جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
بررسی تطبیقی نمادهای فرهمندی در دوره ساسانی و صفوی
نویسنده:
آزاده نیک‌خلق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بررسی نمادهای به جای مانده از تفکر و زندگی یک ملت برخی از آنان واجد ارزشی خاص است که از آن به نمادهای فرهمندی یاد می شود. این نمادها بیانگر باورهای عمبق یک جامعه است چراکه بر مبنای مذهب آنان شکل گرفته و اقتدار و مشروعیت شاهان به عنوان محور اصلی حکومت در ژیوند با این نمادها شکل می گیرد . سلسله های ساسانیان و صفویان به عنوان حکومت هایی که بر پایه ی باورهای عمیق مذهبی تاسیس شده بودند و با جوامعی که مبتنی بر باورهای فرهمندی بود بیشترین استفاده را از این نمادها کرده اند. نمادهای فرهمندی در دوره ساسانی با عنوان فره ایزدی علاوه بر فرم هایی در قالب گیاهان و حیوانات و اشیاء به هیات ایزدانی فرهمند در آمده که در مراسم تاج بخشی پادشاهان ر همراهی می کردند. در نتیجه پادشاهان با توسل به این ایزدان تکیه بر تاییدات الهی زده و مشروعیت و اقتدار خود و حکومتشان را از آنان خواستار می گشتند. این نمادها بر نقش برجسته ها‏ظروف و سکه های به جای مانده از این دوران دیده می شود که بازتابی است از اوضاع سیاسی و مذهبی حکومت های مذکور. پایداری نمادهای فرهمندی در هنرهای ساسانی و صفوی استمرار کارکردهای دلالتی آن را نیز به دنبال داشته است. در دوران صفوی اصطلاح فره ایزدی تبدیل به ظل الله گردید و پادشاه به عنوان سایه ی خدا بر روی زمین خوانده شد. در این دوره نیز شاهان مشروعیت خود را از طریق دین رسمیت دادند. نمادهای فرهمندی این دوره بیشتر در نگاره ها سکه ها پرچم و کتیبه های موجود در زیارتگاه ها متجلی می شود. این نمادها در بیننده حس تحسین نسبت به شکوخ و جلال و زیبایی مسند پادشاهی و تسلیم و عبودیت در برابر قدرت و اقتدار کسی را بر می انگیزد که در واقع فره ایزدی یا ظل الله یا قبله عالم و یا هر لقب دیگری را به همراه دارد.
بررسی مبانی نظری و دامنه تطبیقی قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»
نویسنده:
سیدمصطفی رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ابزارهای عقلایی و اسلوبهای بیانی برای تفهیم و مفاهمه, کنایه است و در میانگونه های کنایه نیز شیوه کنایه تعریضی مبتنی بر ضرب المثل «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره » از روشهای متداول در محاورات عرفی است. خاستگاه ضرب المثل و نحوه دلالت, نوع کنایه به کاررفته در آن را درفصل اول آورده ایم.برای اثبات حجیت این قاعده می توان دلایل و مستندات متعددی را ارائه نمود. آیات مختلفی وجود دارد که خطاب آن به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است, اما حکم آیه اختصاص به ایشان نداشته, سایر مسلمانان را هم شامل می شود. در آیاتی دیگر هرچند خطاب به پیامبر است, اما حکم آیه به امت او اختصاص دارد و چنین حکمی در مورد آن حضرت از قبیل سالبه به انتفاء موضوع است.احادیث متعددی نیز از طرق مختلف نقل شده است که بعضی از آنها به صورت کلی و اجمالی بر این قاعده دلالت می کند و بعضی دیگر نیز به این قاعده تصریح نموده, آیاتی از قرآن را بر آن تطبیق می کند.به جز قرآن و سنت, سیره عقلایی نیز از مستندات این قاعده به حساب می آید. چرا که این قاعده یکی از شیوه های ساری و جاری در عرف اهل محاوره بوده, در بین همه گروه ها و طبقات عقلا جریان دارد و سیره اهل شرع نیز بر همین قاعده جاری است. این سیره متصل به زمان معصوم (علیه السلام) بوده, نه تنها شارع مقدس آن را منع نکرده بلکه خود شارع نیز در کلماتش آن را به کار برده است. این قاعده اختصاص به تفسیر ندارد بلکه مانند قواعد عقلائی دیگر, درعلوم مختلف عقلی و نقلی از جمله عرفان, تاریخ, فقه, اصول, حدیث و کلام کاربرد دارد که در فصل سوم این تحقیق, از هرکدام نمونه هایی ذکر می شود. اصل بر این است که ظاهر کلام گوینده با اراده او مطابقت داشته باشد و کسی که مورد خطاب واقع می شود مراد اصلی و واقعی او باشد. به عبارت دیگر اصل بر عدم استفاده از این قاعده است و حمل کلام الهی بر این قاعده نیازمند دلیل است مثل اینکه اخذ به ظاهرآیه مخالف دلیل عقلی قطعی و یا مخالف آیات و روایات دیگر باشد که در این تحقیق از آن به عنوان شروط جریان قاعده نام برده ایم.به یقین می توان گفت که قاعده«إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ» به صورت ارتکازی در تفسیر رعایت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و سنی از آن استفاده کرده اند. عده قابل توجهی نیز به نام این قاعده تصریح کرده اند که در فصل چهارم به برخی از آنها اشاره شده است. «إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ»
بررسی تطبیقی آیات خلود بر اساس دیدگاههای شیخ طوسی، زمخشری، فخررازی
نویسنده:
حمیده ابراهیمی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کیفیت مسئله خلود و آراء پیرامون آن از آنجایی که با سرنوشت انسانها ، پس از حیات برزخی پیوند دارد؛ از دیر باز محل بحث عالمان و مفسران در ادیان مختلف بوده است. مفسران و متکلمان فریقین جملگی با استناد به ظاهر آیات و روایات بسیاری بر خلود در بهشت و خلود کفار معاند در دوزخ و عذاب دائمی آن اتفاق نظر دارند. غیر از گروه اندکی از سلفیان که نظری دیگر را مطرح می‌کنند. در میان مفسران شیعی، محوریت آرای تفسیری شیخ طوسی مورد اهتمام ویژه این تحقیق است. افزون بر انگاره‌های تفسیری شیخ طوسی موضوع خلود از منظر برخی عالمان متکلم شیعی نیز بررسی شده است و در میان اهل سنت دیدگاه شخصیت‌هایی همچون زمخشری و فخررازی به عنوان نمایندگان جریان فکری معتزله و اشاعره در موضوع خلود مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.از عارفان مفسر برخی که با مشرب عرفانی به آیات خلود می‌نگرند ضمن بهره‌گیری از روایات و ادله‌ی عقلی و فلسفی بر دائمی نبودن عذاب جهنم اصرار دارند.هر سه مفسر، شیخ طوسی، زمخشری، فخررازی با توجه به معنای «أبد» خلود و مشتقات آن در آیات قرآن را جاودانگی پاداش‌های الهی در بهشت و عذاب‌ها در دوزخ تاکید ورزیده‌اند. شایان ذکر است افزون برآیات قرآن، در احادیث شیعی و روایات اهل سنت بر اساس ظواهر آنها موضوع خلود در بهشت و دوزخ مورد تاکید و تصریح قرار گرفته است.در عین حال بر اساس دسته‌ای دیگر از روایات شیعه، گروه‌هایی همچون توبه کنندگان، دوستداران ولایت، مومنان گناهکار، مستضعفان فکری و دینی از زمر? نجات‌ یافته‌گان عذاب جهنمی تلقی میشوند.
بررسی تطبیقی روایات فریقین پیرامون آیات (به ظاهر) ناسازگار درباره عصمت انبیا
نویسنده:
فاطمه‌ میرهاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیا (علیهم السلام) یکی از مباحث جدی و با سابقه در حوزه مباحث اعتقادی کلامی است که تقریباً همه فرق اسلامی اصل وجوب آن را پذیرفته‌اند و تنها درجزئیاتی چون محدوده و زمان آغاز آن اختلافاتی وجود دارد. اولین جایی که این اختلافات خود را نشان می‌دهد، تفسیر آیاتی است که ظاهر آنها با مسئله عصمت ناسازگاری دارد. در این تحقیق سعی بر این است که معنای این گونه آیات با توجه به روایات فریقین پیرامون آنها، به دست آید. در بحث نافرمانی آدم(علیه السلام) از نهی خداوند؛ روایات عدم هوشیاری، جبر الهی، فراموشی به هنگام خوردن از درخت، عدم عصمت قبل از نبوت و اشتباه در فهم کامل نهی خداوند را عنوان کرده‌اند. در بحث از شرک ابراهیم (علیه السلام)؛ برخی روایات (هذا ربی) را اقراری تلقی کرده و برخی روایات راه حلهایی چون فرض یا انکاری استفهامی بودن آن را مطرح کرده‌اند. در اتهام کذب ابراهیم نیز؛ روایاتی (إِنِّی سَقیم) را از معاریض کلام، یا تقیه‌ای دانسته و قصد اصلاح و یا وجود شرط محال در (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ هذا) را مانع دروغ قلمداد کرده‌اند. روایاتی دیگر نیر هر دو سخن را دروغ انگاشته‌اند.در مبحث قتل نفس توسط موسی (علیه السلام)؛ روایات، غیر عمدی بودن قتل و یا مامور بودن موسی به آن را عنوان کرده‌اند. و درباره نسیان عهد توسط موسی در همراهی با عالِمِ الهی؛ برخی روایات آن را به معنای فراموشی(ضد ذکر) و برخی آن را به معنای تَرک عهد و یا از معاریض کلام تلقی کرده‌اند. پیرامون قضاوت داود (علیه السلام) میان دو خصم؛ روایاتی اسرائیلی دلیل استغفار او را گناهی که در حق «اوریا» مرتکب شد عنوان کرده و روایاتی نیز دلیل آن را تعجیل در صدور حکم بیان کرده‌اند. درباره سلیمان (علیه السلام) و برگزیدن علاقه به اسبها بر ذکر پروردگار؛ روایاتی اسرائیلی اذعان دارند که سلیمان اسبها را به انتقام اینکه او را از نماز بازداشتند به هلاکت رسانید. روایاتی نیز کشتن اسبها برای انتقام را قبیح تلقی کرده و ماجرا را این طور حکایت کرده‌اند که سلیمان اسبها را برای شرکت در جنگی بازدید می‌کرد که وقت نماز گذشت و خواست که خورشید را بازگردانند تا نماز را در وقتش بخواند. همچنین درباره انابه و بازگشت سلیمان در پی فتنه و افتادن جسد بر تختش؛ برخی روایات اسرائیلی، گناه سلیمان را کشتن اسبها و یا تمایل قلبی به یکی از طرفین دعوا در داوری اظهار کرده و برخی روایات دیگر گناه او را نگفتن «انشاء الله» در تصمیمش تلقی کرده‌اند. برخی روایات نیز حاکی از ترس سلیمان بر جان فرزندش از شر شیاطین و غفلت از اراده پروردگار است. پیرامون همّ یوسف (علیه السلام) به انجام عمل قبیح؛ روایاتی همّ وی را اراده و تصمیم به انجام عمل معنا کرده و برخی روایات به شدت چنین همّی را رد کرده‌اند، روایتی نیز قصد او را ضرب و قتل بیان کرده است. و در بحث از طولانی شدن حبس یوسف به عقوبت استمداد از غیر خدا؛ روایاتی به طرق متعدد در میان فریقین علت باقی ماندن چندین ساله یوسف را در زندان، عقوبت الهی برای استمدادش از غیر خدا تلقی کرده‌اند.روایات شیعی غالباً عملِ به ظاهر گناه آلود را به گونه‌ای تاویل کرده‌اند که گناه بودن آن نفی شود، اما در روایات اهل سنت که اکثراً موقوف یا مقطوعند اهتمامی به نفی گناه وجود ندارد. در راستای روایات، برخی تفاسیر اهل سنت به شرح ظاهر آیه بسنده کرده و از انتساب گناه به نبی خدا ابایی ندارند. اما تقریباً همه تفاسیر شیعی با توجه به روایات و یا حتی فراتر از آنها و با تکیه بر عقل، به تنزیه ساحت انبیا از گناه پرداخته‌اند.
بررسی تطبیقی سیمای امام علی (ع) در دیوان ابن حسام خوسفی و ناصرخسرو
نویسنده:
عاطفه اقتصادی رودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حضرت علی (ع) نزد عموم مسلمانان از جایگاهی ویژه برخوردار است. شاعران ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی در ابراز ارادت و محبّت خود به آن بزرگمرد دادگری و جوانمردی اشعار بسیاری سروده و دیوان‌های خویش را به ستایش او مزیّن نموده‌اند. ابن‌حسام خوسفی شاعر شیعی دوازده‌امامی قرن نهم هجری و ناصرخسرو شاعر توانمند اسماعیلی مذهب قرن پنجم هجری از جمله این شاعران هستند که در ابیات بسیاری از دیوان‌های خود به بازتاب سیمای علی (ع) پرداخته‌اند. در بررسی مقایسه‌ای دیوان این دو شاعر مشخّص می‌شود آنان در دو دوره زمانی و مکانی متفاوت، مذهب و ویژگی‌های شخصیّتی و فکری جداگانه، در ترسیم سیمای علی(ع) شیوه‌ی عمل و نقطه نظرات متفاوتی داشته‌اند. ابن‌حسام حدود یک سوم از دیوان خود را به ستایش علی(ع) اختصاص داده است و با توجّه به بسط و کمال ادبیّات عرفانی قرنهای ششم، هفتم، هشتم و نهم در این توصیفات بر طرح جنبه‌های عاشقانه‌ی شبه عرفانی، مفاهیم ولایی، خوانش‌های مدنی و اخلاقی توجّه و تأکید بیشتری کرده است و با گذشت نه قرن از صدر اسلام و تغییر اوضاع ادواری، سیاسی و اجتماعی ، رویکردهای نقلی، اسطوره‌ای و افسانه‌ای نیز داشته است امّا ناصرخسرو از نظر نسبت کمّی، کمتر به مدح و توصیف علی (ع) پرداخته است و در توصیفات خود بیشتر نگاه حکیمانه کلامی به فضایل آن حضرت داشته و بر علم تأویل، رازداری، اساس بودن وی در دین ، و نیز بر اهداف انقلابی و ایدئولوژیکی اسماعیلی تأکید کرده است و صفات و شایستگی‌های علی (ع) برای امامت و خلافت را کمابیش درشت در راه مبارزه با خلافت عبّاسی و حمایت از خلافت فاطمیان طرح نموده است. در دیوان هر دو شاعر وجوه مشابه و متفاوتی از علی (ع) به چشم می‌خورد که البتّه غلبه با وجوه تشابه است. هر دو شاعر به فضایل و ویژگی‌های مهمّ آن حضرت چون: والایی منزلت، قرابت با پیامبر(ص)، شایانی ولایت، عصمت، علم، عدل، جهاد و شایستگی‌های نقلی اشاره کرده‌اند که البتّه ابن‌حسام در دیوان خویش به جلوه‌هایی چون: زیبایی، عطر خوش، بانگ شجاعت، و توصیف اسطوره‌ای اسب، شمشیر و جایگاه منتسبان حتّی غلام علی (ع) نیز توجّه خاصّی نشان داده است که در دیوان ناصرخسرو موارد مذکور مشاهده نمی‌شود.
بررسی تطبیقی آراء دو فرقه‌ی اثنی عشر و اسماعیلیه پیرامون ظهور منجی
نویسنده:
فاطمه آبشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ی ظهور از اصلی ترین عقاید تشیع محسوب می شود، که از اهمیت خاصی برخوردار است، در این میان شیعیان امامیه و اسماعیلیه از این قاعده مستثنی نیستند. امامیه کسانی هستند که به امامت دوازده امام معتقدند، و آخرین آن ها را مهدی موعود می دانند و در انتظار ظهورش هستند، و اسماعیلیه، خود به چندین گروه تقسیم می شوند که هر یک عقاید ویژه ای در خصوص مسئله ی ظهور دارند؛ بعضی از آن ها (همچون اسماعیلیان نخستین و قرامطه) در انتظار ظهور امام غایب هستند و بعضی (همچون فاطمیان و نزاریان) امام موعود را غایب نمی دانند.امامیه و اسماعیلیه عقیده به برقراری صلح و امنیت در سراسر عالم دارند، و آن را جزء وظائف قائم می دانند، البته اختلافاتی در عقیده به این مسئله، در دو فرقه ی مذکور دیده می شود، مانند کیفیت مبارزه قائم؛ اسماعیلیه بر این باورند که قائم به شدت با مخالفین مبارزه می کند، اما امامیه قائل به نقش هدایت گر مهدی هستند.
بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج‌البلاغه با کشف‌المحجوب، رساله قشیریه و مصباح‌الهدایه
نویسنده:
فاطمه نوریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان به معنای شناخت و رسیدن به حقیقت است. به بیان دیگر، موضوع اصلی آن شناخت خدا است که عارفان با مکاشفه های الهی به آن دست می یابند. عرفان می تواند تصوف را نیز شامل شود که در این صورت نسبت بین عرفان و تصوف از نظر منطقی عموم و خصوص من وجه است. از جمله عارفان عالم حضرت علی علیه السلام است که می فرماید: هیچ شئ را ندیدم مگر این که خدا را قبل از آن، با آن و پس از آن دیدم. گنجینه نفیس نهج البلاغه در بر گیرنده جلوه های عرفان است که برای بررسی عمیق آن، نیاز است پژوهش های گسترده ای انجام شود.تاکنون پژوهش هایی در زمینه بررسی تطبیقی نگرش های عارفانه و صوفیانه در مفاهیم و اصطلاحات عرفانی مختلف انجام گرفته است. اما در این پژوهش بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج البلاغه با کتاب های کشف المحجوب، رساله قشیریه و مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه انجام شده است. در این بررسی با بهره گیری از کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه که شامل ده باب است، به طور نسبی از هر باب یک واژه شامل توبه، زهد، توکل، قناعت، توحید معرفت، محبت، ولایت، آداب صحبت و علم بر گزیده شد. این مطالعات نشان داد که عرفان از دید نهج البلاغه همراه با کسب علم و معرفت است، از طرفی تلاش برای رفع نیازهای مادی و دنیوی البته بارعایت قناعت منافاتی با عرفان ندارد. این درحالی است که در سه اثر عرفانی دیگر تاکید بر سرکوب نیازهای مادی برای دستیابی به جلوه های عرفانی است.
بررسی تطبیقی آراء قاضی عضدالدین ایجی قاضی عبدالجبار همدانی و نجم‌الدین نسفی در خصوص عصمت انبیاء (ع)
نویسنده:
ناصر احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت،یکی از زیر شاخه های نبوت است و به عنوان مهم ترین ویژگی این اصل دینی، همواره در طول تاریخ محل اختلاف متکلمان واندیشمندان اسلامی بوده است.این نوشتار به بررسی ریشه ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی ،قاضی عبدالجبار معتزلی،قاضی عضدالدین ایجی با گرایش اشعری و نجم الدین نسفی با اندیشه ای ماتریدی ،پرداخته است.نگارنده به شیوه ی تحلیلی –توصیفی و با استفاده از مهم ترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور،کوشیده است تا در سه فصل جداگانه ،به تعریف مفهوم اصطلاحی عصمت،مراتب عصمت،دلایل عصمت و بررسی چالش ها و کاستی های هر یک از سه شخصیت پرداخته ودر فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید.قاضی عبدالجبار با اختصاص فصولی از کتاب مبسوط«المغنی»،به بحث عصمت انبیاء(ع)؛آنان را از گناه کبیره قبل و بعد از نبوت و از گناه صغیره ای که باعث پستی آنان شود،معصوم می داند.قاضی ایجی نیز ،در بزرگترین کتاب کلامی اش با نام «المواقف»،فصلی را به عصمت انبیاء(ع) اختصاص داده و در آن به عدم صدور گناه کبیره بعد از بعثت و جواز آن ،قبل ازبعثت و همچنین به جواز صدور گناهان صغیره بعد از بعثت ، قائل است.نجم الدین نسفی در بزرگترین کتاب عقاید اهل سنت با عنوان «العقاید النسفیة» ،با ایجی هم صدا است.با این تفاوت که در رابطه ی عصمت و اختیار ،برخلاف اشاعره ،رأی بر اختیاری بودن عصمت انبیاء(ع) می دهد.
بررسی تطبیقی آراء شیخ مفید و ملاصدرا در خصوص تجسم اعمال
نویسنده:
فریبا ذاکری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجسم اعمال، اساس مذهبى دارد، که شرایع و مذاهب در باب اصول عقاید، مطرح کرده‏اند و خواسته‏اند، مسأله چگونگى لذت و الم اخروى و عذاب قبر و میزان و حساب و نشر صحف را در روز قیامت، که شرایع بدان نازل شده‏اند بدانند. این مسأله از نظر علماى علم کلام، جورى مورد بحث قرار گرفته و از نظر متعبدین به مذاهب، طورى دیگر و بالأخره فلاسفه اسلامى نیز سعى کرده‏اند مسأله را طورى حل کنندکه، با اصول و قواعد عقلى وفق داده و منافات نداشته باشد. تجسم اعمال تبیینی است، از چگونگی تاثیر اعمال دنیوی انسان درحیات اخروی اووتحلیلی ازنحوه ارتباط میان اعمال وملکات دنیوی، با جزای اخروی است و تعبیری که، به عینه در آیات و احادیث دیده نشده، ولى بى‏گمان، خاستگاه آن، آیات کریمه قرآن و احادیث‏شریفه صادره، از اهل بیت (ع)است. در این رساله این نظریه ازدیدگاه شیخ مفیدبه عنوان یکی ازمتکلمین بزرگ شیعه، وملاصدرا به عنوان موسس حکمت متعالیه،مورد بحث وبررسی است. حاصل این پژوهش، تحقیقی تخصصی پیرامون تفاوت دیدگاه این دوعالم شیعه درمورد تجسم اعمال و شناسایی دلایل اختلاف آراءایشان در مسأله مورد نظراست که باروشی توصیفی- تحلیلی، به انجام رسیده است.اهم نتایج این پژوهش بدین شرح است: شیخ مفیدنظریه تجسم اعمال را با تمسک به دو اشکال،که اعمال انسان پس از صدور ومرگ معدوم می شود واینکه تجسم اعمال از قبیل تبدیل عرض به جوهراست،امری محال می باشد،انکار می کندیا حداقل در پذیرش آن از خود تردید جدی ابراز کرده است. ملاصدرا از طرفداران نظریه تجسم اعمال بوده،به توسط دلائلی چون،تجرد نفس وتاثیرپذیری آن از خارج، تجرد قوه خیال، حرکت جوهری، اتحاد عاقل ومعقول آن را اثبات نموده و به تبیین آن پرداخته است. حاصل تطبیق نظرات شیخ مفید وملا صدرا، در زمینه کیفر وپاداش اخروی این شد که، شیخ مفید با توجه به ظاهر آیات وروایات، معذب یا متنعم بودن انسان را خارج از نفس او می داند، اما ملاصدرا، درشرایط معرفتی مستقل بر آیات وروایات وبرهان وشهود به تبیین فلسفی تجسم اعمال می پردازد وکیفر وپاداش، اخروی را چیزی جز ظهور افعال و صور اعمال و آثار ملکات و نیات و اعتقادات انسان نمی داند.
بررسی تطبیقی داستان آدم و حوا در قرآن و تورات
نویسنده:
زهرا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
داستان آدم و حوا از دیرباز مورد توجه تمامی ادیان ، گرایش ها و متفکران غیر دینی بوده است . لذا تحقیق در این مورد می تواند بسیاری از سوالات را در مورد حقیقت و هدف خلقت خداوند از نوع بشر پاسخ دهد و در این پژوهش سعی خواهد شد تصویری تقریبا جامع از مساله خلقت آدم و حوا ، شجره ممنوعه، داستان وسوسه ، عصیان و هبوط و توبه آنان ارائه شود و میزان تطبیق این داستان ها را در قرآن و تورات مورد بررسی قرار داده و در پایان هر فصل نتیجه ای از مباحث ذکر شده در آن فصل ارائه خواهد شد .این پایان نامه پژوهشی تطبیقی درباره داستان آدم و حوا در قرآن و تورات است که در 3بخش به قرار ذیل تنظیم خواهد شد: بخش اول كه شامل کلیات پژوهش نظیر تعریف موضوع و اهمیت آن مي گردد . بخش دوم بحث هاي تحقيقي و محتوايي است و شامل 4 فصل است.در بخش سوم نتيجه گيري نهايي بيان مي شود.در فصل اول ابتدا داستان خلقت در كتاب مقدس ، به ترتيب در عهد عتيق و در تلمود بيان شده و سپس داستان خلقت در قرآن بررسي شده و بعد از داستان آدم و حوا و ابعادي چند از زندگاني حضرت آدم ، آيات مرتبط با آدم(ع) بيان گرديده و نكات آيات ذكرشده است .در مرحله بعدي پژوهش جامع ترين آيات درباره آفرينش آدم، تفسير و توضيح آيات، خلقت انسان با نگاه به تفاسير بيان شده است .سپس آفرينش زن در تورات، قرآن و روايات بررسي شده استو درانتها به نتايجي كه از بررسي تطبيقي خلقت آدم و حوا در تورات و قرآن گرفته ايم، پرداخته ايم . فصل دوم مساله درخت ممنوعه و وسوسه آدم و حوا را در تورات و قرآن بررسي مي كند. بعد از پيش گفتار ، مبحث مذكور در توراتو سپس در قرآن بيان شده و در گام بعدي پژوهش آيات قرآن كه مرتبط با موضوع اين فصل است و ابعاد ديگري از زندگي حضرت آدم(ع)بيان گرديده است . در آخر نتايج بررسي تطبيقي شجره ممنوعه و وسوسه آدم و حوا ذكر شده است . در فصل سوم هبوط و توبه آدم و حوا در تورات و قرآن مورد بررسي واقع شده است. در اين فصل ابتدا هبوط از نظر لغت وعهد و ميثاق خداوند با آدم در تورات و قرآن بيان شده،سپس آثار نافرماني در تورات و قرآن كه عبارتند از آشكار شدن عورات و هبوط مورد بحث واقع شده است . در گام بعدي پژوهش مخاطبان هبوط در قرآن، تكرار هبوط در سوره بقره، توبه در تورات و قرآن، گفتگوي جبرئيل با آدم ، چگونگي توبه آدم و كلمات القا شده برآن حضرت مباحثي هستند كه به آن هاپرداخته ايم.نتيجه گيري از بررسي تطبيقي همان گونه كه در فصول قبل ذكر شد مرحله آخر اين فصل است . در فصل چهارم به مساله عصمت آدم پرداخته ايم . لزوم عصمت انبياء از نظر عقل واز نظر قرآن در اين فصل مورد بحث واقع شده است . سپس به مسائل ناسازگاري ظاهري اوصاف آدم در قرآن، مفهوم عصمت و عصيان ، توجيه هاي تعارض زدا و نقد آن ها در 6 مبحث پرداخته ايم .رابطه عصمت و لغزش ، جمله ي« ظلمنا انفسنا»، توبه و لفظ غفران در رابطه با حضرت آدم(ع)، فرق نافرماني ابليس و آدم و عصمت در دين يهود، مباحثي است كه مورد بررسي واقع شده است . در پايان نكته ها و پيام ها و سپس نتيجه گيري بيان شده است . در پايان اين پژوهش در بخش سوم مسائلي نظير خلافت حضرت آدم،قلمروي خلافت ايشان،زوج بودن در داستان آفرينش و..از جمله وجوه مشترك و مواردي مثل ملاك خلافت، فلسفه خلقت آدم، چگونگي خداوند و.. از جمله اختلافات به دست آمده در اين پژوهش است كه در نتيجه گيري كلي بيان شده اند.
  • تعداد رکورد ها : 518