جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
توحید احدی و واحدی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
احمدعلی مظلوم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه نهایی علامه طباطبایی درباره حقیقت توحید، توحید حقیقت وجود است. بر این اساس خداوند متعال تنها مصداق حقیقی وجود است و همه کثرت‌ها، به کثرت در ظهور و تجلیِ همان حقیقت واحد بازمی‌گردد. در این دیدگاه مقام ذات الهیمنزه از هرگونه تعین مفهومی‌‌ و مصداقی و فوق هر اسم و حکمی حتی همین تنزه و اطلاق است. ایشان نخستین تعین ذات الهی را اطلاق و صرافت آن می‌دانند که همان مقام احدیت است و همه تعینات را به سلب تحصیلی از ذات الهی نفی می‌کند. از دیدگاه ایشان سپس تعین هویت و بعدازآن مقام واحدیت است که مشتمل بر ظهور تفصیلی اسماء الهی است؛ ایشان اسماء حسنی و صفات الهی را اگرچه داراى مفاهیم متعددى هستند، اما فقط دارای یک مصداق که همان ذات اقدس الهی است می‌دانند. مقام احدیت جنبه بطون و مقام واحدیت جنبه ظهور وحدت حقه حقیقیه است.در این پایان‌نامه ابتدا دیدگاه عرفانی ایشان درباره توحید خداوند در مقام احدیت و واحدیت تبیین شده است. سپس دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید بر مبنای تشکیک وجود از طریق براهین صرف الوجود، بسیط الحقیقه، عدم‌تناهی و صدیقین مورد بحث قرار گرفته است و نشان داده شده است که این مبنا توحید واحدی را اثبات می‌نماید؛ اما توانایی اثبات توحید احدی را ندارد. آنگاه دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید احدی و واحدی بر مبنای وحدت شخصی وجود از طریق براهین فوق مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به آیات و روایاتی پرداخته شده است که از دیدگاه ایشان بیان‌گر توحید احدی و واحدی‌اند یا ایشان این دیدگاه را در تبیین و تفسیر آن‌ها به‌کاربرده‌اند. ضمناً در این پایان‌نامه با روش مطالعه کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی تحلیلی عقلی با تکیه‌بر آموزه‌های وحیانی، به تبیین دیدگاه علامه طباطبایی در این زمینه پرداخته شده است.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
تطبيق نظريات اخلاقی حوزه‌ی علمی علامه طباطبائی با فضيلت‌گرايی مک‌اينتاير
نویسنده:
زهرا علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مک‌اينتاير "فضيلت" را محور و اساس نظريات اخلاقی خود می‌داند. از نظر او فضيلت که از سه عنصر "عمل"، "نظم روايی" و "سنت تاريخی" به دست می‌آيد، ارزش ذاتی برای انسان دارد، يعنی انسان با داشتن فضيلت می‌تواند به سعادت و حيات نيک که غايت زندگی است دست يابد، از سوی ديگر سعادت و حيات نيک همان فضيلت-مندی است. انسان فضيلت‌مند در هر شرايطی می‌تواند، بهترين و متأملانه‌ترين امور را بدون تأمل انتخاب کند، زيرا چنين فردی به ملکه‌ی فضيلت آراسته است. بنابراين غايتی که انسان فضيلت‌مند می‌تواند به آن دست يابد، در دل مفهوم فضيلت نهفته است، چرا که از يک سو غايت يا همان حيات نيک، عبارت است از اينکه انسان در جستجوی خير باشد، و از سوی ديگر جستجوی خير جز با داشتن فضايل امکان‌پذير نيست. بر اين اساس می‌توان گفت دين در غايت مطرح شده در نظريه‌ی اخلاقی مک‌اينتاير نقش تعيين کننده ندارد و گزاره‌های اخلاقی به واسطه‌ی فضيلت و حکمت عملی که خود فضيلت عقلانی است تعيين می‌شوند و همين فضايل پشتوانه‌ی اخلاق، مبنای اخلاق‌مداری انسان و نيز معنای سعادت و غايت انسانی هستند.ديدگاه ديگر اخلاق از نظر طباطبائی و شاگردان او است. در آرای اين انديشمندان، اخلاق امری نفسانی و فطری است که انسان با عمل به اصول آن می‌تواند به فضايلی دست يابد که اين فضايل می‌توانند انسان را که موجودی کمال‌طلب است به کمال مطلق (که از نظر آنان مقام قرب الهی است) برسانند و انسانی که به کمال مطلق برسد، به سعادت نهايی خويش دست می‌يابد. از سوی ديگر عقل و شرع دو عنصری هستند که انسان در مقام اثبات حسن و قبح اخلاقی به آنها نيازمند است و در صورتی که از اين دو امر پيروی کند، می‌تواند به حد وسط در احکام اخلاقی (فضايل) برسد. بر اين اساس دين (انجام تکاليف دينی)، پشتوانه‌ی اخلاق و واسطه‌ی دست‌يابی به فضايل است و اين فضايل علاوه بر ارزش ذاتی که دارند واسطه‌ی دست‌يابی به سعادت هستند. بنابراين فضايل ملاک رسيدن به سعادت هستند و نقش کارکردی در رسيدن انسان به سعادت دارند.
بررسی عالم مثال و ویژگی موجودات آن از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش (شهیدمطهری، علامه حسن زاده آملی، آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
یونس زاهدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تاریخ اندیشه بشر،مباحث هستی شناسانه از مهمترین مسائل عقلی بوده که مورد توجه بسیاری از بزرگان قرارگرفته است در این میان بحث عالم مثال از بدیع ترین مباحث مورد توجه اندیشمندان به ویژه متفکران مسلمان بوده است . دربین آنها علامه طباطبایی (ره)و شاگردانش از طلایه داران این امراند.علامه طباطبایی برهان خود را برای اثبات عالم مثال براساس صورت های حسی وخیالی که در نفس پدید می آیند، شکل می دهد.و ویژگی هایی مانند حیات، علم وقدرت و آثاری مانند شکل وبعد و وضع را برآن مترتب می داند اما آثاری مانند قوه واستعداد و حرکت را از آنها سلب می کند.از ویژگی های دیگر عالم مثال این است که معلول عالم عقل و علت عالم ماده است یعنی بر اساس نظام علی و معلولی ترتیب یافته است وبرهمین اساس هم هماهنگی بین آنها وجود دارد. شهید مطهری با اشاره به دیدگاه حکمای اشراق وعرفا، برای عالم مثال ویژگی هایی جسمانی (نه صرفا مادی) قائل بوده وآثاری مانندحرکت ، قوه، زمان ومکان را از آن سلب می کند. علامه حسن زاده آملی عالم مثال وبرزخ را یکی دانسته و رابطه تنگاتنگ و هماهنگ بین عواملسه گانه را مطرح می سازد.علامه جوادی آملی معتقد است که عالم مثال مهمترین توضیح برای مشکل مباشرت مستقیم فاعلیت عقل نسبت به عالم طبیعت است واثبات عالم مثال را یکی از معارف عرفان می داند.علامه مصباح یزدی لزوما رابطه بین موجود های ضعیف وقوی را از نوع تشکیک خاصی نمی دانند بلکه ممکن است تشکیک از نوع عام باشد. ایشان نیز بین عوالم سه گانه رابطه ی علی ومعلولی قائل اند واز نظر ایشان عالم مثال ابتدا براساس نظریه عرفا مطرح شده است.
تعامل با حدیث در تفسیرهای المیزان و تسنیم؛ تطبیق و مقایسه
نویسنده:
محمدحسین صالحی شهربابکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفاسیر المیزان و تسنیم از جمله تفاسیر جامع معاصر با رویکردی هم‌سویه و مشترک با قرآن‌کریم است. یکی از ابعاد چالش برانگیز این دو اثر فاخر، کمیت و کیفیت بکارگیری منابع حدیثی، البته با اعتقاد راسخ به استقلال قرآن در دلالت بر مفاهیم خود بوده است، تا با اتخاذ این روش افق تازه‌ای توسط این دو عزیز در دانش تفسیر گشوده شود. علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی با ارائه تفسیر قرآنی، در حوزه وسیعی از روایات بهره جسته‌اند تا با بهره‌گیری از حدیث همراه با مهارت و تخصصی ویژه به نقد آرای محدثین و روایات غیر صحیح بپردازند و با تدبر در خود آیات قرآنی با ویژگی‌های منحصر به فردشان، چراغ راه متأخرین در استفاده از احادیث و شاخصه‌های نقد روایات درست از نادرست گردد، و با رجوع به سخنان معصومان (ع) تقیید، تخصیص، اطلاق یا عموم آن و برطرف شدن ابهام در تطبیق روشن گردد و نقاط اشتراک و افتراق این دو مفسر به رشته تحریر درآید. نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع اسنادی و کتابخانه‌ای تدوین شده است. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که این دو مفسر توانمند و حدیث شناس مطلع، به گونه‌ای منطقی و معتدل و به دور از افراط و تفریط، با استفاده بجا از روایات درصدد آن بوده‌اند که با تکیه بر روایات، مطالبی دست نیافتنی از قرآن را ارائه کنند و شیوه درست بهره‌گیری از قرآن را کشف و به جامعه مسلمانان عرضه نمایند. رویکرد خاص این دو مفسر نسبت به روایات تفسیری و تعامل این دو دانشمند در تحلیل آیات از منابع حدیثی، موضوعی است که در این پژوهش برآنیم مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
مقایسه اراده الهی از نظر فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف دراین پژوهش این است که دیدگاههای این دوبزرگواردرباره صفت اراده باری تعالی موردبررسی قرارگیرد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است .اراده ازریشه«رود»به معنای طلب،قصدداشتن،وپسندیدن است.اراده درمعنای عام وخاص بکارمی رود. مقصودماازاراده دراین بررسی اراده درمعنای خاص است.«تصمیمی که ناشی ازیک ترجیح عقلانی باشد.»علامه محمدحسين طباطبايي ،اراده باري تعالي رادر زمره يكي از صفات فعلي خارج از ذات مي داند، كه ازمقام فعل انتزاع مي شودبين اراده وعمل باري تعالي فاصله نيست.به محض اينكه باري تعالي درخلقت موجودات «كن »بگويد«فيكون »مي شود.مطابق نظر علامه خداوندازازل مريدنبوده وازهرتغييرمنزه است. ازنظرعلامه اراده انسان درطول اراده خداست.ايشان همچنين قائل به نظام اسباب ومسببات وقاعده عليت است.علامه علاوه براعتقادراسخ به مطلق بودن اراده الهي به ملزومات آن«اراده واختيار انسان»نيزمعتقد است.علامه همچنين قائل به حسن وقبح عقلي مي باشد.فلسفه شرور از نظر علامه به دليل خيرات كثيرآنهاست ،وشرور از ديگاه ايشان بالعرض مقدورخدا مي باشد.از نظر امام فخر رازي ، اراده باري تعالي صفتي ذاتي است ، كه مرجح ومخصص يكي از دو طرف امكاني مي باشد. وباري تعالي نيز از ازل مريد بوده است.طبق نظرفخرخواص اشياء براساس عادت الله است ونظام علي ومعلولي جايگاهي ندارد،ايشان اعتقادراسخ به مطلق بودن اراده الهي داردخداوندفاعل بلاواسطه افعال انسان است،البته فخررازي دربعضي مواقع نيزكه بحث ارسال رسل مطرح است تاحدودي قائل به اختيارانسان شده است،امابطوركلي ايشان جبري مسلك است ازنظرخرچون تدبيركل عالم بلاواسطه توسط باري تعالي است،وباري تعالي نيزهرگزقبيح انجام نمي دهدلذا قبحي وجود ندارد.ايشان قائل به حسن وقبح شرعي است ، همچنين شرور را به اراده الهي مي داند.
تشکیک در وجود و بررسی مناقشات نوصدراییان (علامه طباطبایی، مصباح یزدی و جوادی آملی)
نویسنده:
مهدی قائدشرف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفه ی اسلامی مبحث تشکیک در وجود است .در این میان یکی از مسائل مهم ناظر به این مبحث،حیث اثباتی این مسئله است که ناظر به مفهوم وجود و اثبات وحدت مراتب تشکیکی وجود از طریق آن است.استاد مصباح یزدیبنابر تعریف معقولات ثانیه ی فلسفی –که عروضی ذهنی و اتصافی خارجی دارند –این استدلال را قابل مناقشه می خوانند و معتقدند باید که مبحث تشکیک در ذیل مباحث علت و معلول مطرح گردد.در پاسخ بدین سوال دو نظریه مطرح شده است.یکی از پاسخ ها متعلق به عبد الرسول عبودیت می باشد که گرچه تعریف فوق الذکر از معقولاتثانیه ی فلسفی را می پذیرد اما معتقد است که مفهوم وجود به سبب ویژگی ها و خصائصی که بنابر مبحث اصاله الوجود پیدا می کند شامل مناقشه ی فوق نمی شود.پاسخ دوم متعلق به ایت الله جوادی آملی است .ایشان معتقدند که بر طبق برهانی که مرحوم آخوندملاصدرا در اسفار ذکر کرده اند ،معقولات ثانیه ی فلسفی نیز همانند معقولات اولی به خارج راه یافته و لذا هم عروضشان خارجی است و هم اتصافشان.از این رو وحدت معقولات ثانیه ی فلسفی از آنجا که عروضشان خارجی استدال بر وحدت مصادیق آن ها می باشد.چون وجود نیز از معقولات ثانیه ی فلسفی استبنابراین وحدت آن دال بر وحدتمصادیق خارجی آن است .لازم به ذکر است که نظریه ی مختار در این پایان نامه ،همین نظریه ی اخیر می باشد.
نقد دیدگاه روشنفکران معاصر در رابطه معرفت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
روح اله علوی عدل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عصر جدید علوم عقلی در فلسفه غرب در مباحث فلسفه اخلاق بحث در رابطه تولیدی میان دانش و ارزش از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. به گفته بسیاری از صاحب نظران مبتکر عدم استنتاج باید از هست فیلسوف انگلیسی- اسکاتلندی دیوید هیوم است. بر اساس تحقیق صورت گرفته التزام ایشان به این گفته ناشی از دیدگاه تجربه گرایانه وی می باشد. در میان روشنفکران معاصر نیز سروش با این اندیشمند غربی هم داستان شده است و در کتابی مستقل به رابطه منطقی میان دانش و ارزش پرداخته و منکر چنین رابطه ای شده است. آنچه مناسب است درباره آن تحقیق شود این است که این نظریه بر چه مبانی فکری معرفتی، اخلاقی و انسانی استوار است. در این پژوهش روشن می شود که بیگانه دانستن معرفت از اخلاق ناشی از مبانی معرفتی تجربه گرایانه و مبانی ارزشی غیر واقع گرا و نیز مبتنی بر مبانی انسان شناختیطبیعت گرایانه و اومانیستی است.از این رو مبانی معرفت شناختی، ارزش شناختی و انسان شناختی سروش که ریشه اعتقاد به انکار رابطه میان دانش و ارزش می باشد، بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی که بر مبانی اندیشه اسلامی تکیه دارند، دیدگاه تجربه گرایانه در معرفت و دیدگاه غیر واقع گرایی در اخلاق و نیز دیدگاه طبیعت گرایانه در مبانی انسانی شناختی نسبت به علوم انسانی را نمی پذیرند. بنابراین به نظریه هایی که بر این مبانی پایه ریزی شده است نیز نقد دارند. و از جمله می توان جدایی میان امور حقیقی از امور اعتباری دانست.
بررسی رابطه‌ی عقل و دین از منظر مکتب تفکیک و نقد آن از منظر مرحوم علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی
نویسنده:
میثم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش بارزی در تقویت دین داشته و دین نیز در ترویج تعقل گام های مؤثری برداشته است، بین این دو رابطه‌ی تنگاتنگی بر قرار است. اما به علت مطرح شدن برخی از موضوعات از جانب دین که یا از دسترس عقل خارج است و یا هر کسی ظرفیت فهم آنها را ندارد، به ظاهر نوعی ناسازگاری بین این دو منبع معرفت زا حاصل می شود. حل ناسازگاری ظاهری میان این دو، سبب پیدایش جریان های فکری هم‌چون «مکتب تفکیک» شده است. تفکیکیان بیان می کنند که اساساً میان معارف بشری – از هر قبیل که باشد- و معارف وحیانی تفاوت ماهوی وجود دارد از این رو هماهنگی میان عقل (فلسفی) با دین امری ناشدنی و غیر ممکن است. در مقابل، گروهی قائل به هماهنگی عقل ووحی در طریق کسب معرفت دینی هستند و معتقدند، بدون استفاده‌ی همگرا از این دو موهبت الهی، امکان رسیدن به شناخت متعالی دین وجود ندارد. دو حکیم متأله یعنی علامه محمد حسین طباطبایی و شاگردانشان و هم‌چنین استاد جوادی آملی به عنوان دو نماینده‌یِ تمام عیار گروه اخیر هستند. ضمن بیان دیدگاه مکتب تفکیک در خصوص رابطه‌ی عقل و دین، به نقد این دیدگاه با تکیه بر آراء این دو حکیم متأله می‌پردازیم. با توجه به اعتبار عقل از نظر دین و استحکام معرفتی بدیهیات عقلی می توان نحوه‌ای از استقلال برای عقل در حوزه دین قائل شد.
  • تعداد رکورد ها : 68