری تجویز می‌کند. بر این اساس، باورنده‌ی خودآیین بر شناخت اقسام روابط معرفتی خود با دیگری و تنظیم مستقل آن توانا است. این معنا از خودآیینی عقلانی با برگرفت و نگه‌داشت باورهای دینی در تعارض نیست. باور دینی می‌تواند خودآیین باشد اگر باورنده‌ی متدین نقش دیگری را به مثابه ناقل، ناقد، حامی، الگو یا مرجع در باورهای دینی خود دریابد و وجدان‌مدارانه و به اتکای آراستگی به فضایل عقلانی، نحوه‌ی مداخله‌ی معرفتی دیگری را در باورهای دینی خود تنظیم کند.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
نگاه نقادانۀ ویلیام جی. وینرایت به نقش داروهای شیمیایی در تحقق تجربۀ دینی
نویسنده:
حسین طوسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
برخی از محققان تلاش کرده‌اند تا، با انجام دادن آزمایش‌ها و بررسی‌های لازم، تحقق تجربۀ دینی و عرفانی را از طریق مصرف داروهای شیمیایی به اثبات رسانند. وینرایت، با تمایز گزاردن میان تجربۀ عرفانی وحدت‌گرا و خداباور، و با توجه به پژوهش‌های انجام‌شده توسط کلارک، پنک، و هیوستون و مسترز، بر این باور است که هرچند داروهای روان‌نما می‌توانند نوعی تجربۀ عرفانی وحدت‌گرا به وجود آورند، ولی نمی‌توانند تجربۀ عرفانی خداباور به وجود آورند. در تحقیقات محققان، شواهد و مدارک قابل اعتنایی وجود ندارد که بر اساس آن تجربه‌های عرفانی خداباورانه را بتوان ناشی از مصرف داروهای شیمیایی دانست. بررسی‌های انجام‌گرفته روی نتایج استخراج‌شده از آزمایش‌های محققان اخیر نشان داد که تجربیات ناشی از مصرف داروها بیشتر آفاقی بوده و درصد ناچیزی از آن به تجربۀ انفسی ارتباط دارد. به نظر وینرایت، در تبیین علمی تجربه‌های عرفانی، توجه به نکاتی لازم است. اولاً، توجه به موضوع این تجربیات و تفکیک انواع تجارب عرفانی از یکدیگر ضروری به نظر می‌رسد، یعنی ممکن است موضوع تجربه به گونه‌ای باشد که هرگز نتوان تبیین علمی کافی از آن ارائه داد. ثانیاً ماهیت تجربۀ دینی و عرفانی به گونه‌ای است که آن را با پرسشنامه و آزمایش‌های تجربی نمی‌توان تعیین کرد، زیرا این تجارب اموری درونی هستند و قابل اندازه‌گیری با معیارهای بیرونی نیستند.
صفحات :
از صفحه 155 تا 176
زبان دینی از منظر استیس، با تأکید بر مبانی معرفت‌شناختی آن
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد، معصومه سالاری راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
استیس در جایگاه یک فیلسوف انگلیسی تحلیل زبانی، دین را همسان با عرفان دانسته و گوهر آن را تجربه عرفانی می داند. وی تجربه عرفانی و به تبع آن، گزاره های دینی را در قالب زبان بشری و عقل مفهوم ساز، غیرقابل بیان و توصیف ناپذیر می داند. استیس هستی را دارای دو ساحت طولی زمانی و لازمانی می داند که هر مرتبه دارای زبان خاص خویش است. عالم زمانی را قلمروی عقل مفهوم ساز متناهی می داند اما دین را متعلق به مرتبه لازمانی دانسته که صرفا با شهود قابل ادراک می باشد. از منظر استیس، زبان دینی، نمادین است. قضایای نمادین برای گزارش واقعیت نمی باشند، بلکه کارکرد آنها، برانگیختن عواطف دینی در مخاطبان و انگیزش تجربه دینی است. در این نوشتار نخست با ایضاح مفاهیم کلیدی، مقصود استیس از دین، عقل و عرفان را بیان کرده ایم. سپس تحلیل استیس از مسأله نمادین بودن زبان دینی با تأکید بر کارکرد اصلی‌اش که انگیزش تجربه و احساسات دینی در دینداران است را تقریر نموده ایم. در پایان، مبانی معرفت‌شناختی نظریه وی، بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 199 تا 219
فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته»
نویسنده:
محمد اصغری، ندا محجل
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله سعی شده است فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته» با استناد به گفته‌های او به ویژه در دست‌نوشته‌ها و سایر نوشته‌هایش تبیین شود. او مفاهیم کلیدی نظیر «مسیحیت»، «حقیقت»، «شور»، «خدا»، و «ایمان» را برای توصیف و تبیین «سوبژکتیویته» به کار می‌برد. برای مثال تلقی وی از مسیحیت به مثابۀ «سوبژکتیویته» با تلقی رایج و عمدتاً تاریخی از مسیحیت که عمدتاً درک ابژکتیو از آن دارند کاملاً متفاوت است. مسیحیت از نظر این متفکر عمدتاً در قالب آموزه‌ها مطرح می‌شود و چیزی که برای او حائز اهمیت است مسیحی شدن است، نه این که مسیحیت چیست. کرکگور به دنبال آن است که در برابر سوبژکتیویتۀ فلسفی (معرفت‌شناختی) فلسفۀ مدرن نظیر تفکر دکارتی و کانتی موضعی انتقادی اتخاذ کند. باید گفت که کرکگور با سوبژکتیویته سروکار دارد، نه سوبژکتیویسم که یک مسئلۀ معرفت شناختی است و او علاقه‌ای به آن ندارد. بنابراین هدف این مقاله این است که ماهیت دینی سوبژکتیویته و فهم دینی از آن را در نوشته‌های این متفکر دانمارکی نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
تأثیر دعا بر جهان قانونمند از دیدگاه استاد مطهری و النور استامپ
نویسنده:
ام هانی جراحی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل مرتبط با «دعای حاجت»، چگونگی تأثیر این نوع دعا بر جهان مادّی است، جهانی تحت حاکمیت قوانین استثناناپذیر. از یک سو، اجابت دعا امری قطعی تلقی می‌شود و از سوی دیگر، قوانین جهان طبیعت نقض‌ناپذیر محسوب می‌گردد. در باب این مسئله، مقاله به بررسی تطبیقی آرای دو متفکر، استاد مرتضی مطهری و النور استامپ، می‌پردازد، دو متفکری که جهان را قانونمند و در عین حال دعا را نیز مؤثر می‌دانند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد باور به «اختیار» از مهم‌ترین مبانی‌ای است که هر دو فیلسوف به آن پای‌بندند. تفاوت مهم دو اندیشمند دیدگاه آنها در باب تعین‌گرایی است. استاد مطهری به تعین‌گرایی قائل است و از طریق بحث قضا و قدر می‌کوشد پاسخی برای مسئلۀ پیش‌گفته بیابد، در حالی که النور استامپ تعین‌گرایی را انکار می‌کند و با پذیرش عدم قطعیت، راه خود را برای علت معدّ دیدن خداوند علاوه بر علت مفیض بودن او باز می‌کند و از این طریق مسئلۀ دعا را پاسخ می‌گوید.
صفحات :
از صفحه 47 تا 68
الهیات تمثیلی یا الهیات تشکیکی
نویسنده:
افلاطون صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در زبان بشری الفاظی وجود دارد که در زبان دینی به نحو مشترک به خدا و مخلوقات نسبت داده می‌شود. نسبت این الفاظ به خدا و انسان به نحو مشترک لفظی و مشترک معنوی منجر به دیدگاه تشبیه و تعطیل می‌شود که از چالش‌های الهیاتی است. اندیشمندان اسلامی برای حل این چالش به معنا و مفاهیم تشکیکی این الفاظ متوسل شده‌اند. ملاصدرا، با مبانی فلسفی خود، برای حل این مسئله نظری را طرح کرده که می‌توان آن را الهیات تشکیکی نامید. توماس آکویناس متفکر مسیحی در توجیه نسبت این الفاظ نظریه‌ای را بیان نموده که به الهیات تمثیلی معروف است. این نظریه در جوامع علمی غربی و اسلامی مورد نقدهایی قرار گرفته است. با تحلیل معناشناختی واژه‌های کلیدی نظریۀ آکویناس و تبیین محتوای آن می‌توان نشان داد که دیدگاه او با تفاوت‌هایی همان نظریۀ الهیات تشکیکی است. او در این زمینه از ابن‌سینا متأثر است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 89
رابطۀ زبان دین و واقعیت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی، مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از «رابطۀ زبان دین و واقعیت» از جمله مسائل مهم در حوزۀ زبان دین محسوب می‌شود. با توجه به اهمیت مبانی هستی‌شناخی ومعرفت‌شناختی در بررسی رابطۀ زبان دین و واقعیت، در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه ملاصدرا در دو محور اساسی «رابطۀ زبان دین و واقعیت» و «کیفیت حکایتگری زبان دین از واقعیت» با توجه به مبانی یادشده بررسی شود. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در حکمت متعالیه، وجود شواهدی مانند انتقادات جدی ملاصدرا نسبت به برآیندهای غیرقابل پذیرش رویکرد ناواقع‌گرایی، تبیین ارتباط مرتبۀ ظهور لفظی کلام الهی با مراتب فوق آن بر اساس کثرت در مظاهر وجود و همچنین فهم معانی کلام الهی در پرتو اصل تطابق و تناظر عوالم هستی، بر رویکرد واقع‌گرایانه نسبت به زبان دین دلالت دارد. علاوه بر این، در حکمت متعالیه، با توجه به نقش انسان کامل در ظهور تفصیلی عالم واقع، نه تنها تمامی توصیفات انسان کامل از واقعیت عین صدق است، بلکه سایر توصیفات نیز بر اساس مطابقت با توصیف انسان کامل متصف به صدق می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 182
واقع‌گرایی و ناواقع‌گرایی دینی: بررسی و نقد آرای دان کیوپیت، پُل بدام و دی. زی. فیلیپس
نویسنده:
علی صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
این مقاله، پس از بیانِ مختصر چند نکتۀ مقدماتی در خصوص ماهیت و نوع صورت‌بندی مسئلۀ واقع‌گرایی/ناواقع‌گرایی، ابتدا به شرح و مقایسۀ دو نوع از انواع ناواقع‌گرایی دینی یعنی دیدگاه‌های دان کیوپیت و دی. زی. فیلیپس می‌پردازد. مستمسک کیوپیت برای ناواقع‌گرایی نوعی خوانش از آرای فلاسفۀ مدرن (خصوصاً نیچه) و عزیمتگاه فیلیپس به سمت ناواقع‌گرایی فلسفۀ زبان متأخر ویتگنشتاین بوده است. بر اساس این مبادی، ناواقع‌گرایی این دو در پیوند با نفی متافیزیکی‌اندیشی و نوعی از نسبیت‌گرایی قرار گرفته و به هنگام مواجهه با حوزۀ دین سبب رد سویه‌های نظری دین و اصالت‌بخشی به جنبه‌های عملی و پراتیک آن شده است. پاسخ پُل بدام به عنوان یک واقع‌گرا متوجه همین نکتۀ اخیر بوده و کوشیده است نشان دهد که انجام دادن اعمال و مناسک دینی در غیاب جنبه‌های مفهومی و نظری ممکن نیست، و واقع‌گرایی در مورد متعلَّق عبادات عنصری اساسی است. در انتهای مقاله، تلاش شده تا ضمن نقد این انواع از ناواقع‌گرایی بحران‌های آن برجسته شود. همچنین نحیف بودنِ واقع‌گرایی بدام مسئلۀ دیگری است که بدان اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت‌گرایی
نویسنده:
داود صدیقی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده‌اند. سارتر با تبیین وجودِ فی‌نفسه و وجودِ‌ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می‌کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می‌توان یک ناشناخت‌گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می‌گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را دربارۀ صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می‌برد. در عین حال، به نظر می‌رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت‌گرایان و سوبژکتیویست‌ها، می‌توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می‌دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست‌ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می‌آید با توجه به بنیان‌های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت‌گرایی بر سارتر وارد نباشد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
  • تعداد رکورد ها : 2296