از جمله موضوعات مشترک و محوری قرآن و عهدین، حکومت خداست؛ به این معنا که در آخرالزمان حکومت بر جهان بهطور مطلق از آن خدا خواهد بود و در آن، نیکوکاران و بدکاران
... ن جزای عمل خود را خواهند دید. موضوع مقالة حاضر، قریبالوقوع بودن حکومت خداست و اينکه مراد از آن چیست؟ در این مقاله ضمن گزارش عبارات قرآن و کتاب مقدس، نظریاتی که در تفسیر چنین تعبیری به دست داده شدهاند، بررسی و نقد میشوند. دربارۀ تعبیر «قریبالوقوع بودن حکومت خدا»، شش نظریه یا احتمال در طول تاریخ مطرح شده است: نخست اينکه اين خبر حقیقی است و زمان دقیقی نیز دارد. نظریۀ دوم این بوده که هرچند اين خبر حقیقی است، اما نمیتوان برای تحقق آن، زمان مشخص کرد. در نظریۀ سوم هم بر حقیقی بودن اين خبر تأکید میشد؛ اما اظهار میگردید که به دليل عدم آمادگی لازم در مردم، زمان برپایی حکومت خدا پیوسته به تأخیر میافتد. نظریۀ چهارم نيز بر حقیقی بودن آن خبر مبتني است؛ منتها برخلاف سه نظر نخست، آن را روحانی میشمارد. در نظریة پنجم، خبر قریبالوقوع بودن حکومت خدا فقط تحریضی برای اخلاقی زیستن دانسته شده است. در نظریة ششم، برپایی حکومت خدا آرزواندیشانه بهشمار آمده است. از این میان، دومین نظریه، مشهورترین و مقبولترین ديدگاه در نظر پیروان ادیان ابراهیمی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، تطبیقی و تاریخی است؛ یعنی مضامین مربوط به قریبالوقوع بودن حکومت خدا در عهد قدیم و عهد جدید و نیز قرآن، به ترتیب تاریخی بررسی و مقایسه میشود. رویکرد این پژوهش پدیدارشناسانه است
بیشتر