جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
دانشنامه فلسفه استنفورد، افلاطون
نویسنده:
ریچارد کروت. ترجمه ایمان شفیع بیک
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
تاریخ فلسفه یونان. افلاطون (بخش نخست) جلد13
نویسنده:
دبلیو. کی. سی گاتری؛ مترجم: حسن فتحی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: فکر روز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این کتاب به بحث درباره زندگی افلاطون و تاثیرهای فلسفی او، محاورات اولیه سقراطی من جمله دفاعیه (آپولوژی)، کریتون، ائوتوفرون، لاخس، لوسیس، خارمنیدس، هیپیاس بزرگ، هیپیاس کوچک و ایون پرداخته است.
ادراک حسی افلاطون در نظام پارمنیدسی
نویسنده:
سیدابراهیم موسوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
برای مدت‌ها رابطۀ ادراک حسی با معرفت از نظر افلاطون به نحوی بر اساس تفکر ارسطویی یا تفکر افلوطینی توجیه می‌شد، اما به‌تازگی آراء دیگری در این باره مطرح است که در آن دریافت اصلی خود افلاطون محل مداقه قرار می‌گیرد. این دیدگاه هنگامی جدی‌تر می‌شود که در مواردی همچون رسالۀ تئه‌تتوس (184 الف تا 187) ملاحظه می‌کنیم که افلاطون برخلاف نظر ارسطو و افلوطین نقشی را برای ادراک حسی در معرفت قائل نیست. هدف از این مقاله برجسته ساختن همین رویکرد است که با ارجاع به مکالمات افلاطون به پیش می‌رود. بدین ترتیب، چنین وجهۀ نظری از سوی افلاطون محور مهمی را در معرفت‌شناسی او ‌شکل می‌دهد که به نظر می‌رسد با تفاسیر قدیم و حتی جدید مغایرت دارد. ما در اینجا بیش‌تر بر وجه سلبی معرفت افلاطونی تأکید می‌کنیم و به وجه ایجابی آن چندان نمی‌پردازیم، هر چند در پی تأکید بر وجه سلبی وجه ایجابی معرفت‌شناسی افلاطونی نیز تا حدودی بررسی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
جایگاه سقراط در رهیافت دینی کی یر کگور
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
این مقاله می‌کوشد تا تصویری از جایگاه سقراط را در رهیافت دینی و اگزیستانسیالیستی کی‌یرکگور نشان دهد. کی‌یرکگور در نوشته‌های خویش تحت تأثیر شدید سقراط قرار دارد و از روش سقراطی سخن می‌گوید. وی او را با حضرت ابراهیم، «شهسوار ایمان»، مقایسه می‌کند و می‌کوشد تا سقراط مشرک و غیرمسیحی را در بستر تفکر مسیحی خودش بگنجاند و از این رو از سقراط به عنوان قهرمان تراژدی نیز یاد می‌کند. کی‌یرکگور خود را سقراط قرن نوزدهم می‌پنداشت و معتقد بود، وظیفه او همان وظیفه سقراطی است. این مقاله با استناد به برخی نوشته‌های کی‌یرکگور به بررسی این تصویر می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
ضرورت سبک محاوره در فلسفه افلاطون
نویسنده:
ملیحه ابویی مهریزی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران ,
چکیده :
سبک بیشتر آثار افلاطون به صورت محاوره است. در این نوشتار دلیل انتخاب این سبک و قالب را توسط افلاطون مورد واکاوی قرار می‌دهیم. از سه منظر و با پی‌افکندن سه پرسش به این مهم می‌پردازیم: آیا می‌توان برای سقراط تاریخی در این راستا نقشی قائل شد؟ آیا افلاطون در آثار خود رویکردی انتقاد‌آمیز به لوگوس مکتوب دارد و آیا این رویکرد، وی را به انتخاب سبکی رهنمون شده است که بیشترین شباهت را با لوگوس ملفوظ دارد؟ آیا می‌توان به دلایلی دست یافت که نشان دهندة ارتباط ضروری بین درون‌مایه تفکر فلسفی افلاطون با این سبک نوشتار باشد؟ از منظر نخست به نقش شیوة سقراط تاریخی در ایجاد فضایی که نه تنها افلاطون را متأثر ساخت بلکه گروهی از پیروان و شاگردانش را به نگارش آثاری به‌صورت محاوره برانگیخت، اشاره می‌شود. از منظر دوم به بررسی انتقادهای افلاطون بر لوگوس مکتوب و احتراز وی از این انتقادها پرداخته می‌شود و از منظر سوم به تفصیل ارتباط ضروری سبک محاوره با درون‌مایه تفکر فلسفی افلاطون مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته در دو منظر نخست نیز به نوعی به این ضرورت اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
مفهوم دیالکتیک در فلسفه افلاطون
نویسنده:
حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
دیالکتیک از نظر لغوی به معنای فن مباحثه و از نظر فلسفی دارای معانی مختلفی است ، مانند دیالکتیک زنون،دیالکتیک سوفسطاییان،دیالکتیک سقراط،دیالکتیک افلاطون و... به نظر افلاطون یکی از ویژگیهای دیالکتیک این است که آن، مخرب فرضیات است . حال سوال این است که تخریب فرضیه یعنی چه؟ دیالکتیک دو مرحله دارد : 1- دیالکتیک صعودی 2- دیالکتیک نزولی آیا انسان،فطرتاً مطلق خواه است ؟ این مقاله به بحث و بررسی مسایل فوق می پردازد .
صفحات :
از صفحه 107 تا 119
«افلاطون الاهی»؛ تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت‌وگوهای افلاطون
نویسنده:
رضا کورنگ بهشتی، سعید بینای مطلق، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف از این مقاله تحلیل و بررسی تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت‌وگوهای افلاطون است. رویکرد الهیاتی به افلاطون ویژگیِ شاخص مرحله‌ی نهایی مکتب نوافلاطونی است. نظام‌یافته‌ترین و کامل‌ترین صورت‌بندی این رویکرد را در اثر سترگ پروکلوس، یعنی الهیات افلاطونی می‌توان یافت. پروکلوس در این اثر، دیدگاه الهیاتی خود درباره‌ی افلاطون را طی سه گام تبیین می‌کند. وی در گام نخست، ادعا می‌کند که افلاطون تنها کسی است که موضوع راستین الهیات به‌مثابه‌ی فلسفه‌ی اولی را مشخص و روش معرفت‌شناسی مطابق با آن را معین ساخته است. در گام دوم، پروکلوس با طرح ایده‌ی انواع مختلف گفتمان‌های الهیاتی، می‌کوشد اثبات کند که اهتمام اصلی افلاطون در سراسر آثارش، الهیات بوده و تعالیم الهیاتی او با تعالیم الهیات‌دانان سنت دینی یونان باستان کاملاً هماهنگ است. پروکلوس در گام سوم، ادعا می‌کند که بخش دوم گفت‌وگوی پارمنیدس افلاطون، حاوی کل نظام الهیاتی وی است و گفت‌وگوهای دیگر افلاطون را باید با ارجاع به این رساله، که در واقع نوعی الهیات سیستماتیک است، تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 114
محاورة فيدون أو في خلود النفس
نویسنده:
افلاطون؛ مترجم: عزت قرني
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره: دار قباء,
چکیده :
كتاب حاضر شرحی مختصر بر محاوره زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. افلاطون، در فایدون می کوشد جاودانگی نفس را اثبات کند. او در این دیالوگ جمعا چهار استدلال بر جاودانگی نفس می آورد که - به استثنای استدلال مبتنی بر ادواری بودن طبیعت- جملگی مبتنی و متکی بر نظریه مثل هستند. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت شناختیِ خویش و راه برون رفت از آن را بازمی گوید. او سقراط را نمونه آرمانیِ فیلسوفی می شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت در این جهان، روح خود را از دلبستگی های مادی پاک و وارسته و آماده پر گشودن از زندان جسم ساخته است، تا بتواند در ساحتِ برینِ نامادی به معرفت نائل آید. به اعتقاد افلاطون مرگ‌ اندیشی از دغدغه‌ های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب‌ تر و شادمان‌ تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می‌ داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند‌تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فیلسوفی چون سقراط فقط به یک خیال (یعنی خیال زندگی پس از مرگ) دل خوش داشته است یا نه حقیقتاً چنین حیاتی وجود دارد. اینجاست که مسأله جاودانگی نفس به طور جدی رخ می‌ نماید. به علاوه دو تصور مختلف افلاطون از نفس به عنوان نفس بسیط و نفس سه جزئی مورد بحث قرار گرفته و ضمن یافتن توجیهی برای جمع میان این دو تصور نشان داده شده است که آنچه در فایدون موضوع بحث است، همان تصور نفس بسیط است. دیدگاه افلاطون درباره ساحات وجودی آدمی را می‌ توان نوعی ثنویت‌ گرایی افراطی خواند. به اعتقاد او میان نفس و بدن نهایت فاصله برقرار است، به‌ گونه‌‌ ای که نفس موجودی متعلق به عالم بالا بوده و پیش از بدن موجود است و فقط چند صباحی در این بدن مقام کرده است؛ پس از ترک بدن نیز همچنان به حیات خود، خواه در عالم دیگر و خواه در قالب ابدان دیگر، ادامه می‌ دهد. مبسوط‌ ترین بحث افلاطون درباره مسأله نفس و بدن و به طور خاص ثنویت‌ گرایی، در محاوره زیبای فایدون آمده است. به نظر می‌ رسد که برای فهم براهین افلاطون که عمدتاً‌ با هدف اثبات بقاء یا جاودانگی نفس اقامه شده‌ اند، طرح ملاحظاتی مقدماتی درباره این محاوره ضرورت داشته باشد. فایدون به لحاظ ساختار ادبی و بنابر معرفی نویسنده‌ اش، توصیفی از واپسین لحظات زندگی سقراط در زندان است؛ لحظاتی که سقراط آماده می‌ شود تا برای همیشه جهان ما را بدرود گوید و مأموران زندان مشغول آماده نمودن زهری هستند که سقراط به عنوان آخرین جرعه جام این جهانی باید سر بکشد. بر خلاف اغلب محاورات افلاطون، این محاوره به صورت گزارش غیر مستقیم ارائه می‌ شود. توصیف واپسین لحظات زندگی سقراط را، در این محاوره از زبان فایدون، شاگرد سقراط، می‌ شنویم که مدت‌ ها پس از درگذشت سقراط، آن واقعه را در شهر فیلوس در پلوپونز برای اخکراتس روایت می‌ کند. افلاطون با هنرمندی تمام فضای محاوره را به گونه‌ ای سامان می‌ دهد که با مقام و موقعیت موضوع کاملاً تناسب دارد. طبیعی به نظر می‌ آید که اگر با فیلسوفی که مرگ را به انتظار نشسته است، گفتگویی فلسفی صورت بگیرد، این گفتگو درباره مرگ و وضع و حال آدمی پس از مرگ باشد. افلاطون در محاورات سیاسی و اجتماعی‌ اش، مانند گرگیاس شمشیر انتقام را از نیام برمی‌ کشد و کینه به حق یا ناحق خویش را متوجه بسیاری از اجزاء و عوامل جامعه آتنی و شخصیت‌ های صاحب نام آن، اعم از سخنوران، سوفسطائیان و اصحاب سیاست می‌ کند. ولی در فایدون از آن کینه و انتقام خبری نیست. در اینجا گویی او دیگر به دنیا و اصلاح آن نمی‌ اندیشد و همه فکر و ذکر او زندگی پس از مرگ است. به یک لحاظ می‌ توان گفت مسأله اصلی فایدون مرگ آگاهی یا مرگ‌ اندیشی فیلسوفانه است. شادابی سقراط در دم مرگ، حاضران را به‌ شگفتی وا می‌ دارد و آنها علّت آن شادمانی و سرخوشی را جویا می‌ شوند. سقراط در بیان سبب این شادابی، به تشبیه قو روی می‌ آورد. قوها از آنجا که پرستش‌ گر آپولون، خدای پیشگو هستند، قدرت پیشگویی دارند. و بنابراین این مرغان «چون نیکی‌ های جهان دیگر را پیش‌ بینی می‌ کنند، در واپسین روز عمر شادمان‌ تر از روزهای دیگر می‌ گردند و زیباتر از اوقات دیگر می‌ خوانند» لیکن مردم که از این زیبایی‌ ها بی‌ خبرند، چنین می‌ پندارند که این آواز خوش به دلیل ترس از مرگ است. و طبعاً سقراط هم که از پرستندگان و خادمان همین خداست، از این جهت کمتر از قو نیست.
  • تعداد رکورد ها : 9