جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 305
ارادی بودن تعقل در پرتو نظریه عقل فعال نزد فارابی و ابن سینا
نویسنده:
جلیله علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کنش و واکنش روان آدمی در ادراک و تعقل که بی‌شک یکی از اساسی‌ترین و کهن‌ترین مسائل فلسفه است در فلسفه ارسطو عنوان عقل فعال را به خود اختصاص‌ می‌دهد.این عنوان در جریان فلسفه بعد از ارسطو در دو دیدگاه طبیعی و اشراقی‌ تفسیر می‌شود؛دیدگاه اول هر دو بعد فعال منفعل تعقل را در نفس انسان منطبع می‌ داند و همانند تمامی موجودات جهان طبیعت،جریان تکامل روان آدمی را عبارت از خروج از حیثیت انفعال و وصول به بعد فعالیت می‌داند.در مقابل،دیدگاه دوم وجه‌ انفعالی تعقل را به انسان اختصاص داده و وجه فعالیت را به مقام الوهیت ارجاع‌ می‌دهد و فعلیت عقل را عبارت از افاضه و اشراق الهی می‌داند.علیرغم فاصله این دو دیدگاه در مورد مرجع فعالیت عقل،هر دو دیدگاه به ناچار بر این امر اتفاق نظر دارند که جریان تعقل خارج از اراده و قصد انسان بوده و در نتیجه،تکامل نظری نفس‌ انسان امری غیر ارادی و جبری است.برخلاف این دو تفسیر مرسوم،فلسفه مشائی‌ اسلامی-فارابی و ابن سینا-با ارجاع وجه فعالیت عقل به دو اصل استعداد پدید آمده توسط جوهر مفارقی به نام عقل فعال و همچنین قصد و اراده انسان موفق‌ می‌شوند دیدگاه سومی را در نظریه عقل فعال ارائه کنند که علی رغم قول به تأثیر عامل مفارق در روند تعقل،ارادی بودن تعقل و قصدی بودن تکامل نظری نفس انسان‌ را تبیین نماید.
صفحات :
از صفحه 99 تا 117
آیا روح پیش از بدن جسمانی خلق شده، یا جسم پیش از روح خلق شده است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
یکی از مباحث مهم در علم النفس چگونگی پیدایش آن است؛ آیا نفس(روح) موجودی زمانی است که در زمان خاص حادث شده است؟ یا نفس قدیم و برتر از زمان است؟ برای یافتن پاسخ این نوع سؤالات ابتدا باید ببینیم حکیمان در این باب چه نظریاتی بیان کرده‌اند. اقوال و آرای بیشتر ...
طینت و عـدل الهـی
نویسنده:
مهدی غلامی، اصغر ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه,
چکیده :
در احادیث متعدد و معتبری، از اختلاف طینت مؤمنان و کافران سخن به میان آمده است. بر اساس این احادیث، اختلاف طینت ها در سعادت و شقاوت افراد مؤثر است. برخی اندیشمندان ظاهر این احادیث را با عدل الهی ناسازگار پنداشته، در صدد توجیه و تأویل آنها برآمده اند. این<br /> مقاله پس از طرح و ارزیابی مهمترین دیدگاه ها در این زمینه، با استناد به مجموع احادیث طینت و آغاز حدوث عالم نتیجه گرفته است که اختلاف مخلوقات مربوط به ابتدای حدوث عالم نیست، بلکه بر اثر عوارض ناشی از نحوه عملکرد مخلوقات در برابر تکلیف و امتحان الهی رخ داده است و این موضوع با عدل الهی سازگاری تام دارد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 127
فناناپذیری نفس از دیدگاه ابن میمون
نویسنده:
رضا گندمی نصرآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
ابن ­میمون میان رستاخیز و جهان آینده تفاوت قائل شده است. او رستاخیز مردگان را مربوط به عصر مسیحایی و فناناپذیری نفس را مربوط به جهان آینده می­ داند. ابن­ میمون فناناپذیری نفس را با رشد و بالندگی عقلانی نفس در این دنیا گره زده و معتقد است جاودانگی نفس تنها از آنِ کسانی است که در این دنیا از موهبت عقل بهره برده باشند. بر این اساس، او دیدگاهی متفاوت درباره بسیاری از باورهای فرجام ­شناسانه به ­دست داده است. از باب نمونه، او معتقد است بهشت و جهنم و به­ طورکلی ثواب و عقاب متناسب با فهم عامه مردم در قالب تعابیری توصیف شده ­اند که لذت­های دنیایی را تداعی می­ کنند؛ در حالی­که بهشت و جهنم اکنون و اینجاست. پرسش مهمی که در این مقاله به­ دنبال یافتن پاسخ آن هستیم این است که آیا منبع الهام او در این نظریه کتاب مقدس و سنت یهودی بوده، یا اینکه او تحت­ تأثیر تعالیم فلسفه یونانی، به­ ویژه فلسفه ارسطو و نیز ارسطوییان مسلمان نظیر ابونصر فارابی، ابن ­باجه و ابن­ رشد به این دیدگاه رسیده است؟
صفحات :
از صفحه 157 تا 175
جسم انگاری متکلمان درباره نفس (از قرن سوم تا قرن هفتم هجری)
نویسنده:
مهدی قجاوند؛ سید صدرالدین طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی جسم ­انگاری متکلمان در باب نفس پرداخته است. عموم متکلمان به­ جز معدود اشخاصی که با رویکرد عقلی - فلسفی هماهنگ شده‌اند، نفس را جسم می‌دانند؛ این جسم­ انگاری شامل عرضیت نفس، جسم لطیف، جزء لایتجزی و هیکل محسوس می‌باشد. در ادامه بحث، لوازم هریک از این نظریات مورد تحلیل قرار گرفته و سپس به بررسی مبانی فکری ایشان در اتخاذ رویکرد جسم ­انگارانه پرداخته شده است. رویکرد ظاهرگرایانه به نصوص دینی و دغدغه اثبات توحید در اتخاذ نظریه جسم ­انگاری کلامی، نقش مبنایی دارد. از این ­رو متکلمان تجرد را در انحصار خداوند قرار داده و ماسوای خداوند را در حدوث و زوال و جسمانیت می‌نشانند. نفس نیز به­ عنوان مخلوق الله از این قاعده مستثنا نبوده و برای احتراز از هر نوع تشبیه، اخذ این دیدگاه ضروری دانسته شده است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
نقد و بررسی دلایل و مستندات حدیثی ملاصدرا در بحث تقدم نفس بر بدن
نویسنده:
جلیل قاسمی , عزیز الله فیاض صابری , حسن تقی زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
یکی از موضوعات مربوط به مباحث نفس که از دیرباز معرکه آرای دانشمندان اسلامی بوده، مسئله تقدم نفس بر بدن است؛ علاوه بر اینکه در این موضوع روایات فراوانی از معصومین نیز وارد شده است. صدرالمتألهین شیرازی در این مورد دیدگاه خاصی دارد. وی تقدم نفس بر بدن به­ نحو کثرت و انفصال را رد می­ کند و آن را فقط به ­صورت وجود نفس در مرتبه علت آن به ­نحو عقلانی می­داند. او ظاهر آیات و روایات دال بر تقدم را نمی ­پذیرد و آنها را تأویل می‌نماید. در این نوشتار بیانات و دلایل ملاصدرا و تأویلات او از روایات مورد بازبینی قرار می ­گیرد، با این هدف که راهی پیدا شود تا به ­وسیله آن بتوان بین ظاهر روایاتی که دلالت بر وجود پیشین نفوس به ­نحو کثیر و منفصل دارند، با دلایل عقلی جمع کرد؛ به­ گونه‌ای که تعارض میان آنها مرتفع گردد و نیازی به عدول از ظاهر روایات نباشد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 77
محاورة فيدون أو في خلود النفس
نویسنده:
افلاطون؛ مترجم: عزت قرني
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره: دار قباء,
چکیده :
كتاب حاضر شرحی مختصر بر محاوره زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. افلاطون، در فایدون می کوشد جاودانگی نفس را اثبات کند. او در این دیالوگ جمعا چهار استدلال بر جاودانگی نفس می آورد که - به استثنای استدلال مبتنی بر ادواری بودن طبیعت- جملگی مبتنی و متکی بر نظریه مثل هستند. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت شناختیِ خویش و راه برون رفت از آن را بازمی گوید. او سقراط را نمونه آرمانیِ فیلسوفی می شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت در این جهان، روح خود را از دلبستگی های مادی پاک و وارسته و آماده پر گشودن از زندان جسم ساخته است، تا بتواند در ساحتِ برینِ نامادی به معرفت نائل آید. به اعتقاد افلاطون مرگ‌ اندیشی از دغدغه‌ های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب‌ تر و شادمان‌ تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می‌ داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند‌تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فیلسوفی چون سقراط فقط به یک خیال (یعنی خیال زندگی پس از مرگ) دل خوش داشته است یا نه حقیقتاً چنین حیاتی وجود دارد. اینجاست که مسأله جاودانگی نفس به طور جدی رخ می‌ نماید. به علاوه دو تصور مختلف افلاطون از نفس به عنوان نفس بسیط و نفس سه جزئی مورد بحث قرار گرفته و ضمن یافتن توجیهی برای جمع میان این دو تصور نشان داده شده است که آنچه در فایدون موضوع بحث است، همان تصور نفس بسیط است. دیدگاه افلاطون درباره ساحات وجودی آدمی را می‌ توان نوعی ثنویت‌ گرایی افراطی خواند. به اعتقاد او میان نفس و بدن نهایت فاصله برقرار است، به‌ گونه‌‌ ای که نفس موجودی متعلق به عالم بالا بوده و پیش از بدن موجود است و فقط چند صباحی در این بدن مقام کرده است؛ پس از ترک بدن نیز همچنان به حیات خود، خواه در عالم دیگر و خواه در قالب ابدان دیگر، ادامه می‌ دهد. مبسوط‌ ترین بحث افلاطون درباره مسأله نفس و بدن و به طور خاص ثنویت‌ گرایی، در محاوره زیبای فایدون آمده است. به نظر می‌ رسد که برای فهم براهین افلاطون که عمدتاً‌ با هدف اثبات بقاء یا جاودانگی نفس اقامه شده‌ اند، طرح ملاحظاتی مقدماتی درباره این محاوره ضرورت داشته باشد. فایدون به لحاظ ساختار ادبی و بنابر معرفی نویسنده‌ اش، توصیفی از واپسین لحظات زندگی سقراط در زندان است؛ لحظاتی که سقراط آماده می‌ شود تا برای همیشه جهان ما را بدرود گوید و مأموران زندان مشغول آماده نمودن زهری هستند که سقراط به عنوان آخرین جرعه جام این جهانی باید سر بکشد. بر خلاف اغلب محاورات افلاطون، این محاوره به صورت گزارش غیر مستقیم ارائه می‌ شود. توصیف واپسین لحظات زندگی سقراط را، در این محاوره از زبان فایدون، شاگرد سقراط، می‌ شنویم که مدت‌ ها پس از درگذشت سقراط، آن واقعه را در شهر فیلوس در پلوپونز برای اخکراتس روایت می‌ کند. افلاطون با هنرمندی تمام فضای محاوره را به گونه‌ ای سامان می‌ دهد که با مقام و موقعیت موضوع کاملاً تناسب دارد. طبیعی به نظر می‌ آید که اگر با فیلسوفی که مرگ را به انتظار نشسته است، گفتگویی فلسفی صورت بگیرد، این گفتگو درباره مرگ و وضع و حال آدمی پس از مرگ باشد. افلاطون در محاورات سیاسی و اجتماعی‌ اش، مانند گرگیاس شمشیر انتقام را از نیام برمی‌ کشد و کینه به حق یا ناحق خویش را متوجه بسیاری از اجزاء و عوامل جامعه آتنی و شخصیت‌ های صاحب نام آن، اعم از سخنوران، سوفسطائیان و اصحاب سیاست می‌ کند. ولی در فایدون از آن کینه و انتقام خبری نیست. در اینجا گویی او دیگر به دنیا و اصلاح آن نمی‌ اندیشد و همه فکر و ذکر او زندگی پس از مرگ است. به یک لحاظ می‌ توان گفت مسأله اصلی فایدون مرگ آگاهی یا مرگ‌ اندیشی فیلسوفانه است. شادابی سقراط در دم مرگ، حاضران را به‌ شگفتی وا می‌ دارد و آنها علّت آن شادمانی و سرخوشی را جویا می‌ شوند. سقراط در بیان سبب این شادابی، به تشبیه قو روی می‌ آورد. قوها از آنجا که پرستش‌ گر آپولون، خدای پیشگو هستند، قدرت پیشگویی دارند. و بنابراین این مرغان «چون نیکی‌ های جهان دیگر را پیش‌ بینی می‌ کنند، در واپسین روز عمر شادمان‌ تر از روزهای دیگر می‌ گردند و زیباتر از اوقات دیگر می‌ خوانند» لیکن مردم که از این زیبایی‌ ها بی‌ خبرند، چنین می‌ پندارند که این آواز خوش به دلیل ترس از مرگ است. و طبعاً سقراط هم که از پرستندگان و خادمان همین خداست، از این جهت کمتر از قو نیست.
عینیت ماهوی و واقع نمایی ادراکات در علم به عالم ماده در فلسفه ی صدرا
نویسنده:
محمد رضائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ی صدرا ادراک آدمی سه مولفه ی اساسی دارد: فاعل شناسا (نفس)، صور علمی (معلوم بالذات) و متعلق معرفت (معلوم بالعرض). با وجود این، از آن جا که در نگرش صدرا تنها پل ارتباطی میان صور ذهنی و موجودات خارجی در جهت تامین خصوصیت واقع نمایی ادراکات، عینیت ماهوی است، این ادعا نه توسط دلایل وحدت ماهوی و نه به یاری خلاقیت نفس تامین نمی شود و با سوالات متعددی روبه رو است. صور مخلوق نفس (معلوم بالذات) در سایه ی خلاقیت نفس، معلوم حضوری آن هستند؛ اما چه ارتباطی با معلوم بالعرض دارند؟ هرچه که باشد، در سایه ی خلاقیت نفس، نمی توانیم ادعا کنیم که معلومات بالعرض عینیت ماهوی دارند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 102
جستاری در مقایسه‌ی میان ادله‌ی بقا و خلود نفس نزد افلاطون و متفکران مسلمان
نویسنده:
مهدی حسین زاده یزدی - مجتبی مصباح
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در فلسفه ی افلاطون، مساله ی بقا و خلود نفس است. افلاطون از طرفداران نظریه ی اصالت روح است که در مقابل مادی مذهبان و نیز قائلان به شبه پدیدارانگاری نفس قرار می گیرد. افلاطون درباره ی بقا و خلود نفس، استدلال های متعددی اقامه می کند. در آثار متفکران اسلامی نیز درباره ی بقا و جاودانگی نفس، ادله ی گوناگونی ارائه شده است. این نوشتار به منظور مقایسه میان ادله ی افلاطون در این باره و استدلال هایی که از سوی متفکران مسلمان عنوان می شود سامان می گیرد، تا از این ره گذر، تاثیرپذیری یا تاثیرناپذیری متفکران اسلامی از افلاطون در این باره روشن شود.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
شیخ اشراق و مسئله وجود ذهنى
نویسنده:
فاطمه حسینى مجرد، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ اشراق از موافقان نظریه وجود ذهنى است و براى اثبات آن برهان اقامه کرده است. او به تمایز عالم ذهن و عین و وجود صور معقوله در ذهن اذعان مى کند، اما ملاک ادراک و تعقل از نظر وى صورت معقوله نیست. ادراک حقایق از نظر سهروردى با شهود مستقیم و بى واسطه نفس حاصل مى شود که او آن را علم اشراقى مى نامد. پس ملاک ادراک از نظر او علم اشراقى نفس است؛ و صورت معقوله که همراه با علم اشراقى در ذهن حاصل مى شود و به عقیده شیخ اشراق وجودى مثالى دارد، تبعى و ثانوى به شمار مى آید. نفس با علم اشراقى به درک اشیا نایل مى شود و در این هنگام براساس برهان شیخ اشراق صورت شى ء در ذهن وجود پیدا مى کند. بنابراین اعتقاد سهروردى به وجود ذهنى با علم اشراقى ناسازگار نبوده، قابل جمع است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 305