جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 393
مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس
نویسنده:
جواهر عیسی زاده دتورسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این تحقیق مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است که به بررسی دیدگاه های تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد سه رکن تربیت (هدف، اصل، روش) می پردازد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه منابع اسناد، مدارک، کتب، مقالات، مجلات و پژوهش هایی که انجام شده. نمونه ی پژوهشی این پایان نامه عبارت است از کلیه منابع، اسناد، مدارک و پژوهش هایی که بحث شده و در دسترس محقق است. روش جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش های تحقیقاتی و چک لیست تهیه و تنظیم شده است. نتیجه یافته های این پژوهش در یک سوال کلی به این شرح می باشد: اشتراکات و افتراقات آرای تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد اهدف، اصول و روش ها چیست؟ ازکل یافته های تحقیق چنین می توان نتیجه گیری کرد که هر یک از آنها نگاهی خاص به ارکان تربیت داشته اند: فیض و کمنیوس برای انسان سعادت دنیوی واخروی، پرهیزگاری و توأم و تلفیق نمودن علم با عمل و پرورش روح، تعالی دانش و تجربه، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی، خردپروری و اندیشه ورزی، پرورش قوای ذهنی را به عنوان هدف تربیت درنظر می گیرند. هدف غایی تربیت به عقیده کمنیوس حصول شادی جاوید و به عبارت دیگر سعادت آخرت است اما این هدف نباید مانع از توجه به امور دنیوی گردد. زیرا فرد باید در این جهان زندگی کند و از آسایش دنیوی بهره مند گردد. فیض در پرداختن به امور دنیا مخالفت نمی ورزد و توجه به امور معنوی را کلید ورود به خوشبختی می داند. اگرچه کمنیوس به دنیای دیگر بی توجه نیست اما تأکید او برای دستیابی به زندگی راحت با اندیشه های فیض همخوانی ندارد. فیض به جهان خاکی بیشتر از این جهت توجه دارد که جایگاهی برای ذخیره آخرت به حساب می آید و از این رو زندگانی دنیا اهمیت دارد. اما کمنیوس در کنار آمادگی انسان برای جهان آخرت مسئله رفاه دنیا را نادیده نمی گیرد. در مورد اصول تربیت فیض و کمنیوس رسیدن به رستگاری، متخلق به اخلاق حسنه، متقی، اهمیت دادن به اراده و اختیار انسان از روی علم و آگاهی، مطابق بودن اصول تربیت با سن فرد و رعایت زمان، تربیت تدریجی، توجه به رشد جسمی و روحی کودک، سازگاری و پایبند بودن به قوانین و مقررات اجتماعی، تطبیق دادن فرد و درهم آمیختن عادات نیک با طبیعت انسانی را مورد توجه قرار می دهند. اصول تربیت از نظر فیض به وسیله برهان و استدلال است که انسان می تواند نسبت به پذیرش حقیقت اقدام کند. اما کمنیوس معتقد است در تعلیم و تربیت نه تربیت دینی باید تربیت عقلانی را محدود کند و نه تعلیم و تربیت عقلانی باید تربیت دینی و اخلاقی را تحت شعاع قرار دهد. کمنیوس قوه فاهمه‌ یا عقل را واجد چیزی نمی داند مگر آنکه از راه حواس اخذ کرده باشد و قطعیت و حقیقت علم را وابسته به شهادت حواس می داند. روش های تربیت دینی مشترک فیض و کمنیوس عبارتند از روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست، روش الگوی مناسب، روش تلقین و تحمیل به نفس، روش خودسازی و تزکیه نفس. فیض روش رفق و مدارا، تکرار و تمرین را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که کمنیوس توجهی به این روش ها ندارد و در عوض به روش های رئالیستی، روش تجربی در تربیت فراگیران، روش کشف و شهود، مشاهده و تخیل توجه دارد.
فلسفه مابعدالطبیعه در نظام سینوی (بر اساس بازخوانی مقاله اول الاهیات شفا)
نویسنده:
سیدصدرالدین طاهری ,معصومه سلیمان میگونی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گرچه بحث از رشته فلسفی مستقلی تحت عنوان متافلسفه (Metaphilosophy) پیشینه چندانی ندارد، و بویژه بعد از تاملات جدی کانت در باب هویت معرفتی فلسفه آغاز و در دهه 1960 به عنوان یک موضوع جدی طرح شده است. اما از همان آغاز ظهور تفکر فلسفی در یونان _ هرچند به نحو جنبی و پراکنده _ بحث از چیستی خود فلسفه و مباحثی چون موضوع، غایت و روش فلسفه یکی از مباحث فلسفی بوده و ارسطو چنانکه در این مقاله بدان پرداخته ایم در مواضع متعددی به تامل در چیستی فلسفه پرداخته است و در میان موضوعات گوناگون، «موجود بما هو موجود» و «امور مفارق» را از موضوعات عمده فلسفه دانسته است. بعدها ابن سینا به نحو تفصیلی اولین مقاله الهیات شفا (بویژه فصول اول و دوم) را به این بحث اختصاص داده و نظر فوق را ضمن یک بحث سلبی در باب آنچه موضوع فلسفه نیست بلکه از مسایل آنست (خدا و مسب الاسباب) و یک بحث ایجابی در باب آنچه موضوع فلسفه است (موجود بما هو موجود و امور مفارق) به مسند تحقیق نشانده است. این مقاله کوشیده تا به تاملات انتقادی در دیدگاه ابن سینا در باب موضوع فلسفه و رابطه آن با امور مفارق، طبیعیات و ریاضیات و در واقع به نقد متافلسفه ابن سینا در الهیات شفا بپردازد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 115
تمایز معناشناختی - تاریخی الهیات و مابعدالطبیعه در حکمت سینوی
نویسنده:
محمد علی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
الهیات تطبیقی,
چکیده :
اصحاب لوکیوم (مدرسه علمی‌فلسفی ارسطو) عنوان مابعدالطبیعه (متافیزیک) را بر مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌های ارسطو - که آنها را فلسفه اولی نامیده بود - اطلاق کردند. این عنوان در تاریخ فلسفه پیش از اسلام، تفسیر دوگانه یافت. در تفسیر اول، جنبۀ تعلیمی و در تفسیر دوم، جنبۀ رتبی فلسفه اولی در نظر بود. فارابی در مفهوم و غرض از مابعدالطبیعه و شایستگی این عنوان مسائلی را درانداخت و ابن سینا سخن از مشکل‌بودن یا مفهوم‌نبودن آن گفت. سؤال مطرح‌شده از حیث تاریخی و معناشناختی این است که آیا بوعلی پس از آشناشدن با کتاب «اغراض مابعدالطبیعه ارسطو» باز هم بر موضع قبلی خود بود یا این اصطلاح را تلقی به قبول کرد. دیگر اینکه در صورت نفی آن چه عنوانی را و به چه دلیل جایگزین آن می‌دانست و بالاخره دیدگاه او در میان فلاسفه بعد چه وضعیتی پیدا کرد. مقاله در پی پاسخ به این سؤالات است و این مباحث را مطرح می‌کند که موضع ابن سینا در نارسایی مفهوم مابعدالطبیعه برای فلسفه اولی حتی بعد از آشنایی با کتاب «اغراض...» نیز باقی بود. او به همین دلیل الهیات را برای جایگزینی مابعدالطبیعه مطرح کرد؛ زیرا بر این بود که الهیات – بدون نیاز به تأویل- جامع معنی تحقیق در امور عامه و مفارقات است و فیلسوفان و متکلمان مسلمان و مسیحیِ پس از او، اصطلاح الهیات را در آثار خود به کار برده و جایگزین مابعدالطبیعه کرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 138
پست مدرنیسم و تاثیر نیهیلیسم بر آن
نویسنده:
فیاض زاهد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
اندیشه پست مدرن یکی از آخرین رهیافت های فیلسوفان و مورخان در سال های اخیر است. هر چند دوران آن به نظر برخی متفکران به پایان رسیده و عصر نگره های جدیدی آغاز شده است. پست مدرنیته از نقد مدرنیته می آید. هر چند در آغاز شکلی ادبی داشت اما توسط متفکران برجسته فرانسوی از جمله میشل فوکو، لیوتار، بودریار و ریچاردرورتی امریکایی و در سال های اخیر واتیمو از متفکران ایتالیایی به جهان شناسانده شد. اما این دسته از متفکران خود تحت تاثیر هایدگر و البته نیچه قرار داشتند. هایدگر حلقه وصل این اندیشمندان با نیچه بود. او این امکان را به متفکران غربی داد تا اندیشه های نیچه را بازشناسی و بازخوانی نمایند. طرح فکری او در باره نیهیلیسم به رشد پست مدرنیسم بسیار کمک کرد. آن ها در باب مفهوم خداوند، متافیزیک، انسان و تاریخ اصول جدیدی را ارائه کردند. آن ها با روایتگری های مطلق گرایانه مخالفت کردند. تاریخنگاری کلاسیک از نظر آن ها محل اتکا نبود و نیاز بود تا داوری و تفسیر نوینی از رویدادها ارائه شود. انسان هم در مرکز این باز داوری قرار می گرفت. تفاسیر افلاطونی و نئو اسکولاستیکی در ادیان مورد عمیق ترین نقدها قرار داشت. پست مدرنیسم بر مفاهیمی چون تاریخ استعمار، تاریخ سیاهان، تاریخ زنان، ابدیت انگاری تاریخی و تئوری های خطی خط بطلان کشید. انسان را آزاد فرض کرد و هر گونه فرجام نگری در کارش را ناپسند و غیرعقلانی دانست. البته بر نگرش آن ها نیز نقدهای مستحکمی وارد شد. آن ها برای اثبات صحت ادعاهای خویش محکوم به رعایت قواعد و اصولی بودند که دنیای مدرن و پیش از مدرن بنیان های آن را بنا نهاده بودند.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
دستاوردهاى مسلمانان در علم و فلسفه
نویسنده:
مونت‌گمرى وات
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
يكی از مباحث ارزشمند تاريخ تمدن، بررسی جايگاه اوليه علوم بشری است كه از كجا نشات گرفته و چه شخصيت‌هايی در آن سهيم بوده‌اند و كدام مكتب و ملت بيش از ديگران در تمدن بشری نقش داشته‌اند؟ ما معتقديم مسلمين بيشترين سهم را در رشد و شكوفايی تمدن داشته‌اند. اين مطلبی است كه كتب متعددی در اثبات آن تدوين شده است. در‌ اينجا ما از زبان يك مسيحی تا حدی آزاد‌انديش، نقش مسلمين را در رشد و شكوفايی تمدن بشری مطلب را نقل خواهيم كرد. چه‌ اين كه شنيدن فضيلت از زبان ديگران، قطعيت ويژه‌ای برای مستمع‌ ايجاد می كند. آنچه در‌ اين مقاله از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرد، ترجمه يك فصل از كتاب "نفوذ اسلام در اروپای قرون وسطی"از دكتر "گمری وات" است. وی يكی از مورخان شهير انگليسی است.
سیر تکوین انسان مدارى در فلسفه غرب
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
انسان مدارى (Humanism) در طول تاريخ فلسفه غرب، به شكل هاى گوناگون ظهور يافته است. بيان مصاديق و جلوه هاى گوناگون آن در طول تاريخ حيات فلسفى غرب و بررسى جوانب مختلف آن نيازمند مجال وسيع ديگرى است. اما در اين مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مدارى در سير تكوين فلسفه غرب اشاره مى كنيم.
رابطه عقل، عرفان و وحى از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
احمدحسین شریفى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يكى از مهم‌‌ترين دغدغه‌‌هاى فكرى و دينى بشر در طول تاريخ، مسأله «عقل و وحى» و سازگارى يا ناسازگارى اين دو با هم بوده است. تا جايى كه نوشته‌‌هاى تاريخى و فلسفى نشان مى‌‌دهند، فيلون اسكندرانى (20 ق. م ـ 50 م) اولين فيلسوفى است كه در باب ارتباط آموزه‌‌هاى دينى يهود با تعاليم فلسفى انديشيد و در عقلانى كردن معارف يهودى كوشيد. پس از وى، هر روز بيش از پيش بر رونق اين بحث افزوده گشته است. دينداران از يك سو و دين‌‌ستيزان از سوى ديگر، درباره تطابق يا تعارض عقل و وحى سخن‌‌ها گفته و كتاب‌‌ها نوشته‌‌اند. متفكران و انديشمندان مسيحى نيز از همان قرون اوليه ميلادى در اين عرصه قلم زده و حجم عظيمى از نوشته‌‌هاى دينى خود را به حل اين مسأله اختصاص داده‌‌اند. آموزه‌‌هايى همچون «تثليث»، «تجسّد»، «گناه نخستين»، «مرگ فديه وار مسيح» و نسبت آن‌‌هابا عقل و انديشه بشرى قريب نوزده قرن است كه از مهم‌‌ترين دغدغه‌‌هاى فكرى مسيحيان مى‌‌باشد. ارتباط حكمت و شريعت يا عقل و وحى در جهان اسلام نيز كم و بيش، مورد توجه فقيهان، عارفان، متكلمان و فيلسوفان بوده و هر يك به گونه‌‌اى و از زاويه خاصى، همسنخى و همسخنى يا بيگانگى و نامحرمى اين دو را تبيين كرده‌‌اند. در نگرشى كلى به سير فلسفه، بخصوص در دامان متفكران مسلمان، مى‌‌توان گفت: حركت آن به سوى هماهنگى بيش‌‌تر با دين بوده است. فيلسوفان مسلمان پيوسته كوشيده‌‌اند تا با بهره‌‌گيرى از خرمن معارف دينى، زواياى تاريك انديشه‌‌هاى فلسفى خود را روشن‌‌تر كنند؛ همچنين با توجه به حقايق فلسفى، فهمى دقيق‌‌تر از دين ارائه دهند. اين تلاش‌‌ها در اوايل قرن يازدهم هجرى توسط صدرالمتألهين (979 ـ 1050) به اوج خود رسيد و اين فيلسوف بزرگ، «حكمت متعاليه» خويش را تجلى‌‌گاه هماغوشى و همدلى قرآن و عرفان و برهان دانست. وى با طرح انديشه‌‌اى معتدلانه در باب نسبت عقل و وحى، ضمن نگه داشتن حرمت عقل و عرفان و تبيين جايگاه حقيقى آن‌‌ها، سخن وحى و قرآن را بر صدر نشاند.
تاریخ فلسفه و جایگاه آن در آثار صدرالمتالهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
عزیز علیزاده سالطه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آگاهی از تاریخ در علوم به طور عام، و در فلسفه به طور خاص، امری ضروری به نظر می رسد. زیرا با نگاه تاریخی به مباحث فلسفی نه تنها تکوین و سیر تطور آنها روشن شده و راه برای پیمودن ادامه مسیر همواره می گردد؛ بلکه قسمت عمده فلسفه همان تاریخ آن است و این امر، برخلاف فلاسفه مغرب زمین، در بین مسلمانان اندکی مورد غفلت قرار گرفته است و به نظر می رسد یکی از دلایل آن طرز تلقی ای است که حکمای مسلمان از فلسفه دارند.در این مقاله سعی کرده ایم با روش اسناد و تحلیل میزان توجه دو فیلسوف مسلمان یعنی صدرالمتالهین و علامه طباطبایی را به مباحث تاریخی فلسفه نشان داده و بیان کنیم که عقیده به حکمت نبوی، تاثیر خود را در نحوه مواجهه این دو فیلسوف با مباحث تاریخی نشان داده است؛ به طوری که علی رغم توجه صدرالمتالهین به آرای گذشتگان خود و بررسی عمیق آن مباحث، در طرح و انتساب آرا به اشخاص و مکتب های مختلف، گاهی مصاب نبوده است و در این میان علامه طباطبایی بیش از وی در معرض نقد قرار دارد.
سیری در افکار و اندیشه های احمد غزالی
نویسنده:
سیده مریم ابوالقاسمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
از جمله شخصيت های كم نظيری كه در قرن پنجم هجری پا به عرصه وجود نهاد، احمد غزالی است. اين شخصيت با آن كه تاثير فراوانی در ادب فارسی و عرفانی از خويش برجای نهاده است اما آن چنان كه سزاوار و شايسته بود شناخته نشده است. از احمد غزالی آثار متعددی بر جای مانده است اما كتاب سوانح العشاق او از ارزش و اهميت خاصی برخوردار است؛ زيرا زبده افكار و مهمترين انديشه ها و تفكرات او را بايد در اين كتاب سراغ گرفت. سوانح از گنجنه های با ارزش ادب فارسی محسوب می شود كه در باب عشق و حالات گوناگون آن به رشته تصنيف در آمده است. نثر اين كتاب در بسياری از موارد به شعر نزديك شده و با احساسات و تخيلات شاعرانه گره خورده است. وجد و شور ذوق و سرمستی نويسنده را كاملا می توان از سطر سطر جملات كتاب مشاهده نمود. بسياری از حقايقی كه در سوانح بيان شده حاصل تجارب چندين و چند ساله غزالی در امر سير سلوك است. او نه تنها در مسير عشق و عرفان صاحب نظر است بلكه در علم روانشناسی و موشكافی روان افراد نيز از تبحر استادی خاصی برخوردار است. در باب اهميت و ارزش اين كتاب همين بس كه در آثار مشهور بعد از خود تاثير بسزايی بر جای نهاده است. با آنكه محور اصلی اين كتاب در باب عشق است اما بسياری از حقايق و اصطلاحات عرفانی با ديدی كاملا روشن بينانه و مبتكرانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 233 تا 252
  • تعداد رکورد ها : 393